داستان یک بازگشت؛ چگونه گواردیولا بار دیگر سیتی را به مسیر موفقیت برگرداند
هفتیک- برای درک قهرمانی منچسترسیتی در لیگ برتر باید از چگونگی تبدیل دوباره آنها به منچسترسیتی تقدیر کنیم. چون آنها از مسیرشان خارج شده بودند. حالا با سومین جام در چهار سال، چهارمین قهرمانی احتمالی جام اتحادیه و فینال لیگ قهرمانان پیش رو، فراموش کردن این که شرایط در شش ماه قبل چقدر متفاوت بود آسان- و به یاد آوردنش عجیب- است.
حتی بعضی از هواداران به شک افتاده بودند که آیا پپ گواردیولا انتخاب درستی برای پیش بردن این تیم هست یا خیر. او گفت:” اگر این احساس را نداشتم که میتواینم عملکرد بهتری داشته باشیم، 100 درصد قراردادم را تمدید نمیکردم.”
اما وقتی او در ماه نوامبر قراردادش را تمدید کرد، نمیدانست دقیقا چطور باید تیم سیتی را به صدر جدول برگرداند و منصفانه است اگر بگوییم تردیدهایی در این باره که آیا او توانایی انجام چنین کاری را دارد یا خیر نیز وجود داشت.
و این چالش، دستاوردی بسیار بزرگ و ارزشمند بود: تبدیل شدن به سومین سرمربی- پس از سر الکس فرگوسن و آرسن ونگر– که تیمش را بازسازی کرد و بار دیگر به مقام قهرمانی رساند. او حالا این کار را انجام داده و بدون هیچ شک در کنار بهترین افرادی که سابقه مربیگری در این کشور را دارند، قرار گرفته است و تیمش باید به عنوان یکی از بهترین تیمها در تاریخ فوتبال انگلیس شناخته شود.
چنین پایانی برای این فصل حتی در هفتههای پس از تمدید قرارداد او نیز غیرقابل تصور به نظر میرسید. گواردیولا گاهی در کنفرانسهای خبری بداخلاق بود و نکته شوکهکنندهتر این بود که فوتبال سیتی غیرقابل شناسایی و گاهی حتی خستهکننده شده بود.
گواردیولا همیشه طوری برنامهریزی میکند که بازیها را با تصاحب توپ اداره کند اما هنوز دو مشکل داشت: او همچنین از تاکتیکهای دفاعی به کار گرفته شده در فصل گذشته استفاده میکرد در حالی که پرسینگ از جلوی سیتی کارایی سابق را نداشت و خط میانی و خط دفاعی آنها به واسطه مصدومیت بازیکنان ضعیف شده بود. فقدان پیش فصلی مناسب به این معنا بود که بازیکنان به اندازه کافی آماده نبودند تا بتوانند کنترل بازی در تمام طول 90 دقیقه بر عهده داشته باشند.
سیتی شبیه سیتی نبود. آنها از نظر دفاعی باثبات بودند- به کمک حضور روبن دیاش پس از شکست تحقیرآمیز 2- 5 برابر لسترسیتی- اما مانند قبل خلق موقعیت نمیکردند و موقعیتهایی که ایجاد میشد نیز به لطف کوین دیبروین بود که مقابل دو هافبک دفاعی حضور داشت و بیشترِ بار هجومی روی شانههای او بود.
سیتی در آستانه وقفه دیدارهای ملی نووامبر در رده دهم بود اما مدیران ارشد باشگاه اطمینان داشتند که گواردیولا باید برای طولانیترین مدت زمان ممکن در این تیم بماند. آنها بر خلاف نگرانیهای ایجاد شده در بین هواداران و رسانهها هیچ شکی در این باره نداشتند.
آنها میدانستند که تنها باشگاهی در جهان فوتبال هستند که آزادی کامل را به او برای اتخاذ تصمیماتی که حس میکرد بهترین تصمیمها هستند، میدهند و میدانستند که او در این تیم میماند اما از این موضوع مطمئن نبودند. گواردیولا هم واقعا مطمئن نبود.
