داستان یک قهرمانی؛ چگونه کونته به سلطه یوونتوس در سری A پایان داد
هفتیک- راینر، یکی از مسئولان زمین مجموعه تمرینی آپیانو جنتیله، امروز صبح شویندهای از جعبه ابزارش درآورد و شروع به برق انداختن نشانهای برنجی روی دیوار بیرونی مرکز ورزشی آنجلو موراتی که نشاندهنده تمامی جامهایی است که باشگاه در طول این سالها به دست آورده است، کرد. مدتها از اضافه شدن آخرین پلاک به این دیوار گذشته است. باید یک دهه به عقب برگشت تا به کوپا ایتالیای 2011 رسید، آخرین رقص از قهرمانان افسانهای فاتح سهگانه در اینتر.
آنتونیو کونته و بازیکنانش یکشنبه غروب توانستند با خیال راحت بنشینند و استراحت کنند. آنها اواخر شب قبل از کروتونه برگشته بودند. پس از پیروزی 0- 2 با گلهای کریستین اریکسن و اشرف حکیمی، ماشین فرمول یک مراکشی، پرواز برگشت به شمال باید پروازی لذتبخش بوده باشد. بازیکنان اینتر در رختکن وزشگاه “اتزیو شیدا” سرود قهرمانی سر دادند. “او سه نه وا، لا کاپولیستا سه نه وا.” این شما و این صدرنشینان. حالا هیچکس نمیتواند به آنها برسد. الکسیس سانچس تصویری از نشان اسکودتو و نخ و سوزن در اینستاگرام منتشر کرد. تنها کاری که برای اینتر باقی مانده این است که این نشان را برای اولین بار پس از سال 2010 روی پیراهنهای آبی و مشکی بدوزد.
در آخر آنها این جام را در حالت “سول دیوانو” به دست آوردند- نشسته روی مبل و در حین تماشای دیدار آتالانتا برابر ساسولو در رجیو امیلیا. اگر تیم مهمان در ورزشگاه ماپی به پیروزی میرسید، تنها امری اجتنابناپذیر را به تاخیر انداخته بود. اما آنها پیروز نشدند. راینر حالا میتواند شروع به نصب محافظ برنجی جدیدی روی سر در تالار افتخارات باشگاه اینتر کند، الکسیس میتواند شروع به دوختن کند و جشن و پایکوبی میتواند ادامه پیدا کند. 9 سال سلطه یوونتوس بر سری A پایان یافت.
سمیر هاندانوویچ، کاپیتان 36 ساله اینتر، برای این که فکر میکرد این روز هرگز از راه نخواهد رسید، بخشیده میشود. او اخیرا با توجه به سنش پر اشتباه ظاهر شده اما با این حال دوران اوجش را وقف اینتر کرده تا در طول یکی از ضعیفترین دورانها در تاریخ این باشگاه بیش از 300 بازی برای آنها انجام دهد.
هاندانوویچ در بین قدیمیترین بازیکنان اینتر به همراه آندرهآ رانوکیا، مدافع میانی ذخیره و پسر دوست داشتنی باشگاه، قرار دارد که کونته در اولین کارش در آرتزو هدایت او را بر عهده داشت؛ مدافعی که شاید پس از از دست دادن بازوبند کاپیتانی و حضور یک ساله قرضی در هالسیتی، فکر میکرد کارش در پیراهن آبی و مشکی به پایان رسیده است. هردوی آنها در نهایت قهرمان شدند و این قضیه درباره دانیلو دیآمبروسیو، اینتری قدیمی، و مارسلو بروزوویچ، هافبک دفاعی تیم، نیز صدق میکند. هردوی آنها نجاتیافتگان روزهای سیاه یا به گفته توییتر اینتر، سالهای استهزا هستند؛ زمانی که والتر ماتزاری عادت داشت از عصبانیت به جان بطریهای پلاستیکی بیفتد، نتایج بد را به گردن باران بیاندازد و جاناتان، ریکی آلوارز، دودو و زدراوکو کوزمانوویچ قرار بود پا جای پای خاویر زانتی، دیهگو میلیتو، استبان کامبیاسو و ساموئل اتوئو بگذارند.
هواداران اینتر دشواریهای بسیاری را تحمل کردند. اول خانواده موراتی اقدام به فروش باشگاه کردند؛ سپس اریک توهیر، تاجر خندان اهل اندونزی، که مطمئا نیت خوبی داشت پس از این که گفت بازیکن محبوبش از اینتر در بچگی نیکولا ونتولا بوده، باید جدی گرفته میشد. حضور سونینگ هم با تغییرات آنی همراه نبود. خیلی زود پس از سرمایهگذاری آنها در اینتر، این تیم به حریفی از سرزمینهای اشغالی باخت و خریدهای گرانقیمتی چون ژوائو ماریو و گابریل باربوسا نتوانستند عملکرد درخشانی را به نمایش بگذارند. خاطرات ناراحت کنندهای مانند این باعث میشود که امروز برای هواداران اینتر شیرینتر باشد.
