جنگ بزرگ بعدی فوتبال؛ آیا جامجهانی هر دو سال یک بار برگزار خواهد شد؟
هفتیک- اتفاقات زیادی در طول دو سال رخ میدهد. بوریس جانسون در طول همین مدت نخست وزیر شده، لویس و کلارک همین قدر زمان نیاز داشتند تا کشف کنند که چه چیزی در غرب میسیسیپی است و میانگین طول عمر صاریغ بومی آمریکای شمالی نیز همین مدت است (توضیح مترجم: صاریغ یا ساریگ به گروهی از کیسهداران گفته میشود که انواع مختلف آنها جثههایی به اندازه موش تا گربه دارند و در قاره آمریکا، به ویژه جنگلهای آمریکای جنوبی یافت میشوند).
اما چرخه برگزاری جام جهانی با مسابقات انتخابی در هر قاره و تورنمت نهایی 48 تیمی؟ این سوالی است که خیلی زود از آخرین ایده دیوانهوار جانی اینفانتینو، رییس فیفا، به جنگ بزرگ بعدی فیفا تبدیل شد.
در یک سوی میدان، اعضای فیفا مانند آرسن ونگر، مدیر توسعه جهانی این سازمان، قرار دارند و فدراسیونهای فوتبال ملی از عربستان سعودی تا آفریقای جنوبی و گروه 80 نفره قدری از مربیان و بازیکنان سابق شامل آورام گرانت، جیجی اوکوچا و مایکل اوون در این سو دیده میشوند.
در سوی دیگر اروپاست: اعضای یوفا، باشگاهها، لیگها، گروههای هواداری و اتحادیه بازیکنان. در واقع گروه دوم دارای پول، بازیکنان و قهرمانان اخیر جام جهانی است. گروه اول حق رای دارد.
این معمولا نحوه شروع اتفاقات مهم در سیاست جهانی فوتبال است و نتیجه پایانی همیشه با توافق و مصالحه صورت میگیرد؛ در حالی که هر دو طرف کمی کوتاه میآیند، از این موضوع گلایه دارند اما راضی هستند. با این حال این بار تماشای این که چطور این دو طرف باید به سوی یکدیگر حرکت کنند بسیار دشوار به نظر میرسد.
***
اتحادیه باشگاههای اروپا بهتر از هر کسی میداند که 24 ماه میتواند چقدر پر ماجرا باشد چرا که آنها اولین مجمع بزرگ خود پس از سپتامبر 2019 را این هفته در ژنو برگزار کردند.
گذر ماهها چندان به سود این سازمان نبوده که کارش را با 14 باشگاه بزرگ شروع کرد اما حالا گروهی است که نمایندگی 247 باشگاه در سراسر قاره را بر عهده دارد. اول، بزرگترین پاندمی قرن رخ داد- بحرانی که باعث لغو مسابقات، تعویق رقابتها و بسته شدن ورزشگاه شد و مجموع ضرر مالی بیش از سه میلیارد پوندی یا بیشتر را به همراه داشت.
و سپس شش ماه قبل اتفاقی رخ داد که از سوی ناصرالخلیفی، مدیر جدید این اتحادیه، کودتای نیمه شب از سوی 12 عضو ارشد این سازمان توصیف شد: تلاش برای پایهریزی سوپرلیگ در آوریل گذشته. اتفاقی شبیه به خیانت باعث نابودی این جمع شد اما شما نمیتوانید از این موضوع مطمئن باشید اگر تجربه اولتان از شرایط آن، مجمع عمومی بیست و ششم بوده باشد.
این جلسه که در هتل پرزیدنت ویلسون، اقامتگاهی شیک در ساحل دریاچه جنووا، برگزار شد خیلی خوب پیش رفت. به خصومتها پایان داده شد، اکثر خائنین بخشیده شدند، به کسانی که حاضر به عذرخواهی نبودهاند، اشارهای نشد، جوایز اهدا شد، وعده غذایی خوشایندی صرف شد و برنامههایی برای مقابله با اثرات ویروس کرونا و چگونگی حفظ ثبات باشگاهها نیز مطرح شد. اما از همه مهمتر، همبستگی اتحادیه باشگاههای فوتبال برابر تهدید خارجی مشترک- بازیهای ملی بیشتر- بار دیگر ضربالمثل قدیمی دشمن دشمن من دوست من است را ثابت کرد.
فران سوریانو، مدیر اجرایی منچسترسیتی، گفت:” هیچ جایی برای هیچ چیز نیست. هیچ فضایی نیست. بازیکنان نمیتوانند بازیهای بیشتری انجام دهند و شکی در این باره وجود ندارد.”
الخلیفی، رییس پاریسنژرمن، سعی کرد دیپلماتیکتر باشد و گفت:” ما میخواهیم با سایر افراد تصمیمگیرنده در ارتباط باشیم- تصمیم یک جانبه به هیچکس کمکی نخواهد کرد. بسیار واضح است که ما نیاز داریم با تمامی طرفها برای تصمیمگیری درباره آینده فوتبال مشورت کنیم و آماده هستیم تا با آنها به گفتگو بنشینیم.”
میشاییل گرلینگر، نایب رییس اتحادیه باشگاههای اروپا و مدیر امور حقوقی بایرن مونیخ، گفت:” ما تفاهمنامه متقابلی با قیفا داریم که روی تقویم مسابقات توافق کردیم- این توافق تا سال دیگر برقرار است. هنوز هیچ برنامهای از سوی فیفا درباره این که برگزاری هر دو سال یک بار جام جهانی چطور خواهد بود، مطرح نشده است. در تقویم فعلی هیچ فضایی وجود ندارد، بنابراین اظهارنظر درباره چگونگی شرایط ممکن نیست. در حال حاضر برگزاری هر دو سال یک بار جام جهانی غیرممکن است.”
آندرهآ رادریتزانی، مدیر لیدزیونایتد، به توافقی بالقوه اشاره کرد – ” من برگزاری بازی در هر چهار سال را دوست دارم اما میتواند بحثی برای سه ساله کردن این فاصله صورت بگیرد” – اما پس از آن با سایر همکارانش موافقت کرد که فیفا نتوانسته با آنها ارتباط برقرار کند. این مدیر ایتالیایی اضافه کرد:” ارتباط قطع شده است.”
انجمن لیگهای جهانی که لیگ برتر، بوندسلیگا و لیگ فرانسه جز اعضایش هستند نیز چهارشنبه شب بیانیهای منتشر کرد و مدعی شد که قویا با برگزاری دو سالانه جام جهانی مخالف است، چرا که باور دارد چنین اتفاقی ارزشهای سنتی و تاریخی این مسابقات را که معنای زیادی برای هواداران و بازیکنان دارد، کاهش میدهد. در بخشی از این بیانیه آمده:” رهبری فیفا نمیتواند رقابتی استثنایی را به رویدادی پیش پا افتاده تبدیل کند تا به منافع کوتاه مدتش برسد.” احسنت.
***
جزییات برنامه فیفا برای جام جهانی دوسالانه- و چگونگی سازگاری آن با جام ملتهای اروپا، کوپا آمهریکا و جام ملتهای آسیا- در کنفرانس خبری روز پنجشنبه در قطر از سوی آرسن ونگر مطرح خواهد شد؛ جایی که او با گرانت، اوکوچا، اوون و سایر اعضای گروه مشاوره فنی جدیدش دیدار میکند. اما سرمربی سابق آرسنال هفته گذشته ایده کلی را در گفتگو با نشریه فرانسوی اکیپ مطرح کرد.
صحبتهای زیادی درباره تضاد آشکار بین نظرات فعلی ونگر 71 ساله درباره فوتبال ملی و آنچه در زمان هدایت آرسنال به آن باور داشت، مطرح شده بود اما صادقانه باید گفت که تفاوت به آن اندازه که از سوی برخی گفته شده بود نیز دیده نمیشود.
ونگر در نقش مربی آرسنال از این که هر ماه بازیکنانش را به واسطه حضور در اردوهای ملی از دست بدهد و فشاری که این اتفاق به واسطه پروازهای طولانی و انجام دیدارهای بیشتر روی دوش بازیکنانش میگذاشت، خسته شده بود. او دوست نداشت که مسابقات جام ملتهای آفریقا مانع حضور بازیکنانش در اواسط فصل شود اما هرگز به صورت جدی به انتقاد از دیدارهای مهم ملی تا جایی که در مکان و به اندازه درست بود، دست نزد.
از نظر او این شرایط در دو بازه برگزاری مسابقات وجود دارد که اولی برگزاری مراحل انتخابی جام جهانی در اکتبر و دیگری برگزاری رقابت اصلی به مدت یک ماه در ماه ژوئن و جولای بدون وقفه دیگری در طول فصل، با دوره استراحت اجباری 25 روزه برای هر بازیکن در هر تابستان و از نظر تعداد بازیها با نسبت کلی 80 به 20 به سود باشگاهها است.
او باور دارد که این شرایط میتواند به دست بیاید در صورتی که دیدارهای دوستانه و مسابقات بیاهمیتی مانند لیگ ملتها حذف شود، مسابقات انتخابی سادهتر پیش برود و مسابقات مهم در این دو پنجره برگزار شود. در صورت انجام این کار میتوانیم جام جهانی دوسالانه و جام ملتها را در چرخه دو ساله متناوب بدون افزودن به بار کاری بازیکنان و همراه با کاهش سفرها و زمان دوری آنها از باشگاهها برگزار کنیم. آنها شاید حتی بتوانند سه هفته در میامی یا میکونوس استراحت کنند.
اینفانتینو، رییس فیفا، به دلایل زیادی به این ایده علاقه دارد. اول این که درآمد سازمان او دو برابر میشود. فیفا در حال حاضر حدود چهار میلیارد پوند در چرخه چهار ساله دریافت میکند که تقریبا تمام این درآمد در سال جام جهانی به دست میآید. این موضوع باعث شده که کسری قابل توجهی در طول سه سال دیگر وجود داشته باشد. از سوی دیگر، یوفا حدود 11 میلیارد پوند در طول همین بازه زمانی سود میکند چرا که مسابقات ملی پردرآمد چهار ساله خود را به همراه مسابقات باشگاهی جذاب و درآمدزای سالانهاش برگزار میکند.
برگزاری دوسالانه جام جهانی به معنای دو برابر شدن حمایت سیاسی دریافتی، دو برابر شدن روابط دوستانه با رهبران جهان و دو برابر شدن شانس دریافت جایزه صلح نوبل است. این اتفاق واقعا جذابیت کار برای رییس فیفا را دو برابر میکند.
حالا به راحتی میتوان نگاهی بدبینانه به مسائل مطرح شده در بالا داشت و گفت که جام جهانی دوسالانه ایده بسیار خوبی برای فیفا و اینفانتینو به نظر میرسد اما برای سایر حاضرین در این ورزش چگونه است؟
پاسخ چنین سوالی این است که شرایط فعلی برای یوفا و باشگاههای پیشروی اروپا بسیار خوب است اما برای اکثریت 211 عضور فیفا که به مسابقات جام جهانی یا حتی جام ملتهای قاره خود راه پیدا نمیکنند و به کمکهای فیفا برای تامین بودجه برنامههای توسعهای در کشورشان نیاز دارند، چندان خوب نیست.
منظور اینفانتینو وقتی درباره رشد بازی و دادن شانس بیشتر به کشورها برای تجربه لذت حضور در جام جهانی صحبت میکند، همین است. او پیش از این تعداد تیمهای حاضر در این تورتمنت را از 32 تیم به 48 تیم رسانده و حالا میخواهد تعداد برگزاری این رقابت را دو برابر کند. این برنامه او برای به روز کردن و بهبود بخشیدن به شرایط فعلی است.
آمارها خودشان گویای همه چیز هستند. تنها 79 کشور در جام جهانی حضور داشتهاند، از این بین 21 تیم تنها یک بار در این مسابقات به میدان رفتهاند و از 21 رقابت برگزار شده از سال 1930 به بعد، 38 تیم فقط در سه جام جهانی یا کمتر حاضر بودهاند.
کانادا، چین و اندونزی جز کشورهایی هستند که فقط در یک جام جهانی حضور داشتهاند. ترکیه دیوانه فوتبال و سنگال جز کشورهایی هستند که دوبار در این مسابقات به میدان رفتهاند و این در حالی است که مصر، غنا، ساحل عاج و آفریقانی جنوبی فقط سه بار مجوز حضور در این رقابتها را به دست آوردهاند. هند تا به حال در جام جهانی حاضر نشده است.
چهارده کشور در بیش از نیمی از 21 جام جهانی حضور داشتهاند: آرژانتین، برزیل، مکزیک، اروگوئه و 10 کشور اروپایی. اعضای یوفا 12 قهرمانی از جمع 21 قهرمانی را به خود اختصاص دادهاند و تنها دو فینال جام جهانی بدون حضور تیمی از این قاره برگزار شده است- فینال 1930 در اروگوئه و فینال 1950 در برزیل. سه فینال از چهار فینال اخیر بین حریفان تمام اروپایی بوده است.
ردهبندی فیفا نیز داستان مشابهی را روایت میکند. شش تیم از 10 تیم اول و 13 تیم از 20 تیم اول اروپایی هستند. بهترین رتبه در بین تیمهای آفریقایی به سنگال در رتبه 21 اختصاص دارد و ژاپن بهترین تیم آسیایی در رده 24 ایستاده است.
اگر سهمیه جام جهانی 48 تیمی قرار باشد همین فردا بر اساس این ردهبندی به تیمها اختصاص پیدا کند، 26 تیم اروپایی، هشت تیم آمریکای جنوبی، شش تیم آفریقایی، پنچ تیم آسیایی و سه تیم از آمریکای شمالی و مرکزی در این مسابقات حاضر خواهند شد.
شرایط در بازی باشگاهی نیز به همین اندازه یک طرفه است. و شاید حتی بیشتر. تیمهای اروپایی در 13 دوره از 17 دوره اخیر جام جهانی باشگاهها قهرمان شدهاند، تورتمنتی که تقریبا هیچ سودی برای فیفا ندارد. وقتی به این واقعیت توجه کنید که تنها یک باشگاه غیر اروپایی به نام فلامینگو تا به حال به فهرست 20 باشگاه برتر دلویت از نظر درآمد سالانه راه پیدا کرده، دیگر زیاد از این موضوع تعجب نخواهید کرد. و این موضوع تنها یک بار در 24 سال قبل رخ داده است.
وقتی اینطور به قضیه نگاه کنید، یافتن دلیل این که چرا 166 کشور به طرح عربستان سعودی برای بررسی احتمال برگزاری دوسالانه جام جهانی در آخرین کنگره فیفا در ماه می رای مثبت دادهاند، آسان است.
کنفدراسیون فوتبال آفریقا که در حال حاضر با شرایط خاص توسط فیفا اداره میشود، در ماه جولای از این هم پیشتر رفت و گفت که نیازی به بررسی بیشتر شرایط نمیبیند و این طرح رای مثبت 54 عضو این کنفدراسیون را دارد.
و در آخر هفته بود که بنگلادش، مالدیو، نپال و سریلانکا- چهار کشوری که هنوز تجربه حضور در جام جهانی را نداشته و در حال حاضر در قعر ردهبندی فیفا قرار دارند- نیز چهار رای مثبت خود را به این طرح اضافه کردند.
***
پس اروپای پیر بدجنس نمیتواند صرفا پاسخ منفی دهد، درست است؟ درست است؟
پاسخ صادقانه به چنین سوالی این است که کسی نمیداند چون فوتبال تا به حال چنین تقابل- به این پیچیدگی، بنیادین و همه جانبه- برای مدتی طولانی را تجربه نکرده است.
آیا ونگر درست میگوید که شش پنجره فعلی برای مسابقات ملی میتواند به دو پنجره بدون افزایش تعداد بیشتری بازی و وارد شدن استرس به سیستم در زمانی تبدیل شود که اتحادیه باشگاههای اروپا و یوفا در آستانه افزایش تعداد بازیهای باشگاههای بین المللی هستند؟
فیفا متقاعد شده که هواداران و بازیکنان هنوز علاقه زیادی به فوتبال ملی دارند- و تورنمنتهای این تابستان در اروپا و آمریکای جنوبی نشان داد که حق با آنهاست- اما آیا میخواهند که تعداد این بازیها دو برابر شود؟ آیا کسی از آنها پرسیده است؟
آیا ما بیشتر زمان یک دهه قبل را به صحبت درباره این موضوع نپرداختهایم که چطور تابستان نیمکره شمالی بهترین زمان برای برگزاری مهمترین مسابقات در تمامی بخشهای کره زمین نیست؟
آیا فیفا هنوز میخواهد به تغییرات اساسی در جام جهانی باشگاهها ادامه دهد تا آن را به رقابتی با ارزش در حد رقابت کشور در برابر کشور تبدیل کند؟
ونگر به اکیپ گفت که فکر میکند نتیجه این طرح تا ماه دسامبر مشخص شده باشد اما اتلتیک متوجه شده که چنین موضعی نیازمند تغییر در اساسنامه فیفا- در اساسنامه فعلی آمده که جامهای جهانی باید هر چهار سال برگزار شود- و کسب دو سوم رای اکثریت در مجمع است. پیشبرد چنین روندی تا کریسمس دشوار است.
و حتی اگر فیفا بتواند چارچوب کاری قانونی برای برگزاری جام جهانی دوسالانه را شکل دهد، آیا این موضوع واقعا چیزی را تغییر خواهد داد؟ آنها توانستند مخالفان اروپایی را برای دریافت تاییدیه قانونی برگزاری جام باشگاههای جهان 24 تیمی در دو سال و نیم پیش کنار بزنند. حالا به نظر میرسد که فیفا قصد دارد این ایده را بدون این که حتی آزمایش کرده باشد، کنار بگذارد تا جامهای جهانی بیشتری برگزار کند.
بعضی از افراد در ژنو به این موضوع فکر میکردند که شاید هدف واقعی این است که بالاخره تمامی سهم اتحادیه باشگاههای اروپا و یوفا در جام باشگاههای جهان با تعداد باشگاههای بیشتر گرفته شود چرا که چنین اتفاقی باعث افزایش درآمدهای فیفا میشود. اما همانطور که رییس یکی از باشگاهها گفت:” با اینفانتینو واقعا کسی چه میداند؟”
نکته واضح این است که چنین تهدید بالقوهای به باشگاههای پیشروی اروپایی و یوفا کمک کرده تا به تهدید قبلی غلبه کنند؛ تهدیدی که الخلیفی آنها را نه برگزارکننده مسابقات سوپرلیگ، بلکه به عنوان “افسانهنویسها و شکست خوردهها” توصیف میکند که حاضر به دست کشیدن از این ایده نیستند.
همانطور که رییس پیاسجی گفت- هرچند ممکن است به موضوع دیگری اشاره داشته باشد- در هر بحران فرصتهایی وجود دارد.