همسر و دختر کوچکتر این مربی به بارسلونا برگشته بودند و او همیشه گفته بود که اگر قرار باشد بیشتر از پنج سال در این تیم بماند، دوست دارد ببیند که بازیکنانش به پیامهای او واکنش نشان میدهند. آیا این شرایط پایدار بود؟ تصمیم نهایی پس از گفتگوهایی با خلدون مبارک، رییس باشگاه، گرفته شد که این اطمینان را به گواردیولا داد که آنها علاقه بسیاری به حضور او و ادامه ساختن تیم دارند.
گواردیولا در ماه مارس گفت:” رییس حالا دوست من است، مدیر ورزشی و مدیر اجرایی دوستان من از بارسلونا هستند و این کار را برای من آسان میکند. چون وقتی میبریم، خوشحال هستیم و وقتی میبازیم این احساس را ندارم که چرا باختیم؟ سوال این است که چه کاری میتوانیم انجام دهیم که بهتر شویم؟”
اما قرارداد جدید یک شبه به تمامی سوالات پاسخ نداد. در واقع آنها به همان شکلی برابر تاتنهام شکست خوردند که شکستهای بسیاری را در فصل گذشته پذیرفته بودند: تاوان دادن بابت اشتباهات و مورد استفاده قرار گرفتن فضاهایی که به حریف دادند؛ بنابراین غافلگیرکننده نبود که در اواسط دسامبر به اولدترافورد رفتند و به همین روند ادامه دادند.
البته که مالکیت توپ را در اختیار داشتند اما چند ریسک کردند که منجر به ایجاد فضا برای نفوذ مارکوس راشفورد یا آنتونی مارسیال شد. در حالی که هواداران سیتی خواهان انجام تعویض در دقایق پایانی بازی برای دیکته کردن بازی به یونایتد زخم خورده که به تازگی از مرحله گروهی لیگ قهرمانان حذف شده بود، بودند، گواردیولا ترجیح داد به جای ایجاد تغییر به همان روند ادامه دهد. این خلاصه فصل آنها تا آن مقطع بود.
او چند روز بعد در دیدار برابر وست برومویچ آلبیون تغییراتی ایجاد کرد، از دو مدافعان کناری خواست در حملات شرکت کنند و دی بروین را به پستی هجومیتر در سمت راست کنار فیل فودن و رحیم استرلینگ که در پستهای تخصصی خودشان بازی میکردند، فرستاد. آنها حمله کردند اما نتیجه مطابق اهدافشان نبود و آن تساوی 1-1 به نقطه عطفی تبدیل شد.
گواردیولا این موضوع را تایید کرده است:” در آن لحظه متوجه شدیم که فوقالعاده نیستیم. همه چیز سنگین بود و این طبیعی به نظر نمیرسید. ما سعی در بهبود برخی مسائل کردیم، خصوصا این که بازیکنان بیشتری را در برابر محوطه جریمه قرار دادیم. روز پس از تساوی برابر وست بروم بود، ما میتوانستیم پیروز باشیم اما من پس از بازی پیش همکاران و دوستانم رفتم و گفتم این تیم و نحوه بازیای که ارائه میدهیم را دوست ندارم. نتیجه مهم نیست، من این شرایط را دوست ندارم، تیمم و نحوه بازی را نمیشناسم… چیزی که شاهد آن هستم را به هیچ وجه دوست ندارم.”
گواردیولا به این نکته اشاره کرد که در حالی که سرمربیان و بازیکنان گاهی فکر میکنند وقتی شرایط بد است باید دوندگی بیشتری داشته باشند، او از بازیکنانش خواست که کمتر بدوند. او میگوید:” ما زیاد میدویدیم. در پست خودمان نبودیم، زیاد میدویدیم، همه به راست و چپ، چپ و راست میرفتند و بدون این که دقیقا بدانند باید با توپ چه کار کنیم حرکت میکردند.
نقطه قوت ما این است که وقتی توپ را در اختیار داریم همه دقیقا میدانند هم تیمیهایشان در زمین کجا هستند و این به ما کمک میکند آرامتر باشیم و از این روند استفاده کنیم. البته من فکر میکنم این تیم همیشه آماده بود که بدون توپ بجنگد، همیشه انرژی داشت اما با توپ خوب نبودیم، فقط بسیار بسیار سریع حمله میکردیم، همه خیلی سریع بودند و ما در فوتبال باید از “پائوسا” استفاده کرده و ریتم را تغییر دهیم.
