چرا برداشته شدن قانون “گل زده در خانه حریف” اتفاق خوبی است؟
هفتیک- انتشار خبر عدم استفاده از قانون گل زده در خانه حریف در مسابقات این فصل یوفا موجی از پیشبینیهای ناراحتکننده را با خود به همراه داشت. منتقدان سرسخت تاکید دارند که فوتبال نابود خواهد شد. تیمهای مهمان با بیانگیزگی خصوصا در دیدار رفت به دفاع روی خواهند آورد و میدانند که تساوی 0-0 برای آنها نتیجه بسیار خوبی است چون در دیدار برگشت احتمال استفاده از وقت اضافه نیم ساعته برابر هواداران خودی را دارند که آنها را در مسیر کسب پیروزی از حریف پیش خواهد انداخت. و شاید این همان اتفاقی باشد که رخ دهد- اما اگر اینطور باشد، نیازمند تغییرات بزرگی خواهد بود.
اول از همه، چنین بدبینیای بر این فرض تکیه دارد که قانون گل زده در خانه حریف به اهداف تعیین شدهاش رسیده و ارزش بیشتری که برای آنها در نظر گرفته شده باعث شده که تیمهای مهمان هجومیتر باشند. اما هیچ سندی برای تایید این موضوع وجود ندارد؛ در واقع دادهها نشان میدهند که قانون گل زده در خانه حریف باعث شده که کار تیمهای مهمان برای گلزنی دشوارتر شود.
این قانون اولین بار در فصل 68- 1967 در جام باشگاههای اروپا مورد استفاده قرار گرفت؛ بنابراین ما 12 فصل داده از این رقابت پیش از به کارگیری قانون گل زده در خانه حریف را در اختیار داریم. تیمهای مهمان در این بازه زمانی در 33 درصد بازیها موفق به گلزنی نشدند. در 12 فصل ابتدایی پس از به کارگیری این قانون، تیمهای مهمان در 45 درصد دیدارها موفق به گلزنی نشدند. به عبارتی دیگر، پس از به کارگیری قانونی که قرار بود جسارت حمله کردن را به تیمهای مهمان بدهد، گلزنی برای آنها 36 درصد سختتر شد.
البته این ارتباط لزوما به معنای علت و معلول بودن نیست؛ عواملی دیگر نیز در این میان دخیل هستند. فوتبال عموما از اواسطه دهه 1960 میلادی به بعد به دفاعیتر شدن روی آورد. ممکن است که بدون قانون گل زده در خانه حریف، تیم مهمان در بیش از 45 درصد دیدارها موفق به گلزنی نشود. اما دو تیم در هر بازی حضور دارند. اگر شما انگیزه انجام کاری را به یک تیم بدهید، احتمال این که تیم دیگر را برای انجام کاری برعکس آن تشویق کرده باشید، زیاد است. آیا دلیل افزایش عدم موفقیت تیمهای مهمان در گلزنی نمیتواند نتیجه انگیزه بالای تیمهای میزبان در ممانعت از گلزنی آنها باشد؟
اگر این موضوع که آرسن ونگر نیز به آن اشاره کرده واقعیت داشته باشد، شاید حذف این قانون باعث شود که فوتبال با احتیاط کمتری دنبال شود. درست است که بدون قانون گل زده در خانه حریف نتیجه 0-0 به نتیجه بهتری برای تیم مهمان تبدیل میشود اما تساوی 2-2 هم بدون این قانون به نتیجه بهتر برای تیم میزبان تبدیل خواهد شد.
علاوه بر این فوتبال از زمان به کارگیری این قانون با تغییرات بسیاری مواجه شده است. دفاع از نتیجه و عقبنشینی حالا بسیار دشوارتر است. بخشی از چنین شرایطی به دلیل تغییر قوانین است که باعث شده به کارگیری تکنیک قرار دادن حریف در تله آفساید و تنبیه شدید پس از تکلی خطرناک سختتر باشد. اما این شرایط به دلیل تغییرات تکنیکی و تاکتیکی هم است. بهبود شرایط زمینها، توپها و کفشها به این معناست که لمس توپ اولیه خوب در سطح اول فوتبال به راحتی صورت میگیرد. این باعث افزایش سرعت حملات است و به بهترین تیمها اجازه میدهد که الگوهای سریع و جذابی را برای درهم شکستنهای خطوط دفاعی منسجم به کار بگیرند.
و به این دلیل که تیمهای بزرگ معمولا سلطه کاملی بر مسابقات داخلی دارند، تعداد کمی از آنها از درخشش خاصی در خط دفاع برخوردار هستند- به همین دلیل مراحل پایانی لیگ قهرمانان در طول چند سال گذشته بسیار دراماتیک و هیجانانگیز بوده است. از نظر تئوری ممکن است که حذف قانون گل زده در خانه حریف باعث شود که تیمهای بزرگ سبک خود را به شدت تغییر دهند اما بعید به نظر میرسد.
و به هرحال مشکلی که قرار بود با استفاده از گل زده در خانه حریف به چالش کشیده شود که چندان موفقیتآمیز هم نبود، تا حد زیادی از میان برداشته شده است. سفر مانند گذشته دشوار نیست. سفر خارج از کشور در اروپا دیگر سفری به ناشناختهها به حساب نمیآید. شرایط یکدست و ورزشگاهها پاکسازی شدهاند. دیگر حس ناراحتی و خطر وجود ندارد. وقتی قانون گل زده در فصل 66- 1965 در مسابقات جام در جام به کار گرفته شد، تیمهای مهمان فقط در 16 درصد مسابقات پیروز میشدند. پیش از این که ویروس کرونا باعث ایجاد تغییر در پارامترها شود، این عدد بیش از دو برابر شده بود. در عین حال تحقیقی در تایمز نشان داد که تیمهای میزبان در مسابقات یوفا تا سال 1980 از برتری به ثمر رساندن 1.06 گل در هر بازی برخوردار بودند. این عدد تا سال 2000 به 0.77 کاهش پیدا کرد و در سال 2018 به 0.51 گل رسید.
یا به تحقیقی که جدیدا انجام شده توجه کنید: MLS در سال 2014 از قانون گل زده در مسابقات پلیآف استفاده کرد. تیمهای مهمان پیش از به کارگیری این قانون در 42.7 درصد از مسابقات قادر به گلزنی نبودند اما پس از آن این عدد به 43.5 درصد افزایش پیدا کرد- که در فضای فعلی که در آن دفاع کار دشواری است بسیار زیاد به حساب میآید. در واقع انگیزه تیمهای مهمان برای گلزنی به اندازه انگیزه تیمهای میزبان برای جلوگیری از این اتفاق بود.
خلاصه مطلب این است که بازی در خارج از خانه مانند قبل مانعی بزرگ به حساب نمیآید. نیازی به قانون گل زده در خانه حریف نیست و به هرحال این قانون هرگز به خوبی عمل نکرد- شاید حتی برخلاف هدفی که به منظور آن به کار گرفته شده بود هم عمل کرد. این قانون باید سالها قبل کنار گذاشته میشد.