60 اسطوره تاریخ لیگ برتر؛ ریو فردیناند (11)

او رابط بین تمامی حرکات بود؛ از آن دست مدافعان متعلق به دوره گری پالیستر  که به هر قیمتی از دروازه دفاع می‌کنند و از آن دست مدافعان دوره مدرن مانند ویرژیل فن دایک بود که بازیکنانی بلندپرواز با قدرت حضور در مناطق جلوتر زمین هستند.

هفت‌یک- به راحتی می‌توان یک فوتبالیست حرفه‌ای که شیوه بازی کردن را روی آسفالت یاد گرفته تشخیص داد.

“زمین خیابانی” چالش متفاوتی را برای بازیکنان ایجاد می‌کند. توپ روی سطح سخت به نسبت چمن سریع‌‎تر حرکت کرده و بالاتر می‌رود، همین موضوع بازیکنان جوان را وادار می‌کند که ذهنی سریع‌تر و حس پیش‌بینی قوی‌تری داشته باشند. دروازه‌ها می‌توانند کوچک‌تر و پایین‌تر از دروازه‌های دیدارهای حرفه‌ای در لیگ باشند و همین موضوع بازیکنانی با قدرت شوتزنی متفاوت را پرورش می‌دهد که گاهی با قدرت گوشه پایین دروازه را هدف قرار می‌دهند.

دور تا دور زمین‌های خیابانی گاهی مانند قفس پوشیده شده، هیچ اوت دستی یا کرنری وجود ندارد و بازی می‌تواند به صورت مداوم ادامه داشته باشند. انگلیس اخیرا رنسانسی را در مورد “فوتبالیست خیابانی” تجربه کرده و مناطقی چون پکام و کرویدون (که پنج درصد از کل بازیکنان فعال در لیگ برتر در سال 2016 را تربیت کرده بود) بستر مناسب برای استعدادهایی در فوتبال حرفه‌ای هستند. یادگیری فوتبال در محیط بدون امکانات فوتبال خیابانی که بازیکنان به صورت مداوم مهارت‌هایشان را برابر رقیبانی با هر شکل و سایز و روش زندگی در بخش‌های داخلی شهر تحمیل می‌کنند، ویژگی‌های فی البداهه‌ای را در بازیکنان به وجود می‌آورد که سیستم آکادمی قادر به پرورش آن نیست.

فوتبال بازی کردن روی زمین آسفالت ترک خورده زیر نور محو نورافکن مقابل بچه‌هایی که چهار سال از شما بزرگتر هستند، نیازمند مهارت‌هایی است که باعث می‌شود شما از بقیه متمایز باشید. کسانی که فوتبال را با این باور یاد می‌گیرند که لایی خوردن به اندازه شکست در یک مسابقه ناراحت‌کننده است، با سرعتی متفاوت بازی می‌کنند و هر زمان که بتوانند جسارت را با خلاقیت ترکیب می‌کنند.

ریو فردیناند این کار را انجام می‌داد. در پست دفاع میانی.

شما قرار نیست “مدافع میانی فوتبال خیابانی” باشید- طبع هجومی این فوتبال تمایل دارد که کارهای دفاعی را به عنوان تنبیهی برای بازیکنان در نظر بگیرد، به جای آن که آن را بخشی از بازی جلوه دهد که بازیکنی به دنبالش باشد. شما قطعا قرار نیست سبکی از فوتبال را که تا این حد به حرکات رو به جلو تکیه دارد یاد بگیرید و آن را برای جلوگیری از گلزنی به کار ببرید.

اما فردیناند این کار را انجام داد، او از رسوم فوتبال سرپیچی کرد تا به یکی از بهترین مدافعان میانی‌ای تبدیل شود که تاریخ لیگ برتر به خود دیده است. فردیناند 12 ساله در آکادمی‌های چارلتون اتلتیک، چلسی، میلوال و کویینز پارک رنجرز بازی کرده بود اما این فوتبال خیابانی بود که او را به بازیکنی تبدیل کرد که هواداران بعدها از او با لقب “پکامباوئر” یاد کردند؛ جایی که به همراه گوین رُز، دوستش، در زمین‌های برگس پارک در کمبرول در جنوب شرقی لندن بازی می‌کرد.

این مدافع در سایت پلیرز تریبون نوشت:” آن لحظات هستند که شما را به بازیکن بهتری تبدیل می‌کنند. نه دیدارهای لیگ جوانان که شما سریع‌ترین پسر در زمین هستید. آنها هم خوب هستند اما کار زیادی برای شما انجام نمی‌دهند. آنها فقط کارهای مجلل و بی‌فایده‌ هستند. بنابراین وقتی پس از این دیدارها به خانه رسیدید، حتی کیف لباس فوتبال را کنار نگذارید. آن را بردارید، کفش‌های کثیف دست دوم را بردارید و همراه گوین به برگس پارک بروید.”

