اینتر و گروه تجاری سونینگ؛ ترکیدن حباب لیگ چین، چه تبعاتی برای نرآتزوری دارد؟
هفتیک- آنتونیو کونته اخیرا به روزنامه ایتالیایی کوریره دلاسرا گفت:” من به دنبال چالش هستم و اینتر سختترین چالش دوران حرفهای من است.” به عنوان کسی که هویتش با یوونتوس گره خورده بود، حضور روی نیمکت بزرگترین رقیب این تیم و پذیرش وظیفه پایان دادن به حکمرانیای که به ساخت آن کمک کرده بود، تصمیم آسانی نبود.
بحث ذات خود اینترمیلان نیز هست. جیووانی تراپاتونی، یکی از استادان کونته، فکر میکند این تیم با تمام تیمها متفاوت است. او هدایت اینتر را به قرار گرفتن روی چرخه دورانی ماشین لباسشویی تشبیه میکند. حفظ تعادل دشوار است اما همیشه لرزشی ناگهانی آماده است تا شما را از خود بیخود کند. تحت تاثیر این شرایط قرار نگرفتن سخت است.
به همین دلیل است که فقط قدرتمندترین شخصیتها در اینتر پیروز میشوند: هلنیو هررا، تراپاتونی و ژوزه مورینیو. حالا پس از نایب قهرمانی در سری A و لیگ اروپا، کونته در آستانه کسب اولین اسکودتوی اینتر پس از سه گانه مورینیو در سال 2010 است. تیمی که پیش از حضور او 21 امتیاز با یوونتوس فاصله داشت، حالا هفت امتیاز از آنها پیش است. روملو لوکاکو و لائوتارو مارتینز نمیتوانند دست از گلزنی بردارند، فابیو کاپلو فکر میکند نیکولو بارلا یکی از سه هافبک برتر در اروپاست و خط دفاع دیگر آسیب پذیر نیست. هرکس کونته را در اینستاگرام دنبال کند، متوجه خواهد شد که او چقدر به فوتبالی روانی که در حال حاضر ارائه میکنند، مفتخر است.
به نظر میرسد امسال سال اینتر است. اما این اینتر است و کارها در این باشگاه هرگز انقدر آسان نیست. هیچ روزی بدون زمزمه و شایعه بیشتر درباره فشار مالی که روی سونینگ، مالک باشگاه، در چین وجود دارد نمیگذرد.
بپه ماروتا، مدیر اجرایی اینتر، گفت:” آنها بیثبات نیستند. این گروه بسیار منسجم و نزدیک است. کونته در این زمینه کارهای پرزحمتی انجام داده و وقتی تیم به هم نزدیک باشد، حتی بزرگترین مشکلات هم کوچک به نظر میرسد.”
***
شرایط سونینگ چگونه است؟
قیمت سهام در طول سه سال نصف شده، شیوع ویروس کرونا ضربه سختی به کسب و کار خردهفروشی آنها زده، اوضاع سرمایهگذاری املاک خوب نیست، برنامه نجات شامل شرکتهای بزرگ دیگر چینی نتیجه عکس داده، شرکت مجبور به فروش حدود یک چهارم از داراییهای عمومی به دولت چین شده و از سوی دولت به آنها گفته شده که فوتبال را فراموش کرده و روی مشتریان خود تمرکز کند. اما این شرکت ماههای بهتری هم داشته است.
سونینگ در سال 1990 تاسیس شد و از فروش وسایل مربوط به تصفیه هوا در نانجینگ به فروش تقریبا همه لوازم در سراسر چین رسید. این شرکت تحت مدیریت ژانگ جیندونگ، موسس آن، در تمامی جبههها حضور یافت و وارد عرصه رسانه، املاک، ورزش و تکنولوژی شد تا مدیر خود را به یکی از ثروتمندترین مردان چین تبدیل کند.
هسته اصلی کسب کار نامش را در سال 2018 به Suning.com تغییر داد تا تلاشی برای حرکت به سود خرید آنلاین باشد. هرچند تلاش کردن و انجام دادن دو موضوع متفاوت هستند. این شرکت هنوز بزرگترین خردهفروش غیر اینترنتی چین با صدها فروشگاه است اما از نظر فروش دیگر در جمع چهار فروشنده برتر حضور ندارد.
حمایت مالی ژانگ جیندونگ از اورگرانده، بساز و بفروش نه چندان موفق چینی، نیز به موضوعی دردسرساز برای آنها تبدیل شد؛ چرا که پولی که آنها برای بهبود شرایط اورگرانده قرض کردند به باری سنگین روی دوش شرکت بدل گشته است.
در بازه زمانی به نظر میرسید که مبادله با علی بابا، غول اینترنتی تحت مالکیت “جک ما” که معروفترین کارآفرین چینی است، ممکن است شرایط سونینگ را بهبود ببخشد اما اول شرکتها به توافق نرسیدند و سپس “ما” با دولت چین به مشکل خورد. چین کشور بزرگی است اما فقط یک اتاق برای یک رییس دارد که نامش رییس جمهور ژی جینپینگ است.
