میلان در پروسه بازسازی؛ غول بیدار میشود؟
هفتیک- صبحها که مدیران میلان به محل کارشان میروند، بعید است توجهی به ورودی موزه باشگاه که در طبقه همکف کاسا میلان، دفتر مرکزی شیک باشگاه در محله پورتلو شهر میلان قرار دارد، نکنند. این موزه که شبیه به یک معبد است، توسط دیوارهای شیبدار محصور شده و روی دیوارها، جامها و افتخارات سالهای دور باشگاه قرار گرفتهاند. در مرکز این موزه، یک جام چمپیونزلیگ بزرگ قرار دارد که میلان هفت بار موفق به کسب آن شده است.
بعد از نوشیدن یک اسپرسو در اتاق هیئت مدیره در طبقه چهارم، ایوان گازیدیس، مدیر باشگاه از انگیزههایش برای “بازگرداندن باشگاه به جایگاهش در فوتبال” صحبت کرد. او این فرصت را “یک فرصت جادویی” خواند و گفت:” 18 ماه اخیر را صرف این کردیم که ببینیم چطور تیم را تقویت کنیم و چطور یک میلان جدید بسازیم. تیمی که تمام ارزشها را دارا باشد؛ تیمی که حس میلان بدهد. میلانی که همه ما عاشقش هستیم و آن را جزو اساطیر فوتبال میدانیم.”
ده سال از آخرین قهرمانی اسکودتو آنها گذشته است. از سال 2014 در چمپیونزلیگ غایب بودهاند؛ رقابتهایی که به قهرمانی در آن مشهورند. پائولو مالدینی در سه دهه متفاوت به عنوان بازیکن این جام را بالای سر برد. اسطوره میلان حالا به عنوان مدیر فنی باشگاه در کنار هندریک آلمشتات، مدیر اجرایی بخش فوتبال، ریکی ماسرا، مدیر ورزشی باشگاه و جفری مونکادا، رئیس33 ساله تیم بازیکن یابی باشگاه، تحت مالکیت شرکت الیوت فعالیت میکند.
مالدینی به اتلتیک گفت:” تیمهای فوتبال دوره دارند. خوششانس بودیم که دوره ما 25 سال طول کشید و توانستیم تحت هدایت سیلویو برلوسکونی به قلههای فوتبال برسیم. هر باشگاهی چنین دورهای دارد. منچستریونایتد و رئال مادرید هم همینطور بودهاند. تمام این باشگاههای بزرگ یک تیم استثنایی جمع کردند که توانست تمام جامها را کسب کند ولی دورههای ناموفقی را هم در طول تاریخشان سپری کردهاند.”
قدرت نام میلان است که این شرایط را تحمل میکند. گازیدیس گفت:” این چیزها هیچگاه پاک نمیشوند. روابط انسانی در نسلهای باشگاه وجود دارد.” که تجسم آن، خانواده مالدینی است. پائولو گفت:” چزاره، پدر من، کاپیتان تیم بود؛ اولین میلانی که جام اروپایی را کسب کرد.” پیوند میلان و مالدینیها با رقابتهای اروپایی، جداییناپذیر است.
میلان قبلا هم توانسته به روزهای خوبش برگردد. شاید بسیاری به خاطر نداشته باشند که آنها بین سالهای 1907 تا 1951 جامی کسب نکردند یا سقوط آنها به دسته پایینتر در اوایل دهه هشتاد که فرانکو بارهسی به همراه تیم به سری B رفت. آنها مطمئن هستند که میتوانند به روزهای خوب برگردند. گازیدیس گفت:” در لیورپول این اتفاق افتاد. آنها دورانی دشوار و طولانی را پشت سر گذاشتند ولی ارتباط هواداران با باشگاه حفظ شد.”
در گذشته، میلان با خلاقیت توانست جایگاهش در بین تیمهای بزرگ را پس بگیرد. در طول تاریخ، میلان همیشه در ایجاد تغییر در فوتبال، پیشتاز بوده است. از کاتناچیو نروئو روکو گرفته تا پوشش (یارگیری) منطقهای آریگو ساکی، این ایدهها به فوتبال کمک کردند که جهشی رو به جلو داشته باشد و برای همیشه تغییر کند.
استفانو پیولی، سرمربی باشگاه، خاطرات دوران بازی خود را به یاد میآورد. او گفت:” یک خاطره همیشه در ذهنم باقی میماند. بازی میلان و ورونا بود.” پیولی در تیم رقیب حضور داشت و هیچگاه این تجربه را فراموش نکرده است:” ما توانستیم از میلان یک تساوی بگیریم ولی فکر نمیکنم حتی از خط وسط زمین هم عبور کردیم. میلان ساکی بود. نمیدانستیم چه اتفاقی میافتد. نمیدانم چند بار توپ به تیرک ما خورد. دو برابر سریعتر از تمامی تیمها بازی میکردند و مهارت و قدرت بالایی داشتند. خیلی خلاقانه بود.”
MilanLab از جمله دیگر مثالهایی است که نشان میدهد باشگاه در خط مقدم تغییرات فوتبال قرار داشته و آنها با به کارگیری روشهای جدید علمی توانستند کاری کنند تا اسطورههایی مثل مالدینی تا 40 سالگی بازی کنند. از زمانی که او پا به صحنه گذاشته، چشم انداز فوتبال تغییر کرده است. مالدینی از این موضوع آگاه است. او درباره اولین قهرمانی خود در جام باشگاههای اروپا در سال 1989 گفت:” در آن زمان باشگاههای انگلیسی از شرکت در رقابتهای اروپایی محروم شده بودند و اگر میخواستید بهترین بازیکنان جهان را از آنها بخرید، بدون هیچ مشکلی به هدفتان میرسیدید. امروزه رقابت شدیدی بین باشگاههای آلمانی، فرانسوی، انگلیسی و اسپانیایی وجود دارد.”
وقتی میلان، پس از شکست مقابل لیورپول در سال 2005، برای آخرین قهرمانی در اروپا و گرفتن انتقام در آتن، دو سال بعد از فینال استانبول، آماده شده بود، در ردهبندی لیگ مالی دلویت (توضیح مترجم: شرکتی با محوریت فعالیت اقتصادی که یکی از فعالیتهایش، بررسی درآمدهای باشگاههای فوتبال است) در رده پنجم قرار داشتند. آنها تنها 53.5 میلیون یورو کمتر از صدرنشین لیگ، رئال مادرید درآمد کسب کرده بودند. حالا میلان در آن فهرست در رده بیست و یکم است. گردش مالی آنها 6 میلیون یورو از لسترسیتی بیشتر بود و فاصله درآمدهاشان با ثروتمندترین باشگاه جهان یعنی بارسلونا، 634.5 میلیون یورو است. کسب و کار فوتبال در لیگ برتر زیرکانه بوده و قراردادهای نجومی حق پخش با شبکههای تلویزیونی، حسابی به جلو افتادن آنها کمک کرد و در بوندس لیگا، نوسازی زیرساختها برای جام جهانی 2006 و نسل طلایی بازیکنان اسپانیایی که به کمک لیونل مسی، کریستیانو رونالدو و پپ گواردیولا، نابغه فوتبال، رشد سریعی داشتند، به ظهور دوره جدیدی در سلطهگری در فوتبال ختم شد. به این ترتیب، سری A جا ماند.
ماموریت پیش رو بسیار دشوار و بزرگ است. گازیدیس گفت:” اگر احساسات را کنار بگذاریم، هر کسی که به میلان و فوتبال ایتالیا توجه کند، متوجه چالشها میشود. ولی از نگاه من فرصتهای شگفتانگیزی وجود دارد.” از نگاه گازیدیس، اگر از فرصتها استفاده شود، میلان به روزهای باشکوهش بازخواهد گشت. او گفت:” ما نقشه را بلدیم. ما استیو جابز نیستیم که لازم باشد یک محصول جدید تولید کنیم.”
آنها به این شکل به دنبال هدفشان هستند.
***
جذب نیرو
وقتی هولدینگ الیوت در جولای 2018 باشگاه را از لی یونگهونگ، سرمایهگذار چینی خرید، خطر ورود صندوقهای تامینی حس میشد. مدیریت قبلی با خریدهای گرانقیمت بین سالهای 2015 تا 2017 بدون صعود به چمیپونزلیگ، دیوارهای قلعه را فرو ریخته بود. گازیدیس با اشاره به ناکامی باشگاه در اجرای قوانین فیرپلی مالی یوفا گفت:” شرایط اقتصادی باشگاه طوری بود که باید محرومیت از رقابتهای اروپایی را قبول میکردیم.”
پس از اینکه شرکت الیوت، 50 میلیون یورو برای تراز کردن حساب میلان تزریق کرد، مدیران جدید تمرکزشان را بر تغییر کلی شرایط باشگاه گذاشتند. گازیدیس گفت:” تمام پولی که از دست میدادیم، به خاطر حقوق بازیکنان و نقل و انتقالات بود که رقمهای بسیار بالایی بودند و در نهایت تاثیرشان در عملکرد تیم دیده نمیشد.”
