چرا مسی و رونالدو باعث مشکل تاکتیکی برای پیاسجی و یونایتد میشوند
هفتیک- اگر چند ماه قبل به کسی میگفتید که قصد دارید در این آخر هفته داستانهای جذاب و دراماتیک کریستیانو رونالدو و لیونل مسی را با تماشای منچستریونایتد برابر ولورهمپتون و سپس پاریسنژرمن برابر ریمس دنبال کنید، احتمالا با چهرههای سرگشته و مبهوتی روبرو میشدید. اما حالا ما اینجا هستیم.
این آخر هفته شبیه به آغازِ آخرینِ فصلِ طولانیترین رقابت فردیای بود که تاریخ فوتبال به خود دیده بود؛ اولین بازی یونایتد پس از جذب مجدد شوکه کننده رونالدو پس از 12 سال و اولین بازی مسی با پیراهن پیاسجی، حضوری نمایشی در دیداری که اساسا پیروزی این تیم در آن مشخص شده بود.
بسیاری از صحبت درباره دوگانه رونالدو و مسی دیگر خسته شدهاند. مطمئنا بعضی نمیتوانند وقتی از یکی از آنها نام برده میشود، به ویژگیهای مثبت دیگری اشاره نکنند اما به نظر میرسد این افراد بیشتر در شبکههای اجتماعی وجود دارند. اگر این موضوع باعث عصبانیت شما میشود، میتوانید آن اپلیکیشن را ببندید و حالا که اینجا هستید، به خواندن این مقاله هم ادامه ندهید.
چون دور از این هیاهو، رونالدو و مسی دو نفر از بزرگترین فوتبالیستهایی هستند که این جهان دیده؛ قطعا در بین 10 نفر اول حضور دارند، احتمالا در بین پنج نفر اول هم هستند و شاید دو نفر اول باشند. رقابت آنها بدون شک باعث شد که هر دو به مدارج بالاتری دست پیدا کنند. آنها خیلی باشگاه عوض نکردند؛ رونالدو از زمان پیوستن به یونایتد در 18 سالگی سه بار این کار را انجام داد و مسی در دوران حرفهای بازی خود پیش از تابستان امسال چنین چیزی را تجربه نکرده بود. کنار آمدن با این واقعیت که مبلغ پرداختی برای جذب آنها در این تابستان مجموعا 15 میلیون یورو بوده، کمی دشوار است و این درباره این واقعیت هم صدق میکند که میتوان پرسید آیا باشگاهی واقعا به این دو بازیکن بزرگ تمام ادوار نیاز داشت یا خیر.
شاید یکشنبه آخرین شانس من برای تماشای یونایتد پیش از رونالدو و پیاسجی پیش از مسی بود.
رونالدو احتمالا در بازی بعدی یونایتد برابر نیوکاسل در تاریخ 11 سپتامبر به میدان خواهد رفت و این در حالی است که مسی از همین حالا به ترکیب اصلی اضافه شده است. هر دو دیدار روز یکشنبه نشانگر این بود که خریدهای جدید به جای این که ویژگیهای تیمها را تغییر دهند، باعث افزایش قدرت آنها خواهند شد.
عملکرد یونایتد در دیدار برابر وولوز شبیه نمایشهای رئال مادرید در اواسط دهه 2010 در مراحل پایانی لیگ قهرمانان بود؛ آنها از نظر تاکتیکی گرفتار رقیبی میشدند که از سازماندهی بهتری بهره میبرد اما با ضربات پایانی بیرحمانه خود به پیروزی میرسیدند.
وولوز کنترل بازی را برای مدتی طولانی در اختیار داشت، فرانسیسکو ترینکائو و آداما ترائوره گوشههایی از جادوی خود را به نمایش گذاشتند اما نتوانستند به گل برسند- و سپس میسون گرینوود از ناکجا ظاهر شد، پیشروی کرد، بازی با توپ زیبایی انجام داد و سپس با شوتی قدرتمندانه از زاویه تنگ دروازه را باز کرد. یونایتد اوله گونار سولسشر پیش از این بارها به همین شکل پیروز شده است.
یونایتد پیش از جذب مجدد رونالدو هم نیروهای هجومی زیادی را در اختیار داشت. درخشش آشکار گرینوود و تبدیل او به گلزنی دائمی باعث شده که سولسشر در انتخاب ترکیب به مشکل بخورد و اساسا برای او، ادینسون کاوانی، مارکوس راشفورد، آنتونی مارسیال و جیدون سانچوی تازه جذب شده تنها سه جای خالی در ترکیب داشته باشد.
کاوانی احتمالا مثل همیشه بیشتر از گزینه ثابت به عنوان گزینه تعویضی مدنظر است، راشفورد در حال حاضر به دلیل مصدومیت از میادین دور است، مارسیال همیشه قابل بیرون کشیدن است و سانچو هنوز در حال تطابق با محیط پس از جدایی از بروسیا دورتموند است. اما این موقعیت با حضور پل پوگبا پیچیدهتر میشود که در هر دو بازی ابتدایی یونایتد در فصل جاری عملکردی فوقالعاده داشت؛ پنج پاس گل ارسال کرد و در عین بازی در سمت چپ، پس از بازگشت به مرکز خط میانی برابر وولوز در دقایق زیادی کاملا هجومی به نظر میرسید.
با این حال سولسشر مشخصا در این پست اعتماد زیادی به پوگبا ندارد و استفاده از او در این آخر هفته بیشتر به دلیل غیبت اسکات مکتامینی به واسطه مصدومیت بود. این فشار زیادی روی فرد گذاشت که پس از آغاز خوبی که در این فصل داشت، خودش در این دیدار به موقعیت سخت و تکافتاده گذشته برگشت.
سولسشر میخواست پوگبا را در این فصل به عنوان بازیکنی هجومی- یک بازیکن هجومی دیگر- در نظر بگیرد اما اساسا یکی از پستهای هجومی در اختیار رونالدو قرار خواهد گرفت و ما احتمالا باید آماده نمایشهای آشفته بیشتری در خط میانی از سوی بازیکن فرانسوی باشیم؛ تا زمانی که در تابستان سال آینده احتمالا به پیاسجی منتقل شود.
هرچند پی اس جی در حال حاضر فرد دیگری را دارد که باید برای او هیجانزده باشد. و در همین حال در فرانسه، جادوگر آرژانتینی چپ پا از سمت راست به داخل میآید تا پاس گلی عالی برای ضربه سر و گل اول کیلیان امباپه ارسال کند.
اما مسی از روی نیمکت مشغول تماشای بازی بود و آنخل دیماریا که هم تیمی او در تیم ملی است- و گل پیروزی بخش فینال کوپا آمهریکای ماه گذشته را به ثمر رساند– این توپ را برای امباپه ارسال کرد.
دیماریا گاهی به اشتباه به عنوان یک وینگر صرف به میدان میرود. او فوق ستارهای ضعیفجثه در الگوی امباپه و نیمار است اما گاهی نقش حیاتی در ایجاد انرژی، تعادل و نظم دفاعی ایفا میکند و این کار را نه فقط برای پیاسجی بلکه در کنار رونالدو برای رئال مادرید و در کنار مسی برای آرژانتین هم انجام داده است. پس از عملکردهای آشفته در سالهای دور، نمایشهای اخیر او نشان داده که شایستگی قرار گرفتن در ترکیب ثابت تیم را دارد؛ حتی اگر استفاده از او، مسی، نیمار و امباپه برای مائوریسیو پوچتینو در برخی مسابقات لیگ دشوار و در مسابقات لیگ قهرمانان غیرممکن باشد.
البته که کلید ماجرا همین است. در حالی که وظیفه رونالدو کمک به یونایتد برای غلبه بر وولوز و رساندن آنها به عنوان قهرمانی لیگ برتر است که از سال 2013 به آن دست پیدا نکردهاند، پیاسجی مطمئنا بدون توجه به سیستم و عملکرد مسی در این فصل بار دیگر عنوان قهرمانی لیگ را پس خواهد گرفت. کل فصل آنها بین دو تا هفت بازی مرحله حذفی لیگ قهرمانان خلاصه میشود که قرار است بین ماه فوریه تا ماه می سال آینده میلادی برگزار شود. نحوه عملکرد پیاسجی برابر ریمس در ماه آگوست احتمالا هیچ ربطی به این ندارد که فصل آنها با موفقیت همراه خواهد بود یا شکست.
اما محض اطلاع، آنها به شکل عجیبی در پیش بردن توپ از طریق خط میانی در روز یکشنبه ضعیف بودند و جورجینیو واینالدوم، خرید جدید، به طور خاص در زمین به چشم نمیآمد. بنابراین مسی که بیشتر در مرکز زمین بازی کرد و در اولین حضورش کمتر در بازی ترکیبی نقش داشت اما تمایلی برای حمله واقعی از خود نشان نداد، شاید بتواند این نقطه ضعف غافلگیرکننده را از بین ببرد.