این باعث شد که سونینگ راهی جز دو شرکت سرمایهگذاری مورد حمایت دولت نداشته باشد. آنها ماه گذشته 1.6 میلیارد پوند برای 23 درصد از سهام این شرکت پرداخت کردند. این موضوع برای اعضای شرکت سونینگ، مشتریان و سرمایهگذاران جالب است اما هیچکدام از آنها راهی به صفحه آخر روزنامههای غربی پیدا نمیکرد اگر که سونینگ و ژانگ جیندونگ مشارکتی در فوتبال نداشتند.
سونینگ در سال 2015 تیم جیانگسو گوژین سینتی در سوپرلیگ چین را خرید و نام آنها را به جیانگسو سونینگ تغییر داد و با سرمایه شرکت، اقدام به خرید رامیرز و الکس تکسیرا، ستارگان برزیلی، در یک پنجره کرد؛ سپس فابیو کاپلو را به عنوان سرمربی به خدمت گرفت. اما این فقط دستگرمی برای خرید اکثریت سهام اینتر در سال 2016 بود- هزینهای به ارزش 230 میلیون پوند برای خرید کالای لوکس ایتالیایی.
و سپس سونینگ کار را با هزینه زیاد برای پیپیتیوی، شبکه پخش زنده مسابقات که در سال 2013 خریده بود، با پرداخت حق پخش فوتبال داخلی در چین و ایتالیا و سپس هزینه 523 میلیون پوندی برای حق پخش مسابقات لیگ برتر بین سالهای 2019 تا 2022 به اتمام رساند. این هزینه گزافی برای فروشگاهی جدید به حساب میآمد اما افراد کمی آن را زیر سوال بردند چون بازار چین بسیار بزرگ است و شاید اعداد از نظر ما خیلی منطق به نظر نیایند؛ درست است؟
اشتباه است چرا که مشخص شده کار جیانگسو سونینگ و لیگ برتر در حال حاضر به دلیل عدم پایبندی سونینگ به قرارداد، به دادگاه کشیده شده و شاید اینتر نیز به زودی متوجه اشتباهش شود.
***
چه اتفاقی برای جیانگسو رخ داد؟
اول خیر خوب: آنها در ماه نووامبر بالاخره با پیروزی در دیدار فینال برابر گوانگژو اورگرانده (که بساز و بفروش ذکر شده در بالا، سهامدار اصلی آن است) قهرمان سوپرلیگ چین شدند و تکسیرا نیز جز گلزنان بود.
حالا خبر بد: سه ماه بعد در ماه فوریه، 28 شرکت حامی سونینگ با انتشار بیانیهای اعلام کرد ” باشگاه فوتبال جیانگسو از امروز دیگر به تیمداری ادامه نخواهد داد.” آثاری از بیمیلی و حسرت نیز در این بیانیه دیده میشد اما شرایط برای قهرمان چین و تیم زنان و جوانان موفقش اینطور پیش رفت.
باشگاه جیانگسو در ابتدای سال جاری کلمه سونینگ را نامش حذف کرد چون فدراسیون فوتبال چین به باشگاهها اعلام کرد که باید برای جذب حامیان مالی اسامی شبیهتر به باشگاههای غربی داشته باشند. سونینگ زمانی از اداره جیانگسو انصراف داد که دولت چین به وضوح اعلام کرد که سونینگ باید تمام سرمایهاش را برای نجات مغازهها خرج کند و حتی یک ریال برای فوتبال هزینه نکند.
ژانگ جیندونگ در فوریه 2019 با اشاره به نیروی کار زیاد سونینگ در ویدیویی این موضوع را تایید کرد و گفت:” ما بدون درنگ کسب و کارهایی غیرمربوط به مغازهها را کنار خواهیم گذاشت”. او کاملا جدی بود.
مدتی بود که علائم بروز شرایط دشوار به وضوح مشخص شده بود. به هرحال بازیکنان جیانگسو گاهی در طول فصلِ قهرمانی، باید برای دریافت دستمزد انتظار میکشیدند و حتی یک بار دست به اعتصاب زدند. و با این که قرار گرفتن در این شرایط برای تیم قهرمان غیرعادی است اما ورشکستگی چیز جدیدی در فوتبال چین نیست.
دکتر جاناتان سالیوان، کارشناس فوتبال چین و استاد انستیتوی تحقیقات آسیا در دانشگاه ناتینگام، میگوید:” این اولین بار نیست که باشگاهها با سختیهایی روبرو میشوند و احتمالا آخرین بار هم نخواهد بود. به نظر میرسد که این تهدید فوتبال چین در دوران حرفهای است و من باور دارم که شاید حاکی از تجدیدنظر گستردهتر در بلندپروازیهای مالکان سوپرلیگ چین و مقررات سختتر باشد.
پیشرفت لیگ نیازمند سرمایهداران خصوصی برای شکل دادن به این روند است اما این موضوع همیشه در رده دوم بلندپروازیهای اصلی دولت برای فوتبال قرار داشته است- بهبود سلامت عمومی و کسب غرور ملی از طریق عملکردها و حضور در مسابقات ملی.
سوپرلیگ چین حالا در معرض آسیب است چون سرمایهداران خصوصی در معرض آسیب هستند. میزان ضرر شیوع ویروس کرونا به اقتصاد چین با سرمایهگذاری دولتی پوشانده شده و احتمال دارد که سونینگ تنها کسب و کار آسیب دیده نباشد.
با توجه به این که سوپرلیگ چین همیشه نگرانی درجه دوم در استراتژی فوتبال دولت بوده و این ثبات همه چیز را برهم میزند، کاهش هزینههای شرکت آسیب دیده از خطر احتمالی ناکامیهای بیثباتکننده مهمتر است. فوتبال حرفهای به طور کلی گرانقیمت و بدون سوددهی است و وقتی شرایط رو به دشواری میرود، به آسانی قربانی میشود.”
سیمون چَدویک، پروفسور ورزش اوراسیا در دانشکده اقتصاد املیون، با او موافق اشت. چدویک میگوید:” شرایط سونینگ تجسم معنای زندگی و کار در کشوری مستبد و حکومت گراست. اوجگیری فوتبال چین در سال 2015 با هدایت دولت بود: بزرگ به نظر میرسید اما در عمل کوچک بود. این اوجگیری همچنین بر پایه برنامه پنجساله سیزدهم کشور بود که روی نیاز به سرمایهگذاری خارجی تاکید داشت. بنابراین ما شاهد سرمایهگذاری دیوانهوار کارآفرینان چینی روی فوتبال در خانه و خارج از کشور بودیم تا نظر دولت را جلب کنند. با این حال در میانه راه مشخص شد که فوتبال بیشتر از این که راهی برای کسب درآمد باشد، فشار مالی را افزایش میدهد و بازیکنان خریداری شده مانند کارلوس تبس هرگز پایهای برای ساختن موفقیت فوتبال چین نخواهند بود.”
چدویک باور دارد “تغییرات سریعی که در نهایت ما را به سقوط سونینگ رساند” در اواخر سال 2016 آغاز شد؛ سالی که تبس به شانگهای شینهووا و اسکار به شانگهای SIPG پیوستند. دولت شرکت واندا، بزرگترین شرکت سرمایهگذاری، را مجبور کرد سهام خود در اتلتیکو مادرید را به فروش برساند چرا که نگرانیهایی درباره خروج بیش از اندازه پول از این کشور وجود داشت.
این همچنین آغاز سختگیری بر کارآفرینان مشهور بود. وانگ جیانلین از شرکت واندا مردی بود که مچش در آن زمان خوابانده شد و “ما” نیز آخرین مثال است چرا که بسیاری باور دارند که رییس علی بابا در سال گذشته توسط مقامات بازداشت شده است. این موضوع رسما تکذیب شد اما او اخیرا به فردی تبدیل شده که صراحت بسیار کمتری دارد.
چدویک میگوید:” در حال حاضر هیچ فرد و کسب و کاری نمیتواند بزرگتر از دولت باشد که قادر مطلق است و تمام قدرت را در اختیار دارد. کاهش هزینههای سونینگ واکنشی قابل انتظار به اولویتهای دولت مرکزی و فشارهاست: به کاری که در آن مهارت دارید بپردازید، دنبال وسوسههای خارجی نباشید و همیشه به یاد داشته باشید که قدرت در دست چه کسی است.
دیدگاه در فوتبال نیز به خوبی مشخص شده است. چین هنوز میخواهد به ابرقدرت فوتبال تبدیل شود اما باور دارد که بهترین راه دستیابی به این موضوع داشتن روابط نزدیک با فیفا و برگزاری جام جهانی است که بسیاری باور دارند که در سال 2030 رخ خواهد داد.”
***
واکنشها در چین چگونه بوده است؟
در کشوری که دولت قدرت دستور دادن به شرکتهای خصوصی برای سرمایهگذاری در فوتبال را دارد و آنها نیز این کار را تا زمانی که دولت دستور توقف آن را صادر کند، انجام میدهند، شوکه خواهید شد اگر بشنوید که واکنشها به نابودی جیانگسو با استانداردهای غربی خاموش شده است؟
و هواداران جیانگسو تنها کسانی نیستند که این فصل با چشم انداز نداشتن تیمی برای حمایت روبرو خواهند بود. تیانجین کوانجیان که زمانی الکساندر پاتو و اکسل ویتسل را به خدمت گرفته بود، سال گذشته تعطیل شد و تیانجین تایگرز، رقیب آنها، نیز در حال حاضر به مشکل خورده است.
خبرنگاری در چین که دوست دارد نامش محفوظ باقی بماند، به اتلتیک گفت که ” نگرانی و ناراحتیهای بسیار زیادی” برای این موقعیت در رسانههای چینی وجود دارد اما انتقاد واقعی از استراتژی فوتبال دولت “مشخصا عبور از خط قرمز” است. فدراسیون فوتبال چین پس از تصمیم سونینگ برای تعطیلی جیانگسو، بیانیه بسیار ملایمی منتشر کرد و گفت از شنیدن این خبر “متاسف” شده و از این شرکت برای حمایت سابقش از فوتبال سپاسگزاری کرد.
خبرنگار چینی گفت:” هواداران جیانگسو از سونینگ عصبانی هستند و هواداران دیگر همدردی بسیاری با آنها دارند چون میدانند این اتفاق به راحتی- که در مورد تیانجین قطعا همینطور خواهد بود- برای باشگاه آنها رخ خواهد داد. بنیان فوتبال چین بسیار ضعیف است و سرنوشت باشگاهها به بخت پر فراز و نشیب سرمایهگذاران بستگی دارد. اما این هواداران هستند که بیشترین آسیب را میبینند و هیچ قدرتی برای انجام هیچ کاری در این زمینه ندارند.
نشانههای کوچکی از عصبانیت با تجمع هواداران دیده شد اما تظاهرات در این کشور پذیرفته نمیشود و رخ نخواهد داد. هواداران نیاز دارند برای نشان دادن احساسات خود خلاق باشند. بعضی از هواداران هنان اخیرا کمپینی علیه تغییر نام باشگاه با انجام تبلیغات روی بیلبوردهای الکترونیکی در مکانهای مهم به راه انداختهاند.”
سالیوان باور دارد که این بیاعتنایی به هواداران یکی از دلایل ضعف فوتبال چین است. او میگوید:” تاریخچه باشگاههای حرفهای در چین با شکست گره خورده و دلیل اصلی آن اشتباه و بوالهوسی سرمایهگذاران خصوصی است. هواداران مثل همیشه عواقب آن را تحمل میکنند. سبک رفتار با هواداران در چین یکی از دلایلی است که فوتبال داخلی قادر به پیشرفت نیست و دشواریهای فعلی به این موضوع دامن میزند.
اشتیاق اصلی در بین مردم فوتبالی است، شور و هیجان آنجاست اما اگر خواهان حضور و حمایت پررنگ هستید به لیگی با موفقیت پایدار در طول زمان نیار دارد و نمیتوانید به صورت مداوم چنین پیامهایی برای هواداران ارسال کنید.”
***
آنها چه زمانی درگیری اینتر شدند و اولین اقدام مهمشان چه بود؟
سونینگ در تابستان 2016 بخش بزرگی از سهام باشگاه ایتالیایی را خرید و به عنوان مالکی با اهداف و بلندپروازی درست برای تبدیل کردن دوباره اینتر به باشگاهی قوی مورد استقبال قرار گرفت.
هر زمان که کسی اینتر را میخرد، این انتظار از آنها وجود دارد که هزینه زیادی کرده و عزم جزم خود را با این کار نشان دهد. برای مثال ارنستو پلگرینی اقدام به خرید کارل هاینس رومنیگه، برنده توپ طلا، برای تیم جدیدش کرد. ماسیمو موراتی برای جذب پل اینس، روبرتو کارلوس و خاویر زانتی ولخرجی کرد و مدت زیادی طول نکشید که رکورد جهانی نقل و انتقالات را برای خرید رونالدو شکست.
علیرغم قرار گرفتن در توافق فرپلی مالی محدود کننده که مانع از هزینه 20 میلیون یورویی در پاداشها شده و اعمال نفوذی که روی محدودیت تیمها و کاهش تعداد خریدهای جدید مطلوب برای بازی در رقابتهای اروپایی دارد، سونینگ با این سنت بسیار موافق بوده و استراتژیاش با اریک توهیر، غول رسانهای همیشه خندان اهل اندونزی و مالک سابق باشگاه، در تضاد کامل بود. او به اشتباه فکر کرد فروش فردی گوارین، بازیکن محبوب هواداران، به یوونتوس برای جذب میرکو ووچینیچ باعث میشود که هواداران اینتر بار دیگر رویاپردازی را از سر بگیرند. با این حال کاملا برعکس شد و اعتراضات باعث شد که این انتقال انجام نشود. او در نهایت هرنانس را با قیمت 18 میلیون یورو خریداری کرد که در مقایسه با سایر سرمایهگذاران خارجی که وارد فوتبال اروپا شده بودند هزینه زیادی به حساب نمیآمد.
با این حال سونینگ ناامید نشد. بنا به تحقیقی که توسط سوییس رمبل انجام شده، اینتر در پنج سال گذشته بیشترین هزینه را در ایتالیا با 352 میلیون یورو داشته است.
ردپای مدیر برنامههای بزرگ با حضورشان در حاشیه اولین اجلاس سهامداران اصلی که توسط مالکان جدید در هتل لوکس پالاتزو پاریگی در میلان برگزار شد، مشهود بود. شش ماه پس از خرید تکسیرا و رامیرز برای جیانگسو با انتقالی به ارزش 78 میلیون یورو، سونینگ مبلغ 40 میلیون یورو برای خرید ژوائو ماریو و سپس 29.5 میلیون یورو برای جذب گابریل باربوسا، بازیکن بزرگ دیگری از برزیل، هزینه کرد. این دو نفر بازیکنان بدی نبودند اما ناگهان به اینتر پیوستند و اولین تجربه آنها در خارج از کشور در باشگاهی رقم خورد که پر از سردرگمی بود.