رُز که پس از دوران موفق بازی در باشگاه‌های محلی، حالا هدایت دالویچ هملت را برعهده دارد، از استعداد ورزشی همه جانبه فردیناند به اتلتیک می‌گوید.

رز می‌گوید:” او به همه ورزش‌ها علاقه داشت- باله، ژیمناستیک، تنیس. من کمی بزرگتر بودم و به همراه دوستانم او را تشویق کردم که با ما در برگس فوتبال بازی کند، بنابراین او با پسرانی که از او بزرگتر بودند، بازی می‌کرد.” رز این پارک را در اواخر دهه 1980 میلادی به مکانی مقدس برای فوتبالیست‌های آینده در این منطقه تشبیه می‌کند که کودکان از پکام، اولد کنت رود، استاکوِل و وولویچ همگی برای فوتبال بازی کردن به آنجا می‌رفتند.

این اولین مکان برای اثبات توانایی فردیناند بود؛ بازیکن جوانی که “پاس و حرکت” و “حرکت رو به جلو” را در برابر قدرتمندترین حریفان یاد گرفت.

رز اضافه می‌کند:” مهارت‌های او به مروز زمان بهتر و حرفه‌ای‌تر شد اما چیزی که توجه همه را جلب می‌کرد، نحوه کنترل توپ او بود. کاری که از بازی در خیابان نشات می‌گرفت. بازیکنان زیادی نیستند که با سبک او پیشرفت کرده باشند. او کارش را به این شکل آغاز نکرد اما بعضی از کارهایی که به عنوان یک مدافع انجام می‌داد پیش از این از کسی دیده نشده بود. بخش زیادی از این مهارت‌ها به خاطر بازی در خیابان بود.”

فردیناند تایید کرده که علاقه‌ای به دفاع کردن نداشت. او در حالی بزرگ شد که جان بارنز و دیه‌گو مارادونا اسطوره‌هایش بودند و در سطح جوانان نیز در پست هافبک هجومی بازی می‌کرد. همانطور که در زندگینامه‌اش نوشته:” دفاع کردن به صورت طبیعی پیش می‌آمد… اما مطمئنا باعث لذت نبود.”

فردیناند اضافه کرد:” حتی اگر می‌بردیم هم پس از بازی به شکل عجیبی حس می‌کردم به خواسته‌هایم نرسیدم. از کورس گذاشتن با مهاجم نوک و شکست دادن او در کارهای سرعتی لذت می‌بردم اما هنر دفاع کردن برایم لذتی به همراه نداشت.”

کار فعلی رسانه‌ای باعث شده که فردیناند به عنوان یکی از پیشکسوت‌های لیگ برتر به نظر برسد اما فراموش کردن ریوی جوان با موهای رنگ کرده بلوند و استوارت پیرس که استعداد حیرت‌آور او را در وستهام مدیریت می‌کرد، آسان نیست. او در 11 سالگی در آزمون‌های منطقه توسط دیو گودوین کشف شده بود و توانایی‌هایی که در حین کار با توپ داشت، همیشه او را به بازیکنی خاص تبدیل می‌کرد که وصف‌ناپذیر بود. گودوین گفت:” من تو را پله صدا می‌کنم، پسر. سبک بازی تو را دوست دارم” و به عنوان عضوی از تیمی که به فینال جام حذفی جوانان 1996 رسید، فردیناند یک مدافع بود، اما نه کاملا.

 

در وستهام بود که فردیناند کم‌کم به یک مدافع تبدیل شد.

 

وقتی فردیناند 18 ساله اولین بازی‌اش در لیگ برتر در آخرین بازی فصل 96-1995 را انجام داد (تساوی 1-1 با شفیلد ونزدی)، استعدادهای او هنوز مشخص نبود و هری ردنپ بیشتر او را در خط میانی به کار می‌گرفت تا این که در پست مدافع میانی استفاده کند. بازی فردیناند در این تیم با فراز و نشیب‌هایی همراه بود و وقتی در سال 2000 توسط کوین کیگان به جام ملت‌های اروپا برده نشد، تصمیم به جدایی از وستهام گرفت. چلسی به جذب او علاقمند بود اما فردیناند دوست داشت از شلوغی‌های پایتخت دور شود و تصمیم گرفت با امضای قراردادی به ارزش 18.1 میلیون پوند به لیدز یونایتد ملحق شود. این بیشترین مبلغ پرداختی برای یک مدافع میانی در تاریخ لیگ برتر (و دنیا) در آن زمان بود. فردیناند بازیکن خوبی بود اما آیا به آن اندازه خوب بود؟

هواداران لیدز خیلی زود متوجه این موضوع شدند، آغازی متزلزل با عملکردی مطمئن همراه شد تا به اوج گرفتن پروژه دیوید اولری کمک کند. شمال با حساسیت‌های فردیناند سازگاری داشت و مهارت ارزشمند “نگاه از بالای شانه” را به ویژگی فروتنی او اضافه کرد: لیدز باعث شد فردیناند به بازیکنی پرسروصدا در زمین تبدیل شود.

سکوت برای مدافع مرگبار است و در طول دوران حضور در لیدز بود که فردیناند ویژگی‌های قابل توجه دیگری را به مهارت‌های قبلی‌اش اضافه کرد تا به بازیکنی کامل تبدیل شود؛ بهبود آی کیوی فوتبالی به یکی از نقاط قوت او در یک دهه بعدی تبدیل شد. دوران حضور فردیناند در لیدز تنها دو فصل بود اما او در همکاری دفاعی با جاناتان وودگیت و دومینیک متئو نوعی از انعطاف‌پذیری و مهارت رهبری را نشان داد که تمامی مدافعان میانی آرزویش را داشتند. این بازیکن بالاخره در سال 2001 خودش را نشان داد و به یکی از بهترین‌ها در پست خودش تبدیل شد.

او می‌توانست تکل بزند، می‌توانست توپ را برباید، می‌توانست حرکت هجومی را پیش از این که آغاز شود، به پایان برساند و می‌توانست توپ را از دفاع دور کرده و آن را به خوبی در زمین پخش کند. فردیناند در هوا هم بد نبود و نکته‌ای که اهمیت زیادی برای یک مدافع دارد این است که او هرگز دست از صحبت کردن، دستور دادن و مطلع کردن هم تیمی‌ها از جایگاهش برای بهبود حرکات دفاعی تیم برنمی‌داشت. پس از عملکرد درخشان در جام جهانی 2002 بود که فردیناند آخرین قدم در مسیر رو به رشدش را برداشت و در انتقالی 30 میلیون پوندی به منچستریونایتد ملحق شد. فردیناند دوبار رکورد نقل و انتقال یک مدافع میانی را شکست و هر بار نشان داد که ارزشش را داشت.

برگس پارک راه را به او نشان داد، وستهام چرخ‌های تمرینی را راه انداخت، لیدز موتور را اضافه کرد و منچستریونایتد موتوری هشت سیلندر را جایگزین کرد. همانطور که خود فردیناند می‌گوید، در طول اولین جلسه تمرینی او در کرینگتون، روی کین او را برای ارسال پاسخ کوتاه به مدافع راست مواخذه کرد. کاپیتان یونایتد پرسید:” چه کار می‌کنی؟ اینجا منچستریونایتد است! موقعیت ایجاد کن! توپ را رو به جلو بفرست!”

مدتی زمان برد تا فردیناند به حضور در پیراهن منچستریونایتد عادت کند، فصل اول پر فراز و نشیب با محرومیت هشت ماهه از سوی اتحادیه فوتبال به دلیل غیبت در تست دوپینگ روزانه همراه شد که به غیبت او در یورو 2004 انجامید (نکته عجیب این که فردیناند هرگز در جام ملت‌های اروپا بازی نکرد). مهارت‌هایی که باعث درخشش او در وستهام و لیدز شده بود، در نهایت یک بار دیگر در طول زمان خودش را نشان داد و پس از سختکوشی فراوان، او به بازیکنی تبدیل شد که مایکل کاکس از اتلتیک در کتابش به نام The Mixer با عبارت “یک مدافع میانی با قابلیت حمل توپ که عاشق دریبل زدن در حین تصاحب توپ است” از او نام برد.

 

فردیناند با انتقال به لیدز به بهترین مدافع دنیا تبدیل شد.

 

تاثیرگذاری فردیناند در منچستریونایتد از دو جهت بود: او نه تنها عضو کلیدی رختکن شد که شش قهرمانی در لیگ برتر و یک قهرمانی در لیگ قهرمانان به دست آورد، بلکه عملکرد فردیناند در طول 12 سال حضورش در اولدترافورد، برداشت فوتبال انگلیس از کارهای ممکن در این پست را تغییر داد. وقتی فردیناند در سال 2002 به منچستریونایتد پیوست، تفکر غالب در لیگ این بود که بازیکنی با بلندپروازی او در تصاحب توپ بهتر است در خط دفاعی سه نفره بازی کند که بازیکنانی با قابلیت دفاعی بیشتر بتوانند ریسک‌های احتمالی او را کنترل کنند. وقتی فردیناند در سال 2014 از این تیم جدا شد، این باور تغییر کرده بود و بسیاری از تیم‌ها آرزو داشتند که چنین مدافع بااعتماد به نفس و همه فن حریفی مانند او داشته باشند.

