بازگشت کارلتو به رئال؛ روزهای خوش در مادرید تکرار میشود؟
هفتیک- کارلو آنچلوتی با شرایطی کاملا متفاوت نسبت به اولین دوره حضورش روی نیمکت برنابئو، به عنوان سرمربی به رئال مادرید برگشت.
پس از استعفای هفته گذشته زیدان و شاید بررسی گزینههایی که به شکلی باورنکردنی در دسترس بودند، فلورنتینو پرز، رییس مادرید، بار دیگر به آنچلوتی روی آورد و این در حالی است که موقعیت دشوار مالی باشگاه و نیاز به ایجاد تغییرات گسترده در جمع نامتعادل بازیکنان فعلی نیز در این شرایط دخیل بوده است.
پرز مربی و شخصیتی را انتخاب کرد که به خوبی میشناسد اما در عین حال کسی است که او تنها 12 ماه پس از رقم زدن یکی از شادترین لحظات در تاریخ کل باشگاه اخراجش کرد. آنچلوتی میداند که این بار چالشها بسیار متفاوت است و این ایتالیایی زیرک همچنین این بار اطمینان حاصل میکند که بدون توجه به طول مدت، بهترین عملکرد را ارائه دهد.
خروج زیدان نباید شگفتی چندانی به حساب آمده باشد چون این کهکشانی سابق پیش از این یک بار از این سمت کنارهگیری کرده و در طول ماههای اخیر بارها نارضایتی خود را به وضوح به نمایش گذاشته بود.
با این حال از واکنشها مشخص بود که مدیران رئال مادرید آمادگی لازم برای این اقدام احتمالی را نداشتند. ماسیمیلیانو آلگری سریعا به عنوان گزینه اصلی مطرح شد اما بازگشت او به یوونتوس تنها چند ساعت پس از جدایی قطعی زیدان تایید شد.
آنتونیو کونته پس از ترک اینتر در دسترس قرار داشت؛ مربیای که مذاکراتی را درباره حضور در مادرید در سال 2018 انجام داده بود. بعضی از افراد حاضر در رختکن جذب این مربی سابق یوونتوس و چلسی را محتمل میدانستند- و انتظار داشتند او بیاید تا تغییرات وسیعی ایجاد کند. هرچند کونته همیشه توقعات زیادی در زمینه اداره تیم و جذب بازیکنان دارد- کسب چنین اختیاراتی با توجه به سلطه پرز و همچنین موقعیت مالی دشوار باشگاه بسیار سخت بود.
پرز از مدتها قبل به انتصاب مائوریسیو پوچتینو، مربی سابق اسپانیول و تاتنهام، علاقمند بوده است. منبعی معتبر این هفته گفت که “به نظر میرسد پوچتینو بیاید” و این که پاری سن ژرمن “از همین حالا به دنبال مربی دیگری است”.
بسیاری در رسانههای محلی از رائول، اسطوره باشگاه، حمایت کردند- مربی فعلی تیم جوانان کاستیای باشگاه- هرچند منابع گفتند که این احساس در تیم وجود دارد که “رائول سرمربی جدید نخواهد بود”.
بنابراین هیچ پیشرفت درستی در مورد هیچ یک از این موارد وجود نداشت. چنین تنوعی همچنین نشان دهنده این بود که هیچ ایده مشخصی وجود ندارد که پرز به دنبال چه چیزی در یک مربی است- چیزی که در انتصابهای کاملا متفاوت او در طول این سالها نیز به نمایش درآمده است.
منبعی که به خوبی با سیاستهای برنابئو آشناست، میگوید:” من فکر نمیکنم آنها بدانند که باید کدام مربی را استخدام کنند. آنها هرگز نمیدانند. مربی از نظر پرز همیشه در اولویت دوم است. هرگز هیچ معیار مشخصی وجود ندارد. آنها هرکسی را که بتوانند به خدمت میگیرند.”
تمامی این اتفاقات یادآور جدایی قبلی زیدان بود؛ زمانی که جستجوی آشفته برای یافتن جانشین جدید باعث شد که نام مربیانی مانند پوچتینو، یورگن کلوپ، یواخیم لوو و گوتی، بازیکن سابق تیم، که مشغول مربیگری در سیستم جوانان بود، شنیده شود. وقتی تمامی آنها یا در دسترس نبودند یا گزینه مناسبی به حساب نمیآمدند (یا هر دو)، جستجو به مدت دو هفته ادامه پیدا کرد تا پرز در نهایت تصمیم به جذب خولن لوپتگی که در آستانه حضور در جام جهانی با تیم ملی اسپانیا بود، گرفت
همکاری با لوییز انریکه، مربی فعلی اسپانیا، به دلایل بسیاری در سال جاری غیرممکن است. و شرایط این بار با سرعت بیشتری پیش رفت. جلسه سطح بالایی در دفاتر والدیباس مادرید در روز جمعه برگزار شد که خوزه آنخل، مدیر کل، به همراه پدرو لوپز، عضو ارشد هیئت مدیره، و انریکه پرز، برادر رییس باشگاه، در کنار فلورنتینو پرز حضور پیدا کردند. مطابق معمول هیچ کدام از این افراد تصمیم گیرنده تجربه مستقیم فوتبالی نداشتند- اما یکی از منابع اشاره میکند که ” پرز فکر میکند از هر مربی بیشتر میداند”.
نام آنچلوتی در رسانههای اسپانیایی و حلقه اطراف باشگاه در طول روزهای پس از اعلام تصمیم زیدان مطرح نشده بود. احتمال حضور او ابتدا دوشنبه شب در برنامه رادیویی ال لارگوئرو عنوان شد و اتلتیک میتواند تایید کند که اورتون امروز انتظار داشت که او پس از دو فصل نسبتا موفق در مرسیساید آنها را ترک کند؛ جایی که او به جای فوتبال تیمش، بیشتر به دلیل شخصیت دلنشینی که داشت دوستانی دست و پا کرد.
شش سرمربی اخیر رئال مادرید- رافا بنیتس، زیدان (مقطع اول)، لوپتگی، سولاری، زیدان (مقطع دوم) و حالا آنچلوتی- یا در داخل باشگاه ترفیع گرفتند یا پیش از آن به عنوان بازیکن یا/ و مربی در این تیم حضور داشتند. چنین اتفاقی میتواند به این معنا باشد که پرز برای آگاهی مربی از ویژگیهای رئال مادرید ارزش قائل است. اما در عین حال به این معناست که آنها نتوانستند پس از جذب هشت سال قبل آنچلوتی از پیاسجی، مربی مطرحی را از باشگاه موفق دیگری در اختیار بگیرند.
این توانایی آنچلوتی در کنار آمدن با همه بود که به عاملی کلیدی در موفقیتآمیز بودن اولین مقطع حضورش روی نیمکت رئال مادرید تبدیل شد.
او در سال 2013 خیلی زود آرامش را به رختکنی آورد که پس از سه سال پرتب و تاب تحت هدایت ژوزه مورینیو پر از شورش و طغیان بود. فوق ستارههای آزاد شدهای چون کریستیانو رونالدو، ژابی آلونسو، سرخیو راموس و گرت بیل، ستاره کهکشانی جدید آن سال، در نهایت در اولین فصل حضور آنچلوتی روی نیمکت، به انتظار طولانی مدت برای فتح “لا دسیما”، دهمین جام اروپایی، پایان دادند.
شرایط همیشه به این خوبی نبود. تصمیم به استفاده از راموس در خط میانی در یک الکلاسیکو عواقب بدی داشت و اوضاع در آن فصل چندان مناسب نبود تا این که گل انفرادی درخشان بیل در فینال کوپا دل ری در ماه آوریل به ثمر رسید. اگر راموس در دقیقه 93 فینال لیسبون گلزنی نکرده بود، رئال در فینال برابر اتلتیکو، رقیب همسایه، شکست میخورد و آنچلوتی ممکن بود همان شب اخراج شود. اما این لحظات نفسگیر در طول جشن و پایکوبیها خیلی زود به دست فراموشی سپرده شد- و فضای مثبت تا فصل بعد ادامه پیدا کرد.
خامس رودریگز، خرید جدید تیم، خیلی زود جا افتاد تا رئال فوتبال جذابی را به نمایش بگذارد و به رکورد فوق العاده 22 پیروزی متوالی در تمامی مسابقات دست پیدا کند. آنها در تمامی دیدارهایشان از اواخر سپتامبر تا آخر سال پیروز شدند. آخرین بازی در این روند پیروزی 0- 2 در فینال جامجهانی باشگاهها برابر سن لورنزوی آرژانتین بود- چهارمین جام در آن سال تقویمی.
هرچند این درخشش بیش از این ادامه پیدا نکرد و مصدومیت بازیکنان کلیدی شامل لوکا مودریچ، راموس و خامس باعث ایجاد دردسر در ماههای اولیه سال 2015 شد. شکست تحقیرآمیز 0- 4 در ویسنته کالدرون، ورزشگاه قدیمی اتلتیکو، برای مدیران باشگاه قابل قبول نبود و در زمان حذف از نیمهنهایی لیگ قهرمانان برابر یوونتوس مشخص بود که پرز تغییر دیگری را اعمال خواهد کرد.
آنچلوتی پس از آخرین دیدار آن فصل که پیروزی 3- 7 برابر ختافه با هتتریک رونالدو بود گفت:” من بارها گفتهام که میخواهم بمانم. اگر باشگاه میگوید من نخواهم ماند، البته که خوشحال نیستم. اما این اتفاق میتواند در فوتبال رخ دهد.”
دو روز بعد و دقیقه 12 ماه پس از فتح “دسیما” در لیسبون، پرز کنفرانس خبریای در برنابئو برگزار کرد تا از زحمات آنچلوتی قدردانی کند. او گفت “تصمیمی دشواری” گرفته شده تا “انگیزه جدیدی برای کسب جامهای جدید و رسیدن به بالاترین سطح رقابتی ما” ایجاد شود.
این تصمیم به مذاق هواداران و بسیاری از مفسران خوش نیامد؛ ضمن اینکه بازیکنان ارشد شامل رونالدو، راموس، مودریچ و مارسلو همگی اعلام کردند که طرفدار ماندن این مربی ایتالیایی بودند. رافا بنیتس یک هفته بعد به عنوان جانشین او در برنابئو معرفی شد؛ انتصابی که عواقب خوبی نداشت.
شیوه جدایی آنچلوتی از اورتون در این هفته نشانگر اشتیاق شدید و حساب شدهای است که این مرد ایتالیایی همیشه- از روزهای بازی خود- داشته اما عموما پشت لبخند همیشگی و ابروهای بالا رفتهاش پنهان شده است. او همیشه در دنیای واقعی زندگی کرده و بیشترین استفاده را از فرصتهایی کرده که سر راهش قرار گرفته است.
تواناییهای مشهور او در مدیریت شرایط به این معناست که شیوه جدایی شش سال قبل او از رئال مشکل چندانی برای بازگشت او نخواهد بود. فاش کردن چند مورد از جزییاتِ زمان حضورش در برنابئو و خصوصا رابطه کاریاش با پرز نیز مسئله مهمی به حساب نمیآید.
او در کتابی که در سال 2017 با نام “رهبری آرام: فتح قلبها، اذهان و بازیها” نوشت، فاش کرد که دو بار پیشنهاد پرز را رد کرد تا در نهایت این شغل را پذیرفت و به تفاوت نظراتش با این تاجر میلیاردر درباره مسائلی چون پست بیل در تیم و طول مدت جلسات تمرینی اشاره کرد. او همچنان به شوخی اظهار داشت که هیچ ناراحتیای از اخراجش ندارد و اینطور نقل قول کرد:” ویتو کورلئونه در پدرخوانده، یکی از فیلمهای محبوبم، میگوید: این موضوع شخصی نیست بلکه صرفا کاری است.”
اعتراض آنچلوتی به پروژه سوپرلیگ که قویا از جانب پرز حمایت میشد، در زمانی که اورتون جز تیمهای جدا مانده بود، منطقی به نظر میرسید. بعید است که این موضوع به عنوان اختلاف نظر در مذاکرات او برای قرارداد جدیدش در روزهای اخیر مطرح شده باشد.
در حال حاضر مشکل بزرگتری که هر دو طرف با آن روبرو هستند، اعضای فعلی تیم رئال مادرید است: این تیم تفاوت زیادی با گروهی دارد که آنچلوتی در سال 2013 از مورینیو به ارث برد. رونالدو در آن زمان 28 ساله بود، مودریچ و راموس 27 سال، بنزما 25 سال و بیل 24 سال داشتند. رافائل واران، دنی کارواخال و کاسمیرو جوانتر اما سرشار از پتانسیل بودند. بازیکنان کهنهکاری مانند ایکر کاسیاس، ژابی آلونسو و پهپه تجربه و قدرت رهبری را به تیم اضافه میکردند. تمامی عوامل برای فتح جامهای متعدد اروپایی وجود داشت و همین اتفاق تحت هدایت آنچلوتی رخ داد و پس از آن نیز سه جام دیگر با زیدان به دست آمد.
