با رسیدن به دو فینال؛ ریخت و پاش 260 میلیون یورویی آبراموویچ نتیجه داد
هفتیک- وقتی پنجره نقل و انتقالات تابستانی در تاریخ پنجم اکتبر بسته شد، سوال مهم برای همه هواداران چلسی این بود که آیا هزینه 260 میلیون پوندیِ رومن آبراموویچ برای تقویت این تیم، برای اینکه این باشگاه با سرعت به جمع مدعیان برتر اروپایی اضافه شود، کافی خواهد بود یا خیر.
پیروزی قاطع 0-2 چهارشنبه شب برابر رئال مادرید در استمفوردبریج، ثبت نتیجه 1- 3 در مجموع دو بازی رفت و برگشت و حضور در اولین فینال لیگ قهرمانان پس از سال 2012 به خوبی نشان داد که پاسخ این سوال مثبت است.
پنج بازیکن از شش خرید تابستان گذشته برای تیم اول از ابتدا در ترکیب تیم حضور داشتند- کای هاورتز، تیمو ورنر، بن چیلول، تیاگو سیلوا و ادوارد مندی- و حکیم زیاش نیز به عنوان بازیکن تعویضی در زمین حضور پیدا کرد. هاورتز و ورنر نقش درخشانی در گل اول چلسی داشتند؛ تلاشی خستگیناپذیر در خط اول پرس بیرحمانه تیم توماس توخل از خود نشان دادند و بارها باعث توپ لو دادنهای پرهزینه رئال و تغییر فازهای هجومی خطرناک برای چلسی شدند. چیلول در بال چپ شرایط سختی را برای وینیسیوس جونیور به وجود آورد، در موقعیتهای تک به تک با سرسختی دفاع و از غفلت این بازیکن در جاگیری وقتی که رئال صاحب توپ نبود، به خوبی هرچه تمامتر استفاده کرد. سیلوا هدایت خط دفاعی قدرتمند چلسی را با آرامش خاص خودش بر عهده داشت و مندی دو بار ضربات خطرناک کریم بنزما را در حالی که بازی و نتیجه برابر بود، مهار کرد.
به سختی میتوان تصور کرد که میشد تصمیم جسورانه تابستان گذشته برای انجام هزینهای قابل توجه، در حالی که هیچ باشگاه دیگری آمادگی انجام این کار یا رسیدن به اهداف خاص خود را نداشت، را با چنین صلابتی تایید کرد.
هدف چلسی این بود که تا جایی تقویت شود که بتواند در این فصل و سالهای پیش رو مدعی کسب جامهای مهم باشد. فینال جام حذفی و لیگ قهرمانان اروپا در طول سه هفته آینده دو شانس ارزشمند برای رسیدن به این رویای کوتاه مدت را در اختیار این تیم قرار خواهد داد و سن پایین بعضی از مهرههای کلیدی توخل در این مسیر باعث ایجاد امیدواری به روزهای پیش رو است.
هیچکس در استمفوردبریج نمیتواند ادعا کند که مسیر طی شده تا این نقطه بر اساس نقشه بوده است؛ تغییر مربی در میانه فصل هرگز نشانه موفقیت نیست، حتی اگر نتیجه انجام چنین کاری (تغییر مربی در میانه فصل) بیشتر از هر مالک دیگری از سال 2003 به نفع آبراموویچ بوده باشد. ورنر، هاورتز و زیاش همگی بنا به قیمت و انتظارات بسیار بالا، با توجه به عملکرد فردی خود فصل اول پر فراز و نشیبی را در فوتبال انگلیس سپری کردند و مجموعه خط حمله چلسی تحت نظر لمپارد و توخل، با توجه به سطح و تنوع استعدادهایی که در اختیار داشتند، بزرگترین ناامیدی این فصل لیگ برتر بود.
آمادگی چیلول پر نوسان بود و او بلافاصله پس از حضور توخل جایش را به مارکوس آلونسو واگذار کرد. سیلوا و مندی، خریدهای تاثیرگذار و باثبات، در آخر نتوانستند امنیت دفاعی کافی را فراهم کنند تا لمپارد را نجات دهند. اما هر سه آنها به اعضای کلیدی درخشانترین خط دفاعی اروپا تحت هدایت توخل تبدیل شدند و بر خلاف نگرانی و ترس عدهای، شرایط فیزیکی سیلوا 36 ساله واکنش بسیار خوبی به دشواری و سختکوشی مورد نیاز برای بازی در لیگ برتر نشان داده است.
به طور خاص مندی یک پیروزی در خرید هدفمند بازیکنان به حساب میآید. نابودی اعتماد به نفس کپا آریسابالاگا تحت نظر لمپارد فاجعهای بود که چلسی هنوز در حال بررسی آن است و بودجه موجود برای خرید جانشینی برای گرانقیمتترین دروازهبان جهان بسیار محدودتر از این بود که شامل ستارههای شناخته شده شود. فشاری که در این زمینه روی پتر چک، مشاور فنی باشگاه، کریستوف لولیشون، مدیر دپارتمان دروازهبانی، و اسکات مک لاکلان، مدیر استعدادیابی بین المللی، بود را نباید نادیده گرفت.