البته مشکل اصلی این است که شاید امباپه مدت زمان زیادی در این تیم نباشد چرا که شایعاتی پیرامون انتقال او به مادرید پیش از بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی امشب (سهشنبه) به گوش میرسد. این یعنی شاید ما هرگز شاهد مثلث امباپه- نیمار- مسی که انتظارش را داریم نباشیم (توضیح مترجم: پیاسجی در نهایت حاضر به فروش این ملیپوش فرانسوی به رئال نشد).
اما مطرح کردن این سوال وسوسهبرانگیز است که آیا داشتن یک فوق ستاره کمتر برای پوچتینو بهتر خواهد بود یا خیر.
پیاسجی پیش از این وقتی مثلث هجومیاش بدون توپ عملکرد خوبی نداشته، در اروپا به مشکل خورده است. نیمار زمانی جنگجویی سختکوش بود اما بیش از پیش ضعیف شده است. امباپه در پیاسجی هرگز تمایلی برای حضور در مناطق میانی از خود نشان نداده است. مسی این روزها در این زمینه همکاری چندانی در تیم ندارد- او در 34 سالگی دیگر انرژی لازم را ندارد و هرچه دارد را برای حضور در حملات ذخیره میکند.
رونالدو نیز در بازگشت به منچستر همین مشکل را با خود به همراه خواهد داشت.
آمارها در این موقعیت بسیار قابل توجه هستند- دادههای fbref.com نشان میدهد که (در پنج لیگ معتبر اروپایی) او در یک درصد پایینی مهاجمان از نظر پرسینگ حریفان و در چهار درصد پایینی از نظر تکلزنی قرار دارد. مسی نیز از نظر پرسینگ در جمع همان یک درصد پایینی است اما از نظر تکلزنی در میانه جدول جای گرفته؛ شاید چون در مناطق دفاعیتر بازی میکند.
هر دو بازیکن به بازی در تیمهایی عادت دارند که مالک توپ و میدان هستند اما این توضیحی برای آمار پایین آنها در این زمینه نیست. به عنوان مثال، روبرتو فیرمینوی لیورپول در بین 12 درصد برتر در زمینه پرسینگ است. رونالدو و مسی بدون توپ مشکلات تاکتیکی را برای تیمهای خود ایجاد خواهند کرد.
و در نهایت هیچکدام از آنها صرفا به دلایل فوتبالی به خدمت گرفته نشدند. رونالدو در واقع به دلیل سابقهای که در اولدترافورد دارد و ضربهای که انتقال او به سیتی به شهرت و جایگاه شیاطین سرخ وارد میکرد، به این تیم برگشته است. جذب مسی نیز بیشتر از فوتبال پاریسنژرمن، به سود برند آنها خواهد بود.
تقریبا دو هفته پیش از تماشای نمایش آنها برای این دو باشگاه زمان باقی مانده است. رونالدو احتمالا اولین بازی خود برای یونایتد پس از بازگشت را در دیداری انجام خواهد داد که به صورت زنده از تلویزیون بریتانیا پخش نمیشود چون بازی نیوکاسل در زمان توقف پخش بازیها در سه بعدازظهر شنبه برنامهریزی شده است. تاریخ یا زمان برگزاری دیدار پیاسجی در همان آخر هفته هنوز تایید نشده اما در خانه برابر کلرمون است که در تاریخ 10 ساله خود برای اولین بار در لیگ یک به میدان میرود. هیچکدام از این دو بازی برای خریدهای تازهای که به منظور افزایش قدرت تیم به خدمت گرفته شدند، چندان جذاب به نظر نمیرسند.
اما این نباید باعث چشمپوشی از این واقعیت شود که رونالدو به یونایتد و مسی به پاری سن ژرمن پیوستند و بلافاصله به بهترین مهاجمان آنها تبدیل شدهاند. سیزده سال پس از اولین باری که آنها ردههای اول و دوم توپ طلا را به خود اختصاص دادند، هر دو هنوز فوتبالیستهایی در کلاس جهانی هستند.
آنها را بدون مقایسه کردن تحسین کنید- یا هرچقدر که میخواهید آنها را مقایسه کنید. انتخاب با شما است. به هر شکل، فوتبال احتمالا دیگر چیزی شبیه به این دو نفر نخواهد دید.