گفتگوی خواندنی با تیری آنری؛ چرا مربی شدم؟ شاید چون دیوانه‌ام!

آنری، بهترین گلزن فرانسه و بهترین بازیکن تاریخ آرسنال، می‌توانست در باقی عمرش در خانه بنشیند و به تماشای برنامه Premier league years بپردازد. اما او نمی‌خواست این کار را انجام دهد. او علاقه‌ای شدید به سرمربی شدن داشت- و این علاقه در آغاز سال 2021 به اندازه قبل در او قدرتمند باقی مانده است.

هفت‌یک-“آرسن همیشه یک چیز را به من می‌گفت. او می‌گفت از مسیر و تمام اتفاقات خوب لذت ببر چون آسان نیست… و بله، حق با او بود. آسان نیست.”

تیری آنری بلافاصله پس از تکرار کلمات آرسن ونگر با صدای بلند شروع به خندیدن کرد اما هرگز درباره هیچ چیزی در زندگی‌اش تا این حد جدی نبود. او از زمانی که دوران مربیگری خود را آغاز کرده این جمله همیشگی آرسن ونگر، سرمربی سابقش، را بازگو می‌کند.

دوران مربیگری آنری تا به حال کوتاه بوده اما او به اندازه کافی استرس را تجربه کرده تا شوخی زیرکانه کلام ونگر را درک کند- توصیه‌ای مشابه با چیزی که او می‌توانست به کسی که در اولین روز کارش به عنوان رام‌کننده شیر قرار داشت یا فرد جسوری که در آستانه پریدن از آبشار نیاگارا با سرعت زیاد بود، بگوید. موفق باشی پسر: تو به این آرزوی موفقیت نیاز داری. اگر دیگر برنگشتی بدان که آشنایی با تو اتفاق خوبی بود.

مربیگری فوتبال به همان اندازه خطرناک است. درست است که ریسکی کمتر از مورد حمله قرار گرفتن توسط گربه‌ای عظیم‌الجثه دارد اما بعضی از شناخته شده‌ترین نام‌های فوتبال پس از ماجراجویی نافرجامی که در این مسیر داشتند، سابقه‌شان را کاملا بر باد رفته دیدند.

 

این مصاحبه در شماره آوریل 2021 نشریه فورفورتو منتشر شد.

 

آنری، بهترین گلزن فرانسه و بهترین بازیکن تاریخ آرسنال، می‌توانست در باقی عمرش در خانه بنشیند و به تماشای برنامه Premier league years بپردازد. اما او نمی‌خواست این کار را انجام دهد. او علاقه‌ای شدید به سرمربی شدن داشت- و این علاقه در آغاز سال 2021 به اندازه قبل در او قدرتمند باقی مانده است. دوره سه ماهه حضور او در موناکو از اکتبر 2018 به همان اندازه که کوتاه بود، دشوار هم بود؛ سپس سالی چالش‌برانگیز روی نیمکت تیم مونترئال در MLS سپری کرد و از این سِمَت نیز به دلایل شخصی برای نزدیک‌تر بودن به خانواده‌اش کناره‌گیری کرد. پس حالا شرایط چطور است؟

عزم جزم آنری برای انجام این کار در طول گفتگوی طولانی با فورفورتو به وضوح مشخص شد. او مردی نیست که به مربیگری صرفا به واسطه جایگاهش رضایت بدهد؛ با دانش اندک از فوتبال، پایین‌تر از بهترین مربیان دنیا. او قلب و روحش را در این راه قرار داده، موفقیت در لیگ فرانسه یا MLS عمیقا به اندازه هر کورس قهرمانی با توپچی‌ها برایش اهمیت دارد و به همان اندازه سخت برای عملی کردن این اتفاق تلاش می‌کند. مردی در برابر ما نشسته که بسیار مشتاق است تا فلسفه خودش را شرح دهد. و اگر نیاز داشتید چیزی درباره نیوپورت کانتی یا بالا تاون بدانید، او می‌تواند درباره آنها نیز با شما صحبت کند…

 

“وقتی جنگ تمام شد، سرباز می‌تواند گریه کند”

هیچ بخشی از دوران مربیگری آنری خالی از استرس نبوده است. او پس از این که خودش را در موناکو در معرض نبرد برای فرار از سقوط قرار داد- و خیلی زود بار دیگر از این مخمصه گریخت- اولین فصل در مونترئال را با آشوب ایجاد شده توسط ویروس کرونا آغاز کرد. تیم کانادایی بیشتر از اکثر تیم‌ها تحت تاثیر قرار گرفت.

آنری سه ماه پیش از آغاز فصل 2020 هدایت این تیم را پذیرفت و از دو بازی ابتدایی خود چهار امتیاز کسب کرد که ناگهان ویروس کرونا همه چیز را متوقف کرد. مونترئال تا برگزاری مینی تورنمنت “بازگشت MLS” در ماه جولای که در فلوریدا برگزار شد، هیچ دیداری برگزار نکرد. آنها سپس در کانادا به لیگ برگشتند و خیلی سریع مجبور شدند دیدارهای خانگی‌شان را به دلیل محدودیت‌ در انجام سفرهای فرامرزی به نیوجرسی منتقل کنند.

آنری می‌گوید:” وقتی مربی جدید با ایده‌های جدید هستید، خیلی سخت است که بتوانید این ایده‌ها را به عمل دربیاورید در حالی که هر دو ماه مجبور به متوقف کردن مسابقات هستید. شما باید چیزی را درک کنید- من دوست دارم واقعیات را جز به جز نقل کنم و گاهی وقتی این کار را انجام می‌دهم، مردم فکر می‌کنند که در حال شکایت هستم. اینطور نیست اما توقف و شروع چندباره با فرهنگی جدید و سبک بازی جدید سخت است.

ما به عنوان یکی از دو یا سه تیمی که در زمینه تمرین کردن از سایرین عقب‌تر بودیم، قدم به تورنمنت بازگشت MLS گذاشتیم، پس اگر خوب بازی نکنید شکست می‌خورید. در اورلاندوی گرم و مرطوب بازی می‌کنید سپس به مونترئال برمی‌گردید، برای 14 روز قرنطینه شده و نمی‌توانید تمرین کنید سپس از قرنطینه خارج شده و باید بلافاصله بازی کنید. سپس ما مجبور شدیم تمام دیدارهای خانگی را دور از خانه برگزار کنیم. ما به پلی‌آف رسیدیم و سال گذشته بسیار پر چالش بود.”