انتخاب مندی- بازیکنی که دیر وارد سطح اول فوتبال شد و در 22 سالگی هنوز تیمی نداشت- توسط چک و لولیشون انجام شد. هر دوی آنها از ارتباطات قدیمی خود در رن و تحلیل دقیق و کامل عملکرد او استفاده کردند. او 10 روز پس از شروع فصل به تیم اضافه شد اما سریعا جایش را در ترکیب پیدا کرد، حرکات آرام و تسلط با اعتماد به نفسش به زبان انگلیسی به ایجاد ثبات در خط دفاعی متزلزل تیم کمک کرد. او به جز چند اشتباه چشمگیر در هفتههای پایانی حضور لمپارد به شکل مطمئنی مستحکم ظاهر شد و پوشش دفاعی بیشتر به واسطه سیستم توخل به او این اجازه را داده که روی انجام مهارهای درخشان در لحظات مهم تمرکز کند؛ مانند کاری که برابر رئال مادرید انجام داد.
حضور سیلوا رهبری و کاراکتر درون زمین را به تیمی اضافه کرده که در سالهای اخیر به شدت با فقدان هر دو مورد مواجه بوده است. چیلول با یادگیری نقش وینگ- بک تحت نظر توخل به بازیکن کاملتری تبدیل شده و در 24 سالگی جایگاه خوبی برای تصاحب نقش بازیکن ثابت در تیمهای موفق چلسی حتی بعد از مدت زمان قرارداد فعلیاش با این باشگاه که تا ژوئن 2025 است، دارد. و حتی با وجود حضور سه بازیکن هجومی سرشناس، نشانههای مثبت کافی در هفتههای اخیر دیده شد که بتوان انتظار بازگشتی باشکوهتر در فصل آینده را داشت.
ورنر هنوز برابر دروازه حریف به مشکل میخورد اما این موضوع باعث نشده که از حضور و همکاری کلیدیاش در نمایشهای درخشان تیم در بزرگترین دیدارهای دوران توخل کاسته شود. سرعت، حرکات سریع و دوندگی بیامان او خطری دائمی برای حریفان است و فضایی برای هم تیمیهایش ایجاد میکند و فراز و نشیب زیادش در زمان تصاحب توپ باعث نشده که قادر به ارسال پاس گل برای تمامی اعضای تیم در تمامی مسابقات نباشد. با این حال آمارها نشان میدهد که ضربات پایانی او باید بهتر شود.
زیاش هرگز نتوانست آمادگی خوبی که در اوایل حضورش در این تیم در سمت راست سیستم 3-3- 4 لمپارد به نمایش گذاشت را تکرار کند. مصدومیت و تردید در پست این بازیکن باعث شد که او قادر به اثبات توانایی خود به عنوان عضوی مهم از تیم توخل نباشد اما با این حال روی گلهای مهمی برابر اتلتیکو مادرید در لیگ قهرمانان و منچسترسیتی در نیمه نهایی جام حذفی نقش داشته است. اگر تعادل سیستم آغازین چلسی در فصل آینده کمی به سوی هجومی شدن میل کند، او یکی از بازیکنانی است که بیشترین بهره را خواهد برد.
هاورتز بیشتر از هر بازیکن دیگری حق داشت که در فصل اول حضورش در چلسی به مشکل بخورد. جدا از چالشهای معمول سازگاری با لیگ برتر به عنوان یک بازیکن جدید 21 ساله گرانقیمت تازه وارد به این لیگ، او بیش از سه هفته را به دلیل ابتلا به ویروس کرونا در بستر بیماری سپری کرد. او وقتی برای لمپارد بازی میکرد، در پستهای متفاوتی به میدان میرفت؛ آن هم در تیمی که فاقد ساختار تاکتیکیای بود که توخل در آن اعمال کرد.
اورتون، کریستال پالاس، فولام و حالا رئال مادرید همگی شاهد استعداد کمنظیر او بودند و عملکرد او در چهارشنبه شب به طور خاص نمایانگر بازیکنی بود که برای پذیرفتن نقشی برجسته در این تیم آماده شده است. دور از انتظار نیست که یکی از این سه نفر یا همگی آنها نقش پررنگی در پیروزی چلسی در فینال جام حذفی یا لیگ قهرمانان داشته باشند.
با نگاهی به روزهای پیش رو، بازخوردهای مثبت از سرمایهگذاری سنگین تابستان گذشته باید این اطمینان را ایجاد کرده باشد که وقتی بحث تقویت این تیم در پنجره نقل و انتقالات بعدی که احتمالا با خریدهای دیگری همراه خواهد بود، مطرح شود، اعضای تیمِ خریدِ بازیکنِ باشگاه به اندازه کافی مسلط هستند که بهترین گزینهها را انتخاب کنند.