60 اسطوره تاریخ لیگ برتر؛ پل اسکولز (19)
هفتیک- نیکی بات، دوست پل اسکولز، مدتها قبل از این که هرکس فکر دیگری درباره این بازیکن کند گفت:” یکی از بزرگترین باورهای اشتباه این است که اسکولز پسری ساکت است. رسانهها فریب او را خوردهاند. آنها فکر میکنند تمام کاری که او میکند وقت گذراندن با خانواده است و هیچ حرفی هم نمیزند. او مرد خانواده است و اهل مصاحبه نیست اما یکی از عوضیترین آدمهایی است که ممکن است با آن برخورد کنید. به من اطمینان کنید، شیطانی در درون او وجود دارد.”
گری نویل داستانی میگوید که نشان دهنده شوخطبعی اسکولز است. او گفت:” او یکی از بامزهترین و رکترین افرادی است که میشناسم. برای مثال یک روز دایانا لاو (دختر دنیس) که با دپارتمان رسانهای یونایتد کار میکرد در حال صحبت با بازیکنان بود. او گفت گری، تو من را به دلایلی به یاد برادرت میاندازی. اسکولز پاسخ داد چرا، او هم احمق است؟”
گری به این نکته هم اشاره میکند که در حالی که مردم باور دارند اسکولز خجالتی است اما “او میتواند واقعا آزاردهنده باشد، مدام سوییچ ماشین شما، حلقه ازدواجتان یا تلفن همراهتان را پنهان کند. مدت زمان زیادی را صرف پیدا کردن وسایلی کردم که او پنهان کرده بود.”
مشخصا ما شخصیت واقعی اسکولز را زمانی دیدیم که او پس از انجام 718 بازی برای منچستریونایتد در سال 2013 از دنیای فوتبال خداحافظی کرد و وارد نقش کارشناس فوتبال شد. او در جدول بیشترین بازی برای این باشگاه پس از رایان گیگز و سر بابی چارلتون در رده سوم قرار دارد و با 155 گل زده در رده دهم بیشترین گل زده قرار دارد که باعث شد بین مارک هیوز و رود فن نیستلروی باشد.
اسکولز در تلویزیون بسیار صریح است. او نظراتش، لهجهاش از شمال منچستر و باورهایش را متعادل یا پنهان نمیکند. نظرات رک و راست او بارها به تیتر روزنامهها تبدیل شده است. اسکولز نیمی از اوقات متوجه نمیشود که چرا هیاهویی ایجاد شده است.
به هرحال او طوری حرف میزند که انگار در حال صحبت با دوستانش است که بازی یونایتد را دنبال میکنند. این که تیم آنها دیگر جز تیمهای مطرح و حاضر در کورس قهرمانی نیست برای آنها آزاردهنده است و موفقیت جهانی همشهریهای پر افتخار نیز او را آزار میدهد. وقتی یک بار از او پرسیدند که ترجیح میدهد گل از فاصله 30 متری دقیقه آخری را برابر کدام یک از رقبای بزرگ یونایتد شامل لیورپول و منچسترسیتی به ثمر برساند، اسکولز پاسخ داد:”سیتی. من اهل منچستر هستم پس میگویم سیتی.” و سپس گل پیروزیبخش دقیقه آخری برابر سیتی به ثمر رساند که باعث شد گری نویل، دوست صمیمیاش، او را ببوسد.
او صادقانه به اشتباه اعتراف میکرد- و آن اشتباه باعث شد کار تمام وقتی که پس از بازنشستگی در اولدترافورد به دست آورده بود از دست بدهد- صداقت او به جمعهای خصوصی در یونایتد مورد احترام بسیاری است. سِر الکس فرگوسن مغز فوتبالی او را ستایش میکند و یک جمله ساده “کنارش بگذار” یا “او احمق است” میتوانست نظر فرگوسن درباره فروش یک بازیکن را مثبت کند اما به نظر این مربی بزرگ، اسکولز شخصا کسی نیست که تغییر کند.
فرگوسن در این باره گفت:” اسکولز نظراتی فوقالعاده دارد. ارزیابیهای او عالی هستند. همیشه در یک سطح قرار دارند. هیچ هیجانزدگیای دیده نمیشود. وقتی ما با فن نیستلروی مشکل داشتیم، پل سریعا گفت که نباید به رود اجازه ایجاد آشوب داده شود. زبان او بسیار برنده است. گری از او پرسید مطمئنی اسکولزی؟ و همین جمله او را برافروخت.”
فرگوسن و اسکولز نیز درگیریهایی داشتند مانند زمانی که اسکولز حاضر به سفر با تیم برای دیدار برابر آرسنال در جام اتحادیه نشد و چنان مورد غضب سرمربی قرار گرفت که او حاضر نشد به صورت عمومی در این باره صحبت کند اما آنها 19 فصل با هم کار کردند.
این 19 فصل عالی بودند که اسکولز در آنها بیشتر از این که اظهارنظر کند، بازی میکرد. روایات متعدد و جنجالی بسیاری از نقل قولهای اشتباه درباره اسکولز در فضای مجازی وجود دارد که کنترل و مدیریت آن غیرممکن است. نقل قولهایی از لیونل مسی که میگوید اسکولز الهامبخش او بوده و هر شب رویای او را میدیده اما این موارد فقط از حرفهایی که بزرگان فوتبال درباره او زدهاند، نشات گرفتهاند. من از این موضوع مطلع هستم چون بعضی از آنها در مصاحبههای خودم بودند. او در سال 2011 از من خواست که آندرس اینیستا و ژاوی را برای بازی در دیدار بزرگداشتش دعوت کنم. آنها نتوانستند در این بازی حاضر شوند چون در زمان پیش فصل برگزار میشد اما دوست داشتند نقشی در این میان داشته باشند و دعوتنامهای به زمین تمرین بارسا ارسال – که روز شلوغی را داشت چون الکسیس سانچز دو ساعت قبل قراردادش را امضا کرده بود.
ژاوی و اینستا گفتند که اسکولز را بهترین هافبک لیگ برتر میدانند و باور دارند که او میتوانست برای بارسا بازی کند. این اتفاق هرگز رخ نداد. اسکولز در پاسخ به این سوال که آیا هرگز به بازی در خارج از کشور فکر کرده سریعا گفت:” نه”. او تا زمانی که وادار نشد، پاسخ بیشتری به این سوال نداد.
او گفت:” من نیازی به این کار نداشتهام. من در جای درست هستم. در منچستر، اولدهام، زندگی میکنم و در بهترین باشگاه اروپا حضور دارم. بهترین باشگاه جهان. بنابراین چه دلیلی دارد که از این جا بروم؟ نیازی نیست.”
جایزه ریاست فیفا در سال 2011 به فرگوسن اهدا شد. او در کنار پپ گواردیولا نشسته بود و ژاوی، مسی و اینیستا در ردیف جلو قرار داشتند.
فرگوسن گفت:” من افتخار میکردم که در کنار آنها هستم. در حالی که آنجا نشسته بودم، هر سه نفر آنها به سمتم آمدند تا با من دست بدهند و ژاوی گفت اسکولز چطور است؟”
سوکراتس، اسطوره برزیلی، 10 ماه قبل 24 ساعت دیر برای مصاحبه با من حاضر شد (در حال رقص در یک کارناوال با زیکو بود) و در پاسخ به سوالی در زمینه نظرش درباره فوتبال انگلیس گفت:” پل اسکولز. او به اندازه کافی خوب است تا برای برزیل بازی کند. من تماشای بازی اسکولز را دوست دارم، تماشای پاسکاری او را دوست دارم. تماشای پسری با موی قرمز که پیراهن قرمز بر تن دارد.”
بس اگر اسکولز تا این حد قابل احترام و ستایش بود، چرا هرگز برای جایزه بهترین بازیکن سال اروپا یا جهان نامزد نشد؟
درن فلچر، هم تیمی سابق او، میگوید:” من این موضوع را درک نمیکنم. وقتی او 20 گل در یک سال از خط میانی به ثمر میرساند، جز بهترینها بود. شاید این جوایز را دریافت نکرد چون درست پس از تمرین ناپدید میشد و هیچ مصاحبهای انجام نمیداد. اما به بازیکنان خارجی پس از بازیهای اروپایی نگاه کنید- همه آنها میخواستند پیراهنشان را با گیگز و اسکولز عوض کنند. تماشای ایوان دلا پنیا پیش از بازی با اسپانیول در اولدترافورد جالب بود. او محو اسکولز شده بود و طوری او را نگاه میکرد انگار خدا است. او پیش از بازی ترتیب تعویض پیراهن پس از آن را داد. اسکولز کمی خجالتزده به نظر میرسید. بازیکنان خوب بازیکنان عالی را میشناسند و به آنها احترام میگذارند. من باید هر روز با اسکولز تمرین میکردم، بنابراین میدانم چقدر خوب است. من هرگز حتی به او نزدیک هم نشدم.”