این پیچیدگی‌های بیشتری به حرفه‌ای اضافه کرد که در بهترین شرایط نیز بسیار پیچیده است. آنری می‌گوید:” این هدر دادن زمان است- شما باید به فکر همه باشید.”

 

واکنش آنری به خبر اخراج راجرز، به یاد ماندنی‌ترین لحظه کار او به عنوان کارشناس تلویزیونی بود.

 

همه از مدت‌ها قبل می‌دانستند که بازیکن فرانسوی می‌خواست با چالش مربیگری روبرو شود. او پس از بازنشستگی خیلی زود خودش را به عنوان یکی از مفسران در شبکه اسکای اسپورت معرفی کرد- شاید قابل توجه‌ترین لحظه او زمانی بود که پس از اعلام زنده برکناری برندان راجرز از لیورپول در اکتبر 2015، پای جیمی کرگر که کاملا شوکه شده بود را گرفت. آنری می‌توانست سال‌ها در اسکای بماند، شاهد رفت و آمد مربیان از دور باشد و خودش را وارد این فشار نکند. پس چرا این کار را نکرد؟

او با لبخند می‌گوید:” شاید چون دیوانه هستم. می‌دانستم که همیشه می‌خواهم در فوتبال بمانم. به عنوان یک بازیکن همیشه به تاکتیک‌ها و به چالش کشیدن سرمربی‌ام علاقه داشتم. من واقعا آزاردهنده بودم. اگر آنها مخروط‌های پلاستیکی را درست در جایی که باید قرار نمی‌دادند، من می‌گفتم که این فاصله بسیار کم است. من همیشه آماده چالش بودم. چرا اینطور بازی نمی‌کنیم؟ این موضوع حتی گاهی زیاد از حد می‌شد. اما من همیشه به دیدارها و تماشای دیدارها فکر می‌کردم. چه کار بهتری می‌توان انجام داد؟

بنابراین به خودم گفتم چرا مربی نشوم؟ این یک اشتیاق است، کاری است که دوست دارم انجام دهم. به زمین می‌روم و شما باید به من بگویید که بس کنم. گاهی بازیکنان می‌گویند مربی، ما مدت زیادی است در زمین هستیم و من می‌گویم اوه بله، ببخشید… شما فشار را احساس می‌کنید چون سرمربی هستید. آیا وقتی بازی می‌کردید هم فشار را حس می‌کردید؟ خب، بله. اما این مانند نفس کشیدن است. من به نفس کشیدن فکر نمی‌کنم.”

آنری به عنوان بازیکن با فشار کنار آمد تا به یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ تبدیل شود. همه چیز کامل نبود- بعید است هواداران ایرلند دست خدای او در انتخابی جام جهانی 2010 را ببخشند یا فراموش کنند- اما افراد کمی از چنین دوران حرفه‌ای تماما موفقی لذت برده‌اند. او در این مدت قهرمانی جام جهانی 1998، یورو 2000 و لیگ قهرمانان 09- 2008 و همینطور قهرمانی لیگ با موناکو، بارسلونا و آرسنال دوست داشتنی‌اش را تجربه کرد. فورفورتو اخیرا او را به عنوان بهترین بازیکن تاریخ لیگ برتر انتخاب کرد.

آنری به اندازه کافی متواضع است که تمامی تحسین‌ها را بپذیرد، بدون توجه به این که پیش از این در طول زندگی‌اش چقدر مورد تمجید قرار گرفته است. او می‌گوید:” از این بابت سپاسگزارم. من هیچ چیزی را در طول دوران بازی‌ام تغییر نمی‌دهم. از کاری که کردم خوشحالم و گاهی خیلی ربطی به پیروزی ندارد. پیروزی مهم است اما این چیزی است که شما به مردم منتقل می‌کنید.

به همین دلیل است که رابطه من با هواداران آرسنال خاص است، چون ما با هم گریه کردیم و با هم لذت بردیم. آنها چیزی را حس کردند که من حس می‌کردم- ما یکی بودیم. وقتی مردم قلب شما را ببینند دوست‌تان خواهند داشت. گاهی ممکن است بگویند وای، او امروز خوشحال به نظر نمی‌رسید، ممکن است با کسی درگیر شود یا ببازد. اما مردم می‌تواند این موضوع را درک کنند- این نشان می‌دهد که شما انسان هستید.

شما بدون تیم‌تان هیچ چیز نیستید، وقتی تیم قهرمان می‌شود از افراد حرف بزنید. اما من یاد گرفته‌ام که از شناخت فردی قدردانی کنم- شما متوجه شدید که باید کار درستی برای تیم انجام دهید و اثری از خود بر جای بگذارید. نه فقط با کسب جام قهرمانی بلکه با سبک بازی، سبک رقابت و علاقه به این که همیشه درخشش را نشان دهید.”

آنری نه فقط خودش را به پیش برد بلکه هم تیمی‌هایش را نیز به مدارج بالاتری رساند. وقتی نتفلیکس سال گذشته مستند 10 قسمتی درباره مایکل جردن، اسطوره بسکتبال، را پخش کرد که شاید بهترین بینش از روحیه همیشگی یک ورزشکار در سطح قهرمانی را به ما بدهد، کارلوس ولا، مهاجم سابق آرسنال، به رسانه‎های آمریکایی گفت که سبک جردن برای او یادآور آنری بوده است. بازیکن مکزیکی که در حال حاضر در لس آنجلس گلکسی است اظهار داشت:” تیری هر روز تلاش می‌کرد بهترین باشید و بازیکنان جوان را به کار بیشتر و تلاش همه جانبه در هر تمرین تشویق می‌کرد.”

این مستند توجه آنری را نیز جلب کرد- حتی با این که مقایسه بین خودش و جردن را رد می‌کند. او می‌گوید:” این فقط من نیستم- این چیزی است که یک قهرمان باید باشد. اگر می‌خواهید پیروز شوید باید از تمامی این مسیرها عبور کنید. این برای من کاملا طبیعی است- از خودتان توقع داشته باشید، از دیگران توقع داشته باشید. شما مایکل جردن، بهترین بازیکن تاریخ، را دارید که هر روز زودتر می‌آید و به سختی تلاش می‌کند و از شما بااستعدادتر است. بنابراین به عنوان یک هم‌تیمی نباید بیایید و حداقل از نظر اخلاق‌کاری در سطح او باشید؟ در غیر این صورت چه کار می‌کنیم؟

سپس وقتی جنگ تمام شد، سرباز می‌تواند گریه کند. پس از تمام چیزهایی که مایکل جردن به دست آورد، تمام بازیکنان درباره ارزشی که تیم برای‌شان داشت نوشتند و تکه‌های کاغذ را در آتش انداختند. این اولین باری بود که آنها دیدند که او احساسش را نمایان کرد- من فکر کردم بله، چون جنگ به پایان رسیده بود. او حالا همه چیز را به شما نشان می‌دهد اما نه وقتی که هنوز در حال نبرد است.”

