آنالیز: آیا بازیهای ملی و باشگاهی آن اندازه که تصور میکنیم، تفاوت دارند؟
هفتیک- با آرام شدن هیاهوها پیرامون یورو 2020 و تبدیل شعارهای “فوتبال به خانه برمیگردد” به خاطرهای دور، حالا ما در میانه بازه یک ماهه برزخی هستیم که با غیبت فوتبال روبرو خواهیم بود (یا دچار این طلسم شدهایم). این موضوع باعث شده که توجه هواداران فوتبال به فصل جدید معطوف شود.
با آغاز پیش فصل، این زمان هیجانانگیزی برای تیمهاست که خریدهای جدید را برای اولین بار به بازی گرفته و از بازیکنانی استفاده کنند که در طول این تابستان در خانه حضور داشتند. آرسنال به دلیل اشتباه دروازهبانش، کار را با شکست 1-2 برابر هیبرنیان آغاز کرد. اولین بازی ژوزه مورینیو به عنوان سرمربی رم با پیروزی 0- 10 همراه شد. بعضی موارد تغییر نمیکند. بعضی موارد تغییر میکند.
ما گاهی جملات کلیشهای از این قبیل را میشنویم که چطور فوتبال ملی چندان سرعتی نیست یا این که چطور بازیکنی (مثل پل پوگبا) عملکردی به خوبی تیم ملی برای تیم باشگاهی خود ندارد. اما واقعا تفاوتهای بین فوتبال ملی و باشگاهی چیست؟
در حالی که فوتبال در این تابستان به خانه برنگشت اما این اتفاق برای بازیکنان حاضر در یورو 2020 و کوپا آمهریکای 2021 رخ داد. بعضی از آنها از دیگران خوشحالتر خواهند بود اما همه آنها پیراهن تیم ملی را با پیراهن باشگاهی عوض میکنند.
بازیکنان حاضر در پنج لیگ معتبر اروپایی فصل گذشته در 71 درصد از دقایق یورو 2020 و 42 درصد از دقایق کوپا آمهریکای 2021 در این تابستان به میدان رفتند (مجموعا 61 درصد از دقایق دیدارهای برگزار شده). بنابراین وقتی فصل 22- 2021 آغاز شود، این بازیکنان با چه تفاوتهایی روبرو خواهند شد؟
ما داده عملکرد تیمی را در طول بازههای زیر مقایسه خواهیم کرد:
– 18054 بازی انجام شده توسط تیمهای باشگاهی– با استفاده از بازیهایی در پنج لیگ معتبر اروپایی در طول پنج فصل گذشته.
– 1323 بازی انجام شده توسط تیمهای ملی – با استفاده از بازیهای انجام شده توسط تیمهای حاضر در یورو 2020 و کوپا آمهریکای 2021 در طول پنج فصل گذشته (به جز دیدارهای دوستانه).
امکان بازی در تیم
بیایید با موارد توضیح واضحات شروع کنیم. تعداد تیمها در سطح باشگاهی و ملی بسیار متفاوت است. فیفا در حال حاضر 222 تیم ملی فوتبال مردان را در سراسر جهان به رسمیت میشناسد. این در حالی است که هفت لیگ اول سیستم لیگهای فوتبال انگلیس به تنهایی شامل 248 تیم باشگاهی است.
تیمهای ملی فقط قادر به انتخاب بازیکنانی هستند که از نظر قانونی اجازه بازی برای آنها به واسطه ملیت خود را دارند. در حالی که دو تابعیتی بودن گزینه خاصی برای بازیکنانی فراهم میآورد تا بتوانند انتخاب کنند که در سطح بزرگسال با پیراهن چه کشوری به میدان بروند (برای مثال آیمریک لاپورته) اما محدود بودن گزینهها برای انتخاب بازیکنان همیشگی است. روسیه جمعیتی بیش از 145 میلیون نفر در مقایسه با جمعیت دو میلیون نفری مقدونیه شمالی دارد اما هر دو تیم در یورو 2020 حاضر بودند.
تیمهای باشگاهی با محدودیت متفاوتی در زمینه اقتصادی روبرو هستند. در حالی که بازیکن شاید برای هر تیم در جهان به میدان برود اما همین بازار آزاد برای انتخاب به این معناست که موفقیت و شرایط مالی یک تیم- که ارتباط جداییناپذیر با یکدیگر دارند- به عوامل کلیدیِ تحت تاثیر قرار دادن نقل و انتقالات بدل شدهاند.
این تفاوتهای زیاد برای یک هوادار عادی فوتبال کاملا قابل درک است. بنابراین اجازه دهید کمی عمیقتر شویم.
زمان بازی و ثبات اعضای تیم
یکی از تفاوتهای اساسی بین فوتبال ملی و فوتبال باشگاهی تعداد بازیهای انجام شده توسط آنها است. تیاگو آلکانتارا، هافبک لیورپول و اسپانیا، پیش از یورو 2020 در این باره با ایندپندنت صحبت کرده و گفت:” شما روزهای بیشتری برای تمرین با باشگاه دارید، روزهای بیشتری در کنار هم هستید، روزهای بیشتر میتوانید دور از زمین با مربیان و هم تیمیهای خود آشنا شوید.”
حق با تیاگو است. تیم باشگاهی به طور متوسط در طول پنج فصل گذشته پنج برابر (44.3 بازی در هر فصل) بیشتر از تیمهای ملی (11.2 بازی در هر فصل) در میدان حضور داشته است. این عدد در زمینه تمرین و زمان آمادهسازی چند برابر میشود.
با پراکنده بودن دیدارهای ملی در طول تقویم، ثبات تیم منتخب به موضوع دیگری تبدیل میشود. تیمهای ملی نیازی به صبر تا پنجره نقل و انتقالات ندارند تا بتوانند اعضای تیم را تغییر دهند و در عین حال مجبور نیستند روی بازیکنان افت کرده یا مصدوم هم حساب کنند.
این موضوع گاهی به تغییر قابل توجه اعضای تیم بین دیدارها منجر میشود. گرت ساوتگیت برای 37 بازی متوالی حداقل یک تغییر در ترکیب اصلی تیم ملی انگلیس ایجاد کرده و مجموعا 200 تعویض در طول همین بازه انجام داده است. آخرین باری که او با ترکیب اصلی مشابه به میدان رفت در نیمهنهایی جام جهانی 2018 بود.
در طول پنج فصلی که ما مورد بررسی قرار دادیم، تیم باشگاهی به طور متوسط از 57 بازیکن متفاوت استفاده کرده در حالی که این عدد برای تیمهای ملی 55 بازیکن است. این اعداد به شکل قابل توجهی نزدیک هستند؛ خصوصا که بازیهای باشگاهی در طول همین بازه سه برابر بیشتر از دیدارهای ملی بوده است.
اجازه دهید این موضوع را دقیقتر بیان کنیم، در طول 38 بازی در همین مدت (تعداد معمول بازی انجام شده در یک فصل لیگ داخلی ) تیمهای باشگاهی از میانگین 16 بازیکن متفاوت استفاده کرده و تیمهای ملی از 56 بازیکن استفاده میکنند.
سبکهای بازی
با توجه به فقدان ثبات اعضای تیم و زمان تمرین، چالش پیش روی یک تیم ملی برای ارائه یک سبک بازی باثبات، دشوارتر میشود. تیمهای ملی گاهی به انجام بازی با صبوری و احتیاط بیشتر متهم میشوند. در تصویر زیر میبینید که چطور این موضوع در “توالی”های آنها نمایان میشود (توالی یا Sequence مقطعی از بازی است که با کنترل توپ توسط بازیکن یک تیم آغاز میشود و با حرکت دفاعی تیم حریف، توقف بازی یا شوت به سمت دروازه، پایان پیدا میکند):
شاهد دال بر این ادعا این است که تیمهای ملی در طول پنج فصل گذشته پاسهای متوالی بیشتری به طور متوسط (3.9) نسبت به تیمهای باشگاهی (3.3) ارسال کردهاند.
نتیجه قابل پیشبینی چنین اتفاقی این است که آنها با سرعت کمتری توپ را به سمت دروازه میبرند. سرعت مستقیم تیمهای ملی 1.45 متر بر ثانیه است و این عدد برای باشگاهها به 1.64 متر بر ثانیه میرسد.
تیمهای ملی به طور میانگین 12.5 توالی با 10 پاس یا بیشتر در یک بازی دارند که حدودا چهار توالی از تیمهای باشگاهی (8.6) بیشتر است. آنها همچنین در تبدیل این پاسکاریها به موقعیت گل تبحر بیشتری دارند. بیست و یک درصد از این توالیهای بالای 10 پاس توسط تیمهای ملی به لمس توپی در محوطه جریمه حریف یا شوت (معروف به حملات بر اساس بازیسازی) ختم میشود. تیمهای باشگاهی موفقیت کمتری با 19 درصد دارند.
شاید این تفاوت زیادی به نظر نرسد اما باعث شوت بیشتر در هر بازی روی این سبک توالیها میشود. در نتیجه تیمهای ملی به طور متوسط 2.6 حمله بر اساس بازیسازی در هر بازی دارد. برای درک بهتر مطلب باید به این نکته اشاره کرد که تنها تیمهای لیگ برتریای که فصل گذشته میانگین حمله بر اساس بازیسازی بیشتری داشتند، شش تیم برتر انگلیس بودند.
سن بازیکنان
ما در یورو 2020 شاهد شکسته شدن رکورد حضور جوانترین بازیکن در میدان (کاسپر کوزوفسکی از لهستان) و جوانترین بازیکن حاضر در مرحله حذفی در تاریخ این تورنمنت (جود بلینگام از انگلیس) بودیم. متاسفانه آمار در زمینه استفاده از بازیکنان جوان مشتاق برای پوشیدن پیراهن تیم ملی چندان دلگرم کننده نیست. تیمهای ملی توانایی تکیه بر بازیکنانی را دارند که در اوج دوران حرفهای خود قرار گرفتهاند.
میانگین سنی یک بازیکن ملی در طول پنج فصل گذشته 27.5 سال (سازگار با میزان دقایق حضور در میدان) بوده است. این عدد چندان بیشتر از میانگین سنی بازیکنان باشگاهی (27 سال) به نظر نمیرسد اما تفاوت کلیدی در توزیع این دقایق وجود دارد.
دقایقی که تیمهای باشگاهی در اختیار بازیکنان زیر 21 سال میگذارند (5.8 درصد) تقریبا دو برابر زمانی است که تیمهای ملی به این بازیکنان میدهند (3 درصد). این آمار حتی بدون در نظر گرفتن مسابقات حذفی است.
تمایل آنها به فرصت دادن به بازیکنان جوان در تضادی شدید با بعضی از تیمهای ملی است. ده تیم از میان 34 تیم حاضر در یورو 2020 و کوپا آمهریکای 2021 حتی برای یک دقیقه از بازیکنان زیر 21 سال استفاده نکردند. کیلیان امباپه (22 ساله) جوانترین بازیکنی بود که فرانسه، مدعی قهرمانی یورو 2020، با خود به این تورنمنت برده بود.
تیمهای ملی در عوض به تجربه روی میآورند. بیش از یک چهارم دقایق بازی شده توسط تیمهای ملی (26.7 درصد) در اختیار بازیکنان بالای 30 سال بوده است. جورجیو کیهلینی (36 ساله) و لئوناردو بونوچی (34 ساله)، زوج کهنهکار ایتالیایی در دفاع میانی، که جام قهرمانی یورو 2020 را در این تابستان بالای سر بردند، مثال بارزی از همین موضوع هستند.
با تعریف اوج دوران فوتبال در بازه سنی 24 تا 29 سال، 45.8 درصد از بازیکنان حاضر در سطح ملی در این دستهبندی جای میگیرند و این آمار برای سطح باشگاهی 43.7 درصد درصد است.
گلها و اشتباهات
سوگیری مقایسه نمونههای کوچک از بازیها در طول تورنمنتهای مجزا به لطف تحلیل هزاران بازی از دادههای تاریخی اوپتا از بین رفته است. تا اینجا تفاوتهای سبکی بین تیمهای ملی و باشگاهی را بررسی کردیم، پس بیایید نگاهی به چگونگی تاثیرگذاری آن بر اعداد اساسی در طول دیدارهای فوتبال بیندازیم.
اجازه دهید با مهمترین معیار شروع کنیم. گلها؛ در نمونه ما گلهای بیشتری توسط تیمهای ملی (1.73 گل در هر بازی) به نسبت تیمهای باشگاهی (1.39 گل در هر بازی) به ثمر رسیده است. این بازده هجومی در شوتهایی که به دروازه راه پیدا نمیکنند، نیز دیده میشود.
در ورزشی که ذاتا با تعداد گل کمی همراه است، گلها همیشه داستان کامل را برای ما روایت نمیکنند. در واقع ویژگی گلهای مورد انتظار در طول این نمونه نشان میدهد که کیفیت موقعیت شوتزنی برای تیمهای باشگاهی در بازیهایشان در هر دو زمینه گلهای موردانتظار در هر بازی و کیفیت میانگین شوتها (گلهای موردانتظار به نسبت هر شوت) بالاتر است. این موضوع نشان میدهد که تیمهای ملی در موقعیتهای گلزنی خود کارآیی بسیار بیشتری دارند. هرچند عملکرد آلوارو موراتا، مهاجم اسپانیا، شاید این مورد را زیر سوال ببرد.
بسیاری از مفسران از عبارت کلیشهای “نمیتوان در این سطح مرتکب چنین اشتباهی شد” استفاده میکنند و به همین ترتیب بازیکنان اشتباهات پر هزینه کمتری در سطح ملی مرتکب میشوند اما تعداد دفعاتی که بابت همین موارد تاوان پس میدهند نیز بیشتر است.
در حالی که تیمهای باشگاهی هر چهار بازی یک بار اشتباه منجر به شوتزنی دارند، این آمار برای تیمهای ملی هر هفت بازی یک بار است. هرچند این اشتباهات در سطح ملی پرهزینهتر بوده و 44 درصد از این اشتباهات به شوت منجر به گل ختم شده که این آمار برای فوتبال باشگاهی 38 درصد است.
اعضای تیم در سطح باشگاهی کمتر تغییر میکنند، دقایق بیشتری در اختیار بازیکنان جوان قرار داده میشود و سرعت بازی بیشتر است. باید انتظار داشته باشید که با تمام این تفاوتها، بازده بازیها بسیار متفاوت باشد اما نتایج به دست آمده چیز دیگری را نشان میدهند. شاید فوتبال ملی و باشگاهی واقعا تفاوت زیادی هم نداشته باشند، اینطور نیست؟
من فکر میکنم سطح تیم های باشگاهی بالاتر از تیم های ملی است مثلا شما اگر حتی تیم پنجم لالیگا یا پنجم لیگ برتر انگلیس را وارد جام جهانی کنید احتمال قهرمانی انها بیشتر از تیم های ملی باشد