چگونه آژاکسِ تنهاخ بار دیگر اوج گرفت
هفتیک- تساوی بدون گل آژاکس در هراکلس پایانی بیش از حد معمولی برای ماهی سرشار از گل و لذت بود.
دو پیروزی متوالی قدرتمندانه- برد تاریخی 0-5 برابر پیاسوی آیندهوون در اردیویسه، پنج روز پس از درهم کوبیدن 4-0 بروسیا دورتموند در لیگ قهرمانان- باعث شد که دنبال کنندگان دور و نزدیک از فوتبال هجومی جذاب آنها به وجد بیایند اما نمایش ساده روز شنبه باعث شد که توجه بیشتری به جنبه دستکم گرفته شده درخشش این تیم جلب شود.
آژاکس صرفا با راحتی در حد و اندازههای عادتهای خونسردانه معروف شهر آمستردام گلزنی نمیکند. آنها در دفاع نیز از ثبات و عزمی جزم برخوردار هستند که شاید بسیاری انتظار مواجهه با چنین اتفاقی را در شمال ایتالیا داشته باشند. این تعادل شناور است که آنها را به چنین تیم هیجانانگیز و موردی قابل مطالعه در حرکات تیمی خصوصا در نیمه زمین حریف تبدیل کرده است. اریک تنهاخ، سرمربی این تیم، درباره نسخه خودش از توتال فوتبال گفته “همه حمله میکنند، همه دفاع میکنند”.
سفر آخر هفته به هراکلس با چهارمین کلینشیت موفق خارج از خانه در این فصل اردیویسه همراه بود و یازدهمین بازی در 15 بازی آنها در تمامی رقابتها به حساب میآمد که بدون گل خورده برای آژاکس به پایان رسید. روزنامه هلندی BN DeStem نوشت:” دفاع رسوخناپذیر آنها جذابیت خاصی برای علاقمندان کلینشیت دارد. آژاکس در این قرن به ندرت عملکرد بهتری در دفاع داشته است.”
شاید این اغراق نباشد. شاگردان تنهاخ مطمئنا در دوران چهار ساله حضور او وقتی توپ را در اختیار نداشتند تا این حد مستحکم به نظر نمیرسیدند؛ این در حالی است که این دوره چهار ساله بسیار جذاب بوده و موفقیت داخلی را با ظهور دوباره درخشانی در سطح بینالمللی پیوند زده است. آژاکس در حالی در فصل 19-2018 چند ثانیه تا رسیدن به فینال لیگ قهرمانان فاصله داشت که از فصل 06-2005 به بعد نتوانسته بود از مرحله گروهی برترین رقابت باشگاهی اروپا صعود کند.
پیروزی خارج از خانه برابر دورتموند در روز چهارشنبه برای صعود دوباره آنها به مرحله بعدی در فاصله دو بازی تا پایان مرحله گروهی کافی است (توضیح مترجم: اژاکس در دیدار برگشت هم موفق شد 3-1 دورتموند را از پیش رو بردارد).
تنهاخ تصاویری از برترین مربیان آژاکس را در دفترش قرار داده است. رینوس میشل، یوهان کرویف و لویی فنخال– پدران بنیانگذار مکتب فوتبالی که به کمک مریدانش در میلان، بارسلونا، اشتوتگارت و ماینتس جهان را به تسخیر درآورد. اما برعکس مربیان سابق متولد آمستردام که نیمه خدایان سرمربیگری فوتبال هلند بودند، تنهاخ اهل شهر هاکسبرخن است که مرز مشترکی با آلمان دارد.
این مدافع میانی سابق باشگاه افسی توئنته و چند باشگاه میانه جدولی دیگر در اردیویسه در سن 32 سالگی بازنشسته شد و چهار سال پیش بود که پس از دوران موفقیتآمیز حضور در شهر محل تولدش با تیم اوترخت و دو سال تجربه هدایت تیم B بایرن مونیخ، به آژاکس آمد. بخشی از رسانههای پایتخت و هواداران به تمسخرِ ریشه شرقی او پرداختند و بدبینیهایی شکل گرفت.
باربارا بارِند، خبرنگار فوتبالی، به اتلتیک میگوید:” اما تنهاخ به سادگی تمامی این رفتارها را نادیده گرفت. او از آن دست مردانی است که هیچ توجهی به این که دیگران ممکن است چه فکری دربارهاش بکنند ندارد.”
تنهاخ هفته گذشته هانس کرای جونیور، همتیمی سابقش در خرفشاپ، را برای تجدید دیدار فراخواند و بارند همین اقدام را مثالی از رفتار خونسردانه و از سر بیاعتنایی او میداند. تنهاخ نمیدانست زمانی با کرای جونیور تماس گرفته که او به عنوان مفسر در برنامه فوتبالی ورونیکا اینساید روی آنتن زنده است- این که کرای صدای او را به صورت زنده روی اسپیکر گذاشت نیز اهمیتی برایش نداشت.
مربی آزاکس با خنده بسیار گفت:” ببخشید، من هیچوقت این برنامه را تماشا نمیکنم.”
ماتیاس سامر، مدیر ورزشی سابق بایرن، فکر میکرد تنهاخ از نظر فوتبالی “ترکیبی بین آلمانی و هلندی” است- یک مربی متعهد به فوتبال زیبا اما در عین حال سختگیر و ثابت قدم. با تماشای تمرینات پپ گواردیولا در مونیخ در دو فصلی که در بایرن همکار بودند، تنهاخ تحت تاثیر شیوه او در کنترل تمایلات فردی هنرمندان تکرویی مانند فرانک ریبری و آرین روبن قرار گرفت که باعث میشد آنها بدون دور شدن از مهارتهای خلاقانهشان به برنامه بازی با جزئیات بالا پایبند بمانند.
تنهاخ در سال 2019 به روزنامه مونیخی زوددویچه سایتونگ گفت:” پپ یک پیشرو بود، او فوتبال را در آلمان تغییر داد. من تقریبا تمامی جلسات تمرینی او را تماشا میکردم. چیزهای بسیاری از او در زمینه روشهایش یاد گرفتم- چگونگی انتقال فلسفهاش به زمین، بازیسازی، تغییر فاز، حمله، او برای هر چیزی تمریناتی داشت. گاهی به صورت گروهی، گاهی با تمامی اعضای تیم، گاهی با یک بازیکن. همه چیز به شکلی باورنکردنی با جزییات تمام برنامهریزی شده بود.”
تنهاخ از زمان پیوستن به آژاکس در دسامبر 2017 طرحی مشابه را به اجرا گذاشته، هرچند با بازیکنانی که استعداد کمتری دارند.
او توانسته با تبدیل کردن افراد به جزئی از گروهی کارآمد که در نزدیکی هم بازی میکنند و مانند گله توپ را دنبال میکنند تا در فاصله سه ثانیه پس از دست دادنش، بار دیگر آن را در اختیار داشته باشند، بهترین بازی ممکن را از آنها بگیرد. حکیم زیاش (چلسی)، دونی فن ده بیک (منچستریونایتد)، فرانکی دییونگ (بارسلونا)، کاسپر دالبرگ ( نیس) و کویینسی پرومس (اسپارتاک مسکو) پس از ترک آمستردام دیگر مانند قبل نشدند؛ این موضوع درباره ماتیس دلیخت در خط دفاعی یوونتوس هم صادق است.
تنهاخ اخیرا گفت که بایرن پس از دوران حضورش در مونیخ به باشگاه محبوبش تبدیل شده و چنین اظهارنظری این سوال را مطرح میکند که چرا او به این تیم بازنگشته است. مدیران ارشد بایرن پیش از انتخاب نیکو کوواچ در بهار 2018 و بار دیگر پس از اخراخ این مربی کروات 18 ماه بعد به او فکر کردند اما شکافی در اعضای هیئت مدیره وجود داشت. بعضی از آنها تنهاخ را به عنوان جانشین اصلی گواردیولا و گزینهای عالی برای سبک بایرن میشناختند اما دیگران از این که او کاریزمای کافی و شخصیت مورد نیاز برای کنترل رختکن را داشته باشد، مطمئن نبودند. اگر هر زمان دوران حضور یولیان ناگلزمان روی نیمکت آلیانس آرهنا به پایان برسد، او بدون شک نفر اول در فهرست این باشگاه است.
یکی از مقامات سابق بایرن درباره این مربی 51 ساله هلندی میگوید:” هرگز هیچ تردیدی درباره مهارت مربیگری او وجود نداشت اما زمان برای انجام این کار مناسب نبود. من باور دارم که او روزی به رویای بزرگش رسیده و به عنوان سرمربی برمیگردد.” هرچند اول رویاهای دیگری هستند که باید به آنها فکر کرد.
تنهاخ گفته:” تمامی مربیان یک چیز میخواهند: داشتن تیمی که 20 سال بعد به خاطر آورده شود. این کار تنها با به کارگیری یک فلسفه ممکن است، مانند کاری که میشل، کرویف و فنخال انجام دادند.”
انجام چنین کاری برای یک مربی در دنیای پس از قانون بوسمن که تحت سلطه لیگ برتر و چندین باشگاهی قرار گرفته که به حدی بزرگ شدهاند که شکست دادنشان غیرممکن به نظر میرسد، 10 برابر سختتر است اما آژاکس در فصل 19-2018 نشان داد که میتواند رقابت کند و در آستانه تکرار این اتفاق است. تفاضل گل آنها در اردیویسه (37 گل زده و دو گل خورده پس از 11 بازی، 10 تا بهتر از برترین تیم رده دومی در هر دو زمینه) بهترین آمار آنها از سال 1995 است- این سال برحسب اتفاق دوران اوج حضور فن خال و زمانی بود که آژاکس آخرین قهرمانیاش در اروپا را جشن گرفت.
بله، آنها در هلند بازی میکنند و گروه آنها در لیگ قهرمانان شامل اسپورتینگ لیسبون و بشیکتاش است که چندان قوی نیستند. اما آنها در تمامی زمینهها واقعا خوب هستند و امتیازشان در ردهبندی ClubElo نیز نشانگر همین موضوع است.
این مدل بر اساس کسب امتیاز تیمها به همان شیوه بازی عادی است اما برای غلبه بر تیمهای دشوارتر امتیاز بیشتری میگیرند و برای پیروزی برابر حریفان آسانتر امتیاز کمتری دریافت میکنند. جدول زیر نشان دهنده تغییر جایگاه باشگاه آژاکس در جدول ClubElo در پنج سال گذشته است.
امتیاز آنها در حال حاضر نزدیک به بالاترین رتبه در چند سال اخیر است که در سال 2019 به دست آمده- زمانی که آنها عملکردی عالی در لیگ قهرمانان داشتند، رئال مادرید و یوونتوس را در مرحله حذفی شکست دادند و نمایشی خیرهکننده در دیدار نیمهنهایی برابر تاتنهام ارائه کردند. برای درک بهتر موضوع باید بدانید که آژاکس در حال حاضر تیم نهم در ردهبندی بهترین تیمهای فوتبال اروپا است. امتیاز فعلی آنها (1876) در ClubElo که باعث شده که بین منچستریونایتد و اتلتیکو مادرید قرار بگیرند، بالاتر از میانگین 1800 برای تیمی باکیفیت در لیگ قهرمانان به حساب میآید.
خواهان آمار بیشتری هستید؟ مشکلی نیست. آنها رتبه دوم بالاترین گلهای مورد انتظار را در لیگ قهرمانان 22-2021 به خود اختصاص دادهاند (8.8 و پشت سر منچسترسیتی با 9.2). آنها با میانگین 74 درصد مالکیت توپ در یک سوم پایانی زمین، تیمها را تحت سلطه خود در میآورند- که در این زمینه هم بعد از چلسی با 83 درصد، در رده دوم بهترینها قرار دارند. پرسینگ آنها رتبه دوم مشترک موثرترین پرسینگ را با لیورپول و پس از چلسی به دست آورده است. آنها تنها اجازه ارسال هشت پاس را به حریفان پیش از اولین اقدام دفاعی میدهند- نیم پاس بیشتر از تیم توماس توخل که مدافع عنوان قهرمانی است. تعداد 23 بازپسگیری توپ آنها در جلوی زمین- پس گرفتن مالکیت توپ در فاصله 40 متری دروازه حریف- به طور مشترک با چلسی در رده اول قرار دارد. و بازیکنان آژاکس 66 پاس در محوطه جریمه دیگر تیمها به یکدیگر دادهاند که بیشتر از هر تیم دیگری در این تورنمنت است.
تماشای بازی تیم تنهاخ به قدری لذتبخش است که سنتگراها تصمیم گرفتند از فاصله او از سیستم 3-3-4 مقدس باشگاه چشمپوشی کنند. او در فاصله سالهای 2015 تا 2017 در اوترخت، استفاده از پنج بازیکن در خط دفاعی و ساختار الماسی در خط میانی را امتحان کرد و تیم آژاکس امروز بیشتر آرایشی شبیه به 1-3-2-4 را به کار میگیرد. بیشتر تاکید او به جای مالکیت توپ، بر بازی مستقیم و سرعت است. پییتر زوارت، خبرنگار هلندی، میگوید:” او آژاکس را به دوران مدرن آورده است. حالا تغییرپذیری بیشتر، تعصب عقیده کمتر و محصول نهایی بیشتری وجود دارد.”
تنهاخ موافق است. او درباره این باشگاه آمستردامی گفت:” فوتبال در اینجا به سکون رسیده بود. و سادهلوحانه بود! ما فوتبال مالکانه بازی میکردیم- فوتبال مالکانه برای داشتن مالکیت توپ. ما میگفتیم 0-2 باختیم اما 55 درصد مالکیت توپ داشتیم، چطور چنین چیزی رخ داد؟ من میگویم البته که مالکیت توپ را میخواهم اما در نیمه زمین حریف و در یک سوم پایانی. من مالکیت توپ را برای ضربه زدن به حریف میخواهم.”
دو سال و نیم پس از فروپاشی دقیقه آخری در دیدار برگشت نیمهنهایی برابر تاتنهام که باعث شد آنها رویارویی با لیورپول در فینال مادرید را از دست بدهند، تماشای این موضوع آموزنده است که از بین این دو تیم، باشگاهی که تمامی بازیکنان برترش در آن فصل را فروخته و گردش مالیاش از نوریچ سیتی در چمپیونشیپ فصل گذشته کمتر است- به طور دقیق رقم ناچیز و تحت تاثیر پاندمی 125 میلیون یورویی – در حال درخشش است و تاتنهام رو به افول قرار دارد.
با تمام تحول اجباری که پس از درخشش آژاکس در فصل 19-2018 و ارائه فوتبالی جذاب در سطح بینالمللی رخ داد، آنها اساسا هیچ چیزی را تغییر ندادهاند: نه مربی، نه استراتژی و نه روحیه و ویژگی شخصیتی.
جای استعدادهای جوان و بومی قبلی را استعدادهای جوان و بومی جدید مانند رایان خرافنبرخ، یورین تیمبر و دفین رنس گرفتند که با یافتههایی هوشمندانه از آمریکای جنوبی (وینگر برزیلی به نام آنتونی) و سایر کشورها به همراه چند بازیکن باتجربهتر تکمیل شدند.
جدیدترین بازیکن باتجربه که واقعا تاثیرگذار ظاهر شده، استیون برگهاوس است؛ مهاجم کناری 29 ساله تیم ملی هلند که به عنوان شماره 10 هم بازی میکند. انتقال 5.5 میلیون یورویی او از فاینورد، تیم رقیب، اقدامی بسیار حساس و مهم بود که خشمی شدید برای هوادارن حریف ایجاد کرده و باعث استفاده از بنری یهودستیزانه هم شد، اما مطمئنا ارزش این دردسر را داشت: قدرت رهبری او به عنوان یکی از عوامل اصلی فصل درخشان آژاکس شناخته میشود. تنهاخ همچنین بسیار از قدرت و جسارتی که با حضور آنتونی به تیم اضافه شد، تعریف میکند. چنین ترکیبی از شخصیتهای متفاوت، تجربه و واکنشهاست که این تیم بسیار جوان را به عنوان واحدی یکسان شکل داده است.
این ایده کاملا متعادلِ نقل و انتقالاتی به پیش از دوران تنهاخ برمیگردد. مارک اوورمارس، مدیر فوتبال این باشگاه، از سال 2012 در این سمت حضور داشته و چند سال پیش متوجه شد که اگر آژاکس میخواهد قهرمانیهایی را به دست آورده و خودش را در سطح اروپا مطرح کند، نمیتواند صرفا به خرید بازیکنان جوان و بازی با آنها تکیه کند. این باشگاه شروع به یافتن بازیکنانی چون دوشان تادیچ از ساوتهمپتون یا سباستین آلر، مهاجم سابق وستهام، کرد- بازیکنانی که پتانسیلشان دستکم گرفته شده یا در باشگاههای قبلی به درستی از آن استفاده نشده بود.
موفقیت ورزشی و فروش بازیکنان ارزشمند از آن زمان به آژاکس این توانایی را داد که بعضی از بازیکنانش را کمی بیشتر حفظ کند و خریدهای گرانقیمتتری را هدف بگیرد. پس از حضور در نیمهنهایی لیگ قهرمانان فصل 19-2018، آنها 361 میلیون یورو از فروش بازیکنان دریافت کرده و کمتر از نصف آن (141 میلیون یورو) را برای خرید بازیکن هزینه کردند اما کیفیت کلی تیم هنوز با آنها برابر است و شاید حتی بهتر هم باشد. برای مثال، تاتنهام به عنوان رقیب آنها در آن دیدار نیمهنهایی در همین بازه زمانی مبلغی در حدود 325 میلیون یورو برای خرید بازیکنان پرداخت کرده که سه برابر فروش این تیم (110 میلیون یورو) بوده است.
با حضور اوورمارس و ادوین فن درسار در سمت مدیر اجرایی، آژاکس در کنار بایرن باشگاهی تراز اول است که بازیکنان سابقش در پستهای کلیدی آن قرار دارند. این میزان از دانش فوتبالی نمیتواند نقش سنگری را در برابر پویایی بازار فوتبال جهانی ایفا کند اما حداقل این اطمینان را حاصل میکند که آژاکس بیشترین درآمد را از تیمهای ثروتمند سایر لیگها خواهد داشت.
آژاکس در آستانه گسترش کمپ باشگاه و ساختن ورزشگاهی جدید برای تیمهای زنان و جوانان در نزدیکی ورزشگاه 55 هزار نفری یوهان کرویف آرناست تا جایگاهش به عنوان بهترین تیم در زمینه پرورش بازیکن را ارتقا ببخشد. مرکز بینالمللی برای مطالعات ورزشی اخیرا اعلام کرد که آژاکس در صدر جدول سازندهترین باشگاهها در بین 31 لیگ اروپایی قرار دارد که 81 بازیکن فعال را پرورش داده است.
فروش تعدادی از بازیکنان بسیار مستعد به علاوه یک یا دو ستاره به دلیل ارزش پایین حق پخش تلویزیونی اردیویسه اجتنابناپذیر است. ارزش حق پخش سالانه این لیگ کمتر از 100 میلیون یورو است- این مبلغ برای آژاکس نیست، بلکه برای کل لیگ است.
اما این آمدن و رفتنها هم تا حدی دورهای شده، چرا که فصلهای خوب منجر به جدایی نامهای بزرگ میشود و این اتفاق در فصلهایی با موفقیت کمتر رخ نمیدهد چون بازیکنان این تیم چندان مطرح نمیشود.
زوارت، خبرنگار هلندی، به این نکته اشاره میکند که پس از فصل 18-2017 که یک سال پیش از موفقیت در مادرید و تورین در لیگ قهرمانان بود، آنها قهرمان لیگ داخلی نشدند و در نتیجه فقط جاستین کلایورت را از دست دادند. او میگوید:” این تابستان هم همینطور شد. آنها هیچ عضوی از ترکیب اصلی یا بازیکنان مهم را به دلیل تاثیر ویروس کرونا روی بازار از دست نداد و همین به آنها اجازه داد تا ساختار بهتری را روی این پایه پیش ببرند.”
اگر شرایط همانطور که تا به حال پیش رفته ادامه پیدا کند، سال 2022 شاهد غافلگیر شدن یک یا دو باشگاه بزرگ دیگر از سوی آنها خواهد بود و این باشگاهها نیز با هزینه بستههای اسکناس 500 یورویی برای خرید بازیکنانی که در این پیروزیها نقش داشتند، به این اتفاق واکنش نشان خواهند داد. هرچه آژاکس بهتر بازی کند، شانس فروپاشیاش بیشتر خواهد شد.
هرچند تا زمانی که فن در سار، اوورمارس و تنهاخ در این باشگاه حاضر باشند، نیازی به نگرانی از این بابت نیست که بازسازی بعدی به اندازه بازسازیهای قبلی موفقیتآمیز نباشد. ترس آنها از این است که باشگاههای بزرگ اروپایی بالاخره متوجه شوند که جذب مغزهای متفکر آژاکس از خرید پاهایش سودمندتر است. شاید درک این موضوع خیلی طول نکشد.
در عین حال، تنها کاری که از دست تماشاگران بیطرف و هواداران آژاکس برمیآید این است که از شرایط شگفتانگیز فعلی لذت ببرند. بهترین روزهای باشگاه از سال 1995 تا به امروز در حال شکلگیری است: زمانی که حضور آژاکس در فینال لیگ قهرمانان معجزه فوتبالی به حساب نمیآمد.