آنالیز: اندی رابرتسون به روایت اندی رابرتسون؛ چگونه بهترین مدافع چپ دنیا شدم
هفتیک- اندی رابرتسون خیلی خوشصحبت است. وقتی شروع به صحبت میکند مشخص است که از کارش رضایت کامل دارد. او به اتلتیک میگوید:” این کار هیجانانگیز و لذتبخش است و من دوستش دارم. بله، از نظر فیزیکی به تلاش زیادی نیاز دارد اما من همیشه یک دونده قدرتمند بودم و این انرژی را دارم. شما در تمام ابعاد بازی حضور دارید. همیشه تلاش میکنید تا به روشهای متفاوت روی بازی تاثیرگذار باشید.
آزادی عمل برای حمله وجود دارد و وقتی توپ در اختیار ما نیست، باید دفاع کرد و این یعنی صاحب توپ را دنبال کنیم، تکل بزنیم و تیمی منسجم باشیم. در این کاهش و توقف هیچ فشاری وجود ندارد اما من از آن لذت میبرم. من همیشه از آن دست بازیکنانی بودم که همه چیز را بیرون از زمین قرار میدهند.”
سوال این بود:” بازی در پست دفاع چپ برای لیورپول یورگن کلوپ چگونه است؟”
رابرتسون در طول نیم ساعت جذاب درباره واقعیتهای متفاوتی از این پست و نحوه تکامل بازیاش تحت هدایت کلوپ صحبت کرد. این بازیکن 26 ساله در جولای 2017 با انتقالی 10 میلیون پوندی از هالسیتی تازه سقوط کرده به آنفیلد آمد و نشان داد که ارزشی بسیار بیشتر از این مبلغ دارد. او قهرمان چمپیونزلیگ و لیگ برتر است. او کاپیتان تیم ملی اسکاتلند است و میتوان گفت که او کاملترین دفاع چپ حال حاضر دنیای فوتبال به حساب میآید. ما درباره “فضاهای نامطمئن”، تعداد پاسهای قابل توجه او، همکاری با ترنت الکساندر آرنولد در دفاع راست، تصمیمگیری در نبردهای پرفشار، ضربات آزاد و تحلیلهایی حرف زدیم که نشان میدهد او همیشه آماده است تا در مسابقات بزرگ موفق عمل کند…
***
گلسازی
رابرتسون در مجموع دو فصل 19- 2018 و 20- 2019 در تمامی رقابتها 25 پاس گل ارسال کرد و در دیدار ابتدایی فصل 21- 2020 نیز با ارسال پاس گل ویرژیل فن دایک برابر لیدز، روند خود را حفظ کرده است. دو پاس گل در اواخر فصل گذشته که هر دو پس از مسجل شدن قهرمانی لیورپول بود، تجسم بهترین پاسهای او بود. اولی در دیدار برابر آرسنال ارسال شد که پس از پیروزی او در نبردی هوایی در نزدیکی میانه میدان و سپس حرکت به سمت دروازه حریف بود.
دومی که زیباتر نیز بود در شب اهدای جام ارسال شد. او در ابتدا توپ ارسال شده از یک ضربه آزاد را به محوطه جریمه خودی هدایت کرد و سپس متوجه شانس ضد حمله علیه چلسی شد.
در چنین موقعیتهایی آیا به دنبال منطقهای خاص یا بازیکن ویژهای هستی؟
میگوید:” صادقانه بگویم، اینها با هم فرق میکند. هر از گاهی دنبال بازیکن میگردی و سعی میکنی کسی را انتخاب کنی. همه چیز به بالا نگه داشتن سر و ارزیابی گزینههای در دسترس خودت بستگی دارد. آیا کسی موقعیت توپ ربایی دارد؟ آیا کسی با سرعت بسیار به محوطه جریمه نزدیک میشود و بهترین گزینه ارسال توپ به سمت دروازه است؟
زمانیهایی هست که توپ را ارسال میکنم و یا یکی از بازیکنان ما به آن میرسد یا مدافعی اشتباه میکند. در این شرایط تلاش میکنم آن را به سمت فضاهای نامطمئن بفرستم که فضای بین مدافعان و دروازهبان است- محدودهای که دروازهبان حس میکند نمیتواند به آنجا بیاید و مدافع نیز نمیخواهد پوشش دهد.
باید از آن دست تصمیمات در لحظه بگیرید که میخواهید چه کاری انجام دهید. فکر میکنم قدرت تصمیمگیریام در طول دو سال گذشته بسیار بهتر شده است. احساس میکنم به عنوان یک بازیکن پیشرفت کردهام و با خونسردی بیشتری بازی میکنم. این تغییر بسیار مهمی برای من است و به همین دلیل است که آمارهایم بیشتر از قبل بالا رفتهاند.
بله، با تمام قوا و 100درصد توان جلو میروی اما گاهی نیاز به لحظهای داری که آرام شوی، ذهنت را مرتب کنی و پاس درست را بفرستی. این چیزی است که من بسیار روی آن کار میکنم و پاداش گرفتن پس از این همه تلاش لذتبخش است. من از اینکه زمینهساز گل شوم، لذت میبرم. این اتفاق احساس خوبی میدهد.”
داشتن مجوز حمله و حضور از عمق دفاع برای ارتباط با بازیکنان مقابل، همان چیزی است که معتقدم یک مدافع کناری باید انجام دهد و خوشبختانه این همان شیوه بازیای است که سرمربی از من میخواهد؛ بنابراین به خوبی با من سازگار است. من خوششانس هستم. این بازی بر اساس نقاط قوت من است.
وقتی در لیگ برتر برای هال بازی میکردم، تفکر تدافعیتری داشتیم چون تیمها به ما فشار میآوردند. من زیاد جلو نمیرفتم. شاید در طول 90 دقیقه یک یا دو بار فرصت داشتم که وارد نیمه زمین حریف شوم. حالا شاید با توجه به مالکیت توپی که در اختیار داریم، در یک بازی 10 یا 11 بار این اتفاق رخ میدهد.”
***
برقراری ارتباط با مانه
رابرتسون و مانه در طول دو فصل و نیم گذشته تقریبا همواره بازیکنان ثابت سمت چپ تیم در تیم لیورپول کلوپ بودهاند. آنها به خوبی مکمل یکدیگر هستند.
او میگوید:” فکر میکنم این چیزی است که در طول زمان بهتر و بهتر میشود. سادیو و من حالا دیدارهای بسیاری را در کنار هم بازی کردهایم. از زمانیکه به تیم ملحق شدم، تقریبا در هر دیداری که به میدان رفتم سادیو جلوی من بوده است. رابطه ما فوقالعاده است. او میداند که انتظار من از او برای بازگشت به عقب زمین و کمک کردن در فاز دفاعی چیست. من میدانم که انتظار او از من در زمان حمله و تلاش برای ارتباط با او چیست. این چیزی است که موفقیت بسیاری را در این سمت برای ما به ارمغان آورده است. ما به خوبی با هم ارتباط برقرار میکنیم. من برای او فضاسازی میکنم تا شوتش را بزند یا گاهی برایش موقعیت به ثمر رساندن گل ایجاد میکنم.”
حرکت زیر در دیدار دوستانه پیش فصل برابر آر بی سالزبورگ شکل گرفت.
رابرتسون میگوید:” ما روی بعضی حرکات ترکیبی در تمرینات کار میکنیم- کارهای تاکتیکی بسیاری در زمینه چگونگی گشودن دفاع حریف داریم. اما بستگی به تصمیمگیری سریع در شرایط سریع در لحظه دارد؛ بنابراین باید بدون آمادگی هم باشد. شما میتوانید هر تمرینی که میخواهید انجام دهید اما در شرایط بازی برای اتخاذ بهترین تصمیم همه چیز متفاوت است.
ما دیدیم که سادیو در طول سه سال گذشته بسیار پیشرفت کرده است. او و شیوه حرکاتش در یک سوم نهایی زمین عالی است. او بازی خود را به سطح کاملا جدیدی آورده است. فکر میکنم ما به هم کمک کردیم که به عنوان بازیکن پیشرفت کنیم. کار ما این است که بیشترین مشکل ممکن را برای تیمهای حریف در سمت راستشان ایجاد کنیم و همیشه به دنبال بهتر شدن هستیم.”
***
همکاری با الکساندر آرنولد
ارسال پاس در عرض زمین بین تو و ترنت الکساندر آرنولد به طور فزاینده به یکی از ویژگیهای بازی لیورپول در فصل قهرمانی تبدیل شد. تفکر پشت این تعویض بازی مداوم به این شکل چیست؟
رابرتسون میگوید:” ما میدانیم که تیمهای بسیاری تلاش میکنند به ما فشار بیاورند و شرایط را به سمتی ببرند که مرتکب اشتباه شویم. وقتی در سمتی از زمین که توپ حاضر است ما را پرس میکنند یعنی معمولا یک بازیکن آزاد در سمت دیگر وجود دارد. به جای ارسال توپ به خط دفاعی یا فرستادن آن به سمت خط میانی گاهی مستقیما سمت بازی را عوض میکنیم. و البته که هرچه سریعتر بتوانی توپ را به آن سمت ببری، تیم مقابل زمان کمتری برای سازگاری با این شرایط خواهد داشت. این کاری است که سعی داریم انجام دهیم.
تعداد دفعات انجام این کار کافی است اما نکته کلیدی تغییر دادن آن است. شما نمیخواهید قابل پیش بینی باشید. ما میتوانیم آن را در سمت خودمان به جریان دربیاوریم یا به سمت خط میانی ارسال کنیم. گاهی باید توپ را به جو ( گومز) یا ویرژیل (فن دایک) ارسال کنیم یا به خط دفاع بفرستیم.
تغییر منطقه بازی به بخش مهمی از سبک بازی ما تبدیل شده است. وقتی ترنت و من چنین پاسهایی را رد و بدل میکنیم این شانس را به ما میدهد که از بازیکن میانی عبور کنیم و خیلی زود از فاز دفاعی به فاز هجومی برویم. ما باور داریم که هر دو، کیفیت لازم برای این کار را داریم و فکر میکنم این را در طول چند سال اخیر نشان دادیم.”
هر دوی شما چقدر روی این موضوع کار میکنید؟
“گاهی ترنت و من پس از جلسه تمرینی، میمانیم و کمی روی پاسهای بلند با هم کار میکنیم. ترنت تمام استعدادهای لازم را دارد و امری طبیعی برای او است. او همیشه به دنبال این است و قدرت و شیوه ارسال این پاسهای عرضی باورنکردنی است.
همانطور که بعضی بازیکنان روی پنالتی و ضربات آزاد کار میکنند، ما هم روی رساندن توپ به یکدیگر کار میکنیم. این کار باعث میشود که به دنبال پاسهای بلند باشیم و در آن موفق شویم. ما میدانیم این راه فرار خوبی برای ماست.”
بهترین مثال برای تغییر بازی سریع و خارج کردن حریف از جریان بازی، احتمالا دیدار خانگی برابر منچسترسیتی در نوامبر سال گذشته است. با یک ضربه، خودت را پس از دریافت پاس الکساندر آرنولد آماده کردی و سپس به سرعت پاس زیبایی برای صلاح ارسال کردی تا آن را وارد دروازه کند. او حتی نیاز نداشت که سرعتش را کم کند…
رابرتسون میگوید:” بله، مثال خوبی است.
ترنت به قدری با استعداد است که میتواند با پای چپش هم همان پاسها را به خوبی ارسال کند. آن یک پاس از سوی او باعث شد پنج بازیکن منچسترسیتی از جریان بازی خارج شود. سپس من توپ خوبی را به محوطه جریمه برای محمد فرستادم تا از آن استفاده کند. ما به سیتی فرصتی برای سازماندهی ندادیم.
منچسترسیتی این کار را با سایر تیمها انجام میدهد. بسیاری از تیمها تلاش میکنند که به سرعت جریان بازی را تغییر دهند. اما ما در این کار بسیار قدرتمند هستیم و مردم به آن توجه میکنند. ترنت و من پاس گلهای بسیاری را با این سبک ارسال کردیم. همه چیز به سرعت و دقت بستگی دارد. هرچقدر تیم دیگر فرصت کمتری برای سازگاری با مکان قرار گرفتن توپ داشته باشد، شانس شما برای حضور در پشت سر آنها بیشتر است.”
بخش زیادی از نیروی هجومی لیورپول از طرف تو و الکساندر آرنولد از کنارههای میدان است. اگر او در سمت دیگر میدان با سرعت رو به جلو حرکت کند روی جایگیری تو تاثیری خواهد داشت؟
رابرتسون اظهار داشت:” همه چیز بستگی به این دارد که در اطراف من چه اتفاقی رخ میدهد. این تصمیمی است که ما باید بگیریم. به عنوان مثال به بازی با سالزبورگ در لیگ قهرمانان فصل گذشته نگاه کنید. ترنت توپ را فرستاد و من در جایگاه شماره 9 قرار داشتم تا کار را تمام کنم. ” رابرتسون اینجا کمی شکسته نفسی کرد.
رابرتسون میگوید:” حمایت دقیقا در همان نقطه بود. هافبکهای لیورپول در جای درست قرار داشتند و جای من و ترنت را پر کرده بودند بنابراین من میتوانستم حمله کنم. ترنت و من تلاش کردیم که ابعاد متفاوتی را به تیم اضافه کنیم. گاهی فضاسازی برای هافبکهاست که به جلو بروند، گاهی برای ماست که به جلو برویم. همه چیز به بررسی شرایط و تصمیمگیری بستگی دارد. فکر میکنم ما بیشتر اوقات تصمیم درست را میگیریم.
تا زمانیکه حمایت درست صورت بگیرد این آزادی عمل را به ما میدهد که هر دو همزمان پیش برویم. اگر اینطور نباشد هر کاری که ترنت انجام بدهد، روی تصمیمگیری من تاثیر میگذارد و برعکس.”
دیده شده که پس از ضربات آزاد، تو گاهی در دفاع راست بازی میکنی تا خطر توپ رفع شود و الکساندر آرنولد در سمت چپ میماند…
رابرتسون اضافه میکند:” ما پستهای تعیین شده خودمان را برای ضربات آزاد داریم. من معمولا در قسمت جلویی محدوده هستم و ترنت معمولا به سمت عقب میرود. خصوصا وقتی ضربه در سمت چپ حریف باشد طبیعی است که جایی که هستیم، بمانیم. اگر دو نفوذ مورب انجام دادیم تا به سمت دفاع در پستهای معمولمان قرار بگیریم و توپ به سمت عقب بیاید، سپس هر دو در پستهای خودمان هستیم. مهم است که تا زمانی که خطر دفع نشده هرجا هستیم بمانیم.
گاهی ما به سرعت وارد ضد حمله میشویم، تو خودت را در پست مدافع کناری حریف که به جلو رفته میبینی. این چیزی است که من به آن عادت دارم. البته که در سمت چپ راحتتر هستم اما سپری کردن چند دقیقه در سمت راست مشکلی ندارد. این بخشی از بازی ماست.
بازی برابر اورتون در فصل گذشته را به خاطر دارید؟ یکی از گلهای ما با سرعت و درخشش ترنت از سمت چپ و با بازی گرفتن سادیو به ثمر رسید…
ما ارزش زیادی برای ضدحملات قائل هستیم. وقتی ضربه آزاد میدهیم، باید به درستی دفاع کنیم و سپس به سریعترین شیوه ممکن ضدحمله بزنیم. گاهی این یعنی به عنوان مدافع کناری در سمت مخالف بازی کنی؛ به جای اینکه زمان را برای تغییر دوباره هدر بدهی.”
نوعی از خلق شگفتی نیز در این مورد وجود دارد. تو برابر برنلی در اواخر فصل گل زدی و این اتفاق زمانی رخ داد که در سمت راست روی پاس فابینیو موفق به زدن ضربه سر شدی. آنها انتظار نداشتند که تو آنجا ظاهر شوی…
او میگوید:” بله، من به آنجا رفتم تا یک کرنر کوتاه ارسال کنم و همان جا ماندم. فابینیو توپ موربی ارسال کرد و من توانستم آن را وارد دروازه کنم. ببینید این آزادی عملی است که ما داریم. این زیبایی بخشی از تیم بودن است. همه ما تا زمانیکه حمایت در پشت سرمان درست باشد، آزادی داریم. اگر اینطور نباشد آزادی هم در کار نیست. ما تلاش میکنیم ابعاد متفاوتی به سبک بازی و نحوه تلاشمان برای خارج کردن حریف از جریان بازی بدهیم.”
***
کرنرها و ضربات آزاد
لیورپول در طول دو فصل گذشته از تیمی معمولی در زمینه ضربات آزاد به تیم اول لیگ برتر تبدیل شده است. آنها به تنهایی در فصل 20- 2019 موفق شدند 11 گل را از روی نقطه کرنر به ثمر برسانند- یک گل بیشتر از دو تیم برتر بعدی در این عرصه که اورتون و وستهام یونایتد هستند. پیتر کراویتس، کمک مربی، وظیفه اصلی را در تحلیل و یافتن نقطه ضعف دفاع حریف برای استفاده شاگردان کلوپ بر عهده دارد.
رابرتسون با خنده میگوید:” ما تمرین زیادی روی این موضوع داریم. پیتر عاشق آنهاست! ضربات آزاد افتخار و لذت او هستند. وقتی از روی ضربه شروع مجدد گل میزنی، همیشه میدانی که پیتر را سربلند کردی. ببینید ضربات شروع مجدد بخش بزرگی از بازی هستند. وقتی بازیکنانی داری که در هوا بسیار خوب هستند مانند ویرژیل، هندرسون، بابی (فیرمینو)، باید بتوانی از این موضوع استفاده کنی و بیشترین بهره را ببری. ارسال توپ و فرار و نفوذ باید درست باشد.” مسئولیت این موضوع تا حد زیادی روی شانههای الکساندر آرنولد و رابرتسون است.
این چیزی است که رابرتسون به شدت روی آن کار کرده است. او پیش از این کرنرزن اصلی تیم نبود. برای او آسانتر بود که به توپ برگشتی از یک ضربه شروعِ مجدد ضربه بزند تا این که بخواهد پشت آنها قرار گرفته و ارسالشان کند. او تایید میکند:” بله، من با آن مشکل داشتم. سال گذشته گاهی وقتی پشت ضربه کرنر قرار میگرفتم نمیتوانستم آنها را درست ارسال کنم. نمیدانم چرا. این چیزی بود که میخواستم به بازیام اضافه کنم. تلاشم برای این بود که به بقیه ثابت کنم اشتباه میکنند.
در طول فصل گذشته بسیار تمرین کردم تا پیشرفت کنم. میخواستم گزینه یک بازیکن چپ پا برای کرنرهای تیم را فراهم کنم چون پیش از آن همیشه ترنت یا میلی (جیمز میلنر) که راست پا هستند، آنها را ارسال میکردند. من تلاش کردم تا گزینه چپ پا باشم و باور دارم که توانستم این کار را انجام دهم. تا به حال چند کرنر خوب مانند پاس گل برای ویرژیل برابر لیدز ارسال کردم و امیدوارم ادامه داشته باشد.
اینجا نشستهام که بگویم دیگر در زندگیام کرنر بدی نخواهم زد. البته که این اتفاق خواهد افتاد. زمانهایی خواهد بود که توپ در جای درست فرود نخواهد آمد. اما اگر بتوانیم به روند درست آن تداوم ببخشم، خوشحال میشوم. ترنت و من وظیفه زدن کرنر را بر عهده داریم و این راه خوبی برای ارسال پاس گل است. چه خوب و چه بد باشند، ما همیشه پیش میرویم و روی آنها کار میکنیم. وقتی تمرین همیشگی در ملوود در زمین بازی جواب میدهد، احساس غرور میکنیم.”
***
پرتابهای اوت
پرتاب اکثر اوتها توسط مدافعان کناری اجتنابناپذیر است و کلوپ با اضافه کردن توماس گرونمارک تاکید زیادی بر این موضوع دارد.
فکر میکنید کار کردن با یک متخصص پرتاب اوت چه سودی برای شما داشته است؟
رابرتسون میگوید:” صحبتهای زیادی درباره مدافعان کناری میشود چون بسیاری از پرتابها بر عهده ماست اما باید بگویم که این موضوع به همه تیم بستگی دارد. به دلیل تمرینانی که با توماس داشتهایم، همه بیشتر برای پرتاب اوت جابجا میشوند.
سطح پرتابها بالاتر رفته اما حرکات نیز بسیار بهتر شده و این مهم است. همهچیز به همین حواشی کوچک بستگی دارد. توپ زیاد از بازی خارج میشود؛ بنابراین بازپسگیری بهتر مالکیت توپ از پرتاب توپ یا پس گرفتن توپ روی کرنر حریف نیز حیاتی است.
اوایل وقتی به اینجا آمدم، اوت را تنها از روی خط میانداختیم و یک نبرد 50-50 برای آن شکل میگرفت. حالا وقتی اوتی نصیبمان میشود همه به چشم ضربه آزاد به آن نگاه میکنند که باید نتیجه خوبی داشته باشد. ما با ایجاد موقعیت از این پرتابها تلاش کردیم تا به اینجا برسیم. ما قطعا پس از کار با توماس بهتر شدهایم.”
***
آنالیز
وقتی برای یک بازی آماده میشوید یا پس از بازی به اتفاقات رخ داده نگاه میکنید دادههایی برای بررسی دارید یا تنها تحلیل ویدیویی شکل میگیرد؟
رابرتسون میگوید:” بیشتر تحلیل ویدیویی است. فکر میکنم تماشای تصاویر بهتر از تماشای دادههاست. آنالیزورها و سرمربی در این شیوه میتوانند روی آن صحبت کنند و همه نکته مورد اشاره را میبینند. اطمینان دارم که آمارهای بسیاری در دفاتر باشگاه هست اما ما آمار زیادی نمیبینیم مگر اینکه درخواست بررسی آنها را داشته باشیم. شیوه ما تماشای تصاویر است. بسیار بهتر است. اشاره به نکته مدنظر در این شیوه روشنتر است. ما قطعا بیشتر از آن استفاده میکنیم. موضوع دیدن موقعیتی در بازی است که باید به شکل خاصی رخ میداده و در واقع چطور رخ داده است.
ما به عنوان یک تیم تحلیل میشویم اما تو همیشه خودت را به صورت شخصی هم تحلیل میکنی. همیشه میدانی بازی بدی داشتی یا خوب بودی، چه کارهایی را خوب انجام دادی و چه کارهایی را خیلی خوب انجام ندادی. همه در فوتبال خود تحلیلگری دارند. همه چیز از این جا آغاز میشود. ما همه به خودمان نگاه میکنیم. همه اینجا این ذهنیت را دارند که میتوان از هر بازی چیزی یاد گرفت و در بازی بعدی استفاده کرد.”
***
خط دفاعی جلو کشیده
پیروزی قدرتمندانه هفته گذشته برابر چلسی که در تمام نیمه دوم 10 نفره بود اولین کلین شیت در هفت بازی اخیر لیگ برتر را برای لیورپول به همراه داشت.
شاگردان کلوپ در تمام طول فصل گذشته خط دفاعی بسیار امنی داشتند اما پیش از سفر به استمفوردبریج در 13 بازی 21 گل دریافت کردند. لیدز تازه صعود کرده با به ثمر رساندن سه گل در هفته اول مدافع عنوان قهرمانی را به دردسر جدی انداخت. مشکل دفاعی چیست؟
رابرتسون میگوید:” صحبتهای زیادی درباره خط دفاعی جلو کشیده ما میشود. اما این کار دلیلی دارد. دلیل آن فشرده کردن بازی و ایجاد فشار روی توپ است.
حرفهای زیادی پس از بازی با لیدز زده شد اما مهم است که به این موضوع توجه کنیم که مصدومیت ترنت باعث شد او در اردوی پیش فصل حضور نداشته باشد و سپس من، او، ویرژیل و جو همگی به بازیهای ملی رفتیم. ما پیش از بازی لیدز تنها دو جلسه تمرینی در کنار هم برگزار کردیم. مشخصا وقتی همگی به تیمهای ملی کشورمان میرویم به سبک متفاوتی بازی میکنیم بنابراین این عاملی دیگری است که باید آن را در نظر گرفت.
بله، هر سه گل میتوانست به ثمر نرسد و ما باید این اشتباهات را ریشه کن کنیم اما من نگران نشدم. ما تازه این فصل را آغاز کردیم. ببینید ما دوباره متحد شده و در زمین قدرتمند خواهیم شد. این فقط درباره خط دفاعی و دروازهبان نیست. ما به عنوان یک تیم دفاع میکنیم و تلاش میکنیم تا تمام سیستم دفاعی را بهتر کنیم. پیش از قرنطینه در این کار عالی بودیم. پس از قرنطینه روی اشتباهاتمان گلهایی دریافت کردیم.”
چالش ادامهدار بازی پشت درهای بسته در طول شیوع ویروس چگونه است؟
رابرتسون از آن دست بازیکنانی است که از انرژی سکوها تغذیه میکند. پاسخ او بسیار صادقانه است. او میگوید:” واقعیت این است که فوتبال بدون هواداران مزخرف است. به همین سادگی. فوتبال در آن جو بسیار بهتر است. اما ما در یک کسب و کار سرگرم کننده هستیم. ما اینجا هستیم تا مردم را سرگرم کنیم.
اتفاقات جدی در دنیا در جریان است که در حال حاضر اجازه نمیدهد هزاران نفر در ورزشگاهها تجمع کنند و ما به این احترام میگذاریم. این کار سختی است اما در فکرتان مدام درباره این فکر میکنید که آنها چطور هنوز در خانه از شما حمایت میکنند. ما هنوز برای آنها میجنگیم؛ همانطور که اگر هر هفته ورزشگاه پر بود، این کار را انجام میدادیم.
ببینید بازی بدون هواداران مثل همیشه نیست. هیچکس از بازی پشت درهای بسته لذت نمیبرد اما ما باید با آن کنار بیاییم. خوشحالیم که میتوانیم بازی کنیم و برای قهرمانی بجنگیم؛ همانطور که فصل گذشته این کار را انجام دادیم. وقتی در نهایت آن روز برسد و آنفیلد بار دیگر پر باشد، عالی خواهد شد. این به شما انگیزه میدهد.”
فرصت ما رو به پایان است. رابرتسون پس از انتشار کتاب فوقالعادهاش با نام “روبو: حالا ما را باور خواهید کرد” که داستان فصل قهرمانی تاریخی لیورپول است، باید به وظایف رسانهای دیگری رسیدگی کند. سود حاصل از فروش این کتاب به مسال مالی موسسه خیریهاش AR26 کمک خواهد کرد که وظیفه حمایت از کودکان بیبضاعت در اسکاتلند و سپس سراسر بریتانیا را بر عهده دارد.
او راهی طولانی را آمده اما مردی با وجدان اجتماعی است و هرگز ریشههای گلاسکویی خود را فراموش نکرده است.
در نهایت چه چیز به تو انگیزه میدهد؟ چه چیز باعث میشود عطشت برای موفقیت حفظ شود؟
او اضافه میکند:” بهترین نکته درباره قهرمانی احساسی است که از جشن گرفتن با خانواده نزدیک، دوستان و هم تیمیها به دست میآوری. من دوست ندارم این احساس را یک یا دو بار تجربه کنم؛ میخواهم به تجربه کردنش ادامه دهم و این انگیزه من برای پیشروی است. آن احساس بالا بردن آن جام روی سرت. میخواهی خاطرات بیشتری بسازی.
ما برای باشگاهی بازی میکنیم که این انتظارات در آن وجود دارد. انگیزه من مانند سال گذشته یا سال قبلش است. همه در ملوود همینطور هستند. از زمانیکه برگشتیم به جامهایی که فصل پیش به دست آوردیم حتی اشاره هم نکردیم. این فصل جدیدی است و ما میخواهیم دوباره به همه آنها هجوم ببریم. این اتفاق رخ بدهد یا نه، مسئله فقط خواستن نیست.
اگر موفق نشویم، پس تیمی بیشتر از ما شایسته آن بوده است. اگر بار دیگر موفق بشویم، آنوقت صحنههایی باورنکردنی رقم میخورد.”
سلام این کتاب رو در داخل ایران میتوان تهیه کرد؟