مردان فراموش شده آلمان؛ ورنر و سانه به درد تیم لوو میخورند؟
هفتیک- چهار ماه پس از خروج وحشتناک از مرحله گروهی جام جهانی 2018، یواخیم لوو از رویایش برای “آلمان جدید” رونمایی کرد.
“بوندسترینر” (سرمربی) آلمان در فرانسه و بازی لیگ ملتها، دیدیه دشان،همتای فرانسویاش، را با ترکیب 3-4-3 غافلگیر کرد. او نیکلاس زوله را در وسط خط میانی سه نفره قرار داد و از یک خط حمله جوان و سریع استفاده کرد. او بدون احساس شرمندگی، از استراتژی ضد حمله فرانسه، “توپ را به کیلیان بده!”، الگوبرداری کرد. اما استراتژی او یک تفاوت داشت؛ لوو، امباپه را در اختیار نداشت و در عوض میتوانست از تیمو ورنر، لروی سانه و سرژ گنابری استفاده کند. به همین دلیل برای اولین بار از هر سه آنها استفاده کرد.
آلمان در ورزشگاه استاد دو فرانس با نتیجه 2-1 بازی را واگذار کرد، اما به خاطر یک بازی مستقیم و پرانرژی تحسین بسیاری را برانگیخت و قهرمان جهان را بسیار تحت فشار گذاشت. روزنامه سوئیسی بلیک درباره این بازی چنین حکم داد:” بهترین بازی در یک سال بد، البته اگر نگوییم سال فاجعهبار”. راینهارد گریندل، رئیس فدراسیون فوتبال آلمان، هم “نشانههای تغییرات بنیادین” تیم در پاریس را ستود.
چند روز قبل، آلمان با یک سیستم و ترکیب متعارف متشکل از توماس مولر، ژروم بواتنگ و مارکو رویس 3-0 برابر هلند شکست خورده بود تا جایگاه لوو به خطر بیفتد. نتیجه ناامیدکننده بود. آلمان فرصتهای زیادی را در ضد حمله از دست داد اما تیم ملی توانست نیمنگاهی از یک آینده بهتر و جسورانهتر را نشان دهد که چیزی فراتر از نمایش تکراری آنها در جام جهانی تحقیرآمیز روسیه بود. به لوو اجازه دادند به کارش ادامه دهد.
کمتر از سه سال بعد، آرایش تیم همان است اما اجزای اصلی آن متفاوتند.
لوو با قربانی کردن زوله، دوباره رهبری خط دفاعی را به متس هوملس سپرده است. در جلوی زمین، مولر بار دیگر غیر قابل جانشین است. اما وضعیت برای سانه و ورنر تفاوت دارد. انتظار میرفت که این دو رهبری خط حمله آلمان در یورو 2020 را برعهده داشته باشند، اما تبدیل به بازیکنان تعویضی شدند که گاهی در نیمه دوم چند دقیقه بازی میکنند.
ریشه تنزل زوج پویای تیم آلمان به ملاحظات تاکتیکی برمیگشت.
لوو فهمید که هیچ یک از رقبای مرحله گروهی یعنی فرانسه و پرتغال، برای نفوذ مانشافت فضاهای خیلی زیادی را باز نمیگذارند؛ یعنی به نحوی بازی میکنند که انگار تیم مهمان هستند و منتظر اشتباه آنها میمانند. برای این که در مقابل آنها موفق شوند باید با توپ در مناطق بسته زمین حرکت کنند، کمتر فرار کنند و با پاسهای کوتاه و یکدوهای جذاب به دفاع حریف نفوذ کنند.
ورنر و سانه که در باشگاههایشان زیر نظر مربیانی مثل رالف رانگینک، یولیان ناگلزمان، توماس توخل، پپ گواردیولا و هانسی فلیک کار کردهاند، میتوانند همه این کارها را انجام دهند. اما هر دوی آنها رویارویی در فضاهای بازتر را بیشتر میپسندند، یعنی وقتی که بتوانند با سرعت مدافعان را جا بگذارند و به زمین حریف برسند.
حسن صالحمیدزیچ، مدیر ورزشی بایرن مونیخ، دقیقاً به همین دلیل مخالف جذب ورنر از لایپزیش بود زیرا اعتقاد داشت که او در مقابل لایههای دفاعی عمیقتر تیمهای بوندسلیگا به مشکل برخواهد خورد. در عوض صالحمیدزیچ احساس میکرد که مهارتهای دریبل زدن سانه در موقعیتهای نفر به نفر فشار زیادی را در کنارههای زمین به حریف وارد میکند.
وقتی لوو فهمید که آلمان مجبور است در مرحله گروهی آرامتر و موقعیتمحورتر بازی کند، چه بخواهند و چه نخواهند، برای حمایت از گنابری در جلوی زمین، مولر و کای هاورتز منطقیترین گزینهها بودند. اما این تمام این ماجرا نیست.
“رائومدویتر” ارشد (مولر) و معاونش (هاورتز) به جای ورنر و سانه در ترکیب ابتدایی قرار گرفتند. با وجود قهرمانی در لیگ قهرمانان با چلسی و بردن بوندسلیگا با بایرن، ورنر و سانه وقتی در تابستان به تیم ملی آمدند، فصل سختی را در باشگاهشان گذرانده بودند و در بهترین فرمشان قرار نداشتند.
به خصوص سانه که دیگر در مقابل دروازه مثل قبل مطمئن نیست. این نکته از نظر سرمربی تیم ملی هم دور نمانده و انگار خود بازیکن هم متوجه این مساله است. این بازیکن 25 ساله قبل از بازی اول آلمان مقابل فرانسه گفت:” در حال حاضر من از تیم اول عقب هستم. اما نمینشینم، دستهایم را روی هم نمیگذارم و قهر نمیکنم. یورو تورنمنتی طولانی است، به همه نیاز پیدا میشود. تورنمنت تیمی است. باید کاری انجام دهید که برای تیم مناسب است.”
مهاجم چلسی در ادامه اضافه کرد که نیمکتنشینی “در این سطح طبیعی بود”. همه چیز به خودش بستگی داشت. او باید وقتی از نیمکت به زمین رفت، آماده و خطرناک ظاهر میشد و به هر شکلی که میتوانست به تیم کمک میکرد. صداقت و ازخودگذشتگی ورنر بدون شک قابل ستایش است اما برای یک مهاجم با این اعتماد به نفس زیاد، قطعاً دشوارتر است که بپذیرد به یک بازیکن تعویضی موثر تبدیل شده است. لوو برخلاف مربیهای باشگاهی نمیتواند در طول یک تورنمنت، خود باوری یک بازیکن را بازسازی کند.
مورد سانه متفاوت است، اما نه خیلی. سانه شروع آرامی در بایرن داشت. به عنوان یک تازهوارد تاثیرات مصدومیت زانو را حس میکرد که تقریباً باعث شد کل فصل 20-2019 را از دست بدهد، اغلب مورد انتقاد هانسی فلیک و قدیمیترهای بایرن هم بود که از عدم تعهد او در زمین ابراز تاسف میکردند. اما بازیکن سابق منچسترسیتی در ادامه بهتر شد، یکی از بازیکنان ثابت تیم بود و عملکردش ثبات پیدا کرد. 10 گل و 9 پاس گل در 44 بازی در تمام رقابت ها بازگشت قابل قبولی محسوب میشود اما بایرن انتظار داشت خرید 60 میلیون یوروییاش مثل یک ستاره ظاهر شود. لحظات مهم سانه در بایرن بسیار کم بود. در عرصه ملی هم او چنین عملکردی دارد. او با هفت گل در 32 بازی، همچنان با قاطعیت در گروه “استعدادهای نوظهور” قرار میگیرد. اما در سن 25 سالگی او نباید در چنین جایگاهی باشد.
سوالاتی درباره نگرش او هنوز هم مطرح است. او در بازی مقابل فرانسه فقط برای 16 دقیقه به بازی رفت و موثر هم نبود، اما قبل از ورود برای گرم کردن چندان تلاشی نکرد و اعضای فدراسیون فوتبال آلمان با دیدن این صحنه بهتزده بودند. هفته قبل از آن دیدار و در تمرینات، یوشوا کیمیش، همتیمیاش در باشگاه بایرن، به خاطر سخت تلاش نکردن با صدای بلند او را سرزنش کرد.
ایلکای گوندوگان، همتیمی سابقش در منچسترسیتی و بازیکن تیم ملی آلمان، میگوید که سانه بازیکنی است که باید اعتماد کامل مربیاش را داشته باشد تا بتواند خوب بازی کند. این هافبک قبل از پیروزی شنبه مقابل پرتغال، مدافع عنوان قهرمانی، گفت:” 20 دقیقه بازی به عنوان بازیکن تعویضی و بعد قرار گرفتن در ترکیب ابتدایی برای او دشوار است. او باید بداند که در هر بازی حضور خواهد داشت، آن وقت عملکردش فوقالعاده خواهد بود. اوضاع در منچستر به این شکل بود، امکان نداشت که او در بازی حضور نداشته باشد. او به آن ریتم، به آن حس اطمینان که میتواند تغییر ایجاد کند، نیاز دارد.”
اما لوو به یک سطح عملکرد مطمئن نیاز دارد که در حال حاضر سانه نمیتواند برآوردهاش کند. اگر استدلال گوندوگان را بپذیرید، وضعیت شبیه یک چرخه است. سانه بدون این که بازیکن ثابت تیم باشد نمیتواند تاثیر ملموسی داشته باشد، اما برای این که بتواند تضمین کند که جایگاهش در تیم ملی به رسمیت شناخته شده به قدر کافی تلاش نکرده است.
اما برای آلمان مسابقات یورو تازه آغاز شده است. مولر فردا (چهارشنبه) به دلیل مصدومیت از ناحیه زانو آخرین بازی گروهی مقابل مجارستان را از دست خواهد داد و احتمال دارد گنابری در این بازی استراحت کند. لوو چندان نمیخواهد تغییرات بزرگی در تیمش به وجود آورد اما ممکن است ورنر و سانه هر دو در ترکیب حضور داشته باشند.
مجارستان حتی از دو حریف قبلی گروه F نیز تدافعیتر است و با توجه به اتکای این تیم به سرعت و فضا، چندان حریف دلخواهی برای این دو بازیکن نیست. اما همین مانع باعث میشود دو بازیکن فراموششده یورو 2020 حس کنند فرصت دارند.
“آلمان جدید” هرگز نتوانسته خود را از ویرانههای جام جهانی روسیه نجات دهد و این دو میتوانند نشان دهند در مقایسه با بازیکنان بازمانده تیم قبلی هنوز به درد آلمان میخورند.
مهاجرای بی خاصیت