درباره گروه فوتبال سیتی؛ ساختن یک امپراطوری فوتبالی (بخش دوم)
هفتیک- در تابستان 2014 استعدادیابهای ارشد منچسترسیتی موظف شدند که یک لیست شامل پنج نامزد برای تبدیل شدن به “شاخصترین بازیکن” ملبورن سیتی تهیه کنند- کسی که دستمزدش میتوانست نامحدود باشد و در محدوده درآمد باشگاه استرالیایی قرار نگیرد. این افراد استعدادیابهایی بودند که اخیرا زیر چتر گروه فوتبال سیتی قرار گرفته بودند و از آنها خواسته شده بود که دیدار با حریفان اصلی ملبورن در لیگ استرالیا شامل بریزبن رور و سیدنی افسی را در برنامه از پیش تعیین شدهای که پیش از این تمرکزش روی دیدار با بهترین تیمهای اروپایی بود را بگنجاند. این تغییر برنامه ساده یا خوشایندی نبود.
آنها در نهایت تنها به دو نام رسیدند و باید به این نکته توجه شود که سختگیری این کار به حدی بود که فشار آن تقریبا به اندازه کار برای تیم اول منچسترسیتی به حساب میآمد. به آنها توضیح شده بود که در هر جلسه طوری رفتار کنند که انگار شخص شیخ منصور هم در اتاق به همراه آنها حضور دارد.
شش سال گذشت و تیم مرکزی که بر عملیات فوتبالی گروه فوتبال سیتی نظارت میکرد در مجموع به حدود 100 نفر رسید. این عملیاتی گسترده بود. اتلتیک با منابعی در سراسر جهان صحبت کرده تا به تشریح دیدگاه گروه فوتبال سیتی، دلیل انتخاب باشگاهها و لیگهای خاص به عنوان بخشی از این گروه و چگونگی به اشتراک گذاشتن اطلاعات و منابع کمک کنند.
در بخش دو به چگونگی تشخیص، انتخاب، انتقال قرضی و فروش بازیکنان از سوی گروه فوتبال سیتی، تمرکز روی نیویورکسیتی افسی و تحلیل جنبه تجاری کسب و کاری نگاه میکنیم که منچسترسیتی، ارزشمندترین دارایی آن، به گفته فوربس، مجله معتبر آمریکایی در حوزه سرمایه، حدود 2.7 میلیارد دلار قیمت دارد.
ما همچنین سوالی درباره آینده تجارتی مطرح میکنیم که هدفش تبدیل شدن به نسخه فوتبالی سلطهجویانه آل بلکز، تیم ملی راگبی مردان نیوزیلند، است…
***
جذب بازیکنانی که به اندازه کافی برای تیم اول منچسترسیتی یا یک باشگاه دیگر از گروه فوتبال سیتی خوب باشند یا کسانی که بتوانند با سود خوبی به فروش برسند
بازیکنانی که توسط- یا برای- باشگاههای گروه فوتبال سیتی خریداری میشوند، تحتنظر برنامه استعدادهای در حال ظهور قرار میگیرند که توسط برایان ماروود، مدیر بخش فوتبال جهانی، اداره میشود. در حالی که تیکی بگیریستاین به عنوان مدیر ورزشی، بازیکنانی را برای تیم اول منچسترسیتی جذب میکند، ماروود جذب بازیکنانی را بر عهده دارد که باید پیش از حضور در ورزشگاه اتحاد کمی انتظار بکشند. در واقع اکثریت آنها هرگز به چنین چیزی نمیرسند- حداقل چنین اتفاقی با پیراهن سیتی رخ نخواهد داد.
گروه فوتبال سیتی سه هدف اصلی را از جذب این بازیکنان دنبال میکند: آنها یا برای حضور در تیم اول پپ گواردیولا یا یکی دیگر از باشگاههای گروه فوتبال سیتی به اندازه کافی خوب هستند یا برای کسب سود بیشتری به فروش میرسند. تنها یک یا دو فروش بزرگ برای جبران هزینههای اداره باشگاههای کوچکتر این گروه کافی است؛ حتی با این که اکثر بازیکنانی که در این باشگاهها حضور پیدا میکنند به جای سودرسانی به صورت رایگان جدا میشوند.
تحقیقات از سوی اتلتیک نشان داده که 36 درصد بازیکنانی که از سال 2013 به باشگاههای گروه فوتبال سیتی وارد شدهاند به صورت رایگان این تیمها را ترک کردند و این گروه تنها از 7.5 درصد این بازیکنان در بازار نقل و انتقالات سود کسب کرده است. باشگاههای گروه فوتبال سیتی از نظر خرید و فروش بازیکنان با ضرر کلی حدود 420 میلیون پوند روبرو شدهاند؛ هرچند تنها منچسترسیتی در شرایط بحرانی قرار دارد. سایر 9 باشگاه متعلق به گروه فوتبال سیتی سود 19 میلیون پوندی داشتهاند.
در حالی که بسیاری از بازیکنان توسط منچسترسیتی خریداری شده و به ملبورن (19)، خیرونای اسپانیا (16) یا نیویورکسیتی افسی (4) فروخته شدهاند، تا به امروز تنها یک بازیکن که تحت برنامه استعداد در حال ظهور به گروه فوتبال سیتی راه پیدا کرد، موفق شده در تیم اول سیتی حضور داشته باشد: اولکساندر زینچنکو. او در ابتدا به صورت قرضی به پیاسوی آیندهوون منتقل شد، در فصلی که اولین حضورش را در این تیم داشت در آستانه یک انتقال قرضی دیگر به ناپولی در ایتالیا بود و یک سال بعد حاضر نشد با مبلغ 15 میلیون پوند به ولورهمپتون واندررز ملحق شود.
میتوان گفت که رسیدن به این جایگاه برای این بازیکنان به ندرت رخ میدهد. بنابراین آنها چطور باید متقاعد شوند که این انتقالی درست برای آنهاست؟
بازیکنان زیادی صرفا از این که به باشگاهی که با منچسترسیتی ارتباط دارد، بپیوندند، خوشحال میشوند. منابع نزدیک به چندین بازیکن که در ابتدا به عنوان “استعدادهای در حال ظهور” تشخیص داده شده بودند به این نکته اشاره میکنند که معمولا یک انتقال بزرگ به قدری خوب است که رد کردنش دشوار است. تحقیقات سیتی همچنین نشان داده که برای مثال بازیکنان از ژاپن علاقه زیادی دارند که به جای پیوستن به سایر باشگاههای ژاپنی به اروپا منتقل شوند. مدیر برنامهها هم نیز از این که به عنوان کسی که با گروه فوتبال سیتی کار میکند، شناخته شوند، سود میبرند.