اگر با ریتم سریع بازی کنید، پس از آن نمیتوانید حریف را غافلگیر کنید. ما کمی به قبل و کارهایی که در فصول گذشته انجام دادهایم، برگشتیم؛ وقتی داوید سیلوا اینجا بود، 100 یا 98 امتیاز کسب کردیم، بازی ما آرامتر بود، در ریتمی که میتوانست در یک سوم هجومی تغییر کند (سریعتر شود)، ما به آن اصول برگشتیم و کیفیت بازیکنان به انجام باقی ماجرا کمک کرد.”
“پائوسا” توانایی کاهش سرعت شرایط است، صبر کردن تا لحظه درست و سپس رهاسازی توپ. داوید سیلوا ماشین تک نفره پائوسا در سیتی و تنظیمکننده نبض تیم بود اما تاثیر او در آخرین فصل حضورش در باشگاه کمرنگ شد. ایلکای گوندوگان جانشین طبیعی او است اما گواردیولا از پاییز فصل 20-2019 از او در پستهای بسیار دفاعیتر استفاده میکند تا به پوشش خط دفاع کمک کند.
کاری که گواردیولا باید انجام میداد این بود که بدون فدا کردن تهدیدهای هجومی سیتی، راهی برای در دست گرفتن کنترلی که در 18 ماه گذشته به دنبالش بود، ایجاد کند. آنها پس از جلساتی با چیکی بگریستاین، مدیر فوتبال باشگاه، مانل استیارته، دست راست پپ و رودولفو بورل و خوانما لیو، کمک مربیهای تیم، برنامهای را طراحی کردند که فصل سیتی را از این رو به آن رو کرد.
گوندوگان بالاخره از قید و بند رها شد و اجازه نفوذهای هجومی را پیدا کرد- و گلهایی در نتیجه این اقدام به ثمر رسیدند. ژوائو کانسلو که در اوایل این فصل معمولا از پست مدافع چپ ایجاد موقعیت میکرد، به پست مدافع راست منتقل شد و وظیفه حرکت در کنار خطوط و پیوستن به دی بروین و گوندوگان در پستهای هجومی خط میانی نیز بر عهده او قرار گرفت. ناگهان حریفان نگرانی بیشتری درباره فضاهای کناری پیدا کنند و بار خلق موقعیت از روی شانههای دی بروین برداشته شد.
هرچند گواردیولا در ماه فوریه گفت که یکی از دلایل کلیدی تغییر فرم سیتی داشتن “وینگرهایی در جلوی زمین و کنارهها” با انتقال استرینگ به سمت راست بوده اما عملکرد ریاض محرز این اطمینان خاطر را ایجاد کرد که “اینورتد وینگر”ها، یکی از ترسناکترین نقشههای تیم از پاییز، موضوعی کاملا قدیمی و خارج از دور نبوده است.
اولکساندر زینچنکو در کنار محور از پیش مستحکم دیاش- جان استونز محافظ دفاع بود، در خط میانی به رودری کمک میکرد و این کار را با اضافه کردن پاسهای بیشتری که گواردیولا در پی آنها بود تا تیم کنترل بیشتری بر بازی پیدا کند، انجام میداد.
سیتی تقریبا بلافاصله “پائوسا” که عاملی کلیدی در کل فلسفه فوتبالی گواردیولاست را دوباره به کار گرفت.
وقتی گواردیولا درباره کاهش سرعت بازی صحبت میکند، دروغ نمیگوید: سرعت حملات سیتی از نظر پیشروی توپ به سوی دروازه بر اساس متر بر ثانیه کندتر از هر زمان دیگری در طول دوران حضور گواردیولاست و در واقع کندتر از هر تیم دیگری در مسابقات فصل جاری لیگ برتر نیز به حساب میآید.
تعداد کل پاسها – در فضاهای کوتاه – تیم را سازماندهی میکند، این اطمینان را ایجاد میکند که بازیکنان در پستهای درست برای حمله و دفاع برابر ضدحملات هستند. پاسهای سریعتر در لحظه درست باعث ایجاد بیثباتی حریف شده و فضاها را برای استفاده باز میکند. اگر بخواهیم بازگشت شانس و اقبال سیتی را در یک کلمه خلاصه کنیم آن کلمه بردباری است و اگر یک بازی باشد که بتوان اوجگیری مجدد آنها را در آن خلاصه کرد، دیدار برابر لستر است.