حقوق پرداختی میلان در سری A، در رده دوم قرار داشت ولی آنها در کدام رده لیگ حضور داشتند؟ تیمی که توسط الیوت خریده شده بود، در رده ششم کار را به پایان رساند. گازیدیس گفت:” چالش بزرگی از جنبه فوتبالی پیش رو داریم. باید از سرمایهمان استفاده بهتری ببریم و باید عملکرد تیم را بهبود ببخشیم.”
مدیر اجرایی سابق لیگ آمریکا و باشگاه آرسنال، یک کمیته فنی در باشگاه تشکیل داد که شباهت زیادی به کمیتهای مشابه در لیورپول دارد. مالدینی، ماسارا، آلمتشات و مونکادا عضو این کمیته هستند و شرکت الیوت هم نمایندهای در آن دارد.
گازیدیس از چشماندازش به عنوان مدیر فنی باشگاه صحبت کرد. او گفت:” استراتژی ما در ابتدا ارائه فوتبالی مترقی است. باید فوتبالی مدرن باشد.” هدفی که آنها در سر دارند این است که ابتکار عمل را هم داخل و هم خارج زمین در دست داشته باشند. گازیدیس ادامه داد:” نمیخواهیم در شناسایی بازیکنان مورد نیازمان واکنشی باشیم و توسط ایجنتها هدایت شویم. در حقیقت باید استراتژی کنشی پیش بگیریم.”
فرآیندهایی به کار گرفته شد که ریسک کار به حداقل برسد و باشگاه با اعتماد به نفس بیشتری به جذب بازیکنان بپردازد. گازیدیس ادامه داد:” من میخواستم حمایت و همکاری درستی با مدیران ما صورت بگیرد و این به آن معنا بود که ما تیم بازیکنیاب خوبی داشته باشیم که تمرکزش روی بازیکنان جوان باشد زیرا بازیکنان جوان، قلب استراتژی ما هستند. همچنین باید یک تیم عملیات تحلیلی داشته باشیم که بسیار مهم است و اهمیتش روز به روز رو به افزایش است.”
***
میلان، مونکادا را به خدمت گرفت تا یک شبکه بازیکنیابی جهانی تشکیل دهد. در کودکی او هوادار سرسخت موناکو بود. او گفت:” من دیوانه موناکو بودم، تیمی که دیوید ترزگه، کریستین پانوچی و مارکو سیمونه را در اختیار داشت. چندین ایتالیایی در آن تیم بود.”
مونکادا در مدرسه فرق چندانی با من و شما نداشت. عکس برگردانهای پانینی را جمع میکرد، جام جهانی را با پدربزرگ و مادربزرگش دید و تلاش میکرد بازیکن فوتبال شود. شور و انگیزهاش سرانجام او را به سوفیا آنتیپولیس رساند که نسخه فرانسوی سیلیکونولی (توضیح مترجم: منطقهای در سانفرانسیسکو که بزرگترین شرکتهای تکنولوژی دنیا در آن مستقر هستند) بود و کارش را با شرکتی شبیه به Wyscout (توضیح مترجم: شرکتی که در زمینه آنالیز بازیها و عملکرد بازیکنان فعالیت میکند) شروع کرد.
چند سال بعد، او تلاش کرد به موناکو بپیوندد و توسط تور- کریستین کارلسن جذب شد. در آن موقع موناکو در لیگ دو فرانسه حضور داشت و سرمربی، کلودیو رانیری بود. مونکادا در این رابطه گفت:” تور- کریستین من را خواست و گفت که رانیری به یک آنالیزور ویدیویی نیاز دارد. رانیری عاشق ویدیوهای فوتبال بود. همه در این رابطه از مارچلو بیلسا صحبت میکنند ولی کلودیو عاشقش بود. او از من آنالیز تیم حریف، آنالیز بازیکنان حریف و آنالیز بازیکنان خودی را میخواست.”
موناکو خیلی زود به لیگ 1 برگشت و زمانی که ریکاردو پچینی جانشین کارلسن شد، وظایف مونکادا گسترش یافت. او گفت:” ریکاردو من را به عنوان هماهنگ کننده بازیکنیابها انتخاب کرد و در عین حال آنالیزور ویدیویی هم بودم. دیگر هیچ وقتی برای خودم نداشتم! تمام طول هفته کار میکردم. از خستگی مثل جنازه شده بودم. دوست دختر داشتم ولی هیچ فرصتی برای صحبت کردن با او وجود نداشت. صبحها روی رقبا کار میکردم و عصرها بازیکن یابی.”
حتی با وجود اینکه مونکادا عاشق این کار بود ولی نمیتوان روزهایی که او پشت سر گذاشت را “زندگی کردن یک رویا” توصیف کرد. او گفت:” زندگی ما مثل چیزی که همه فکر میکنند، نیست. وقتی دوستانم برای شام دور هم جمع شدهاند، من در بلژیک، فرانسه یا برزیل هستم. فوقالعاده است ولی برای تماشای بازیها رفتهام.”
جمعآوری اطلاعات به اندازه ارزیابی عملکردها و تشخیص بازیکنان با استعداد در این کار اهمیت دارد. مونکادا ادامه داد:” گاهی دیدهام که نشریات ما را 007 توصیف میکنند و راستش را بخواهید کمی شباهت وجود دارد. همیشه باید اولین نفر حاضر باشید یا حداقل تلاش کنید اولین نفر باشید. تمام باشگاهها مثلا بایرن مونیخ، منچسترسیتی و …. عملکرد خیلی خوبی در بازیکنیابی در سطح جوانان دارند.”
زمانی که موناکو خط مشی خود را تغییر داد و از پرداخت هزینههای گزاف برای بازیکنانی مثل رادامل فالکائو و خامس رودریگس فاصله گرفت، روی شناسایی بازیکنان با استعداد و پیدا کردن ستارههایی مثل برناردو سیلوا و تیمو باکایوکو تمرکز کردند. موناکو به جای اینکه رو به عقب برود، وارد مرحله جدیدی شد و توانست جام قهرمانی فرانسه را بالاتر از پاری سن ژرمن کسب کند و در سال 2017 به نیمه نهایی چمپیونزلیگ رسید.
توانایی ارزیابی “محدوده پیشرفت” بازیکنان، چیزی است که مونکادا با بازیکنیابهایش به دنبال آن میگردد. او گفت:” اگر بازیکنی 20 ساله یک بازی افتضاح انجام دهد و نمره 4 از 10 بگیرد ولی پتانسیل بالایی داشته باشد، برای من بخش دوم مهمتر است. خیلی خوشم میآید وقتی یک بازیکنیاب به من میگوید “ببین، امروز بازی خوبی انجام نداد ولی با استعداد است”. ما او را زیر نظر خواهیم داشت و باز هم بازیهایش را نگاه خواهیم کرد.”
و این همه ماجرا نیست. مونکادا گفت:” من فقط به بازیکنیابهایی که در بازیها حضور پیدا میکنند نیاز ندارم. من به افرادی نیاز دارم که تمرینات را تماشا میکنند و با خانوادهها و مدیران آکادمیها حرف میزنند. تماشای بازیها و نوشتن گزارش کار آسانی است. از دفترمان هم میتوانیم این کار را انجام دهیم. ما باید اطلاعات کسب کنیم- شرایط قرارداد بازیکن، اینکه خانوادهاش چگونه هستند، جزئیاتی که میتواند موثر باشند. ارتباط انسانی میتواند تعیینکننده باشد.”
مونکادا و تیمش بازیکنان 17 سال به بالا را زیر نظر دارند. او گفت:” در عرض دو سال، آنها یا بازیکن تیم اصلی هستند یا تیم رزرو. تا آن مقطع، ما چند سالی زیر نظرشان داشتهایم. من میخواهم پیش زمینه و قصه آنها را بدانم.”
بازیکنیابهای سنتی بیشتر شکاک هستند و در مواجهه با آماری مثل “تعداد پاسها به ازای اقدامات دفاعی” و “پرتاب اوتهای احتمالی” چشمشان را میبندند. ولی دپارتمان تحلیل میلان که توسط گروهی آیندهدار به کمک دادههای StatsBomb فعالیت میکنند، هماهنگی نزدیکی با مونکادا دارند و در عین حال به صورت مستقل نسبت به هم کار میکنند تا از تاثیرگذاری بر همدیگر جلوگیری کنند.
مونکادا گفت:” در پایان کار، ما یک گزارش جامع با تمام اطلاعات و آمار لازم در اختیار داریم.” مدیر فرانسوی سپس این گزارشها را برای مالدینی ارسال میکند و تخصصاش را با کمیته فنی به اشتراک میگذارد تا آنها به دنبال جذب اهداف احتمالی بروند.
گازیدیس گفت:” چشمانداز مشخص، استراتژی مشخص و فلسفه مشخص که با فرایندی درست پشتیبانی میشوند، خیال ما را هنگام تصمیمگیریهایی که با همکاری مالدینی یا توسط او گرفته میشود، راحت میکنند.”
