60 اسطوره تاریخ لیگ برتر؛ گری نویل (55)
هفتیک- داستانی در کتاب بیوگرافی لی شارپ، مربوط به سال آخر یا سالهای آخر حضور او در منچستریونایتد نوشته شده، درباره روزی که او در سالن غذاخوری باشگاه نشسته بوده ناگهان متوجه صداهای عجیب از بیرون محوطه غذاخوری شده است. صدای خستهکننده و مکرر کوبش جسمی به دیوار میآمد. وقتی شارپ به بیرون رفت تا ببیند اوضاع از چه قرار است، متوجه شد که همتیمیاش، گری نویل، مقابل دیوار سالن ورزشی پرتاب تمرین اوت میکند. شارپ درباره آن روز نوشت:” او دائم این کار را تا جاییکه توان داشت، انجام میداد. تمرین پرتاب اوت؛ این هم تصور گری نویل از خوشی است.”
این تعاریف همان گری نویل کلاسیک است:متعهد، با پشتکار و از نگاه شارپ، شبیه به کاپیتان سنسیبل (خواننده انگلیسی)، آرام. و احتمالا میتوانیم این خاطره را کنار خاطره معروف – و مشکوک به کذب- که تیم یونایتد پس از یک دیدار میان هفته اروپایی، در پرواز به سمت منچستر بود و گری نویل، در ارتفاع 37 هزار پایی، در راهروهای هواپیما میدوید و تمرین میکرد، بررسی کنیم.
بار دیگر، شارپ، نویل را به خاطر دارد که به همراه برادرش فیل، در خیابانهای منچستر در حال نوشیدن کوکاکولا بودند که هم تیمیاش به او پیشنهاد داد که به یک باشگاه شبانه بروند. شارپ نقل میکند:” او گفت که از باشگاههای شبانه خوشش نمیآید. گفتم ببخشید، یک بار دیگر بگو گری. تو از باشگاههای شبانه خوشت نمیآید؟ در باشگاههای شبانه، آبجو هست، موسیقی خوب هست، زنها هستند…. . چه چیزی آنجا هست که دوستش نداشته باشی؟ ولی او مصر بود. گفت نه من باشگاه شبانه دوست ندارم، آنجا محل مورد علاقه من نیست. این را گفت و به همراه برادرش قدمزنان رفتند.”
شارپ نگرش دیگری داشت که تحت تاثیر این مسائل بود و شاید نگاهی به صفحه ویکی پدیا او و اینکه او بیشتر به خاطر حضورش در برنامه ” جزیره عشق سلبریتیها ” معروف باشد، خود بیانگر این موضوع است. کتاب بیوگرافی شارپ به نام “تصور من از خوشی” سال 2005 وقتی که او فوتبالش را با پیراهن گارفورت تاون در لیگ مناطق شرقی انگلیس به پایان رساند، چاپ شد. پیش از آن، او یک دوره با تیمی به نام هوبروک کراون در لیگ کیدرمنیستر ساندی شرکت کرده بود و پیش از آن، در باشگاه گرینداویک ایسلند، اگزتر سیتی، پورتموث (به صورت قرضی) و بردفورد سیتی حضور داشت. شارپ، بازیکن تیم ملی انگلیس و یک استعداد کلاسیک در سن 19 سالگی، در نهایت در سن 32 سالگی از فوتبال حرفهای بازنشسته شد.
از آن زمان به بعد، نویل که 4 سال از او جوانتر بود، دو قهرمانی لیگ برتر، دومین قهرمانی اروپا، دو جام اتحادیه، یک قهرمانی جام حذفی و یک قهرمانی جام باشگاههای جهان دیگر کسب کرد. او با بیش از 600 بازی برای تیم سر الکس فرگوسن و 85 بازی ملی فوتبال را به پایان رساند. شاید با تامل بیشتر روی موضوع، بتوان گفت که آن پرتاب اوتها مقابل دیوار سالن ورزشی، تصور گری نویل از خوشگذرانی نبود؛ بلکه در حقیقت این نگرش بازیکنی بود که سعی داشت بهترین عملکرد را به نمایش بگذارد. نویل این موضوع را قبول کرده بود که برای موفقیت در بالاترین سطح، به چیزی بیش از استعداد صرف نیاز است.