 

نیویورک به نیوپورت

دوران بازی آنری از نگاه جهان بیرونی بسیار آسان و هموار به نظر می‌رسید. با این حال او وقتی از او پرسیدیم که آغاز دوباره به عنوان یک سرمربی چگونه است، خیلی سریع به فورفورتو یادآور شد که شرایط اینطور نبوده است- او به آهستگی در حال بالا رفتن از کوهی است که پیش از آن به عنوان بازیکن در اوج قله آن ایستاده بود.

او پاسخ می‌دهد:” این چیز جدیدی نیست. مردم همیشه پایان کار را می‌بینند اما مشکلات من را به خاطر نمی‌آورند. هیچکس در سال 1998 فکر نمی‌کرد که من در لیست بازیکنان تیم ملی فرانسه در جام‌جهانی حضور داشته باشم. بعد از این که قهرمان جام‌جهانی شدم تنها بازیکن آن تیم بودم که از سوی سرمربی کنار گذاشته شدم- بقیه حتی اگر برای باشگاه‌شان خوب بازی نمی‌کردند هم به تیم ملی می‌رفتند.

من چند سال برای تیم ملی زیر 21 سال بازی کردم. هرگز وانمود به مصدومیت نکردم و نگفتم این در سطح من نیست. به بازی کردن ادامه دادم. مردم این را به خاطر نمی‌آورند. من در هیچ یک از مسابقات انتخابی یورو 2000 شرکت نکردم. هیچکدام. تنها در آستانه مسابقات برای یک دیدار دوستانه برگشتم، توانستم به تیم راه پیدا کنم و ادامه ماجرا را همه می‌دانند. موضوعات بسیاری شبیه به این رخ داد.

 

آنری دوران ناامیدکننده‌ای در یوونتوس داشت و در نهایت به دلیل اختلاف با لوچانو موجی از این باشگاه جدا شد.

 

مردم گاه درباره دوران حضور من در یوونتوس گیج می‌شوند- من آنجا خوب بازی کردم اما به دلایل متفاوت و به دلیل حضور لوچانو موجی (مدیرباشگاه) جدا شدم. اگر به من احترام نگذارید جدا می‌شوم و این اتفاقی بود که رخ داد. در چند ماه اول حضورم در آرسنال نیمکت‌نشین داوور شوکر، نوانکو کانو، مارک اوورمارس و دنیس برگکمپ بودم… مردم آخر کار را به خاطر دارند اما من در زندگی مجبور بودم بجنگم. هیچکس هرگز چیزی به من نداد و همینطور هم باید باشد.

حالا در مربیگری هم همین است. همیشه به بقیه می‌گویم گوش کن، من بازی می‌کردم اما حالا آن دوران تمام شده و گذشته است. آن بخش از من مرده است. حالا باید کاری را که لازم است انجام دهم تا به عنوان مربی بهتر شوم.”

این روند کمی پس از آن که او در دسامبر 2014 در نیویورک ردبولز به دوران بازی خود پایان داد، آغاز شد. او چند هفته بعد در نیوپورت در حال آغاز مراحل کسب مدرک مربیگری از طریق دوره‌های مورد تایید فدراسیون فوتبال ولز بود. او در طول دوره یک ساله موفق به کسب مدرک پیشرفته یوفا شد و در کنار سایر نام‌های شناخته شده تحصیل کرد.

او می‌گوید:” میکل آرتتا و فردی لیونبرگ در دوره من بودند. مارک کندی نیز بود- مطمئن نیستم که سایر افراد را بشناسید.”

در بین آنها نام مایک فِلاین، مربی نیوپورت کاونتی، نیز دیده می‌شد که درباره پیام‌های واتس‌اپی بسیاری که در طول صعود باشگاه به دور پنجم جام حذفی در سال 2019 از سوی ستاره فرانسوی دریافت می‌کرد صحبت کرده است.

آنری در حالی که صورتش می‌درخشد، می‌گوید:” بله، او هم آنجا بود- اوه، من نمی‌دانستم که او را می‌شناسید! ژوائو ترالیاو نیز بود که او را به عنوان دستیار با خودم به موناکو بردم. بسیار خوش گذشت. ما همیشه یکدیگر را به چالش می‌کشیدیم و هنوز در ارتباط هستیم- ما گروهی داریم که مدام با هم حرف می‌زنیم. فلاین در جام حذفی دستاورد خوبی داشت و دیگر افراد نیز همیشه در بالا تاون و سایر تیم‌های ولز عملکرد قابل قبولی داشته‌اند.”

می‌تواند بگوید که آرتتا ذهن فوتبالی هوشمندی دارد؟ آنری اظهار داشت:” بله، میکل هافبک دفاعی بود و هافبک دفاعی همیشه فردی است که همه چیز را با توانایی و مهارتش در کنار هم حفظ می‌کند و دیدگاهی بهتر در مورد ساختار تیمی دارد. دیدیه دشان نیز همینطور بود. سپس آرتتا به منچسترسیتی رفت و در کنار پپ گواردیولا کار کرد، او باید چیزهای بسیاری یاد گرفته باشد.

من بهترین آرزوها را برای او دارم. شما همیشه به کمی زمان نیاز دارید. کاری که او فصل گذشته با آرسنال در جام حذفی انجام داد بسیار درخشان و فوق العاده بود. جام حذفی برای آرسنال بسیار مهم است- همانطور که می‌دانید رکورد ما در این مسابقات رقیبی ندارد.”

 

آنری بعد از یورو 2016 به عنوان کمک روبرتو مارتینز در تیم ملی بلژیک مشغول به کار شد و با این تیم به رتبه سوم جام‌جهانی 2018 رسید.

