لیگ برتر این فصل جذاب است اما؛ فاصله مدعیان و بقیه تیمها چقدر باید باشد؟
هفتیک- در حالی که کمی بیشتر از یک سوم از این فصل گذشته، این احساس وجود دارد که در حال سپری کردن فصل خیلی خوبی از لیگ برتر هستیم- حداقل از نظر فوتبالی. این احتمال وجود دارد که رقابتی سه تیمه را در کورس قهرمانی شاهد باشیم. تنها تیمی که سقوطش قطعی به نظر میرسید به تازگی مالکانی پیدا کرده که انتظار میرود هزینههای سنگینی در ماه ژانویه داشته باشند. داستانهای جذابی در هر گوشه کنار به چشم میخورد، از دردسرهای منچستریونایتد تا بازگشت آنتونیو کونته، استیون جرارد و پاتریک ویرا.
حضور رالف رانگنیک در اولدترافورد به رونق این ترکیب اضافه کرده و این احساس را به وجود میآورد که لیگ برتر خانه پیشرفتهترین فوتبالها از نظر تاکتیکی است. لیگ برتر نه تنها مربیانی با کیفیتی ثابت شده مانند پپ گواردیولا، یورگن کلوپ و توماس توخل دارد، بلکه این لیگ حالا با حضور رانگنیک و در کنار مارسلو بیلسا، دو نفر از تئوریسینهای بزرگی را در خود میبیند که نقش مهمی در شکلگیری فوتبال مدرن داشتهاند.
مربیان مکتبهای قدیمی و مردانی فوتبالی با چهرههای رنگ پریده که تیمها را در رده پانزدهم حفظ میکردند این لیگ را ترک کردهاند و دیوید مویس، بازمانده آن نسل، نوآوری قابل توجه در سبکش ایجاد کرده و این تغییر به حدی قابل لمس بوده که انگار این رافا بنیتس با قهرمانیهایش در لیگ قهرمانان و لالیگاست که حامی آن سنتهای قدیمی و سرسختانه به نظر میرسد.
رشد تیمهای میانی لیگ برتر مانند لستر، وستهام، استون ویلا و اورتون که در سالهای گذشته سرمایهگذاری سنگینی برای حضور در کورس قهرمانی (یا حداقل قرار گرفتن در جایگاهی خیالی برای رقابت) کردهاند و تاتنهام و آرسنال برای کسب سهمیههای اروپا به این جذابیت اضافه کرده است. مصون ماندن لیگ برتر از تاثیرات اقتصادی کرونا در سایر کشورهای جهان به واسطه قرارداد گرانقیمت حق پخش این لیگ نیز کمک بسیاری به این موضوع کرده است. بازیکنانی چون یوری تیلِمانس، سون هیونگ مین، امی مارتینز و توماس سوچک در باشگاههای نیمه بالایی جدول ماندند چون بازیکنان درخشان و بُرندهتر که زمانی در ترکیب این تیمها میدرخشیدند تا حد زیادی افت کرده و به بازیکنی بیخطر تبدیل شدهاند.
(همانطور که روری اسمیت از نیویورک تایمز اخیرا به درستی اشاره کرد که مزیت لیگ برتر به قدری زیاد است که لالیگا یا سری A شانسی برای رقابت با حق پخش تلویزیونی آن ندارند؛ این بحث وجود دارد که بهتر است آنها به دنبال پخش دیدارهایشان از تلویزیونهای رایگان خارج از کشور باشند تا این که سعی در جمع کردن مخاطب برای قراردادهای حق پخش در آینده داشته باشند.)
اما در بین تمام این مثبتنگریها و این حس که لیگ برتر این فصل محصول خوبی است که ارزش تماشا کردن دارد، یک آمار شاید باعث نگرانی شود: در حالی که سه تیم صدر جدول- پیش از دیدارهای این هفته- در مجوع تفاضل گل 79+ را به ثبت رساندهاند، تنها یک تیم دیگر که وستهام است تفاصل گل مثبت دارد. و این شاید حتی بیشتر از هفت امتیاز اختلاف بین تیم سوم و چهارم نشانگر این باشد که این سه تیم تا چه حد از سایرین بهتر هستند.
