کالبدشکافی یک فاجعه؛ چرا بارسلونا به این روز افتاد؟
هفتیک- یک شخصیت بسیار مهم از تاریخ باشگاه به اتلتیک میگوید:” بارسلونا در برزخ است و از همه طرف مسیرش را گم کرده است. بنابراین فصلی مانند این با تمام نتایج و تاثیرات به وجود آمده غیر قابل اجتناب بود.”
بازیکن قدیمی نوکمپ روز پس از شکست خانگی 0- 3 بارسا برابر یوونتوس در آخرین دیدار مرحله گروهی لیگ قهرمانان این اظهارات را به طور خصوصی مطرح کرد. تیم پیش از این بازی به مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان راه پیدا کرده بود اما قبول این نتیجه و عملکرد سخت بود. این بازی نتوانست تسکینی بر درد شکست 1- 2 هفته گذشته در ورزشگاه خانگی کادیز باشد. شانس آنها برای کسب عنوان قهرمانی لیگ اسپانیا که در 12 فصل گذشته، 8 بار نصیبشان شده، از دست رفته است.
چیزی که شرایط را بدتر میکند این است که حسی در اطراف نوکمپ وجود دارد که انگار هیچ یک از این اتفاقات تعجبآور نیست. باشگاه و تیم به آسانی در تلاطم هستند. هیچ جهت، رهبری و راهبرد سریعی برای برونرفت از این افتضاح وجود ندارد. کارلوس توسکتس، رئیس موقت باشگاه، قدرت کمی دارد، رونالد کومان، سرمربی تیم، در موقعیتی غیرممکن، کار فوق العادهای انجام نداده و لیونل مسی، کاپیتان و اسطوره تیم، همچنان یک پایش در باشگاه و یک پایش بیرون از باشگاه است.
بنابراین همه در انتظار اتفاق بعدی هستند- چه کسی برنده انتخابات اواسط ژانویه خواهد شد تا به رئیس بعدی بارسا تبدیل شود، آیا مسی قراردادش که در پایان ژوئن آینده تمام میشود را تمدید خواهد کرد و از همه مهمتر این که هیئت مدیره جدید میتواند تغییراتی سرنوشتساز با توجه به مشکلات مالی که به ارث خواهد برد ایجاد کند یا خیر.
در همین حال تیم کومان در حال تاریخسازی از تمامی جنبههای منفی است. کسب 14 امتیاز از 10 بازی، پایینترین رکورد آنها از سال 1994 در این مقطع از فصل پس از کسب تنها یک پیروزی تا به این جا بوده است. شکست برابر یووونتوس اولین شکست خانگی آنها در مسابقات لیگ قهرمانان پس از 38 بازی از سال 2013 بود. این شکست باعث شد که رکورد صعود به عنوان صدرنشین مرحله گروهی از سال 2006 به بعد نیز به پایان برسد. برای درک این که بارسا چطور به این نقطه رسید و مشکلات و مسائل این باشگاه چقدر عمیق هستند، باید بیش از پیش در گذشته نوکمپ کنکاش کنیم.
***
آنخل ایتوریاگا، تاریخ شناس فوتبال اسپانیا، به اتلتیک میگوید:” ما شاهد یکی از بدترین بحرانهای تاریخ باشگاه هستیم چرا که فقط یک بحران ورزشی نیست. این بحرانی سازمانی، اجتماعی و اقتصادی است که همه در کنار هم قرار گرفته و در میانه شیوع ویروس کرونا رخ داده است. این باشگاه درست در لبه پرتگاه قرار دارد. این لحظهای خطرناک در تاریخ باشگاه است.”
ایتوریاگا نویسنده چندین کتاب شامل بارسا: پادشاه اروپا و دو لغتنامه باشگاه است- یکی با زندگینامه تمام بازیکنان تاریخ باشگاه و دیگری زندگینامه تمام مربیان و مدیران. در نتیجه او بهترین گزینه برای مطرح کردن این موضوع است. او میگوید که ذات خاص بارسا به عنوان یک باشگاه به این معنی است که وقتی چیزی اشتباه است، واقعا اشتباه است.
ایتوریاگا میگوید:” این موضوع از این ایده سرچشمه میگیرد که بارسا فراتر از یک باشگاه است. بارسا کاملا با جامعه و سیاست در کاتالونیا در هم تنیده شده است. بنابراین هر اتفاقی که رخ میدهد، به شکل حساستری تجربه میشود و احساسات درگیر میشوند. از زمان تاسیس باشگاه معمولا بین ایدههای مختلف برای نحوه مدیریت آن رقابت وجود دارد. این گاهی موضوعی مثبت بوده، موتوری که باشگاه را پیش برده و به آن انرژی داده است. اما به این معنا نیز هست که بحرانها میتوانند از هر باشگاه بزرگ دیگری جدیتر باشند. رئال مادرید یا میلان یا منچستریونایتد هم مشکلاتی دارند اما آنها کل باشگاه را تخریب نمیکنند. این مختص به بارساست.”
ایتوریاگا میگوید که در طول دههها هر وقت بارسا مشکلات سازمانی عمیق و درگیری داخلی داشته، این موضوع به صورت کلی در زمین مشخص شده است. بنابراین حذف شرمآور تیم در فصول اخیر در لیگ قهرمانان برابر یوونتوس، رم، لیورپول و بایرن مونیخ نشانههایی از مشکلاتی عمیق است.
او میگوید:” مشکلات در باشگاهی مانند بارسلونا به حدی طنین انداز میشوند که روی رختکن تاثیر میگذارند. تقریبا تمام بحرانهای ورزشی در طول تاریخ با مشکلات ساختاری یا مالی در باشگاه همزمان بوده است. اینها بسیار بسیار به هم مربوط هستند. بارسا در سالهای اخیر نتایج فجیع و شرمآوری در لیگ قهرمانان کسب کرد. همه چیز در زمین مشخص شده اما دلایل آن در سطح اجتماعی، مالی یا ساختاری بوده است. در نهایت نتایج داخل زمین باعث میشود که کسی اقدامی کند.”
نتایج در میدان با شکست 2- 8 بارسا برابر بایرن مونیخ در یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان در ماه آگوست به نازلترین حد خود رسید. با توجه به این که موقعیت مالی باشگاه بسیار بد بود، هواداران عصبانیتشان را به سوی مدیریت معطوف کرده و رای عدم اعتماد به بارتومئو دادند که در نهایت منجر به استعفای او در ماه اکتبر شد.
ایتوریاگا ادامه میدهد:” از زمان نونز (رئیس سابق) و یوهان کرویف (سرمربی سابق) دو ایده بسیار متفاوت درباره پیشرفت باشگاه وجود داشت. یک طرف کاملا نگران شرایط مالی هستند که محافظهکارتر بوده و علاقهای به تغییرات ساختاری بزرگ ندارند- که عموما با لقب “نونیسمو” شناخته میشود. طرف دیگر “کرویفیسمو است- که پیروانش میگویند اگر در تیم سرمایه گذاری کنید، شرایط مالی هم خوب خواهد شد. این دو ایده بیشتر از 30 سال ادامه داشته و وقتی افراد جدید وارد باشگاه شدند، بازسازی شده است. بیشتر نامزدهای انتخابات ریاست بعدی در حال حاضر خودشان را کرویفیستاس یا نئو کرویفیستاس میدانند. درک این موضوع از بیرون سخت است اما برای درک باشگاه بسیار حیاتی است.”
بارتومئو به دلیل بسیاری از تصمیماتش در طول این سالها با انتقادات بسیاری روبرو بود اما انتخاب کومان، اسطوره باشگاه، به عنوان جانشین کیکه ستین در تابستان گذشته شاید یکی از کارهای درستش باشد- حداقل از این نظر که باعث حفظ صلح اجتماعی شد.
ایتوریاگا میگوید:” بردباری زیادی از هر دو طرف این شکاف نسبت به کومان وجود دارد. او شخصیت محترمی است و یکی از بهترین بازیکنان تاریخ باشگاه بوده است. فتح جام باشگاههای اروپا یک اشتیاق غیرقابل انکار از دهه 1950 میلادی بود و کومان در نهایت در سال 1992 با گل درخشانش در فینال آن را به دست آورد. بنابراین صبر بیشتری برای او وجود دارد. ما باید به دهه 1960 یا 1970 برویم تا ببینیم که تیم در جدول بسیار پایین بود. تحمل این نتایج با هر مربی دیگری غیرممکن بود.”
شخصیت مسی تفرقه افکنتر شده است. این بازیکن آرژانتینی هنوز محبوبترین بازیکن تاریخ باشگاه است- به لطف 641 گل زده، فتح 34 جام و لحظات درخشان بیاندازهای که در طول 15 سال در تیم اول خلق کرده است. با این حال تلاش او برای جایی از نوکمپ در تابستان گذشته قلبهای بسیاری را شکست. حالا بازیکن اسطورهای باشگاه به مرکز عصبانیت وناراحتی هوادارانی تبدیل شده که کمی با بارتومئو و مدیرانش همدردی میکردند.
ایتوریاگا میگوید:” مثل همیشه در بارسا عملا دو نیمه دارید که رو در روی یکدیگر قرار دارند. بسیاری از هوادارانِ پیرتر و محافظهکارتر باشگاه کاری که مسی با پشت کردنش به باشگاه در تابستان گذشته کرد را نمیپذیرند. او از آن زمان به یک هدف تبدیل شده و آنها آماده هستند که در هنگام ضعف به او حمله کنند. مشخصا ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم مسی که سال آینده 34 ساله خواهد شد مانند قبل در یک فصل 60 گل بزند. اما شاهد انتقاداتی غلو شده مانند انتقادات پس از شکست برابر کادیز هستیم. آن بازی با اختلاف بهترین بازی او نبود اما سایر بازیکنان نیز بسیار پایینتر از حد انتظار ظاهر شدند. با این حال تمام انتقادات از این بخش متوجه مسی میشود. آنها از مسی به عنوان یک هدف استفاده میکنند؛ همان کاری که سمت مقابل با بارتومئو میکرد.”
***
پس از آن که بارتومئو جلوی تلاشهای مسی برای جدایی را در تابستان گذشته گرفت، او به تمرینات بارسا برگشت و هیچکس شک نداشت که او مثل همیشه تمام تلاشش را میکند. با این حال همه به خوبی میدانند که او تنها 6 ماه دیگر قرارداد دارد و شبهات درباره آینده او، به این حس حضور در برزخ دامن میزند.
عملکرد این بازیکن 33 ساله تا به حال در فصل 21- 2020 حتی نزدیک به سطحی که او در طول زندگی حرفهای خود داشته، نبوده است. هفت گل و 4 پاس گل در 14 بازی چندان بد نیست اما پنج گل از این میان از روی نقطه پنالتی به ثمر رسیده و دو گل دیگر در جریان پیروزیهای پر گل برابر رئال بتیس و اوساسونا در نوکمپ بوده است. او تنها در دو بازی از 14 بازی خارج از خانه اخیرش در لالیگا گلزنی کرده است- گل چهارم در پیروزی 0- 4 برابر مایورکا در ماه ژانویه و دو گل در پیروزی 0- 5 برابر آلاوس در روز آخر فصل گذشته که مادرید قهرمانیاش را قطعی کرده بود.
اما همه چیز علیه مسی در جریان است. وقتی تیم به مشکل میخورد، آنها هنوز از قهرمانشان انتظار دارند که آنها را نجات دهد. او به شکل روزافزونی قادر به انجام چنین کاری نیست. او در برابر کادیز در هفته گذشته در ابتدا کاملا چابک و درخشان بود چرا که در دیدار برابر فرانس واروش در لیگ قهرمانان استراحت کرده بود. او همچنین در تنها گل بارسا در این بازی نقش داشت و پاسش را به جوردی آلبا در محوطه جریمه رساند تا در نهایت با دخالت مدافع کادیز وارد دروازه شود.
این برای تغییر شرایط بازی کافی نبود و مسی در نهایت با 10 شوت در چارچوب موفق به گلزنی نشد. گلهای مورد انتظار (xG) او در این بازی بنا به آمار اوپتا 0.5 بود (آماری که کیفیت موقعیتهای او را نشان میدهد). این یعنی او به صورت کلی از محدودههایی اقدام به شوتزنی میکرد که شانس گلزنی نداشت. یا شاید از جاهایی که او قبلا موفق به گلزنی میشد اما دیگر چنین احتمالی وجود نداشت. او 9 دریبلزنی داشت که هرگز نتوانست از سد آخرین مدافع کادیز عبور کند و در طول 90 دقیقه، 29 بار مالکیت توپ را از دست داد. او در پایان بازی 121 لمس توپ داشت اما بارسا شکست خورد.
مسی در برابر یوونتوس بار دیگر با اختلاف خطرناکترین مهاجم بارسا بود و گاهی به نظر میرسید که تنها بازیکنی است که در حال نبرد با تیم حریف است. او بازی را با 11 شوت به پایان رساند که بیشتر از هر بازیکن دیگری در لیگ قهرمانان از فصل 04- 2003 است که موفق به گلزنی نشده است. هفت شوت از این جمع در چارچوب بود و همگی بدون دشواری توسط جان لوئیجی بوفون مهار شد. هیچکدام از بازیکنان بارسا در طول 90 دقیقه شوتی در چارچوب نداشتند. وقتی آنتوان گریزمان با ضربه سر تیر دروازه را به لرزه درآورد، از روی ضربه آزاد مسی بود. این که کریستیانو رونالدو، ستاره سابق رئال مادرید، موفق شد دو گل برای یووه به ثمر برساند، این شرایط را برای تمام افراد حاضر در بارسا دردناکتر کرد.
این تیم هنوز به شدت به بازیکنی وابسته است که خواهان جدایی در تابستان گذشته بود و اقداماتش باعث ایجاد شکاف در بین هواداران باشگاه شده و همین موضوع احساس برزخ را در این تیم افزایش میدهد. یک منبع نزدیک به یکی از بازیکنان بسیار مهم بارسا میگوید که مسی هنوز احترام کامل بازیکنان قدیمی تیم را دارد اما احساس میکند که برای همه بهتر بود که او اجازه ترک تیم در تابستان گذشته را دریافت میکرد.
این منبع میگوید:” او به شدت از مسی که رفتار خوبی با او نشد، حمایت میکند. هیئت مدیره میتوانست روند جدایی مسی در تابستان گذشته را تسهیل کند و روابطش را حفظ کند تا او بتواند روزی برگردد. اما این چنین تفکر استراتژیکی به کار گرفته نشد. اگر این اتفاق رخ میداد، مسی دیگر اینجا نبود و باشگاه در موقعیتی بهتر با نسل جدیدی از رهبران قرار داشت.”
مارک آندره تراشتگن و آنتوان گریزمان پس از بازی با یووه در گفتگو با رسانهها تایید کردند که تیم به اندازه کافی خوب نیست. گریزمان در گفتگو با تلویزیون اسپانیا با جدیت دست به انتقاد زد:” ما در همه زمینهها کمبود داشتیم، انگیزه، شخصیت، اشتیاق برای دویدن، کار کردن، تلاش برای حمله… این تصویر بسیار زشت بود.”
مسی، کاپیتان باشگاه، با رسانهها صحبت نکرد. این یعنی او از ارائه توضیح یا تسکین هواداران خودداری کرد؛ همانطور که پس از تمام شکستها در لالیگا شامل شکست خانگی 1-3 برابر رئال مادرید در اواخر اکتبر خودداری کرده بود. ارائه توضیح به بازیکنان جوانی مانند سرجینیو دست و پِدری سپرده شد که راه حلی غیرمنصفانه برای آنها و هواداران بود.
به نظر میرسید که بارسا پیش از شکست برابر کادیز و یووه به فرم ایدهآل رسیده، سه پیروزی متوالی کسب کرده، 11 گل زده و سه بار کلین شیت کرده بود. این شامل پیروزی برابر دیناموکیف و فرانس واروش بود که مسی در زمین حضور نداشت. خط حمله تیم انرژی و پیشبینی ناپذیری بیشتری در این دیدارها داشت. گریزمان، عثمان دمبله و مارتین بریثویت به خوبی با هم هماهنگ شده و هرکدام گلهای خوبی هرچند برابر حریفانی ضعیفتر به ثمر رساندند.
مسی در سالهای قبل هرگز در دیداری که میتوانست بازی کند و احتمالا گلهای بسیاری به ثمر برساند، غایب نبود. اما او این فصل بدون هیچ مشکل خاصی از ترکیب کنار گذاشته شد و مشخص نیست که آیا این تصمیم کومان بوده یا بازیکن 33 ساله پذیرفته که بدنش محدودیتهایی دارد. یک منبع نزدیک به یکی از بازیکنان جدیدالورود بارسا از این ایده که مسی شاید از رهبری همیشگی تیم در تمام مواقع کنارهگیری کند، استقبال کرد.
این منبع میگوید:” برای لئو مدیریت بازی کردن و استراحت گاه به گاه خصوصا وقتی در آمادگی صددرصد نیست، بسیار مهم است. اینطور نیست که لئو مجبور به پذیرش نقش حمایتی باشد اما او باید درباره این مسائل هوشمندانه عمل کند. در آخر فصل است که بارسا باید برای جامها بجنگد.”
تلاش بارسا برای فتح جام در ماه آوریل و مِی با توجه به نتایج و عملکرد آنها بعید به نظر میرسد. از سوی دیگر احساس کلی در باشگاه بر این است که مسی بر تصمیمش برای جدایی استوار باقی مانده و این کار را در ماه ژوئن با اتمام قراردادش انجام خواهد داد؛ حتی اگر در آن زمان مشخص نباشد که به چه تیمی خواهد پیوست.
منبعی نزدیک به هم تیمیهای گذشته و فعلی مسی میگوید:” از وقتی او با ارسال فکس اعلام کرد که خواهان جدایی است، مشخص بود که او دیگر مانند قبل نیست… حالت او دیگر احساس و هیجان قبلی را به افراد منتقل نمیکند. قرارداد او تمام شده و او میتوانست آخرین قرارداد بزرگ دوران حرفهای خود را امضا کند و مبلغ زیادی به دست آورد. همه چیز نشانگر جدایی او است.”
علیرغم ناراحتیای که با تلاش برای پیوستن به منچسترسیتی در تابستان رخ داد، هنوز بخش بزرگی از هواداران در مشاجره علنی با بارتومئو طرف او را گرفتند و نمیتوانند ایده جدایی قهرمانشان را تحمل کند. یکی از لیدرهای هواداران که خودش را کرویفیستا میداند، میگوید:” حدود یک سوم هواداران بارسا همین فردا مسی را به دلایل مالی خواهند فروخت اما دیگران نیز هستند که به سایر مسائل ارزش میگذارند. او برای هر چیزی که در باشگاه خوب پیش نرود، مقصر شناخته میشود؛ او خودش وقتی ماه پیش از آرژانتین برگشت نیز همین حرف را زد. اما مردم فراموش میکنند که مسی است که در طول 5 سال گذشته همه چیز را در کنار هم حفظ کرده است. حالا او باید همه کار انجام دهد- حرکات را آغاز کرده و به پایان برساند. وقتی او 26 ساله بود میتوانست این کار را انجام دهد اما دیگر چنین توانی ندارد. این طبیعی است.”
جدایی بارتومئو هیچ نشانهای از نرم شدن مسی در برابر باشگاه را به همراه نداشت؛ خصوصا در مذاکرات مربوط به کاهش یا به تعویق انداختن پرداخت دستمزد که به دلیل شرایط دشوار مالی رخ داد. این موضوع از نظر تئوری به صورت خاصی مشکل ساز بود چرا که مسی به عنوان کاپیتان باشگاه رهبری مذاکرات بر سر دریافت حقوق را بر عهده داشت. در واقع سایر بازیکنان و نمایندگانشان مستقیما پیش از استعفای بارتومئو با او یا اخیرا با توسکتس، رئیس موقت، در ارتباط بودند. در نهایت توافقی با تمام اعضا و بازیکنان برای کاهش میانگین 40 درصدی دستمزد بازیکنان در طول نیم فصل دوم حاصل شد. آنها در نهایت این پول را دریافت خواهند کرد اما ممکن است بسته به قراردادشان تا 4 سال دیگر به طول بینجامد. بارسا مستقیما درباره توافقی که با مسی به دست آمد، اظهارنظر نکرده است؛ بازیکنی که ممکن است در آن زمان سالها از جداییاش گذشته باشد. منبع نزدیک به باشگاه به اتلتیک میگوید:” تمام بازیکنان در این توافق حضور دارند اما هر مورد در زمینه مدت زمان تعویق و طول مدت تعویق متفاوت است.”
شبهات کمکی به شرایط کلی در طول چنین مذاکراتی نمیکند. توسکتس، رئیس موقت باشگاه، هفته گذشته در یک مصاحبه طولانی با رادیو کاتالونیا گفت:” فروش مسی در تابستان گذشته از نظر اقتصادی به ما کمک میکرد چرا که میتوانستیم دستمزد او را ذخیره کنیم.” وقتی از کومان درباره این اظهارات پرسیده شد، او گفت:” چنین اظهاراتی از سوی افراد داخل باشگاه کمکی نمیکند.” توسکتس پاسخ داد که این خود مسی بود که تلاش کرد از باشگاه جدا شود که پاسخ دقیقی بود اما بار دیگر به کار کومان یا تیم نمیآید.
یکی از منابع نزدیک به یکی از نامزدهای اصلی ریاست آینده بارسا پس از استعفای بارتومئو به اتلتیک گفت که به عنوان رئیس هیئت مدیره موقت، “توسکتس فقط باید پول برق، آب و گاز را داده و انتخابات را برگزار کند”. با این حال توسکتس به یک شخصیت شناخته شده تبدیل شد که با اعتماد به نفس، نظراتش را درباره ابعاد بسیاری از مسائل باشگاه ابراز میکند. یکی از منابع در رختکن گفت که بازیکنان رفتار او را میبینند و این سوال را دارند که آیا این حجم از صحبت در محافل عمومی ضروری است.
این منبع میگوید:” بازیکنان با دقت اتفاقات را دنبال میکنند. آنها پیش از این پذیرفتهاند که شرایط غیرعادی است و تا حضور هیئت مدیره جدید همینطور خواهد بود. این مرد آمده و خیلی درباره لئو و پول حرف میزند. به نظر میرسد که دوست دارد نقش اول باشد.”
تمام نامزدهای حاضر در انتخابات ژانویه برای جانشینی بارتومئو گفتهاند که هنوز روی مسی حساب میکنند و واقعا به تمام کارهایی که او در طول زندگی حرفهایاش در بارسا انجام داده است، احترام میگذارند. آنها همگی مدعی شدهاند که در صورت انتخاب شدن، با او و پدرش مذاکره خواهند کرد تا قرارداد جدیدی امضا کنند. با این حال یک منبع که سیاست باشگاه را به خوبی میشناسد میگوید که یک نامزد متوجه شده که باید خودش را با دیگران متمایز کند و مدعی شده که حالا زمان جدایی مسیرهاست.
این منبع میگوید:” فکر میکنم یک نفر بلند شود و راهش را به دلایل انتخاباتی جدا کند. گروهی از هواداران هستند که فکر میکنند بهترین کار جدایی او است. سایر بازیکنان یک قدم جلو آمده و شاید لحظه درخشش آنها فرارسیده باشد.”
***
هیچ مدیریتی از سوی هیئت مدیره وجود ندارد و نیمی از وجود کاپیتان در بیرون از باشگاه است و این باعث شد که سرمربی تنها بماند- و کومان در تلاش است تا برخیزد و همه چیز را به بهترین شکل ممکن اداره کند. کومان که به صورت کلی از سیاست به دور است، به شکلی واضح درباره برنامهاش برای تیم توضیح داده است؛ درست از لحظهای که به لوییس سوارز گفت که وقت جدایی رسیده است. او همچنین در محافل عمومی صحبتهای بی پرده و رکی درباره بازیکنان خصوصا وقتی عملکرد خوبی نداشته باشند (جدای از مسی) مطرح میکند. در اوایل فصل وقتی گریزمان درباره عدم حضور در پست مورد علاقهاش که پشت مهاجم است، حرف زد و سرمربی هلندی پاسخ داد که “اینجا من رییس هستم” و اشاره کرد “یک بازیکن تراز اول مانند آنتوان باید شانسهایی که دارد را تبدیل به گل کند”.
پس از شکست برابر کادیز که هر دو گل آن روی اشتباهات فاجعهبار فردی به ثمر رسید، کومان تایید کرد که عصبانی شده و گفت که پیامهای یکسانی را در محافل خصوصی و عمومی مطرح کرده است. او گفت:” من فیلم بازی نمیکنم یا نمایش اجرا نمیکنم. اگر ببازم عصبانی میشوم و این را به بازیکنان گفتهام. این گلهایی که ما دریافت کردیم قابل قبول نیستند.”
یک منبع نزدیک به یکی از بازیکنان ملی پوش در رختکن تایید کرد که کومان در پشت صحنه هم مانند محافل عمومی صریح است اما این را به عنوان یک مشکل در نظر نگرفت. این منبع میگوید:” فشار از سوی مربی او را اذیت نمیکند. همه میدانند که مربیان هلندی اینطور هستند، آنها چیزی که فکر میکنند را به زبان میآورند. او میداند که باید گوش بدهد، انتقادات سازنده را بپذیرد و رشد کند. او با رک بودن مردم راحت است.”
بعضی کارشناسان تاکید کومان بر استفاده از سیستم 1- 3- 2- 4 را زیر سوال میبرند چرا که باور دارند این سیستم با ویژگیهای بازیکنان سازگار نیست. بارسا در تمام زمین مشکلاتی دارد و تنها نکته باثبات درباره عملکرد آنها از دست دادن امتیاز در تمام طول 4 ماه ابتدایی فصل بوده است. کمبود واضح روحیه و درخشش یعنی که آنها هفت بار در طول 16 بازی ابتدایی کومان گل اول را دریافت کردهاند و حتی یک بار هم نتوانستند شرایط را تغییر داده و پیروز شوند. تعویضهای او نیز بارها بی نتیجه بوده و با اضافه کردن مهاجمان بیشتر و خالی کردن خط میانی در زمانی که تیم عقب افتاده و به دنبال کسب نتیجه است، همراه بوده است. یک بازیکن سابق بارسا از دوران بازی کومان میگوید که هیچ ساختار متقاعد کنندهای در تیم فعلی ندیده؛ هرچند که با هم تیمی سابقش همدردی میکند.
این بازیکن سابق میگوید:” من نمیتوانم درباره آنچه درون باشگاه در جریان است، حرف بزنم اما با تماشای تیم میتوان گفت که آنها فاقد اعتماد به نفس و ساختار هستند… میتواند تاثیر این مشکلات را از آنچه در باشگاه در حال رخ دادن است، ببینید. این تیم و بازیکنان نمیتوانند بازی کنند. کومان هنوز سیستم درست را پیدا نکرده اما همه چیز تحت تاثیر نبود هماهنگی در تمام ابعاد باشگاه است.”
یک منبع آگاه دیگر تایید کرد که جو رختکن همیشه هماهنگ نیست. با این حال مسائل- از رابطه سرد مسی با بازیکنان دیگر مانند گریزمان تا تعویق پرداخت دستمزدها- به اندازه این واقعیت که تیم در کنار هم بازی خوبی ارائه نمیدهد، مهم نیست.
این منبع میگوید:” بزرگترین مشکل بارسا فوتبالی است. همه ما میدانیم که روابط در بسیاری از باشگاهها خوب نیست. و در بسیاری از رختکنها با روابط خوب هم نتیجه خوب حاصل نمیشود. بنابراین چیزی که بالاتر از همه واقعا اهمیت دارد، فوتبال بازی کردن است.” بسیار از هواداران بارسا خصوصا آنها که دوران بازی کومان را به خاطر دارند، متوجه هستند که او از سبک گواردیولا به عنوان یک استاد تاکتیکی فاصله دارد اما میپذیرند کهدلیل جذب او در تابستان تنها گذشتهاش نبوده است.
کرویفیستا میگوید:” کومان همدلی تمام بارساییها را به همراه دارد. من هم شامل این دسته هستم چرا که او اسطوره باشگاه است و باید مورد احترام باشد. بنابراین حضور کومان با مسائلی تحمل میشود که میتوانست هر مربی دیگری را بیرون کند. باید به این موضوع هم توجه شود که کومان مربی تراز اولی نیست و کارنامه متوسطی به عنوان مربی دارد.”
سرمربی سابق آژاکس، والنسیا، پی اس وی آیندهوون، اورتون، ساوتهمپتون و تیم ملی هنلد مسئولیت تجدید قوای تیم و کنار گذاشتن بازیکنان مسنتر را پذیرفت- مانند رفتاری که درباره جدایی بازیکنان کهنهکاری چون سوارز، ایوان راکیتیچ و آرتورو ویدال پس از حضورش در تیم در پیش گرفت. بازیکنان نوجوانی چون آنسو فاتی و پِدری به ترکیب راه یافتند و در هنگام حضور در زمین عملکرد درخشانی داشتند و مدافعان جوانی چون دِست و رونالد آرائوخو نیز در بین بازیکنانی هستند که عملکرد بهتری داشتند.
با این حال تنها فاتی محصول آکادمی لاماسیاست و دست و پدری در تابستان سال گذشته با قراردادهایی چند میلیون یورویی به تیم اضافه شدند و آرائوخو در سال 2018 از باشگاه اروگوئهای بوستون ریور جذب شد. بسیاری از افراد پیرامون باشگاه حس میکنند که کمبود بازیکنان رشد کرده در آکادمی نشانه مشکلات کلی بزرگتر در باشگاه است و باعث شده که تیم از ارزشهای اصلی خود که بسیار مهم بودند، دور شود.
ویروس کرونا نیز ارتباط بین تیم و هوادارانش در نوکمپ را از بین برده است. با این حال ورزشگاه خالی به این معناست که شکاف عمیق اجتماعی و سیاسی باشگاه در طول دیدارها روی سکوها جریان ندارد؛ چرا که در غیر این صورت چنین اتفاقی رخ میداد. بارتومئو پیش از این در اوایل سال 2020 پیش از شیوع ویروس کرونا در مسابقات لالیگا هو شده بود و مسی نیز مجبور نشد که با انتقادات از سوی هوادارانی روبرو شود که تلاش او برای رها کردن باشگاه در زمانی که بیشترین نیاز را داشت، فراموش نکردهاند.
یک منبع دیگر میگوید:” شاید بارتومئو مدت زمان زیادی دوام نمیآورد. قطعا تکان دادن دستمالهای سفید و سوت زدن در فصل پیش دیده شد. ما میتوانستیم نحوه رفتار هواداران با مسی را ببینیم چرا که شکافی در بین دیدگاههای مختلف ایجاد شد. شرایط ممکن بود سختتر شود.”
بارتومئو در عین تلاش برای باقی ماندن در سمت خود مدعی شد که نمیتواند در اواسط فصل استعفا دهد چرا که باعث فلج شدن تیم میشود- ایدهای که بلافاصله از سوی منبعی رد شد که به جمع آوری رای عدم اعتماد که منجر به خروج هیئت مدیره قبلی شد، کمک کرد.
این منبع میگوید:” تیمهای حرفهای فوتبال معمولا توجه زیادی به این که مدیران در حال جنگیدن هستند یا مشکل دارند، نمیکنند. اگر تیم خوبی داشته باشید، به خوبی تمرین کنند و خوب بازی کنند، بقیه مسائل اهمیتی ندارد. اما اگر دستمزدها را پرداخت نکنید یا درباره فروش مسی حرف بزنید، تیم را فلج خواهید کرد… این باعث چنین اتفاقی خواهد شد. بارسا به خاطر انتخابات بد بازی نمیکند. در واقع برعکس است. انتخابات باید حالا برگزار شود به خاطر مشکلاتی که میتوان در زمین دید.”
بازیکنان قدیمی بارسا تجربه زیادی در رویارویی با لحظات سخت و بیتوجهی به مشکلات بیرون زمین در حین کسب جامها دارند. در طول 15 سال حضور مسی، در تیم مشاجرات بسیاری در هیئت مدیره وجود داشته است و ریاست از خوان لاپورتا به ساندرو روسل و بارتومئو رسید. در همین حال بازیکنانی عالی و شخصیتهایی بزرگ مانند کارلس پویول، ژاوی هرناندز و آندرس اینیستا تیمی را رهبری کردهاند که عملکردی باثبات در بالاترین سطح داشته است. با این حال آن نسل رفتهاند در حالی که انتظاراتی که برای دستیابی به موفقیتها ایجاد کردند، هنوز در باشگاه وجود دارد.
منبعی از “جنبش انتقادات” میگوید:” این فصل عواقب غیر قابل اجتناب برنامهریزی ورزشی در طول زمان است. آنها کومان را آوردند و بازیکنانی را جذب کردند اما واقعا نمیدانستند که در حال انجام چه کاری هستند. نه تابستان گذشته و نه در سالهای اخیر. گناه اصلی این بود که آنها نمیدانستند چه کار میکنند- در سال 2010، از جذب نیمار تا جدایی نیمار. مدام چیزهای مختلف را امتحان میکردند و تمام مدت در حال از دست دادن پول بودند.”
منبعی نزدیک به ستارههای سابق میگوید که مشکلات تیم در طول فصل 21- 2020 هیچکسی را شگفتزده نکرده و بازسازی دردناک تیم همیشه موردنیاز است. این منبع میگوید:” ما میتوانستیم ببینیم که چنین فصلی پس از تابستان متشنج در بیرون و درون زمین و سپس استعفای بارتومئو خواهد رسید. باشگاه در دوره گذار به سمت هیئت مدیره جدید و پروژه جدید و تیم جدید است. این مشخص بود که این شاید چنین نمایشهایی در زمین خواهیم بود. هر تیمی چنین چرخهای دارد. آنها پیروزیهای بسیار به دست میآورند و سپس باید خودشان را نوسازی کنند. این دردناک است.”
***
پیکه پس از شکست 2-8 برابر بایرن مونیخ در ماه آگوست گفت که امیدوار است تیم حالا ” با تمام وجود تلاش کند” و بتواند بار دیگر برخیزد. جدایی بارتومئو قدمی ضروری در این جهت بود اما بازسازی با حضور رئیس جدید در تابستان گذشته آسانتر میشد. جلوگیری از تلاش مسی برای جدایی باعث ایجاد کارهای ناتمام بسیاری شد و جو نامشخصی را در باشگاه و تیم ایجاد کرد. کومان کار فوق العادهای انجام نداده اما او در حال کار در موقعیتی تقریبا غیرممکن است. بعید است که هیچ مربی دیگری عملکرد بهتری از خود به نمایش میگذاشت.
بنابراین انتظارات در نوکمپ واقع گرایانه و حتی سرنوشت ساز است. هیچ تیمی هرگز با چنین اختلاف امتیازی موفق به فتح لالیگا نشده و افراد کمی انتظار دارند که این تیم بارسا بتواند به اتلتیکو مادرید برسد.
انتخابات ریاست باشگاه در 24 ژانویه برگزار خواهد شد اما این انتظار نمیرود که رئیس جدید تغییرات بزرگی را تا تابستان اعمال کند. هیچ نقل و انتقال مهمی در ژانویه رخ نخواهد داد. یک منبع حاضر در باشگاه این هفته به اتلتیک گفت:” تنها در صورتی خریدهایی در ژانویه انجام خواهد شد که پولی از جدایی بازیکنان حاصل شود.” بنابراین مسی و کومان تا پایان این فصل رهبری تیم را بر عهده خواهند داشت و حتی خودشان هم نمیدانند که آیا جزیی از پروژه سال بعد هستند یا خیر. هیچکس نمیتواند بگوید که چقدر پول برای سرمایه گذاری برای ایجاد تغییرات گسترده در تیم در فصل 22- 2021 در دسترس خواهد بود.
نباید گفت که این فصل هیچ موفقیت و جامی در انتظار افراد حاضر در نوکمپ نیست. تیم کومان بهترین نتایج و عملکردش را برای اروپا ذخیره کرده- حتی علیرغم نمایش ضعیف برابر یوونتوس در روز چهارشنبه که پس از قطعی شدن صعود به مرحله یک هشتم با کسب 5 پیروزی از 6 بازی در مرحله گروهی حاصل شد. کوپا دلری و سوپرکاپ اسپانیا در ماه ژانویه نیز فرصتهای خوبی خواهند بود.
یک منبع میگوید:” برای فتح لالیگا باید بسیار باثبات بود و این کاری دشواری است چرا که بارسا در حال حاضر از این ثبات برخوردار نیست. بنابراین هدف این است که تیم سهمیه حضور در لیگ قهرمانان فصل آینده را به دست آورد. سپس در رقابتهایی مانند لیگ قهرمانان تا جای ممکن صعود کند.”
دلیل خوبی برای ناامیدی و عصبانیت هم وجود دارد- در حین تحقیق برای این مقاله با یکی از مدیران سابق بارسا تماس گرفتیم و او گفت که ترجیح میدهد درباره انتظارات در فصل 21- 2020 حرف نزند. این منبع میگوید:” من نمیتوانم درباره این فصل به شما چیزی بگویم چون دیگر آنجا حضور ندارم. ما قهرمان لالیگا و کوپا دل ری بودیم اما این کافی نبود و آنها از این موضوع راضی نبودند. آنها میخواستند شرایط را تغییر دهند.”
با این حال سوزاندن همه چیز و شروع دوباره از خاکستر شاید تنها باعث سختتر شدن کار شود. تمام طرفین شکاف اجتماعی و سیاسی داخل باشگاه امیدوار هستند که از تحقیرهای بیشتر جلوگیری شود. یک منبع دیگر میگوید:” فکر نمیکنم هیچ نامزدی بخواهد شرایط بدتر شود، این به سود هیچکس نیست. کسب جام همیشه بهتر است.”
اظهارنظر آخر نشان دهنده بخش دیگری از فرهنگ خاص بارسلوناست. علیرغم تمام شکافها و احساسات، این خوش بینی وجود دارد که شرایط بهتر شود حتی اگر آنها در ابتدا با درد بیشتری روبرو شوند. هیچکس با توجه به عمق مشکلات انتظار تغییرات یک شبه و قهرمانی سریع تیم جدید را ندارد. با این حال رئیس جدید باید بیاید و برای نزدیکی شکافها تلاش کند. بازگشت هواداران به نوکمپ میتواند یک حرکت رو به جلوی احساسی و مالی باشد. و مسی هنوز مسی است و باید تا زمانی که در باشگاه هست از حضورش لذت برد.
ایتوریاگای تاریخ شناس فصل 21- 2020 را به دوران ناخوشایند خوان گاسپارت به عنوان رئیس و جدایی شوکه کننده لوئیز فیگو و پیوستنش به رئال مادرید تشبیه میکند. تیم 5 بازی از 11 بازی ابتداییاش در لالیگا را واگذار کرده بود و در ماه نووامبر در رده نهم قرار داشت. آن تیم وابستگی بیش از حدی به ریوالدو، مهاجم برزیلی و چالاکش، داشت که فصل خوبی نداشت اما سپس به تنهایی با هتتریک در روز آخر آنها را به لیگ قهرمانان رساند؛ هتتریکی که با ضربه برگردان در وقتهای تلف شده برابر والنسیا تکمیل شد. بنابراین یکی از بدترین فصلهای تاریخ باشگاه باز هم لحظهای خاص برجای گذاشت که هنوز در یادها هست.
ایتوریاگا میگوید:” فتح لالیگا عملا غیرممکن است و بیشتر هواداران در حال حاضر از کسب سهمیه لیگ قهرمانان خوشحال خواهند شد. در لیگ قهرمانان هرگز نمیدانید که تا کجا پیش خواهید رفت. ممکن است مصدومیتهایی در پیش باشد. امسال ویروس کرونا را داریم، هر اتفاقی ممکن است رخ دهد. اما منطقیترین نتیجه این است که امسال، سال گذار است و سپس فصل بعد باید بتوانید با رئیس جدید، ایدههای جدید و تقریبا از صفر شروع کنید.”