خداحافظ فرانک دیبوئر؛ قدم بعدی برای هلند چیست؟
هفتیک- آرت لانگلر:” وقتی در سال 2014 سوم شدیم، من خوشحال نبودم چون فوتبال دفاعی ارائه میکردیم. این چیزی نبود که من حامی آن باشم. بسیار سخت است چون کسب مقام سوم در جام جهانی دستاوردی عالی است. نظر شخصی من این است: اگر مجبور باشم بین کسب عنوان قهرمانی جهان و نمایش فوتبال منفی و دفاعی یا نایب قهرمانی و تمجید همه از نحوه بازی خوب یکی را انتخاب کنم، گزینه دوم را انتخاب میکنم…”
نیکو- یان هوخما:” من گزینه اول را انتخاب میکنم… میخواهم قهرمان باشم…”
آرت لانگلر و نیکو-یان هوخما در نوامبر 2019 در حال بحث درباره تعادل بین اولویتها و ایدئولوژی در مصاحبهای با اتلتیک در محل اتحادیه فوتبال هلند در شهر جنگلی “زِیست” در فاصله یک ساعت از جنوب آمستردام بودند.
چند ماه بعد جهان تغییر کرد. پس از تعویق جام ملتهای اروپا به دلیل شیوع جهانی ویروس کرونا، رونالد کومان از سمت خود به عنوان سرمربی کنارهگیری کرد، ویرژیل فن دایک دچار مصدومیتی جدی شد که هنوز در حال درمان است و پیایسی زووله اعلام کرد که لانگلر مربی تیم اول این باشگاه است.
لانگلر مدیر توسعه جوانان اتحادیه فوتبال هلند بود و نقش هوخما در تیم بزرگسالان تعریف میشد؛ جایی که او به عنوان رابط بین اعضای هیئت مدیره فدراسیون، مربیان و بازیکنان عمل میکرد. این دو نفر صادقانه درباره دیدگاهشان نسبت به شرایط، شروع به صحبت کردند اما وقتی هوخما با لانگلر مخالفت کرد، او احساس کرد لازم است صحبت هوخما را قطع کند. او گفت:” این مثال خوبی از شیوه کارکرد شرایط است. شاید ما درباره مسائلی مخالف باشیم. شاید گاهی درباره آن مشاجره کنیم. اما راهی برای به اشتراک گذاشتن دیدگاه و معنایی مشابه پیدا میکنیم.”
مشخص بود که آنها از مصاحبت یکدیگر لذت میبرند اما تفاوتهای دیگری وجود داشت. لانگلر زیاد حرف میزد، در حالی که هوخما صریحتر بود. به هرحال او بسیار به نتایج پایانی کار نزدیک بود. به نسبت فردی که در برابرش قرار داشت، افراد بیشتری از عموم مردم درباره کار او اظهارنظر میکردند.
در حالی که تمرکز لانگلر روی سلامت طولانی مدت سیستم جوانان باقی ماند، هوخما پاییز 2020 را با مسئولیت غیرمنتظره در استخدام مهمترین فرد درون این سازمان سپری کرد. او در کنار اریک خوده، مدیر اجرایی اتحادیه فوتبال هلند، مسئول استخدام فرانک دی بوئر به عنوان جانشین کومان بود.
هوخما شخصی با ظاهری قوی است و اکنون به نظر میرسد که آخرین فرد باقی مانده از سیستم به حساب میآید. لانگلر پیشتر رفته بود و به دنبال او، دی بوئر نیز در روز سه شنبه پس از شکست تیم ملی هلند برابر جمهوری چک برکنار شد. خوده هم به زودی مسیری مشابه را طی خواهد کرد چرا که از قبل برنامه داشت در 67 سالگی بازنشسته شود.
چنین حجمی از تغییرات نمیتواند برای هیچ کشوری که انتظارات بالایی از آن هست، نتایج خوبی به همراه داشته باشد. غیرممکن است که سبکهای مجزای فکری بتوانند با یکدیگر ترکیب شوند؛ خصوصا وقتی افراد بسیاری در بازه زمانی کوتاه در سازمانی به کار گرفته شده و سپس آنجا را ترک میکنند. حافظه سازمانی کجاست؟
***
هوخما:” ما فقط درباره 3-3-4 یا سبک هلند فکر نمیکنیم. این نحوه پر کردن فضا در بازی است. ستایش فضا. شما باید متوجه باشید که سایر تیمها از کدام فضاها استفاده خواهند کرد و آنها را از آن خود کنید. هر کشوری متفاوت بازی میکند.”
لانگلر:” فوتبال مدرن به سیستمها یا حتی اصول مربوط نیست. بیشتر به فرهنگ مربوط است. ما فرهنگ هلندی داریم و این یعنی شما میخواهید توپ و میدان را در اختیار داشته و خلاقیت به خرج دهید. چنین چیزی به این معنا نیست که شما باید تمام مدت توپ را در اختیار داشته باشید. میتوانید در کار دفاعی که انجام میدهید هم سلطه داشته باشید.”
دی بوئر در یورو 2020 کاملا بر اساس نتایج قضاوت شد چون از سیستم 3-3-4 دست کشید و این کار در هلند با نابودیِ محرابی مذهبی برابر است. فوتبالی هجومی در سه بازی مرحله گروهی به نمایش گذاشته شد اما این عملکرد در عین حال آشفته هم به نظر میرسید چون بازیکنان به 2-5-3 عادت نداشتند. خصوصا اوکراین و مقدونیه شمالی موقعیتهایی را مقابل هلند خلق کردند. هلند سلطه کافی را بر حریفان ضعیفتر نداشت. بعضی از نتایج راضیکننده بودند اما این درباره عملکردها صدق نمیکرد.
یکی از شرایط انتصاب دیبوئر ادامه حضور اعضای کادر فنیِ دوران کومان بود. این شغلی ایدهآل برای دیبوئر پس از هدایت کریستال پالاس و آتلانتا یونایتد به حساب میآمد و اتلتیک متوجه شده که همه اعضای کادر او از تصمیمش برای تغییر سیستم پیش از این تورنمنت حمایت کردند، چرا که با فقدان وینگرهای تراز اول روبرو بودند. او همچنین از حمایت برخی از بازیکنان ارشد، و نه همه آنها، برخوردار بود. بعضی از آنها نگرانی خود در این باره را ابراز کرده بودند، پیش از آن که نتایج مثبت باعث شود فکر کنند که شاید تغییر سیستم جواب دهد.
دیبوئر حاضر در این پست کمی با مسئولیتهای قبلیاش تفاوت داشت؛ پستهایی که تردیدهایی درباره مهارت مدیریت فردی او به صورت معمول در آنها مطرح میشد. بازیکنان او خواهان مسئولیت بیشتری بودند و او نیز آزادی بیشتری در اردو به آنها میداد که برای مثال شامل دسترسی به تلفنهای همراهشان بود.
اضافه شدن دونیل مالن به خط حمله برای سومین بازی مرحله گروهی به جای ووت وخهورست نیز نشان دهنده بهبود ارزیابی دیبوئر بود. وخهورست شاید یکی از بازیکنان موثر در رختکن بوده اما مالن بازیکنی بسیار با استعدادتر است و زوج بهتری در بیرون و درون زمین برای ممفیس دیپای و جورجینیو واینالدوم، کاپیتان تیم، به حساب میآید.
تصمیم دیبوئر برای تعویض مالن پس از اخراج ماتیس دلیخت برابر جمهوری چک اقدامی دور از انتظار بود؛ خصوصا برای هافبکها که فکر میکردند این کار به بازیکنان چک اجازه خواهد داد کاملا وارد فاز هجومی شوند چرا که دیگر نگرانیای از بابت بازیکنان هجومی باقی مانده در زمین ندارند. دیبوئر در ابتدا فکر کرد که سرعت مالن باعث ایجاد خطر در دفاع چک میشود و همین موضوع باعث ارسال پاسهای بیشتر در فضاهای کناری محوطه جریمه آنها در نیمه اول خواهد شد.
مقاومت آنها بدون مالن و دلیخت تنها 12 دقیقه دوام داشت. اگر دیبوئر قصد داشت عملکردی دفاعیتر داشته باشد، منطقی بود که از یک مدافع به جای کینسی پرومس، وینگر، به عنوان جانشین مالن استفاده کند. دیبوئر در عوض تصمیم گرفت یورین تیمبر با استعداد را به عنوان گزینه تعویض، علیرغم عملکرد خوبش برابر اوکراین در دیدار اول مرحله گروهی، به کار نگیرد. یکی از معدود بازیکنانی که سابقه بازی در دفاع سه نفره داشت، جوئل فلتمان از برایتون بود و او هم نتوانست نمایش خوبی داشته باشد. پرومس دوست قدیمی دیپای است و ظاهرا حتی او هم مطمئن نبود که چرا از دیگران به جای او استفاده نشد.
منبعی میگوید:” اوضاع پس از بازی افتضاح بود. همه از هم پاشیده بودند. آنها حس میکردند پس از سه بازی خوب به نیمه نهایی صعود میکنند. آنها باید به همان شیوهای که در سه بازی اول به کارشان آمده بود، ادامه میدادند.”
پس از جلسهای با خوده و هوخما در عصر سهشنبه در زِیست، فاش شد که قرارداد دی بوئر شامل بندی بود که او باید به مرحله یک چهارم نهایی همین تورنمنتی میرسید که در مرحله یک هشتم آن حذف شده بود و همین باعث شد که پیش از اخراج، استعفا دهد. از این جا به بعد تماشای این که آیا خوده در روند انتصاب جانشین او دخیل میشود یا نه، جذاب خواهد بود چرا که دیگر با او کار نمیکند.
هیچ گزینه درخشانی در حال حاضر بدون شغل نیست. پیتر بوس، سرمربی سابق آژاکس، بروسیا دورتموند و بایرلورکوزن، ماه گذشته به لیون پیوست، در حالی که لویی فنخال در در پرتغال چیزی شبیه به بازنشستگی را سپری میکند، پیش از انتصاب دی بوئر هیچ تماس مستقیمی هم دریافت نکرد. از جیووانی فنبرونکورست هم به عنوان یکی از گزینههای احتمالی نام برده شده است.
***
لانگلر:” مدیر اجرایی در سایر کشورها لزوما از پیشینهای فوتبالی نمیآید. ما در هلند فردی فوتبالی میخواستیم. اریک خوده از فاینورد آمد و تمامی تجربیاتش را به همراه آورد. این موضوع کمک میکند چون باشگاهها متوجه هستند که ما افرادی را در اتحادیه فوتبال داریم که به زبان آنها صحبت میکند. حداقل ما این احساس را داریم که آنها چنین باوری دارند.”
هرکس این شغل را بپذیرد باید به ماریان فنلیوون گزارش دهد که اولین مدیر اجرایی زن اتحادیه فوتبال هلند است- کسی که پیشینهای بسیار متفاوت با خوده داردY مردی که 10 سال مدیریت یکی از بزرگترین باشگاهها در کشور را بر عهده داشت و پس از آن در سال 2017 به زِیست نقل مکان کرد.
فنلیوون فارغ التحصیل دانشکده اقتصاد هاروارد است که سه دهه پیش کارش را در دنیای شرکتهای حقوقی آغاز کرد. او از طریق شورای ورزش آمستردام وارد مدیریت فوتبال شد و پس از آن مدیریت باشگاه آماتور 102 سالهای در این شهر به نام زیبورخیا را بر عهده گرفت. اعضای این باشگاه در طول هفت سال مدیریت او دو برابر شده و به عدد 1200 نفر رسیدند و یکی از دارندگان کارت عضویت در آن زمان رایان خرافنبرخ، امید بزرگ بعدی تیم ملی هلند، بود.
با توجه به این که یکی از چالشهای دیگر برابر او درگیری با شرایط اقتصادی وخیم در سراسر کشور است، این موضوع باید نوعی دلگرمی به حساب بیاید که کودکان بیشتری به واسطه امکانات پیشرفته به پیوستن به زیبورخیا علاقمند بودند و چنین پیشرفتهایی تنها به این دلیل امکان پذیر شده بود که او درآمدهای اقتصادی باشگاه را چهار برابر کرد.
استخدام او به عنوان تصمیمی ترقیخواهانه به حساب میآید. او در سال 2019 از اتحادیه فوتبال خواست تحقیقات دقیقتری درباره دلیل افزایش حوادث نژادپرستانه در فوتبال انجام دهد. تجربیات او به این معناست که او درک بهتری از تیمهای پایه دارد و این مورد از همخوانی بهتری با پیام نسل به نسل منتقل شده کرویف برخوردار است که موجودیت هر باشگاه فوتبال باید توسط ایدهآلهای بخش جوانان به جای نیازهای فوری تیمهای اول تعریف شود.
او در شرکت بازیابی زباله آمستردام با گاستون اسپوره، مامور عالی رتبه دولتی، کار کرده که سابقه حضور به عنوان مدیر در باشگاههای حرفهای مانند افسی زووله و هیرنفین را داشته است. اسپوره ماه گذشته به “دی فولکسکرانت” گفت که بزرگترین وظیفه همکار سابقش رویارویی با مواردی است که در حال حاضر نمیتواند ببیند. او زِیست را به عنوان لانه ماری توصیف کرد که گورستانی پر از مدیران حرفهای شکست خورده در جنگلهایش وجود دارد.
انتظار میرود که فنلیوون کار جدیدش را رسما در روز جدایی خوده آغاز کند. اول سپتامبر هم تاریخ دیدار بعدی تیم ملی هلند است و آنها واقعا به نتیجهای مثبت برابر نروژ در اسلو پس از شکست در دیدار انتخابی جامجهانی تحت هدایت دیبوئر برابر ترکیه در ماه مارس نیاز دارند.
این چیدمان از نظر برنامهریزی عیب و نقصهای بسیاری دارد. برای این که هلند پیشرفتی حاصل کند که با توقعات سازگار باشد و در عین حال همزمان هویتی مشخصتر نیز از خود به نمایش بگذارد، موارد بسیاری باید به طور کامل تغییر پیدا کنند.