روبرتو مانچینی، مربی تیم، پیش از آن که هنوز پای این دو نفر به توپ بخورد در تمرینات پیش فصل اخراج شد چون اعلام کرد که تیم نیازهای دیگری (مانند یحیی توره) دارد و ساونینگ در سال اول با چهار سرمربی کار کرد و شاید جای تعجب نداشت که از لیگ قهرمانان حذف شد. این اشتباهی نبود که دوباره توسط آنها تکرار شود.
سونینگ حتی با وجود محدودیتهای فرپلی مالی نیز بلندپروازی خود را نشان داد. انتظار نمیرفت که مشکلی برای این مالک ایجاد شود. درام مربوط به مائورو ایکاردی، ستاره تیم، ریشه در زندگینامهاش داشت که هواداران افراطی را علیه او کرده بود و سپس نظرات صریح همسرش به عنوان کارشناس تلویزیونی بود که باعث شد جایگاه او به عنوان کاپیتان تیم متزلزل شود.
اینتر در میان تمام این اتفاقات موفق به کسب سهمیه لیگ قهرمانان شد و با بازگشت به یاد ماندنی برابر لاتزیو در ورزشگاه المپیکو توانست بالاتر از این تیم رمی قرار بگیرد. این اتفاق سونینگ را قانع کرد که قراردادی سه ساله با لوچانو اسپالتی، مربی تیم، امضا کند. استیون ژانگ، جوانترین رییس باشگاه در فوتبال اروپا، در مهمانی کریسمس باشگاه با افتخار به حضار گفت:” بالاخره میتوانیم درباره فتح و لمس جامی صحبت کنیم که به آن فکر میکنیم؛ جامی که اینتر بسیار دلتنگ آن است. هر بازی… هر رویداد… ما باید در آن پیروز باشیم.”
ژانگ فارغ التحصیل آمریکا که سال گذشته 29 ساله شد پیش از شیوع ویروس کرونا همیشه در ورزشگاه تیم در میلان حاضر بود. او که نیرویی مدرنیزه شده است، پتانسیل اینتر به عنوان برندی در زمینه سبک زندگی ( باشگاه در آستانه رونمایی از لوگوی جدید است) و استودیوی سرگرمی را تشخیص داد. ژانگ اقدام به ساخت خانه رسانه اینتر کرد و ارزش باشگاههای فوتبال به عنوان تولیدکنندگان خاص محتوا را درک میکند.
پروژه سانینگ در آستانه رفتن به سطحی دیگر بود. اینتر به دفاتر جدید در منطقه شیک و بازسازی شده پورتا نووا در میلان نقل مکان کرد. زمین تمرین در آپیانو جنتیله در حال نوسازی قرار داشت و همکاری با میلان برای کار روی ورزشگاهی جدید آغاز شد. جوزپه ماروتا، مدیر اجرایی، که بابت قرار دادن یوونتوس در صدر فوتبال ایتالیا مورد تحسین بود، به تیم اجرایی این باشگاه پیوست. به نظر میرسید که اینتر پکیجی کامل است و تمام مشخصات یک باشگاه بزرگ را دارد.
پیوستن ماروتا شانس جذب کونته را به آنها داد تا این تیم را از یک مدعی قهرمانی به قهرمان تبدیل کند. اسپالتی بار دیگر سهمیه لیگ قهرمانان را کسب کرد اما 9 ماه پس از امضای قرارداد جدید برکنار شد. تا زمانی که این مربی کار دیگری را نمیپذیرفت یا با مدیران تیم به توافق نمیرسید، تحت قرارداد اینتر به حساب میآمد. این تصمیم هزینهای غیرمنتظره برای آنها به همراه داشت چرا که مجبور به پرداخت 25.8 میلیون یورو بودند.
و قیمت کونته نیز پایین نبود. او قیمتی در سطح دیهگو سیمئونه ندارد. هیچکس قیمتی به اندازه دیهگو سیمئونه ندارد. اما کونته بالاترین دستمزد را در بین مربیان سری A دارد و گفته میشود دستمزد 11 میلیون یورویی او با مجموع حقوق آندرهآ پیرلو از یوونتوس، جان پیرو گاسپرینی از آتالانتا، پائولو فونسکا از رم و استفانو پیولی از میلان برابر است.
اما کونته تنها ستاره به خدمت گرفته شده توسط اینتر نبود. باشگاه از بند فرپلی مالی رها شده و استراتژی نقل و انتقالاتی در آن تابستان بسیار هجومی بود. بعضی از قراردادها مانند جذب دیهگو گودین به عنوان بازیکن آزاد و خرید والنتینو لازارو با 22 میلیون یورو از هرتابرلین پیش از آن نهایی شده بود.
اگر خرید این بازیکن به دست فراموشی سپرده شده به دلیل مقایسه آن با بازیکنان دیگری است که در طول این پنجره جذب شدند. اینتر رکورد گرانقیمتترین بازیکن باشگاهش را با جذب نیکولو بارلا، هافبک کالیاری، شکست. افتخاری که مدت زیادی در اختیار او نبود چون روملو لوکاکو پس از آن با رقم 74 میلیون یورو از منچستریونایتد خریداری شد.