و نظر اسکولز درباره دیگران چه بود؟ او فکر میکرد مسی بهترین بازیکن جهان است:” او هر هفته هتتریک میکند. او فقط به توپ ضربه نمیزند بلکه همیشه گلهایی عالی به ثمر میرساند.” او همچنین فکر میکرد زین الدین زیدان بهترین هافبکی است که روبرویش قرار گرفته است:” بازی برابر او مثل کابوس است. عجب بازیکنی است. او بازیکن جوانمردی هم هست.”
و عنوان بهترین بازیکن یونایتد از نظر او نیز به گیگز میرسد:” او فوق العاده است و استعداد و حرفهایگری او عالی است. او یک پکیج کامل است.”
اسکولز همیشه میخواست فوتبالیست باشد و هرگز شغل دیگری را در نظر نداشت. او گفت:” من هرگز حتی شغلی شبیه باتی نداشتم که زودتر مدرسه را ترک میکرد تا کابینتسازی کند.” برایان کید، بازیکن سابق یونایتد و سیتی، شاهد بود که فرگوسن از او استفاده کرده تا بهترین بازیکنان جوان در منچستر و اطراف این شهر را پیدا کند، کاری که تخصص سیتی در اواخر دهه 1980 بود.
اسکولز اهل لنگلی بود که به قول خودش “شهری خوب و دوستانه در نزدیکی میدلتون بود که بین منچستر و روچدیل است”.
او هوادار اولدهام اتلتیک بود و از تماشای آنها در مسیر حضور در لیگ برتر لذت میبرد. او به همراه استیوارت، پدرش، روی تراس بوندری پارک میایستاد اما بازی برایان رابسون، هافبک بزرگ منچستریونایتد در اواخر دهه 1980 و اوایل 1990 را تحسین میکرد و میگوید:” من عاشق تماشای بازی او، تکل زدنش و گلزنیهایش بودم.”
آنها فرصت بازی در یونایتد در کنار یکدیگر را به فاصله چند ماه از دست دادند چون رابسون در می 1994 از این تیم رفت و اسکولز اولین حضورش در ترکیب ثابت یونایتد را در سپتامبر همان سال در ورزشگاه پورت ویل انجام داد. ترکیب یونایتد به حدی جوان بود که یکی از اعضای پارلمان محلی از این موضوع شاکی بود که هیچ ستارهای در ترکیب این تیم نیست تا اعضای کابینهاش از آن لذت ببرند. آنها در حال تماشای تاریخ بودند چرا که بازیکنان جوانی چون اسکولز، بات، دیوید بکام و گری نویل در کنار روی کین، برایان مککلر و دنیس اروین قرار گرفته بودند.
اسکولز آن فصل 25 بازی انجام دهد و در فصل بعد نیز 31 بار به میدان رفت تا تیم یونایتد که با بچهها قهرمان جامی نمیشد، بتواند در فتح جام اتحادیه و حذفی دبل کند. اسکولز 14 گل در این مسیر به ثمر رساند.
نویل درباره استعداد او میگوید:” پاسکاری لیزری، توانایی گلزنی، سرسختی، پاس دقیق، نفوذ، انرژی، کیفیت تکنیکی، تکلزنی- همگی در یک نفر. چه چیزی بیشتری میتوان از یک هافبک انتظار داشت؟” استعدادهای او چنان مورد تحسین بود که فرگوسن آماده بود اجازه جدایی پل اینس به اینتر را بدهد تا از اسکولز و بات استفاده کند.
ستایش اسکولز از سوی نویل در اواخر دوران حرفهای او شروع شد اما او اولین بار این بازیکن را زمانی که کودک بود، در زمین تمرین کلیف دید. این مدافع کناری گفت:” استعداد او کمتر از نیکی بات به چشم میآمد. او به نسبت سنش کوچک بود. شما قطعا فکر نمیکردید در حال تماشای کسی باشید که به یکی از بهترین بازیکنان جهان تبدیل شود. او به آسم مبتلا بود و نمیتوانست طول زمین را به خوبی طی کند.
فکر کردن به این که من 25 سال بعد هنوز با او بازی میکردم، عالی است. نمیتوانم بگویم خیلی سریع دوست شدیم اما دوستان خوبی شدیم. او هرگز کسی نبود که زیاد حرف بزند اما در سالهای بعد همیشه صبح بازی به یک کافه در وسط منچستر میرفتیم تا حرف بزنیم. این به شیوه کسب آرامش ما تبدیل شده بود.
نگرش اسکولز به بازی همیشه به شکل فوق العادهای یکسان بود. او فکر میکرد فوتبال بازی سادهای است که توسط احمقها پیچیده میشود. دیگران میتوانند تمام روز درباره سیستمها و تاکتیکها حرف بزنند. او میگفت توپ را به من بدهید و اجازه بدهید وارد زمین شویم.”
اسکولز در 19 فصل مختلف در تیم اول یونایتد به میدان رفت. تعداد بازی های او برای خط میانیای که پر از بازیکنان بااستعداد بود، خیلی زیاد است. او از 25 بازی در فصل 95-1994 به 31، 33، 42، 51، 45، 45، 51، 52، 40، 49، 27، 45، 35، 38، 33، 21 و 21 بازی در 18 فصل پس از آن رسید.
او در فاصله سالهای 1997 تا 2004 نیز 66 بار با پیراهن تیم ملی انگلیس به میدان رفت و فقط هفت سال در این تیم حضور داشت. حضور در تیم باشگاهی بود که معرف زندگی حرفهای این بازیکن شد چرا که 11 قهرمانی لیگ برتر، سه قهرمانی جام حذفی، دو قهرمانی جام اتحادیه، دو قهرمانی لیگ قهرمانان، یک جام بین قارهای و یک قهرمانی در جام جهانی باشگاهها به دست آورد.
فرگوسن اعتقاد دارد که او بهترین هافبک انگلیسی معاصر است و عملکردی بهتر از پل گاسکویین، فرانک لمپارد و استیون جرارد داشته است. گری نویل فکر نمیکند که اسکولز که به خاطر لمپارد کنار گذاشته شد، به خوبی در تیم ملی انگلیس به کار گرفته شده باشد. او در این باره گفت:” اسکولز در مجموع کلاس بالاتری داشت. او دیدی داشت که هیچ بازیکن انگلیسی دیگری در 20 سال اخیر قادر به رقابت با آن نبود. از بازیکنان بزرگ جهان مانند زیدان و آنری بپرسید و آنها همین حرف را به شما خواهند زد. ما از تماشای بازی ژاوی و اینیستا غرق لذت میشدیم و آنها شایسته این هیجان بودند. اسکولز میتوانست بدون هیچ مشکلی در همان تیم بارسلونا به میدان برود.”
مهمترین گل دوران بازی اسکولز در یونایتد در نیمهنهایی لیگ قهرمانان در اولدترافورد برابر کاتالانها در شلوغترین شبی که این ورزشگاه تا به حال در این قرن به خود دیده به ثمر رسید. بازی اول بدون گل به پایان رسیده بود و اسکولز تک گل این بازی را در نیمه اول به ثمر رسید و در واقع ضربهای بود که در جهتی پیش نرفت که قرار بود پیش برود و وارد دروازه حریف شد.
اسکولز در این باره اظهار داشت:” همه چیز اینطور اتفاق افتاد: کریستیانو رونالدو توپ را در آستانه محوطه جریمه آنها از دست داد و این توپ شاید در فاصله 25 متری دروازه به سمت من آمد. شرایط برای یک ضربه نیمه والی خوب بود و مسی تلاش میکرد به سمت من بیاید اما دورتر از آن بود که بتواند مداخله کند و من به سمت دروازه شوت زدم. هیچ برنامه زیرکانهای در کنار نبود، من فقط سعی کردم به گوشه سمت راست شوت کنم و اینجا بود که کمی شانس آوردم. توپ خیلی آرام با بیرون پای راست من برخورد کرد و دورتر از دستان ویکتور والدس به گوشه دروازه نشست. در شرایط ایدهآل، من توپ را به بیرون تیر مخالف او شوت میکردم تا از پشتش وارد دروازه شود. اما از زمانی که به توپ ضربه زدم مطمئن بودم که وارد دروازه میشود.”
اگر اسکولز در برابر بهترین تیمهای دنیا برای تیمش تعیینکننده بود، پس چرا این موضوع درباره کشورش صادق نبود؟ نویل نظرش در این باره را میگوید:” شکست کلاسیک انگلیس ناتوانی در حفظ مالکیت توپ و کنترل ضربان بازی است. اسکولز باید به مدت دو دهه این کار را برای انگلیس انجام میداد اما ما هرگز ترکیب درست خط میانی را پیدا نکردیم. بنابراین او با تنها هفت سال سابقه حضور در رده ملی، از فوتبال ملی خداحافظی کرد.”
اسکولز در ابتدا در سال 2011 از فوتبال باشگاهی خداحافظی کرد، سالی که مسابقه بزرگداشتش برگزار شد و زندگینامه او که بخش زیادی از نظراتش را به همراه نداشت. اسکولز دوست داشت زندگینامهاش اینطور باشد و از چند عکس و کلمه تشکیل شده باشد. اسکولز در آن زمان تایید کرده بود که پاهایش در 25 دقیقه پایانی بازیها خالی میکند.
فرگوسن گفت:” او دو عمل جراحی زانو انجام داد و مشکل چشم داشت که باعث شد ماهها از میادین دور باشد. اما هنوز در بالاترین سطح بازی میکرد و این فوقالعاده بود.”
اسکولز با رژیم غذاییای که باعث شوکه شدن متخصصین تغذیه و دانشمندان ورزشی میشد، برای یونایتد بازی کرد تا در 38 سالگی قهرمان جام اتحادیه شود. او در آخرین فصل حضورش 21 بازی انجام داد که در 10 دیدار در ترکیب ثابت قرار داشت اما وقتی با سرعت حرکات روبین فان پرسی سازگار شد، ارتباط شکل گرفت.
فرگوسن پس از خداحافظی کوتاه او در سال 2011 هم شکی به ارزش این بازیکن باتجربه نداشت:” اسکولز در سالهای اخیر در اواخر بازیها خسته میشد چون با ژن رایان گیگز به دنیا نیامده و علاقه کمی به حضور دوباره در فوتبال ملی داشت. اسکولز هنوز ضربان بازی ما را در دست میگیرد… هیچکس در این زمینه در تیم ما بهتر از او نیست.”
اسکولز طول عمر فوتبالی خود را به شانس نسبت داده و اضافه میکند:” من اهل یوگا نیستم. شما باید تا جایی که میتوانید مراقب خودتان باشید. سعی کنید تا جایی که میتوانید متناسب بمانید و هر هفته در دسترس باشید و هر وقت سرمربی خواست به میدان بروید.”
او پیش از 30 سالگی از بازی برای تیم ملی انگلیس دست کشید چون ” به اندازه کافی دیده بود و میخواست زمان بیشتری را در خانه سپری کند” و بالاخره در سال 2013 همزمان با فرگوسن از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.
ما میتوانستیم این مقاله را سرشار از تحسین اسکولز از سوی همتایانش کنیم. شینجی کاگاوا که در آخرین فصل با او همبازی بود، چند ماه پیش گفت:” او زندگی حرفهای خود را به پایان برد اما هنوز در بالاترین سطح قرار داشت. ما خرس وسط بازی میکردیم و اسکولز هرگز در وسط قرار نداشت چون هیچوقت توپ را از دست نمیداد. هرگز.”
زیدان:” به ندرت ممکن است با فوتبالیستی کامل برخورد کنید اما اسکولز نزدیکترین بازیکن به این حالت است.”
ادگار داویدز:” من بهترین نیستم، پل اسکولز بهترین است.”
گواردیولا:” او بهترین هافبک نسل خودش است.”
اسکولز مدت کوتاهی هدایت اولدهام را بر عهده داشت، باشگاهی که ثباتش به اندازه یک ژله بود اما استعدادهای او حالا بدون استفاده مانده است.
نویل که در باشگاه سالفوردسیتی با اسکولز شریک است اما در بخش فوتبالی حضور ندارد، گفت:” او نظرات بسیاری دارد، من شک ندارم که او مربی درجه یکی خواهد شد و دانش خود را به نسل بعد منتقل میکند. او فوتبال را درک میکند، به خوبی بازیکنان را شناسایی میکند و وقتی حرف میزند، همیشه ارزش گوش کردن دارد.”
اما هواداران- که این شعار را با ریتم کومبایا میخواندند:” او گل میزند سرورم، او گل میزند، پل اسکولز گل میزند” – از یادآوری لحظات بازی او خصوصا خط میانی متشکل از اسکولز در کنار کین، بکام و گیگز در سیستم 2-4-4 لذت میبرند؛ خط میانیای که به اندازه کافی خوب بود تا یونایتد را فاتح سهگانه کند. کین و اسکولز در فینال بارسلونا غایب بودند و تمایلی به جشن گرفتن نداشتند اما هر دو نقش خود را ایفا کردند.
شاید بزرگترین تحسین توسط سر بابی چارلتون به زبان آورده شده باشد:” پل اسکولز بازیکن محبوب من است. او تجسم روح منچستریونایتد و هر ویژگی خوبی از فوتبال است.”