آیا اروپا بیش از هر زمان دیگری بر فوتبال جهان تسلط پیدا کرده است؟

شش تیم حاضر در یک چهارم نهایی جام جهانی 2018 و تمامی تیم‌های نیمه نهایی از این قاره بودند. و مسابقات یورو در تابستان جاری صرفا به سلطه بیشتر اروپا تاکید داشت.

هفت‌یک- حوالی آخرین باری که انگلیس به فتح جام ملت‎های اروپا در سال 1996 نزدیک بود، این مکتب فکری غالب در بین ناظران هوشمند فوتبال وجود داشت که آنها باید عجله کرده و خیلی زود جامی را به دست آورند چون دوره آنها رو به پایان است.

همانطور که دیدید دوره آنها به پایان رسیده بود و قدرت‌های جدید در دنیای فوتبال ظاهر شدند. کامرون به یک چهارم نهایی جام جهانی 1990 رسیده بود و نیجریه درست یک ماه بعد از خراب شدن پنالتی گرت ساوت‌گیت، مدال طلای المپیک را به دست آورد تا مشخص شود که فوتبال آفریقا به بلوغ رسیده است.

میزبانی موفقیت‌آمیز از جام جهانی توسط آمریکا در سال 1994 نقطه آغازی برای علاقه بیش از حد به این ورزش در این کشور به حساب می‌آمد و انتظار می‌رفت آنها در فاصله‌ای 20 ساله، سلطه‌ای شبیه به درخشش خیره‌کننده خود در مسابقات المپیک بر جام‌جهانی پیدا کنند.

میزبانی مشترک ژاپن و کره جنوبی از مسابقات جام جهانی 2002 نیز به نظر شرایط مشابهی داشت و استرالیا که در هر ورزشی که به صورت جدی در آن ظاهر شده، موفق بوده هم آرام آرام شروع به تولید بازیکنانی کرد که کیفیت لازم برای حضور در لیگ برتر را داشتند.

به عبارتی دیگر، انگلیس هنوز به صورت کلی در بین تیم‌های برتر دنیای فوتبال قرار داشت (به عنوان یکی از تنها شش کشوری که در آن زمان قهرمان جام جهانی شده و به نیمه‌نهایی دو تورنمنت مهم در دهه 1990 رسیده بود) اما هیچ تضمینی برای حفظ این جایگاه وجود نداشت. و این پیش‌بینی تقریبا 15 سال بعد به واقعیت نزدیک شد.

آمریکا بازیکنانی فوق‌العاده تحویل دنیای فوتبال می‌داد و دیگر با مرحله حذفی جام‌های جهانی غریبه نبود. ژاپن، استرالیا و مکزیک همگی نسل‌های با استعداد درخشانی داشتند، قهرمان تورنمنت‌های قاره‌ای شده و با شانس رقم زدن اتفاقی تاریخی قدم به جام جهانی می‌گذاشتند.

 

انتظار می‌رفت که برگزاری جام‌جهانی 1994 به اوج‌گیری فوتبال آمریکا منجر شود اما این اتفاق هرگز رخ نداد.

 

غنا در سال 2010 بدون شک بهترین تیم آفریقایی حاضر در یک جام جهانی بود که در کمال تاسف با خطای هند غیراخلاقی لوییس سوارز نتوانست به نیمه‌نهایی صعود کند. در آمریکای جنوبی، شیلی هیجان‌انگیزترین تیم بود، اروگوئه سوارز تاثیرگذارترین تیم شناخته می‌شد و کلمبیا قدرتی نوظهور به حساب می‌آمد. اما این روزها اینطور به نظر می‌رسد که بیشتر این تیم‌ها از صحنه محو شده‌اند.

نشانه‌های کمی از پیشرفت بیشتر آفریقایی‌ها وجود دارد. تیم ملی آمریکا در کمال شگفتی نتوانست سهمیه حضور در جام جهانی روسیه را کسب کند، جامی که 20 سال قبل بسیاری تصور می‌کردند که ممکن است به این تیم تعلق داشته باشد. آنها بهترین نسل خود را در اختیار دارند اما تبدیل این استعداد به همان موفقیتی که توسط تیم زنان این کشور به دست آمده، همیشه آسان نیست.