 

آنری همچنین برای مدتی در آرسنال مربیگری و با تیم‌های جوانان کار کرد. سپس کمی بعد از یورو 2016، شانس حضور در کادر فنی بلژیک را به دست آورد. او به خاطر می‌آورد:” این تجربه بسیار خوبی برای من بود. تمام چیزهایی که از روبرتو مارتینز، گرائم جونز، ریچارد اوانس و ایناکی برگارا، مربی دروازه‌بان‌ها، یاد گرفتم استثنایی بود چون آنها تجربیات بسیاری داشتند، از سوانسی و ویگان.

مردم درباره بازی با دفاع سه نفره حرف می‌زنند- وقتی آنتونیو کونته با سیستم 3 – 4 – 3 به چلسی آمد، واکنش مردم این بود که وای خدای من! اما روبرتو مارتینز در فصل 12- 2011 این کار را در ویگان انجام داده بود. 9 بازی باقی مانده بود و آنها در هفت بازی پیروز شدند. آنها از دفاع با گری کالدول و امرسون بویس بازیسازی می‌کردند- من مشکلی با آنها ندارم اما بازی این تیم با سایر مربیان را به خاطر دارم و سپس بازی آنها با روبرتو را دیدم که ناگهان 50 پاس با هم رد و بدل می‌کردند. آنها به همین شکل قهرمان جام حذفی هم شدند. می‌دانم که روی کرنر گل زدند و حریف سختی برای منچسترسیتی در فینال بودند.

در تیم بلژیک با توجه به استعدادهای موجود در آن و همچنین سبکی که او در تیم پیاده کرده بود، بیشتر دیدارها با پیروزی به پایان می‌رسید. من چیزهای بسیاری یاد گرفتم. گوش کنید، اگر آماده نیستید و به تیمی می‌روید و تمرینات پاسکاری می‌گذارید، پس نمی‌توانید روملو لوکاکو، کوین دی بروین، ادن هازارد، موسی دمبله، دریس مرتنز، یان فرتونگن و ونسان کمپانی را تحت تاثیر قرار دهید- این بازیکنان نه تنها احمق نیستند بلکه سرمربی‌های بزرگی هم داشته‌اند. اگر تمریناتی انجام دهید، آنها می‌توانند به شما نگاه کنند و بگوید این چیست؟

آی‌کیو فوتبالی مرتنز فراتر از هر چیزی است که دیده‌ام. به یاد دارم که در جریان دیداری با گرائم جونز روی نیمکت بودیم- می‌شد حدس زد که در معرض ضدحمله هستیم و بلند شدیم که فریاد بزنیم. دریس پیش از آن موقعیت را دیده بود. مغز او بسیار پیشتر از بسیاری از بازیکنانی است که من در طول زندگی‌ام دیده‌ام.”

آنری عضوی از تیم بلژیک در مسیر صعود به نیمه نهایی جام جهانی 2018 پس از پیروزی معروف برابر برزیل بود که در نهایت با شکست برابر تیم ملی کشورش به پایان رسید. او می‌گوید:” این اولین بار برای من بود که جام جهانی را از این زاویه می‌دیدم. پیش از آن یا هوادار فرانسه بودم یا پیراهن فرانسه را بر تن داشتم. سپس خودم را در حالی یافتم که برای کشور دیگری کار می‌کردم و عاشق هر دقیقه آن بودم. ما سوم شدیم و وقتی به بروکسل برگشتیم افراد زیادی برای استقبال از ما آمده بودند… وای. روزی که برزیل را شکست دادیم یکی از بهترین لحظات زندگی من بود.”

 

موناکو: تیره‌روزی

آن موفقیت در روسیه مهر تاییدی بر علاقه آنری برای تبدیل شدن به یک سرمربی بود. سه ماه بعد فرصتی پیش آمد- در موناکو، باشگاهی که او دوران بازی‌اش را در آن آغاز کرده بود.

اگرچه به نظر می‌رسید که این بهترین شغل اول برای این مربی فرانسوی است اما اوضاع اینطور پیش نرفت. آنری خودش را در باشگاه درست در زمان اشتباه دید. موناکو که در نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان در سال 2017 حاضر بود، در زمان برگشت او به ورزشگاه لویی دوم در اکتبر 2018 کیلیان امباپه، نبیل ضرار، برناردو سیلوا، بنجامین مندی، ژوائو موتینیو، توماس لمار، تیمو باکایوکو و فابینیو را فروخته بود.

آنها در ابتدای فصل در رده هجدهم جدول رده‌بندی لیگ فرانسه قرار داشتند و همین موضوع منجر به برکناری لئوناردو ژاردیم شد. به نظر می‌رسید که این تنها راه برای بهبود اوضاع باشد اما واقعیت چیز دیگری بود. آنری از یازده بازی ابتدایی خود در لیگ تنها 9 امتیاز کسب کرد. چهار دیدار او در لیگ قهرمانان نیز تنها یک تساوی برابر کلوب بروژ به همراه داشت و موناکو در انتهای جدول رده‌بندی قرار گرفت.

در اواسط ژانویه و ساعاتی پس از این که امباپه در جریان پیروزی 0- 9 پاری سن ژرمن برابر گنگام هت‌تریک کرد، دوازدهمین بازی آنری با شکست خانگی 1- 5 برابر استراسبورگ به پایان رسید. باشگاه در رده نوزدهم لیگ فرانسه قرار داشت و سپس در جام حذفی در خانه برابر تیم دسته دومی رمس شکست خورد. آنری کمتر از سه ماه پس از حضورش روی نیمکت، از این تیم برکنار شد.

 

اولین تجربه آنری به عنوان سرمربی در موناکو، اصلا خوب پیش نرفت و او تنها بعد از 3 ماه اخراج شد.

 

او اظهار داشت:” ما 17 بازیکن مصدوم داشتیم و 11 بازیکن ترکیب اصلی جز این 17 نفر بودند. همه تلاش می‌کنند روند رو به رشدی ایجاد کنند اما من در اکتبر به باشگاه پیوستم و حتی ژانویه را به پایان نرساندم. ایجاد روند رو به رشد در حالی که فرصتی برای ادامه کار نداری دشوار است. آرتتا این فصل تنها یک پیروزی در 10 بازی (در لیگ) به دست آورد و اخراج نشد چون باید به این روند اطمینان کرد. آرسنال به آرتتا اعتماد کرد و کار درستی هم کرد چون او در تلاش برای تغییر اعضا، جذب بازیکنان و دیکته کردن سبک بازی خودش بود. به اوله گونار سولسشر نگاه کنید- مردم خواهان اخراج او بودند و سپس در صدر لیگ قرار گرفت. شما برای ساختن تیم خودتان به زمان نیاز دارید. تحلیل شرایط و صحبت درباره اتفاقات رخ داده سخت است اگر فرصتی پیدا نکنید.

