آنالیز: چرا شکست 5-0 منچستریونایتد مقابل لیورپول غیرمنتظره نبود
هفتیک- نتیجه نهایی بازی همیشه کل داستان را روایت نمیکند. این یکی از موضوعات اصلی تحلیل فوتبال در سالهای اخیر بوده است؛ پذیرش معیار گلهای مورد انتظار به این دلیل است که متفکران خلاق متوجه شدند که نتایج بازیها به تنهایی بسیار پرهیاهو هستند و ممکن است گمراهکننده باشند.
اما همه چیز صرفا به این اعداد و ارقام اصولی بستگی ندارد. به هرحال ممکن است شما به اعداد گلهای مورد انتظار در شکست 0-5 منچستریونایتد مقابل لیورپول در روز یکشنبه نگاه کنید (3.44 به 1.50) و فکر کنید که آنها بدشانس بودهاند. نتیجهای شبیه به 1-4 مناسبتر بود.
اما ارقام گلهای مورد انتظار این واقعیت را نشان نمیدهند که لیورپول پس از به ثمر رساندن گل پنجم در دقیقه 50 عملا دست از بازی کشید و برای بالا بردن تعداد گلهای زده، خودش را به زحمت نینداخت. تاتنهام نیز در جریان پیروزی پنج گله فصل گذشتهاش در اولدترافورد همین کار را کرد؛ در غیر این صورت یونایتد مطمئنا شکستی رکوردشکن در تاریخ باشگاه را در هر دوی این بازیها رقم میزد.
اعداد نشان نمیدهند که یونایتد تا چه حد کنترلش را از دست داده و وحشتزده شد؛ در حالی که کریستیانو رونالدو و هری مگوایر در آستانه دریافت کارت قرمز بودند و در نهایت این پل پوگبا بود که به دلیل تکلی کارت قرمز گرفت که بیشتر از این که در زمان اشتباه زده شده باشد، از روی عمد و بدجنسی زده شده بود.
اعداد نشان نمیدهند که یونایتد چطور در زمانی که توپ را در اختیار نداشت، عملا بدون ساختار بود؛ روش آنها برای پرسینگ این بود که بازیکنان دوندگیهای انفرادی بدون هدفی انجام دهد و برای اثبات این که سخت در حال کار هستند، تلاش کنند.
اعداد نشان نمیدهند که یکی از تک به تکهای لیورپول روی پاس 60 متری مارکوس راشفورد به پشت دفاع خودی که به محمد صلاح رسید، خلق شد.
این تحقیری واقعی بود و باید به عنوان یکی از شرمآورترین شکستها در تاریخ لیگ برتر از آن یاد شود؛ با توجه به این که یونایتد ادعای رقابت با لیورپول را دارد- در واقع آنها فصل گذشته بالاتر از این تیم قرار گرفتند. حالا این پاسخ بزرگی به چنین ادعاهایی بود… اما درباره آن فکر کنید.
عملکردهای فاجعهباری در نزدیک به سه دهه از تاریخ لیگ برتر به نمایش درآمده اما معمولا نتایج تاریخی بازتاب ناخوشایندی از تعادلِ بازی است.
برای مثال، در جریان شکست 1-6 یونایتد برابر منچسترسیتی در اولدترافورد که یک دهه پیش رخ داد، آنها پس از 88 دقیقه تنها با نتیجه 1-3 عقب بودند. آنها در اواخر بازی قمار کردند و تاوان آن را با دریافت شش گل در وقتهای تلف شده دادند.
گاهی کارت قرمز زودهنگام میتواند بر روند بازی تاثیرگذار باشد- شکست 0-9 دو سال پیش ساوتهمپتون برابر لستر زمانی رخ داد که رایان برتراند پس از 12 دقیقه و در حالی که بازی 0-1 بود، از زمین اخراج شد.
و گاهی فقط باید پذیرفت که نابرابری مالی در لیگ برتر به این معناست که یک تیم حتی نمیتواند یکی از بازیکنان ثابت تیم حریف را در اختیار بگیرد، بنابراین شکست 0-7 نوریچ سیتی برابر چلسی چندان مایه شگفتی نیست. اما این بازی حداقل از نظر تئوری، رویارویی دو تیم در سطحی مشابه بود.
لیورپول فصل را به عنوان سومین مدعی کسب عنوان قهرمانی آغاز کرد؛ در حالی که منچستریونایتد در این ردهبندی در جایگاه چهارم قرار داشت- پیش از این که آنها کریس رونالدو، دارنده پنج توپ طلا، را به خدمت بگیرند- اما حالا لیورپول پس از 50 دقیقه در خانه یونایتد با نتیجه 0-5 پیش است.
مشکلات مشابهی در این فصل به طور مرتب برای یونایتد تکرار میشود- آنها در جریان شکست 2-4 هفته گذشته برابر لستر کاملا آشکار بودند.
یونایتد فصل گذشته تیم پرس کننده خوبی نبود. حالا آنها از این نظر واقعا افتضاح هستند.
هیچ انسجامی بین همکاری بازیکنان در مناطق هجومی و دفاعی کنارههای زمین وجود ندارد- وقتی یک وینگر پیشروی میکند تا فضا را ببندد، بررسی نمیکند که آیا مدافع کناری پشت او آماده انجام کاری مشابه است یا نه و حرکت او نیز انگیزهای به آن مدافع کناری نمیدهد. چنین اتفاقاتی باعث میشود که پاسهای ساده از سوی تیم حریف ارسال شده و یک و دوهایی از پشت آنها صورت بگیرد که در مثال زیر از بازی روز یکشنبه با حضور راشفورد نشان داده میشود.
وقتی نبی کیتا پاس رو به عقبی برای اندی رابرتسون که موقتا در سمت راست دفاع لیورپول قرار داشت، ارسال میکند، راشفورد تصمیم میگیرد که به صورت یکتنه تلاش کرده و راه او را ببندد. هیچ احتمالی وجود ندارد که کسی بتواند پیشروی کرده و فضای کیتا را تنگ کند و راشفورد به شکلی پرس نمیکند که بتواند توپ برگشتی را قطع کند. بنابراین این حرکت سریع رو به جلو عملا هیچ فایدهای ندارد، جدای از این که کار لیورپول را برای عبور از او آسان میکند.
رونالدو و برونو فرناندز در مرکز زمین میخواستند راه مدافعان میانی لیورپول را ببندند اما هیچ برنامه مشخصی برای هیچکدام از آنها وجود نداشت که به سمت جوردن هندرسون بروند که در وسط زمین فضای بسیاری در اختیار داشت. در این مثال- که راشفورد و فرناندز به طور موقت جایشان را عوض کردهاند- هندرسون توانست به پشت زوج هجومی یونایتد رفته تا به بازیسازی کمک کند؛ سپس در جلوی آنها قرار گرفته تا پاس رو به جلو را بدون این که تحت هیچ فشاری باشد، دریافت کند.
رونالدو میچرخد و با سرعت حرکت میکند تا به ما نشان دهد که در حال تلاش است اما گرفتن این توپ برای لیورپول آسان است.
مسئولیت مراقبت از هندرسون هرگز برعهده اسکات مکتامینی و فِرِد نبود، بازیکنانی که به زبان ساده به اندازه کافی خوب نیستند که در تیمی در سطح لیگ قهرمانان بازی کنند اما شاید گزینه درستی در مرکز زمین به عنوان منسجمترین زوج در دسترس اولهگنار سولسشر باشند.
آنها نتوانستند از هندرسون مراقبت کنند چون باید روی کیتا و جیمز میلنر (که خیلی زود جایش را به کورتیس جونز داد) تمرکز میکردند، یا روبرتو فیرمینو که تا پشت آنها هم عقب میکشید- و اینطور نبود که آنها بتوانند از پس حرکات این بازیکن برزیلی در محدوده خودشان برآیند.
اما جاگیری اشتباه همتیمیهای بااستعدادتر این دو بازیکن شرایطی را فراهم میکرد که آنها به طور مداوم در موقعیتی قرار بگیرند که حریف قادر به عبور از آنها باشد و این یعنی نقاط ضعف آنها بیش از پیش به چشم میآمد.
هیچ زوج خط میانیای نمیتواند از عهده تیمی با استعداد لیورپول برآید. مکتامینی در تمام طول بازی در حال حرکت به سوی بازیکنانی بود که یارگیری نشده بودند. هرچند برای این که این کار به درستی صورت بگیرد، او باید هشت پا میبود.
به شکل عجیبی، این شرایط مشکل جدیدی در این فصل است.
یونایتد فصل گذشته عملکرد بدون توپ بسیار خوبی در مقابل تیمهای بزرگ داشت. در شش بازی برابر سه تیم دیگر حاضر در بین چهار تیم صدر جدول- منچسترسیتی، چلسی و لیورپول- آنها پنج کلینشیت به ثبت رساندند. هرچند در چهار بازی خودشان نیز گلی نزدند اما تساوی 0-0 نشان میدهد که این مشکلات بیشتر از این که در خط دفاعی باشد، در خط حمله بود. یا این که سولسشر تیمی محتاط انتخاب کرده بود تا نقاط ضعفشان را در خط دفاعی برطرف کند.
سولسشر در طول نزدیک به سه سال حضورش روی نیمکت یونایتد، برنامه بازیهای هوشمندانهای را در مقابل تیمهای بزرگ به کار گرفته و گاهی به استفاده از ضدحمله بدون بازیکن هدف نیز روی آورده اما اضافه شدن رونالدو در این تابستان یعنی این گزینه دیگر قابل استفاده نیست. مشکلات واقعی از زمان حضور سولسشر به جای ژوزه مورینیو عموما زمانی ایجاد میشد که حریفان عقب کشیده و مالکیت توپ را در اختیار یونایتد قرار دادهاند.
هرچند حالا آنها بدون توپ نیز مانند زمانی که توپ را در اختیار دارند، بدون انسجام هستند.
یونایتد در سه بازی از 9 بازی اخیرش پیروز میدان بوده اما در تمامی این سه بازی گل اول را دریافت کرده و به گل پیروزیبخش در دقایق پایانی نیاز پیدا کرده است.
نتیجه نهایی بازی همیشه کل داستان را روایت نمیکند. یونایتد به آن اندازه که پیروزیهایش نشان میدهد، خوب نیست و در این آخر هفته، آنها حتی بدتر از چیزی بودند که شکست 0-5 نشان میدهد.