در دو جام جهانی گذشته تنها یک تیم آسیایی به مرحله حذفی راه پیدا کرده که ژاپن بوده و در مرحله یک هشتم نهایی سه سال قبل برابر بلژیک شکسته خورد. در همین تورنمنت هیچ تیم آفریقایی برای اولین بار پس از سال 1982 نتوانست از مرحله گروهی صعود کند. دوره نسل طلایی استرالیا به پایان رسیده و نسل بعدی به هیچ وجه از چنین استعدادی برخوردار نیست. مثلث شیلی، اروگوئه و کلمبیا از آمریکای جنوبی نیز از شرایط مشابهی برخوردار است؛ فینال کوپا آمه‌ریکا در هفته گذشته بین برزیل و آرژانتین برگزار شد که دو قدرت بزرگ سنتی این قاره به حساب می‌آیند. سلطه اروپا حالا از هر زمان دیگری بیشتر شده است.

شش تیم حاضر در یک چهارم نهایی جام جهانی 2018 و تمامی تیم‌های نیمه نهایی از این قاره بودند. و مسابقات یورو در تابستان جاری صرفا به سلطه بیشتر اروپا تاکید داشت.

شاید این موضوع مضحک به نظر برسد چون این مسابقات تماما اروپایی است، بنابراین البته که قهرمانان آن هم اروپایی خواهند بود. اما نکته ماجرا این است که تمامی تیم‌های این قاره قدرتمند هستند. چهار تیم حاضر در نیمه‌نهایی این دوره (ایتالیا، انگلیس، اسپانیا، دانمارک) کاملا با چهار تیم حاضر در نیمه نهایی یورو 2016 (پرتغال، فرانسه، ولز، آلمان) تفاوت داشتند. اگر کشورهای حاضر در نیمه نهایی جام جهانی 2018 را نیز در نظر بگیرید، کرواسی و بلژیک هم به این جمع اضافه می‌شوند. 10 کشور مختلف اروپایی در بین 12 تیم حاضر در نیمه نهایی در سه تورنمنت بزرگ اخیر قرار دارند و فقط فرانسه و انگلیس دوبار به این مرحله رسیده‌اند.

موضوع عجیب اینجاست که سلطه اروپا، از جنبه‌ای دیگر، هیچوقت تا این اندازه کم نبوده است.

این قاره میزبانی 9 دوره از 16 جام جهانی ابتدایی را تا فرانسه 1998 بر عهده داشت اما حالا فیفا این میزبانی‌ها را طوری در سراسر جهان پخش می‌کند که پیش از این هرگز اینطور نبوده است. روسیه که در حاشیه اروپا قرار گرفته تنها کشور عضو یوفای میزبان این تورنمنت در فاصله جام جهانی 2006 آلمان تا جام جهانی 2030 به حساب می‌آید.

از نظر سهمیه‌های جام جهانی، بیش از نیمی از تیم‌ها به طور سنتی به قاره اروپا تعلق داشت.

برای مثال این عدد در جام جهانی 1990 ایتالیا، 58 درصد بود اما برای جام جهانی سال آینده به 41 درصد کاهش پیدا کرده است. پس از جام جهانی 2022 قطر تعداد 16 تیم دیگر به تیم‌های حاضر در این تورنمنت اضافه خواهند شد- اما اروپا فقط سه سهمیه از این تعداد افزایش‌یافته را در اختیار خواهد داشت. البته که کیفیت در جام جهانی باید با گسترش جغرافیایی در تعادل باشد اما اروپا با توجه به تعدد تیم‌های قدرتمندی که در خود جای داده، شاید این احساس را داشته باشد که برخورد غیرمنصفانه‌ای صورت گرفته است.

البته قابل توجه است که یکی از راه حل‌های برطرف کردن فرمت عجیب یوروی 24 تیمی افزایش تعداد تیم‌های حاضر به 32 تیم باشد. با استفاده از فرمول رده بندی یوفا برای سیدبندی یورو 2020 این کار به معنای حضور صربستان، اسلوونی، جمهوری ایرلند، ایسلند، ایرلند شمالی، نروژ، کوزوو و یونان به مسابقات است.