اما من از موناکو بابت فرصتی که در اختیارم گذاشت، سپاسگزارم. من از هیچکس ناراحت نیستم- هنوز با افراد حاضر در آن باشگاه صحبت می‌کنم. شما می‌دانید که در فوتبال وقتی به عنوان مربی قراردادی امضا می‌کنید، باید اطمینان حاصل کنید که موتور تیم در حال کار است- چون ممکن است روز پس از آن اخراج شوید. به یاد دارم که مایک فیلان، کمک مربی منچستریونایتد، را پس از اخراجم از موناکو دیدم- برای تماشای آرسنال برابر یونایتد رفته بودم و او گفت حالا می‌توانم بگویم که تو مربی هستی!”

موقعیت اسطوره‌ای آنری به عنوان بازیکن در واقع بار سنگینی روی دوش او است. چشم‌های رسانه‌ها از لحظه حضور او در این تیم متوجه‌اش بود- سایر مربیان تازه‌کار با چنین موشکافی‌ای روبرو نیستند.

او اضافه می‌کند:” این چیزی است که باید با آن کنار بیایم. چه خوب و چه باشد، صحبت زیادی درباره‌اش می‌شود، حتی اگر فکر کنم که نباید اینطور باشد. من در مسیر پر پیچ و خم یادگیری به عنوان مربی هستم اما شرایط همیشه همینطور خواهد بود.”

دوران سخت سه ماهه مربیگری در والنسیا کافی بود که گری نویل از مربیگری کناره‌گیری کند و به استودیوی اسکای برگردد. آنری نظر متفاوتی دارد. او در واکنش به شباهت‌هایی که اولین تجربه آنها به عنوان مربی داشت می‌گوید:” شما باید از گری بپرسید که چرا بار دیگر به فوتبال برنگشت- این به او مربوط است- اما هیچ کاری آسان نیست. مردم همیشه اینطور نتیجه‌گیری می‌کنند که آه! اما این تیم او نبود و آنها بازیکنان یا سبک او نبودند. وقتی به تیمی ملحق می‌شوید کمی زمان می‌برد تا آن را از آن خودتان کنید. من می‌دانم که راهم همین است. می‌دانم که مانند دوران فوتبالم به عنوان بازیکن پرفراز و نشیب خواهد بود. شما یا می‌بازید یا چیزی یاد می‌گیرید- من همیشه در شکست‌ها بیشتر از پیروزی‌ها خودم را شناختم. بعضی افراد سریعا موفق می‌شوند و بعضی افراد اینطور نیستند. مائوریسیو پوچتینو سرمربی بسیار خوبی است اما اخیرا فقط یک جام به دست آورده است.

یک بار کسی پرسید موفقیت چیست؟ تعریف موفقیت بستگی به این دارد که هدف از ابتدا چه بوده است. بسیاری از مربیان موفق بوده‌اند اما هرگز قهرمان نشده‌اند، سپس مربیانی داریم که قهرمانی‌هایی کسب کردند اما هرگز باعث پیشرفت بازیکنان نشده‌اند. موفقیت از نظر من می‌تواند این باشد که شانسی به بازیکنی بدهی و آنها بدانند که چطور بازی کنند. اجازه دهید بگوییم که آنها با توپ خوب نیستند و بیشتر بازیکن ترکیبی هستند اما پس از آن به تیم ملی دعوت می‌شوند. این هم موفقیت است چون یک مربی باید بازیکنانش را به بازیکنان بهتری تبدیل کند- نه فقط تیمش را.”

 

خفه شو و بدو

آنری 10 ماه پس از جدایی از موناکو در نوامبر 2019 به مونترئال رفت. او در پاسخ به این سوال که این انتقال چطور انجام شد، لبخند کنایه‌آمیزی زده و می‌گوید:”خب، من در دسترس بودم! به خوبی MLS را می‌شناختم- من به مدت چهار سال و نیم آنجا بازی کردم. مونترئال شهری فوق العاده در آمریکای شمالی است که شباهت زیادی به اروپا دارد. فکر کردم شرایط خوب و مسیر یادگیری خوبی برای من است.”

این مسیر یادگیری شامل سازگاری سبک او با نسل جدید فوتبالیست‎‌ها بوده است. حالا بسیاری واکنش بهتری نسبت به رفتارهای انگیزشی نشان می‌دهند و این برعکس شرایط سختگیرانه‌ای بود که در روزهای ابتدایی بازی آنری روی بازیکنان حرفه‌ای که او در کنارشان قرار می‌گرفت تاثیر می‌گذاشت.

بعضی افراد در موناکو می‌گفتند که او بیش از حد بی‌احساس است. الکساندر گولووین، هافبک روسی، گفت:” شاید آنری نقش بازیکن درونش را نکشته است. هروقت شرایط در تمرین خوب پیش نمی‌رفت، او عصبی می‌شد و بسیار فریاد می‌زد. شاید این غیرضروری بود. او به زمین می‌دوید، شروع به بازی می‌کرد و چیزهایی را به ما نشان می‌داد. او فریاد می‌زد سعی کنید توپ را از من دور نگه دارید. او به بازیکنان جوان اعتماد داشت و من این را دوست داشتم اما زمان‎‌هایی بود که ناراحت می‌شد و با ما حرف نمی‌زد. می‌شد گفت که کاملا به نقش یک سرمربی وارد نشده است.”

آنری همچنین برای اتفاقی غیرمعمول پس از یک کنفرانس خبری تبدیل به تیتر یک روزنامه‌ها شد. او با غضب به بنو بادیاشیله، مدافع جوان، زل زد که صندلی را پیش از ترک اتاق سر جایش در زیر میز قرار نداده بود. بازیکن دیگری به صورت ناشناس به گل فرانسه گفت:” او الگوی بسیاری از افراد بود و این مردم بسیاری را آزرده خاطر کرد. او طوری این رفتار متکبرانه را در پیش گرفت که انگار نظرات سایرین برایش اهمیتی ندارد.”

 

آنری معتقد است اصولی که باعث شد او به یکی از بهترین بازیکنان تاریخ تبدیل شود، ممکن است برای نسل فعلی فوتبالیست‌ها موثر نباشد.