***
11 سال از بازنشستگی مالدینی و پایان دوران یکی از بازیکنان افسانهای فوتبال میگذرد. حالا که او کنار زمین میایستد و گرم کردن تیم را تماشا میکند، کمتر دلش برای فوتبال بازی کردن تنگ میشود. او گفت:” پس از 25 سال حضور در میادین به عنوان بازیکن حرفهای، به نظرم کارم به پایان رسیده بود. حتی با اینکه از لحاظ ذهنی آماده بازنشستگی بودم ولی دو خاطره در ذهنم وجود دارد. من در میامی بودم، تمرینات پیش فصل شروع شده بود و پیش خودم گفتم “من آنجا نیستم، باید بروم و تمرین کنم”. کمی دلم تنگ شده بود ولی فکر میکنم برایم خوب بود زیرا حداقل استرسی نداشتم.
یک بار هم وقتی که برای اولین بار به سن سیرو برگشتم. بازی میلان- اینتر بود در هفته دوم فصل و شاید چیزی که بیش از هر چیزی، در کنار زمانی که با هم تیمیهایتان در رختکن وقت میگذرانید، دلتان برایش تنگ میشود، جو ورزشگاه در شبی مثل آن بازی بود. در هنگام بازی میلان و بارسلونا در چمپیونزلیگ هم همینطور شد. پس بگذارید بگویم 3 بار این اتفاق افتاد و بس.”
مالدینی 52 ساله به جای اینکه مثل پدرش یا هم تیمیهایش- آندره آ پیرلو، گتوزو، آندری شوچنکو و ساندرو نستا- وارد دنیای مربیگری شود، تصمیم گرفت که به عنوان مدیر باشگاهی که عاشقش است، فعالیت کند. گوش دادن به صحبتهای هر کدام از آنها درباره تغییری که در کارشان به وجود آمده، یک تمرین فوقالعاده است. آنها امروزه کمتر از قبل میخوابند و از تفاوت اساسی فکر کردن به 23 بازیکن به جای فکر کردن تنها به خودشان حرف میزنند.
مالدینی با خنده گفت:” در پست من، شما باید به 200 نفر فکر کنید. به عنوان فوتبالیست، فقط باید به خودتان فکر کنید ولی وقتی کاپیتان میشوید، مسئولیت چیزهای دیگری خارج از محدوده خودتان هم به شما سپرده میشود. واقعیت این است که به عنوان بازیکن، تمرین میکنید، بازی میکنید و به خانه میروید. کار دشواری است ولی محدود به یک بازه زمانی کوتاه است. مربیگری در 15 سال اخیر دچار تغییرات بسیاری شده است. قبلا مربی یک ساعت قبل از تمرینات حاضر میشد و با بازیکنان میرفت. این روزها اگر جلسه ساعت 5 عصر باشد، مربی ساعت 9 صبح میآید و همه چیز را آماده میکند و ساعت 9 شب میرود.”
اسطوره میلان ادامه داد:” مدیر فنی دو وظیفه دارد. من در دفترم کار میکنم. نقل و انتقالات در تمام سال انجام میشود. مدیر فنی باید با ایجنتها و افرادی که در فوتبال فعالیت دارند، ارتباط داشته باشد. سپس وجه ورزشیِ موضوع مطرح است. سپس باید تمرینات را تماشا کند. ما با تیم ارتباط نزدیکی داریم. بعد از اینها، به خانه میرویم.”
هرچند که شغل او تمام انرژی و نیرویش را میگیرد ولی در سوی دیگر، عشق و علاقهاش به میلان کار را جبران میکند. برای مالدینی فعالیت به عنوان مدیر فنی فراتر از یک حرفه است بلکه یک موضوع شخصی است، به خصوص اگر که به گذشته و حال این خانواده توجه کنیم. او گفت:” من امسال فقط 8 روز تعطیلات داشتم. طبیعت فوتبال اینگونه است. در ساحل بودم ولی تلفن همراه ما، وسیله تجارتمان است و همیشه در دسترس هستیم. چند روز سعی کردم بگویم که “بعدا تماس میگیرم، بعدا بررسی میکنم” ولی حسی در درونم وجود داشت که نتوانستم بگویم.” مالدینی نمیتواند به دلخواهش کارها را کنار بگذارد. میلان تیم او است؛ زندگیاش است. نقل و انتقالات برای مالدینی که تنها در یک تیم بازی کرد، مفهومی بیگانه و غیرواقعی بود. این موضوع هیچگاه برایش مهم نبود و هیچگاه تمرکزش را بهم نزد. او گفت:” همیشه از نقل و انتقالات بدم میآمد. من فقط عاشق خود فوتبال بودم.”
مالدینی ایجنتی به نام بپه بونتو استخدام کرده بود ولی همیشه به صحبتهای آدریانو گالیانی، مدیر اجرایی سابق میلان و آریدو برایدا، مدیر ورزشی باور داشت. پیش فرض تمامی مذاکرات، تمدید قرارداد بود. مالدینی در این باره گفت:” من نمیخواهم باشگاه را ترک کنم و شما هم نمیخواهید از شر من خلاص شوید. تقریبا سه یا چهار تمدید قرارداد آخر را خودم انجام دادم. به ایجنتم هشدار دادم. آن موقع هنوز بپه بود. به او گفتم که میخواهم خودم مذاکره کنم. یک بار با عصا (به خاطر مصدومیت مجبور به استفاده از آن بود) برای مذاکره رفتم، پس از آخرین قهرمانی چمپیونزلیگمان (در آتن سال 2007). من با عصا در ملاقات حاضر شدم ولی درخواستهای من مورد قبول آنها قرار گرفت.”
هر چند هیجان نقل و انتقالات هنوز هم با حضور در بازیهای بزرگ قابل قیاس نیست- مالدینی گفت:” متاسفانه نمیتوان آدرنالینی که در بازیهای بزرگ در مغز ترشح میشود را بازتولید کرد” – ولی نگاه او به بازار نقل و انتقالات در طول دو سال حضورش به عنوان مدیر فنی باشگاه تغییر کرده است. او ادامه داد:” نقل و انتقالات بخشی از فوتبال است، یک بخش بسیار اساسی آن و میدانید قضیه چیست؟ از آن خوشم آمده. کاری که شما میکنید این است که تیمی کنار هم جمع کنید که به هدفی مشخص برسد. خیلی جذاب است.”
ما با هم در صبح انتقال ساندرو تونالی به میلان صحبت کردیم. این هافبک 20 ساله یکی از با استعدادترین ستارههای جوان سری A است و به تیمی پیوسته که از بچگی هوادارش بوده است. عصر قرار است که با مالدینی در دفتر هیئت مدیره ملاقات کند و قرارداد 5 ساله را امضا کند. با استناد به نظر متخصصان بخش اقتصادی نقل و انتقالات، مجموع ارقام این انتقال (10 میلیون یورو برای انتقال قرضی، بند خرید 15 میلیون یورویی و 10 میلیون یورو پاداش) باعث شد تا میلان بتواند تونالی را با قیمتی مناسب بخرد؛ آن هم درحالیکه اینتر، همشهری میلان هم به دنبال جذب او بود و بازار نقل و انتقالات به خاطر ویروس کرونا تحت تاثیر قرار گرفته است. این انتقال، سمبل میلانی است که در راه است. تابستان گذشته آنها با 20 میلیون یورو، تئو هرناندز را از رئال مادرید خریدند که این انتقال هم نشان دهنده نحوه مدیریت باشگاه است.
برای خرید هرناندز، مالدینی شخصا به اسپانیا سفر کرد تا انتقال را نهایی کند. آن روز، روزی بود که هرناندز 22 ساله که آرزوی تبدیل شدن به بهترین مدافع چپ جهان را دارد، فراموش نخواهد کرد. شاید بهترین بازیکنی که در این پست بازی کرده، برای خرید او شخصا اقدام کرده بود. او گفت:” یک روز پائولو با من تماس گرفت و گفت که میخواهد با من صحبت کند. ما در ایبیزا بودیم و مکالمهای که در آن به من گفت میخواهند من را جذب کنند، فوقالعاده بود. او نشان داد که به من ایمان دارد و اطمینان داد که میلان میتواند خانه من باشد. او را به عنوان یک اسطوره و یک فوتبالیست فوقالعاده میشناختم. در طول آن ملاقات توصیههایی کرد و حالا هم نظراتی ارائه میکند که چطور پیشرفت کنم و چطور مدافع چپ کاملتری شوم. شنیدن نظرات کسی مثل مالدینی فوقالعاده است.”
از نگاه گازیدیس، این بهترین تصویر از رویکرد فردی و جمعی است زمانی که به عنوان مدیر اجرایی انتخاب شد، قصد ایجاد آن را داشت. او گفت:” اینکه مالدینی در کنار تئو بنشیند و از حضور یک بازیکنیاب خبره که به او اعتماد دارد به نام جفری مونکادا، یک تحلیلگر حرفهای و کسی که ساز و کار مدیریت ورزشی در بازار پیچیده ایتالیا را میداند به نام ریکی ماسارا، یک مدیر اجرایی که 26 سال در فوتبال کار کرده و نه فقط در حوزه مالی، بلکه در حوزه استراتژیک هم تجربه دارد، فوقالعاده است. از وقتی همکاری را آغاز کردیم، وقتی تمام این عناصر کنار هم قرار گرفت و چراغ سبز را از مالکان دریافت کردیم، هیچکس مثل مالدینی نیست که با توجه به سابقه فوقالعادهاش در این باشگاه فوتبال بتواند صحبتهایی با بازیکن انجام دهد که او را متقاعد کند به میلان بیاید. در پشت تمام اینها، قدرت نام میلان وجود دارد که هنوز هم در فوتبال حرفی برای گفتن دارد.”
هرناندز هیچگاه شکی به تصمیمش نداشت. هیچگاه دچار تردید نشد. زمانی که میلان بر قله فوتبال دنیا قرار داشت، او 10 ساله بود ولی اعتبار باشگاه هیچگاه برایش زیر سوال نرفته. او گفت:” تصمیم آسانی برای من بود. این باشگاهی است که در رده دوم تعداد قهرمانی در چمپیونزلیگ قرار دارد. اینجا میلان است! به هیچ وجه نباید خیلی فکر میکردم. با خانواده و نمایندههایم صحبت کردم ولی وقتی از پیشنهاد آنها مطلع شدم، به طور غریزی میدانستم که بهترین جا برای پیشرفت من خواهد بود. حتی پدربزرگم هم وقتی شنید که به میلان میروم، خیلی خوشحال شد و به خاطراتی که از میلان داشت، افتخار کرد.”
به خدمت گرفتن بازیکنان جدید در میلان همیشه انقدر آسان و روان نبوده است. هنگامیکه شرکت الیوت در سال 2018 مالکیت باشگاه را خرید، همان تابستانی بود که نقل و انتقالات در 17 آگوست به پایان رسید و به این ترتیب، مدیران اجرایی باشگاه فرصت کمی برای آماده کردن تیم برای فصل پیش رو داشتند. گازیدیس در ماه دسامبر به میلان اضافه شد و لئوناردو، پست مدیر ورزشی را ترک کرد تا به پاریسنژرمن بازگردد. ماسارا به عنوان جانشین او از رم آمد و سپس زوونیمیر بوبان به عنوان مدیر فوتبالی انتخاب شد. ولی همکاری آنها مدت زیادی طول نکشید و میلان در ماه مارس قرارداد مدیر کرواتش را فسخ کرد.
گازیدیس گفت:” چنین تغییراتی در تفکر و روش کار، آسان نیست. نیاز به علم و دانش در هر دو وجه (تفکر و روش کار) وجود دارد و گاهی تخریب و تغییرات گسترده را به همراه دارد ولی در پایان، وقتی به نتایج نگاه میکنیم، متوجه صحبتهای من در دسامبر 2018 میشویم که میگفتم میلان فعلی، یکی از جوانترین تیمهای سری A است که بازیکنان جوان جذابی دارد و شاید هنوز به اوج قدرت خود نرسیده است. ولی فکر میکنم هواداران میلان به اندازهای باهوش هستند که ببینند یک پروژه فوتبالی در دست انجام است و مسیر مشخصی را در پیش گرفتهایم.”
گاهی صحبت از درگیریهایی داخل باشگاه مطرح میشود. من اینطور به مسائل نگاه نمیکنم. از نگاه من فقط میلان وجود دارد. میلان بالاتر از همه است؛ بالاتر از هر علاقه شخصی. نتیجهای که ما به دنبالش هستیم، موفقیت میلان است. هیچ شکی در این نیست. وقتی چنین بحثهایی وجود داشته باشد، نتایج بهتر خواهد بود. وقتی مخالفت بین ما وجود داشته باشد، باعث میشود که مهارتها و چشم اندازهای متفاوتی روی میز مذاکره قرار بگیرد زیرا ما با چالشهای بسیاری روبرو هستیم. چالشهای اقتصادی پیش رویمان است. نتیجه چگونه بوده؟ نتایج تا به اینجا فوقالعاده است.”
***
تیم مردان
پیولی پس از صرف ناهار وارد مقر باشگاه در میلانلو شد و صحبتها سریعا به سمت قهرمان اخیر اروپا کشیده شد. پیولی گفت:” من از ژانویه بایرن را به دقت زیر نظر داشتم. به دستیارم گفتم که در حال حاضر، آنها بهترین فوتبال را در اروپا بازی میکنند. فوتبالی پرقدرت و هجومی به نمایش میگذارند. امروزه تمام تیمها در سطوح بالای فوتبال سعی میکنند پرس سنگینی روی حریفشان انجام دهند و با بازیکنان سریع و با استعدادشان، فوتبالی هجومی برای هواداران به نمایش بگذارند. این مسیری است که ما هم در پیش داریم.”
پس از قرنطینه، بایرن آمار بسیار خوبی در بوندس لیگا به ثبت رساند. آمار میلان تقریبا با آنها برابری میکرد. در بین 5 لیگ برتر اروپا، تنها تیمی که توانست میانگین امتیازی بهتری نسبت به تیم پیولی کسب کند، رئال مادرید زیدان بود.
عصر روزی که ما با هم صحبت کردیم، میلان خودش را برای اولین دیدار مقدماتی لیگ اروپا مقابل شمراک راورز آماده میکرد. در پایان جای هیچ نگرانی نبود. زلاتان ابراهیموویچ و هاکان چالهان اغلو که بار دیگر به اوج برگشته، کار را در تلا به نفع میلان تمام کردند تا آنها به روند 14 بازی شکستناپذیری در تمامی رقابتها ادامه دهند. مهاجم سوئدی در اولین بازی میلان در سری A که روز دوشنبه برگزار شد، گلزنی کرد و سانتر هرناندز را با یک ضربه سر وارد دروازه حریف کرد و همچنین یک گل هم از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند تا تیمش 2-0 مقابل بولونیا به پیروزی برسد و روند شکست ناپذیری ادامه پیدا کند.
این روند شکستناپذیری، پس از روزهای خوب تحت هدایت کارلو آنچلوتی در سال 2008، بهترین روند شکستناپذیری تیم بوده و نشان از تغییرات گسترده نسبت به کریسمس سال گذشته دارد که روسونری پس از شکست 5-0 مقابل آتالانتا وارد تعطیلات شد.
پیولی گفت:” مطمئنا موفقیت تیم با تلاشی که انجام میدهیم، گره خورده است. بازیکنان به خودشان و کاری که از آنها میخواهیم باور دارند. من هم باید به آنها و هویت و فلسفهای که سعی داریم به سمتش قدم برداریم آشنا میشدم. با تلاشی که هر روز انجام میدهیم، توانستیم آنچه کاشته بودیم درو کنیم و نتایج خوبی بگیریم.” در صورتی که پیولی نمیتوانست خواستههای میلان را برآورده کند، رالف رانگنیک به عنوان گزینهای برای فصل پیش رو انتخاب شده بود. ولی سرمربی سابق لاتزیو و فیورنتینا دقیقا توانست خواستهها را به سرانجام برساند و در نتیجه قراردادش تمدید شد.
زمانی که شایعات در مورد رانگنیک در ماه مارس مطرح شد، گازیدیس با پیولی صحبت کرد و به او اطمینان داد که هیچ تصمیمی در مورد آینده گرفته نشده و او بر اساس نتایجی که تا پایان فصل خواهد گرفت، ارزیابی خواهد شد و باشگاه نه تنها از نتایجی که او تا آن لحظه کسب کرده، بلکه از اینکه او میلان را بالاتر از هر چیزی قرار داده و در این فضای چالشی که رسانهها به وجود آوردهاند، روی کارش متمرکز مانده، خوشحال و راضی است.
او گفت:” باشگاه همیشه رفتار خوبی با من داشته است. ایوان بیشتر از قبل به تمرینات میآمد و همیشه برایم احترام قائل بود.” میلان همین حالا هم نشانههایی از تبدیل شدن به یک تیم را نشان داده است. آنته ربیچ در ماه ژانویه به تیم اضافه شد و گلزنیاش متوقف نشد. چالهان اوغلو به سطحی رسیده که پیشتر در میلان هیچگاه به آن نرسیده بود. هرناندز و اسماعیل بن ناصر به خودشان آمدند و خط دفاعی مستحکم شد.
پیولی ادامه داد:” نقل و انتقالات ژانویه با پیوستن ایبرا (زلاتان ابراهیموویچ)، سیمون کیایر و الکسیس سائلمکرز ما را تقویت کرد. حضور آنها در زمین به ما رهبری و شخصیت اضافه کرد. تمام این فاکتورها به رشد اعتماد به نفس و اطمینان در تیم کمک کرد. تیم ما با استعداد بود و توانستیم در زمان درست، این استعداد را به عرصه نمایش بگذاریم.
