یادداشت تحلیلی: پوچتینو چطور از مسی، نیمار و امباپه استفاده می‌کند؟

جذاب‌ترین سیستم با اختلاف و در عین حال سخت‌ترین آنها برای اجرا از نظر شکل‌گیری حمله و ایجاد تعادل در خط میانی، سیستم 1-3- 2-4 است. نیمار به عنوان شماره 10 در وسط، دی‌ماریا در سمت چپ، مسی در سمت راست و امباپه در نوک حمله قرار می‌گیرند. این سیستم می‌تواند در حمله به 5- 2- 3 تبدیل شود.

هفت‌یک- تماشای وداع احساسی لیونل مسی با بارسلونا در جریان کنفرانس خبری‌ روز یکشنبه در نوکمپ که پایان همکاری با باشگاهی که بیش از 20 سال در آن حضور داشت، به حساب می‌آمد، بسیار ناراحت‌کننده بود.

پاری‌سن‌ژرمن به لطف همین تغییرات ناگهانی توانست مسی را به پایتخت فرانسه منتقل کرده و قراردادی دو ساله با دستمزد سالانه 25 میلیون یورو را با این بازیکن به امضا برساند. البته این انتقال باعث همکاری دوباره مسی با نیمار، هم‌تیمی سابقش در بارسلونا، خواهد شد و- روی کاغذ- یکی از قدرتمندترین خطوط حمله در سال‌های اخیر را با حضور نیمار، امباپه و مسی شکل خواهد داد تا این تیم سلطه کاملی بر لیگ فرانسه پیدا کند. این ترکیب خط حمله این تیم پیش از اضافه کردن آنخل دی ماریا، هم تیمی مسی در تیم ملی، به این جمع است.

با در نظر گرفتن دینامیک این خط حمله با تمرکز ویژه روی مسی و نیمار تنها یک سوال به ذهن خطور می‌کند- آیا می‌توان بهترین عملکرد را از این دو بازیکن در حضور همزمان در یک تیم پس از چهار سال جدایی شاهد بود؟

***

نیمار ظاهرا به این دلیل از بارسلونا جدا شده که از زیر سایه مسی خارج شده و به بازیکن و ستاره اصلی یک تیم تبدیل شود. این تصور وجود داشت که شانس او برای کسب توپ طلا با رساندن تیمی به عنوان قهرمانی چمپیونزلیگ بیشتر خواهد بود- اتفاقی که با حضور همزمان در تیمی در کنار مسی به راحتی میسر نبود.

علیرغم این که برخی باور دارند قدرت مسی در 34 سالگی رو به افول است اما سطح بازی او در طول دوران حرفه‌ای‌اش به این معناست که او هنوز بهترین بازیکن بارسلونا در فصل گذشته بوده و همچنان بهترین بازیکن دنیا نیز به حساب می‌آید.

مسی فصل گذشته را با 30 گل و 9 پاس گل در لالیگا به پایان رساند- مجموع 39 گل زده که تنها روبرت لواندوفسکی از بایرن مونیخ (41 گل و 7 پاس گل) آمار بهتری از او در پنج لیگ معتبر اروپایی به ثبت رسانده است. این آمار بدی برای بازیکن آرژانتینی در فصلی آرام در یکی از ضعیف‌ترین تیم‌های بارسلونا که او در آن به میدان رفته نبود. او در واقع پنج گل بیشتر از کیلیان امباپه، هم تیمی جدیدش، به ثمر رساند که در فصل گذشته لیگ فرانسه 27 گل و 7 پاس گل را به نام خودش به ثبت رساند.

قابل توجه اینکه نرخ بازگشت مسی در فصل گذشته، در رده نهم بهترین فصول او از نظر گل‌های زده در جریان بازی در 90 دقیقه و رده پانزدهم بهترین فصول او از نظر ارسال پاس گل در 90 دقیقه در طول دوران حرفه‌ای‌اش بوده که نشان دهنده استانداردهای فضایی‌ای است که او در طول دو دهه گذشته برای خود تعیین کرده است.

تقریبا تمامی حملات موثر بارسلونا در سال گذشته از طریق مسی شکل گرفت و جای شگفتی نیست که او در صدر فهرست بیشترین درصد لمس توپ بارسلونا در یک سوم هجومی در طول فصل گذشته لالیگا قرار دارد. تقریبا 20 درصد از لمس توپ‌های هجومی تیم توسط شماره 10 بارسلونا صورت گرفت.

 

مسی در فصل گذشته بیش از سایرین بازیکنان بارسلونا در یک سوم هجومی صاحب توپ بود.

 

به همین شکل نیمار هم ستاره اصلی پی‌اس‌جی در فصل گذشته در زمینه لمس توپ در یک سوم هجومی بوده است. میانگین سهم لمس توپ هجومی بازیکن برزیلی در 90 دقیقه از امباپه و دی‌ماریا بیشتر بوده و کمی بیشتر از 20 درصد بازی از طریق او پیش رفته است.