 

آنری تایید می‌کند که در طول دوران مربیگری خود سعی کرده سبکش را سازگار کند. او می‌گوید:” من به شکل خاصی درس گرفته بودم اما نسل جدید در حال آموزش دوباره من است. چیزی که من یک واقعیت می‌دانستم و از زمان کودکی درباره‌اش مطمئن بودم، امروزه متفاوت است. شما امروز دری را برای کسانی بازی می‌کند و این تقریبا انگار شما شاه هستید. من این کار را می‌کنم چون مودبم و باید این طور هم باشد.

در روزهایی که من بازی می‌کردم، چه خوب بود چه بد، اگر بازی نمی‌کردی هیچ پاسخی نداشتی. بازی نمی‌کنی پس با آن کنار بیا. حالا مربیان باید نزد شما بیایند و توضیح دهند که چرا بازی نمی‌کنید اما ممکن است دو روز دیگر بازی کنید. مربی حالا بیشتر فیلسوف است- یک آدم بد وقتی شما باید آدم بدی باشید اما در عین حال بهترین دوست شما. روانشناسی فوتبال تکامل بسیاری پیدا کرده است. شما دیگر نمی‌توانید به بازیکنی بگویید خفه شو و بدو. می‌شود توضیحی به من بدهید؟ نه. تنها توضیحی که در گذشته وجود داشت این بود که تو بازی نمی‌کنی بنابراین با آن کنار بیا. نمی‌توان در حال حاضر چنین کاری کرد.

همچنین نمی‌توانید مانع از همراه داشتن گوشی بازیکنان شوید. اولین کاری که الان پس از بازگشت به رختکن انجام می‌دهند این است که ببینند در شبکه‌های اجتماعی درباره آنها چه گفته شده است. من اینطور بودم که نمی‌خواهید با هم تیمی‌هایتان حرف بزنید؟ اما اوضاع همین است- چطور می‌شود با اتفاقی که در جهان در حال رخ دادن است، مبارزه کرد؟ همه در حال تغییر هستند.

این مسیر آموزشی بود چو من با افرادی مانند تونی آدامز و مارتین کئون در آرسنال رشد کردم. اگر من درک نمی‌کردم، آنها با من حرف نمی‌زدند، من را بیرون می‌کردند، چون این چیزی بود که آخر هفته‌ها در انتظارم بود.”

آنری مکثی می‌کند و از موضوعی که به ذهنش می‌رسد، هیجان‌زده می‌شود:” من اخیرا در حال صحبت با دوستی بودم، گفتم وقتی من بازیکن بودم اگر از من می‌پرسیدید که خسته هستم یا خیر همیشه پاسخم منفی بود. حالت خوب است؟ بله، خوب هستم. می‌خواهی بازی کنی؟ بله، می‌خواهم بازی کنم. اگر می‌خواستند من را از تیم بیرون بکشند بدخلقی می‌کردم چون می‌خواستم بازی کنم.

اگر سوال دارید که آیا واقعا خسته بودم، بله خسته بودم. آیا درد داشتم؟ بله، درد داشتم. اما نمی‌شد این موضوع را مطرح کرد- این کار تابو بود. آن دوره “خفه شو و بازی کن” بود که می‌گفتی درد ندارم. آیا مطمئنی تیری، در حال لنگ زدن هستی؟ بله، می‌دانم، این مدل راه رفتنم است. شما نمی‌خواستید بگویید خسته هستید یا درد دارید چون اگر کسی به جای شما به میدان می‌رفت با خودتان فکر می‌کردید شاید دوباره بازی نکنم. حالا خودم را به عنوان سرمربی در حالی می‌بینم که می‌گویم، هی، تو سه بازی متوالی بازی کردی بنابراین نیاز به استراحت داری. فوتبال تغییر کرده است.”

او در طول دوران حضورش در موناکو به دلیل جنجالی که در جریان شکست سنگین برابر استراسبورگ به وجود آمد، جریمه شد. ناامیدی باعث شد که روی خوب آنری از بین رفته و فریادش توسط میکروفن کنار زمین شنیده شود که به مادربزرگ کنی لالا، بازیکن تیم حریف، توهین کرد.

امانوئل پتی، هم‌تیمی سابق او در آرسنال، در آن زمان گفت:” ما بارها ناراحتی او را روی نیمکت دیده‌ایم. وقتی بازیکن هستی قدرت تغییر اتفاقی که در زمین رخ می‌دهد را داری. او هنوز در حال یادگیری این است که چطور بعضی قدرت‌هایش از او گرفته شده و باید چطور رفتار کند. زبان بدن و برقراری ارتباط او نیاز به پیشرفت دارد اگر می‌خواهد به عنوان مربی موفق شود.”

آنری بابت آن اتفاق از لالا عذرخواهی کرد و از آن زمان از انجام جنجال‌های مشابه خودداری کرده است. هرچند این به این معنا نیست که او اشتیاقش را از دست داده است- دوربین‌ها سال گذشته به دنبال مربی فرانسوی روی خط طولی در جریان دیدار برابر نشویل در MLS بودند و شواهدی به طور گسترده در فضای مجازی منتشر شد که او در حالی که راهنمایی‌هایی را خطاب به بازیکنانش فریاد می‌زد، ناخودآگاه به توپ‌ها نیز ضربه می‌زد.

سبک آنری تفاوت زیادی با حضور ساکت‌تر آرسن ونگر، سرمربی سابق توپچی‌ها، در کنار زمین دارد. آنری می‌گوید:” شما باید خودتان باشید. آرسن بسیار آرام‌تر بود- بیشتر اوقات با داور چهارم صحبت می‌کرد. مارسلو بیلسا می‌نشیند اما گاهی می‌بینید که یورگن کلوپ اختیارش را از دست می‌دهد. آنتونیو کونته از دقیقه اول تا آخر داد می‌زند- چه تیمش 0-2 باخته باشد و چه 0- 2 پیروز باشد. وقتی در چلسی برنده دیدارها بود، همه از او راضی بودند و سپس به محض این که شروع به باختن کرد، همه درباره رفتارش در کنار زمین حرف می‌زدند: آه، من فکر می‌کنم او گاهی باید آرام شود.

اگر فقط بنشینید و کاری نکنید، مردم می‌گویند که او مربیگری نمی‌کند، تیمش در شرایط خوبی نیست، چرا او بلند نمی‌شود؟ سپس اگر تیم خودتان را هدایت کنید، می‌گویند: آه، این زیادی است، بنشین و به آنها اجازه بده بازی کنند. اگر کسی می‌نشیند به این معنا نیست که او اشتیاقی ندارد اما من همینطوری هستم و با بازی زندگی می‌کنم. خودتان باشید. گاهی صدای من کمی بالا می‌رود- گاهی بیش از حد داد می‌زنم، گاهی داد نمی‌زنم. این من هستم.”

او هرگز برای تقلید از ونگر تلاش نکرده اما با سرمربی قدیمی‌اش در آرسنال و پپ گواردیولا، سرمربی‌اش در بارسلونا، صحبت می‌کند. آنری می‌گوید:” هربار مربی می‌بینم با او حرف می‌زنم. مشخصا با پپ حرف می‌زنم و با آرسن نیز هروقت به او دسترسی داشته باشم صحبت می‌کنم. ما حرف می‌زنیم چون وقتی من بازیکن بودم و او مربی بود، همیشه مغزش را می‌جویدم. حالا من مربی هستم و می‌خواهم چیزهایی را بدانم. ”

او چه چیزهایی از آرسن و پپ در دوران بازی‌اش یاد گرفت؟ او می‌گوید:” آرسن مغزم را راه انداخت- من در آن زمان به چنین اتفاقی نیاز داشتم. من نیاز داشتم اعتماد به نفس بیشتری داشته باشم، بفهمم چه سبک بازیکنی هستم و قادر به انجام چه کارهایی هستم. شروع به پرسیدن سوال‌های درست از خودم کردم. همیشه دیگران را مقصر می‌دانستم اما شروع به متهم کردن خودم در ابتدا کردم. نگاهم به جهان اینطور شد که چطور می‌توانم به دیگران کمک کنم به جای این که به آنها بگویم تو باید به من کمک کنی.

پپ استاد تاکتیک‌ها بود. او گاهی چیزهای زیادی می‌بیند که برایش دردسرساز می‌شود چون زیاد می‌بیند و می‌خواهد چیزهای زیادی را تغییر دهد! او از نظر تاکتیکی دیوانه است. چیزهایی که از او یاد گرفتم باورنکردنی بود.”

 

آرمانشهر با لایونل ریچی

مونترئال در فویه 2020 و در دو بازی ابتدایی آنری روی نیمکت موفق شد از سد تیم کاستاریکایی ساپریسا در لیگ قهرمانان کونکاکاف عبور کند و سپس در اولین دیدارش در MLS برابر نیو انگلند رولوشن به پیروزی رسید. بویان کرکیچ، هم‌تیمی سابق‌اش در بارسلونا، در آن بازی حضور داشت- چند روز بعد نیز نوبت به ویکتور وانیاما، مدافع سابق تاتنهام، رسید.

اما ویروس کرونا خیلی زود تمام جهان را در شگفتی فرو برد. وقتی چهار ماه بعد رقابت‌ بازگشت MLS آغاز شد، مونترئال تنها یکی از چهار دیدارش را پس از آماده‌سازی نه چندان کاملی که داشت با پیروزی پشت سر گذاشت- شیوه محتاطانه‌تر کانادا در برابر شیوع کرونا به این معنا بود که مونترئال جزئ آخرین تیم‎‌های حاضر در MLS بود که اجازه از سر گرفتن تمریناتش را از سوی مقامات بهداشت محلی دریافت کرد.

این تیم پس از ادامه فصل عادی توانست سه بازی خانگی در مونترئال برگزار کند اما پس از آن محدودیت تردد بین کانادا و آمریکا آنها را مجبور کرد که برای ادامه فصل به ورزشگاه ردبول آرنا- خانه سابق آنری با نیویورک ردبولز- منتقل شوند. آنها در پایان فصل هشت پیروزی و 13 شکست در کارنامه داشتند- گل‌های زیادی به ثمر رسانده اما بیشترین گل را نیز در کنفرانس شرق دریافت کرده بودند- و در بین 14 تیم نهم شدند و جایگاه‌شان در فصل 2019 را تکرار کردند.

فرمت جدید پلی آف MLS به این معنا بود که مونترئال تحت هدایت مربی فرانسوی برای اولین بار پس از سال 2016، دومین و آخرین فصل حضور دیدیه دروگبا در باشگاه، حداقل در مراحل حذفی پایان فصل حاضر خواهد بود. این بار آنها در مرحله اول و با شکست برابر نیو انگلند رولوشن حذف شدند- تیمی که در روز ابتدایی فصل در ماه فوریه برابر آن به پیروزی رسیده بودند. آنها در لیگ قهرمانان نیز با قانون گل‌زده در خانه حریف برابر تیم هندوراسی المپیا حذف شدند.

 

نتایج آنری در مونترئال ایمپکت چندان بد نبود اما او به دلیل مسائل خانوادگی مجبور شد از این باشگاه کانادایی جدا شود.

 

آنری اظهار داشت:” هدف ما در این فصل، حضور در پلی آف و شکل دادن یک هویت بود. ما به پلی‌آف رسیدیم اما بسیار سخت بود- من فکر می‌کنم این اتفاق تیم را از سطح انسانی به هم نزدیک کرد. بازیکنان باید در نیوجرسی بازی می‌کردند و برای مدتی طولانی از خانواده دور بودند- در یک بازی شکست خورده و به اتاق هتل برمی‌گشتند. من چیزهای بسیاری درباره تماس انسانی موردنیاز یاد گرفتم.

اما این سال عالی نبود. ما می‌خواستم از دفاع بازی‌سازی کنیم و در طول این روند اشتباهات زیادی داشتیم چون باید یک برنامه را از ذهن بازیکنان خط بزنید تا برنامه دیگری را جایگزین کنید و آنها باید از این بابت احساس اعتماد به نفس داشته باشند. وقتی به بارسلونا رفتم یک سال طول کشید تا چیزی که می‌خواستند را درک کنم و احمق هم نبودم.

«من از هیچکس نمی‌خواهم کاری که نمی‌تواند را انجام دهد- شما هرگز نمی‌شنوید به کسی بگویم توپ را بگیر و پنج بازیکن را دریبل بزن. این تلاش تیمی است- فضا، ساختار، جاگیری، درک این که توپ زودتر از بازیکن حرکت می‌کند. شما باید به این فلسفه احترام بگذارید و باید مبارزه کنید، سپس هر اتفاقی پس از این رخ دهد قابل توجیه است.

اگر مبارزه نکنید، به آنچه که گفتیم انجام خواهیم دید احترام نمی‌گذارید، دیر می‌کنید یا به سختی تمرین نمی‌کنید، پس نه، ادامه نخواهیم داد. این برای من غیرقابل قبول است و بازیکنان من همیشه این را می‌دانند. اما اگر برابر تیم بهتری قرار بگیری و اشتباه کنی، مشکلی وجود ندارد- همه اشتباه می‌کنند.”