تغییرات سیستمی اما از آن مهمتر، تغییرات فرهنگی باعث فروش ایکاردی، راجا ناینگولان و ایوان پریشیچ شد. تهیه بودجه برای آنها چالشبرانگیز بود. پس از ناراحتی بابت پایین بودن قیمت بند فسخ 110 میلیون یورویی در قرارداد ایکاردی، او در نهایت به صورت قرضی به پاریسنژرمن پیوست که بعدها با نصف این قیمت توانست قرارداد این بازیکن را دائمی کند. پریشیچ به بایرن مونیخ رفت و فاتح سه گانه شد- اما پس از آن برگشت- و ناینگولان که با قیمت 38 میلیون یورو به علاوه نیکولو زانیولو خریداری شده بود، در دو فصل متوالی و به دلایل شخصی به کالیاری قرض داده شد (همسر او اهل ساردینیا است و به دلیل ابتلا به سرطان سینه تحت درمان قرار دارد).
کونته باور داشت اینتر تلاش زیادی در نقل و انتقالات کرده اما هنوز آماده رقابت برای قهرمانی نیست. پس از این که اینتر به بروسیا دورتموند رفت، نمایشی فوقالعاده به مدت یک ساعت داشت سپس محو شد و مانند بازی در بارسلونا شکست خورد، او در اظهارنظری به یاد ماندنی گفت که داشتن انتظارات بیشتر از این تیم وقتی که باشگاه بازیکنانی از کالیاری (بارلا) و ساسولو استفانو سنسی) برایش خریده، اشتباه است. بنابراین باشگاه برای خرید کریسمس به لیگ برتر رفت. اینتر علاوه بر اشلی یانگ از منچستریونایتد ترتیب حضور قرضی ویکتور موزس را داد که بار دیگر با سرمربی قدیمیاش در چلسی دیدار میکرد.
با این حال مراسم عکسبرداری هیچ یک از آنها در لا اسکالا، سالن اپرای بسیار مشهور میلان، انجام نشد. این اتفاق متعلق به کریستین اریکسن بود که به عنوان بازیسازی که اینتر بعد از دوران وسلی اشنایدر دیگر در اختیار نداشت، مورد استقبال قرار گرفت.
هزینه 27 میلیون یورویی برای خرید او چندان زیاد به نظر نمیرسید- جز این که بازیکن دانمارکی میتواند با اتمام قراردادش با تاتنهام در پایان فصل به صورت رایگان به جمع بازیکنان این تیم ملحق شود. دستمزدی که اینتر روی آن توافق کرده بود، باعث شد که اریکسن یکی از پردرآمدترین بازیکنان باشگاه و حتی سری A باشد و این موضوعی قابل توجه برای بازیکنی در آستانه 30 سالگی بود که نقش مشخصی در برنامه کونته نداشت. در همین حین شیوع ویروس کرونا پیش از هر منطقه دیگری در اروپا، سراسر لومباردی را فراگرفت.
***
تاثیرات شیوع ویروس کرونا چه بوده است؟
بسته شدن ورزشگاه مشکل بزرگی برای اینتر بود که با میانگین 65800 هوادار حاضر در سن سیرو، پرطرفدارترین تیم در سری A بود. تخمین باشگاه از تاثیرات منفی این موضوع روی درآمدهای روز بازی در این فصل 60 میلیون یورو است. اسکای ایتالیا از پرداخت قسط 130 میلیون یورویی آخر حق پخش تلویزیونی فصل گذشته خودداری میکند.
سایر نگرانیها شامل عدم تمدید قرارداد بعضی از حامیان مالی فعلی یا مذاکرات مجدد و تمدید با قیمت بسیار پایینتر است. پیرلی، حامی مالی قدیمی و نمادین پیراهن اینتر، برای اولین بار پس از سال 1995 در فصل آینده روی لباس این تیم به چشم نمیخورد و باشگاه به دنبال قراردادی بهتر از قرارداد فعلی است که فصل گذشته تنها 11 میلیون یورو پرداخت کرد. شکست در افزایش درآمد از حامیان مالی و تبلیغات در برنامههای چشم انداز باشگاه پیش بینی شده و افزایش میانگین مدت زمان انتظار برای دریافت پرداختیها به دلیل شرایط اقتصادی نامطلوب که مشتریان اینتر شامل آن هستند نیز باعث ایجاد مشکلاتی شده است.
ضرر 102 میلیون یورویی در آخرین صورت مالی آنها به چشم میخورد که یکی از بیشترین ضررها در بین باشگاههای اروپایی بوده و دست اینتر برای بهبود شرایط مالی چندان باز نیست که شامل بدهیهای زیاد که در 18 ماه اخیر افزایش یافته نیز میشود.