تصمیم اضافه کردن بازیکنان با تجربه به استعدادهای جوان، با موافقت تمامی اعضای کمیته نقل و انتقالات باشگاه گرفته شد. اینطور نبود که جناح جوانگرای ضد با تجربهها، در این مرحله شکست بخورند. چنین جناحبندیای در باشگاه وجود ندارد. حتی اگر هسته پروژه بر اساس بازیکنان جوان بنا شده ولی هیچگاه قرار نبوده که بازیکنان با تجربه کنار گذاشته شوند. تاثیر کیایر فوقالعاده بوده ولی از آن بهتر، زلاتان که در 20 بازی اخیرش، 11 گل به ثمر رسانده است.
هرناندز گفت:” خیلی از بازیکنان ما جوان هستند و او (زلاتان) میداند چطور ما را هدایت کند و به ما انگیزه دهد. او به ما انگیزه میدهد و حمایتمان میکند. در تمرینات و در بازیها، هنوز کارهایی انجام میدهد که واقعا فوقالعاده است.”
مالدینی ادامه داد:” به چیزی که انتظارش را داشتیم، رسیدیم. تیم ما خیلی جوان است و در حالی که از برخی جهات خیالمان راحت است، در برخی جهات دیگر متزلزل هستیم. حضور او (زلاتان) سطح رقابت را در میلانلو بالاتر برد. در فوتبال خیلی چیزها در طول زمان تغییر میکنند ولی برخی هم مثل گذشته باقی میماند. رقابت در تمرینات و اهمیت آن، یکی از این موارد است. تنها راه بالا بردن استانداردهای عملکرد تیم در بازیها همین است و همیشه هم همین بوده.
زلاتان استاد این کار و بالا بردن استانداردهای عملکرد تیم است. او هیچگاه نمیخواهد ببازد، حتی در بازی ورق. من هم همینطور بودم. همسرم به من میخندید زیرا وقتی با بچههایم پینگ پونگ بازی میکردم، به جای اینکه ببازم….. راستش را بخواهید مهم نیست چه بازی و با چه کسی انجام میدهید. باید رقابتی باشید. این ذات ورزشکار حرفهای است.”
حتی با انتقال زلاتان از لس آنجلس گلکسی، میانگین سنی تیم در فصل گذشته 24.9 بود. پایین آوردن این میانگین سنی و کاهش حقوقهای پرداختی، به جای افت عملکرد، شاهد بهبود آن هستیم، مشوق بزرگی برای تیم است. حالا بازیکنانی مثل جیجی دوناروما، کاپیتان آلسیو رومانیولی، ربیچ، بنناصر، هرناندز، رافائل لیائو و سائلماکرز با حضور بازیکنانی مثل امیل روباک، تونالی، کاپیتان تیم زیر 17 سالههای فرانسه پیره کالولو و براهیم دیاز تقویت میشوند و گازیدیس به عنوان مدیر اجرایی باشگاه، به استراتژی که 18 ماه پیش اخذ شده ادامه میدهد.
او گفت:” من به اندازه بازیکنان هیجان زده هستم. فراموش نکنیم که چه چیزهایی در چنته داریم. لورنزو کولومبو و دنیل مالدینی هم در پریماورا (تیم آکادمی میلان) در حال پیشرفت هستند.”
سلسله مالدینیها در حال رسیدن به نسل سوم است. دنیل در فوریه اولین بازیاش را انجام داد و دو هفته پیش در دیدار دوستانه مقابل مونزا گلزنی کرد. پس از اینکه فیلم تکل مشهورش روی کلارنس سیدورف در دوران کودکی، به شدت مورد توجه قرار گرفت، او که حالا 18 سال دارد، سنت را شکست و در پست شماره 10 و بال چپ و راست بازی میکند.
مالدینی با خنده گفت:” وقتش رسیده است. خانواده ما در تمام طول عمرشان به دنبال مهار دیگر بازیکنان بودهاند. حالا بازیکنی را داریم که دیگران باید به دنبال مهار او باشند. به شما اطمینان میدهم که تلاش برای مهار بازیکن حریف، سختتر از این است که پا به توپ حرکت کنید. وقتی پا به توپ نفوذ میکنید، مثل کاری که من انجام میدادم، هیچ چیز حس نمیکنید ولی وقتی باید برای دفاع کردن برگردید…..”
مدیریت انتظارها و حفاظت از حریم شخصی بچهها، کار آسانی برای مالدینی نیست. او گفت:” ببینید، باید در مورد یک چیز واضح صحبت کنیم. حتما اشتباهاتی پیش میآید و این در مورد پدر این بچهها هم صادق است. کاری که تلاش میکنید انجام دهید این است که با تجربهتان به آنها کمک کنید. شرایط دوران ما خیلی شبیه به شرایطی است که آنها تجربه میکنند ولی مطمئنا اشتباهاتی رخ خواهد داد. باید سعی کرد آنها را به حداقل رساند.
این شرایط زمانی که پسر بزرگ من، کریستین به تیم زیر 19 سال رسید، هم وجود داشت. به خاطر دارم که در اولین بازی، 8 ساله بود. تمام دوربینهای تلویزیونی آنجا حضور داشتند. مطمئن بودم که این موضوع برای یک پسربچه خوب نیست. من بچههایم را میشناسم و همیشه در آرامش تصمیماتشان را گرفتهاند. این تصمیم آنها بوده که فوتبالیست شوند. چیزی نبوده که به آنها تحمیل شود.
به خاطر دارم که من هم در زمان کودکی در آرامش تصمیم گرفتم. با این حال به یاد دارم که وقتی میشنیدم مردم میگفتند که من به واسطه پدرم وارد فوتبال شدهام، از درون میسوختم. این صحبتها هیچگاه نباید در رشد بازیکنان جوان تاثیر بگذارد. دنیل به نظر من خیلی پخته است. او خوششانس بوده که زمان زیادی را با من در میلانلو و سن سیرو صرف کرده. او با دنیای فوتبال غریبه نیست ولی در حال کشف قسمتهای دشوار است، اینکه چه فداکاریای باید انجام دهید.”
حضور زلاتان در میلان، برای بازیکنان جوان بسیار مفید است زیرا او توجه بسیاری جلب تیم میکند. او که به زودی 39 ساله خواهد شد، با بازگشتش به باشگاه و نحوه عملکردش در نیم فصل دوم، امیدها را در تیم افزایش داده است. هرناندز گفت:” ما اخیرا خریدهای خوبی انجام دادهایم. فصل گذشته، شروع بدی داشتیم ولی پایان خوبی تجربه کردیم. این فصل، باید خوب شروع کنیم و خوب تمام کنیم.”
امضای زلاتان زیر برد روز دوشنبه بود و او در این بازی بیاشتباه ظاهر شد. او در توئیتر برای چندمین بار خودش را با بنجامین باتن مقایسه کرد و تاکید داشت که اگر 20 ساله بود، 4 گل میزد. مهاجم سوئدی در ماه ژوئن با خودستایی گفت:” اگر من از ابتدای فصل اینجا بودم، قهرمان اسکودتو میشدیم.” باور به اینکه “دیاوولو” آنچه برای قهرمانی نیاز است، دارد، کم کم در حال جاری شدن است ولی این پروژهای است که دیگران را متقاعد میکند. همین موارد را میتوان راجع به تیم بانوان میلان هم مطرح کرد.
تیم زنان
ماریو گانز اسم این مکالمه را مصاحبه نمیگذارد. او هر جملهای که کلمه اینتر در آن وجود داشته باشد، عوض کرد، هر چند که چند سال با پیراهن آبی و مشکی بازی کرده است. او به شوخی گفت:” من به اینترنت، میلان نت میگویم.” مطمئنا این درسی برای اینتر خواهد بود که در سال 1997 او را فروخت تا جا برای رونالدو باز شود.
گانز به تیم رقیب اینتر پیوست و هیچگاه پشت سرش را هم نگاه نکرد. او با حضور در خط حمله میلان کنار ژرژ وه آ و اولیور بیرهوف توانست قهرمان اسکودتو شود و حالا امیدوار است که با تیم بانوان میلان، به اولین قهرمانی خود برسد. او گفت:” در فوتبال باید همه چیز را ببرید. این هدف ماست: اینکه به صدر برسیم. هدف ما این است که این فصل به چمپیونزلیگ راه پیدا کنیم و سپس تیمی بسازیم که توان رقابت برای فتح جام را داشته باشد.”
گانز معتقد است که تقدیر او، کار کردن با تیم بانوان بوده است. مادر او در زمان کودکی گانز در روستایی در شمال اودین، یک تیم تشکیل داده بود. او گفت:” مادرم تیم را سازماندهی کرد و همزمان کاپیتان و مربی تیم بود.” خواهر او در خط حمله بازی میکرد و وقتی در بازیهایی که در تعطیلات برگزار میشد، مقابل تیم روستای کناری گلزنی میکرد، کنار زمین را میدوید. گانز گفت:” خیلی خوش میگذشت.”
