بازخوانی رابطه به بنبست رسیده مسی و بارسا؛ این خانه سرد است!
هفتیک- شاید جام جهانی از لیونل مسی گریخته باشد اما او میتواند خودش را با 4 لیگ قهرمانان، 10 لالیگا، 6 کوپا دل ری، سه سوپرکاپ اروپا، سه جام جهانی باشگاهها و 8 سوپرکاپ اسپانیا تسلی ببخشد. در فهرست جوایز فردی نیز هیچکس توان رقابت با برنده 6 توپ طلا را ندارد.
مسی در همین ماه در چند مورد مقام اول را به خود اختصاص داد: او اولین بازیکنی است که در 16 فصل متوالی لیگ قهرمانان موفق به گلزنی شده و اولین بازیکنی است که در طول دوران حرفهایاش 1000 گل و پاس گل در کارنامهاش به ثبت رسانده است. او در ژوئن هفتصدمین گل دوران حرفهای خود را با یک پنالتی پاننکا برابر اتلتیکو مادرید به ثمر رساند.
اما علیرغم تمام قهرمانیها و دستاوردها، بزرگترین بازیکن تاریخ لالیگا- و همچنان بهترین بازیکن لالیگا در 33 سالگی- از باشگاهی که 20 ساله در آن بازی کرد چنان ناراضی است که در تابستان خواهان جدایی از آنها بود. و این خستگی و ناامیدی همچنان ادامه دارد. این موضوعی دردناک و پیچیده است. سرخیو بوسکتس، هافبک قدیمی بارسا، درباره شرایط کنونی این تیم گفت:” اگر بایستم و تمام نظرم را بگویم میتوانیم 5 یا 6 ساعت اینجا باشیم.”
مسی که معمولا بازیکن ساکتی است- خصوصا در محافل عمومی-به خوبی از چیزی که با صدای بلند مطرح کرد، آگاه است. “مسی گریه میکند اما نه به صورت علنی” تیتری است که بارها تکرار شده است. به نظر میرسد که او در سال 2020 از اعتماد به نفس و جسارت بیشتری برخوردار شده و به حدی آزار دیده که گاردش را در موقعیتهای بسیاری انداخته و نظراتی را به زبان آورده که باعث شده همه بدانند او دقیقا چه احساسی داشته است.
ریشه بیقراری عمیق مسی از سبک مدیریت بارسا در دوران حضور جوزپ ماریا بارتومئو، مدیر سابق این تیم، بود که – به همراه تمام اعضای هیئت مدیره – پس از نارضایتی فراوان در اواخر اکتبر استعفا داد. بیش از 20 هزار هوادار بارسا در ابتدای همان ماه بیانیهای را برای رفراندوم فوری درباره آینده او به امضا رساندند- رفراندومی که او بدون شک در آن شکست میخورد و تلاشش برای به تاخیر انداختن آن با شکست روبرو شد. بارتومئو در شب پیش از جداییاش در ادعایی عجیب اعلام کرد که ترک نوکمپ “هرگز از ذهنم عبور نکرده” اما بلافاصله نظرش را تغییر داده و این باشگاه را ترک کرد.
مسی که دیگر جوان بیتجربهای نیست- بلکه کاپیتان بارسلونا و آرژانتین است- به خوبی از موقعیتش آگاه است و از اعتراض به مدیرانش نمیترسد. او در ماه سپتامبر پس از شکست در نبرد حقوقی با بارسلونا، مدیریت بارتومئو را “فاجعه” خواند- و این اولین باری نبود که او به صورت علنی از مدیریت انتقاد میکرد. خروج مدیرعامل سابق بدون شک باعث خوشنودی او شد- اما برای تغییر نظرش کافی است؟ این موضوع هنوز مشخص نیست.
فورفورتو در بخشی از این مقاله با افرادی صحبت میکند که معروف یا ناشناخته در بطن ماجرا هستند. هرچقدر به باشگاه نزدیکتر شویم اسامی و شخصیتها محرمانهتر میشوند تا مشکلی برای آنها پیش نیاید. اما چیزی که بعضی از آنها آماده بودند تا بگویند ما را شگفتزده کرد.
وقتی پول از دست رفت
یک عضو حرفهای- نه بازیکن – که در دفاتر نوکمپ کار میکند به ما گفت:” وقتی مسی تصمیم گرفت بماند، ما بسیار ناراحت شدیم. همه همینطور بودند. ما میدانستیم که کاهش حقوق بسیاری صورت گرفته و برای پرداخت دستمزد مسی این مقدار باید بیشتر هم شود. من عاشق او و کاری که برای باشگاه و فوتبال کرده هستم اما بیشتر از آن، عاشق خانوادهام و کاری که باید داشته باشم، هستم.”
مسی بیشتر از یک بار این احساس را داشته که به عنوان شخصیت بد در سالی بد برای بارسلونا به تصویر کشیده شده است. او دو بار با کاهش دستمزدش اما با مبلغی بسیار کم موافقت کرد. تاثیر خورخه، پدرش، در تمام تصمیمات او از زمانیکه او برای زندگی به آرژانتین برگشته بسیار کمتر شده است. این اتفاق پس از مشکلاتی که او با دولت اسپانیا در سال 2013 بر سر تحقیقات پیرامون پرداخت مالیات داشت، رخ داد. با این حال هنوز هم این خورخه بود که صحبتهایی را با رسانهها مطرح کرده و سپس در فرودگاه بارسلونا سوار یک تاکسی شد تا به مشخص شدن آینده پسرش کمک کند؛ زمانیکه به نظر میرسید او آماده است تا در ماه آگوست به منچسترسیتی ملحق شود.
خورخه بیش از حد از پسرش که در غیاب او به شکل خوبی رشد کرد، مراقبت کرده است. مسی همیشه در کنار افراد مسنتر آرام بوده است- در واقع بعضی از بهترین دوستان او در نوکمپ بسیار از او بزرگتر بودند: دکو، رونالدینیو، ژوزه مانوئل پینتو. پهپه کاستا نزدیکترین دوست او است که از اعضای تدارکات بارسلوناست و در دهه 50 زندگیاش قرار دارد.
در مقابل وقتی بحث فوتبال به میان میآید، مسی از قدیم این احساس اعتماد به نفس و خودباوری را داشت که مسئولیت برخورد با مربیان و هدایت بحثها را بر عهده داشته باشد. او حتی بدون ژاوی، نیمار و آندرس اینیستا همچنان ستاره میدان باقی ماند. حتی زمانیکه این مثلث در کنار او بودند نیز اسطوره باشگاه یک سر و گردن از آنها بالاتر بود.
اما آن بازیکنان برتر کم کم از تیم جدا و کمرنگ شدند. وقتی لوییس سوارز، دوست خوب و همسایه او، در ماه سپتامبر به اتلتیکو مادرید پیوست، مسی از اینستاگرام، ابزار ارتباطی که جدیدا آن را ترجیح میدهد، استفاده کرد تا به تمجید از دوست جدا شدهاش بپردازد و نوشت:” حقت این نبود که بدین شکل تو را از باشگاه بیرون کنند. اما واقعیت این است که در این مقطع هیچ چیز دیگر من را شگفتزده نمیکند.”
از دست دادن سوارز که سومین گلزن برتر تاریخ کاتالانها بود و هنوز میتوانست گلهای خوبی به ثمر برساند هواداران را شگفتزده نکرد: او در نهایت نمیتوانست دوندگی لازم برای پرسینگ بارسلونا را داشته باشد. واگذاری او به اتلتیکو، یکی از رقبای بارسا در کورس قهرمانی، باعث شگفتی آنها شد- همانطور که رقم انتقال بسیار کم به اندازه 6 میلیون یورو نیز عجیب بود. دستمزد او به اندازهای زیاد بود که باشگاه فقط میخواست از شرش خلاص شود.
لئو و لوییس در دو سوی رودخانه پارانا در کشورهای همسایه آرژانتین و اروگوئه به دنیا آمدند و بزرگ شدند و در بیرون و درون زمین هم بسیار نزدیک بودند. آنها بین مدیترانه و تپههای پارک ملی کاستِلدِفلز در فاصله 20 مایلی جنوب بارسلونا با هم همسایه بودند. این خوش شانسی سوارز بود که مسی پیشنهاد داد که او باید در نقش مهاجم میانی بازی کند؛ پستی که او در آن درخشان ظاهر شد. همسران این دو نیز بسیار به هم نزدیک بودند و با هم به خریدهای طولانی در بارسلونا میرفتند.
جدایی سوارز و نحوه انجام آن- مهاجم سابق بارسلونا به جای مکالمه رو در رو در تماسی یک دقیقهای از سوی رونالد کومان، سرمربی جدید، متوجه شد که جایی در برنامههای او ندارد- بسیار به لئو ضربه زد. سوارز رفت و مسی ماند اما در حالیکه بیشتر هواداران بارسا از اسطورهشان حمایت کردند، سایرین معتقد بودند که واکنش احساسی او در شبکههای اجتماعی تفرقه افکن بوده است.
بازیکن آرژانتینی در دفاع از خود گفت:” من در لحظهای بسیار سخت حسی که داشتم را گفتم. درک میکنم که شاید مردم فکر کردند که من باید دهانم را ببندم یا از این موضوع عبور کنم، همان کاری که در مواقع دیگر انجام دادم اما در هفتههای اخیر موارد بسیاری به من ضربه زده و این سبک من در ابراز آن است. هرکس من را میشناسد میداند که من فقط برای پیروزی بازی میکنم و تمام تلاشم را در زمین میکنم. در تمام طول زندگی حرفهای من همینطور بودهام و تغییر نخواهد کرد. امروز من تعهدی کامل به این لباس و این لوگو دارم. این موضوع کاملا واضح است.”
با این حال این تعهد در ماه آگوست به هیچوجه واضح نبود- در عوض مسی خواهان ترک بارسلونا بود. او در ماه سپتامبر به تمرینات برگشت. یکی از منابع زمین تمرین به ما گفت:” در ابتدا با ناراحتی اما پس از چند جلسه، او به خوبی تمرین میکرد. انگیزه به او برگشته بود.”
جوردی کیسانو که خبرنگار بارسا در روزنامه ال پائیس است، شرح میدهد:” در نهایت این خوی جانوری او است- او بسیار جنگنده است. فقط میخواهد ببرد و ببرد و ببرد. اگر مانده پس باید قهرمان شود.” بیشتر ناراحتی مسی از علاقه او به حضور در تیمی جنگنده سرچشمه میگیرد. این بازیکن شخصا فصل گذشته تایید کرد که فکر نمیکرد بارسا توانایی قهرمانی در لالیگا یا لیگ قهرمانان را داشته باشد اما- علیرغم میل باطنیاش- به حضورش در باشگاه ادامه داد.
آیا لالیگا که در سوپرلیگ جهانی در زمینه تعداد تماشاگران با لیگ برتر در رقابت است و به دنبال حق پخش تلویزیونی است که زیربنای تمام کارها به شمار میرود از اینکه مسی هم مانند جدایی کریستیانو رونالدو از رئال مادرید از بارسلونا جدا شود میترسید؟
خاویر تباس، مدیر لالیگا، سیاستمدارانه به فورفورتو گفت:” ما نگران بودیم اما چندان جدی نبود. ما میخواهیم مسی با ما باشد- او بهترین بازیکن تاریخ فوتبال است و ما میخواهیم او در لالیگا به زندگی حرفهایاش پایان دهد. ما خوشحال هستیم که او با ما مانده و به کشور دیگری نرفته اما لالیگا هم از یک بازیکن بزرگتر است.” همینطور است اما جذابیت مسی نیز بسیار زیاد است. در واقع تباس خیالش از ادامه حضور او راحت شده است. اما اینکه این حضور تا چه زمانی ادامه دارد، همچنین یک راز باقی میماند.
فرناندو سانز، بازیکن سابق رئال مادرید و سفیر فعلی لالیگا، اضافه میکند:” از رونالد کومان خواسته شد تا تیم را کاملا عوض کند و او در حال انجام این کار است. او بار دیگر مسی را خوشحال و ارتباطش با تیم را ایجاد کرده است. این نکتهای کلیدی برای همه است: برای تیم، باشگاه و خصوصا برای مسی.”
بنابراین اگر سومین مربی بارسلونا در سال 2020 بتواند موفقیت را برای این تیم به ارمغان بیاورد، نگرانی مسی از بین خواهد رفت؟ همه چیز به همین سادگی نیست.
دوستی با منفعت
گلایههای مسی از بارسلونا بسیار است و به مدتها قبل برمیگردد. مشخص است که او انتظار دارد که حداقل کمی هزینه برای خریدهای جدید در ترکیب اصلی انجام شود. اسطوره بارسا در سال 2011 مدعی شد که باشگاه باید سرخیو آگوئرو، هموطنش، را به خدمت بگیرد چرا که او میدانست این مهاجم در آستانه ترک اتلتیکو مادرید است. آندونی سوبیسارتا، مدیر ورزشی و دروازهبان درخشان سابق تیم، توجهی به نظر او نکرد.
شاید کاتالانها در این مورد اشتباه کرده باشند اما درباره بررسی دوباره بازیکن پیشنهادی دیگری از سوی این بازیکن کار درستی انجام دادند: پسرخاله او، اهل روساریو و محصول سابق آکادمی جوانان نیوولز اولد بویز که امانوئل بیانکوچی نام داشت. این هافبک در سال 2008 به اروپا آمده بود اما موفقیت چندانی در مونیخ 1860 نداشت.
مسی از رفتاری که با برخی دیگر از دوستانش شد نیز ناراحت است- و این فقط مربوط به سوارز نیست. پینتو، دروازهبان تیم، در سال 2008 به بارسا پیوست و به دوستی خوب برای او تبدیل شد. او ذخیره ویکتور والدس بود و در آخرین فصل حضورش در بارسا یعنی 14-2013 در 26 بازی به میدان رفت اما در 38 سالگی قراردادش تمدید نشد. بنابراین مسی به شکل دیگری به دوستش کمک کرد. پینتو دستی در موسیقی داشت و به “مسی 10” راه پیدا کرد؛، محصولی از سیرک دو سولیل که توسط راکوتن منتشر شد؛ کمپانیای که یک فروشگاه آنلاین ژاپنی مانند آمازون است و در حال تهیه و انتشار کارهای متفاوتی بود و حامی مالی اصلی بارسا نیز هست.
بسیاری باور دارند که تاثیر مسی فراتر از تیم بود. فصل 14-2013 سالی بود که تاتا مارتینو، یکی دیگر از اهالی روساریو، هدایت تیم را بر عهده گرفت و جانشین تیتو ویلانووای بیمار شد. فرض همه بر این بود که لئو در این تصمیم تاثیر داشته اما در واقع یک مسی دیگر- خورخه- بود که این راه را هموار کرد. مارتینو به عنوان یک بازیکن (و بعدها مربی) قهرمان او در نیوولز اولد بویز بود اما مسی جونیور چندان بر این باور نبود و رابطه خوبی بین مربی بارسا و بازیکن برترش برقرار نشد. باشگاه دپارتمان علم ورزشی جذابی را برای کمک به بهبود عملکرد تیم به راه انداخته بود اما مارتینو پیش از آن ایدههای خودش را داشت- که در دهه 1980 در دوران بازیاش شکل گرفته بود-و از نظر مسی تاریخ مصرف گذشته بود. در نتیجه این مهاجم از جدایی او پس از یک فصل بدون جام چندان ناراضی نبود- هرچند انتخاب مارتینو به عنوان سرمربی تیم ملی آرژانتین ناراحتی بیشتری را به ارمغان آورد.
مسی سابقه زیادی در عدم سازش با مربیانش دارد. پپ گواردیولا بهترین آنها بود که در نهایت در سال 2012 خسته شده و از این تیم جدا شد. این مربی کاتالان گفت:” من جدا خواهم شد یا همه ما آسیب خواهیم دید.” همه بازیکنان به جز یک استثنای قابل توجه برای خداحافظی او حاضر شدند. بخشی از خستگی پپ مربوط به رابطه او با بازیکن اول تیمش بود که به تحریک جرارد پیکه، مدافع میانی، در آن مراسم حاضر نشد.
با این حال رابطه بین پپ و لئو بهتر شد و گواردیولا قطعا خواهان حضور او در منچسترسیتی در تابستان سال جاری بود. باشگاه هم علاقه بسیاری به خرید او داشت. سیتی مدتهاست شیفته مسی شده: در سال 2010 در پایان گفتگو با فورفورتو او علاقه داشت از ثروت جدید این باشگاه و نحوه پرداخت دستمزد بازیکنان سوال کند.
شاید گواردیولا از این بازیکن خسته شده بود اما لوئیس انریکه عملا با او درگیر شد. بازیکن آرژانتینی- که در شکست 0- 1 برابر رئال سوسیهداد در ژانویه 2015 پس از تعطیلات کریسمسش در آرژانتین نیمکت نشین شده بود- در درگیری ایجاد شده در زمین تمرین بارسلونا، توسط ژاوی از سرمربی فعلی تیم ملی اسپانیا جدا شد. این دو توافق کردند که این درگیری را همان جا دفن کنند و با بهترین توانشان با یکدیگر کار کنند. این درگیری باعث بهتر شدن شرایط هم شد چرا که بارسا موفق شد با مثلث مسی، نیمار و سوارز فاتح سه گانه شود.
جدایی نیمار در سال 2017 و پیوستن او به پاری سن ژرمن بیشتر به مسی ضربه زد. هیچکدام از بازیکنان بارسلونا خواهان جدایی او نبودند و وقتی شایعه احتمال بازگشت به گوش رسید، همگی خواهان بازگشتش بودند. او برنگشت و آنتوان گریزمان جانشین مهاجم برزیلی در ترکیب تیم شد. گریزمان پس از اعلام تصمیمش در تلویزیون در سال 2017 گزینه محبوبی در بارسا نبود. او در آن برنامه گفت که نمیخواهد به بارسلونا ملحق شود. او دستمزدش در اتلتیکو را دوبرابر کرد اما بارسا در حالی در سال 2019 بند فسخ او را پرداخت که این اتفاق علیرغم اطلاع این بازیکن- و نیمار- از بازگشت احتمالی نیمار بود. بارتومئو، مدیر باشگاه، پیش از این اعلام کرده بود که باشگاه علاقهای به خرید مهاجم فرانسوی ندارد و این در حالی بود که توافق پیش از آن انجام شده بود.
گریزمان یکی از چندین بازیکن گرانقیمتی بود که با 222 میلیون یورویی که بارسا از فروش نیمار به دست آورده بود، خریده شد و هنوز نتوانسته انتظارات را برآورده کند. ستاره سابق اتلتیکو بازیکنی عجیب در رختکن است و به نظر خودنما میرسد. مسی همچنان بدون شک مرد اول است. گریزمان، فیلیپه کوتینیو و عثمان دمبله همگی با رقم بیش از 100 میلیون یورو خریده شدند و دستمزدهای پرداختی از سوی این باشگاه در دنیای فوتبال در رده اول قرار دارد. درآمدها هم رشد کرد اما مدیران رقیب در خلوت درباره لافزنی بارسا که مدعی قرار گرفتن در صدر جدول درآمدها با یک میلیارد یورو است شک کنند. آنها چنان شگفتزده نشدند که باشگاه شایعه نیاز به وام بانک گلدمن سکز برای پرداخت دستمزدهایش در پاییز 2020 را تکذیب کرد.
در حالیکه مسی تقریبا با تمام مربیانش در نوکمپ درگیر شده، یکی از کسانی که کمترین مشکلات را با او داشت، ارنستو والورده بود. او در تمرینات چندان به جزییات نمیپرداخت و بیش از حد تاکتیکی نبود اما سرمربی سابق اتلتیک بیلبائو از فضای مثبتی که در تیمش وجود داشت راضی بود و در دو فصل اول حضورش موفق به فتح لالیگا شد. هواداران بارسا در سراسر جهان که در سالهای طلایی گواردیولا طرفدار این تیم شده بودند، شاید فکر میکردند این اتفاقی طبیعی است اما کاتالانها در فاصله سالهای 1974 تا 1991 تنها یک بار قهرمان اسپانیا شده بودند- تحت هدایت تری ونبلز انگلیسی در سال 1985.
والورده تیمی قهرمان ساخته بود و بابت تیزهوشی فنیاش مورد احترام قرار میگرفت. بارسا تحت هدایت او فراز و نشیبهای بسیاری داشت- حذف از لیگ قهرمانان در رم و لیورپول فاجعهبارترین آنها بودند- اما بازیکنان به درستی او ایمان داشتند. هیچکدام از بازیکنان- شامل مسی- از والورده انتقاد نمیکردند چون دوستش داشتند و به او احترام میگذاشتند؛ اما او اخراج شد.
فصل سیبزمینی و لکه
شکست برابر اتلتیکو در سوپرکاپ اسپانیا در عربستان سعودی همان چیزی بود که هیئت مدیره بارسلونا به آن نیاز داشت. وقتی اریک آبیدال، مدیر ورزشی تیم، مدعی شد که بازیکنان تمام توانشان را برای والورده به کار نگرفتند، آنها عصبانی شدند- خصوصا لیونل مسی که کاپیتان تیم بود.
آبیدال، مدافع سابق بارسا و تیم ملی فرانسه، که به کمپین انتخاب دوباره خوان لاپورتا، مدیرعامل سابق بارسا، پیوسته بود، حالا در موقعیت مدیریت ورزشی این تیم قرار داشت. او پیش از این به دوبی رفته و تمایلی به ترک آنجا نداشت اما برای بازگشت وسوسه شده بود. سایر گزینههای اصلی مانند یوردی کرویف این پست را رد کرده بودند چون آن را چندان باثبات نمیدانستند. بارتومئو میخواست دوستانش نزدیک و دشمنانش نزدیکتر باشند. آبیدال به عنوان یک هم تیمی سابق مورد احترام بود اما سپس مسائلی را درباره اخراج والورده مطرح کرد.
او که با بارسا دو بار فاتح لیگ قهرمانان شد، گفت:” بسیاری از بازیکنان علاقهای به کار کردن زیاد ندارند- مشکلی در ارتباطات داخلی وجود داشت. رابطه مربی و رختکن خوب بود اما مسائلی وجود داشت که به عنوان یک بازیکن سابق میتوانستم آنها را متوجه شوم.”مسی سریعا پاسخ او را داد. او در اینستاگرامش نوشت:” وقتی درباره بازیکنان حرف میزنی باید نام ببری چون اگر این کار را نکنی پرونده همه ما را لکهدار کردی و چیزهایی را مطرح کردی که واقعیتی ندارد.”
در آن زمان نبردی سه جانبه بین سه نفر از چهار فرد مهم در بارسلونا شکل گرفته بود و روزهای حضور آبیدال به شماره افتاده بود: شش ماه پس از آن در آگوست 2020 بود که او رفت. مسی، بوسکتس، پیکه و سرخی روبرتو، چهار کاپیتان بارسا، با مدیران دیدار کردند تا درباره مشکلاتشان در تیم و باشگاه حرف بزنند. مشخصا یک شکاف عمیق در اعتماد بین بازیکنان و هئیت مدیره ایجاد شده بود. ایوان راکیتیچ به محض اینکه متوجه شد بارسا قصد دارد پراخت دستمزد او را قطع کند با خاطری رنجیده گفت:” من یک کیسه سیب زمینی نیستم.” او احساس میکرد مانند یک کالا با او برخورد شده است و میخواست قراردادش را فسخ کند.
بارتومئو فاصلهاش را حفظ کرد. تنها مذاکره او برای تمدید قرارداد با مسی بود که تبدیل به ماجرایی شش ماهه شده بود. او حتی به شوخی به مالک یک باشگاه رقیب گفته بود که تمام کارش این است که برای بارسا درآمدزایی کند تا بتواند از پس پرداخت دستمزد مسی بربیاید. کسانی که به موقعیت واقف بودند مدعی شدند که مذاکرات بسیار کمی در این معاملهها انجام میشد: مسی درخواست مالیاش را مطرح میکرد و معمولا به آن میرسد چون اگر با او موافقت نمیشد، تهدید به جدایی میکرد. او چنان برای بارسلونا مهم بود که او و تیمش برای هیچ یک از سه تمدید قرارداد درخواست ندادند اما پس از اینکه پیشنهاد بهبود شرایط قرار از سوی باشگاه به آنها شد، آن را پذیرفتند.
با افزایش درآمد از پخش تلویزیونی، تبلیغات و پخش روزهای بازی، دستمزد مسی به نسبت افزایش درآمد باشگاه بالا رفت. با رونق گرفتن فوتبال، غاز و تخم طلاییاش به خوبی کار میکردند.
اما به سبکی که به شکلی نگرانکننده به یک روند دائمی تبدیل شده بود، باشگاه به صورت مدام دست به تحقیر خودش زد. بارسلونا شاید مثالی برای نحوه عملکرد باشگاه بر اساس درخواست هواداران باشد اما آنها همچنین یک ساختار بسیار سیاسی هستند – و همیشه امکان عدم هماهنگی در سیاستها پیش میآید. در ماه فوریه خبری در رادیوی اسایآر کاتالونیا منتشر شد که بارسا را متهم میکرد که مبلغی حدود یک میلیون یورو به کمپانی روابط عمومی I3 Ventures پرداخت کرده تا اکانتهای فیک بسازد و به حمایت از بارتومئو بپردازد. باشگاه در سال 2020 قرارداد خود در حالی با این شرکت فسخ کرد که اکانتهای مربوط به آنها با حمایت از مدیرعامل به لکهدار کردن نام بازیکنان مهم تیم- شامل مسی و پیکه- و همچنین کاندیداهای احتمالی آینده برای مدیرعاملی باشگاه پرداخته بودند. بارسا این موضوع که پشت توهین به ستارههای خودی بوده، رد کرد و یک گزارش مستقل فاش کرد که در این قرارداد هیچ بندی مربوط به “کمپین تخریب و افترا” علیه افراد وجود نداشته اما روابط عجیبِ فاش شده باعث ایجاد سوالات بیشتر شد.
بارتومئو در بخش مربوط به خود به مدیران زیردستش شک کرد که اطلاعات بیش از حد در اختیار رسانهها قرار میدهند و تغییرات خیلی زود اعمال شد. امیلی روسائود، معاون باشگاه، که گزینه جانشینی او بود، در حالی استعفا کرد که مدعی بود ” یک نفر (نه از اعضای هیئت مدیره) در حال دزدی از باشگاه است” و این موضوع مربوط به قرارداد شبکههای اجتماعی بود که بر اساس یک گزارش مستقل، باید چیزی حدود 120 تا 150 هزار یورو هزینه برمیداشت. بارسا تمام اتهامات را رد و تهدید کرد که “شکایت رسمی برای دفاع از شان باشگاه و کارکنانش انجام خواهد شد”. به گزارش منابع نزدیک، هیچ اقدامی انجام نشد. روسائود در مصاحبهای در ماه آگوست بارتومئو را “بسیار مرموز” توصیف کرده و گفت که او “به ما حقه زد”.
بارتومئو روایت خودش از این اتفاقات را برای مسی، پیکه و کیکه ستین، سرمربی جدید، شرح داد اما بازیکنان از عملکرد باشگاه ناراضی بودند و در پاسخ به توییت یک خبرنگار وابسته به هیئت مدیره از کلمه “عروسک خیمه شببازی” استفاده کردند. پیکه، مسی و سسک فابرگاس همگی در کلاس 1987 معروف بارسا بودند و به یکدیگر بسیار نزدیک هستند و یک گروه در واتساَپ نیز دارند.
ویکتور فونت، گزینه اصلی مدیریت آینده بارسا که قصد استخدام ژاوی به عنوان سرمربی را دارد، سومدیریت باشگاه را تقبیح کرده و اضافه کرد:” نتیجه آن خطر ورشکستگی اقتصادی و زوال اخلاقی است که در باشگاه شکل گرفته است. بازی به پایان رسیده است.”
ستین یکی از طرفداران یوهان کرویف و مردی که فلسفه فوتبالش با سینهچاکهای بارسا سازگاری داشت، به بازیکنان جوان فرصت بازی داد اما به دیوار قدرت بازیکنان برخورد کرد و نتوانست فوتبالی که میخواست را به نمایش بگذارد. ستین تا پایان فصل 20-2019 دوام آورد که با شکست تحقیرآمیز 2- 8 برابر بایرن مونیخ در یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان به پایان رسید. مسی با والورده بسیار راحتتر از جانشین او بود.
بارسلونا از نظر مالی پیش از تغییر زندگیها توسط ویروس کرونا نیز در خطر بود. بازسازی نوکمپ به تعویق افتاده است. پس از یک دهه دریافت بیشترین هزینه از تماشاگران برای تماشای بازی آنها در ورزشگاه 98 هزار نفری و استقبال از سالانه 1.5 میلیون نفر در موزه خود- 50 درصد بیشتر از موزه مشابه پیکاسو در کاتالونیا- حالا خزانه بارسا خالی است.
بازیکنان آنها در ماه آوریل با کاهش دستمزد بسیار زیادی تا 70 درصد موافقت کردند. آنها میدانستند که اگر این کار را نکنند شرایط خوب پیش نخواهد رفت و مشکلی با این کاهش نداشتند و حاضر به انجام کارهای بیشتر برای حمایت از افراد در شرایط بحرانی بودند. مسی میتوانست این اتفاق را بپذیرد؛ او بیشترین دستمزد را در دنیای فوتبال دارد و در صدر فهرست ثروتمندترین افراد فوربس به عنوان گرانقیمتترین ورزشکار در سال 2019 قرار گرفت. او از دستمزدها و درآمدهای تجاری حدود 127 میلیون دلار دریافت میکند و دستمزد سالانه او در حال حاضر بیش از 80 میلیون دلار است.
با این حال باشگاه یک بار دیگر ارتباطاتش را خراب کرد؛ بنابراین به نظر میرسید که باید برای کاهش دستمزد به بازیکنان فشار آورد. یک بار دیگر مسی از اینستاگرام استفاده کرد و مدعی شد که بازیکنان بارسا “شگفتزده” شدهاند که افراد داخل باشگاه به چنین موضوعی اشاره کردهاند.
او نوشت:” ما میخواهیم به وضوح بگوییم که میشود با کاهش دستمزدهایمان موافق بودهایم چرا که درک میکنیم این موقعیتی استثنایی است و ما اولین کسانی بودیم که همیشه به باشگاه نسبت به درخواستی که از ما داشته کمک کردهایم.”
بارتومئو تلاش کرد این آسیب را بازسازی کند. او در گفتگو با روزنامه کاتالان اسپورت تاکید کرد:” مسی از همان لحظه اول گفت که این کار باید انجام شود. این حرکتی بود که نشان دهنده تعهد آنها (بازیکنان) به باشگاه است. من میخواهم این موضوع نه یک اتفاق تحمیلی بلکه بر اساس توافق باشد.” این کافی نبود.
بورفکس چیست؟
شرایط بین دو طرف در این تابستان بسیار بدتر شد. پس از شکست وحشتناک 8-2 برابر بایرن مونیخ در لیگ قهرمانان، مسی تصمیمش را گرفت- او میخواست بارسلونا را ترک کند. در طول آن تحقیر در لیسبون، شانههای او افتاده و دستانش روی پایش بود- درست مانند تحقیر مشابه در لیگ قهرمانان برابر رم و لیورپول. مردی که همیشه در دیدارهای مهم فرشته نجات تیمش بود، نمیتوانست این کار را به تنهایی انجام دهد.
او دیگر خسته شده بود. خط حمله معروف بارسا دیگر کارآیی نداشت: آمار شوت ضعیف آنها در هر بازی فصل گذشته لیگ قهرمانان 11.2 بود که باعث شده بود در رده بیست و چهارم در بین 32 تیم حاضر قرار بگیرند.
حرکت بعدی مسی یاد دادن کلمه “بورفکس” به جهان بود (به طور خلاصه: سیستم پستی خاص و به روز اسپانیا). پیام او شامل نامه الزامآور قانونی بود که به باشگاه درباره تصمیمش درباره جدایی اطلاع میداد- و به بندی در قراردادش که در سال 2017 اشاره داشت که بنا بر آن میتوانست به صورت آزاد جدا شود. این نامه خیلی دیر رسید. بارسلونا حاضر به پذیرش این موضوع نشد و تاکید کرد که زمان نهایی برای فعال کردن این بند 10 ژوئن بوده و به او یادآوری کرد که بند فسخ او همچنان با رقم 700 میلیون یورو در دسترس است. اقدام قانونی انجام شد.
جیمی برنز، نویسنده کتاب معروف “بارسا” مدعی شد:” این داستانی درباره سیاست، پول و خودخواهی است- و داستانی شریف در دوران ویروس کرونا نیست که به خصومت بین باشگاه و بازیکن میپردازد. این نمایش خوبی در زمانیکه مردم نمیتوانستند به ورزشگاه بروند نبود.”
منتقدان مدعی بودند که مشاوره خوبی به مسی داده نشده و در عین حال افرادی که به موقعیت واقف بودند احساس میکردند که او قصد دارد با کارهایی مانند عدم حضور در تمرینات پس از موافقت نکردن باشگاه با جدایی او به صورت رایگان، حرفش را با زور به کرسی بنشاند. برنز اضافه میکند:” همه چیز یک آشفتگی و لجبازی بود. هیچ باشگاهی با توجه به پرونده حل نشده قانونی حاضر به اقدام جدی برای جذب مسی نبود چرا که هر دو طرف با هم مخالف بودند. اگر این موضوع به دادگاههای اسپانیا میکشید، یک روند آشفته و طولانی بود. از نظر سیاسی نیز همینطور بود چرا که بارسا و موقعیت کاتالان از نظر سیاسی بسیار جنجالی است. وقتی به کاندیداهای مدیریت بارسا نگاه میکنی به راحتی میتوانی بگویی کدام یک طرفدار استقلال است و کدام یک نیست. این موضوع هیچ ربطی به فوتبال ندارد.”
با این حال حق با بارسلونا بود: قرارداد، قرارداد است. باشگاه نیز به دلیل توافق بر سر بندی که به بهترین بازیکن جهان اجازه میداد به صورت رایگان این تیم را ترک کند، مورد انتقاد قرار گرفت هرچند این بند بر اساس این باور مورد توافق قرار گرفته بود که او هرگز تصمیمی برای جدایی نخواهد داشت. و عاشق زندگی در شهری بود که خانوادهاش در آن جا افتادهاند و فرزندانش در مدرسه انگلیسی زبان تحصیل میکنند (مدیریت مدرسه بر عهده مسی است و او خوشحال است که راگبی در آن بازی میشود).
بازیکنان بزرگسال بارسا میتوانستند ناراحتی و دلایل بازیکن آرژانتینی را درک کنند اما این به آن معنا نبود که از تصمیم او شگفتزده نشده باشند- و این شگفتی به شکل مثبتی نبود. همه از تصمیم او بابت جدایی و عدم حضورش در تمرینات و برای تستهای کرونا تعجب کرده بودند. حتی سوارز که برخورد خوبی با او نشده بود در این تمرینات و آزمایشات حاضر شد.
مسی به تایید این موضوع که اذیت شده ادامه داد. او تاکید کرد که تمام تلاشش را خواهد کرد اما هرگز نمیخواهد “علیه باشگاه زندگیاش” به دادگاه برود. اما او عمیقا ناخشنود بود. در همین حال علاقمندان به او در منچسترسیتی پیگیر شرایط بودند. چیکی بگیریستاین، مدیر فوتبال سیتی و مهاجم سابق بارسا، گفت:” اگر مسی تصمیم به جدایی از بارسلونا بگیرد، غیرممکنها ممکن میشوند. ما تمام گزینهها را باز میگذاریم.”
مانولو مارکز، مربی حرفهای یوفا که در سال 2017 هدایت لاس پالماس را در لالیگا بر عهده داشت، میگوید:” این موضوع لایههای بسیاری دارد. مسی از هیئت مدیره بارسلونا راضی نبود و این موضوع را پیش از طرح جدایی به صورت علنی مطرح کرد. من شکی ندارم که او با گواردیولا، بهترین مربیای که تحت هدایتش بازی کرده بود، صحبت کرد- اما او قرارداد دارد و قرارداد، قرارداد است.”
مسی همچنان تحت مراقبت پدرش و رودریگو، برادرش، قرار دارد. او اعتماد بیحد و مرزی به آنها دارد و هرگز از یک مدیر برنامه تراز اول استفاده نکرده اما همیشه باهوشترین افراد را در کنارش داشته است؟ افراد کمی که با شرایط آشنا هستند به این سوال پاسخ مثبت میدهند، هرچند پائو نگره – که زمانی در بارسا کار میکرد و بر سر مسائل حامیان مالی از نزدیک با مسی در ارتباط بود – مخالف است. او میگوید این بازیکن گرداننده باهوشتری است.
اما نظر این افراد وفادار در این موقعیت چه بود؛ کسانی که تصور میکند جدیترین حامیان مسی باشند؟ او هنوز مردی است که 80 درصد فروش پیراهنها به او تعلق دارد. جوردی کمپ که از روز تولدش در سال 1975 طرفدار بارسلونا بوده به فورفورتو میگوید:” نگران بودم که پسر 4 سالهام هرگز بازی مسی برای بارسلونا را از نزدیک نبیند.” اما حتی او باور دارد که مسی میتوانست رفتار بهتری داشته باشد.
کمپ میگوید:” مسی بزرگترین بازیکنی است که من دیدهام اما در عین حال که به خوبی خودش را در زمین ابراز میکند، در صحبت بیرون از زمین چندان راحت نیست. بورفکسی که فرستاد و اعلام کرد خواهان جدایی از بارساست بسیار سرد بود. او در یک حباب زندگی میکند. لهجه آرژانتینیاش هنوز بعد از 20 سال وجود دارد چون آرژانتینیهای اطرافش را گرفتهاند. او به زبان کاتالان صحبت نمیکند اما هیچکس کامل نیست. من هنوز او را کاتالان میدانم.”
یکی از مدیر برنامههای معروف فوتبال به فورفورتو میگوید:” مسی تاکتیک اشتباهی را انتخاب کرد. او کارتها را نگه داشت اما وقتی حاضر به حضور در تمرینات علیرغم قرارداد داشتن با باشگاه نشد، کار اشتباهی کرد. او دقیقا بر اساس خواست باشگاه و منتقدانش بازی کرد. هرچند بارسا رفتار خوبی با اسطورههایش ندارد.”
کومان فاتح
پس از اینکه باشگاه در ماه اکتبر اعلام کرد که ضرر 97 میلیون یورویی در فصل 20- 2019 داشته- و جمع بدهیهایش به 488 میلیون یورو رسیده- کاهش بیشتر دستمزدها در بین تمام کارمندان باشگاه شامل اعضای تیم اول در دستور کار قرار گرفت. مارکا، روزنامه منتشر شده در مادرید، فاش کرد که بیشتر بازیکنان این بار حاضر به امضای قرارداد نشدهاند و در عین حال حاضر به تمدید قرارداد با اعضای مدیریت فعلی باشگاه نیستند.
علیرغم نمایش واضح اتحاد و انسجام، پیکه، فرانکی دی یونگ، مارک آندره ترشتگن و کلمنت لنگله قراردادهای جدیدی را امضا کردند. بار دیگر بازیکنان بارسا شخصیت بد شدند و روزنامه مادریدی طبیعتا باعث ایجاد شکاف در رختکن شد. در واقع اینطور نبود- تنها نظرات مختلف و دو گروه وجود داشتند: بازیکنان قدرتمندی مانند جوردی آلبا، بوسکتس و مسی به علاوه بازیکنان جوانتر که دوست داشتند توجه مهاجم افسانهای تیمشان را جلب کنند.
رونالد کومان، قهرمان بارسا و کسی که گل اولین قهرمان اروپایی آنها در سال 1992 در ومبلی را به ثمر رساند، به عنوان نیرویی قدرتمند به میدان آمد. هئیت مدیره خواهان همکاری او برای کمک در موقعیت دشوار متقاعد کردن تیم برای کاهش شدید دستمزدها بودند. بارسلونا فروش بسیاری داشت و چهار بازیکن تراز اول به صورت رایگان یا با قیمت بسیار کم از این تیم جدا شدند. راکیتیچ با 1.5 میلیون یورو به سویا برگشت، رافینیا به صورت رایگان به پیاسجی پیوست، آرتورو ویدال به اینتر و سوارز به اتلتیکو رفتند. این چهار بازیکن حدود 77 میلیون یورو از دستمزد سالانه باشگاه کم کردند و با جدایی سه بازیکن از 5 بازیکن مسن باشگاه، میانگین سنی این تیم پس از سالها رو به کاهش رفت.
کومان در اکتبر گفت:” باشگاه احساس میکرد که ما نیاز به بازسازی داریم و شما میتوانید حالا این را در تیم ببینید. آنسو فاتی 18 ساله است. ما پدری 17 ساله را داریم. رونالدو آرائوخو 21 ساله است. فرانسیسکو ترینکائو تنها 20 سال دارد. و سرجینو دِست فقط 19 ساله است. آنها بازیکنانی برای آینده هستند.”
مسی بازیکنان جوانی که در کنار او بازی و تمام تلاششان را میکنند، دوست دارد: فاتی (بهترین بازیکن ماه سپتامبر لالیگا)، دِست (بهترین بازیکن بارسا در شکست 1- 3 در الکلاسیکو در اکتبر)، پدری و دی یونگ. با این حال رابطه او با گریزمان و دمبله هنوز پیچیده است. هردوی آنها بسیار با استعداد هستند اما در نوکمپ از ثبات کافی برخوردار نبودند. آنها نمونه بارزی از خط مشی نامشخص جذب بازیکن بودند که حاصل تغییرات بسیار در مربیان و مدیران است.
بارسا علاوهبر غفلت از لاماسیا به بسیاری از بهترین استعدادهایش اجازه جدایی داد. برای مثال اریک گارسیا در بین موجی که باعث نگرانی تیمهای برتر اسپانیایی شده بود به منچسترسیتی پیوست: با مبلغی که سایرین حاضر به پرداخت آن برای استعدادهای جوان هستند. آداما ترائوره، وینگر ولوز، در سال 2015 به این دلیل از بارسا جدا شد که زمان کافی برای حضور در میدان از سوی لوییس انریکه نداشت- مردی که حالا در تیم ملی اسپانیا از او استفاده میکند.
کومان نشانههایی از والورده را در خود دارد اما مربی هلندی درخواست و توقعات خودش را دارد. مورگان اشنایدرلین که در ساوتهمپتون و اورتون با او کار کرده میگوید:” او در تمرینات کاملا آرام است و اعتماد به نفس بسیاری به بازیکنان میدهد. او به شما میگوید برای کسب تجربه باید امتحان کنید- او مربی واقعا خوبی است.” اما حالا کومان از آنها میخواهد همانطور که بازی میکنند تمرین کنند- این اولین بار برای مسی است.
با این حال کومان در بارسلونا شانس دارد چون هواداران فوتبال به اندازه دمدمی مزاج بودنشان، وفادار هم هستند. در آغاز فصل 18 – 2017 و پس از جدایی نیمار، درخواستهایی برای تغییرات مدیریت به گوش میرسید و هواداران از آن حمایت میکردند. آنها پس از 9 پیروزی پیاپی ساکت شدند. بارتومئو از یک جهت از شیوع ویروس کرونا خوش شانس بود – اینکه هیچ هواداری در ورزشگاه نبود که به او توهین کند.
کمپ تایید کرد:” آنها میتوانستند رفتار بسیار بدی با او داشته باشند. من او و هیئت مدیرهاش را مقصر صددرصدی داستان مسی میدانم. آنها هرچیزی که توسط لاپورتا، گواردیولا و یوهان کرویف ساخته شده بود، ویران کردند. او لاماسیا را نابود کرد و در 5 سال 4 مدیر فنی داشت. آنها مبلغ سرسامآوری برای بازیکنان هزینه کردند. من درک میکنم که چرا مسی میخواست از این آشفتگی دور شود.”
کارلوس توسکتس تا زمان برگزاری انتخابات و تعیین جانشین بارتومئو، هدایت بارسلونا را بر عهده دارد. ویکتور فونت گزینه اصلی است اما لاپورتا نیز با جوردی فار، تونی فریشا و لوییس فرناندز رقابت میکند. هرکس که برنده این رقابت شود با کاری دلهرهآور و دشوار روبرو خواهد بود.
بارسلونا فصل 21- 2020 را نیز در زمین به خوبی آغاز نکرده است. مسی در 5 بازی نتوانست در جریان بازی گلزنی کند و شکست خانگی برابر رئال مادرید به این معنا بود که بارسا در 6 بازی گذشته تنها یک بار در خانه برابر حریف قدیمی پیروز شده است. کومان پیش از آن بازی و پیش از شکست فاجعه بار برابر ختافه حتی مدعی شد که عملکرد مسی “میتواند بهتر باشد”. هیچ نشانهای از این که شرایط بهتر شود وجود ندارد…
با این حال این عصبانیت مانند فریادهای همیشگی هواداران بارسا میتواند فروکش کرده و آرام شود. این همچنین باعث ایجاد تغییر در احتمال حضور یا جدایی مسی میشود- احتمالا به محض رسیدن ژانویه 2021. او از آن زمان میتواند حداقل با سایر باشگاهها صحبت کند و جادوی هجوم منچسترسیتی برای جذب او از همین حالا آغاز شده است- در واقع آنها جز معدود تیمهایی هستند که توان مالی جذب او را دارند. عمر برادا، مدیر اجرایی سیتی، در گفتگو با منچستر ایونینگ نیوز تایید کرد که:” من فکر میکنم هر باشگاهی در دنیا دوست دارد احتمال حضور این بازیکن در تیمش را بررسی کند. او احتمالا یک استثنا در سرمایهگذاری بالقوه ماست… اما برنامه ما با تیم فعلی انجام شده و این باعث بررسی موقعیتهایی که داریم خواهد شد.”
همانطور که یک مدیر برنامه شناخته شده به فورفورتو میگوید:” مدیرعامل میدانست که او خواهد رفت- اگر آخرین کارش فروش مسی بود، میتوانست بگوید که بهترین بازی را در طول سالها از او گرفت و سپس با فروش او پولی هنگفت را برای کمک به شرایط مالی فراهم کرد.”
برنز اضافه میکند:” چیزی که شما به صورت علنی در بارسا میبینید و چیزی که در پشت صحنه میبینید، بسیار متفاوت است. شما در محافل عمومی یک مدیرعامل را میبینید که برابر 20 هزار هواداری قرار دارد که هیچ اعتمادی به او ندارند- یک رقم قابل توجه. مشکل هرکس که مدیریت بارسلونا را بر عهده بگیرد این است که یک سیاه چاله بزرگ در مسائل مالی وجود دارد. مشکلات عمیق هستند و این جامی زهرآلود برای هرکسی است که با این شرایط مالی مدیریت باشگاه را بپذیرد-خصوصا در دوران ویروس کرونا.
سپس مسئله مسی وجود دارد که 33 ساله است و دیگر مانند قبل در بالاترین سطح بازی نمیکند. یکی از بزرگترین مشکلات باشگاه این است که بارسا برای پیر شدن مسی آماده نشده است. آنها به آینده با نیمار امید داشتند و دست از سرمایهگذاری و پرورش استعداد در لاماسیا که پایه موفقیت کرویف و پپ بود کشیدند. هیچکس نفهمید که گریزمان چطور باید با مسی سازگار شود. چیزی که برای همه بهتر بود این اتفاق بود که مسی و باشگاه دور از دادگاه توافق کنند که او را به چه تیمی بفروشند و پولی که نیاز دارند، دریافت کنند.” این اتفاق هنوز میتواند رخ دهد. بارسلونا و مسی در ازدواجی هستند که عشق مدتها پیش از آن رخت بربسته است- و یک تیم به صورت خاص بیصبرانه در انتظار است تا بتواند او را از آن خود کند.