تیم امروز هیچ شباهتی به آن موقعیت امیدوارکننده ندارد. بهترین بازیکنان آنها هنوز کسانی هستند که برای آنچلوتی آشنا خواهند بود اما بنزما، کروس و مودریچ حالا در مقاطع پایانی زندگی حرفهای خود قرار دارند. راموس پس از عدم توافق با پرز در آستانه جدایی قرار دارد؛ در حالی که بازیکنان قدیمی دیگری مانند ایسکو، مارسلو و احتمالا بیل همگی از دوران اوج دور شدهاند، این موضوع درباره ادن هازارد، آخرین خرید کهکشانی، نیز صدق میکند.
جوانان نویدبخشی مانند فده والورده، مارتین اودگارد، وینیسیوس جونیور، میگوئل گوتیهرز و آنتونیو بلانکو حضور دارند اما آنها به صبوری و پیشرفت تاکتیکی نیاز دارند که ویژگی بارز شغلهای قبلی آنچلوتی نبوده است.
انتظارات در رئال مادرید این بود که مربی جدید بیشتر سرمربی “پروژه” است- کسی که با برنامه تاکتیکی مشخص و رکورد خوبی از کمک به پیشرفت بازیکنان جوان به این تیم ملحق میشود. به همین دلیل بود که کونته و پوچتینو جز گزینههای اصلی قرار داشتند؛ هرچند جذب هیچکدام از آنها باز هم میسر نشد.
اوضاع مالی وخیم رئال مادرید هم مشکل مهمی است. ویروس کرونا درست زمانی شیوع پیدا کرد که آنها بیش از 600 میلیون یورو برای بازسازی از قبل تعیین شده برنابئو وام گرفته بودند.
یکی از منابع هفته پیش گفت پرز در گفتگوهایش حول محور سوپرلیگ درباره شرایط باشگاه بزرگنمایی کرده است. جذب داوید آلابا با قراردادی قابل توجه در هفته گذشته نشان میدهد که هنوز مقداری پول در دسترس قرار دارد. با این حال هنوز بسیار بعید است که آنچلوتی لیست خرید تاییده شدهای در طول مذاکرات این هفته دریافت کرده باشد.
اما جذابیت بازگشت به مادرید- باشگاه و شهری که او در مقطع اول حضورش به عنوان مربی از آن بسیار لذت برد- فریبندهتر از این بود که رد شود.
در بیانیه منتشر شده از سوی اورتون در تایید جدایی او، این مربی گفت که موقعیت غیرمنتظرهای برایش پیش آمده که باور دارد اقدامی درست برای خودش و خانوادهاش در این زمان است.
اولین حضور او در پایتخت اسپانیا با چهار جام در دو فصل، خاطرات فوقالعاده بسیار و تعداد کمی حسرت همراه بود؛ حتی زمانی که پایانی ناخوشایند داشت. اگر دومین دوره حضورش نیز مشابه همین شرایط را داشته باشد به هیچ وجه بد نخواهد بود- او قراردادی سه ساله امضا کرده اما چندان دور از انتظار نیست که در تمام مدت این قرارداد روی نیمکت رئال نماند.
منبعی میگوید:” شانس بازگشت به مادرید مانند این است که شما چیزی به ارزشمندی زندگی برده باشید، او میداند که در این شهر خوشحال خواهد بود. و آنچلوتی هرگز چندان نگران نیست. او میداند دقیقا با چه چیز روبرو میشود اما این موضوع او را نگران نخواهد کرد. او میداند که اخراج خواهد شد، این امری اجتنابناپذیر است اما یک سال بد در مادرید بهتر از یک سال خوب در اورتون است.”
با وجود اینکه طرفدار تیم بارسلونا هستم ولی از برگشت کارلتوی دوست داشتنی خوشحالم چون هم رقیب بسیار خوبیه و به فوتبال جذابیت می بخشهو قطعا این انتقال به نفع تیم مادریدی و از همه مهم تر به نفع فوتبال هست.