با این حال این گروه با بازیکنان صادق است و به آنها میگوید که بلافاصله پس از جذب شدن به صورت قرضی به سایر باشگاهها منتقل میشوند. توافق انتقال قرضی با باشگاه سوم ( چه در محدوده گروه فوتبال سیتی باشند چه نباشند) گاهی حتی پیش از امضای رسمی قرارداد با بازیکن انجام میشود. بازیکنان و مدیربرنامههای آنها عموما از این که برنامه منسجمی در جریان است، استقبال میکنند. برای پیشنهاد مطرح شده گروه فوتبال سیتی برای لیونل مسی سه سال حضور در منچسترسیتی و سپس دو سال حضور در نیویورک در لیگ فوتبال آمریکاست.
تیم مرکزی گروه فوتبال سیتی در طول سالها زندگی حرفهای بسیاری از بازیکنان موفق و نامدار را تحلیل کرده تا بتواند یک چارچوب کاری برای خود تعیین کند که قابل تکثیر باشد. برای مثال آنها میتوانند به مسیر زندگی حرفهای کریستیانو رونالدو یا سون هیونگ مین نگاه کنند و انتقالهای قرضی در همین راستا برای بازیکنانشان در نظر بگیرند. چند دقیقه در زمین حضور خواهند داشت و در چه لیگهایی توپ خواهند زد؟ با این حال مشخص شده که این هرگز نمیتواند به عنوان علمی دقیق تعبیر شود.
شبکه بازیکنان حالا به شبکه قابل توجهی تبدیل شده است.
برای مثال آنخلینیو به عنوان بازیکن جوان برای منچسترسیتی جذب شد، به صورت قرضی به نیویورکسیتی رفت و سپس گروه فوتبال سیتی را به مقصد پیاسوی آیندهوون ترک کرد. مدافع کناری اسپانیایی سپس با بند بازخرید در سال 2019 به منچسترسیتی برگشت و حالا احتمالا قرارداد قرضی خود در لایپزیش را با مبلغ 16 میلیون پوند دائمی خواهد کرد.
داگلاس لوییز از تیم برزیلی واسکو داگاما، کشور محل تولدش، به خدمت گرفته شد، به مدت دو سال به خیرونا قرض داده شد و سپس وقتی نتوانست اجازه کار در بریتانیا را دریافت کند، با مبلغ 15 میلیون پوند در جولای 2019 به استون ویلا فروخته شد. هزینه او برای منچسترسیتی حدود 10 میلیون پوند بود که بالاترین حد برای این نوع قراردادهاست. پابلو مورنو، بازیکن 18 ساله که در جولای جذب شد، حدود 8 میلیون یورو هزینه داشت و پدرو پوررو در تابستان گذشته با 11 میلیون پوند خریداری شد.
مورنو در سطح جوانان برای بارسلونا بازی کرده و از یوونتوس جذب شد. فلیکس کوریا که در تابستان 2019 از اسپورتینگ لیسبون به منچسترسیتی پیوست، مسیر برعکس را به تورین طی کرد. مورنو در حال حاضر به صورت قرضی در خیرونا توپ میزند. پوررو از خیرونا توسط سیتی به خدمت گرفته شد و پس از این که چند روز بعد تصمیم گرفت به صورت قرضی به وایادولید، یک باشگاه اسپانیایی، دیگر ملحق شود، در حال حاضر به صورت قرضی پیراهن اسپورتینگ را در پرتغال بر تن دارد؛ باشگاهی که سیتی قرارداد پیشرفت بازیکنان در سطح جوانان را با آن به امضا رسانده است.
شاید بازیکنی از این میان که بیشترین شانس برای حضور در تیم اول منچسترسیتی را داشته باشد، یان کوتو است که در ماه جولای با قراردادی به ارزش حدودی 6 میلیون پوند از کورتیبای برزیل به خدمت گرفته شد؛ قیمتی که اگر او در 5 سال آینده 5 بازی در لیگ برتر یا لیگ قهرمانان برای منچسترسیتی انجام دهد، دو برابر خواهد شد. این مدافع راست 18 ساله امیدوار است که این اتفاق رخ ددهد چرا که مسیر پیش روی او با اکثر بازیکنان دیگر متفاوت است: وقتی قرارداد در ابتدای سال نهایی شد به او گفته شد که برای پیش فصل به تیم سیتی ملحق میشود.
این بهترین فرصتی است که میتواند در اختیار یک بازیکن در برنامه “استعداد در حال ظهور” قرار بگیرد: سیتی دوست دارند نگاه دقیقتری داشته باشد و شرایط آنها را در تیم 25 نفره بزرگسالان خود بررسی کند. با این حال شیوع ویروس کرونا این برنامهها را بر هم زد و کوتو هم در حال حاضر به صورت قرضی در خیرونا حضور دارد.
این بازیکن به عنوان بخشی از روند ادامهدار استعدادیابی بازیکنانی که میتوانند برای باشگاههای شریک سیتی به میدان بروند، انتخاب میشوند. تعداد بازیکنانی که برای حضور در تیم اول گواردیولا به اندازه کافی خوب باشند، واقعا کم است؛ هرچند هر نوجوانی در اروپا که توانایی انجام یک بازی در رده بزرگسالان را داشته باشد، به صورت خودکار مورد استعدادیابی قرار میگیرد. اما هزاران هزار بازیکن در سراسر جهان حضور دارند که میتوانند برای تیم ژاپنی یوکوهاما، ملبورن، نیویورک، تورِک در اروگوئه و سایر تیمها به میدان بروند. باشگاههای گروه فوتبال سیتی همچنین از تیم مرکزی میخواهند که برای انتخاب بازیکنی که تیم آنها را قوی کند، کمک کنند و معمولا بازیکنی که مستقیما با آن باشگاهها قرارداد امضا کند، همانجا خواهد ماند.
دادهها نقش بزرگی در تشخیص استعداد در سالهای اخیر ایفا کردهاند اما اخیرا برخلاف باشگاههایی مانند لیورپول و آرسنال، سیتی از این موضوع فاصله گرفته شده و مشخص شده که تضادهایی بین دادههای گروه فوتبال سیتی و تیمهای استعدادیابی وجود دارد.
هرچند هر دو تیم استعدادیابی مرکزی و مخصوص هر باشگاه گروه فوتبال سیتی، بسیار کوچک هستند اما گفته میشود که گزارشهای آنها از بازیکنان بسیار دقیق است. این احتمالا به این دلیل است که باشگاههای شریک سیتی در طول یک فصل بارها شرایط حریف را بررسی میکنند و تجربه تحلیل استعدادیابی و بازی آنها همین حالا هم با استفاده از منابع مرکزی رشد زیادی داشته است.
تیم مرکزی گروه فوتبال سیتی در روزهای ابتدایی آغازی همکاری با یوکوهاما، آیوزه پرز را به آنها پیشنهاد داد که در آن زمان در تنریف اسپانیا بود اما حالا با انتقالی 30 میلیون پوندی از نیوکاسل به لسترسیتی پیوسته اما تیم ژاپنی با برنامههای اصلی خودش پیش رفت. این اتفاق در طول 6 سال گذشته کمتر رخ داد.
وقتی بحث بازیکنان تحت برنامه استعداد در حال ظهور پیش میآید، ماروود و تیمش با باشگاههای فروشنده مذاکره میکنند اما بازیکنانی که برای یک باشگاه شریک به صورت خاص انتخاب شدهاند به مدیر ورزشی مربوطه همان باشگاه ارجاع داده میشوند.
چیزی که کاملا مشخصا است، این است که با وجود احتمال انتقال بازیکنان تنها با هدف سودآوری برای باشگاه، منابع نزدیک به چندین بازیکنی که در حال حاضر در سیستم حضور دارند یا حتی کسانی که پس از برآورده نکردن انتظارات به تیم دیگری منتقل شدهاند، احترام زیادی برای ماهیت تفصیلی برنامهریزی گروه فوتبال سیتی قائل هستند.
باید به این موضوع اشاره کرد که تیم قرضیهای سیتی به شکل قابل توجهی از سایر باشگاهها حتی با شبکه انتقال قرضی گسترده بزرگتر است و اعضای گروه چندین بار در هفته با بازیکنان و مدیر برنامهها در تماس هستند، عملکرد آنها را تحلیل میکنند و پیشرفتشان را مورد بررسی قرار میدهند. جولین لسکات، مدافع میانی سابق سیتی، شرایط مدافعان گروه فوتبال سیتی را بررسی میکند.
شاید در روزهای ابتدایی گروه فوتبال سیتی خرید و فروش بازیکنان یک اولویت نبود اما آنها قطعا توانستند جبران زمان از دست رفته را بکنند و اهمیت این کار در مدل جهانی در سالهای پیش رو کاملا مشخص خواهد شد.
***
عملکرد گروه فوتبال سیتی: نگاهی دقیقتر به نیویورکسیتی افسی
فران سوریانو و منچسترسیتی به همان دلایلی به نیویورک جذب شدند که او و بارسلونا مشتاق گسترش آن باشگاه به آمریکا در نیم دهه پیش از آن بودند. سوریانو در سال 2007 در مصاحبه با نیویورک تایمز گفت:” کجا میتوانید فوتبال جذاب پیدا کنید؟ رقابت محلی در چه سطحی قرار دارد؟ آیا پولی برای هزینه کردن هست؟ آیا مردم آماده خرج کردن هستند؟”
علیرغم علاقه نه چندان زیاد مردم آمریکا به لیگ فوتبال این کشور، جمعیت زیادی که همچنان رو به افزایش است و درصد بالای مشارکت در ورزش در این کشور و لیگ شماره یک آن، بسیار فریبنده است. و منچسترسیتی در نیویورک، یکی از بزرگترین شهرهای جهان، به دنبال یک شاهرگ ارزشمند تجاری است.
محدوده بزرگ نیویورک، احتمالا مهمترین بازار رسانهای در جهان است. این شهر همچنین بیشترین جمعیت مرکزی را در آمریکا دارد و شرکتهای حقوقی متمول در آن بسیار زیاد است. نمیتوان شهری بهتر را برای یک باشگاه اروپایی که به دنیال رشد دسترسی جهانی خود است، متصور شد.
مسائل مثبتی در زمینه ورزشی هم وجود داشت. یک تیم حاضر در امالاس میتواند زمینهای برای بازیکنان و مربیان حرفهای جوانتر که در ساختار گروه فوتبال سیتی حضور داشتند، فراهم و یک آکادمی پرثمر ایجاد کند.
نمایندگان منچسترسیتی در نووامبر 2012 در عمارت گارسیه، اقامتگاه رسمی شهردار در بخش فوقانی شرق منهتن، با مدیران لیگ و مایکل بلومبرگ، شهردار وقت نیویورک، دیدار کردند تا درباره قرارداد ورزشگاه صحبت کنند. آن جلسه که شامل اعضای خانواده ویلپون هم بود که در آن زمان مالک نیویورک متز در لیگ بسیبال بودند به هیچ نتیجهای در زمینه ورزشگاه نرسید. هرکس مسیر خودش را در پیش گرفته بود.
باشگاه در می 2013 به عنوان سرمایهگذار 20 درصدی تیم بیسبال نیویورک یانکیز را خریداری کرد و ایده آنها این بود که این کار میتواند چشم انداز سیاسی دشوار شهر را به احداث ورزشگاه در جایی از پنج بخش آن هدایت کند. چند روز بعد ام ال اس اعلام کرد که منچسترسیتی از سال 2015 تیمی به نام نیویورک سیتی اف سی به این تیم لیگ اضافه خواهد کرد و مبلغ 100 میلیون دلار برای خرید حق امتیاز آن پرداخت کرده است. از 15 تیمی که از سال 2009 وارد لیگ امالاس شده یا جایگاهی برای خود به دست آوردهاند، نیویورک سیتی تنها تیمی است که بدون داشتن برنامه در دست اقدام برای ورزشگاه وارد این لیگ شده است.
هفت سال از اعلام حضور آنها در این لیگ و تقریبا 6 سال از اولین بازی آنها میگذرد اما هنوز هم ورزشگاهی ندارند. خانه اولیه نیویورک سیتی از زمان تاسیس تا به حال ورزشگاه معروف یانکی بوده است.
این امکان چندان برای باشگاه آمریکایی بیهزینه نبوده چرا که گفته میشود برای برگزاری هر بازی در برونکس یک میلیون دلار اجاره پرداخت میکند. ابعاد زمین به شکل بدی کوچک است و این موضوع به تمایل آنها برای انجام بازی باز و جذاب ضربه میزند.
دسترسی نیز مشکل بزرگی است. باشگاه مجبور است در طول سال چندین بازی را جابجا کند، برای مثال در اکتبر 2019 بازی پلی آف را در سیتیفیلد، ورزشگاه خانگی تیم بیسبال نیویورک متز در فاصله 10 مایل دورتر در کویینز، برگزار کرد چرا که با دیدارهای یانکیز تداخل زمانی داشت. آنها همچنین تعداد قابل توجهی از دیدارهای خانگی خود در سال 2020 را در ردبولآرنا برگزار کردند که آن سوی هادسون ریور در همسایگی نیوجرسی است چرا که محدودیتهای مربوط به ویروس کرونا در ورزشگاه یانکی که فاصله جایگاه هواداران کمتر از حد ایدهآل بود، اعمال شده بود.
نیویورک سیتی به عنوان مستاجر درآمد کمتری نسبت به ورزشگاه خانگی خود دارد. آنها فهرست حامیان مالی کوتاهتری دارند، توانایی میزبانی از رویدادهای کمکی را ندارند، گزینههای جایگاه ویژه کمتری نصیبشان میشود- همه این موارد اضافه میشود. شاید از همه مهمتر این باشد که برگزاری دیدارهای خانگی در ورزشگاه یانکی و حضور گاه به گاه در سیتیفیلد و ردبول آرنا احساس حضور در لیگ دسته پایینتر را به نیویورکسیتی بدهد. این خانه به دوش بودن باعث شده که مردم نیز چندان آنها را جدی نگیرند.
با این حال این تیم به کسب یک خانه جدید از همیشه نزدیکتر است. نیویورک تایمز در ماه فوریه سال گذشته خبر داده که نیویورکسیتی در آستانه رسیدن به توافق با شهرداری برای ساخت ورزشگاه 25 هزار نفره در برانکس جنوبی است. این بخشی از یک پروژه بزرگتر است که فاصله چندانی با ورزشگاه یانکی ندارد. با این حال تاثیر شیوع ویروس کرونا به این معناست که تخمین آغاز ساخت در سال 2022 و اتمام کار در سال 2024 احتمالا یک سال عقب خواهد افتاد.
ورزشگاه خانگی آنها در نیویورک مزیت مهمی در ارزشگذاری باشگاه خواهد بود که اول از همه در ارزیابی املاک به چشم میخورد حتی اگر این ورزشگاه از شهرداری اجاره شود. یک زمین ویژه فوتبال احتمالا دیدگاهها و علاقه نسبت به نیویورکسیتی را افزایش خواهد داد و علاوه بر این درآمد مهم حاصل از روز بازی را اضافه خواهد کرد که برای امالاس بسیار مهم است و بخش کلیدی از عملکردهای موفقترین باشگاههای لیگ شامل سیاتل ساندرز، پورتلند تیمبرز و آتلانتا یونایتد است. ورزشگاه همچنین به نیویورکسیتی و گروه فوتبال سیتی سطحی از دوام و ماندگاری را خواهد داد که از زمان حضور آنها در این شهر در سال 2015 وجود نداشته است.
پیروزی در زمین هرگز مشکلی برای نیویورک سیتی نبوده است. آنها بهترین رکورد ثابت در امالاس در 5 فصل اخیر را داشتهاند. با این حال تبدیل کردن این موفقیت به موفقیت در دیدارهای تعیینکننده قهرمانی در پایان فصل دشوار بوده است. نیویورک تنها در یکی از 6 دیدار پلیآف در تاریخ خود پیروز شده است.
دیوید لی، یک انگلیسی که دوران حرفهای خود را با کار به عنوان مدیر تحلیل عملکرد برای اگزترسیتی آغاز کرد، مدیر ورزشی نیویورکسیتی است. او به اتلتیک میگوید:” ما از نظر کسب جامهایی که میخواستیم به موفقیت نرسیدهایم اما فکر میکنم چیزهایی زیادی رخ داده که میتوانیم از آنها به عنوان موفقیت یاد کنیم.
ما در دنیای خودمان خیلی این کار را انجام نمیدهیم اما وقتی یک قدم دور میشوید و به دستاوردهایی با این سطح از ثبات در طول یک فصل و دستاوردهای ما در آکادمی نگاه میکنید، فکر میکنم موفقیتهای زیادی هست که میتوان واقعا به آنها افتخار کرد؛ و ما امیدواریم که موفقیت بعدی بالا بردن جام قهرمانی باشد.”
بازخورد ورزشی اولیه از نیویورکسیتی به عنوان بخشی از شبکه گروه فوتبال سیتی پر ثمر بوده است.
نیویورک در طرح دانشکدهای امالاس 2016 یک وینگر انگلیسی خرید که به تازگی برای یکی از تیمهای جوانان محلی وابسته به باشگاه بازی کرده بود: جک هریسون. هریسون در کودکی از آکادمی منچستریونایتد جدا شده بود تا در مدرسه معتبر بِرکشایر در ماساچوست، بین نیویورک و بوستون، حضور پیدا کند. او یک فصل درخشان را در ویک فارست یونیورسیتی در کارولینای شمالی پشت سر گذاشت و سپس به ترکیب اصلی نیویورکسیتی راه پیدا کرد تا در کنار فرانک لمپارد و داوید ویا، نامهای بزرگ فوتبال اروپا، مثلث هجومی قدرتمند این تیم را تشکیل دهد.
هریسون پس از به ثمر رساندن 10 گل و ارسال سه پاس گل در دومین فصل حضورش در نیویورک به تیم ملی زیر 21 سال انگلیس دعوت شد و توجه استوکسیتی، باشگاه شهر محل تولدش، را جلب کرد. استوک در آن زمان در لیگ برتر حضور داشت و در ژانویه 2018 پیشنهاد 15 میلیون دلاری با گزینه اضافه شدن مبلغ را ارائه کرد.
لی میگوید:” مکالمه ما واقعا این بود که فکر میکنیم جک چقدر ارزش دارد؟ اگر او را وارد سیستم گروه فوتبال سیتی کنیم و بتوانیم دورهای انتقال قرضی برایش داشته باشیم، آیا فکر میکنیم که ارزش او بیشتر از چیزی است که در حال حاضر در نیویورک دارد؟ و من فکر میکنم تصمیم این بود که بله، فکر میکنیم که اگر به او در یک یا دو قدم دیگر از مسیرش کمک کنیم، ارزش بیشتری خواهد داشت.”
نیویورکسیتی در ابتدا باید هریسون را قانع میکرد که این حرکت بهتری است و وقتی او موافقت کرد، منچسترسیتی همان ماه با رقم 6 میلیون یورو او را جذب کرد. هریسون سریعا برای ادامه فصل به تیم دسته دومی میدلزبورو قرض داده شد، سپس به صورت قرضی برای فصل به لیدزیونایتد در چمپیونشیپ رفت. او حالا در سومین فصل حضور قرضی خود در باشگاه یورکشایری است؛ او فصل گذشته به صعود آنها کمک کرد و تا به حال در 10 بازی از 11 دیدار آنها در لیگ برتر در ترکیب اصلی حضور داشته و تنها در دیدار برابر سیتی که باشگاه اصلی اوست به دلیل قوانین لیگ به میدان نرفت.
نکته مهمتر از دیدگاه گروه فوتبال سیتی این است که ارزش هریسون از زمان انتقالش از نیویورک به انگلیس افزایش پیدا کرده است. اگر لیدز در انتهای این فصل او را خریداری کند، گروه فوتبال سیتی احتمالا سود بسیار بیشتری نسبت به فروش او به استوک به صورت مستقیم دریافت خواهد کرد.
لی میگوید:” این یکی از منفعتهای فوق العادهای است که اینجا داریم. ما با تمام ویژگیهای ظاهری و باطنی شخصیتی جک آشنا هستیم چون او مدتها با ما بود و بنابراین ریسک بسیار کمتری نسبت به کسی خارج از گروه است. بنابراین من فکر میکنم همه ما اطمینان داشتیم که میتوانیم به رشد او به عنوان یک بازیکن، پیدا کردن باشگاه درست برای او و پیشرفتش کمک کنیم و او از نظر باشگاه یک دارایی ارزشمند است.”
معاوضه بازیکن به شکل برعکس هم رخ میدهد و نیویورک سیتی از بازیکنانی که توسط گروه فوتبال سیتی به امالاس میآیند، سود میبرد. یانگل هررا یک بازیکن ناشناس 19 ساله بود که در اوایل سال 2017 به نیویورک رفت اما خیلی زود به بازیکنی درخشان در امالاس تبدیل شد و حالا بازیکن ثابت تیم ملی ونزوئلا و باشگاه گرانادا در لالیگاست که به صورت قرضی از منچسترسیتی در این تیم توپ میزند.
هررا اولین بار زمانی مورد توجه گروه فوتبال سیتی قرار گرفت که یک استعدادیاب او را در تورنمنت بین المللی جوانان در اسپانیا در تابستان 2016 رصد کرد. نیویورک سیتی بر این باور بود که او گزینه خوبی برای امالاس است اما پروفایل او پس از درخشش در انتخابی جام جهانی زیر 20 سال در 2017 مورد توجه قرار گرفت. شرایط درخشان جدید او به این معنا بود که امالاس دیگر گزینه جذابی به حساب نمیآمد.
اما منچسترسیتی معادله را بر هم زد. این باشگاه برنامه خاصی برای هررا در ذهن داشت: او قراردادی با سیتی امضا میکرد، سپس دو فصل اول قراردادش را به صورت قرضی در نیویورک پشت سر میگذاشت. اگر به اندازه کافی در امالاس رشد میکرد، پس از فصل 2018 به اروپا منتقل میشد. سیتی بخشی از دستمزد او را در زمان حضور در نیویورک دریافت میکرد چرا که کاهش محدوده دستمزد بخش مهمی از هر قرارداد برای تیم حاضر در امالاس است. هررا حالا میتوانست با یک رقم خوب در تابستان بعدی به فروش برسد.
هرچقدر که هریسون و هررا نشان دهنده منفعت ارتباطات گروه فوتبال سیتی هستند، با ارزشترین منفعتهای درون زمین برای این گروه هنوز در دست بررسی است. نیویورکسیتی حق استفاده از استعدادهای منطقهای- محدودهای که یک باشگاه حق امضای قرارداد امالاس با بازیکنان جوانش را دارد- در یکی از با استعدادترین مناطق در آمریکا را در اختیار دارد. منطقه نیویورک- نیوجرسی بعضی از بهترین بازیکنان حاضر در تیم ملی آمریکا را تحویل داده که شامل کلودیو رینا، هافبک سابق منچسترسیتی (که از 2013 تا 2019 مدیر ورزشی نیویورک سیتی بود)، تَب راموس که سرمربی فعلی تیم هوستون دینامو در لیگ آمریکاست، تیم هاوارد، دروازهبان سابق منچستریونایتد و اورتون، و جان هارکس، کاپیتان سابق تیم ملی، است.
این منطقه در طول سالهای اخیر چندین بازیکن حرفهای تراز اول و جوان معرفی کرده که شامل تایلر آدامز، هافبک سابق نیویورک ردبولز و فعلی لایپزیش، تیم وهآ که مهاجم باشگاه فرانسوی لیل است و جیووانی رینا، مهاجم بروسیا دورتموند و فرزند کلودیو رینا، است که برای آکادمی نیویورک سیتی به میدان رفت اما به پیش از امضای قرارداد حرفهای پس از ورود به سن 16 سالگی به عنوان بازیکن آزاد به باشگاه آلمانی پیوست.
جو اسکالی، مدافع 17 ساله، علیرغم انجام تنها 4 بازی در امالاس برای تیم اول با مبلغ دو میلیون دلار به بروسیا مونشن گلادباخ فروخته شده است و این رقم میتواند تا 7 میلیون نیز افزایش پیدا کند. او در تاریخ یک ژانویه به آلمان منتقل شد. جیمز سندز 20 ساله، یک محصول دیگر آکادمی، به یکی از بازیکنان ثابت ترکیب تیم اول نیویورک تبدیل شده است.
نیویورکسیتی مانند اکثر باشگاههای امالاس امیدوار است که موفقیت گروهی از بازیکنان جوان آمریکایی در اروپا شامل آدامز، رینا، پولیشیچ در چلسی، وستون مک کنی در یوونتوس و کریس ریچاردز در بایرن به همراه موفقیت آلفونسو دیویس، بازیکن سابق ونکوور وایتکپز و بازیکن تیم ملی کانادا، منجر به افزایش ناگهانی ارزش بازیکنان جوان امالاس شود.
این میتواند راه کسب درآمدی جدید برای تیمی باشد که استعدادهای درخشان بسیاری در این بازار دارد. گروه فوتبال سیتی همچنین یک سر و گردن از سایر باشگاههای اروپایی در زمینه استعدادیابی بازیکنان موفقی که در حال رشد در ردههای تیمهای آمریکایی هستند، پیش است.
لی میگوید:” محدوده بلندپروازی کجاست… صادقانه، نمیدانم. فکر میکنم استعدادهای بسیاری در شهری با این ابعاد و این تعداد از کودکان که اینجا فوتبال بازی میکنند، وجود دارد. پتانسیل بازاریابی برای بازیکنان در نیویورک بسیار زیاد است.”
نیویورک همچنین به محلی برای اثبات مربیان در چارچوب گروه فوتبال سیتی تبدیل شده است. وقتی جیسون کریس پس از اولین فصل ناامیدکننده باشگاه در سال 2015 اخراج شد، گروه فوتبال سیتی پاتریک ویرا را از هدایت تیم ذخیرههای منچسترسیتی به نیویورکسیتی فرستاد. او پس از دو فصل و نیم از این تیم جدا شد تا هدایت نیس را در لیگ فرانسه بر عهده بگیرد. دومنک تورنت، دستیار قدیمی پپ گواردیولا، سرمربی این تیم شد اما او هم پس از فصل گذشته جدا شد. بنابراین گروه فوتبال سیتی مربی دیگری را به کار گرفت که با او آشنایی داشت: رونی دیلا که سابقه قهرمانی با سلتیک، تیم بزرگ اسکاتلند، و اشترومگودست از نروژ را داشت.
این تغییر مداوم در کادر فنی و نبود ثبات شاید باعث محدودیت در رشد نیویورکسیتی در هر فصل شود اما موفقیت ثابت ادامهدار آنها در هر فصل نیز نشان دهنده بهرهوری از دانش سازمانی گروه فوتبال سیتی و توانایی جذب مربیان باکیفیت است.
حتی با این که نیویورک سیتی تا به حال هیچ جامی کسب نکرده اما عملکرد ورزشی آنها از سوی مدیران سایر تیمهای حاضر در امالاس مورد تحسین قرار میگیرد. بسیاری به ارتباط قدرت شبکه استعدادیابی گروه فوتبال سیتی در مقایسه با رقبای مستقل آنها در امالاس به عنوان یک نقطه قوت اشاره میکنند؛ البته در همین حال به این موضوع نیز اذعان دارند که این باشگاه هویت ورزشی مشخصی به اندازه نیویورک رد بولز، رقیب محلی و یک چرخ دنده در گردونه ورزشی جهانی، ندارد. این نظری است که از منابع درون گروه ردبول به گوش میرسد که خودشان را از گروه فوتبال سیتی متمایز میدانند؛ چون باشگاههای مرتبط با آنها با سبک خاصی از فوتبال شناخته میشود.
البته نحوه رشد سریع نیویورک سیتی و میزان درآمد گروه فوتبال سیتی از این تیم توسط بودجه و قوانین سختگیرانه امالاس محدود شده است. بودجه دستمزد، محدودیت در تعداد بازیکنان ملیپوش و سایر قوانین پیچیده حاکم بر امالاس امکان برتری نیویورکسیتی بر سایر رقبای داخلی را گرفته (تمام تیمهای امالاس تحت قوانین مشابه بازی میکنند) اما برای مثل به این معناست که آنها نمیتوانند یک تیم را پر از بازیکنان مانند هررا کنند. داشتن تیمی پر از بازیکنانی با نامهای شاخص مانند ویا یا لمپارد هم غیرممکن است. این عاملی است که مانع از سودآوری بیشتر نیویورک برای گروه فوتبال سیتی از طریق حامیان مالی متمول و سود نقل و انتقالاتی میشود.
این موضوع کمی برای سوریانو مایه تاسف است. او در کمیته استراتژی محسولات امالاس حضور دارد- گروهی از مالکان که نقش مهمی در تعیین این موضوع دارند که تیمها اجازه چه مقدار هزینه برای بازیکنان را دارند و اجازه پرداخت چنین هزینهای چگونه است. به گفته یکی از منابع، سوریانو در طول این سالها به صورت مداوم به سایر اعضای کمیته فشار آورده تا این مقررات را از امالاس حذف کرده و آنها را هم تراز با سایر جهان فوتبال کنند.
یکی از منابع امالاس میگوید:” او خواهد گفت کاری که ما الان انجام میدهیم، باعث دستیابی ما به اهدافی که داریم نخواهد شد. وقتی همه چیز به قلمروی او محدود میشود، حس بسیار خوبی دارد. او این توانایی را دارد که بگوید ما با این دستمزدها هرگز توانایی رقابت با سایرین را نخواهیم داشت، ما باید بیشتر هزینه کنیم. او چنین نظرات بلندپروازانهای دارد. او صدایی ترقیخواه دارد اما عملگرا هم هست. او ارتباط بین هزینه کردن و ایجاد درآمد بیشتر را میبینید… و میگوید نه، راه درست این است چون در هر جای دیگری هم از این روش استفاده میکنند.”
نیویورکسیتی میتواند پول بیشتری کسب کند و شرایط بهتری داشته باشد. این باشگاه با تمام تلاش خالصانه خود در جنبه ورزشی هنوز نتوانسته جایگاهی جدی در جامعه ورزشی نیویورک به دست بیاورد.
به استثنای فصل 2020 که به دلیل شیوع ویروس کرونا تقریبا بدون حضور تماشاگران برگزار شد، میانگین سالانه حضور هواداران در دیدارهای خانگی در سه سال از چهار سال اخیر با روند کاهشی روبرو بود. این باشگاه علیرغم کسب 64 امتیاز که رکورد تاریخ باشگاه بود، در سال 2019 در هر بازی با کمترین میزان میانگین تماشاگر که 21107 بود مواجه شد. نیویورکسیتی راهی طولانی با تبدیل شدن به قدرت اصلی و به انجام رسیدن ماموریتش که تبدیل کردن شهر نیویورک “به یکی از پایتختهای فوتبال جهان” است، فاصله دارد. البته که این مسائل باعث آشفتگی گروه فوتبال سیتی نمیشود.
امالاس در یک دهه گذشته با افزایش قیمت باورنکردنی تیمهایش همراه بوده و گروه فوتبال سیتی میتواند به 325 میلیون دلار دیوید تِپِر که مالک تیم کارولینا پنترز در لیگ ملی فوتبال آمریکایی هم هست امیدوار باشد که پس از اهدای حق امتیاز یک باشگاه در شارلوت در کارولینای شمالی در اواخر سال گذشته نصیب او شد.
این گروه سرسختانه به آینده نیویورکسیتی امیدوار است. یک دهه ضرر در حالی که آنها ورزشگاه یانکی را اجاره کردهاند، پرداخت حق امتیاز 100 میلیون دلاری و هزینه 500 میلیون دلاری برای ساخت ورزشگاه خانگی شاید به این معناست که گروه فوتبال سیتی همین حالا پیش از کسب هرگونه درآمد، 800 میلیون دلار در نیویورک از دست داده است. اما زمانی که آن خانه جدید با استفاده از وامهایی که بهره آنها در پایینترین حد است، ساخته شود، گروه فوتبال سیتی تنها ورزشگاه مختص به فوتبال و حق امتیاز امالاس در پنج بخش از بزرگترین و ثروتمندترین شهر آمریکا را خواهد داشت.
یک منبع از گروه فوتبال سیتی میگوید:” ما پذیرفتیم که این سرمایه گذاری بزرگی در طول 5 سال نیست. اما اگر به 15 سال نگاه کنید چه؟ این واقعا هوشنمندانه است و نکته جالب درباره فوتبال این است که این شرایط در طول 50 سال آینده هم وجود خواهد داشت.”
با این حال دکتر استفان شیمانسکی، پروفسور مدیریت ورزشی در دانشگاه میشیگان و یکی از نویسندگان کتاب Soccernomics که پرفروشترین کتاب مالی فوتبال تاریخ است، به این موضوع بدبین است. شیمانسکی به اتلتیک میگوید:” ارزش نیویورک سیتی از نظر فوربس 385 میلیون دلار است. اگر 100 میلیون دلار را در سال 2012 در بازار سرمایه میگذاشتید، حالا 300 میلیون دلارر ارزش داشت و هیچکدام از ضررهایی که این باشگاه متحمل شد که باید حدود 100 میلیون دلار باشد را نیز در پی نداشت. آیا آنها میتوانند نیویورک سیتی را با 400 میلیون دلار به فروش برسانند؟”
نیویورک سیتی پنج سال پس از شروع این تجربه جرقههایی از ارزش خود را نشان داده اما دستاورد واقعی هنوز مشخص نشده است. انتقال به ورزشگاهی جدید در اواخر این دهه- و سودهایی که ممکن است از میزبانی مشترک آمریکا در جام جهانی 2026 به دست بیاید- میتواند دیدگاه سوریانو درباره پتانسیل بازار آمریکا برای تغییر دادن این بازار را به واقعیت تبدیل کند.
***
“همه ما علاقه زیادی به سرمایهگذاری کوتاه مدت داریم. اما مواردی هستند که 20 تا 50 سال یا شاید بیشتر طول میکشند… “
سوریانو در پاسخ به این سوال که آیا هرگز فکر کرده که اداره یک باشگاه بهتر است گفت:” نه، این ماجراجویی است، این مربوط به خود ماست. ما 100 باشگاه نمیخواهیم. ده عدد خوبی است. ممکن است 12 یا 15 باشد اما ما میخواهیم بهترین سازمان فوتبالی در جهان باشیم.
ما اهل کارهای طولانی مدت هستیم. ما میخواهیم امروز و در طول 10 سال آینده به آن برسیم. اگر میخواهید بهترین سازمان فوتبالی در جهان باشید، میتوانید در چین حضور نداشته باشید؟ نمیتوانید، مثل هر تجارت دیگری در جهان. بنابراین این موقعیتهایی است که کاملا منطقی به نظر میرسد.”
آنها منطقی هستند. اما چه زمانی شروع به بازدهی میکنند؟
پس از 6 سال ضرر که شامل کسری 195 میلیون پوندی در فصل 11- 2010 پس از حضور یحیی توره، ماریو بالوتلی، داوید سیلوا و چندین بازیکن دیگر در اتحاد بود، منچسترسیتی از سال 2015 شروع به سوددهی کمی کرده است. البته که ویروس کرونا این موضوع را تحت الشعاع قرار داد. با این حال نمیتوان گروه فوتبال سیتی را در این زمینه مقصر دانست و آنها به نشان دادن اعتمادی ادامه میدهند که از شرکتی که حامیانش درباره “چشم انداز سرمایهگذاری” 50 ساله حرف میزنند، انتظار دارید.
منچسترسیتی در طول پنجره نقل و انتقالات تابستانی کمتر از 50 میلیون پوند هزینه کرد و این گروه دو باشگاه دیگر شامل لومل در بلژیک و تروا در فرانسه را نیز خرید؛ هرچند با قیمتی که به گفته یکی از منابع “قیمت دوران شیوع ویروس” بود.
نکته اساسی این است که در شرایط خرید و فروش طبیعی هم شعبه اصلی خودش را بهتر از سایرین جلوه میدهد. همانطور که خیرونا در طول دو فصل اخیر در لالیگا همین کار را انجام داده است. با این حال شعبههای جدید در ملبورن، بمبئی، نیویورک و سیچوان همگی در حال توسعه هستند.
هزینه مالی ملبورن در طول 5 سال دو برابر شده، برای نیویورک سیتی سه برابر شده و سایر باشگاهها هنوز تفاوت چندانی نداشتهاند. این کمبودها باعث شده که شرایط مالی کلی گروه به اوضاع بحرانی برسد- مجموع 330 میلیون پوند برای شش سال در ژوئن 2019- اما سهم سیتی در درآمد گروه فوتبال سیتی هر سال از 100 درصد در 2014 به 85 درصد در سال گذشته کاهش یافته است.
مسیر حرکتی مثبت مهم برای حسابداران گروه فوتبال سیتی دلگرمکننده است و باید امالاس، یوفا و هر سازمان نظارتی دیگر را از آینده قابل پیشبینی باشگاهها دور نگه دارد اما این چیزی نیست که مدیران گروه فوتبال سیتی را هیجانزده کند. اگر از آنها بپرسید که تمام این تلاشها شامل تلاش اصلی در منچستر چه زمانی واقعا نتیجه خواهد داد، آنها خواهند گفت که همین حالا هم نتیجه دادهاند و تا مدتها پس از این که نیمی از شرکتهای حاضر در بازار فعلی ناپدید شوند هم به همین روند ادامه خواهند داد.
آنها به دو فروش سهام در گروه فوتبال سیتی اشاره دارند. اولی در سال 2015 رخ داد که کپیتال مدیای چین و گروه سیآیتیآیسی برای خرید 13 درصد از سهام گروه فوتبال سیتی مبلغ 400 میلیون دلار پرداخت کردند. و دومی در نووامبر دو سال قبل بود که شرکت خصوصی آمریکایی سیلورلِیک مبلغ 500 میلیون دلار برای 10 درصد از سهام این گروه هزینه کرد تا سهام شیخ منصور به 77 درصد کاهش پیدا کند.
سرمایهگذاری سیلورلیک نشانگر ارزش 4.8 میلیارد دلاری گروه فوتبال سیتی بود که برای گروهی که ارزشمندترین داراییاش منچسترسیتی با ارزش 2.7 میلیارد دلار به گفته مجله فوربس است، چندان بد نیست. یکی از منابع ارشد این گروه میگوید:” این بازده کار شماست، درست همین است. ما میتوانیم این روند را با تمام باشگاههای دیگر تکرار کنیم و این کار حتی دیگر چندان طول هم نخواهد کشید. همه ما این روزها علاقه زیادی به سرمایهگذاریهای کوتاه مدت داریم. اما این موارد میان مدت و طولانی مدت هستند که 20 تا 50 سال یا شاید بیشتر طول میکشند.”
با این حال دکتر شیمانسکی میگوید:” تحقیقات نشان میدهد سرمایهگذاری در فوتبال به شکلی دراماتیک بازار مالی به سرانجام نرسیدهای دارد. ادعای این که شرایط تغییر خواهد کرد، نیازمند توضیح درباره این است که چه چیزی تغییر کرده است. این واقعیت که سرمایهگذاران در باشگاهها افرادی متمول هستند و به قدری پول دارند که میتوانند آنها را به سادگی به آتش بکشند، نشان میدهد فوتبال- و به طور کلی ورزش- یک پروژه سرمایهگذاری پوچ باقی مانده است.
قطعا میتوان این را گفت که شیخ در زمان خوبی دست به خرید منچسترسیتی زد- ارزش باشگاه از سال 2008 بسیار رشد کرده است. اما این باشگاه از سال 2008 ضرر پیش از پرداخت مالیات 695 میلیون پوندی را گزارش داده است. اگر هزینه مالکیت را اضافه کنید، آنها حدود یک میلیارد پوند برای داراییای که حدود دو میلیارد پوند ارزش داشته هزینه کردهاند. اگر شما در سال 2008 مبلغ یک میلیاد پوند را وارد بازار سرمایه میکردید، سرمایه شما در پایان سال 2019 حدود 5.7 میلیارد پوند بود. ریزبینیهایی هست که میتوان اضافه کرد اما تصویر اصلی واضح است.
در آخر من باور ندارم که این موضوع در درجه اول به پول مربوط باشد اما سرمایهگذاری استراتژیک خوبی برای کشور کوچکی است که نسب به همسایههای بسیار بزرگتر خود مانند ایران و عربستان سعودی آسیب پذیر است.”
راجر بل و جان پرسل، موسسان شرکت تحلیل مالی Vysyble ، از این هم فراتر میروند. بل و پرسل در یک تحلیل تفصیلی برای اتلتیک عملکرد گروه فوتبال سیتی را با منچستریونایتد مقایسه کردهاند که با توجه به رقابت باشگاهها و این واقعیت که یونایتد در بازار سهام نیویورک حضور دارد، معیاری منطقی است.
بر اساس گزارش فصل اخیر یونایتد که سه ماه تا پایان سپتامبر را بررسی کرده، بل و پرسل قیمت شرکتی 2.3 میلیارد پوند را به بزرگترین باشگاه انگلیس اختصاص میدهند که بیش از 1.4 میلیارد کمتر از ارزش عملی گروه فوتبال سیتی در زمان سرمایهگذاری سیلورلیک است.
بل و پرسل باور دارند که ارزش شرکتی یونایتد در سالهای اخیر افت کرده چرا که باشگاه ضررهای اقتصادی داشته است- شکست در پوشش تمامی هزینههای انجام تجارت- اما ضررهای اقتصادهای گروه فوتبال سیتی شش برابر بیشتر و در حدود 901 میلیون پوند بوده است. آنها میگویند:” این نشان میدهد که سیلورلیک تا حدودی بیشتر از مبلغ واقعی را پرداخت کرده است. اما آنها در وهله اول چه چیزی را خریداری کردهاند؟”
اگر این پولِ دو موسس وایزیبل بود، آنها توضیحات بیشتری درباره “اهداف مدیریتی” گروه فوتبال سیتی میخواستند. آیا هدف آنها بازدهی روی این سرمایهگذاری است؟ به راهاندازی شعب در سراسر دنیاست؟ دستیابی به سلطه ورزشی است؟ ایجاد یک پلتفرم بازاریابی است؟ آنها میگویند:” این موضوع شاید به بهترین شکل در این عبارت خلاصه شده که “اگر نمیدانید کجا میروید پس هر جادهای شما را به آنجا خواهد رساند”.
***
تبدیل به… آل بلکز؟
بنابراین گروه فوتبال سیتی به کجا میرود و چطور کسی خواهد فهمید که آنها به آنجا رسیدهاند؟
بل و پرسل مطمئن نیستند. آنها میگویند:” منچسترسیتی قهرمان لیگ برتر شده اما سلطهای بر اروپا ندارد. عملکرد مالیشان شش برابر بدتر از منچستریونایتد است. درآمدهای تجاری متوقف شده است. مدل “تیمی در هر قاره” هنوز به سرانجام نرسیده و به نظر نمیرسد که درآمدهای تجاری به حدی باشد که بازده آن با هزینهها برابری کند. و تولید بیش از حد بازیکنان و هر شاخص “ایدهآل ورزشی”، بهترین نمونه برای عدم اثبات این موضوع است.”
با این حال سوریانو بیشتر در این مسیر حضور داشته و از این بابت هراسی ندارد. او در نشست هفته لیدرها (Leaders Week) در ابتدای سال گذشته در پاسخ به این سوال که چرا گروه فوتبال سیتی سهام خود را به چینیها و سیلورلیک فروخته گفت که این اتفاق به دلیل احتیاج گروه به پول نبوده بلکه به دلیل نیاز به ” شرکای استراتژیک” برای بزرگتر شدن بوده است. آنها پیش از آن نیز 9 شریک تجاری شامل کمپانی خودروسازی نیسان و کمپانی بازیهای ویدئویی EA sports را در بین حامیانشان داشتند.
سوریانو در پاسخ به این سوال که این سرمایهگذاران چه چیزی در گروه فوتبال سیتی دیدهاند گفت:” باید از آنها بپرسید اما من میدانم که آنها به دیدگاه ما درباره ورزش و سرگرمی باور دارند.” تِز بسیار پایهای سرمایهگذاری این است که جهان هشت میلیارد جمعیت دارد و اکثر آنها از طبقه متوسط هستند- این موضوع از 30 سال پیش تغییر کرده است- و نیاز دارند که سرگرم شوند.
سوریانو گفت:” تجارت سرگرمی رشد خواهد کرد و ورزش بخشی اساسی از سرگرمی است و شکی نیست که فوتبال ورزش شماره یک است. بنابراین این سرمایهگذاری جواب خواهد داد. در فوتبال، آنها تلاش میکنند بهترین پلتفرم را پیدا کنند و تصیم گرفتند که ما بهترین هستیم، و من موافقم! شاید پلتفرمهای خوبی دیگری برای سرمایهگذاری وجود داشته باشد، مانند پلتفرم تک باشگاهی، اما آنها تصمیم گرفتند که مدل ما بهترین است، مناسبترین راه برای سرمایهگذاری برای رشد در جمعیت طبقه متوسط، رشد سرگرمی، رشد ورزش و رشد فوتبال در درون ورزش است.”
یک منبع ارشد در گروه فوتبال سیتی چنین توضیحی به اتلتیک ارائه کرد:” پپ گواردیولا مربی فوقالعادهای برای ماست چون متفکر است، پروفسور است و محقق است. او همه چیز را امتحان میکند. این تقریبا روش شرکتهای تکنولوژی سیلیکون ولی است که در شرایط آکادمیک تاسیس شده و آن را به صورت تجاری درمیآورید. این کاری است که ما در آکادمی فوتبال سیتی انجام میدهیم و دلیل بازآفرینی آن از سوی ماست. ما چندین دانشکده در سراسر جهان میخواهیم.”
پس قدم بعدی چیست؟
آنها اظهار داشتند:” فوتبال در طول 10 سال آینده به شکل دراماتیکی تغییر خواهد کرد. من نمیدانم که آیا ما 25 باشگاه خواهیم داشت یا خیر- این موضوع به آن مربوط نیست- اما چیزی که ما خواهیم بود، نقطهای برای شروع است. ما معادل آل بلکز چندین مرکز در سراسر جهان خواهیم بود، ما دانشگاه فوتبال خواهیم شد. من نمیتوانیم بگویم که دقیقا در چه جایگاهی قرار داریم اما قهرمانیهایی به دست میآوریم، در فوتبال زنان و مردان بازیکنسازی و مربیسازی میکنیم و شرایط را تعیین خواهیم کرد. این منظور من درباره آل بلکز است.”
مشخص نیست که منظور از این اظهارات این است که تیمهای مختلف سیتی در سراسر جهان پیش از انجام بازی رقص نیوزیلندی معروف هاکا را انجام میدهند یا خیر. اما چیزی که قطعی به نظر میرسد این است که گروه فوتبال سیتی به بزرگتر، سریعتر، هوشمندتر و برای کسانی که علیه آن هستند به ترسناکتر شدن ادامه خواهد داد.