کونته اخیرا و پس از به مشکل خوردن انتقال 40 میلیون یوررویی اشرف حکیمی از رئال مادرید در اواخر ماه ژوئن گفت:” این پروژه در ماه آگوست متوقف شد.” تقریبا تمام بازیکنانی که اینتر پس از آن خرید، به عنوان بازیکن آزاد یا با قیمت بسیار پایین بود. باشگاههای دیگر توانستند بعضی از بازیکنان دستمزد بالای خود را بفروشند اما صورتحساب دستمزدهای اینتر که در چهار سال اخیر به 74 میلیون یورو افزایش پیدا کرد، بار دیگر کمی افزایش داشت. انتقال الکسیس سانچز از منچستریونایتد دائمی شد و بازیکنان قدیمی پردرآمد دیگری مانند آرتورو ویدال و الکساندر کولاروف به سنسیرو منتقل شدند.
تامین بودجه از طریق فروش بیش از هر زمان دیگر دشوار شد چرا که بازار با فراز و نشیب بسیار شدیدی همراه بود. همانطور که گری کاری از گلدمن ساکس در نشست ماه گذشته به فایننشال تایمز گفت:” بسیاری از باشگاهها از پنجره نقل و انتقالات استفاده کردند تا اساسا جریان پول خود را دوباره به راه بیاندازند. خب، هیچکس در حال حاضر پولی ندارد.”
به مورد اریکسن توجه کنید. بازیکن دانمارکی ناگهان و ناباورانه به عضو مهمی از تیم کونته تبدیل شده اما یک سال پس از حضور در میلان برای فروش قرار داده شد و هیچکس توان خرید او را نداشت. یافتن خریدارانی که حاضر به پرداخت دستمزد بالا باشند و چنین ارقامی را بپردازند که باعث ضرر کردن تیم روی بازیکن نشود در حال حاضر تقریبا غیرممکن است. فروش با قیمت پایین کار درستی نیست و علاوه بر این، بخش مهمی از ارزش اینتر به داشتن تیمی جنگنده بستگی دارد که بتواند در بالاترین سطوح رقابت کند. به همین دلیل است که لائوتارو مارتینز این هفته اعلام کرد که به توافق اولیه برای امضای قرارداد جدید رسیده است. بهترین راه به جای فروش ستارهها، یافتن راهی برای حفظ آنها و در عوض فروش بازیکنان با دستمزد بالا و غیرضروری در تیم است. اما این ممکن است زمان بر باشد چون این افراد معمولا قرارداد خوبی در تیمی دیگر پیدا نمیکنند.
چه اتفاقاتی دیگری رخ داده است؟
در ماه ژانویه خبری روی سایت کمیته المپیک ایتالیا و اعضای کمیته ورزش ایتالیا قرار گرفت که میگفت مدیر برنامه اریکسن در حال کشاندن اینتر به دادگاه است. و سپس خبری در کوریره دلواسپورت منتشر شد که نشان دهنده تنش بین رئال مادرید و اینتر بر سر پرداخت قسط اول انتقال حکیمی بود که در نهایت منجر به انتشار بیانیهای از سوی باشگاه اسپانیایی و تکذیب این خبر شد. واکنش اینتر به این خبر و داستان دیگری در این هفته درباره عدم پرداخت مزایای مربوط به انتقال لوکاکو به منچستریونایتد تاکید روی احترام آنها به تمامی توافقها بود.
***
ممکن است چه چیزی در انتظار اینتر باشد؟
پس از این که ژانگ در ابتدا اعلام کرد که اخبار مربوط به فروش باشگاه توسط سونینگ کاملا بیاساس است، مواضع آنها کمی نرم شده است. در پایان کنفرانس اینترنتی برای اعلام آخرین نتایج مالی اینتر در تاریخ 26 فوریه، آخرین مورد در دستور جلسه به روز رسانی برای یافتن همکاری جدید بود:” به عنوان بخشی از ساختار سرمایهگذاری و مدیریت نقدینگی، کسب و کار و مالکیت ما در حال مذاکره برای یافتن راه حلی در این زمینه است.”
فایننشال تایمز خبر داده که یکی از این موارد تعجیل برای دریافت 200 میلیون دلار از پول پس انداز باشگاه است. دیگری میتواند چشم پوشی از سهام اصلی یا بخش کوچکی از آن در فاصله چند ماه تا قهرمانی اینتر باشد. کنفرانس اینطور ادامه یافت:” سونینگ تعهدش به حمایت مالی فعلی از باشگاه با یا بدون حمایت اضافه شده دیگر را اعلام میکند اما به دنبال راه حل منطقی و معقول است. با توجه به این موضوع، سونینگ مشاوران کلیدی در آسیا برای یافتن همکارانی مناسب به خدمت گرفت تا بتواند سهامی خالص یا به هر میزان به باشگاه تزریق کند. مذاکرات با شرکای احتمالی در این زمینه ادامه دارد.”
پیشنهادی برای خرید اینتر وجود دارد؟
گروه سهامداران خصوصی بیسی پارتنرز در لندن پیش از این با اینتر مذاکره کرده اما زمان انحصاری برای موافقت روی ثبت قرارداد منقضی شد. بیسی پیش از این حسابهای باشگاه را مورد راستی آزمایی قرار داده و از این نظر به هر سرمایهگذار احتمالی دیگری برتری دارد چرا که آنها نیاز به زمان برای انجام بررسیهای خود از شرایط اینتر دارند و این موضوع نیازمند زمان زیادی است.
اما نظرات مختلفی درباره علاقه این گروه به خرید باشگاه وجود دارد. یک کارشناس تجارت به اتلتیک میگوید:” من نمیفهمم چطور آنها میتوانند از دیدگاه سودآوری موفق باشند. اعداد با یکدیگر همخوانی ندارد. چطور میتوانید 700 میلیون یا یک میلیارد یورو یا هر قیمتی که باشگاه میخواهد برای چیزی بپردازید که در چند صد میلیون ضرر است؟ چطور میتوانید سوددهی داشته باشید و فرض کنید که میتوانید آن را با دو یا سه برابر این پول بفروشید؟ این چیزی است که سرمایهگذاری خصوصی از سرمایهگذاری تایید شده میخواهد. شما باید موردی را به کمیته سرمایهگذاری معرفی کنید که نشان دهد میتوانید پول را در عرض چهار یا پنج سال دو یا سه برابر کنید.”
دیگران خوش بینتر هستند و پتانسیل بالایی در اینتر میبینند که شاید دلیل دیگری از خودداری سونینگ در فروش باشگاه باشد. مشاور باتجربه ادغام و مالکیت که اتلتیک با او صحبت کرد حتی مدعی است که باشگاه میتواند در همین بازه زمانی ارزشی 3 میلیارد یورویی پیدا کند. این نظر هست که ارزش باشگاههای سری A در مقایسه با لیگ برتر دستکم گرفته میشود و راهی برای سودآوری در اینتر تحت مدیریت منظمتر وجود دارد.
اما چطور؟
این موضوع در نهایت بستگی به این دارد که فکر میکنید این صنعت به کدام سمت میرود. پائولو دالپینو، رییس سری A، قصد دارد درآمدهای لیگ را دو برابر کند و باشگاهها درباره فروش یا عدم فروش 10 درصد از سهام در شرکت سرگرمی جدید به ارزش 1.7 میلیارد یورو به کنسرسیوم سرمایهگذاری خصوصی متعلق به CVS، Advent و FSI که مدعی داشتن تخصص برای کمک به لیگ دسته اول ایتالیا در رسیدن به این هدف هستند رای خواهند داد.
احتمال موفقیت این طرح اخیرا زیر سوال رفته و نگرانیهایی وجود دارد که 1) این شریک تاثیر زیادی در مقایسه با سهم سرمایهگذاری شده داشته باشد و 2) بندی در تفاهمنامه سرمایهگذاری میتواند درآمدهای سری A را از بین ببرد چون به “تغییرات غیرمنتظره در فرمت” مربوط است.
بعضی از رسانههای ایتالیایی از این موضوع به عنوان “بند سوپرلیگ اروپا” یاد کردهاند، هرچند به طور خاص به آن اشاره نشده است. این بند میتواند به سناریو کاملا فرضی دیگری مربوط باشد، مثلا این که مسابقات شمال ایتالیا از جنوب جدا شود یا بازگشت به دوران پیش از وحدت مراکز ایالتهای مستقل باشد.
این بند چه به سوپرلیگ مربوط باشد و چه نباشد، شما لیگ قهرمانانی قویتر و حتی سودمندتر با هر فرمتی که باشد خواهید داشت. اینتر به عنوان قهرمان سه دوره و یکی از بزرگترین باشگاههای جهان جایگاه خوبی در اعضای موسس هر رقابت جدیدی خواهد داشت.
راه دیگر بررسی این موضوع جغرافیایی است. میلان شهری بسیار مدرن و پویاست – سومین شهر ثروتمند در اروپا و پایتخت مد، رسانه و اقتصاد ایتالیا. این شهر از زمان اکسپو در سال 2015 تغییر کرده و اگر یکی از معماران برتر جهان هستید و پروژهای در این شهر ندارید، یعنی مشکلی وجود دارد. اینتر با حضور باشگاه میلان در حقیقت شریکی باثبات و با مدیریت خوب دارد که در حال ساخت ورزشگاهی جدید با او است و جامعه شرکتهای شهر منابع لازم برای پرداخت حق نامگذاری، بلیتهای تمام فصل و جایگاههای ویژه برای رویدادهایی که در آن برگزار خواهد شد را دارند.
با این حال تمام این اتفاقات در آینده است و دهههاست که درباره سوپرلیگ صحبت شده اما اتفاقی رخ نداده است. در شرایط فعلی تمرکز روی هرچیزی جز زمان حال برای بازیکنان و هواداران اینتر دشوار است خصوصا وقتی در یک قدمی اسکودتو قرار دارند. کونته پس از پیروزی آخر هفته برابر جنووا گفت:” وقتی در باشگاهی مانند اینتر هستید، جدای از هر چیزی باید ذهن خودتان را در زمین نگه دارید. من فقط میتوانم روی چیزهایی تاثیر بگذارم که توانایی تاثیرگذاری روی آنها را دارم. هدر دادن انرژی روی کاری که از دست ما خارج است، بیهوده است. ما باید روی کاری که میتوانیم انجام دهیم تمرکز کنیم.”