درصد کمتر لمس توپ امباپه نسبت به نیمار در اینجا منطقی به نظر می‌رسد، با توجه به نحوه عملکردی که او به عنوان یک بازیکن دارد- استفاده از سرعت برق‌آسا و پاهای سریع برای استارت‌های کوتاه و نابودکننده به جای نیمار که تمایل دارد حریفان را به آرامی به سوی خود کشانده و سپس سعی در عبور از آنها کند.

 

نیمار هم در فصل گذشته بیش از سایرین بازیکنان پی‌اس‌جی در یک سوم هجومی صاحب توپ بود.

 

مشخصا نیمار و مسی هر دو نقش موثری برای تیم‌های‌شان در فصل گذشته ایفا کردند اما این آمارها اطلاعات زیادی درباره عملکرد آنها روی توپ، میزان خلق موقعیت و استفاده درست آنها از موقعیت‌ها به ما نمی‌دهد. ما می‌توانیم به نگاهی به داده‌های Statsbomb به جزییات بیشتری دست پیدا کنیم.

“کارایی” بازیکن- میزان استفاده آنها از مالکیت توپ تیم در زمینه گلزنی، خلق موقعیت یا لو دادن توپ به حریف- مفهومی است که اولین بار در تحلیل‌های دنیای بسکتبال مورد استفاده قرار گرفت و راهی مفید برای تحلیل این موضوع است که آیا مسی و نیمار می‌توانند بار دیگر کنار هم بازی کنند یا خیر.

بعضی تیم‌ها در زمینه نحوه استفاده از مالکیت توپ از تعادل خوبی برخوردار هستند؛ در حالی که دیگران توپ را در بیشترین حد ممکن به یک بازیکن می‌رسانند- به برونو فرناندز در منچستریونایتد فکر کنید- و بار پیشروی، گلزنی و خلق موقعیت‌ها روی دوش این بازیکن قرار دارد که طبعا یعنی این بازیکن توپ را بسیار هم از دست می‌دهد.

از این لحاظ، انتقال نیمار به پی‌اس‌جی در واقع باعث شد که او از بخشی از سیستم هجومی قدرتمند و متعادل بودن به خود سیستم تبدیل شود. استعداد هجومی او به این معنا بود که اونای امری، توماس توخل و مائوریسیو پوچتینو همگی دست او را تا حد زیادی باز گذاشتند تا موقعیت‌هایی را در سراسر زمین و در بین بازیکنان پیدا کند و همین باعث شد که او به بازیکنی با کارایی بالا در این روند تبدیل شود.

این تغییر در نقش زمانی مشهود است که به نقشه شوت‌های او هم نگاه کنیم. فصل آخر نیمار در بارسلونا (17- 2016) به خوبی نشان‌دهنده نقش ثابت و معین او در سمت چپ مثلث مسی- لوییس سوارز– نیمار است.

 

همه شوت‌های نیمار به سمت دروازه حریفان (به جز پنالتی‌ها) در فصل 17-2016 لالیگا

 

به فصل 21- 2020 برای پی‌اس‌جی برگردیم و مشخص است که نیمار واقعا دیگر “جایگاه مشخصی” ندارد. او از سراسر زمین شوت می‌زند و این موضوعی است که کاملا نشانگر آزادی عمل او در حین تصاحب توپ است.

 

همه شوت‌های نیمار به سمت دروازه حریفان (به جز پنالتی‌ها) در فصل 21-2020 لیگ 1

 

و مشکل همینجاست. تنها یک توپ وجود دارد و مسی و نیمار همیشه به دنبال موقعیت‌هایی هستند تا بتوانند رقبای خود را از میان بردارند.

 

مسی و نیمار در فصول اخیر در لیگ‌های خودشان بیشترین میزان کارایی را به خودشان اختصاص دادند.

 

این آمارها کامل نیستند و از مواردی که نقشی قابل توجه در پیشرفت شانس گلزنی یک تیم دارند، چشم‌پوشی کرده‌اند اما به خوبی بیان می‌کنند که بار هجومی پاری‌سن‌ژرمن و بارسلونا تا چه حد روی دوش نیمار و مسی بوده است.

چهار عنوان بازیکن برتر فصل برای نسبت کارآیی همگی به نیمار رسیده است. بسته به نقطه نظر شما درباره بازیکنی که بیش از هر بازیکنی در دنیای فوتبال نظرات متفاوتی در موردش وجود دارد، این آمار نشان می‌دهد که او یک نابغه تمارض‌کننده توپ‌ربای هجومی در پی‌اس‌جی بوده است.

سه فصل اخیر مسی نیز فاصله چندانی ندارد اما چند تفاوت کلیدی بین این دو بازیکن دیده می‌شود. برای آغاز باید به این نکته اشاره کرد که مسی علیرغم این که پنج سال از نیمار بزرگتر است اما مشکلات فیزیکی بسیار کمتری دارد. او در سه فصل گذشته حداقل 80 درصد دقایق ممکن را در زمین سپری کرده اما نیمار بسیار کمتر در میدان حضور داشته است.