با نزدیک شدن فصل 2021، همه چیز پیچیده باقی مانده بود. تاریخ آغاز MLS پس از یک تاخیر طولانی در نهایت در سوم آوریل اعلام شد اما بار دیگر به 17 آوریل موکول شد- تلاشی زیاد برای سازماندهی برنامه زمانی تمرینات پیش فصل در بین تردیدهای ادامه دار درباره دیدارهای خانگی مونترئال. در آخر وقتی مونترئال آماده بود که بار دیگر به آمریکا منتقل شود، آنری مجبور شد تصمیم بسیار دشواری بگیرد- تصمیم برای جدایی از کارش در اواخر فوریه.

او چند روز پیش از آن در آستانه انتقال به تیم بورنموث در چمپیونشیپ بود- گفته می‌شد این تیم با مونترئال مذاکره کرده و به دنبال اجازه برای مذاکره با آنری است. به نظر می‌رسید که او این کار را می‌پذیرد تا بتواند به آنها در بازگشت کمک کند- پس از واکنش‌های متفاوت از سوی هواداران، آنها اعلام کردند که جاناتان وودگیت در ادامه فصل به کارش روی نیمکت تیم ادامه خواهد داد.

آنری که استراتژی جدایی‌اش به خوبی پیش نرفته بود، تصمیم گرفت که باید از هدایت مونترئال کناره‌گیری کند. او گفت:” سال گذشته برای من بسیار سخت بود. به دلیل شیوع کرونا نتوانستم فرزندانم را ببینم. به دلیل محدودیت‌های فعلی و این واقعیت که باید بار دیگر برای چندین ماه به آمریکا برویم، سال 2021 هم تفاوتی نخواهد داشت. این جدایی برای من و فرزندانم بسیار دشوار است. با ناراحتی بسیار باید به لندن برگردم و مونترئال را ترک کنم.” او با علم به این که این تصمیم باعث می‌شود دوران مربیگری‌اش وارد برزخ شود، چنین تصمیمی گرفت.

از زمان حضور آنری در حرفه مربیگری، بسیاری او را تعقیب کرده و به این فکر می‌کنند که آیا توانایی لازم برای این که روزی هدایت آرسنال را بر عهده بگیرد دارد یا خیر. مربی فرانسوی راه زیادی برای رسیدن به آن سطح در پیش دارد اما آیا این یک بلندپروازی یا حتی رویا برای او است؟

آنری تایید می‌کند:” گوش کنید، اگر از یک هوادار آرسنال بپرسید که آیا دوست دارد روزی سرمربی آرسنال شود، خواهد گفت بله. اگر از یک هوادار آرسنال بپرسید که آیا دوست دارد برای آرسنال گل بزند، خواهد گفت بله. وقتی من در این باره حرف می‌زنم یعنی یک آرمانشهر. هروقت می‌گویم این تیم باشگاه من است، مردم از خود بیخود می‌شوند اما این در خون من جاری است- من هوادار آرسنال هستم. بنابراین اگر از من بپرسید که دوست دارم روزی مربی آرسنال شوم، می‌گویم بله. اگر از من بپرسید دوست دارم روزی تدارکاتچی آرسنال شوم، می‌گویم بله. اگر بپرسید دوست دارم روزی چمن ورزشگاه امارات را کوتاه کنم، می‌گویم بله.”

آنری تنها کمی با داوطلب شدن برای بازی در نقش گانرسوروس فاصله داشت که متوقف شد:” اما این یک آرمانشهر است و من فاصله زیادی از آن دارم. اگر از من بپرسید که رویاپردازی می‌کنم، بله، رویاپردازی می‌کنم. اما وقتی رویاپردازی نمی‌کنید که بیدار هستید و واقعیتی وجود دارد. آیا دوست دارم مربی آرسنال شوم؟ بله. دوست دارم به بارسلونا بروم؟ بله. دوست دارم دوباره برای آرسنال بازی کنم؟ عاشق این هستم که دوباره برای آنها بازی کنم اما واقعیت این است که نمی‌توانم!

من در مسیر یادگیری هستم، می‌خواهم عملکرد خوبی برای تیم تحت هدایتم داشته باشم و سپس زمان، همه چیز را نشان خواهد داد. اگر موفق نیستید پس چنین موقعیت‎‌هایی نخواهید داشت. من فقط نگران چیزهایی هستم که می‌توانم کنترل کنم و سایر موارد یک آرمانشهر بزرگ است. آیا دوست دارم مانند لایونل ریچی بخوانم؟ بله اما مثل لایونل ریچی نمی‌خوانم!” آنری بار دیگر پیش از آن که به نکته‌ای جدی اشاره کند، شروع به خندیدن می‌کند.

او ادامه می‌دهد:” آرسنال بخشی از من است و همیشه خواهد بود- نیمی از قلب من به آرسنال تعلق دارد و نیمی دیگر به خانواده‌ام. درک متقابلی که با هواداران آرسنال دارم، چیزی است که نمی‌توانم توصیف کنم- چیزی است که همیشه دلتنگ آن هستم. اگر بتوانم یک شب دیگر را دوباره زندگی کنم، زمانی است که به صورت قرضی برگشتم و گل پیروزی‌بخش برابر لیدز را به ثمر رساندم. این بازی در سومین دور جام حذفی بود، لیدز در آن زمان در چمپیونشیپ حضور داشت و این بهترین گل تاریخ نبود اما من برای یک شب دوباره به هواداران متصل شدم… یک شب دیگر. آن شب بسیار گرانبها بود.”

در حال حاضر راهی طولانی تا رسیدن به چنین شب‌هایی به عنوان مربی در پیش است اما آنری تسلیم نخواهد شد- نه در برابر رویای آرسنال و نه برای تبدیل شدن به یک سرمربی موفق. باید دید که او از این جا به بعد در چه مسیری پیش خواهد رفت. وقتی کار بعدی را قبول کند آن کلمات ونگر را به خاطر خواهد داشت. از مسیر و تمام اتفاقات خوب لذت ببر، تیری. چون آسان نیست.

 

عنوان اصلی مقاله: Why did I become a manager نویسنده: Chris Flanagan نشریه / وبسایت: FourFourTwo زمان انتشار: آوریل 2021
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *