چرا در ایتالیا ورزشگاه جدید ساخته نمیشود؟
هفتیک- فوتبال ایتالیا فضای شاعرانه ویژهای دارد. به خاطر بازیکنان خوش سلیقه، باشگاههای پرآوازه، زمینهای نمادینش و برای صرف پیشغذا با منظره غروب خورشید، که مثل یک پرتقال خونی بزرگ است، میماند. ولی در سال 2020 امکانات رده دو، آجرکاریهای رو به ویرانی و مناظر فقیرانه هم به همان اندازهی پِرونی (یک آبجو ایتالیایی) بعد از بازی جزء تجربه روز بازی هستند. در حال حاضر تنها چهار باشگاه سری A ورزشگاه خصوصی دارند: یوونتوس، اودینزه، ساسوئولو و آتالانتا. تلاش دیگر باشگاهها برای به روز کردن یا ساخت زمینهای خودشان، به خاطر ترکیبی از بروکراسی دیوانهکننده، مقاومت سیاسی و تصمیمگیری فوقالعاده کُند، بینتیجه مانده است.
گزارشی امسال منتشر شد نشان داد که 93 درصد ورزشگاههای سه دسته برتر فوتبال ایتالیا تحت مالکیت عمومی قرار دارند. میانگین سنشان 63 سال است و 42 درصد صندلیها هم در بخش مسقف قرار ندارند. برای درک اینکه چگونه به این مرحله رسیدیم، باید سی سال به عقب و به جام جهانی ایتالیا 1990 بازگشت. اولین جام جهانی ایتالیا پس از سال 1934، پروژه ساخت ورزشگاه در ابعاد ملی را به همراه آورد.
تنها دو ورزشگاه جدید ساخته شدند؛ ورزشگاه دل آلپی در تورین و ورزشگاه سن نیکولا شهر باری. ولی بسیاری از ورزشگاههای دیگر تحت بازسازیهایی عظیم قرار گرفتند. سن سیرو میلان برجستهترین نمونه بود: یک ردیف صندلی جدید، یک سقف و حلقههای استوانهای معروفش به آن اضافه شد. ولی ورزشگاه المپیک رم، لوئیجی فراریسِ جنوا، سنپائولوی ناپل و آرتمیو فرانکیِ فلورانس، دیگر ورزشگاههایی بودند که دستخوش نوسازیهای بزرگ قرار گرفتند.
ولی پروژه ساخت و ساز 84 درصد از بودجه بالاتر رفت؛ تقریبا یک میلیارد یورو به پول امروز. این بیش از حد خرج کردن میراثی متشکل از بدهی و شوراهای محلی که صاحب ورزشگاهها شده بودند از خود به جا گذاشت؛ شوراهایی که اجارههایی گزاف از باشگاهها طلب میکنند. چیزی که وضعیت را بدتر کرد، شرط کمیته المپیک ایتالیا (Coni) برای فراهم کردن بودجه برخی از پروژهها بود. شرط این بود که پیست دوومیدانی در اطراف زمینها در نظر گرفته شوند که باعث شد تماشاچیان حاضر در ورزشگاه به راحتی بازی را از نزدیک نبینند و تصویر تلویزیونی بدمنظرهای نصیب بینندگان در خانه بشود.
هرچند شاید تاسفآورترین عنصر پروژه جام جهانی ایتالیا زمانبندی آن بود. زمینهای جدید ایتالیا سفینههای فضایی براق و پیشرویی که به دیدن آنها عادت کردهایم، نبودند؛ بلکه کاسههای بتنی عظیمی بودند که غالبا برای میزبانی جمعیتهای بزرگ طراحی میشدند. تحول و همهگیری ساختن ورزشگاهها هنوز سرنرسیده بود و تا آغاز شدنش در اواخر دهه نود و آفرینش ورزشگاههای چشمگیری مانند ورزشگاه آمستردام (ورزشگاه یوهان کرویف آرهنا) و ورزشگاه استاد دو فرانس، ایتالیا حسابی برای مجموعه زمینهای زود قدیمی شدهاش ولخرجی کرده بود.
بسیاری از ورزشگاهها بیش از حد برای باشگاهها، بزرگ بودند. سن نیکولا ظرفیتی 58000 نفری دارد ولی باری که حال در سری C (لیگ دسته سه ایتالیا) قرار دارد، میانگین تماشاچیانش 12000 نفر هستند. میانگین تماشاگران لاتزیو و رم کمی کمتر از 40000 نفر است ولی این جمعیت هنوز 33000 صندلی را در ورزشگاه غولآسای المپیک رم خالی میگذارد. هزینهی نگهداری و در سطح استاندارد نگه داشتن این زمینهای رو به ویرانی بسیار بالاست و در همین حال هم باشگاهها تقلا میکنند تا در شرایطی که مالک زمینهای خودشان نیستند، مقدار قابل قبولی درآمد از روز بازیها کسب کنند.
سال 2018، آئورلیو دی لورنتیس، رئیس ناپولی، در این زمینه به ویژه رک و راست عمل کرد و ورزشگاه سنپائولو را “توالت” نامید و تهدید کرد که از آنجایی که مالک باشگاه باری نیز هست، بازیهای لیگ قهرمانان اروپا را به سن نیکولا منتقل خواهد کرد. او گفت:” وقتی خبردار شدم که پاریسنژرمن سالانه 1 میلیون یورو برای اجاره پارک ده پرنس میدهد، فهمیدم که ما چقدر عقب هستیم. با 47000 صندلی سالانه 100 میلیون یورو درآمد دارند. ناپولی نمیتواند از 18-17 میلیون یورو بگذرد چون ما نمیتوانیم هیچ کار در سائوپائولو انجام بدهیم – نمیتوانیم هیچ فعالیت دیگری انجام بدهیم. شهر از 1990 به بعد دیگر هیچکاری برای سنپائولو نکرده است.”
در نهایت او کمک اندکی دریافت کرد و صندلیهای سنپائولو عوض شدند، امکانات رسانهای ارتقا پیدا کردند، رختکنها بازسازی شدند و نوسازیهای دیگری برای یونیورسیاد تابستانی (یک رویداد بینالمللی چند رشتهای) که سال پیش در شهر برگزار شد، انجام شد. تعداد انگشتشماری از باشگاهها توانستند با گرفتن حق مالکیت زمینهای خودشان از مشکلات مختلف اجتناب کنند. اودینزه سال 2016 ورزشگاه فریولی را بازسازی کرد و سال بعد تیم فروزینونه از سری B، بیست میلیون یورو خرج ورزشگاه بنیتو استیرپه کرد و پروژهی ساخت و سازی که 30 سال پیش آغاز شده بود، به اتمام رساند.
ساسوئولو و زمینش تحت مالکیت شرکت تولید مواد شیمیایی ماپِی است؛ در حالیکه ورزشگاه 28 کیلومتر دورتر در منطقه رِجیو امیلیا قرار دارد. سال 2017 آتالانتا برای ورزشگاه گِویس (Gewiss) با شورا معامله کرد و طی دو سال اولین فاز بازسازی عمده را با افتتاح ردیف صندلیها قسمت کوروا نورد به سرانجام رساند.
ولی یوونتوس با تفاوتی بسیار بیشترین موفقیت را داشته است. بانوی پیر بیشتر از بقیه از جام جهانی 1990 آسیب دید و ورزشگاه دل آلپیِ نوساز ولی بدقواره که برای شورای شهر تورین 200 میلیون یورو خرج برداشت، به شدت منفور بود؛ ظرفیت 70 هزار نفری، بسیار بالاتر از تعداد تماشاگران بود و بخشی از دید را پیست دومیدانی که به اجبار گذاشته شده، گرفته بود. سال 2002 قراردادی با شورای محلی بسته شد. یوونتوس ورزشگاه دل آلپی را به مبلغ 25 میلیون یورو خرید و شش سال بعد، پیستهای دوومیدانی که به ندرت استفاده شده بودگ تخریب کرد. تلاش برای ساخت ورزشگاهی جدید به خاطر رسوایی کالچو پولی در سال 2006 بیش از آنچه انتظار میرفت، طول کشید. این رسوایی باعث سقوط باشگاه به سری B شد. باشگاه از سال 2006 تا افتتاح ورزشگاه یوونتوس آرهنا در 2011، ورزشگاه المپیک تورین را به طور شریکی با رقیب همشهری یعنی تورینو استفاده میکردند.
در آن زمان ورزشگاه المپیک تورین به تازگی برای المپیک زمستانی نوسازی شده بود. ولی افتتاح این ورزشگاه پیشرو باعث تحول وضعیت شد. فرصتهای تجاری بلافاصله با برگزاری تورهای ورزشگاه، بستههای مجلل VIP، یک مرکز خرید، یک موزه و یک مرکز درمانی ایجاد شدند. در عرض یک سال تعداد تماشاگران بازیهای خانگی یوونتوس از 21966 نفر به 37545 نفر افرایش پیدا کرد و درآمد روز بازی از 11.6 میلیون یورو به 31.8 میلیون یورو رسید. تا فصل 19-2018این مبلغ به 70.7 میلیون یورو رسیده بود- رشدی 512 درصدی از سال 2011.
فروزینونه نیز پس از ساخت ورزشگاه جدید شاهد افزایش درآمدها بود. در یک سال تعداد تماشاگران 73.9 درصد و درآمد روز بازی 150 درصد رشد داشتند. با این حال اودینزه چنین پیشرفت قابل توجهی را تجربه نکرد و طی سال اول تعداد تماشاگران 10 درصد و درآمد تنها 8.5 درصد افزایش یافتند.
موفقیت یوونتوس در ایتالیا اتفاق نادری است، و اینکه تعداد بیشتری از ورزشگاههای ایتالیا تحت مالکیت باشگاهها نیستند، باعث شده است که سری A از دیگر لیگهای برتر اروپا عقب بیفتد: سال 2018 میانگین درآمد روز بازی برترین باشگاههای ایتالیا 13.4 میلیون یورو بود؛ در حالیکه این میانگین در انگلیس 36.2میلیون یورو، آلمان 28.4 میلیون یورو و اسپانیا 27.8 میلیون یورو بود.
به هر حال کمبود باشگاههای بزرگی که زمین خودشان را داشته باشند به خاطر تلاش نکردن این باشگاهها نیست. تلاش طولانی مدت باشگاه آ.اس.رم برای ساخت ورزشگاه شاید بهتر از هرچیزی بتواند مشکلات گیجکننده و بسیاری که یک باشگاه میتواند با آنها روبهرو شود، نشان دهد. این باشگاه که در حال حاضر ورزشگاه المپیک متعلق به کمیته المپیک ایتالیا را با لاتزیو به طور شریکی استفاده میکند، از سال 2012 تلاش داشته است که ورزشگاه رم را بسازد.
پروژه گرفتار تاخیرها، مقررات دست و پاگیر بروکراتیک و اتهامات فساد شده است و ساخت و ساز در زمین نیز هنوز آغاز نشده است. جیمز پالوتا مالک آمریکایی رم، امید داشت که ساخت این ورزشگاه نو و جذاب و با الهام از کولوزیوم تبدیل به بزرگترین میراثش شود و در ابتدا قصد داشت که تا آغاز فصل 17-2016 آن را افتتاح کند. ولی پس از صرف هشت سال و بیش از 70 میلیون یورو برای جلو بردن کار، کاملا تسلیم شد و در ماه جولای قبول کرد که باشگاه را به مبلغ 591 میلیون یورو به شرکت فریدکین بفروشد. پالوتا در ماه ژوئن به وبسایت باشگاه گفت:” شاید داریم دوباره نزدیک میشویم- و چند بار من این حرف را زدهام یا آن را شنیدهام؟- ولی شاید با پیشرفتهای اخیر داریم به آخرین تایید “نهایی” نزدیک میشویم. من یقینا میدانم که در حال حاضر ایتالیا و رم به این ورزشگاه جدید و سرمایهگذاری در کشور نیاز دارند.”
قوانین سختگیرانه ساخت یا نوسازی ورزشگاه امید به ترقی بسیاری از باشگاهها را از بین برده است. گرفتن مجوز ساخت دشوار است و ارزش فرهنگی یا معماری برخی از زمینهای قدیمی از تغییر جلوگیری میکنند. کلودیو لوتیتو، مالک لاتزیو، سال 2005 زمینی را در شمال رم خرید و قصد داشت در آنجا ورزشگاه جدیدی برپا کند ولی به او گفته شد که وقتی در آنجا زمین ورزشی قدیمی برای تخریب یا بازسازی وجود ندارد، نمیتواند ورزشگاهی در آنجا بسازد. باشگاه رم از این مانع با تلاش برای ساخت ورزشگاه بر یک زمین بازی قدیمی گذر کرده بود. ویرجینیا راجی، شهردار رم، باشگاه را تشویق به بازسازی ورزشگاه فلامینیو کرد که خانه سابق تیم ملی راگبی بود و از سال 2011 متروکه و فراموش شده است.
ولی لوتیتو که سالانه 4 میلیون یورو برای اجاره ورزشگاه المپیک میدهد گفت که با استناد به “دلایل امنیتی و سازمانی برطرف نشدنی”، تبدیل کردن این ورزشگاه مخروبه به مجتمع مدرن و بیست و چهار ساعته مورد نظر او غیرممکن خواهد بود. آنها در یک بنبست گیر افتادهاند و هیچ پیشرفتی طی 15 سال رخ نداده است.