نسبت شوت و خلق موقعیت بازیکن آرژانتینی هم به شکل قابل توجهی بالاتر از هم تیمی جدیدش است و این یعنی او با تعداد لمس توپ بیشتر شوتزنی یا خلق موقعیت بیشتری هم داشته، در حالی که نیمار پاسخی از تلاش‌های خود نگرفته و بارها توپ را لو داده است.

 

 

دی‌ماریا نیز فصل گذشته نسبت کارآیی بسیار بالایی برای پی‌اس‌جی داشت اما تنها 855 دقیقه از 1853 دقیقه حضورش در زمین همزمان با نیمار بود. سه شکست 0-1 در خانه برابر مارسی، لیون و لیل به خاطر نبود تعادل کافی بین اعضای خط حمله اشاره دارد- تبدیل هر یک از این شکست‌ها به تساوی باعث می‎‌شد تا پی‌اس‌جی امتیاز کافی برای کسب عنوان قهرمانی فصل گذشته لیگ فرانسه را به دست آورد.

آمارهای امباپه نیز در این جدول مورد بررسی قرار نگرفته اما ارزش نگاهی اجمالی را دارد. امباپه بیشتر زمان حضورش در زمین را در پست‌های مختلف خط حمله پی‌اس‌جی در فصل گذشته سپری کرد و نسبت کارآیی بالای 16 درصدی را داشت- رتبه سوم تیم پس از نیمار و دی‌ماریا که قابل پیش‌بینی بود.

بنابراین با پیوستن مسی به پاری‌سن‌ژرمن، چطور پوچتینو- سرمربی که به فوتبال پر انرژی و با پرس شاداب معروف است- تیمی هجومی را شکل خواهد داد که حداقل مجموع اجزای فردی را در کنار هم قرار دهد، در حالی که لشگری از استعدادهای هجومی را در اختیار دارد که علاقه زیادی به پرسینگ ندارند؟

 

 

این یکی از بزرگترین سوالات مطرح شده در آستانه فصل 22- 2021 به نظر می‌رسد و نشاندهنده بزرگترین چالش دوران مربیگری پوچتینو تا به امروز است.

یک آرایش 3-3-4 محافظه‌کارانه می‌تواند سیستم خوبی برای لئاندرو پارادس تکنیکی و ادریسا گه‌یه دفاعی با حضور مسی به عنوان شماره 9 کاذب، نیمار در سمت چپ و امباپه در سمت راست باشد. این بستگی دارد که حافظه ناخودآگاه نیمار برای یادآوری نقش قبلی‌اش در بارسلونا چقدر است و نیازمند توانایی او برای پذیرش این که مسی به بازیکن اصلی تیم تبدیل شود، نیز هست.

جذاب‌ترین سیستم با اختلاف و در عین حال سخت‌ترین آنها برای اجرا از نظر شکل‌گیری حمله و ایجاد تعادل در خط میانی، سیستم 1-3- 2-4 است. نیمار به عنوان شماره 10 در وسط، دی‌ماریا در سمت چپ، مسی در سمت راست و امباپه در نوک حمله قرار می‌گیرند. این سیستم می‌تواند در حمله به 5- 2- 3 تبدیل شود، اشرف حکیمی در سمت راست از کناره‌ها پیشروی کند و همین گزینه‌های بسیاری برای باز کردن خط دفاعی حریف به پی‌اس‌جی داده و همچنین باعث کار ترکیبی خوب در فضاهای کم می‌شود. در عین حال بازیکنان سرعتی بسیاری آماده استفاده از شکاف ایجاد شده هستند.

 

 

مطلوب‌ترین اما غیرمحتمل‌ترین راه حل، عدم استفاده از آنها به طور همزمان به جز در دیدارهای حساس لیگ قهرمانان است. با توجه به دست بازی پی‌اس‌جی در انتخاب بازیکن، آنها باید بتوانند آمادگی و موقعیت فوق ستاره‌های‌شان را مدیریت کنند تا یکی از آنها همیشه در زمین و در دسترس باشد. اما این که آیا بازیکنان شرایط را به همین شکل خواهند دید یا خیر، موضوعی کاملا جدا است.

راه‌حل هرچه که باشد، بعید است که مسی و نیمار هر دو بتوانند نقشی که می‌خواهند را در پی‌اس‌جی داشته باشند. شاید یکی از آنها باید با تصاحب توپ کمتر به سود تیم کنار بیاید که به سود امباپه هم خواهد بود؛ بازیکنی که به احتمال زیاد جانشین بعدی مسی است؛ هرچند این حرف درباره نیمار هم زده می‌شد. اگر تعادل لازم ایجادش شود، پی‌اس‌جی در دوران مسی بهترین روزهای تاریخ این باشگاه را سپری خواهد کرد.

 

عنوان اصلی مقاله: Neymar has been PSG’s Messi. Would having them and Mbappe in the same team work نویسنده: Tom Worville و Mark Carey نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: 9 آگوست 2021

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 دیدگاه ارسال شده است