معمای آلوارو موراتا؛ چرا او اینقدر شکننده است؟
هفتیک- “آلوارو چطور است؟ حالش خوب است؟” عصر دوشنبه اسپانیا کارش را در یورو با تساوی بدون گل برابر سوئد آغاز کرد و خبرنگاران این سوال را از مارکوس یورنته پرسیدند.
لحن آنها طوری بود که انگار هم تیمیاش، موراتا، به شدت مصدوم شده یا در زندگی شخصیاش اتفاق هولناکی افتاده است. اگر او دو فرصت تقریبا مسلم گل را از دست نداده بود، میشد گفت که عملکرد چندان بدی نداشت. اما ماجرای پشت سوال این بود که هواداران اسپانیا در نیمه دوم بازی به طرز بیرحمانهای علیه بازیکن خودشان سوت اعتراضی زدند.
یورنته که در فصل 20-2019 با این مهاجم همبازی بود در جواب گفت:” موراتا بازیکن مهمی برای ما است. او مقابل دروازه خوششانس نبوده اما این مساله ادامهدار نخواهد بود. فکر نمیکنم سوتها به نفع موراتا باشد. من از هواداران میخواهم که حامی ما باشند و به ما کمک کنند.”
این موقعیت برای اسپانیا آشنا بود؛ در تاریخ تیم ملی این کشور بحثهای زیادی بر سر مهاجم نوک وجود داشته است. در جام جهانی 1990 خولیو سالیناس، در سال 2008 رائول، چهار سال بعد سسک فابرگاس به عنوان 9 کاذب و در دو جام جهانی گذشته دیهگو کاستا از جمله بازیکنان مورد بحث بودند.
اما در داستان امسال یک چیز متفاوت است. اگر بازیکن دیگری این موقعیتها را مقابل سوئد از دست میداد این قدر سروصدا نمیشد.
آن طرفدارانی که ناامیدی خودشان را بر سر این مهاجم 28 ساله خالی کردند و کارشناسان رسانهای که به انتقادات دامن زدند، همه میدانند که موراتا استعداد فیزیکی و تکنیکی لازم را دارد تا یک مهاجم در سطح کلاس جهانی باشد. و البته این که او درونگرا، با ملاحظه و آسیبپذیر است و معمولا وقتی اوضاع برایش خوب پیش نمیرود، دنبال راه خروج میگردد.
با همه اینها، لوییز انریکه به صراحت اعلام کرده که موراتا برای او و به تبع برای اسپانیا در یورو مهاجم نوک است. حالا نحوه مقابله مربی و بازیکن با این شرایط برای موفقیت کشورشان در مسابقات بسیار مهم است.
***
موراتا نسبت به نظر دیگران حساس است و وقتی خودش یا اطرافیانش حس کنند اوضاع خوب نیست مصرانه دنبال تغییر میرود. ریشه این رفتار او به شروع دوران بازیاش برمیگردد.
او به همراه همتیمیهای آیندهاش در یورو 2020، یعنی کوکه و داوید دخیا بخشی از برنامه جوانان اتلتیکو بود؛ تا این که در تیم زیر 15 سالهها جایگاهش را به بورخا باستون مهاجم فعلی لگانس و سابق سوانزی و استون ویلا باخت و به این فکر افتاد که کلا ورزشش را تغییر دهد.
موراتا بعداً در این باره گفت:” من دیگر از فوتبال لذت نمیبردم، عشقم نسبت به آن را از دست دادم. فکر کردم که سراغ تنیس بروم، چون قبلاً هم بازی میکردم و فکر میکنم در تنیس بهتر بودم. البته تواناییاش را نداشتم. اصلا صبور نبودم.”
سرانجام او به فوتبال بازگشت. یک دوره کوتاه را در جنوب پایتخت اسپانیا در تیم ختافه گذراند، بعد به سیستم جوانان لا فابریکای رئال مادرید رفت و آن جا خودش را به رده سنی بزرگسالان رساند. اما این الگوی صبور نبودن او در سالهای اولیه فعالیتش در دوران بزرگسالی هم ادامه پیدا کرد. او پس از تنها یک سال قرارداد با تیم اصلی رئال مادرید، به یوونتوس رفت. دو سال بعد به برنابئو بازگشت، تابستان سال بعد به چلسی پیوست، در عرض 18 ماه به “خانهاش” اتلتیکو بازگشت و در سپتامبر گذشته پس از فقط یک فصل و نیم بازی، دوباره به یوونتوس رفت.
در طول این مسیر، او با این تیمها مدام برنده عناوین مختلفی میشد. او قبل از تولد 26 سالگیاش 15 جام مهم در سه لیگ برتر اروپا به دست آورد اما هرگز به نظر نمیرسد واقعاً از وضعیت احساس رضایت کند یا به ثبات رسیده باشد. تنها چیز ثابت این بود که بعد از یک بازی ضعیف یا از دست دادن موقعیت همه چیز را زیر سوال میبرد و اعتماد به نفس و احساس خوشبختیاش هم آسیب میدید.
وقتی در چلسی بود درباره دورانی که در یوونتوس داشت و بیشتر از 100 روز نتوانست گلزنی کند گفت:” کم کم خودت را دیوانه میکنی. دائم در سرت این صدا را میشنوی: یک گل میخواهم، یک گل میخواهم. هرچه بیشتر فکر کنید، اوضاع سختتر میشود. وقتی با لبخند بازی میکنید و زیاد فکر نمیکنید، گلزنیها شروع میشوند. من میتوانم بیش از حد تجزیه و تحلیل کنم. خیلی فکر میکنم، شاید خیلی زیاد، در مورد شانسهایی که از دست دادهام.”
سال 2017 در اولین بازی رسمیاش برای چلسی در کامیونیتی شیلد یک پنالتی از دست داد و به خاطر همین، دوران 18 ماهه حضورش در این تیم هرگز خوب نبود. او مرتباً و علناً درباره مشکلات خودش حرف میزد و فاش کرد که از یک روانشناس کمک میگیرد تا به او در “مدیریت فشار و احساساتش” کمک کند. راب گرین، دروازه بان سابق چلسی به اتلتیک میگوید که هم تیمیهایش در این تیم سعی کردند حمایتش کنند و به صداقتش احترام گذاشتند، حتی اگر همیشه او را کاملاً درک نمیکردند.
گرین میگوید:” آلوارو خودش میدانست که شوتهایش پر قدرت نیست، یک چیزی درست نبود. و این وضعیت سخت است. برای اعتراف به این مسئله باید خیلی غرورش را زیر پا میگذاشت. شنیدن این حرف از زبان یک فوتبالیست خیلی سنگین است، این که قبول کنی و بگویی:” کارم خیلی خوب نیست” او هرگز چرایش را نگفت و شاید این بخشی از مشکل بود. در رختکن بچههای خیلی خوبی کنارش بودند که از او حمایت میکردند و بهش میگفتند: اشکالی ندارد. برو سراغ موقعیت بعدی.”
هواداران چلسی کمتر مهربان بودند. در آن زمان گفته نشده بود که او به خاطر مصدومیت کمرش اغلب قبل از بازیها مسکن میخورد. مسائل خارج از زمین تمرکز روی کارش را برای او سختتر کرده بود، از جمله درگذشت دوست صمیمیاش در تصادف و حاملگی سخت همسرش که دوقلوهایشان را باردار بود. گرین میگوید که موراتا حتی در جلسات تمرینی برگزار شده در کوبهام هم مشکلاتی پیدا کرد.
” او فقط در بازی ها مشکل نداشت، بلکه در تمرینات هم وضعیت همین بود. در تمرینات شوتزنی، شوتهایش به سکوهای پشت دروازه میرفت. این جاست که میترسید بدترین اتفاقها برایش پیش بیاید. به عنوان یک فوتبالیست بسیار سخت است که در هر زمان احساس خوبی داشته باشید. همیشه روزهایی (روزهای بد) داشتیم اما وقتی به گذشته فکر میکنم و او را در ذهنم میآورم، او را با سری پایین تصور میکنم.”
ژانویه سال 2019 او با قراردادی قرضی به باشگاه دوران نوجوانیاش، اتلتیکو مادرید، بازگشت. قرار بود این تغییر به او کمک کند تا با حضور در یک فضای آشنا، به فرم خوبش برگردد. مثل دوران گذشته شروعش خوب بود، گلهای زیادی زد اما خیلی زود اوضاع بد شد. دیهگو سیمئونه، سرمربی تیم، روی موراتا و دوست قدیمیاش در چلسی، دیگو کاستا، حساب کرده بود تا نیروی خط حمله تیمش باشند و همدیگر را تکمیل کنند. اما با گذشت زمان و با وجود این که کوستا از روزهای اوجش فاصله داشت، سیمئونه دیگر موراتا را برای بازیهای بزرگ انتخاب نمیکرد.
یک منبع آگاه میگوید:” سیمئونه اول فکر میکرد که آنها کاملا با هم هماهنگ هستند. موراتا شخصیت کاستا را نداشت، اما در هوا بهتر و سریع بود، سرعتی که کوستا کم کم داشت از دست میداد. الچولو همچنین فکر میکرد که میتواند حس امنیتی را که آلوارو نداشت برای او ایجاد کند. اما او موفق نشد و برنامه هم جواب نداد. سیمئونه ترجیح نظر خود را کاملاً واضح اعلام کرد.”
سیمئونه تنها مربی بزرگی نبود که اعتقاد داشت میتوان از تواناییهای فیزیکی آشکار موراتا استفاده کند اما او هم فهمید که غیر ممکن است بتوانید از او طوری بازی بگیرید که مرتب در بالاترین سطح خودش بازی کند. ژوزه مورینیو، کارلو آنچلوتی، ماسیمیلیانو آلگری، ویسنته دل بوسکه، زین الدین زیدان، آنتونیو کونته، خولن لوپتگی و مائوریتزیو ساری هم در این چالش شرکت کردهاند و هیچ کدام نتوانستهاند در دراز مدت موفق باشند.
منبعی که موراتا را به خوبی میشناسد می گوید:” او نیاز دارد تا همه چیز زندگیاش بی نقص باشد و زمانی که نقصی به وجود میآید، کنترل امور از دستش خارج میشود، خیلی هم خارج میشود. به همین دلیل هرگز بیشتر از دو فصل در یک باشگاه حضور نداشته است.”
***
دوره حضور موراتا در تیم ملی هم نیز فراز و نشیبهایی داشته است. دلبوسکه در آخرین حضورش در یورو به موراتای 23 ساله اعتماد کرد، اما دو سال بعد لوپتگی به طور کامل او را از لیست تیم برای جام جهانی روسیه کنار گذاشت.
لوئیز انریکه، سرمربی فعلی تیم ملی، نیز به مرور درباره او شک و تردیدهایی پیدا کرد و به خاطر این که موراتا در اتلتیکو دچار افت شد، دیگر در ترکیب ثابت اسپانیا حضور نداشت. در نوامبر 2020، وقتی برای یوونتوس گل میزد به تیم ملی دعوت شد و در بازی لیگ ملتها با ضربه سر اولین گل تیمش را به ثمر رساند تا با نتیجه 6-0 آلمان را شکست دهند. بعد در هر سه بازی مقدماتی جام جهانی در مارس گذشته از ابتدا در ترکیب بود و در مقابل یونان یک گل تر و تمیز به ثمر رساند.
وقتی موراتا فصل 21-2020 را در تیم یوونتوس تمام کرد، اوضاع به نظر خوب میآمد. او به بهترین آمار دوران حرفهای خودش رسید، 20 گل و 12 پاس گل در 44 بازی، همه اینها با وجود این اتفاق افتاد که او بازیکنی نبود که از اول در زمین حضور داشته باشد و تیم یوونتوس پیرلو، که حالا اخراج شده، در بخشهای دیگر مشکلات زیادی داشت.
سپس دیدار دوستانه دو هفته پیش مقابل پرتغال در ورزشگاه واندا متروپولیتانوی اتلتیکو برگزار شد.
بازی بدون گل به پایان رسید. موراتا شانسهای زیادی را از دست داد، از جمله ضربهای که در وقت اضافه به تیر دروازه برخورد کرد؛ در حالی که با دروازهبان پرتغال، روی پاتریسیو در موقعیت تک به تک قرار داشت. هواداران پرشمار اسپانیایی که 15000 نفر بودند، که البته هواداران رئال مادرید هم در بینشان حضور داشتند یک صدا فریاد زدند:” موراتا، تو چقدر بد هستی.”
موراتا چند روز بعد ادعا کرد که در این مرحله از زندگی حرفهای خود میتواند فشارها را تحمل کند. او به روزنامه اسپانیایی AS گفت:” اگر پنج یا شش سال پیش بود الان داشتم کلی سرم را میمالیدم اما حالا نمیگذارم این مسائل من را نگران کند چون قبلا تجربهاش کردهام. حیف است که کار ما فقط به چند سانتیمتر بستگی دارد؛ بین قرار گرفتن روی جلد (روزنامهها) و گردن گرفتن همه اتفاقات بدی که در اسپانیا میافتد.”
روز دوشنبه در بازی اول اسپانیا مقابل سوئد باز هم میشود خط باریک بین موفقیت و شکست را دید. در این بازی آنها رکورد پاسهای رد و بدل شده در تورنمنت را به نام خود ثبت کردند (917 پاس) اما نتوانستند از 17 شوت خودشان یکی را هم گل کنند. شانسهایی که موراتا از دست داد قابل اغماض نبود. بعد از این که مدافع سوئد لیز خورد او میتوانست یک تک به تک را گل کند و یک موقعیت دیگر را هم وقتی در فضای داخل زمین و نزدیک نقطه پنالتی بود از دست داد.
وقتی از بین 10000 تماشاگر حاضر در استادیوم لا کارتوخای سویل تعداد زیادی از هواداران علیه این مهاجم تیم خودشان سوت زدند، برای همه کسانی که داخل زمین این مجموعه چند منظوره بودند معنی این سر و صدا مشخص بود. هم تیمی او کوکه از “هواداران” خواست تا به جای این کار از بازیکنانشان حمایت کنند. در ادامه بازی لوئیز انریکه او را بالاخره تعویض کرد و با دست زدن برای موراتا به بقیه پیامش را رساند. بعد وقتی روی نیمکت نشست مغموم به نظر میرسید؛ روانشناس تیم خواکین والدز کنار او نشست و آرام در گوشش با او صحبت و حمایتش کرد.
بازیکنان زیادی را میتوان سرزنش کرد. دنی اولمو باید گل میزد. جرارد مورنو هم میتوانست گل بزند. کوکه نیز یک موقعیت طلایی را از دست داد. اما تنها چیزی که از آن صحبت میشد فرصتهای از دسترفته موراتا بود؛ این که آیا باید موراتا را کنار گذاشت و در بازی دوم مرحله گروهی مقابل لهستان (شنبه) به جایش از مورنو استفاده کرد.
لوئیز انریکه بعد از بازی گفت:” من دوست دارم حامی بازیکنانم باشم و آنها را تقویت کنم، به خصوص وقتی که روز خوبشان نیست. گفتن این که:” اوکی. تو، از تیم برو بیرون” و جانشین کردن او با بازیکن دیگر ساده است. باید بهش فکر کنیم. من از موراتا راضیام. او شخصیتی دارد که می تواند همه اینها را مدیریت کند.”
سرمربی اسپانیا همچنین گفت:” موراتا چیزهای زیادی به ما می دهد، خیلی بیشتر از آن چه شما فکر میکنید.” قدرت بدنی او و انرژیاش برای سبک بازی پر جنبوجوش و پر فشار لوئیز انریکه بسیار کارامد است. موراتا مقابل سوئد توانست به بهترین نحو این قسمت از بازیاش را نمایش بگذارد. دائم باعث میشد مدافعان و هافبکهای حریف به اشتباه بیفتند تا اسپانیا سریع دوباره مالکیت توپ را به دست آورد.
با این حال، مشکل این است که چگونه آن همه مالکیت توپ را تبدیل به گل کنند. این مشکل جدیدی برای اسپانیا نیست و چیزی است که لوئیز انریکه باید حلش کند.
انریکه در نووامبر سال 2019 به دلیل بیماری فرزندش از تیم ملی اسپانیا جدا شد و از زمان بازگشت دوبارهاش، تیمش در 13 مسابقه 20 گل زد؛ اما شش گل از این گلها در بازی فوقالعاده آنها در نوامبر برابر آلمان و در لیگ ملتها به ثمر رسیده است. آنها در در چهار دیدار از 11 بازی گذشته هیچ گلی نزدند.
مورنو فصل گذشته 30 گل برای ویارئال به ثمر رساند؛ از جمله تنها گل این تیم در فینال لیگ اروپا مقابل منچستریونایتد. در مقایسه با موراتا، این بازیکن کاتالان تمامکننده خونسردتری است و مطمئناً در حال حاضر او اعتماد به نفس بیشتری دارد. اما مورنو به اندازه موراتا قدرتمند نیست و نمیتواند مثل او پرس کند.
و لوئیز انریکه هم کسی نیست که اجازه دهد دیگران نظرش را تغییر دهند. او روی موراتا قمار کرده، در شش بازی گذشته اسپانیا از ابتدا او را به میدان فرستاده و حالا خارج کردن او از ترکیب میتواند نشان دهد که اشتباهش را پذیرفته است. یک منبع نزدیک به تیم گفت از تمرینات این هفته میتوان حس کرد که در بازی مقابل لهستان ممکن است موراتا و مورنو همزمان با هم در بازی حضور داشته باشند (توضیح مترجم: موراتا و مورنو در دیدار مقابل لهستان از ابتدا به میدان رفتند، موراتا تک گل اسپانیا را به ثمر رساند و مورنو یک ضربه پنالتی را از دست داد).
لویئز انریکه، این مربی یکدنده اهل آستوریاس در روز جمعه برای کنفرانس خبری پیش از بازی موراتا را با خود همراه کرد اما قطعا برای مطمئن نشان دادن وضعیت نبود؛ چون میدانست که خبرنگاران آشنا با شخصیت و دوران حرفهای موراتا چه سوالاتی از او خواهند پرسید.
از او پرسیدند که آیا خودش به طور ویژه درخواست کرده است تا فرصت پاسخگویی به منتقدانش را داشته باشد؛ و این که آیا این هفته با والدز، روانشناس تیم صحبت کرده است یا خیر.
موراتا گفت:” این تصمیم همه بود، من نمیتوانم بدون حرف زدن یک هفته را در این جا سپری کنم. وقتی به من چنین پیشنهادی دادند، خوشحال شدم. من همیشه با خواکین در مورد همه چیز صحبت میکنم. او روانشناس خیلی خوبی است که به من، به همه ما اهمیت میدهد و هر وقت که به او نیاز داشته باشم در دسترس است.
شما باید شرایط را همین طور که هست بپذیرید، و قبول کنید که ممکن است مردم از من انتقاد کنند یا از من خوششان بیاید. چیزی که اهمیت دارد نظرات افرادی است که این جا حضور دارند. در خارج از این جا سر و صدا بسیار بیشتر است اما من میدانم که باید خیلی کم بخوانید، خیلی کم گوش دهید و فقط سخت کار کنید. این هفته بیشتر از هر زمان دیگری کار کردهام.”
لوئیز انریکه نیز از فرصت استفاده کرد و توضیح داد که چرا تیمش برای بازی لهستان متشکل از “موراتا و 10 نفر دیگر” خواهد بود؛ روی میز جلویش برگههایی قرار داشت پر از “داده و آمار” که از تصمیمش برای استفاده از موراتا پشتیبانی میکرد.
لوئیز انریکه گفت:” میخواهم آلوارو احساس بهتر شدن داشته باشد، بداند که من به او اعتماد دارم. اگر به آمار نگاه کنید، پس از 41 بازی ملی فقط یک بازیکن در تاریخ بیشتر از او گلزنی کرده است – (داوید) ال گواخه ویا، بهترین گلزن تمام ادوار تیم اسپانیا. بازیکنان افسانهایی مثل رائول یا فرناندو تورس با داشتن تعداد بازی بیشتر کمتر از موراتا گل زدند.
اگر به دنیا نگاه کنید، بین بازیکنانی که 40 بازی برای تیمشان انجام دادهاند، تنها مهاجمی که گل بیشتری به ثمر رسانده هری کین است. بقیه ستارگان جهان مثل (کیلیان) امباپه، (آنتوان) گریزمن، (روبرت) لواندوفسکی، (روملو) لوکاکو، (گرت) بیل، همه آنها در 40 بازی خودشان کمتر از موراتا گل زدهاند. بنابراین ما فرصت بازی کردن را همین طوری به او تقدیم نمیکنیم. آمار وجود دارد و من میتوانم در بازیها و تمرینات ببینم که او در حمله و دفاع همان کاری را انجام میدهد که ما میخواهیم.”
***
چالش لوئیز انریکه، والدز، روانشناس تیم و بقیه افراد حاضر در اردوی اسپانیا این بوده که روی اعتماد به نفس موراتا کار کنند و مثبتاندیشی را به او برگردانند.
هر همتیمیای که جلوی میکروفون قرار گرفته هم از او بسیار حمایت کرده است. آیمریک لاپورته پس از تساوی 0-0 روز دوشنبه گفت:”هیچ کس نباید در مورد مهاجمی مثل آلوارو شک کند. شاید او روز بعد هتتریک کند و دهان همه را ببندد.”
روز سه شنبه تایید شد که قرار داد قرضی او در یوونتوس برای سال دوم تمدید شده و این مساله میتواند اعتماد به نفس او را تقویت کند. شاید خودش متوجه شده باشد یا بقیه یادآوری کرده باشند که بازی روز سه شنبه آنها دقیقا سالگرد عملکرد استثنائی پنج سال پیش او در یورو 2016 مقابل ترکیه خواهد بود. او در آن بازی دو گل به ثمر رساند و اسپانیا با نتیجه 3-0 برنده بازی شد.
برای او که قبلا اعتراف کرده آدمی خرافاتی است، چنین نشانههایی میتواند مفید باشد. موراتا در این باره گفته است:” در یووه موقعی که گرفتار آن طلسم (عدم گلزنی) بودم، ماشین، مدل مو و کفشهایم را تغییر دادم. همه چیز را امتحان کردم تا پرنده شوم بدشانسی را از خودم دور کنم.”
موراتا تمایل دارد که وقتی اوضاع خراب میشود، دنبال دلیل خارجی بگردد، تقصیر را گردن بد شانسی یا بدی شرایط بیندازد، همه چیز را فراموش و جای دیگر دوباره از نو شروع کند. البته تا به امروز این کار کمکی به او نکرده است. در حال حاضر یک رویکرد فعالانهتر و پذیرش مسئولیت، هم از طرف خودش و هم از طرف کسانی که به او نزدیک هستند، ممکن است کارسازتر باشد.
یک منبع میگوید:” در مورد اطرافیانش، شما یا در کنارش هستید یا مقابلش. نمیتوانید بیطرف باشید، یا بگویید که آلوارو بازی بدی داشته است. آنها میخواهند بشنوند که بازیاش عالی بوده است؛ حتی اگر در واقعیت چنین اتفاقی نیفتاده باشد. اگر کنترل زندگی حرفهای خودتان، زندگی خودتان را به دست بگیرید، اغلب همه چیز سادهتر میشود.”
بازی دوم آنها در گروه E برابر لهستان است که روز دوشنبه در بازی مقابل اسلواکی در دفاع متزلزل بود و با نتیجه 2-1 بازی را واگذار کرد. این بازی میتواند فرصتی باشد تا موراتا منقدانش را ساکت کند و نشان دهد که میتواند واقعا همان گلزن قاطعی باشد که اسپانیا و لوئیز انریکه به شدت به آن نیاز دارند.
یک منبع دیگر در تیم اسپانیا میگوید:”همه در تیم میدانند که آلوارو این توانایی را دارد که یک مهاجم نوک برتر باشد. حالا اوضاع کمی به خود او بستگی دارد. تا دیگر دنبال بهانه نگردد و یک قدم به جلو برود.”