سیتی در ماه سپتامبر با نتیجه 2- 5 در خانه شکست خورد. آنها در آوریل در خانه حریف با نتیجه 0- 2 پیروز شدند. گواردیولا در واکنش به پیروزی در کینگ پاور گفت:” پس از این که در خانه با یک گل جلو افتادیم، عصبی شدیم. میخواستیم سریع گلزنی کنیم، میخواستم سریعتر از چیزی که باید حمله کنیم. و این شانس را به آنها دادیم که نفوذ کنند و پس از آن سه بار از روی نقطه پنالتی گل خوردیم. در این سبک از بازیها که حریف تصمیم میگیرد دفاعی بازی کرده و به ضدحملات روی بیاورد، شما باید بردبار باشید. آنها صبوری میکنند تا صبر ما تمام شود و این اشتباهی بسیار بزرگ است.”
گرافیک زیر موقعیتهای گلهای مورد انتظارِ (xG) سیتی و تیمهای حریف را در طول سه فصل گذشته نشان میدهد. نکته برجسته آن پیشرفت دفاعی این فصل است اما در عین حال نشانگر خلق موقعیت نسبتا پایینتر آنها نیز هست. بهبود شرایط در هر دو زمینه پس از دیدار برابر وست بروم در ماه دسامبر نیز به وضوح مشخص است.
بردباری همچنین کلمهای است که فصل فیل فودن را به طور خلاصه نشان میدهد. اولا چون او باید در اوایل فصل برای کسب فرصت صبر میکرد و حالا یکی از اولین نامها در فهرست تیم است اما دلیل دیگر نیز این است که او یکی از بهترین بازیکنان سیتی در تغییر ریتم و استفاده درست از موقعیتها در روند سازماندهی شده بازیسازی این تیم است.
او در اوایل این فصل تلاش میکرد این مشکل را به روشی حل کند که صدای هواداران را با توجه به نمایشهای عموما خسته کننده و سنگین در آورده بود. این چیزی نبود که گواردیولا میخواست و فودن دیدار برابر لیورپول و منچستریونایتد را از دست داد. حالا که همه نظر مشابه و درک متقابلی دارند، این بازیکن 20 ساله عضوی حیاتی از تیم است که گاهی باعث بهبود عملکرد سیتی میشود.
و اما آنها هنوز درخشانترین تیم در بین تیمهای سیتی ِ گواردیولا نیستند و این سرمربی بحثی در این باره ندارد. در واقع هدف او همین بوده است. هرچند منصفانه است که بگوییم عملکردهای ابتدای فصل آنها و فقدان یک تمام کننده شش دانگ، به آمار گلهای زده آنها آسیب زده اما گواردیولا در حال حاضر شاید بیشتر از هر زمان دیگری در طول دوران بازی و مربیگریاش از این که یک گل زده و سپس بازی را با احتیاط اداره کند، راضیتر میشود. این موضوع به خوبی در زیر به نمایش درآمده، وقتی کیفیت موقعیتهای خلق شده توسط سیتی به واسطه گلهای مورد انتظار (xG) را در کنار موقعیتهای حریف (xG against) در پنج فصل گذشته در نظر میگیریم.
این موضوع خصوصا در دیدار مرحله حذفی لیگ قهرمانان سیتی برابر بروسیا دورتموند و پاریسنژرمن به وضوح مشخص بود. آنها در هر دو بازی خارج از خانه عقب افتادند اما بدون از دست دادن خونسردی توانستند نتیجه را به سود خودشان تغییر دهند. و وقتی در دورتموند به گل تساوی رسیدند، با یک گل زده در خانه حریف که باعث میشد نتیجه مجموع دو بازی رفت و برگشت 2- 3 باشد، رو به بازی کوتاه و ارسال پاسهای مطمئن زمینی آوردند چون میدانستند تیم صعودکننده هستند. دیبروین حملهای انفجاری را آغاز کرد، یک کرنر گرفت و فودن از روی خط محوطه جریمه توپ را وارد دروازه حریف کرد.
قهرمانی آنها در لیگ برتر صرفا تشریفاتی بود اما آنها به بهتر شدن ادامه میدهند و میتوانند در آخر ماه مِی در لیگ قهرمانان به جاودانگی دست پیدا کنند. و هرچند گواردیولا کاری کرده که هر تردیدی به تواناییهایش احمقانه به نظر برسد اما همیشه تحسینها را مستقیما متوجه بازیکنان و اعضای کادر فنی خود کرده؛ کسانی که بدون آنها کسب این قهرمانی آخر میسر نبود.
***
پس از پیروزی سیتی برابر تاتنهام در فینال جام اتحادیه، دو نفر از مهمترین بازیکنان فصل سیتی در زمین ویمبلی ویدیوی کوتاهی ضبط کردند.
مانل استیارته، محرم اسرار قدیمی گواردیولا، بوسهای به سر فرناندینیو میزند و میگوید:” به این نگاه کنید، ومبلی با کاپیتان، با کاپیتان من، رفیق من”. او تا اینجا اسپانیایی حرف میزد اما سپس زبانش را به انگلیس تغییر میدهد تا بگوید “دوستت دارم”.
فرناندینیو که این فصل با تمام وجود کاپیتانی سیتی را بر عهده داشت، به زبان اسپانیایی به او میپیوندد و میگوید:” ما اینجا درحال تاریخسازی هستیم، نه؟ ما به سرزمینهای خارجی آمدیم تا تاریخسازی کنیم و هرگز متوقف نخواهیم شد.”
استیارته به عنوان “متولی” سیتی توصیف میشود؛ مردی که بین اعضای تیم گواردیولا و موج خروشان درخواستهایی قرار دارد که از سوی رسانه باشگاه و دپارتمانهای بازاریابی به سوی آنها سرازیر میشود.
کار استیارته که فران سوریانو، مدیر اجرایی باشگاه، آن را کمی سخت توصیف میکند، این است که هماهنگی در رختکن را حفظ کرده و اطمینان حاصل کند که از بازیکنان به بهترین شکل مراقبت میشود و اگر این به این معنا باشد که سایرین از خارج تیم سر راه آنها قرار نگیرند نیز مشکلی وجود نخواهد داشت.
پس جای تعجبی ندارد که فرناندینیو چهره بسیار محبوبی در تیم مدیریتی است. اهمیت این مرد برزیلی در طول سالها نشاندهنده این موضوع است و عملکرد او نقشی کلیدی در اولین موفقیتهای گواردیولا در سیتی داشت. اما او این فصل مسئولیت زیادی در بیرون از زمین به عنوان کاپیتان باشگاه داشته و به اداره سیتی در مسیر درست کمک بسیاری کرده است.
گواردیولا در اواسط روند 21 پیروزی متوالی سیتی گفت:” ما کاپیتانی باورنکردنی برای راهنمایی و رهبری سایر بازیکنان داریم، او به من کمک میکند کاری را انجام دهم که نمیتوانم. او این کار را برای من میکند و به همین دلیل است که توانستیم چنین روندی را حفظ کنیم.”
تعداد حضور این بازیکن 35 ساله در ترکیب اصلی در این فصل کمتر از هر زمان دیگری در هشت فصل حضورش در منچستر بوده اما ارزش او در رختکن هرگز بالاتر از این نبوده است. فودن گفته است:” اگر سرمربی متوجه چیزی نباشد، اگر بازیکنی ناراحت باشد، او این ناراحتی را در بازیکن میبیند و میآید تا ببیند شرایط چطور است. به همین دلیل او امسال کاپیتان تیم است: چون او بازیکن و انسان بزرگی است.”
معروفترین مداخله او زمانی بود که به از این رو به آن رو شدن کل فصل برای تیم کمک کرد؛ جلسهای در اواسط فصل که به هم تیمیهایش گفت به اندازه کافی تلاش نمیکنند. حول و حوش مقطعی که گواردیولا با حلقه داخلی مورد اعتمادش دیدار کرد، یک روز پیش از تمرین، نماینده تیم اول به بازیکنان گفت که جلسهای در راه خواهد بود. آنها انتظار داشتند در این جلسه با سرمربی روبرو شوند. در عوض فرناندینیو ترتیب این دیدار را داده بود.
تئوریای در آن زمان وجود داشت که فرناندینیو صرفا پیامی از گواردیولا را منتقل کرده، شاید چون ترجیح میدادند به جای سرمربی که حالت سختگیرانهاش در اوایل فصل باعث نگرانی چندین بازیکن شده بود، به یکی از دوستانشان گوش بدهند. مقاله اخیر فرناندینیو در پلیرز تریبون باعث تایید این ایده شد.
” پپ آمد و با من به عنوان کاپیتان و رهبر تیم صحبت کرد. او رک بود. به من گفت که همه 100 درصد تلاش خود را به کار نمیگیرند. حق با او بود. و به وضوح گفت که مسئولیت بازگرداندن این استانداردها با من است.”
فرناندینیو به بازیکنان گفت که استانداردهای آنها افت کرده و اگر میخواهند خوب بازی کنند باید به سختی تمرین کنند:” آنچه پپ به من گفته بود به آنها گفتم، این که بعضی چیزها غیرقابل توجیه است. به آنها گفتم کاری که در تمرین انجام میدهید، بعدتر در بازی بازخوردش را نشان میدهد.
این مکالمه بسیار صریح و صادقانه بود. پس از من همه بازیکنان نظراتشان را مطرح کردند. همه پیش از آن میدانستند که ما به تغییر نیاز داریم اما باید این موضوع مطرح میشد. ما نیاز داشتیم تکان بخوریم. و صحبتی که داشتیم مهم بود.”
گواردیولا همچنین انگیزه تازهای داشت. لیو، استاد قدیمیاش در روزهای پایانی بازی، تابستان گذشته به سیتی آمد و از آن زمان ارزش خود را ثابت کرده است. گواردیولا از زمان از دست دادن دومنک تورنت و میکل آرتتا به کسی نیاز داشت تا بتواند نکاتی را در جریان بازی تشخیص دهد که او نمیتواند و راهحلهایی برای آنها پیدا کند. لیو این جایگاه را پر میکند اما در عین حال به بالا بردن روحیه مربی کاتالانی “خصوصا در لحظات بد” با یادآوری ارزش تیم به او و فراهم کردن ایدههای جدید کمک کرده است.
گواردیولا در ماه ژانویه و در زمان بازگشت سیتی به صدر جدول لیگ گفت:” حضور ما در این رتبه بدون او غیرممکن بود.”
در کنار گواردیولایی خوشحالتر و مجهز به تغییرات تاکتیکی، جلسه بازیکنان به نقطه عطف در فصلی تبدیل شد که در مسیر بسیار سخت پیش میرفت.
با این حال بعضی بنیانها در جای خودشان قرار داشتند. تاثیر فرناندینیو پیش از بهتر شدن شرایط سیتی به خوبی قابل تشخیص بود- بازیکنان در ماه نووامبر و اواسط دوران افت تیم به این موضوع اشاره کرده بودند- و خط دفاعی نیز در آن زمان با کمک دیاش به بهبود شرایط در بیرون و درون زمین، خودش را نشان داده بود.
نقش دیاش 23 ساله در رختکن نیز حیاتی بوده است. او از زمان پیوستن به سیتی رفتارش که باعث شده بود یکی از بازیکنان صریح و رهبر بنفیکا باشد را تغییر نداده بود و بلافاصله شخصیتش را به گروهی جدید و بزرگتر از بازیکنان تحمیل کرد.
گواردیولا همیشه مشتاق جذب سخنرانان انگیزشی بود تا سطح تیم را بالا ببرد اما این کار با توجه به محدودیتهای ویروس کرونا غیرممکن بوده است. دیاش نمیتواند نقش صدایی خارجی با یک داستان شخصی الهامبخش را ایفا کند اما همیشه سعی میکنند روحیه هم تیمیهایش را بالا ببرد و آنها را به حضور در کنار هم و کار به عنوان یک تیم تشویق میکند.
گواردیولا درباره رکن اصلی خط دفاعی تیمش میگوید:” او مدافع میانی است که این خط و سایر خطوط را رهبری میکند، او به دیگران در اتخاذ تصمیمات خوب کمک میکند و شما به این شکل است که میتوانید به یک مدافع میانی باورنکردنی تبدیل شوید. بازیکنان باورنکردنیای هستند که فقط به وظیفه خودشان فکر میکنند اما او به وظایف سایر بازیکنان و حتی هافبکهای دفاعی نیز فکر میکند. او باعث میشود زوجش بهتر شود و پیدا کردن چنین چیزی در فوتبال دنیا بسیار دشوار است.”
دیاش و استونز رابطه نزدیکی را با یکدیگر شکل دادند، با هم در باشگاه بدنسازی کار میکنند (تا جایی که پروتکلهای ویروس کرونا اجازه دهد) و این در عملکرد آنها در زمین نمایان است؛ سیتی در 18 بازی بین باکسینگ دی و اخر فوریه 12 کلین شیت را به ثبت رساند.
این رابطه با همکاری دوستانه در زمین منجر به اتحادی شده که در طول فصل در بین اعضای تیم شکل گرفت و باعث کسب پیروزیها شد. وقتی زینچنکو در دیدار برگشت مرحله نیمهنهایی شوت نیمار را دفع کرد، هر دو مدافع میانی به سوی او رفتند تا عشقشان را نشان دهند- پیش از آن که پراکنده شوند تا کرنری کوتاه را دور کنند.
دیاش میگوید:” این رابطه نشانگر روابطه داخل خود سیتی است. این احساس که مهم نیست چه کاری انجام میدهی، من از تو حمایت میکنم. همیشه فردی کنارتان آماده است تا به شما کمک کند، آماده است تا برای شما بجنگد.” موردی خاص که عملکرد فرناندینیو نیز در آن دخیل بوده است.
این بازیکن برزیلی همیشه حتی از عادیترین رازهای رختکن نیز محافظت کرده و این فصل چیزی مانند اصول اخلاقی را به کار گرفت تا به سیتی در ممانعت از لو رفتن خبرها کمک کرده و اطمینان حاصل کند که اطلاعات حساس داخل تیم میماند. البته اطلاعات خاصی همیشه باید از فیلتر عبور کنند (و میکنند) اما این فصل تلاشی قابل توجه وجود داشت و حتی روابط متقابل بین بازیکنان برای هرکسی بیرون از گروه، که گاهی شامل دوستان و خانواده اعضای تیم میشد، نیز دور از دسترس بود.
دستورالعملهایی مانند این به پرورش روحیهای در تیم کمک کرده که باعث شد آنها تمامی رقبا در لیگ داخلی و شاید در اروپا را هم کنار زده باشند. گواردیولا همیشه تلاش کرده ذهنیت جمعی را آرامآرام به بازیکنانش القا کند- تاکید او بر عدم اعتراض بازیکنان وقتی بازی نمیکنند، برای حفظ گروهی خوشحال و رقابتگر طراحی شده- و این فصل فرناندینیو را داشت که این کار را اجرایی کند.
این به ایجاد اتحاد بین بازیکنان پس از فصل پرتلاش 20- 2019 و ماههای ابتدایی فصل جاری که پیش فصل آنها فقط 16 روز بعد از ناامیدی تلخ ناشی از حذف از لیگ قهرمانان برابر لیون آغاز شد، کمک کرده است.
هرچند ایجاد رفاقت و همراهی از نظر فوتبالی چندان آسان نیست. به گفته یکی از منابع، محدودیتهای ویروس کرونا یعنی بازیکنان ارتباط بسیار کمی با هم دارند. برای مثال اعضای تیم سیتی در خانه لباسهایشان را میپوشند، شخصا در زمین تمرین دوش میگیرند (سال گذشته باید در خانه دوش میگرفتند) و غذای شب و صبحانه فردا را با خود میبرند، همچنین لباسهایی میبرند تا برای جلسه بعدی آنها را عوض کنند.
پیش از این رایج بود که دوستان و نزدیکان بازیکنان در زمین تمرین به آنها ملحق شوند اما این موضوع در حال حاضر ممنوع است. پروازهایی که بازیکنان و گواردیولا برای دیدار با دوستان و خانواده در خارج از کشور انجام میدادند نیز حالا به لطف ویروس کرونا و البته تقویم فشرده انجامشدنی نیست.