در فصل 08-2007 بود که فردیناند در دوران اوجش قرار داشت و در کنار نمانیا ویدیچ یکی از بهترین خطوط دفاعی در تاریخ لیگ برتر را شکل داده بودند. منچستریونایتد در آن فصل فقط 28 گل در 51 بازی لیگ برتر و لیگ قهرمانان دریافت کرد و هر دو جام را به خانه برد. بعضی از کارشناسان همکاری فردیناند- ویدیچ را همکاری ابریشم و فولاد توصیف می‌کنند (به گفته خود ویدیچ، فردیناند بازیکنی باکلاس بود، در حالی که او در نقطه مقابلش قرار داشت)، اما موضوعات بیشتری از دریبل زدن فردیناند با توپ و دور کردن آن از دفاع در این دوگانگی وجود داشت و او هرگز در ارسال “پاس‌های هالیوودی” هم خوب نبود. عملکرد خوب فردیناند باعث می‌شد که مهاجمان عصبی شوند و او می‌توانست بازیکنان حریف را خلع سلاح کرده و بدون این که تکلی زده شود، تهدیدهای آنها را خنثی کند.

فرگوسن در سال 2007 گفت:” انتخاب مدافعی بهتر از ریو در دنیا دشوار است. وقتی او به جمع ما پیوست، پتانسیل بسیاری داشت- این در تمامی نمایش‌هایی که از او می‌دیدید مشخص بود. او همیشه تکنیکی فوق‌العاده، سرعت و تعادل عالی داشته است. او با هر دو پا شوت می‌زند و بلندی قامتش 189 سانتیمتر است؛ بنابراین از تمامی ویژگی‌هایی که برای یک مدافع میانی در نظر دارید، برخوردار است.

گاهی به اندازه کافی مراقب نیست و شانسی را در اختیار حریف قرار می‌دهد چون بسیار آرام است. خوشبختانه پختگی او این ویژگی را به بازی‌اش اضافه کرده که بتواند همه چیز را کنترل کند.”

 

فردیناند در طول دوران 12 ساله‌اش در منچستریونایتد انتظارات از یک مدافع میانی را تغییر داد.

 

فردیناند در منچستریونایتد بسیار رشد کرد تا از بازیکنی که از رسوم مدافع میانی سرپیچی می‌کرد، به بازیکنی تبدیل شود که به تعریف درست این پست کمک کرد. افت او از سال 2012 شروع شد، زمانی که مصدومیت‌های متوالی از ناحیه پشت و کمر مانع از پویایی او شد. این بازیکن تایید کرده که باید به بدنش گوش می‌داد و پس از آخرین فصل حضور فرگوسن در یونایتد خداحافظی می‌کرد، به جای این که به بازی ادامه داده و به کویینز پارک رنجرز برود. با این حال، او در دوران اوجش توانست به پیشرفت زوج‌های دفاعی‌اش چون متئو، ویدیچ، جانی اوانز و کریس اسمالینگ کمک کند.

سطح ارتباط و آرامش او باعث ایجاد اعتماد به نفس شده و بازی همه جانبه‌اش به او این اجازه را می‌داد در برابر بعضی از بهترین مهاجمان تاریخ لیگ برتر از پتک ماهر (دیدیه دروگبا) تا دشنه دقیق (تیری آنری) ایستادگی کند. او رابط بین تمامی حرکات بود؛ از آن دست مدافعان متعلق به دوره گری پالیستر  که به هر قیمتی از دروازه دفاع می‌کنند و از آن دست مدافعان دوره مدرن مانند ویرژیل فن دایک بود که بازیکنانی بلندپرواز با قدرت حضور در مناطق جلوتر زمین هستند. بازیکنی که در شمال انگلیس به کمال رسید اما با درخششی بازی می‌کرد که تنها در جنوب لندن دیده می‌شود. فردیناند مدافع میانی انگلیسی‌ای بود که به لیگ برتر نشان داد کارهایی بیشتر از تکل‌زنی و دور کردن توپ با ضربه سر در دفاع کردن وجود دارد. فردیناند مدافعی خیابانی است که مدافعان میانی مدرن با او سنجیده می‌شوند.

 

عنوان اصلی مقاله: The Premier League 60: No 11, Rio Ferdinand نویسنده: Carl Anka نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: 30 آگوست 2020 م
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *