چه کسی از فوتبالیستها در برابر “دزدان شبهای بازی” محافظت میکند؟
هفتیک- در ساعت 8:25 شب روز سهشنبه چهاردهم سپتامبر، چلسی در اواسط اولین بازی فصل جدیدش در مسابقات لیگ قهرمانان اروپا بود. مدافع عنوان قهرمانی سعی میکرد راهی به خط دفاعی فشرده و منسجم زنیت سنپترزبورگ پیدا کند اما به مشکل خورده بود.
ریس جیمز، ملیپوش انگلیسی، در پست وینگ-بک راست قرار داشت اما مانند چند نفر از هم تیمیهایش در رسیدن به دروازه حریف به مشکل خورده بود تا این که روملو لوکاکو، خرید جدید تابستانی، موفق شد دردقیقه 69 با ضربه سر دروازه را باز کند.
بیست مایل آن طرفتر در کوبام، جایی که محل تمرین چلسی نیز در آن قرار دارد، کار دیگری در خانه جیمز در حال انجام بود اما این یکی بسیار آسانتر به نظر میرسید.
چهار مرد که لباسها و کلاههای یکسره به تن داشتند، از دروازههای آهنی وارد خانه شدند، به سمت پشت ساختمان رفتند، با روشن کردن چراغ قوه از عدم حضور صاحب خانه اطمینان حاصل کردند، با چکش سنگین در را شکستند و سپس با گاوصندوقی بزرگ از در جلوی خانه خارج شدند. تنها زمانی که به نظر عصبی و ترسیده میرسیدند وقتی بود که متوجه شدند نمیتوانند درها را به اندازه کافی برای ورود ماشین بازکنند و مجبور هستند که گاوصندوق آهنی بزرگ را تا جلوی پیادهرو خانه بکشند.
در داخل این گاوصندوق مدالهای قهرمانی لیگ قهرمانان و سوپرکاپ اروپای ریس جیمز قرار داشت که چند ماه قبل برنده شده بود و همچنین مدال نایب قهرمانی یورو 2020 با تیم ملی انگلیس نیز در همین گاوصندوق بود؛ مدالهایی که در عرض 360 ثانیه از دست رفتند.
او دو روز بعد تصاویر دوربینهای مداربسته از این سرقت را در اینستاگرام منتشر کرد. این بازیکن 21 ساله نوشت:” این مدالها با پیراهن چلسی و تیم ملی انگلیس به دست آمدند- افتخاراتی که هرگز از من گرفته نخواهد شد، حتی اگر مدال را برای اثبات آن نداشته باشم.
با این حال از تمامی هواداران چلسی و تیم ملی انگلیس میخواهم که در شناسایی و معرفی این افراد بیارزش که دیگر نمیتوانند با انتشار این شواهد آرام بگیرند، به من کمک کنند. پلیس، مشاوران من و باشگاه چلسی (در کنار بسیاری دیگر) همگی برای یافتن این افراد پشت من هستند. ما به آنها نزدیک هستیم.
خوشبختانه هیچکس در جریان ورود آنها در خانه حاضر نبود اما من میخواهم به همه شما بگویم که در امان هستم و حالم خوب است. من واقعا از این که چنین امکانی دارم تا به شما درباره اتفاقی بدی که برایم رخ داده بگویم، خوشحال هستم و امید دارم که بتوانیم این افراد را بازداشت کرده و عدالت را اجرا کنیم.”
در مقایسه با رابین اولسن، جیمز خوششانس بود. این دروازهبان سوئدی که در حال حاضر پیراهن شفیلد یونایتد را بر تن دارد، در ماه مارس به صورت قرضی در اورتون حضور داشت که گروهی با ماسک و چاقو وارد خانهاش در نزدیکی آلترینکام شدند و جواهراتی را به سرقت بردند. این بازیکن 31 ساله در آن زمان به همراه همسر و دو فرزندش در خانه حضور داشت و هرچند هیچکس آسیبی ندید اما چنین اتفاقی تجربهای هولناک برایشان بود.
یک ماه پیش از این اتفاق نیز دو نفر سارق با ماسک وارد خانه کارلو آنچلوتی، سرمربی اولسن، شدند. او در خانه نبود اما دخترش حضور داشت و همین موضوع باعث آشفتگی سارقان شد. خوشبختانه آنها آسیبی به او نزدند اما یک گاوصندوق را با خود بردند.
سال گذشته نوبت تاتنهام بود. در حالی که یان فرتونگن در زمین بازی برابر لایپزیش در لیگ قهرمانان حضور داشت، خانواده او توسط سارقانی چاقو به دست مورد تهدید قرار گرفتند. دو ماه بعد هم دله آلی با چاقو تهدید شد و در جریان سرقت از خانهاش در شمال لندن مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
سایمون گیدینس، مدیر ارشد سازمان مشاوره بلک استون که شرکت امنیتی خصوصی در لندن است، میگوید:” صنعت فوتبال خاص است. ما درباره مردان جوان ثروتمندی حرف میزنیم که گاهی ثروت خود را با استفاده از جواهرات یا ساعتها به نمایش درآورده و تصاویر آنها را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند.
و شما یک جدول زمانی از آنها در اختیار دارید. چند صنعت وجود دارد که از ماهها قبل بدانید که افراد حاضر در آن کجا هستند؟ و همه میدانند که زمین تمرینها کجاست، بنابراین میتوان مسیرها را زیرنظر گرفت.
این مسئله نیز وجود دارد که یافتن محل زندگی آنها خصوصا در شمال غربی انگلیس بسیار آسان است. اگر زیر باران منچستر بمانم و سوار تاکسی شوم، میتوانم به راننده 100 پوند بدهم و بگویم نشانم بده که تمامی بازیکنان کجا زندگی میکنند.
همه میدانند و همین آنها را به زندگی در شهرکهای مشخص سوق میدهد که امنیت آن برعهده مامورانی است که شرکتشان با قیمت بهتری این قرارداد را برنده شده است. این در واقع آرامشی بیهوده و پر از توهم و امنیتی کاذب است.”
این رویدادی نوظهور نیست. بین سالهای 2006 و 2009 فقط در لیورپول و منچستر، خانه 24 بازیکن لیگ برتری مورد سرقت قرار گرفت. اکثر این سرقتها که به “دزدیهای روزهای بیرون از خانه” مشهور شدند در زمانی رخ میداد که بازیکنان در حال انجام بازی بودند.
اما این لزوما به این معنا نبود که خانهها خالی بودند. همسر استیون جرارد در طبقه بالا در حال تماشای تلویزیون بود که سارقان با ماسک وارد سالن خانه آنها در فارمبی شدند. دو دختر کوچک آنها نیز طبقه بالا در تخت خواب بودند. خوشبختانه سارقان با چند وسیله ارزشمند و سوییچهای ماشین فرار کردند.
هفت ماه بعد اتفاقی مشابه برای همسر امیل هسکی رخ داد و مردانی مسلح در روز روشن به خانه آنها در چشایر حمله کردند. دارن فلچر در سال 2009 در حال بازی برای منچستریونایتد در میلان بود که سه مرد با ماسک وارد خانهاش شدند، نامزدش را با چاقو تهدید کردند و جواهراتی را به سرقت بردند.
هرچند این افراد بزدل گاهی خانه اشتباهی را انتخاب میکنند. دانکن فرگوسن، دستیار فعلی اورتون، مهاجمی جنگنده بود اما نشان داده که در زمینه تامین امنیت نیز بسیار جدی است. او در سال 2001 سارقی را به زمین انداخت و رویش نشست تا پلیس از راه برسد. او در سال 2003 نیز سارق دیگری را با مشتی سنگین نقش بر زمین کرد. اما همه نمیخواهند یک “دانک بزرگ” بیست چهار ساعت و هفت روز هفته در کنارشان باشد.
جسی لروید هیل، مدیربرنامه سابق فوتبال که شرکت امنیت برتر حرفهایها را در سال 2014 راهاندازی کرد، میگوید:” واکنش آنی و ناخودآگاه این است که چند محافظ سنگین وزن را استخدام کنی تا بیرون خانهات بنشینند و در کنارت حضور داشته باشند یا از یکی از شرکتهای امنیتی بخواهی که دوربینهایی را در سرتاسر خانهات کار بگذارند.
اما چند نفر به صورت دائمی نیازمند نیروهای امنیتی هستند؟ تعدادشان زیاد نیست. شما باید تلاش کنید تا زندگی مشتریانی که دارید در طبیعیترین حالت ممکن قرار بگیرد. این دوربینها به دردی نمیخورند اگر به بعضی افرادی که نمیشناسید، اجازه دهید که سیستم سرگرمی گرانقیمت خانهتان را راهاندازی کنند. ممکن است به فردی بد- دزد یا باجگیر- اجازه دهید که از طریق دستگاههای شما وارد منزل شود. باید این افراد را تحت نظر داشته باشید.
وقتی من ویدیوی ریس جیمز را دیدم، اولین فکرم این بود که چه کسی به او مشورت داده است؟ چرا او مدالهایش را- چیزهایی که جایگزینی برایش وجود دارد- در گاوصندوقی در خانه نگه داشته است؟ آیا او گاوصندوقی تقلبی داشته است؟ اگر داشته، این افراد از کجا میدانستند که گاو صندوق واقعی کجاست؟ ورود آنها بسیار آسان بود- هیچ درِ امنیتیای وجود نداشت؟
شما هرگز نمیتوانید خانهای را غیرقابل نفوذ کنید اما میخواهید سیستمی بسازید که ورود سارقان را به تاخیر بیاندازد. انجام این کار به همراه استفاده از زنگ خطر و دوربینها باعث ایجاد شانس بیشتری خواهد شد.”
گیدینس موافق است. او میگوید:” این که در اطراف قلعهها خندق میکندند، بیدلیل نبود. منظورم این نیست که دوباره از این شیوه استفاده کنیم اما داشتن لایههای امنیتی منطقی است. از اتاقهای امن استفاده کنید: ما شاهد توصیههای بد بسیاری هستیم. شما باید وارد کمدهایی شوید که به اتاق امن تبدیل شده اما اگر بچه داشته باشید و در ساعت دو صبح با صدای ورود سارقان بیدار شوید، وارد کمد نمیشوید بلکه میروید تا بچههایتان را بردارید.
افسرهای محافظتی هجومی هستند و گاهی استفاده از آنها صرفا نتیجه عکس دارد. چیزی که شما میخواهید، تیم محافظتی است که بتواند هرکسی را که بازیکنان را مورد هدف قرار میدهد، شناسایی کند.
ما زنان بسیاری را برای انجام این کار استخدام میکنیم چون مردان طوری برنامهریزی شدهاند که این تهدیدها را حس نمیکنند و زنان گاهی میتوانند راحتتر در پیشزمینه محو شوند. اگر در حال قدم زدن در خیابانی باشد و دو مرد را در ماشینی ببینید، حس درونی شما میپرسد که آنها در حال انجام چه کاری هستند؟ اما اگر دو زن را در حال صحبت ببنیید، فکر نمیکنم حتی به خاطر بسپارید.”
***
همه این موارد توصیههای خوبی هستند اما گرانقیمت به نظر میرسند. چه کسی باید هزینه آن را پرداخت کند: باشگاه یا بازیکن؟
دنیل لوید- جان مدیر اجرایی و موسس شرکت بیمه برودوی است؛ مرکز مشاوره تخصصی ریسک که در کمربند فوتبالی چشایر قرار دارد. لوید- جان میگوید:” این موضوع دو بخش دارد. باشگاه ریسکهای مربوط به خودش را بیمه میکند- سلامت و آمادگی بازیکن، آسیب به برند و از این قبیل مسائل- و بازیکن باید بیمه مربوط به زندگی خود را برعهده بگیرد اما این فقط مربوط به بازیکن است.
چیزی که ما درباره آن حرف میزنیم، بیمه برای خانه، ماشینها و وسایل ارزشمند است- بیمه شخصی که من یا شما میتوانیم بگیریم. این مسئولیت برعهده بازیکن است. اما در اینجا همپوشانی وجود دارد چون باشگاه نمیخواهد هیچ یک از بازیکنان کلیدیاش ناخشنود یا نگران باشند و همپوشانی بین دو برند نیز دیده میشود: باشگاه و بازیکن.”
لوید جان با شرکت گیدینس کار میکند تا باشگاهها، بازیکنان و مدیربرنامههای آنها را با ارزیابیهای جامع ریسک، توصیههای امنیتی و پوششی که در هنگام نیاز آنها صورت خواهد گرفت، آشنا کند.
او میگوید:” این مربوط به شناخت، مدیریت و تغییر شرایط ریسک است. تمرکز من روی چیزی است که ما آن را “داخل و پیرامون” مینامیم: ریسکهای خانه، محتوا، دیجیتال و آیتی. اما بازیکن پیرامون را رها میکند و این باعث ریسکهای جدید است. مسئولیت چنین چیزی برعهده کیست؟ باشگاه و کارفرمای آنها؟ یا بازیکنان؟ من میگویم این مسئولیت باشگاه است که از رسیدن اطلاعات لازم به بازیکنانش اطمینان حاصل کند.”
پس مناطق خاکستری بسیاری وجود دارد چون بازیکنان مدام وارد فضای کارفرمای خود شده و از آن خارج میشوند اما هرگز واقعا به طور کامل از باشگاه جدا نمیشوند و این شرایط حتی پیش از این است که ما خانوادهها و اطرافیان آنها را درنظر بگیریم.
بازیکن ممکن است همسری با شرایط اجتماعی و شهرت مشابه و دنبالکنندگان بسیار در شبکههای اجتماعی داشته باشد. وظیفه چه کسی است که خاطرنشان کند که سارقان میتوانند اطلاعات بسیاری را از طریق یک عکس از این زوج خوشحال در خانه فوق العادهشان یا ویدیویی از رقص آنها به دست آورند؟
گیدینس میگوید:” چندین مجله پر زرق و برق هستند که بعضی از آنها جز اشتراکهای محبوب در سیستم زندان انگلیس هستند. من از موردی خبر دارم که کسی در مجله منتشر شده در روز دوشنبه حضور داشت و روز جمعه مورد سرقت قرار گرفت.”
شما تصاویری از اتاق نشیمن، آشپزخانه، باغچه، سنسورهای شکستن شیشه، سیستم زنگ هشدار و سگها دارید. به عبارتی دیگر، فرم ارزیابی ریسک کاملی برای سارق فراهم کردید. لوید جان میگوید:” بیمهکنندگان بزرگی حالا همگی روی این موضوع تمرکز کردهاند و در حال راستیآزماییهای مربوط به خود هستند.
شاید در این زمان است که باید به معضل قیمت برگردیم و من به مشتری میگویم که نمیخواهم تصاویر از تو یا خانوادهات در حال نمایش جواهرات یا گجتها در خانه ببینم، نمیخواهم تصویری از محل نگهداری مدالها نیز نشان بدهی.”
لوید جان میداند که قرار نیست مشتریانش را از شبکههای اجتماعی دور کند- مدیربرنامهها مدام به آنها میگویند که با طلوع خورشید خودی نشان دهند- اما شاید بتواند آنها را متقاعد کند که عکسها را در نزدیکترین محل زیبایی که به خانه آنها وجود دارند بیاندازند تا “خطر را از بین ببرند”.
” و تاثیر این کار روی برند باشگاه را فراموش نکنید. اگر بازیکنی به مشکل جدی بربخورد، شهرت یا قیمت سهام باشگاه نیز آسیب میبیند. مدیران تجاری باشگاه قطعا نگران این موضوع خواهند بود.”
گیدینس و لوید جان هر دو در تجربیات خود به این نکته اشاره کردند که باشگاههای بزرگ در لیورپول و منچستر مسئولیتهای مراقبتی خود را بسیاری جدی گرفته و شاید این کار را بیشتر از هر باشگاه دیگر انجام دهند. اما شاید دلیل این کار این است که مجبور هستند.
لوید جان اضافه میکند:” اگر به آمارهای جرائم ملی نگاه کنید، میبینید که آمار سرقت مسلحانه در شمال غرب بسیار بالا است.”
منبعی از باشگاه به اتلتیک گفت که تفاوتهای قابل توجهی بین باشگاههای لیگ برتر از نظر برآورد احتمال ریسک وجود دارد.
او میگوید:” بیشتر بازیکنان در لندن در ساختمانهای آپارتمانی که خدمات حفاظتی 24 ساعته دارد، زندگی میکنند- آنها در طبقه بیست و هشتم مورد سرقت قرار نمیگیرند. اما شرایط در سایر نقاط کشور متفاوت است و شما با بازیکنانی روبرو هستید که در نقاط حاشیه شهر زندگی میکنند، خصوصا بازیکنانی که به همراه خانواده هستند.
به همین دلیل من در طول دوران زندگی حرفهای خود تنها با دو سرقت روبرو شدم. ما فورا آنها را در هتل اسکان دادیم و هر دو در نهایت خیلی زود جابجا شدند که قابل درک است. وظیفه من کار با پلیس، درست کردن درها و کمک به مسائل بیمه بود.
بازیکنان برای ماشینها، گجتها یا ساعتهایی که به سرقت میروند، اهمیتی قائل نیستند اما برای مدالها، لباسها و وسایل خاطرهانگیز ناراحت میشوند. من همیشه به آنها میگویم هر چیزی که نمیتوانند جایگزین کنند را در صندوق امانت در بانک نگه دارند.
اما فکر نمیکنم فوتبالیستها با سرقتها سراسری روبرو باشند یا همگی به محافظ نیاز داشته باشند. اکثر آنها هنوز میتوانند کلاه لبهدار بر سر کرده و بدون هیچ مشکلی به سوپرمارکت بروند اما چون مشهور هستند، هر حادثهای خبرساز میشود.
بعضی باشگاهها به دنبال استفاده از افسرهای محافظتی هستند اما این کار 100 هزار پوند برای هر بازیکن هزینه در پی دارد- یعنی 2.5 میلیون پوند در یک سال برای یک تیم. استفاده از آن غیرضروری است، هرچند اگر از یک متخصص امنیتی سوال کنید، به شما خواهد گفت که بازیکنان به تیم ضربت، چندین سگ و هلیکوپتر نیاز دارند.”
***
این ادعا- که میزان مشکل با ترکیبی از سوگیری غیرمنطقی و علاقه بیش از حد ما به زندگی فوتبالیستها بزرگنمایی شده- شاید از سوی واقعیت مطرح شده توسط لیروید هیل تایید شود که کسی از راهنماییهای امنیتی که او به باشگاهها ارائه داد، استقبالی نکرد. این موضوع همچنین اهمیت چندانی برای اتحادیه فوتبالیستهای حرفهای ندارد.
سخنگوی این اتحادیه میگوید:” ما پیش از این همکاری با شرکتی به نام شرکت محافظتی لیکلند داشتیم. با این حال متوجه شدیم که این معضل در سطوح بالاتر لیگ برتر مورد بررسی است و این باشگاهها معمولا قوانین و دوراندیشیهای خودشان را برای بازیکنان دارند.
ما جزئیاتی را از این عضویت منتشر کردیم اما در نهایت به عنوان معضلی مهم و قابل توجه مطرح نشد.”
اما گیدینس، لیروید هیل و لوید جان فکر میکنند که این اشتباه است. وقتی آنها با آژانسهای اجرای قوانین حرف میزنند، به الگوهای جرم نگاه میکنند یا وارد دارک وب میشوند، ترس آنها بیشتر میشود.
گیدینس هشدار میدهد:” ما باور داریم که در حال ورود به دوره 12 ماههای هستیم که پلیس و سایر سرویسها با فشار بیشتری روبرو خواهند شد- شیوع جهانی ویروس کرونا مسئول این اتفاق است.
ما میتوانیم تورم ایجاد شده و فاصله رو به رشد بین فقیر و غنی را ببینیم. این باعث میشوند که افراد ثروتمند و شناخته شده آسیبپذیرتر باشند. ما شاهد افزایش سرقتهای مسلحانه و تهدیدهای هولناک خشونتآمیز هستیم و این موضوع بسیار پیچیده خواهد شد. آنها کاملا آگاه هستند، با نفرات بیشتری دست به سرقت میزنند و از ماسک و اسلحه استفاده میکنند.
تکیه بر دوربینهای مداربسته جوابگو نخواهد بود. دو گروه چهار نفره در را میشکنند و با سرقتی که ما آن را “حمله پرسروصدا” مینامیم، در عرض 9 دقیقه از خانه خارج میشوند. و آنها میدانند که کارشان باید 9 دقیقه طول بکشد چون واکنش پلیس در این زمینه را آزمایش کردهاند. آنها شاید حتی تصادفی دروغین به راه بیندازند تا واکنش پلیس به تاخیر بیفتد.”
یا حملات ممکن است در میانه روز در گذرگاههای عمومی برابر دهها شاهد رخ دهد؛ مانند اتفاقی که برای اندی کارول، مسوت اوزیل و سایرین افتاد. جاناتان بوکر مدیر کل سابق اتحادیه مدیربرنامههای فوتبال است و حالا هدایت چیرون اسپورت اند مدیا را بر عهده دارد که یک “آژانس مستقل ورزشی اخلاقی” است.
بوکر میگوید:” من دوست دارم فکر کنم که اکثر مدیربرنامهها امنیت و حفاظت بازیکن را در صدر فهرست اولویتها قرار میدهند چون این نه فقط به نفع بازیکن، بلکه به سود خانواده بازیکن، باشگاه و خود مدیربرنامه است.
با این حال این موضوع برای هر مدیربرنامه متفاوت است و متاسفانه در بسیاری از موارد به نظر میرسد که اقدام پیشگیرانهای در این زمینهها انجام نمیشود، تا این که اتفاق ناگواری رخ دهد.
بسیاری از مدیربرنامهها مسئله امنیتی را چیزی شبیه به کاری پیش پا افتاده و بیاهمیت یا حتی هزینه بیدلیل میبینند که گاهی پوشش کافی روی آن صورت نمیگیرد. در بعضی موارد، مدیربرنامه کاملا از این که موکلش به اندازه کافی تحت حفاظت باشد، غفلت کرده و آن را مسئولیت بازیکن یا باشگاه میداند که نوعی کوتهبینی است و قماری برای همه افراد دخیل در این ماجرا به حساب میآید.
متاسفانه ما بسیار بیشتر از روش پیشگیری، درباره روشهای درمان میشنویم و در موارد حاد، تاکتیکهای نادرست بازیکنان با اشتباهات بزرگتر و بدتر همراه میشود؛ به جای این که از ارائهدهندگان خدمات حرفهای استفاده شود.”
نگرانکنندهتر این است که لروید هیل میگوید مکالماتی درباره امنیت بازیکنان داشته و مدیربرنامهای از او پرسیده:” این کار چه سودی برای من دارد؟” در حالی که گیدینس نمیداند چندبار درخواست تخفیف از او شده است.
او میگوید:” من به آنها میگویم که بازاری نیستم- هزینه چنین کاری همین است! و ما درباره ارزیابی امنیتی کاملی حرف میزنیم که سه هزار پوند هزینه دارد اما شاید صدها هزار پوند را نجات دهد و نیازی نیست که به صدمه روانی سرقت اشاره کنم.”
گاهی بهترین توصیهها هزینهای ندارند اما عدم استفاده از آنها هزینههای بیشتری را در پی خواهد داشت. گیدینس به مشتریانش میگوید که از حسابهای کوچک با حجم کم پول در آنها برای خرید اینترنتی یا سفارش غذا و نوشیدنی در خانه استفاده کنند. او میگوید:” بنابراین اگر آنها هک شوند، مبالغ قابل توجه همچنان امن هستند.”
او همچنین میگوید بهتر است همه ما کمتر به فردی اطمینان کنیم که در محله میگردد، پیراهن شرکت ارسال محصول را بر تن دارد و بستههایی را حمل میکند. آیا آنها واقعا به دنبال پلاک 83 هستند یا قصد دارند شرایط را بررسی کنند؟
اما بیشتر از همه روی این تاکید دارد که بهتر است دست از این اشتباه کلاسیک بریتانیایی برداریم و فکر نکنیم همه مجرمان احمق هستند. او اظهار داشت که پلیس معمولا میداند که مجرمان چه کسانی هستند اما نمیتواند آن را ثابت کند. برای مثال در حال حاضر چندان غیرمعمول نیست که یک گروه دزدی تمام وسایل دزدیده شده را در کیفی ضدآب قرار داده، سوراخی حفر کرده و مانند دزدان دریایی آن را دفن کنند و منتظر باشند تا آبها از آسیاب بیفتد و سپس از طریق جی پی اس به سراغش بروند.”
و گاهی آنها حتی سعی نمیکنند چیزی بدزدند.
گیدینس میگوید:” اگر مورد سرقت قرار گرفتید و آنها هیچ چیز با خود نبردند، شرط میبندم با خود میگویید آخیش، از این ماجرا سر سالم به در بردم. اما من فکر میکنم که آنها عکسی از پشت شبکه کامپیوتر گرفته یا چیزی مانند دوربین در آنجا گذاشته یا راهی برای دسترسی خود ایجاد کردهاند. من به باجگیری فکر میکنم.”
همانطور که اشاره شد، به نظر میرسد که این معضل فوتبالیستهایی باشد که به اندازه کافی ثروتمند هستند که در خانههای بزرگ و جدای حاشیه شهر یا مناطق سرسبز حومه زندگی کنند؛ مردان جوانی که به آسانی میتوانند تلویزیون، رولکس یا کیف دستی گوچی دیگری بخرند و چنان مبالغ هنگفتی برای بیمه ماشین پرداخت میکنند که شاید حتی گزارشی از یک مینی دزدیده شده هم ندهند.
اما تکلیف خانوادههای آنها چیست؟ و اگر فرد بعدی که در این سرقتها آسیب میبیند، سارق احمقی که به خانه دانکن فرگوسن رفته، نباشد چه؟
در اوایل سال جاری میلادی بود که آنخل دیماریا، ستاره پاریسنژرمن، در اواسط نیمه دوم دیدار برابر نانت در لیگ فرانسه از زمین بیرون کشیده شد. به این ملیپوش آرژانتینی گفته شد که خانهاش هدف سرقت قرار گرفته و خانوادهاش در خانه بودند. او در حالی که اشک میریخت در تونل ناپدید شد.
خانه والدین مارکینیوش، هم تیمی او، نیز در جریان بازی هدف سرقت قرار گرفت. آنها نیز در خانه حضور داشتند اما خوشبختانه به هیچکس آسیبی نرسید.
هرچند دیماریا وقتی زمین را ترک کرد از این موضوع خبر نداشت و این اتفاق باید یادآور خاطرات هولناک حمله به خانهاش در سال 2015، وقتی در منچستریونایتد بازی میکرد، باشد. بعضی از افراد شامل وین رونی، هم تیمیسابق او در یونایتد، باور دارند که این اتفاق او و خانوادهاش را چنان شوکه کرد که دورنمای موفقیتش در این باشگاه را از بین برد.
شاید پیاسجی حاضر باشد بخشی از بودجهاش را صرف اقدامات امنیتی کند تا بازیکنان به این نتیجه نرسند که پایتخت فرانسه محیط کاری امنی نیست. دنی آلوس، مائورو ایکاردی، اریک ماکسیم چوپوموتینگ و تیاگو سیلوا (دوبار) در فصلهای اخیر در زمان حضور در این باشگاه با سرقت خانههایشان مواجه شدند. و این واقعا نکتهای اساسی و مهم است.
همانطور که لروید هیل به آن اشاره میکند:” شاید شما هم فکر کنید که با وجود تمام پولی که در فوتبال جریان دارد، درصد کوچکی میتواند برای حفظ امنیت مهمترین داراییهای این بازی و ستارگان این نمایش کنار گذاشته شود.”