سه تیم صدر جدول نیز به نوبه خود نواقصی دارند- منچسترسیتی و چلسی هر دو در استفاده درست از موقعیتهایشان مشکل دارند و دفاع لیورپول بسیار متزلزلتر از فصلی است که در آن به قهرمانی رسید. این یعنی خبری از بیرحمی فصل 19-2018 با پیروزی سیتی در 14 بازی آخر فصل و کسب عنوان قهرمانی با یک امتیاز اختلاف نسبت به لیورپول که خودش در کل فصل تنها یک بار شکست خورده و در 9 بازی آخرش به پیروزی رسیده بود، نیست. آنها تنها یک امتیاز فاصله داشتند، تلاش برای کسب عنوان قهرمانی در دو ماه آخر ادامه داشت و کورس قهرمانی شبیه به مسابقات گرندپِری حسی شبیه به رژهای باشکوه را القا میکرد.
اما با این حال اگر در روز خوب یکی از این سه تیم با آنها روبرو شوید، این احتمال وجود دارد که باختی تحقیرآمیز را تجربه کنید: لیورپول این فصل در هشت بازی با سه گل یا بیشتر به پیروزی رسیده، این آمار برای چلسی شش بازی و برای سیتی چهار بازی است. چلسی در حال حاضر در مسیر کسب 90 امتیاز است که در رده هشتم بالاترین امتیاز برای قهرمانان از زمان 20 تیمه شدن لیگ برتر در فصل 96-1995 جای دارد. وستهام رده چهارمی در مسیر کسب 65 امتیاز است که در رده پنجم کمترین امتیاز مجموع برای قرار گرفتن در رتبه چهارم از سال 96-1995 و پایینترین امتیاز پس از چهارم شدن اورتون در فصل 05-2004 است.
این موضوع جز این که تاکید واضحی بر فاصله زیاد بین سه تیم اول و سایر تیمهاست، نباید به عنوان نشانهای از کمبود توانایی وستهام دیده شود؛ بلکه این موضوع نشانگر برابری تیمهای پایینتر از رده سوم است، هرچند حساب منچستریونایتد که همچنان ثروتمندترین باشگاه انگلیسی به واسطه درآمدزایی است از بقیه جداست.
حقیقت این است که جایگاهها و ردهبندیها و تفکیک کردنها درون یک لیگ اجتناب ناپذیر است. و این به خودی خود این سوال را ایجاد میکند که یک لیگ ایدهآل به چه شکل است. چه میزان برابری مناسب و خوب است؟ فصلی که هر 20 تیم بتوانند آن را با امتیاز بالای 50 به پایان برسانند شاید جالب و سرگرمکننده باشد اما ممکن است نشانگر کمبود کیفیت هم باشد. و این موضوع مهمی است، نه فقط چون تاثیر منفی روی نتایج در اروپا دارد، بلکه چون تماشای تیمهای سطح بالاست که جذابیت دارد.
تماشای تیمهای با استعدادی چون سیتی، چلسی و لیورپول لذتبخش است، حتی وقتی نارضایتیهایی از ساختارهای مالی یا شرکتهایی وجود دارد که در سلطه آنها بر لیگ دخالت دارند. داشتن تیمهای بزرگ و قدرتمند برای دیگران هم خوب است چون بازی با آنها هیجانانگیز است. سوال اینجاست که آنها باید تا چه حد بزرگ و قدرتمند باشند.
هر بازی باید یک چالش باشد و هیچ نتیجهای نباید از پیش مشخص باشد. هرچند در حال حاضر این احساس وجود دارد که لیگ برتر به سمت تیمهای بزرگ و درجه یک متمایل شده اما چندان از این نقطه هم دور نیست. اما اگر سیتی و چلسی با ثبات بیشتری از شانسهایشان استفاده کنند، یا لیورپول دست از دریافت گلهای ساده بردارد، این شرایط ممکن است خیلی زود تغییر کند.
هراس واقعی در پیش رو قرار دارد. لیگ برتر در سال 2018 به تقسیم برابر حق پخش تلویزیونی خارج از کشور پایان داد. درآمد حاصل از این قرارداد تا سال گذشته 1.3 میلیارد پوند در سال بود. حق پخش این مسابقات در آمریکا فقط با مبلغ دو میلیارد پوند در طول شش سال آینده به فروش رسیده است. علیرغم مشکلاتی که درباره حق پخش تلویزیونی چینیها وجود داشت، بازار بینالمللی در حال رشد است و این سود بیشتری برای باشگاههای بزرگتر به دنبال دارد.
تغییر ساختار لیگ قهرمانان از سال 2024 برای انجام بازیها و درآمد بیشتر برای تیمهای تراز اول را به این موضوع اضافه کنید تا متوجه شوید که تیمهای میانرده که تلاش بسیاری برای جان دادن به ماههای اول این فصل کردند، ممکن است خیلی زود محو شوند.