آنالیز تاکتیکی: گواردیولا میتواند طلسم ناکامی مقابل توخل را بشکند؟
هفتیک- توماس توخل تا به امروز موفق شده در نبردهای چلسی و منچسترسیتی با قاطعیت برابر پپ گواردیولا به پیروزی برسد. این دو تیم در مقطع پایانی فصل گذشته سه بار در فاصله پنج هفته با یکدیگر دیدار کردند که نتیجه مجموع این دیدارها 1-4 به سود چلسی بود. شاگردان توخل آغازی کمی قدراتمندانهتر در فصل جدید داشتند و تیم گواردیولا همیشه در دیدارهای بزرگ به مشکل میخورد اما این بازی فرصت خوبی برای کسب یک پیروزی مهم برای هر دو مدعی قهرمانی است.
این تحلیل تاکتیکی به بررسی تاکتیکهای دو تیم، ترکیب اصلی احتمالی و پیشبینی نتیجه نهایی میپردازد.
ترکیب اصلی احتمالی
چلسی (1-2-4-3): ادوارد مندی، آندریاس کریستنسن، تیاگو سیلوا، آنتونیو رودیگر، سزار آسپیلیکوئتا، متئو کواچیچ، جورجینیو، مارکوس آلونسو، کای هاورتز، تیمو ورنر، روملو لوکاکو
مندی آماده است تا بعد از دو بازی غیبت بار دیگر در دروازه قرار بگیرد، انگلولو کانته در دیدار وسط هفته دچار مصدومیت جزئی شد و احتمالا در ترکیب حضور نخواهد داشت، عملکرد ضعیف دیگری از سائول نیگز به این معناست که او باز هم جایی در ترکیب ثابت ندارد و ریس جیمز علیرغم این که با شایستگی تمام به عنوان بهترین بازیکن دیدار استون ویلا انتخاب شد اما در این بازی احتمالا نیمکتنشین خواهد بود. توماس توخل میتواند بار دیگر میسون مونت را به ترکیب برگرداند اما پس از چند نمایش خوب از سوی ورنر، احتمال حضور او در میدان بیشتر است.
منچسترسیتی (3-3-4): ادرسون، کایل واکر، روبن دیاز، ناتان آکه، ژوائو کانسلو، کوین دیبروین، فرناندینیو، فیل فودن، گابریل ژسوس، فران تورس و جک گریلیش
پپ گواردیولا باید تعادلی بین حفظ آمادگی بعضی از اعضای تیم و عدم فشار بیش از حد روی بعضی دیگر ایجاد کند چرا که هر سه روز یک بار باید تیمش را به میدان بفرستد. بازیکنانی چون آیمریک لاپورت، جان استونز، رودری و ایلکای گوندوغان همگی به دلیل مصدومیت در ترکیب قرار ندارند. آکه گزینه جایگزین دو بازیکن اول است و فرناندینیو میتواند در خط میانی به میدان برود، هرچند به نظر میرسد که بالا رفتن سن روی عملکردش تاثیرگذار بوده است. برناردو سیلوا ممکن است در ترکیب اصلی حاضر باشد اما دیبروین و فودن بازیکنان کلیدی هستند و گواردیولا میخواهد در سریعترین زمان ممکن آنها را به ترکیب برگرداند.
ورنر میتواند بازیکن کلیدی سرنوشتساز بازی باشد
ورنر در دو بازی اخیر چلسی نقشی کلیدی را در خلق موقعیت و زدن ضربات پایانی در برخی از این موقعیتها برعهده داشته است. وقتی او در دیدار برابر تاتنهام از روی نیمکت وارد زمین شد، چلسی 0-2 جلو بود اما او توانست پویایی را به خط حمله اضافه کند که یعنی تیم توخل توانست ضربان بازی را بالا نگه دارد و جریان بازی را به سود خود پیش ببرد. او این بازی را با ارسال پاس گلی برای رودیگر به پایان برد و عملکردی پر انرژی و مفید را به نمایش گذاشت.
نفوذ ورنر از فضاهای کنار محوطه جریمه از آغاز بازی برابر ویلا قابل توجه و قدرتمندانه بود و هرچند او اشتباهاتی در زمینه تصمیمگیری در یک سوم پایانی داشت اما در مجموع عملکرد خوبی را در خط حمله چلسی به نمایش گذاشت که بازیکنی چون کای هاورتز در بازیهای اخیر قادر به ارائه آن نبوده است. او در دقیقه 90 با ضربهای جزئی از زمین بازی بیرون رفت اما اگر در دسترس باشد، توخل نگرانی چندانی برای استفاده از او در ترکیب اصلی نخواهد داشت- این بازیکن پیش از این دردسرهای زیادی را برای سیتی ایجاد کرده است.
ورنر در دو بازی برابر سیتی در جام حذفی و لیگ برتر کارش را به عنوان بازیکن شماره 9 در سیستم مشابه 1-2-4-3 آغاز کرد و دو پاس گل در این دیدارها فرستاد- دیدارهایی که نتیجه آنها تنها با اختلاف یک گل مشخص شد. ورنر در فینال لیگ قهرمانان هم نقش مهمی را در پیروزی چلسی با عملکرد خوب بدون توپش ایفا کرد و اگر ضربات پایانی خوبی داشت، میتوانست چند گل نیز در این بازی به ثمر برساند.
اولین گل فصل او- و اولین گل او برای چلسی پس از ماه می- روی پاس فوقالعاده ریس جیمز با ضربه سر بازیکن آلمانی وارد دروازه جِد استیر شد. هرچند این سانتری عالی بود اما باید به این واقعیت اشاره کرد که ورنر در وهله اول با دیدی بسیار خوب جاگیری کرده بود و این اقدام را چند دقیقه بعد نیز تکرار کرد اما این بار توپ را به همان شکلی که در ماههای اخیر در دیدارهای چلسی به آن عادت کردهایم از دست داد.
این احتمال وجود دارد که ورنر و لوکاکو بتوانند زوج هجومی شبیه به ورنر و یوسف پولسن در لایپزیش را شکل دهند- زمانی که ورنر در بوندسلیگا خیلی راحتتر گلزنی میکرد. لوکاکو مانند پولسن هروقت صاحب توپ است توجهها را به خود جلب میکند- معمولا چند بازیکن باید با بازیکنی به این سایز و قدرت یارگیری کنند تا بتوانند مالکیت توپ را در مناطق خطرناک از او پس بگیرند. چنین اتفاقی فضای کافی برای بازیکنی مانند ورنر را فراهم میکند تا شوت زده یا پاسی را ارسال کند و این چیزی است که ما در اولین بازی لوکاکو برابر آرسنال از مونت و هاورتز دیدیم.
در این لحظه چنین رابطهای هنوز شکل نگرفته اما امید به رخ دادن اتفاقی بهتر و متفاوت در خط حمله چلسی وجود دارد. اگر موضوعی محتاطانه در عملکرد این فصل چلسی وجود داشته باشد، بعضی از نمایشهای هجومی این تیم است. آنها گاهی در به زانو درآوردن تیمها به مشکل میخورند و این موضوع در نیمه اول دیدار برابر تاتنهام در دربی شمال لندن دیده شد؛ بنابراین داشتن برنامهای متفاوت برای خط حمله سود زیادی را برای این تیم به همراه خواهد داشت.
علیرغم ارائه بازی خوب از سوی سه بازیکن هجومی برابر آرسنال در اولین حضور لوکاکو، مونت و هاورتز نتوانستند از آن زمان به بعد همین عملکرد را تکرار کنند. در هفتههای اخیر به نظر میرسد که مونت در حال عبور از یک دوره آزمایشی است- اما چنین اتفاقی نزدیک به دو سال طول کشیده و گاهی آمادگی این بازیکن با افت روبرو شده است. با این حال چلسی علیرغم چنین مشکلاتی توانسته به پیروزی در بازیها ادامه دهد و گاهی به راحتی نیز به پیروزی برسد.
ساوتهمپتون طرح کار را ریخت- توخل باید آن را دنبال کند
ساوتهمپتون در دیدار برابر سیتی فوقالعاده بود. تیمی که معمولا در برابر شش تیم بزرگ انگلیس شکست میخورد، در این بازی اطمینان حاصل کرد که پرسینگ درستی را به کار بگیرد و فضای زیادی را در پشت سر در اختیار بازیکنان هجومی سریع حریف در جریان تغییر فاز هجومی به دفاعی قرار ندهد. شاگردان رالف هاسنهوتل پرسینگ مداومی را به کار گرفتند که آکه و دیاز قادر به مدیریتش نبودند-و با توجه به این که چلسی احتمالا با همین زوج در قلب خط دفاعی حریف روبرو خواهد بود، توخل باید نکاتی را از همتای اتریشیاش بیاموزد.
این طرحی است که به نظر میرسد خود توخل در اختیار هاسنهوتل قرار داده است- دادن مالکیت توپ به حریف و ضربه زدن به سیتی روی ضدحملات سریع. چلسی فصل گذشته پس از پیروزی برابر کریستالپالاس با مالکیت توپ 64 درصدی، به پیروزی برابر سیتی در نیمهنهایی جام حذفی با مالکیت توپ تنها 45 درصدی رسید و سپس در فینال لیگ قهرمانان با تنها 40 درصد مالکیت توپ موفق شد این تیم را شکست دهد. شرایط بازی نقش مهمی در آمار مالکیت توپ بازی فینال داشت اما توخل از انعطافپذیری تیمش برای اجرای برنامه او و حفظ توپ برابر تیمهای بزرگ مانند سیتی راضی است و باید به همین روند ادامه دهد.
بهترین عملکرد چلسی تحت هدایت توخل برابر رئال مادرید در دیدار برگشت به نمایش درآمد؛ دیداری که آنها فقط 34 درصد مالکیت توپ را در اختیار داشتند. توخل برخلاف ساوتهمپتون دوست دارد تیمش توپ را در مناطق دفاعیتر نیمه زمین خودی پس بگیرد؛ به جای این که مانند هاسنهوتل به بازپس گیری توپ در مناطق هجومی علاقمند باشد. بازپس گیری توپ در مناطق جلوی زمین به این معنا بود که فضای کمتری برای استفاده در پشت مدافعان وجود دارد و این مشکل بزرگی برای چلسی برابر رئال نبود که موقعیتهای خوب زیادی را به لطف سبک بازی خود در خلق فرصت ایجاد میکرد.
اگر فرناندینیو برابر سیتی در ترکیب اصلی قرار داشته باشد، باید گفت که به کارگیری پرس همه جانبه و پر شدت مانند ساوتهمپتون به سود چلسی خواهد بود. او از جریان بازی محو شده و قادر به همراهی با سرعت بازی و شدت و قدرت پرسینگ همه جانبه ساوتهمپتون نبود. هر زمان که توپ به این بازیکن برزیلی میرسید، مجبور بود توپ را به دلیل فشاری که روی او آورده میشد به گزینه دوم یا سومش پاس دهد.
این موضوع درباره بسیاری از بازیکنان سیتی صدق میکرد اما درباره فرناندینیو به دلیل نقشی که در خط میانی سیتی داشت، بیش از پیش مشهود بود. تیم گواردیولا نمیتوانست از دفاع بازیسازی کند و این یکی از دلایل مهمی بود که آنها قادر به خلق موقعیت زیادی نشدند. سیتی تحت هدایت گواردیولا در زمینه بازیسازی بسیار صبور است و تنها زمانی رو به بازی بلند میآورد که ادرسون نفوذ بازیکنی را ببیند و فکر کند که میتواند توپ بلند را به او برساند.
ساوتهمپتون تعداد شوت در چارچوب سیتی را به یک شوت کاهش داد و اگر چلسی بخواهد به چنین موفقیتی دست پیدا کند، جورجینیو و کوواچیچ در خط میانی باید بهترین بازیشان را ارائه دهند. بازپسگیری توپ به یکی از ویژگیهای ذاتی جورجینیو تحت هدایت توخل تبدیل شده اما او گاهی به راحتی دریبل میخورد و با حضور دیبروین و فودن در خط میانی، چنین موضوعی میتواند باعث ایجاد نگرانی شود. شاید استفاده از جورجینیو در کنار بازیکنی چون ترهوو چالوبا منطقیتر باشد که تجربه زیادی در بازی به عنوان هافبک دفاعیتر، حضور مداوم در خط میانی و پوشش بازیکنان هجومیتر دارد.
اگر چلسی برنامه مشابهی را دنبال کند شانس زیادی برای پیروزی در این بازی یا حداقل خنثی کردن حملات سیتی و کسب تساوی خواهد داشت. اگر هاورتز بار دیگر در ترکیب ثابت قرار داشته باشد، بازی بدون توپ او به هیچ وجه در سطح مونت یا ورنر نخواهد بود و شاید این موضوعی باشد که توخل باید به آن توجه کند. این موضوعی است که شکی در آن وجود دارد؛ هرچند گل هاورتز برابر سیتی باعث شد که چلسی قهرمانی در لیگ قهرمانان را به دست آورد.
پیشبینیهای نهایی
پیشبینی هر بازی بزرگی که یک سر آن گواردیولا باشد، کار دشواری است. او دوست دارد شگفتی در ترکیبش داشته باشد و این شگفتی در آخرین بازی دو تیم، استفاده از گوندوغان به عنوان بازیکن شماره 6 بود که به عقیده بسیاری منجر به دریافت گل از سوی هاورتز در دیدار فینال شد. او باید بالاخره طلسم توخل را بشکند و چرا حالا این کار را نکند؟ هرچند اگر من قصد شرطبندی داشتم روی نتیجه 1-2 به سود شاگردان توخل شرط میبستم.