میلان دو سال پیش تیم بانوانش را راهاندازی کرد و با پرداخت 375 هزار یورو به تیم برشا، حق حضور در سری A را کسب کرد. گانز، میرچا لوچسکو را الگوی مربیگری خودش میداند ولی وقتی اتلتیک به دوران حضور لوچسکو در اینتر اشاره کرد، او تمایل داشت از حضور او در برشا صحبت کند. او گفت:” لوچسکو مربی من بود. ما 2 بازی از 38 بازی را باختیم و من بهترین گلزن تیم او بودم.”
هواداران به زبان محلی، گانز را “گلزن همیشگی لو” خطاب میکردند. او همیشه گل میزد. حالا لقبی مشابه به ستاره خط حمله تیم گانز، والنتینا جاچینتی داده شده است. او هم فقط گلزنی میکند. گانز ادامه داد:” واله سه بار عنوان کاپوکانونیره (بهترین گلزن لیگ بانوان) را با سه باشگاه مختلف کسب کرده. او حدودا 235 گل در 290 بازی به ثمر رانده که آمار ترسناکی است.”
اما شاید این آمار به اندازه نحوه شروع فوتبال برای جیاچینتی ترسناک نباشد. ستاره 26 ساله گفت:” من عادت داشتم کله عروسکهایم را بِکَنم.” او با کله عروسکهایش فوتبال بازی میکرد. در بچگی، الگوی او ملانیا گابیادینی بود که توانسته چهاربار عنوان بهترین بازیکن سری A بانوان را از آن خود کند و مانولو، برادر کوچک او نیز پس از چند فصل حضور در ساوتهمپتون، به سامپدوریا برگشت. جاچینتی ادامه داد:” ما اهل یک روستا هستیم. والدین ما با هم دوست هستند و همیشه راجع به نحوه فوتبال بازی کردن دخترانشان صحبت میکردند. من به تماشای بازی او برای باردولینو میرفتم و تمریناتشان را تماشا میکردم. به او گفتم که دوست دارم مثل او شوم و در نهایت فرصت بازی در تیم ملی ایتالیا در کنار او را پیدا کردم و اینکه کنار او تمرین کنم، برایم خیلی عجیب بود. او در بسیاری زمینهها به من کمک کرد.”
جاچینتی و هم تیمیهایش، والنتینا برگاماسکی و لورا فوتی عضوی از تیم ملی ایتالیا بودند که سال گذشته همه را شگفت زده کرده و توانستند به یک چهارم نهایی جام جهانی برسند. در 20 سال اخیر، آتزوری برای اولین بار توانسته بود به این مرحله برسد و در بازی اولشان در مرحله حذفی، 4.6 میلیون بیننده در حال تماشای گلزنی جاچینی مقابل چین بودند که در نوع خود بینظیر بوده است.
او ادامه داد:” حالا هر جا که میروم، مردم میخواهند با من حرف بزنند یا عکس بگیرند. همه چیز عوض شده. از منظر شخصی، همه چیز تغییر کرده است. اوایل برایم راحت نبود ولی عادت کردم. قبلا بیرون میرفتم و کسی من را نمیشناخت ولی حالا همه نگاهها به من است.”
هر چند لیگ بانوان ایتالیا هنوز در مرحله حرفهای شدن است ولی رسیدن به یک چهارم نهایی جام جهانی، اتفاق بسیار مهمی در فوتبال ایتالیا بود. جاچینی گفت:” لیگ بانوان ایتالیا حرفهای خواهد شد. فدراسیون فوتبال ایتالیا برای ما خیلی زحمت کشیده. شبکه اسکای بازیهای ما را پخش میکند. این گامهای کوچک، برای ما خیلی بزرگ است. ایتالیا میداند ما هستیم و حالا با پخش بازیهایمان در تلویزیون، تبلیغات بیشتر شده و باشگاههایی مثل میلان، یوونتوس و فیورنتینا هم درگیر لیگ بانوان شدهاند. ما سعی میکنیم از این فرصت بیشترین بهره را ببریم. روند پیشرفتمان صعودی است.”
فوتبال بانوان از زمانی که جاچینتی در 15 سالگی اولین بازیاش را برای تیم موتزانیکا که یک تیم روستایی بود، انجام داد و در یک روند رویایی توانستند به دسته اول فوتبال ایتالیا صعود کنند و در سال 2015 در رده سوم سری A کار را به پایان برسانند، تغییرات بسیاری کرده. او گفت:” حالا همه میدانند که موتزانیکا کجاست.”
جاچینی بازیهای مراحل پایانی چمپیونزلیگ سال گذشته را تماشا کرد و پس از حضور در این رقابتها به همراه برشا، حالا در تلاش است که با میلان بتواند راهی چمپیونزلیگ شود. با این حال باشگاههای ایتالیایی به کمی زمان نیاز دارند تا بتوانند در اروپا رقابت کنند. او گفت:” حقیقتا فوتبال بانوان 3 یا 4 سال پیش در اینجا شکل گرفت. هنوز باید پیشرفت بسیاری کند. یووه 4 گل از لیون دریافت میکند. یک بار وقتی برشا بودم، 12 یا 13 گل خوردیم. نباید عجله کنیم. باید با قدمهایی کوتاه به پیشرفتمان ادامه بدهیم. چند سال که بگذرد، آماده خواهیم بود.”
میلان فصل را با آماری فوقالعاده آغاز کرده و در بازی بعدی باید با یوونتوس، قهرمان سال قبل روبرو شود که این بازی، 5 اکتبر در سن سیرو برگزار خواهد شد. گانز گفت:” پروژه خیلی خوبی است. باشگاه به ما باور دارد، از ما حمایت میکند و امسال حتی این حمایت را بیشتر کرده است. خریدهای بزرگی انجام دادهایم (مثل ناتاشا دووی، بازیکن تیم ملی انگلیس) و برای انجام این خریدها باید از لحاظ اقتصادی با ثبات شویم.”
گازیدیس معتقد است که بودجه تیم بانوان قابل توجه است و حقوق پرداختی به آنها به نسبت دیگر تیمها رقم خوبی است و افتخار میکند که بحران کووید 19 باعث نشد تعهد باشگاه به پروژه تغییری کند. او گفت:” الیوت در تمام این مدت کاملا پشت ما بوده است. واقعا خوشحالم که میتوانم به بانوانمان بگویم: مراقب سلامتی خود باشید، به برنامه تمریناتتان برسید و تعهد ما به فوتبال بانوان کم نخواهد شد. مثل همیشه این تعهد استوار باقی خواهد ماند.”
او ایمان دارد که تشکیل تیم بانوان در راستای ساخت یک باشگاه مدرن و پیشرو در فوتبال قرار دارد. او گفت:” ما از چشماندازی متفاوت به فوتبال نگاه میکنیم و در نهایت فوتبال هم به چشم انداز ما خواهد رسید. این خیلی مهم است. فوتبال بانوان میتواند رشد کند. از لحاظ تبلیغاتی هم میتواند رشد کند (BPM اخیرا به عنوان اسپانسر لباسهای جدید تیم بانوان میلان معرفی شده) و ما میخواهیم در صف اول باشیم. میلان چند سالی است که وارد این زمینه شده، یوونتوس هم همینطور. اینتر هم به تازگی وارد صحنه شده (بعد از صعود به سری A). ما مقابل اینتر در سن سیرو بازی خواهیم کرد؛ فکر کنید چه بازتابی داشته باشد.”
یوونتوس در ماه مارس سال گذشته در ورزشگاه آلیانز که پر از جمعیت بود، به مصاف فیورنتینا رفت و حالا تصور دربی دلامادونینای بانوان در ورزشگاه جوزپه مه آتزا، ذهن همه را درگیر کرده. معبد فوتبال، طعم رویداد جدیدی را خواهد چشید.
ورزشگاه
مالدینی گفت:” فکر میکنم شش یا هفت ساله بودم.” او تلاش دارد تصویری که از اولین حضورش در سنسیرو در ذهنش ثبت شده به یاد بیاورد. ” با پدرم روی سکوها نشسته بودیم و بازی میلان مقابل لاتزیو را تماشا میکردیم. پس از آن، برای ورود به آکادمی باشگاه اقدام کردم. فکر میکنم سال 1978 بود که من 10 ساله بودم و به من اجازه داده شد به طبقه دوم ورزشگاه برویم و بازی میلان مقابل اینتر را تماشا کنیم. خیلی به تماشای بازی میلان میرفتم.”
سن سیرو یکی از مکانهای شگفتانگیز فوتبال است. این زمین فوتبال در فاصله کمی با زمین اسبسواری سن سیرو قرار گرفته، نزدیک به یک سده است که در همان مکان پابرجاست و به فانوس دریایی شهر تبدیل شده است. جانی ریورا، اولین ایتالیایی که برنده توپ طلا شد، در سن سیرو بازی میکرد و 15 بازیکنی که در طول دوران بازی موفق به کسب این عنوان شدند، در بخشی از دوران فوتبالشان به این ورزشگاه، “خانه” میگفتند. اینجا یک مکان هنری است. عجیب نیست که محلیها به آن، اسکالا دل کالچو میگویند که از روی نام خانه اپرای مشهور میلان گرفته شده است.