به جز جلسات تیمی که خودشان به گروههای کوچکتر تقسیم میشوند و جلسات تمرینی، بازیکنان نمیتوانند مانند گذشته با یکدیگر در ارتباط باشند. تماسهای ویدیویی تیمی بر خلاف آغاز شیوع همگانی ویروس کرونا دیگر انجام نمیشود اما این گروه در پیامهای واتساپی، سفر، اقامتهای هتل و روزهای بازی در کنار هم میمانند و به واسطه روند پیروزی که در سال جدید رخ داد، بسیار با هم در ارتباط هستند.
بنجامین مندی که جز بازیکنان مهم درون زمین نیست، یکی از عوامل کلیدی برای روحیهبخشی به تیم است چرا که همیشه به دنبال سرگرمی میرود و مربیان را با شادی و حمایت همیشگی خود حتی وقتی از تیم خط میخورد، تحت تاثیر قرار داده است؛ او در این شرایط برای دوستانش آرزوی موفقیت کرده و آنها را در آغوش گرفته و به آنها مشورت میدهد.
هرچند همه هم تیمیهای او رفتار مشابهی ندارند و نمیتوان گفت که این روند آسانی در تیم بوده است.
درست مانند آخرین باری که سیتی در فصل 19- 2018 قهرمانی شد، موانعی بر سر راه قرار داشته است. در آن زمان گواردیولا با مندی درگیر بود چون روند درمان را جدی نمیگرفت، در حالی که لروی سانه و محرز به دلیل عدم مطابقت با استانداردهای سرمربی از فهرست تیم برای بازی کنار گذاشته شدند. اما هماهنگی بسیار بالایی در بین اعضای آن تیم وجود داشت که این اطمینان را میداد که این مشکلات خلل جدی ایجاد نمیکنند؛ حتی با این که دی بروین در اکثر دیدارهای فصل غایب بود.
این بار نیز داستانی مشابه رخ داده است. وقتی آیمریک لاپورته جایگاهش در تیم را در ماه نووامبر از دست داد، جلسهای با باشگاه برگزار شد و نتیجه این شد که آنها شروع به یافتن مدافع میانی جدیدی کردند که شاید مورد نیاز باشد. بازیکن فرانسوی قدرتمندانه و به مرور راه بازگشتش به جمع بازیکنان مورد اعتماد را باز کرد و توانست بهترین عملکردش را به نمایش بگذارد؛ هرچند واکنش او به کنار گذاشته شدن در این روزها به سختی شباهتی به مندی دارد.
کانسلو پس از کنار گذاشته شدن از دیدار برابر دورتموند در آلمان رفتاری مشابه داشت. منابع نزدیک به آگوئرو تاکید دارند که او از نحوه مدیریت جداییاش از باشگاه خشنود نیست و سپس موضوع استرلینگ هم مطرح میشود.
این وینگر واکنشی خشمگینانه به از دست دادن جایگاهش در تیم پس از شکست در دربی منچستر در ماه مارس داشت که باعث شد گواردیولا پیامی غیرمحسوس در مصاحبه پس از بازی داشته باشد و سپس او را برای دیدار خارج از خانه برابر فولام نیز از فهرست خط بزند. استرلینگ جایگاهش را به فودن واگذار کرده اما با توجه به استفاده گواردیولا از سیستم چرخشی، او همچنان فرصتهایی به دست آورد؛ هرچند منابع تاکید دارند که رابطه آنها از آن زمان سرد شده است.
اما هیچ یک از این اتفاقات باعث صدمه زدن به این فصل سیتی نشده است، بدون توجه به این که چه اتفاقی در اروپا رخ میدهد.
ونسان کمپانی و فابین دلف حتی زمانی که بازی نمیکردند هم نقش مهمی در پیشروی تیم داشتند و جای خالی این موضوع در فصل گذشته سیتی حس میشد. این بار فرناندینیو در کنار مندی بسیاری از سستیها را از میان برداشتند. دیاش رهبری تازهای به تیم اضافه کرد و دی بروین و کایل واکر که بازیهای نه چندان موفقشان در فصل گذشته را ارتقا بخشیدند، در نشان دادن (و فریاد زدن!) کلمه جسارت و دلگرمی به استونز و زینچنکو ملحق شدند.
با جان گرفتن دوباره گواردیولا و بازیکنان در کنار هم، منچسترسیتی واقعی برگشته است.