او حالا 45 ساله است: یک تاجر، یک توسعه دهنده املاک، یک هتلدار، یک صاحب رستوران و مدیر چندین کمپانی، مالک مشترک باشگاه سالفورد سیتی و سرمربی سابق والنسیا (که طبق گفته خودش دیگر سراغ این کار نخواهد رفت) و شاید بتوان گفت یک کارشناس فوقالعاده فوتبال طبق گفته یورگن کلوپ؛ کسی که راجع به همه چیز نظری دارد. و او که در اسکای اسپورت به شوخیهایش معروف است، در این کار (کارشناسی فوتبال) واقعا خوب است. و یکی از تاثیرات عجیب موضوع کارشناسی او این است که برای یک نسل از مردم، وقتی که به گری نویل فکر میکنند، تصویر یک کارشناس با کت و شلوار و میکروفونی در دستش در ذهنشان نقش میبندد تا مدافع راستی با پیراهن سرخ یونایتد.
توانایی منحصر به فرد نویل در انتخاب جزئیات از دیدارهای فوتبال و کالبد شکافی این جزئیات برای تماشاگران تلویزیونی، کارشناسی فوتبال را وارد یک سطح جدیدی کرده است. اگر بخواهید بدانید که این موضوع چقدر عجیب است، باید برای آنها که دشمنی نویل با منچسترسیتی و لیورپول را بارها و بارها دیدهاند، گفت که بسیاری از هواداران دو تیم، مثل دیگران با دقت به صحبتهای او گوش میکنند.
این بحث با زمینه دائمی زندگی نویل که همیشه سعی دارد در هر کاری که انجام میدهد بهترین باشد، تطابق دارد. جمله مورد علاقه او این است :” به روزت حمله کن”. این جمله او از جمله مشهور بیل شنکلی الهام گرفته شده است:” اگر قرار است خیابان را جارو کنی، مطمئن شو که خیابانت، تمیزترین خیابان شهر است.” به طور خلاصه، همین رویکرد است که گری نویل را به بازیکنی که در گذشته بود و کارشناسی که امروزه هست، تبدیل کرده است.
او در سن 11 سالگی جذب آکادمی یونایتد شد و میتوان حدس زد که برای او، تماشای انتظاراتی که از بازیکنان میرفت، مثل دیوید بکام و پل اسکولز که میتوانستند از 40 متری توپ را روی یک سکه یک پوندی فرود بیاورند، ناامید کننده بوده است. اریک هریسون، مربی سابق تیمهای پایه منچستریونایتد، یک بار گفت:” برای اولین بار است که اعتراف میکنم در دو سال اول حضور او، فکر نمیکردم بتواند به ردههای بالاتر برسد. او تواناییهای اصلی را در خود داشت ولی از لحاظ تکنیکی چندان خوب نبود.”
همانطور که تصور میشود، نویل قبول نکرد که به اندازه کافی برای رفتن به ردههای بالاتر خوب نیست. هریسون ادامه داد:” بین سن 13 و 14 سالگی، نظرم عوض شد زیرا او خیلی سخت تلاش میکرد تا تواناییهایش را بهبود ببخشد. در 16 سالگی، من او را به عنوان کاپیتان تیم جوانان انتخاب کردم. کمی عجیب بود زیرا معمولا کاپیتانی را به یک بازیکن 17 یا 18 ساله که پختگی بیشتری دارد، میدادم. من مطمئن بودم که گری به تیم اصلی خواهد رسید و یک بازیکن بینالمللی خواهد شد. هیچ بازیکنی متعهدتر از او در فوتبال نبود. او یک الگوی خوب برای هر بازیکن جوانی است که دوست دارد روزی فوتبالیست حرفهای شود.”
برای مثال، سانترهای او. چند نفر از شنیدن اینکه در دورهای، پس از اینکه بکام، یونایتد را به مقصد رئال ترک کرد، گری نویل بهترین سانترها را در منچستریونایتد و شاید در لیگ برتر میکشید، شوکه میشوند؟ به عنوان یک بازیکن جوان، زمانیکه گری نویل قرار بود در تمرینات، روی دروازهای که پیتر اشمایکل در آن ایستاده بود، سانتر کند، وحشت میکرد. دروازهبانها میتوانند بیرحم باشند. اگر نویل یک سانتر بد انجام میداد، اشمایکل فریاد میزد:” چرا او با ما تمرین میکند؟ او به درد نمیخورد.”
با این حال، نویل در آن سالها که پشت سر بکام بازی میکرد، چیزهای زیادی یاد گرفت. او آموخت که بهترین سانترها در هنگام دویدن و به صورت ناگهانی هستند تا مدافعان زمان کافی برای جاگیری نداشته باشند. همچنین او متوجه شد که سانترهایی موثر هستند که به صورت شلاقی و با سرعت بالا به محوطه جریمه ارسال شوند تا اینکه به نرمی فرستاده شوند. و در طی زمان، او استاد این کار شد؛ در سمت راست زمین اوورلپ میکرد و به یک تغذیه کننده استثنایی موقعیتهای گل تبدیل شد.
نویل در سطح بازیکنانی مثل ترنت الکساندر آرنولد یا کیهران تریپیه نبود ولی زمانیکه مدافعان کناری، نقش بالها را نیز ایفا میکردند، او جلوتر از دوران خود بود. این حقیقت دارد: او از کریستیانو رونالدو یا رایان گیگز بهتر سانتر میکرد. تنها گیگز (13) و اسکولز (11) قهرمانیهای بیشتری از گری نویل در لیگ برتر دارند. نویل که 8 بار جام را بالای سر برده، مهره ثابت 5 مربی متفاوت در تیم ملی انگلیس بود. و عجیب است که به کارنامه او در تیم ملی انگلیس نگاه میکنیم و متوجه میشویم که او هیچگاه با بازوبند کاپیتانی، دیداری را آغاز نکرده است.
جو کول، همتیمی سابقش در تیم ملی انگلیس گفت:” مردم متوجه نیستند که او چقدر خوب بود. او یک رهبر بود. حتی میتوانم بگویم که بیشتر او کاپیتان ما بود تا بکام. او (نویل) یک آدم بدقلق بود که به همه چیز رسیدگی میکرد. شبیه یک …. مشغول . همیشه با من رفتار خوبی داشت؛ همیشه به من کمک میکرد. روز شنبه رفتار بسیار تندی با شما داشت و روز یکشنبه وقتی او را میدیدید، انسان دوست داشتنیای بود.”
کلمهای که در جمله کول حذف شده، همانطور که احتمالا متوجه شدهاید، متشکل از 4 حرف است و به کتاب بیوگرافی یاپ استام در سال 2001 که حالا به شکلی اشتباه از آن یاد میشود، بازمیگردد. شاید نویل هیچگاه اجازه پیدا نکند که چنین توصیفی را فراموش کند ولی از سوی دیگر، افسوس که همیشه تنها بخشی از صحبتهای یاپ استام مطرح شده است (توضیح مترجم: استام در زندگینامهاش، گری نویل را busy cunt توصیف کرده بود).
بله ، توصیفی که بازیکن هلندی برای برادران نویل به کار برد، به تیتر تمام روزنامهها تبدیل شد. ولی موضوعی که بیش از حد به آن پرداخته شده بود، در حقیقت، در زبانی که در رختکن مورد استفاده قرار میگرفت، هیچگاه برای توهین یا معنای واقعی کلمه به کار گرفته نمیشد. در واقع منظور استام این بود که گری، یک غرغرو در کلاس جهانی بود که دائما در حال ناله کردن از چیزی بود و سعی داشت صدایش شنیده شود ولی او همچنین شفافسازی کرد که رفتار فکر شده نویل، معمولا به نفع تیم بود. او نوشته بود:” نویل یک شخصیت قدرتمند و محکم داشت که باعث میشد بازیکنان به سختی بتوانند به حرفهایش گوش نکنند، به خصوص که رفتار او با یک ذهن فوتبالی خوب عجین شده بود.”
استام سپس راجع به نگاه تاکتیکی نویل در دو صفحه از کتابش صحبت کرد و درباره علاقهاش به او به عنوان یک فوتبالیست و یک انسان توضیح داد. با این وجود، این تحسینها به شکلی کاملا متفاوت در یادها مانده است. استام اضافه کرد:” او آنقدری من را تحت تاثیر قرار داده که میخواهم با قدرت بگویم او زمانیکه فوتبال را کنار بگذارد، مربی خوبی خواهد شد. او شخصیت لازم برای اینکه تفکراتش را در زمین اجرا کند، دارد و همچنین طوری صحبتش را ادا میکند که منظورش را به راحتترین شکل به مخاطب برساند.”
با این حال، همانطور که میدانیم، این تواناییها جواب نداد و نویل باید از آنها در بخشهای دیگر صنعت فوتبال استفاده کند. این موضوع که 4 ماه حضور او در والنسیا، به یک مصیبت شخصی برایشی تبدیل شد، همواره کنارش میماند و همیشه مردم این را میگویند که گری نویل که در مربیگری، چنین عملکرد ضعیفی داشته، چطور میتواند راجع به دیگر افرادی که در این حرفه شاغل هستند صحبت کند.
ولی نویل در تمامی کارهای دیگری که در آنها پا گذاشته موفق بوده، از همان موقع که 11 ساله بود و با پشتکاری فوقالعاده، تلاش میکرد پیشرفت کند و به ردههای بالاتر برسد. 8 قهرمانی لیگ، 2 قهرمانی چمپیونزلیگ، 3 قهرمانی جام حذفی، 2 قهرمانی جام اتحادیه، 5 بار حضور در تیم برتر لیگ به عنوان دفاع راست و نگه داشتن لیورپول سر جایش. این تصور نویل از خوشی بود.