کونته دائما میگوید که این کار سختترین تجربه زندگی حرفهایاش بوده است. سختتر از رساندن یوونتوس به قهرمانی از رده هفتم یا رساندن چلسی به قهرمانی لیگ برتر از رده دهم در اولین سال حضورش در فوتبال انگلیس و در حین رقابت با پپ گواردیولا، یورگن کلوپ و ژوزه مورینیو.
همکاری قبلی او با یوونتوس این ریسک را به همراه داشت که شاید این مربی هرگز در اینتر پذیرفته نشود. او همچنین بهتر از بقیه میدانست که دقیقا با چه چیزی سروکار دارد. علاوه بر اینکه یوونتوس پس از استعفای او در سال 2014 قدرتمندتر هم شده بود. آنها حالا با کریستیانو رونالدو قویتر شده بودند و فرهنگ پیروزیخواهی داشتند که خود کونته در شکل گرفتن آن نقش داشت، در چهار سال اخیر، دوبار به فینال چمپیونزلیگ رسیده بودند، حدود 100 میلیون یورو درآمد بیشتر داشتند و دستمزدهایی پرداخت میکردند که حتی با وجود بهبود شرایط و رشد اینتر هنوز وجه تمایزی بالایی بین دو تیم به حساب میآمد.
گلاویز شدن با این شرایط برای کونته که شهرتش به عنوان قهرمان سریالی از خودش پیشی گرفته بود، آسان نبود. این مربی 51 ساله احساس میکرد باید از چیزهای بسیاری دست بکشد. اول از همه رابطهاش با هواداران یوونتوس قرار داشت و بسیاری بر این باور بودند که این چالشی غیرممکن است که مربیان را دیوانه میکند. با این وجود انتظارات بسیار بالا بود. به هرحال کونته دو تیم متفاوت در دو کشور متفاوت را به قهرمانی رسانده و چهار فصل از پنج فصل اخیرش در مسابقات باشگاهی را با عنوان قهرمانی به پایان برده بود.
از نظر بعضی افراد استخدام او به خودی خود برای این که هر تیمی را به مدعی تبدیل کند، کافی بود. حتی مدیران اینتر او را با لقب “بهترین بازیکن باشگاه” خطاب میکردند. این بالاترین تمجید بود اما چندان به مذاق او خوش نمیآمد چرا که این احساس را به او میداد که راهی جز قهرمانی ندارد. هر اتفاق دیگری شکست به حساب میآمد و کونته در آن بازه زمانی حالت تدافعی پیدا کرده بود؛ حتی با این که آمار پیروزیهایش، هزینه نقل و انتقالاتی در اینتر و دستمزد او- تخمین زده میشود که این رقم با مجموع دستمزد آندرهآ پیرلو، جان پیرو گاسپرینی، استفانو پیولی، سیمونه اینزاگی و پائولو فونسکا برابری میکند- باعث شده بود که نگاه به اینتر به عنوان ولخرجترین و مجهزترین رقیب برای به چالش کشیدن یوونتوس پس از مدتها منطقی به نظر برسد.
کونته اخیرا گفت:” من دوست ندارم مردم فکر کنند که من “جنگ افروزی” هستم که باعث ایجاد تنش میشود.” اما او جنگنده است و از روز اول در اینتر جنگیده تا نه تنها تیم بلکه کل باشگاه را به یک قهرمان تبدیل کند. گاهی این موضوع با خشم و درگیری همراه بود و در آخر فصل قبل، کونته در آستانه جدایی از باشگاه قرار داشت.
او فکر میکرد خرید بازیکنان باید بهتر برنامهریزی و انجام شود. رکوردهای نقل و انتقالات برای جذب روملو لوکاکو و نیکولو بارلا شکسته شدند اما این کار دیرهنگام انجام شد و بازیکنانی مانند مائورو ایکاردی و راجا ناینگولان که او به عنوان بخشی از روند بازیابی فرهنگ باشگاه خواهان جدایی آنها بود، تا پایان اولین تابستان حضورش از این تیم جدا نشدند. بعضی از خریدها جوان بودند. بعضی دیگر از خارج از کشور آمده بودند. از نظر او به ندرت کسی در میان آنها بود که عادت به پیروزی و قهرمانی داشته باشد.
کونته این حس را القا میکرد که احساس تنهایی دارد و باور ندارد که کارهای کافی برای حمایت از او یا بازیکنانش انجام شده باشد. این شایعه که به نظر میرسید اینتر در قیاس با سایر باشگاهها درآمد چندانی به دست نمیآورد، باعث ناراحتی او بود اما اجازه نداد که در کارش دخیل شود.
فصل اول به خوبی به پایان رسید و اینتر در آن 13 امتیاز بیشتر به دست آورد، با اختلاف کمی پایینتر از یوونتوس قرار گرفت، به مجموع امتیازات فاتحان سهگانه در سال 2010 رسید و به فینال لیگ اروپا راه یافت. این آگاهی که آنها تا چه حد به کسب جام قهرمانی نزدیک بودند اما در آخر بدون هیچ عنوانی فصل را به پایان رساندند، به این معنا بود که یک ناامیدی غیرمنطقی به وجود آمد و بدون شک با تردیدها درباره جایگاه کونته تشدید میشد.