گازیدیس گفت:” به نظرم اینجا یک مکان افسانهای است.” او روزی را که در سال 2018 به همراه آرسنال برای تقابل با میلان به این ورزشگاه سفر کرد به خاطر دارد. او گفت:” واقعا شور و حرارتی که در این ورزشگاه به پا بود، من را تحت تاثیر قرار داد. فقط معماری آن نبود بلکه شور و حرارت هواداران فوقالعاده بود. یک نفر کنار من نشسته بود و کل بازی را سیگار میکشید. به تمام تصمیمات داور با خشم واکنش نشان میداد و تبعیضی هم بینشان قائل نمیشد. او خیلی باثبات بود.”
اولین حضور هرناندز در پیراهن میلان به دربی دلا مادونینا بازمیگردد؛ یکی از بزرگترین دربیهای فوتبال و او مدعی شد که حتی حضور در دربی اتلتیکومادرید و رئال مادرید هم او را برای چنین جوی آماده نکرده بود. او گفت:” استثنایی بود. فکر میکنم اینجا بیش از اسپانیا رقابت در جریان باشد. اینجا مردم بیشتر در کنار تیم هستند.”
در میلانلو، کمپ تمرینی باشگاه، هم همین قضیه در جریان است؛ جایی که پیولی در موردش گفت:” اینجا بوی تاریخ به مشامتان میخورد” و احساسات بر شما غلبه میکند. پروژکتورها ورزشگاه، سوژه ترانه روبرتو وکیونی هستند، بازیکنان، قهرمانان اصلی شعرهای ویتوریو سرنی هستند و ستونهای گرد، طاق قرمز و پلکان آن نیز هنرمندانی مثل یوری آنکارانی را در شگفتی فرو بردند تا در نهایت فیلم کوتاه و عکسهای او از این ورزشگاه در موزه هنر مدرن رم به نمایش گذاشته شد. گازیدیس درباره اولین حضورش در میلانلو گفت:” قسمتی از مغزتان که فکر میکند، میگوید: اینجا میتواند بهتر شود (منظور بازسازی ورزشگاه است). شاید بتوانیم بهتر شویم ولی دیگر قسمت مغز که احساس میکند، آن را ساکت کرده و صدایش را خفه میکند.” در مورد سن سیرو هم همین موضوع صدق میکند.
در مواجهه با سن سیرو میتوانید بگویید سندروم استاندال – یک تجربه میخکوبکننده با افزایش تپش قلب که در هنگام مواجهه با آثار زیبا برای انسان رخ میدهد؛ همانطور که نویسنده فرانسوی با همین نام (استاندال) در بازدیدی که از ایتالیا در قرن 19 داشت آن را تجربه کرد. البته باید متذکر شد که میلان برنامه نوسازی سن سیرو را در سر دارد. گازیدیس گفت:” مدتهاست این برنامه را در دست داریم. شاید کار ارزانتر و راحتتری به نسبت ساخت ورزشگاه جدید باشد. به نظرم کار درستی است که یک ورزشگاه مدرن بسازیم که سمبل فوتبال مدرن و شهر مدرن باشد. شهری که برترین بازی جهان را به آغوش میکشد و میخواهد به بالاترین پله این بازی برسد. خیلی خاص خواهد بود.”
پس از برگزاری اکسپو 2015، تعداد مسافران به میلان افزایش یافت. هر کسی که در اطراف میدان گائه اولنتی که به احترام این معمار مشهور، نامگذاری شد و دفتر جدید اینتر و آپارتمان جنگلی عمودی استفانو بوئری در آن قرار گرفته، قدم زد، میتوانست ببیند که حال و آینده ایتالیا چگونه خواهد بود. مالدینی ادامه داد:” بازی کردن در سنسیرو فوقالعاده است. خاطرات خیلی خوبی هم دارم. ولی این خاطرات، برای باشگاههایی در کلاس میلان و اینتر رو به منسوخ شدن میروند.”
میانگین سنی ورزشگاهها در ایتالیا حدود 60 سال است. پنج ورزشگاه از جمله سن سیرو در آستانه جشن تولد 100 سالگی هستند و وارد سده دوم خود خواهند شد. با این حال اینکه برخی باشگاهها، ورزشگاه اختصاصی ندارند، مانع رشد اقتصادی لیگ شده و یک فرصتسوزی بزرگ، مثل تیم ملی ایتالیا جام جهانی 1990 به حساب میآید. گازیدیس به اختلاف درآمدهای میلان از حضور تماشاگران در ورزشگاه که حدود 30 میلیون یوروست، با 10 تیم برتر لیگ مالی دلویته اشاره دارد که سالیانه نزدیک به 100 میلیون یورو از این راه درآمد دارند.
او گفت:”این موضوع بسیار تعیینکننده است. به لحاظ تجاری، این به معنای 70 میلیون یورو اضافی است که میتواند هر ساله به خرید بازیکنان جدید منجر شود. به نظرم نسبت به دیگر تیمهای ایتالیا بسیار تاثیرگذار خواهد بود. یک استادیوم جدید، ابزار جدیدی برای میلان خواهد بود تا به یکی از بزرگترین قدرتهای ایتالیا یا اروپا تبدیل شود.”
پول مهمترین عنصر است ولی پول تنها دلیل بحثها راجع به آینده میلان نیست. گازیدیس ادامه داد:” ورزشگاههای مدرن خیلی چیزها را شامل میشوند. زنها و بچههای بیشتری به ورزشگاه میآیند. تنوع امکانات استادیوم بالاتر است. شرایط حضور افراد معلول به کلی متفاوت است. تجربهای که افراد از حضور در ورزشگاه طلب میکنند، 10 سال بعد، 15 سال بعد یا 20 سال بعد نسبت به حالا خیلی متفاوت خواهد بود و تجربه حالا نیز نسبت به 5 یا 10 سال قبل متفاوت است؛ چه برسد به زمانی که آخرین بار سنسیرو نوسازی شد. روندی که ما در پیش گرفتهایم به خاطر 70 میلیون یورو نیست بلکه هدف ما این است که ارتباطمان را با آینده حفظ کنیم و هوادارانی را که میخواهیم، در آغوش بکشیم زیرا این چیزی است که خانواده میلان به دنبال آن است.”
البته در گذشته هم پروژه نوسازی ورزشگاهها در ایتالیا کلید خورد ولی تنها ربان قرمز را با قیچی بریدند و کلنگ ساخت ورزشگاه را زدهاند. ولی گازیدیس مطمئن است که این فرایند سرانجام به مرحله اجرا گذاشته خواهد شد. شرایطی که در شهر میلان وجود دارد، کلید درک درست این موضوع است.
گازیدیس ادامه داد:” میدانم شاید کمی اغراقآمیز به نظر برسد ولی به این خاطر که این دو باشگاه چنین قدرت و چنین هوادارانی در شهر دارند و همچنین به خاطر اینکه فوتبال در ایتالیا بسیار محبوب و همهگیر است و همکاری خوبی در این شهر در راستای این موضوع وجود دارد، پس همه چیز برای اینکه یک ورزشگاه پیشتاز و برجسته ساخته شود، مهیاست.
همکاری ما با اینتر بر سر این مساله بسیار خوب بوده. خوشحالم که شهرداری به نام جوزپه سالا داریم که هویت شهر به عنوان یک شهر بینالمللی، یک مرکز جهانی و یکی از شهرهای مهم اروپا را درک میکند. او سخت تلاش کرده تا به راهحلی برسد که این اتفاق انجامشدنی شود و مسئولیت خود نسبت به شهر، نیازهای شهر و نسل بعد شهروندان و مردم را نشان داد. پس از اینکه مشخص شد دو شرکت معماری پوپولوس و اسپورتیوم، طرحهای خود را برای ساخت ورزشگاهی 60 هزار نفری در مجاورت سن سیرو ارائه کردهاند و با یکدیگر در رقابت هستند، دو باشگاه میلان و اینتر منتظر نظر شهرداری در این رابطه هستند.
جیمز ماری، رئیس دفتر گازیدیس، توضیح داد:” در حال حاضر، گروه در حال امکانسنجی روی یک نسخه تجدید نظر شده هستند که در پی آن، سن سیرو نوسازی خواهد شد و به یک مجموعه ورزشی چند منظوره تبدیل خواهد شد. طرح اصلی در حال تکمیل است. تمام جزئیاتی که به طرح اصلی تبدیل شدند، حالا پس از مکالماتی که بین طرفین انجام شده، در حال به روزرسانی هستند.”
