چرا تیاگو آلکانتارا گزینه اول کلوپ در بازار نقل و انتقالات بود؟
هفتیک- وقتی ستارهای میمیرد، چند میلیون سال طول میکشد تا با تمام سوخت موجود بسوزد – پیش از این که به صورت ناگهانی انفجار ابر اختر رخ دهد، اندازه آن به یک اَبَر ستاره سرخ تغییر پیدا میکند. تنها چیزهایی که باقی میماند سیاه چالههای متراکم کوچک است تا در نهایت اجزای جدید یک سیاره را تشکیل دهند و زندگی جدید در سراسر فضا پراکنده شود.
وقتی تیم فوتبالی رشد میکند و در کنار هم پیر میشوند، نیز مرگ مشابهی رخ میدهد- البته در فاصله چند میلیون سال کمتر. در ابتدا تشویق آخر غیرمحسوس است با این حال آنها میتوانند مدیریتش کنند و شاید همچنان قهرمانیهایی را نیز با به کار گیری کمتر ماهیچهها به دست بیاورند و اکثر افراد نیز متوجه نمیشوند که این قدمهای آخر آنهاست. سپس وقتی برای انجام هرکاری بسیار دیر شده است، آنها پیش چشمان شما ویران میشوند. تنها چیز باقی مانده یک پوسته است؛ خاطراتی از آنچه که زمانی بزرگترین ستاره کهکشان بود.
این اتفاق برای تیم عالی لیدز که دان رِیوی ساخته بود و تاتنهام ساخته بیل نیکولسن در اواسط دهه 1970 میلادی رخ داد. قهرمانی لیورپول در فصل 90- 1989 آخرین قهرمانی تیمی بود که در طول 12 فصل 8 قهرمانی به دست آورد اما تیم پا به سن گذاشته آرام گرفت و نتوانست تحولات در کارهای بیرون از زمین که با حضور لیگ برتر پدید آمده بود را پیش بینی کند.
یورگن کلوپ در این تابستان نگران بود. درست است که او به انتظار 30 ساله سرخپوشان برای روی سر گذاشتن تاج قهرمانی لیگ برتر پایان داد اما مربی آلمانی نگران بود که تیمها شروع به کاهش سلطه لیورپول کنند. تیم لیورپول در 27 بازی ابتدایی فصل گذشته لیگ 26 پیروزی کسب کرد اما در 11 بازی پایانی تنها 6 بار برنده از میدان خارج شد. آنها همچنین توسط اتلتیکو مادرید در مرحله یک هشتم لیگ قهرمانان حذف شدند چرا که وقتی ترنت الکساندر آرنولد و اندی رابرتسون به طور کامل مهار شدند، خط میانی آنها نتوانست کیفیت خوبی در پاسهای خط شکن از خود به نمایش بگذارد. تئوری ساده بود: مهار مدافعان کناری، مهار لیورپول است.
کلوپ به دنبال خون تازهای بود که شبیه به بخشی از نبوغ ماندگار سر الکس فرگوسن بود که استعدادهایی دیوانهواری را برای تغییر نسل مداوم به تیم قهرمان منچستریونایتد اضافه میکرد. کلوپ به کمیته نقل و انتقالات باشگاه که مایکل اواردز، مدیر ورزشی، در راس آن قرار دارد گفت که یک “تغییر دهنده بازی” میخواهد- کسی که بتواند عنصر مهم غیر قابل پیش بینی بودن را به تحولات تیمش اضافه کند. برای او اهمیت نداشت که بازیکن منتخبش در آستانه 30 سالگی بود و برای باشگاه 27 میلیون پوند هزینه داشت؛ هرچند که تابستان سال آینده بازیکن آزاد میشد. پیام کلوپ این بود:” یا تیاگو یا هیچکس.”
یک مربی مورد احترام دیگر نیز هفت سال قبل همین درخواست را داشت. بایرن مونیخ به تازگی فاتح سه گانه شده بود اما پپ گواردیولا به دنبال یک خرید معنادار بود. پس از 12 جام مهم شامل هفت بوندسلیگای متوالی، لیگ قهرمانان و دومین سه گانه بایرن میتوان با اطمینان خاطر گفت که تیاگو آلکانتارا به خوبی نسبت به اولتیماتومها واکنش نشان میدهد.
زیبا و مفید
با هرکسی که مدتی را صرف تماشای بازی تیاگو کرده صحبت کنید، همیشه یک کلمه به میان میآید. الخاندرو ویار، اولین مربی تیاگو در اورکا که تیمی آماتور در نزدیکی ویگو در شمال غربی اسپانیاست، گفت:” او خاص است. او شبیه هیچ چیزی که من پیش از آن دیده بودم نبود؛ او فوق العاده بود. شما نمیتواند با یک کودک آنطور درباره پیشرفت و تحول حرف بزنید؛ چون او واقعا خاص بود. یک نگاه به او در همان جلسه اول تمرین کافی بود که ببنید او نرمال نیست. چنین مواردی یک در هزار رخ میدهد. تیاگو از ابتدا خاص بود. رافینیا، برادرش، نیز همینطور بود.”
فوتبال و به صورت کلی ورزش قهرمانی در خون تیاگو بود. برادر کوچکترش در بارسلونا، اینتر و سلتاویگو حضور داشت و عضو تیم ملی برزیل است. والریا، مادرشان، بازیکن حرفهای والیبال در برزیل بوده و مازینیو، پدرشان، نیز در کنار روماریو، بهبهتو و مائورو سیلوا جام جهانی 1994 را بالای سر برده است.
آلفردو مارتینز، مفسر اسپانیایی، که روند پیشرفت تیاگو را از اوایل نوجوانی دنبال کرده به فورفورتو میگوید:” شما در حالی بزرگ میشوید که میدانید باید چه کاری انجام شود. فشاری که تحت آن قرار خواهید گرفت را درک میکنید. آن را در مصاحبهها میبینید- او مردی است که درباره موضوعات و پیش زمینهها حرف میزند نه تکههای عمومی بریده شده از مصاحبهها. او همان چیزی که فکر میکند را میگوید و نگران این است که سایر افراد چه فکری میکنند.”
این اعتماد به نفس از حضور در کنار مازینیو سرچشمه گرفته که در طول دوران حرفهای تیاگو، مدیربرنامههای او بوده است. هافبک دفاعی سابق یک بار گفت:” تمام کاری که انجام میدهم این است که بازیهایش را تماشا میکنم و به او میگویم که میتواند کارها را اینطور یا آنطور انجام دهد. شاید این ذاتی باشد. هم او و هم برادرش توازن خاصی دارند.”
دوباره همان کلمه: خاص. همه متوجه استعداد نادر تیاگو میشوند هرچند که او تا زمان پیوستن به بارسا در اواخر 14 سالگی در هیچ آکادمی مهمی حضور نداشت. او پیش از آن دوران نوجوانی را در اورکا، کِلمِه و فلامنگو در برزیل سپری کرد و در همان زمان پدرش نیز به دوران درخشان فوتبالش پایان داد.
خاویر لاگو، مربی تیاگو در اورکا میگوید:” همه میدانستند که او پیشرفت خواهد کرد.” او در طول آن دو سال در کنار رودریگو مورهنو، بهترین دوستش و مهاجم فعلی لیدز، بازی میکرد. لاگو گفت:” ما تیم بسیار خوبی داشتیم. ما قهرمان گالیسیانکاپ شدیم و رئالمادرید و دیپورتیوو لاکرونیا را شکست دادیم.”
بارسلونا پس از تماشای نمایش او در لباس ویگو، خواهان جذب این بازیکن در سال 2005 شد. رئال مادرید، والنسیا و سلتا نیز علاقه بسیاری به جذب او داشتند اما بارسا انتخاب قطعی بود. مارتینز ادامه میدهد:” او به سرعت توجه من را جلب کرد چرا که مشخصا بازیکنی با دیانای بارسلونا اما درخشش برزیلی بود. او از نظر تکنیکی یک غول بود- بخشی از او کاملا برای قهرمانی بود. او متفاوت بود. ژاوی و آندرس اینیستا بازیکنانی موثر و بسیار باهوش بودند اما تیاگو کیفیتی جادویی داشت؛ یک ظرافت درخشان که باعث شگفتی شما میشد.”
گواردیولا به عنوان مربی بارسلونای B در سال 2007 از تیاگوی 16 ساله در تمرینات تیمش استفاده کرد. چیزی که سرمربی آینده تیم اصلی بیش از همه ستایش میکرد، چیزی بود که روزنامه اسپانیایی ال پائیس با خوشحالی به عنوان “شرایط و فضای بازیگر سیرک همه را متفاعد کرد که منتظر جادو و حقه بعدی او باشند” توصیف کرد. جای شگفتی نبود که گواردیولا به محض 18 ساله شدن تیاگو برای اولین بار در می 2009 از او در ترکیب بارسا استفاده کرد.
این هافبک که استعداد عجیبی داشت، باید با مصدومیتهای متوالی دست و پنجه نرم میکرد تا بتواند توقع ورزش قهرمانی را برآورده کند. تیاگو در فصلهای 12-2011 و 13- 2012 در تمامی مسابقات 81 بازی انجام داد اما نتوانست تاج جواهرنشان را در تیم اول بارسلونا بر سر خود بگذارد. مارتینز میگوید:” باید به خاطر داشته باشد که تیاگو با بهترین خط هافبک نه فقط در تاریخ بارسا بلکه احتمالا در تاریخ فوتبال رقابت میکرد: بوسکتس، ژاوی و اینیستا. سپس بازگشت سسک فابرگاس (در سال 2011) رقم خورد و این نیز رقابت بسیاری به همراه داشت.”
تیاگو حق انتخاب داشت: در بارسا بماند که در آن راحت بود، همه را میشناخت، خانه و دوستان و خانوادهاش را داشت- یا به چالشی جدید در بایرن بپیوندد. مارتینز میگوید:” بیشتر بازیکنان میمانند و تا حد ممکن بازی میکنند- اما تیاگو اینطور نبود. او میدانست که چه تواناییهایی دارد و میخواست خودش را ثابت کند. او میخواست در تیمی بازی کند که ستاره باشد. او به آن چالش جدید نیاز داشت. البته که حضور پپ گواردیولا در آن تیم نیز به این موضوع کمک کرد.”
سفر آدم فضایی
تمایل بایرن به جذب گواردیولا در سال 2013 به اندازهای بود که حضور قریب الوقوع او را در میانه فصلی که تحت هدایت یوپ هاینکس موفق به فتح سه گانه شدند، اعلام کردند. چیزی که مدیران باشگاه انتظارش را نداشتند، یک اولتیماتوم بود. گواردیولا در اولین هفته حضورش در بایرن مدعی شد:” تیاگو تنها بازیکنی است که میخواهم. یا او یا هیچکس دیگر.”
در حالی که بایرنیها از چنین تقاضایی سردرگم شده بودند اما این انتقال به نفع تمام طرفین بود: بایرن حمایت گواردیولا را به دست آورد، بارسلونا از فروش یک بازیکن ذخیره لوکس با مبلغ 20 میلیون یورو خوشحال شد و تیاگو فرصتی که بسیار به دنبالش بود و شایستگیاش را داشت، کسب کرد.
کریستین فالک، دبیر بخش فوتبال و خبرنگار ارشد بایرن در مجله آلمانی اسپرت بیلد، به فورفورتو میگوید:” گواردیولا میدانست که تیاگو عالی است و برای ساختن کار تیمیاش مهره کلیدی به حساب میآید اما این را نیز میدانست که میتواند با فشار ناشی از این صحبتها کنار بیاید. شما به سرعت میتوانستید استعداد او را ببینید. اگر در بارسلونا میماند به ژاوی یا اینیستای بعدی تبدیل میشد چون برای این سیستم عالی بود اما با توجه به حضور آن دو نفر در تیم، او فقط به دنبال زمانی برای بازی بود.”
او همچنین باید تکامل پیدا میکرد. وظیفه اصلی یک هافبک در بارسلونا ایجاد موقعیت و پیوند دادن دفاع و حمله است- اما تیاگو در بایرن باید وظیفه بیروحتری را مدیریت میکرد که هنرهایی سیاهتر بر اساس سیستم 1-3- 2- 4 بود. گل روی ضربه برگردان پیروزی بخش فوق العادهاش در اواخر بازی برابر اشتوتگارت در ژانویه 2014 نشان داد که این بازیکن اسپانیایی چه تواناییهایی دارد اما این سختکوشی نوظهور او بود که بیشتر از هر چیز آلمانیها را تحت تاثیر قرار دارد.
فالک اظهار داشت:” ایده اول دفاع بود. بایرن با دو هافبک دفاعی موفق به فتح سه گانه شده بود و میخواست پیش از هر کار دیگری، این بنیان مستحکم را حفظ کند. تیاگو باید تطبیق پیدا میکرد- او از نظر هجومی عالی بود اما باید کارهای دفاعی را نیز یاد میگرفت. یاد گرفتن چنین چیزی برای کسی با سبک او و در تیمی با توقعات و فشار بایرن مونیخ بسیار درخشان و تاثیرگذار بود. او حالا پس از 7 سال حضور در آلمان یک بازیکن کامل است. او تمام تواناییهایی که از بارسا داشته را به همراه دارد و در بایرن نیز یاد گرفته که برای بازی دفاعی به چه چیزهایی نیازمند است.”
تیاگو حتی پس از جدایی گواردیولا در سال 2016، همچنان از چالش سازگاری با لیگ و سیستم لذت برد. او چند سال بعد گفت:” فوتبال، فوتبال است و من از این که در چه بخشی از جهان باشم، آزار نمیبینم. من یاد گرفتهام که سازماندهی و ساختار یک تیم بسیار مهمتر از کاری است که من پیش از آن انجام دادهام. بازی در این لیگ، باعث خوشحالی من است.”
هم تیمیهای تیاگو در بایرن از ذات هیجانی و شاد او در رختکن، به اندازه تکنیک عالی او که باعث آغاز حملات بیشمار میشد، تمجید میکردند- حتی با این که او در واقع هرگز در هیچ یک از 7 فصل حضورش در این باشگاه، بیشتر از 6 پاس گل ارسال نکرد. میشاییل بالاک، هافبک سابق بایرن و چلسی، گفت:” او صبر نمیکند که شکاف ایجاد شود. او باعث میشود که این اتفاق رخ دهد.”
ژابی آلونسو یک بار به فوفورتو گفت که” تیاگو بهترین پاسوری است که من تا به حال دیدهام”، فرانک ریبری مدعی شد که او بهترین بازیکن تکنیکیای است که در کنارش بازی کرده و جاشوا کیمیچ نیز اظهار داشته که در اولین جلسه تمرینی در بایرن مونیخ احساس میکرده بسیار پایینتر از شماره 6 است.
با این حال تیاگو علیرغم تبدیل شدن به یک هافبک کامل در آلمان و کسب تمام عناوین قهرمانی بوندسلیگا هرگز نتوانست عموم مردم را قانع کند که شایستگی آن لقب و شرایط “خاصی” که در اسپانیا به او داده شده را دارد. گاهی بعضی هواداران و مفسران آلمانی گلایه میکردند که او در دیدارهای بزرگ در حد و اندازههای مورد انتظار ظاهر نمیشود – خصوصا در دیدارهای مرحله حذفی لیگ قهرمانان برابر اتلتیکو مادرید، رئال مادرید ( دوبار )، بارسا و اخیرا در فصل 29- 2018 که برابر لیورپول قرار گرفتند.
فالک گفت:” انتقادات همیشه بر این پایه بود که تیاگو واقعا خوب بازی میکند اما در دیدارهای بزرگ به چشم نمیآید- فکر میکنم این بحث باعث شد فشار زیادی به او وارد شود. مشکل اصلی این بود که او لوتار ماتئوس یا اشتفان افنبرگ نبود-مردی که تکل بزند، با توپ بدود و گل بزند یا پاس گل دهد. تیاگو اینطور نیست. او در داخل باشگاه محبوب بود اما در رسانهها اینطور نبود چون پاس نهایی را ارسال نمیکرد یا گل نمیزد. فکر میکنم به اندازه کافی مورد ستایش قرار نگرفت. او در زمین رییس بود، بازیسازی میکرد اما تمجیدی که شایستهاش بود را از هواداران دریافت نکرد.”
اتفاق عجیب اینجاست که ماتئوس در واقع یکی از بزرگترین حامیان تیاگو بود و حتی او را با دیهگو مارادونا مقایسه کرد. این بازیکن که 150 بازی ملی دارد و در دیدارهای بسیاری مقابل ال دیهگو بازی کرد، گفت:” حرکات آنها در حالی که توپ به پایشان چسبیده شبیه است. توپ از آنها فرمانبرداری میکند.”
با این حال، تیاگو در فینال این فصل لیگ قهرمانان پاسخ قاطعی به منتقدانش داد. او پس از درخشش و ارائه بازی روان در پیروزی به یاد ماندنی 2- 8 در یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان برابر بارسلونا، نمایشی عالی و کامل در خط میانی برابر پاری سن ژرمن ارائه کرد که به کسب ششمین قهرمانی اروپایی بایرن مونیخ در لیسبون کمک کرد. این تیاگو بود که کنترل نبض بازی را در دست داد و تیاگو بود که با یک پاس عالی از بین خطوط کیمیچ را پیدا کرد و بازی را از دفاع به فاز هجومی برد تا گل پیروزی بخش کینگزلی کومان در نیمه دوم به ثمر برسد.
فالک میگوید:” ارسال آن توپ برای کیمیش سخت بود اما او توانست در زمانی که بایرن بیشتر از هر وقت دیگری به او نیاز داشت بازی را مدیریت کند. تیاگو کیفیتش را در بزرگترین بازی به نمایش گذاشت. شاید بعضی از اتهاماتی که درباره عدم درخشش در دیدارهای بزرگ به او زده میشد، درست بود اما دوران حرفهای او یک چرخه کامل را طی کرد. جالب و کنایه آمیز است که بهترین لحظاتش در آخرین بازی رخ داد اما او در آن زمان علنا اعلام کرده بود که خواهان جدایی است.”
تیاگو و خانوادهاش در مونیخ کاملا راحت و خوشحال بودند اما این بازیکن 29 ساله چرخشی ناگهانی در امضای قرارداد جدید داشت- قراردادی که احتمالا آخرین آنها در سطح حرفهای است. او همچنین نمیتوانست پنهان کند که چقدر تحت تاثیر قرار گرفت وقتی لیورپول در سال 2019 بایرن مونیخ را از چمپیونزلیگ حذف کرد.
بنابراین وقتی کلوپ پیشنهادش را ارائه کرد- علیرغم اخباری مبنی بر ابراز علاقه دیرهنگام بارسلونا و منچستریونایتد- تیاگو تصمیمش را گرفته بود. او در ملاقاتی با مدیران بایرن که انتظار داشتند قرارداد جدیدی به امضا برسد گفت:” شما فکر خواهید کرد که دیوانه هستم اما من چالش جدیدی میخواهم.”
او در آخرین روز حضورش در مونیخ چنان رفتار خوبی داشت که نشان میداد بایرن چه بازیکنی را از دست داده، کمدش را در زمین تمرین تیم خالی کرد و به دنبال کارل هاینس رومنیگه، مدیرعامل تیم، رفت. آنها در حالی که هر دو اشک میریختند به مدت 5 دقیقه یکدیگر را در آغوش گرفتند.
فوتبال فانتری
کلوپ در پشت پرده آنفیلد میدانست که چطور باعث پیشرفت تیمی شود که با رکورد 25 امتیاز اختلاف قهرمان لیگ برتر شده است. مربی آلمانی پس از پایان قرنطینه نگران این موضوع بود که تیمهای رقیب نحوه مقابله با تهدیدهای مداوم از سوی الکساندر آرنولد و رابرتسون، مدافعان کناری او، را یاد گرفتهاند و دیهگو سیمئونه با اتلتیکو مادرید به همین روش موفق شد آنها را از لیگ قهرمانان 20- 2019 حذف کند.
پپین لیندرز، دستیار کلوپ، گفت:” تیمها سازگار شدهاند و سپس تلاش میکنند برنامههای ما را خراب کنند. چیزی که از همه مهمتر است این است که ما پیشبینی ناپذیر باقی بمانیم. پیشبینی ناپذیر بودن یعنی میتوانیم آخرین پاس را ارسال کرده و سرعت بازی را بالا ببریم. تیاگو این کار را برای ما انجام میدهد. او خریدی عالی است.”
مهم نبود که تیاگو شبیه به بازیکنان معمول مدنظر لیورپول نبود- تنها بازیکن بالای 26 سالی که کلوپ خریده بود، راگنار کلاوان بود. این بازیکنان اسپانیایی به عنوان بازیکنی با توانایی ایجاد تغییر در بازی دیده میشد. بازیکنی خاص.
فالک میگوید:” کلوپ بسیار خواهان تیاگو بود چون میدانست این بازیکنی است که میتواند ارتباطی بین خط حمله و دفاعی تیمش ایجاد کند که سایر هافبکها نمیتوانند. او سرعت را به بازی تحمیل میکند. به همین دلیل است که انقدر فوق العاده است- او حلقه گمشده در چرخه تیم از آلیسون به ویرژیل فندایک و سپس سادیو مانه است.”
اولین حضور این هافبک در دیدار برابر چلسی 10 نفره نشان دهنده این موضوع بود. او در بین دو نیمه به زمین رفت و در 45 دقیقه، 75 پاس ارسال کرد- یک رکورد در لیگ برتر و بیشتر از تمام بازیکنان چلسی در کل جریان بازی. او از خط میانی پاسهای تک ضرب تمرین شده، ظریف و بدون نگاه کردن در برابر دفاع متراکم چلسی ارسال میکرد.
مارک لارنسن، مدافع سابق لیورپول، به فورفورتو میگوید:”میتوانستید کیفیت او را در اولین بازیاش ببینید – بُرد پاسهایش واقعا استثنایی بود. میتوان گفت که لیورپول پیش از او واقعا بازیکنی با این ترکیب از مهارت، تجربه و پویایی در این پست نداشت.
این ضروری است که وقتی قهرمان لیگ میشود، درجا نزنید. تیاگو چنین احساسی را القا میکند و به خط هافبک نشان میدهد که رقابت برای این پست بالاست. اگر بازیکن خوبی باشی وقتی وارد رختکنی میشوی که به تازگی جام قهرمانی را به دست آورده، افراد به تو نگاه کرده و با خود فکر میکنند آیا او آمده تا جای من را بگیرد؟ اگر در این سطح درجا بزنی در نهایت پسرفت خواهی کرد.”
تحولات و پیشرفت مدام؟ این بسیار شبیه به الکس فرگوسن است. لارنسن میگوید:” کلوپ به دنبال راهی دیگر برای قهرمانی و کمی کیفیت بیشتر در میدان است. گاهی تنها چیزی که نیاز دارید، چیزی کمی متفاوت مانند دیدار برابر اتلتیکو مادرید در لیگ قهرمانان است. هافبکهای لیورپول به جز الکس اوکسلید چمبرلین، توان چندانی برای دویدن به سمت محوطه جریمه حریف نداشتند و به دنبال راهی برای گلزنی یا ارسال پاسهای مهم نبودند. این چیزی است که تیاگو با خودش به همراه آورده است.”
شاید تغییری در ترکیب 3- 3-4 همیشگی کلوپ در آینده نزدیک بتواند این تغییر را آسان کند. با این که تیاگو در برابر چلسی درخشان ظاهر شد اما کلوپ در فکر بهبود تیمش با استفاده از سیستم 1-3-2-4 در پیش فصل بود- سیستمی که بازیکن اسپانیایی در بایرن به آن عادت داشت. این تغییر شاید برابر تیمهایی که از عقب دفاع میکنند، کارساز باشد و در نهایت تیاگو در کنار جوردن هندرسون، کاپیتان تیم، قرار بگیرد. فابینیو به دفاع میانی منتقل شود تا بازیکنان بیشتری فرصت حضور در حمله را داشته باشند.
لارنسن میگوید:” فکر نمیکنم مشکلی با این سیستم وجود داشته باشد. تیاگو همیشه در نیمه زمین توپ را میگیرد و میداند پاس بعدشاش کجاست. کلوپ کسی مثل تیاگو را جذب نمیکند که برایش چالش ایجاد کند. ما خواهیم دید که با حضور او در میدان، آنها کمی متفاوت بازی کرده و سازگار میشوند. تیاگو عزمش را جزم کرده و با قدرت پیش خواهد رفت. او میتواند در هر موقعیتی بازی را کنترل کند و به چالشهای جدید عادت دارد و به نظر میرسد که بر همه آنها نیز غلبه میکند.” تا به حال تنها چیزی که توانسته این بازیکن اسپانیایی را متوقف کند ویروس کروناست که با تست مثبت آن روبرو شد و در اواخر سپتامبر مجبور به قرنطینه شد.
کلوپ یکی از تمجید کنندگان بسیار او در ملوود است چرا که هم تیمیهای تیاگو نیز از حضور این ستاره جدید در تیم خوشحال هستند- بازیکنی که یکی از ستوننویسان اسپانیایی تاکید دارد که “ارزشش نزدیک به 70 میلیون یورو است چون تنها یک سال دیگر از قراردادش باقی مانده است- این معامله قرن است”. کلوپ قطعا با این حرف مخالف نیست.
مربی آلمانی گفت:” چیزهایی برای او طبیعی است که برای دیگر بازیکنان طبیعی نیست- چیزهایی خاص در دنیای فوتبال. میدان دید او استثنایی است. ترکیب این در کنار توانایی تکنیکی بسیار خوب و مهارت ارسال پاس باعث شده که او به مجموعهای جذاب تبدیل شود. علاوه بر این، او به عنوان یک انسان نمیتواند بهتر از این باشد.
این باورنکردنی است- وقتی توپ را به او میدهید، هنوز یک کودک است. وقتی توپ را از او میگیرید یک فوتبالیست کاملا پخته و با تجربه است که به چیزهای بسیاری علاقه دارد: تاکتیکها و تمام چیزهایی شبیه به این موضوع. او میخواهد یاد بگیرد که موضوع بسیار مهمی است.”
اسپانیاییها به چیزی که تیاگو با خود به لیورپول آورده فانتازیا میگویند- چیزی که دور از کارهای معمول است. ویدیویی که اخیرا در شبکههای اجتماعی دست به دست شده، نشان دهنده ارسال پاسهای والی از یک سو به سوی دیگر میدان توسط تیاگو و رودری، هافبک منچسترسیتی، در تمرینات تیم ملی اسپانیاست و این نشانههای فردی است که عاشق فوتبال است.
مارتینز، مفسر اسپانیایی، میگوید:” او شادی و لذت را به همراه میآورد. مایی که همیشه بازی اسپانیا را نگاه میکنیم، میدانیم که این اتفاقی و تنها برای یک بار نیست. تیاگو و یکی از هم تیمیهایش در پایان جلسه تمرینی به مدت 15 دقیقه در هرکدام از دو طرف زمین میایستند. آنها با تکنیکی فوقالعاده توپ را به صورت والی یا با چرخشهای متفاوت به هم پاس میدهند و با چنان سهولتی این کار را میکنند که انگار شما یا من در حال گرفتن توپ با دست هستیم. او طوری با توپ بازی میکند که انگار بخشی از بدنش است. او همیشه همینطور بوده است. تنها یک کلمه است که میتواند درباره تیاگو گفت. او خاص است.” به اندازه کافی خاص است که بهترین را بهتر کند.