شکست در خانه و بیرون از خانه برابر یوونتوس نیز اینتر را سر جای خود نشاند و به آنها یادآوری کرد که چه کسی رییس است. اما اخراج مائوریتزیو ساری، جانشینی او با آندرهآ پیرلوی تازهکار و تصمیم کونته برای ادامه حضور در این سمت پس از مذاکرات بحرانی در ویلا بلینی، به هواداران اینتر این امیدواری را داد که امسال میتواند سال آنها باشد.
کونته وانمود کرد این تصمیم و توافق بسیار آسان بوده در حالی که پشت صحنه اینطور نبود. سونینگ و استیون ژانگ شاید اولین مالکان خارجی فاتح اسکودتو باشند اما باشگاه در شرایط دشوار مالی است و جستجو به دنبال وام موقت 250 میلیون یورویی ادامه دارد. پس از خرید 40 میلیون یورویی اشرف حکیمی از رئال مادرید، کونته مدعی شد “این پروژه متوقف شده” و باشگاه تنها حاضر به خرید بازیکنان باتجربه با درآمد بالا به صورت بازیکن آزاد یا با مبلغ بسیار کم است.
نتایج در ابتدای فصل با فراز و نشیب همراه بود، اول به دلیل فاصله کم بین فینال لیگ اروپا و آغاز فصل جدید و دوم به دلیل این که کونته چیزی را امتحان کرد که کمی متفاوت بود. او با انرژی زیادی وارد میدان شد؛ از الکساندر کولاروف در خط دفاعی، از وینگرها به عنوان وینگ- بک، یک شماره 10 و لوکاکو و لائوتارو مارتینز استفاده کرد.
حاصل این کار این بود که اینتر موقعیتهای بسیاری خلق میکرد اما قادر به استفاده از آنها نبود و عدم تعادل گاهی باعث میشد که آنها آسیبپذیر باشند. اینتر به ندرت موقعیتهای بسیار زیادی را از دست میداد اما همان تعداد نیز موقعیتهای مهمی بودند. بنابراین کونته شرایط را در اواخر نوامبر تغییر داد؛ استفاده از شماره 10 را کنار گذاشت، تیم را دفاعیتر کرد و استفاده از سیستم چرخشی را کاهش داد.
نفرات اصلی خط دفاعی اینتر برای اولین در اوایل دسامبر در بازیهای متوالی در لیگ به میدان رفتند. این تیم از آن زمان به بعد شتاب ترسناکی پیدا کرد. حذف از لیگ قهرمانان تمرکز بازیکنان را به سری A معطوف کرد و زمان بیشتری برای استراحت، بهبودی و برنامهریزی بازی در اختیار آنها قرار داد. وقتی کونته در اواسط ژانویه برای اولین بار در طول زندگی حرفهایاش موفق به شکست دادن یوونتوس شد، باور به قهرمانی بیش از هر زمان دیگری بالا رفت. اینتر با گرفتن جای میلان در صدر جدول، به وقفه دیدارهای ملی در ماه فوریه رفت و وقتی سری A از سر گرفته شد، با سه گل برابر این تیم به پیروزی رسید. از همان زمان این احساس وجود داشت که قهرمان این فصل مشخص شده است.
در حالی که بیشتر توجهات به رهبری، بازیسازی و همکاری فوق العاده هجومی لوکاکو با لائوتارو بود، عامل کلیدی دیگر در موفقیت اینتر کیفیت درخشان، استقامت و پیشرفت استثنایی بارلا به حساب میآمد. سرعت و پاس گلهای حکیمی بُعد تازهای به تیم داد، متئو دارمیان به شخصیتی قدرتمند تبدیل شد که در پیروزیهای با ارزش برابر هلاس ورونا و کالیاری نقش مهمی ایفا کرد، شکستها باعث شد بازیکنانی چون ایوان پریشیچ و اریکسن بار دیگر مورد استفاده قرار گرفته و تاثیر زیادی در تیم داشته باشند و خط دفاع که بدون آسیبدیدگی به صورت ثابت در کنار هم به میدان رفتند، درخشش سال گذشته را که بی چون و چرا بهترین خط دفاعی ایتالیا بودند را تکرار کردند.
آندرهآ آنیلی، رییس یوونتوس، با بزرگواری قهرمانی اینتر را به ژانگ تبریک گفت.
رییس 29 ساله اینتر که جوانترین رییس قهرمان سری A به حساب میآید، این هفته پس از هفت ماه به میلان برگشت. خانواده او صدها میلیون در این باشگاه سرمایهگذاری کردهاند و اینتر را به صدر جدول فوتبال ایتالیا برگرداندند. اما باید دید که سونینگ چطور به حمایتش از این تیم ادامه خواهد داد؛ چرا که کونته و بپه ماروتا، مدیر اجرایی باشگاه، خواهان برگزاری جلسهای در پایان فصل برای مشخص کردن شرایط هستند.
در این بین اینتر به جشن و پایکوبی خواهد پرداخت. راینر باید پلاک دیگری را نیز برق بیاندازد.