گازیدیس نوستالژی را درک میکند. او هم دلش برای تماشای میلان در سن سیرو تنگ خواهد شد. او گفت:” خاطرات همیشه وجود خواهند داشت. هیچکس نمیتواند آنها را از ما بگیرد ولی در پایان، مهمترین چیز ارتباط انسانی است. وقتی ما راجع به احترام میراث میلان یا اینتر حرف میزنیم، یا همچنین درباره احترام به انگیزهها و تاریخ باشگاه، به نظرم استادیوم در فرم فیزیکی نشان دهنده همین موضوع است. ولی در واقع این مسائل فیزیکی نیستند. ارتباطی احساسی بین آنها برقرار است.
مسئولیتی بزرگ بر دوش ماست تا کاری کنیم که نسل بعدی هواداران میلان، این حس غرور را تجربه کنند، همان حسی که نسلهای پیشین آن را حس کردند. بنابراین توصیف این حس وحدت و تعلق خاطر کار دشواری است زیرا نمیتوان آن را به شکل فیزیکی درآورد. اینها احساسات هستند ولی مسئولیت از همه مهمتر است. این مسئولیت که مطمئن شویم باشگاه حس غرور را به نسلهای بعد و شهروندان میلان منتقل خواهد کرد. برای من مسئولیت مهمترین چیز است.
اگر بخواهیم اجازه دهیم دلباختگی فوتبالیها به سن سیرو به مهمترین چیز تبدیل شود، اجازه دهیم که سن سیرو به عنوان سنگ بنای تمام چیزهای مهم شناخته شود و به نمود فیزیکی این احساسات و نه خود احساسات تبدیل شود، پس متاسفانه باید بگویم که فوتبال ایتالیا به از دست دادن فرصتهایش ادامه خواهد داد و نسل آینده، میلانی خواهند داشت که ربطی به میلان گذشته و آنچه میتواند باشد، ندارد.
به نظرم این یک تراژدی است. ما به یک ورزشگاه جدید نیاز داریم. ما به یک ورزشگاه جدید برای ساختن خاطرات، ساختن غرور و حرکت دادن شهر رو به جلو و حرکت دادن باشگاه رو به جلو برای نسلهای آینده هواداران نیاز داریم.”
***
شهر و آینده
مالدینی تمام عمرش را در این شهر زندگی کرده است. او گفت:” من عاشق اینجا هستم. به اندازه برخی شهرها بزرگ نیست و به نظرم بازتاب وجود من است. من از آن دسته آدمهای برونگرا نیستم. بیشتر درونگرا هستم. ولی اگر من را بیشتر بشناسید، تازه متوجه میشوید که من چگونه هستم و چه ارزشهایی در زندگی دارم.”
همانقدر که بالا رفتن 251 پله کلیسای جامع گوتیک برای تماشای مجسمه مریم مقدس ارزشش را دارد، تلاش برای کشف روحیات مالدینی هم ارزشش را دارد. در نگاه اول، اینجا مثل رم، ونیز و فلورانس نیست. ممکن است کمی سردتر باشد ولی درنهایت همه کمکم عاشقش میشوند. قدم زدن در بازارهای هنری بررا، دویدن کنار رودخانه ناویلی و سفری کوتاه برای تماشای کارهای داوینچی، شما را مسحور میلان میکند.
گازیدیس گفت:” از لحاظ فرهنگی، میلان شهری غنی است. برای من درک فرهنگ، زبان و عجین شدن با شهر، باعث شد تا از لحاظ حرفهای و شخصی پیشرفت کنم.” زمانیکه ویروس کرونا در میلان شیوع یافت، گازیدیس به همراه همسر و سگشان، در خانه ماندند. او گفت:” احساس کردم باید اینجا باشم. به نظرم دوران عجیبی برای تمام جهان بود ولی در لومباردیا، این شرایط عجیبتر بود. انقدر این دوره تاثیرگذار بود که حس کردم من هم میلانی هستم. از یک نگاه، اتفاق فاجعه باری بود ولی شخصا احساس کردم با شهر عجین شدهام.”
میلان 250 هزار یورو به AREU، شرکتی که مسئولیت هماهنگی واکنش به بحران سلامتی را داشت، اهدا کرد و بنیاد گوردن و جنی سینگر هم 100 هزار یورو به بیمارستان سن رافائل اهدا کردند. شیوع ویروس تاثیری در تعهد باشگاه به برنامهها و سرمایهگذاریهایش مثل ساخت ورزشگاه نداشته است. گازیدیس ادامه داد:” شهر و کشور به این سرمایهگذاریها نیاز دارد تا بتواند از این بحران، سربلند خارج شود.
هر چند که باشگاه برخی مواقع از رشد شهر جا مانده ولی از زمان برگزاری اکسپوی 2015، حالا آنها همقدم با یکدیگر در حال حرکت رو به جلو هستند. معرفی شهر و درهم آمیختن آن با میراث باشگاه، یکی از اصلیترین استراتژیهای تجاری باشگاه است. ماری توضیح داد:” وقتی شما در یک مذاکره تجاری هستید و مقابلتان چندین باشگاه فوتبال قرار گرفته، باید تفاوتهای اصلی را خاطرنشان کنید. باید داستانی تعریف کنید که فراتر از وجه فوتبالی باشد.”
میلان الگوی شیشه و آهن در سقف گالری ویتوریو امانوئل دوم را روی پیراهن اصلی جدیدش پیاده کرده و با همکاری با شرکت راک نیشن (توضیح مترجم: شرکت سرگرمی آمریکایی با مدیریت جی زی، رپر مشهور که فعالیت اصلیاش معرفی خوانندههای با استعداد است)، از استعدادهای آنها برای بهبود محتوای ارائه شده و فراگیر کردن آن استفاده میکنند.
ماری گفت:” ما همیشه در فضای ورزش و فوتبال اعتبار داریم. همچنین برند ما به خاطر شرکایمان، به نماد شهر میلان و هر آنچه این شهر به آن شهرت دارد- مد، هنر و سرگرمی- تبدیل شده است. نظر عموم مردم این است که این برند میتواند فراتر از فوتبال باشد و این نظرات محدود به شهر میلان نیست.”
اگر بتوان بهره بیشتری از شهر برد، در نتیجه میتوان بهره بیشتری از سری Aهم برد. گازیدیس لیگ ایتالیا را دارای بیشترین پتانسیل میداند و برای همین است که به اینجا آمده. او گفت:” فوتبال ایتالیا بیشترین فرصت برای رشد را دارد و اگر این اتفاق رخ دهد، به نظرم تیمی که بیشترین فرصت پیشرفت را دارد، میلان است. باید نگاه تجاری به فوتبال را در ایتالیا، مدرن کنیم. برای اینکه فوتبال در اینجا پیشرفت کند، این موضوعی اساسی است. فوتبال ایتالیا به خودی خود بینالمللی نمیشود. به نظرم این فوتبال در تمام زمینهها پیشرفته نشده است. استادیومهای پیشرفته ندارد. بنابراین فرصت فوق العادهای است. یوونتوس در این امر پیشتاز است ولی دیگر باشگاهها هم به دنبال آنها در حرکت هستند.”
پیشرفت سری A در طول چند سال اخیر، گازیدیس را ترغیب به فعالیت در این کشور کرده است. خرید باشگاه پارما توسط کایل کراوس، سرمایهدار آمریکایی آخرین نمونه سرمایهگذاری خارجی در سری A است که پس از خرید اینتر توسط سونینگ، خرید فیورنتینا توسط روکو کومیسو و شراکت شرکت فردکین با جیمز پالوتا در باشگاه رم، اتفاق افتاد.
با رهبری پائولو دال پینو، رئیس سری A و رای اخیر به حمایت از فروش سهام یک شرکت جدید رسانهای به شرکتهای خصوصی رقابتی، در راستای افزایش درآمد و دیده شدن بیشتر لیگ در سطح جهان، دلیل دیگری بر این است که باشگاههای ایتالیایی اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند.
گازیدیس گفت:” چرا این شرکتهای سهامی خاص روی فوتبال ایتالیا متمرکز شدهاند؟ بار دیگر باید بگویم که بسیار مشخص است فوتبال در اینجا بیشترین پتانسیل پیشرفت را دارد. نشانههای ترغیبکنندهای وجود دارد و برای همین است که میگویم فرصت پیش رو، دقیقا همان چیزی است که در ذهن من است؛ حتی شاید بزرگتر. تمایل به رسیدن به این هدف در ایتالیا رو به افزایش است و ظرفیتهای زیادی برای موفقیت فوتبال در این کشور وجود دارد.
نمیتوانم یک زمانبندی دقیق برایتان تعیین کنم ولی به طور کلی، وقتی تمام عناصر کلیدی در جای خود بنشینند، درنهایت نتیجه حاصل خواهد شد. وقتی هم این اتفاق بیفتد، سری A لیگ جذابی خواهد شد.”
میلان رو به پیشرفت است و همانطور که مالدینی گفت، فوتبال دورههایی دارد و نشانههایی هست که نشان میدهد دوره جدید سرخ و مشکیها در راه است.