بعید به نظر می‌رسد که هیچ یک از این تیم‌ها از کیفیت مسابقات بکاهند- نروژ با ارلینگ هالند و مارتین اودگارد در واقع بسیار هم خوب خواهد بود- و همگی روی کاغذ از مقدونیه شمالی که از لیگ ملت‌ها به این مسابقات راه یافت قوی‌تر هستند. هر تصمیمی برای افزایش تیم‌ها مطمئنا نیازمند تغییرات کامل در فرمت کسب سهمیه خواهد بود که نیازی به انجام آن نیست و می‌تواند به طور کامل از طریق لیگ ملت‌های اروپا انجام شود.

یوروی این تابستان از سوی بسیاری به عنوان تورنمنتی عالی مورد تحسین قرار گرفت. یکی از درس‌های عجیبی که این مسابقات به ما یاد داد این بود که برای داشتن تورنمنتی عالی نیازی به هیچ تیم واقعا استثنایی یا حضور بازیکنان برتر قاره در دوران اوج خود نیست.

ایتالیا، قهرمان مسابقات، بیشتر تیمی خوب بود تا این که تیمی فوق العاده باشد. و وقتی نام جانلوییجی دوناروما، دروازه‌بان آنها، به عنوان بهترین بازیکن تورنمنت اعلام شد، همه شگفت‌زده شدند. اما پس از آن به این نکته توجه شد که او نه تنها چند مهار حیاتی در ضربات پنالتی داشت که در دیدار فینال تعیین کننده بود؛ بلکه به هیچ وجه اینطور نبود که در حق بازیکن خاصی جفا شده باشد تا این جایزه به او برسد.

 

ایتالیا به لطف تیم منسجی که مانچینی ساخت توانست کابوس نرسیدن به جام‌جهانی 2018 را پشت سر بگذارد و فاتح یورو 2020 شود.

 

تفاوت‌های قابل توجهی هم بین ذات بازی انگلیس و ایتالیا در فینال جام ملت‌های اروپا و دیدار آرژانتین و برزیل در فینال کوپه آمه‌ریکا که کمتر از 24 ساعت قبل برگزار شده بود، وجود داشت. فینال یورو بیشتر شبیه به رقابت دو تیم منسجمی بود که سعی می‌کردند بازی خود را بر دیگری تحمیل کنند اما فینال کوپا نبرد فوق ستاره در برابر فوق ستاره، لیونل مسی برابر نیمار و شماره 10 برابر شماره 10 بود.

کیفیت بازی‌ها در طول یورو 2020 به طور مساوی تقسیم شده بود. و اینجاست که فوتبال ملی از فوتبال باشگاهی پیشی می‌گیرد. شاید نتواند از نظر کیفیت مشهود تکنیکی و تاکتیکی با فوتبال باشگاهی رقابت کند اما سطح رقابت‌جویی و غیرقابل پیش‌بینی بودن آن فوق العاده است.

تعدادی از هواداران فوتبال در سراسر جهان در سطح باشگاهی حالا روی حمایت از چند باشگاه بزرگ تمرکز دارند که عملا تهدیدی برای نابودی سیستم فعلی هستند. شاید اکثر هواداران فوتبال باشگاهی در حال حاضر خواهان پیروزی‌های 0- 5 تیم‌هایی چون بارسلونا، یوونتوس و پاری‌سن‌ژرمن در هر هفته با ثبت هت‌تریک از سوی مسی، کریستیانو رونالدو و کیلیان امباپه هستند.  اما کیفیت مطلق کافی نیست.

این یورو دو عامل کلیدی برای فوتبال لذت‌بخش را به ما یادآوری کرد: شما نیاز دارید هواداران در ورزشگاه حاضر باشند تا جو خوبی ایجاد کنند و به تعادل رقابتی هم نیاز دارید.

وقتی این دو مفهوم را در اختیار داشته باشید، هیچ چیز دیگری در جهان با فوتبال قابل مقایسه نخواهد بود.

 

 

عنوان اصلی مقاله: Why Europe is more dominant than ever before in world football نویسنده: Michael Cox نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: 14 جولای 2021
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *