60 اسطوره تاریخ لیگ برتر؛ کوین دیبروین (24)
هفتیک- برای جمعی از ما که در اتاق رسانه اولدترافورد بودیم، این یکی از معدود دفعاتی بود که فهرست بازیکنان دیدار منچستریونایتد- چلسی جذابترین روایت شب به حساب میآمد. اگر بخواهم دقیقتر بگویم 26 آگوست 2013 بود: اولین دیدار خانگی دیوید مویس به عنوان جانشین سر الکس فرگوسن که با نام “برگزیده” شناخته میشد، رویارویی با ژوزه مورینیو بود که فکر میکرد این پست باید به او پیشنهاد داده میشد.
در عوض مورینیو برای دومین دوره حضورش در استمفورد بریج به چلسی برگشت و پس از گذشت دو بازی، تیمی را انتخاب کرده بود که یک مهاجم معمول نداشت. کوین دیبروین، خرید هفت میلیون پوندی از خنک، با کارنامه نه چندان درخشان در فوتبال انگلیس در ترکیب قرار گرفته بود. فرناندو تورس و روملو لوکاکو روی نیمکت قرار داشتند. دمبابا حتی در فهرست حضور نداشت. آندره شورله، دیگر شگفتی ترکیب، هجومیترین پست را در اختیار داشت و در همین حال دیبروین با پست دفاعی مشخص در سمت راست خط میانی قرار گرفته بود.
مورینیو این دو بازیکن که هر دو 22 سال داشتند را “کودکان” چلسی میخواند و اگر نیاز به یادآوری این موضوع داشتید که او هرگز دیبروین را درک نکرد، میتوانید به توضیحات او پس از این بازی مراجعه کنید که گفت بازیکن بلژیکی را انتخاب کرده بود تا بتواند خطر حمله از سوی پاتریس اورا را خنثی کند. کار دیبروین خنثی کردن مدافع چپ یونایتد، ایجاد دردسر برای بازیکن فرانسوی، دنبال کردن و پوشش دادن و قرار دادن خودش در شرایطی بود که در نهایت منجر به دریافت کارت زرد توسط شماره 15 چلسی برای خطا روی رابین فنپرسی شد.
با توجه به چیزهایی که در حال حاضر میدانیم، این که بازیکنی با استعداد دی بروین به این شیوه به کار گرفته شود، غیرقابل باور به نظر میرسد- شاید چون تا آن زمان به اندازه کافی بازیاش را ندیده بودیم- اما هیچکس به اندازه کافی جسور نبود که به مورینیو تذکر بدهد که از یک هنرمند مناظر طبیعی میخواهد کار یک نقاش و طراح دکوراسیون را انجام دهد.
دیبروین یک ساعت در زمین حضور داشت و بنا به گزارش بازی بیبیسی نتوانست انتخابش در ترکیب ثابت را توجیه کند. او بدترین بازیکن زمین بود و یکی از روزنامهها مدعی شد که دی بروین بیشتر زمان حضورش در میدان را “در شرایط مخاطره آمیز” سپری کرده است. روزنامه دیگر حتی نامی از او نبرد که هرگز نشانه خوبی نیست. دیبروین در دومین حضورش در مسابقات لیگ برتر به اولین بازیکن تعویضی تبدیل شد و یکی از دو بازیکنی شد که نمره 5 از 10 دریافت کرد. این آخرین باری بود که دیبروین با پیراهن چلسی در ترکیب اصلی دیداری در لیگ برتر قرار گرفت.
***
در طول زمان متوجه بعضی از تصمیمات پپ گواردیولا میشوید. مانوئل پیگرینی، مربی پیش از او، باور داشت که سرخیو آگوئرو دوست دارد احساس مهم بودن داشته باشد. پیگرینی از تملق به عنوان عامل ایجاد انگیزه و پویایی استفاده میکرد. او همیشه میگفت آگوئرو بازیکنی فوق العاده در انگلیس و در رده سومین بازیکن برتر جهان پس از لیونل مسی و کریستیانو رونالدو است.
گواردیولا برخلاف او خیلی زود به این باور رسید که آگوئرو و چند بازیکن دیگر باید برای دریافت چنین تمجیدهایی بیشتر تلاش کنند. یا این که در سه یا چهار جمله متوالی به تمجید از آگوئرو میپرداخت و سپس در جمله پنجم انتقادی واقعگرایانه وجود داشت که تمام چیزهایی که پیش از آن گفته بود را تغییر میداد.
گاهی گواردیولا به تمجید از بازیکنی کنار گذاشته شده میپرداخت و بخشی از چالش این بود که درک کنیم چرا این سرمربی چنین کاری انجام میدهد. جو هارت ظاهرا “عالی” بود و کاری را انجام میداد که هر سرمربیای میخواست. شرایط سمیر نصری، باکاری سانیا و چند بازیکن دیگر که گواردیولا در واقعیت تصمیم گرفت آنها را کنار بگذارد نیز همین بود. این یکی از تمجیدهای یحیی توره درباره گواردیولا بود که چیزی که او به صورت علنی مطرح میکند و چیزی که به صورت خصوصی به آن فکر میکند، گاهی کاملا متفاوت است.
اما زمانهایی وجود دارد که به یکی از بازیکنان محبوب گواردیولا اشاره میشود. چشمان او برق خواهد زد. ناگهان میخواهد با اشتیاقی بیشتر از قبل صحبت کند. داوید سیلوا یکی از آنها بود. فیل فودن نیز جدیدا به این جمع اضافه شده است. شرایط درباره فیلیپ لام که گواردیولا او را در بایرن از مدافع کناری به هافبک تبدیل کرد، نیز مشابه بود. لام به گفته گواردیولا باهوشترین فوتبالیستی بود که این مربی در تمام طول دوران حضورش روی نیمکت با او کار کرده بود. او دوست داشت درباره او حرف زده و عمیقا مورد تحسین قرارش دهد. پیش از آن ژاوی هرناندز و آندرس اینیستا در بارسلونا و البته یک مرد کوچک آرژانتینی بود که پیراهن شماره 10 بارسا را بر تن داشت و این احساس را به ببیننده میداد که صرفا در حال بازدید از این سیاره است. و دی بروین؟
گواردیولا به سختی برای توصیف آن تلاش میکند، سرش را تکان میدهد و به نظر میرسد که نمیتواند کلمات درست را پیدا کند. او عادت داشت وقتی بحث درباره مسی بود نیز چنین کارهایی انجام دهد که به خوبی گویای همه چیز هست. گواردیولا گاهی بدون این که جمله را ادامه دهد میگوید:”دوستان…” معنای آن این است که: شما هم او را دیدید. و معنای دیگرش این است: ما اینجا درباره شکوه، شکوهی واقعی حرف میزنیم.”
این میتواند یک توهم ذهنی به نظر برسد که دوران حضور دیبروین در چلسی چنان ناخوشایند به پایان رسید که وقتی سیتی برای خرید او از وولفسبورگ و بازگرداندنش به لیگ برتر تلاش میکرد، یک روزنامه با تیتر “طرد شده 60 میلیون پوندی” به این موضوع اشاره کرد.
پیگرینی در آن زمان هدایت سیتی را بر عهده داشت اما در زمان حضور گواردیولا بود که دیبروین از یک بازیکن با استعداد و گاهی درخشان به فوتبالیستی تبدیل شد که بتواند به جای نمایشی بودن بر دیدارهای لیگ برتر سلطه داشته باشد. دیبروین سال گذشته در گفتگو با پلیرز تریبون در این باره صحبت کرد و تحلیل او، مسائل بسیاری از ذهنیت سرمربی و بازیکن را برای ما شرح میدهد.
” در اولین دیداری که با پپ داشتم، او من را نشاند و گفت کوین، گوش کن. تو میتوانی- به سادگی- جز پنج بازیکن برتر جهان باشی. پنج بازیکن. به سادگی. من شوکه شده بودم. اما وقتی با ایمان بسیار این حرف را زد، باعث شد که تمام ذهنیت من تغییر کند. فکر میکنم این کار هوشمندانهای بود چون من احساس کردم به جای این که ثابت کنم اشتباه میکند، باید به او ثابت کنم که حق با او است.”
چیزی که ما حالا داریم با اختلاف متمایزترین پاسور در فوتبال انگلیس و احتمالا فوقالعادهترین بازیکن از نوع خودش در تمام دوران لیگ برتر است. توانایی دیبروین در تجسم پاس درست و سپس توانایی اجرایی کردن آن یادآور این است که پاس بدون نقص به اندازه والی به سمت گوشه دروازه یا دریبلزنیِ هیجان انگیز چندین مدافع زیباست.
تخصص او ارسال از کنارهها، از راست به چپ، برای رساندن توپ به محوطه شش قدم حریف و انتخاب همتیمی که به سمت تیر دورتر میدود، است. این توپ با معیارهای برابر سرعت و دقت ارسال میشود. به قول سَم لی، یکی از نویسندگان اتلتیک، دی بروین دالانی از یقین ایجاد میکند. این پاس گلی علامتگذاری شده است؛ پاسی که دفاع حریف قادر به متوقف کردن آن نیست.
اما این توانایی او در ارسال هر نوع پاس- به ویژه، گروهی از پاسهای خطرناک- است که باعث میشود دیبروین در کنار دنیس برگکمپ، پل اسکولز و هر کس دیگری قرار بگیرد که سهمی در شکل دادن فوتبال با هنرش داشته است. این توانایی به او کمک کرد در فصل گذشته به رکورد 20 پاس گل در لیگ برتر برسد و با این که همیشه گفته که اهداف بزرگتر و ارزشمندتری دارد اما مشخصا برابری با رکوردی که پیش از این توسط تیری آنری در فصل 03- 2002 برای آرسنال به ثبت رسیده برایش مهم است.
دیبروین در عین حال میتواند این موضوع را بیعدالتی بداند که نتوانسته این رکورد را کاملا از آن خود کند، با توجه به این که پاس گل او در پیروزی 0- 3 سیتی برابر آرسنال به حساب نیامد. این ویدیو را نگاه کنید: پاس کوتاه دی بروین از سمت چپ منجر به گل دوم سیتی توسط رحیم استرلینگ شد. اما این پاس پیش از رسیدن به استرلینگ کمی منحرف شد. این انحراف، مسیر توپ را تغییر نداد اما به گفته سیستم کافی بود تا پاس گل به حساب نیاید (از اینجا تماشا کنید).
دیبروین گفت:” نمیدانم چرا این کار را کردند. من هنوز آن را درک نمیکنم.” سیتی نیز درک نکرد. باشگاه به اندازهای مطمئن بود که درخواست بازبینی به دپارتمان مربوط در سازمان لیگ برتر را داد.
شاید بیعدالتی بزرگتر این باشد که درخشش دیبروین در فصل گذشته از سوی اعضای اتحادیه روزنامهنگاران فوتبالی نادیده گرفته شد و در نهایت جوردن هندرسون به عنوان بهترین بازیکن سال انتخاب شد. پشت صحنه در سیتی این احساس وجود دارد که دبروین به این جایزه نرسید چون تعداد هواداران لیورپول در رسانهها که حق رای دارند، زیاد است. خصوصا گواردیولا به جای این بازیکن بسیار آزرده خاطر شد. آنها هرگز به صورت علنی از این موضوع انتقاد نخواهند کرد چون متهم به گزافهگویی میشوند. و جدای از آن، دیبروین جایزه لیگ برتر را به دست آورد که هفته گذشته اعلام شد.
اتحادیه فوتبالیستهای حرفهای برندهاش را در طی چند هفته آتی اعلام خواهد کرد و این جایزه به طور سنتی جایزهای است که بیشتر برای بازیکنان ارزش دارد چرا که آنها خودشان برای آن رای میدهند. دیبروین مدعی اصلی دریافت این جایزه است (توضیح مترجم: این اتحادیه هم کوین دیبروین را به عنوان بهترین بازیکن فصل 20-2019 لیگبرتر انتخاب کرد).
***
روایتی جالب در توضیح این که چرا دیبروین تا این حد روی هر دو پا مسلط است، وجود دارد. این به دوران کودکی او برمیگردد که در دهکدهای کوچک در حومه خنت رشد میکرد و به خانه دوستی میرفت تا باغچه پشتی را به زمین فوتبالشان تبدیل کنند- در موقعیتهای مشخص.
مشکل این بود که آنها همیشه گلها را خراب میکردند و این باعث شد قانونی وضع شود که اگر میخواهند به بازی ادامه دهند، باید از یک توپ پلاستیکی استفاده کنند. در نهایت آنها اجازه پیدا کردند که بار دیگر به توپ چرمی برگردند اما شرایطی خاص داشت. به پسرها گفته شد که آنها باید از پای ضعیفترشان استفاده کنند تا قدرت ضربهای که به توپ میزنند، کاهش پیدا کرده و خطر آسیب بیشتر به گلها نیز کمتر شود. این پیشنهاد پذیرفته شد و دیبروین جوان زمان زیادی را با پای چپش کار میکرد و همین باعث شد که این پا نیز به اندازه پای راستش مرگبار باشد.
بیست سال عجیب گذشت و پسر اهل درونگن، دو قهرمانی لیگ برتر، یک قهرمانی جام حذفی، قهرمانی جام اتحادیه و 74 بازی ملی برای بلژیک در کارنامه دارد و علیرغم داشتن رقبای سرسخت، در سه فصل از پنج فصل حضورش در سیتی به عنوان بهترین بازیکن سال این تیم انتخاب شده است. آخرین باری که در دیدار مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان برابر لیون شاهد حضور دیبروین در زمین بودیم، او مالک موقت بازوبند کاپیتانی بود و با جدایی سیلوا و حضور کمرنگتر فرناندینیوی 35 ساله در زمین، شاید بیشتر از قبل شاهد این صحنه باشیم.
گواردیولا پیش از فصل جدید از بازیکنانش خواهد خواست که کاپیتانی جدید انتخاب کنند و شانس زیادی وجود دارد که دیبروین که در ابتدای تابستان 29 ساله شد، رایهای زیادی با توجه به محبوبیتش در رختکن و انگیزه بالایش برای پیروزی به دست بیاورد تا تواناییهای دیگرش را نیز به تصویر بکشد.
همه آن روی دیبروین را ندیدهاند اما این نکتهای است که ونسان کمپانی بارها درباره هموطن بلژیکیاش به آن اشاره کرده بود. کمپانی در کتاب قهرمانی سه گانه که روایت فصل 19- 2018 سیتی است نوشت:” کوین رفیق ساکتی است اما استعداد رهبری بسیار زیادی دارد. او یک قهرمان است. من او را شخصیتی بزرگ در زمین توصیف میکنم
او جدا از روز بازی، تنها یکی از بچههاست که با شوخیها و داستانهای سرگرمکننده به ما میپیوندد. او در زمین بسیار قدرتمند است که همیشه در بازیکنی با استعداد او دیده نمیشود. او بازنده بدی است که لزوما چیز بدی نیست اما چون ما در سیتی زیاد پیروز میشویم، ویژگی خوبی به حساب میآید به ندرت آن روی او را میبینیم.”
کمپانی، قهرمان چهار دوره لیگ برتر، چنان برتری در بستن این بازوبند داشت که مجسمهای از او سال آینده در برابر ورزشگاه اتحاد رونمایی خواهد شد. سیلوا نیز در مجسمهای برنزی جاودان میشود. آگوئرو هم همینطور. و دی بروین؟ شاید زمانی برسد که او به عنوان بهترین بازیکن در بسیاری از زمینهها به خاطر آورده شود.