اما بیشتر از همه طرفداران فیورنتینا کلافه شدهاند. ماه ژوئن هزاران نفر از آنها جمع شدند تا به بروکراسیای اعتراض کنند که به دلیل بنای تاریخی بودنِ ورزشگاه آرتمیو فرانکی و ارزش فرهنگی آن، از ساخت زمین جدید یا بازسازی زمین فعلی جلوگیری میکند. اینتر و میلان توانستند که از این مسئله در بروند. در ماه می، مقامات میراث فرهنگی ایتالیا اجازه تخریب سن سیرو را دادند چون پس از بازسازی جام جهانی 90 کمتر چیزی از معماری اصلی باقیمانده بود. با این حال قرار است که همان مقدار باقی بماند چون باشگاهها توافق کردهاند که حداقل بخشی از سازهی قدیمی را به عنوان یک محوطهی جدید ورزشی و سرگرمی در کنار زمین جدید نگه دارند.
اکنون دو گزینه برای ورزشگاه 60 هزار نفره جدید میلان وجود دارد و قصد بر این است که تا 2024 آماده شود. متئو رنزی، نخست وزیر سابق ایتالیا، به تازگی تقاضای قوانین جدیدی را برای کمک به توسعه و سرمایهگذری ورزشگاهها داده است. او باور دارد که این کار برای اقتصاد ایتالیا که از بحران کووید-19 آسیب دیده است، مفید واقع خواهد شد. او گفت:” فوتبال اقتصاد است و ورزشگاه درآمدزایی میکند. ضروری است که محدودیتهای توسعه شهری را حذف کنیم. تصور اینکه بتوان سن سیرو را بازسازی کرد ممکن نیست ولی مورد ورزشگاه آرتمیو فرانکی اینگونه نیست.”
با وجود اینکه پروژهی میلان ظاهرا موفق شده، پیچیدگی ساخت ورزشگاه در ایتالیا هنوز بحث داغی است. جیووانی مالاگو، رئیس کمیته المپیک ایتالیا، بر نظرش که راهحل مشخص میزبانی یک تورنمت بزرگ دیگر است، پافشاری میکند. او به گاتزتا دلو اسپورت گفت:” برای دوباره ساختن همه ورزشگاههای یک کشور سه راه وجود دارد: برگزاری یک جام جهانی، جام ملتهای اروپا یا المپیک تابستانی. در حال حاضر همهی باشگاه به طور مستقل پیش میروند و همهجا به برزخی میان انواع مجوزها، اختیارات و مقررات تبدیل شده است.” او در مصاحبه دیگری در ماه مارس به طور مشخص گفت:” تنها یک پاسخ وجود دارد: جام ملتهای اروپا 2028. تنها یک راه وجود دارد، چون مستقل حرکت کردن از ورونا به ناپل، باری به کالیاری یا سن سیرو به ماراسی یا به رم، رخ نخواهد داد.”
ایتالیا قبلا این مسیر را امتحان کرده است و در روند اهدا میزبانی جام ملتهای اروپای سال 2012 یا 2016 دوم شده است. سال گذشته، فوتبال ایتالیا مزیتهای میزبانی را به چشم خود دید. مسابقات زیر 21-سالههای اروپا، سرمایهگذاری 17 میلیون یورویی را برای توسعه چزهنا، بولونیا، تریسته، اودینه و رجوو امیلیا به همراه داشت. جام ملتهای هشت سال دیگر اکنون دو پیشنهاد تایید شده دارد؛ یکی از ترکیه و دیگری پیشنهاد مشترک رومانی، یونان، صربستان و بلغارستان. ایتالیا هنوز پیشنهادی نداده است.
یک چشمانداز باورنکردنی دیگر، پیشنهاد سرمایهگذاری شرکت سهامی خاص سیویسی کپیتال پارتنرز، به مبلغ 2.2 میلیارد یورو در سری A بوده است. علاوه بر کسب 20 درصد شرکتی که حق پخش لیگ را مدیریت خواهد کرد، گفته میشود که این پیشنهاد بودجه زیرساختی جدیدی را هم شامل خواهد شد. بودجهای که بخشی از آن را سیویسی فراهم خواهد کرد و قرار است که صرف ساخت و رسیدگی ورزشگاهها بشود. روسای باشگاه حالا بعد از دریافت پیشنهاد از شش بودجه سرمایهگذاری متفاوت، باید حسابی گزینهها را بررسی کنند.
با اینکه هر دو گزینه جذاب هستند، ایدهی رنتزی برای آسانتر کردن مقررات سفت و سخت ظاهرا ممکنترین راه برای به دست آوردن ورزشگاهی تحت مالکیت باشگاه در تمام کشور و همه لیگهاست. یک تورنمنت بزرگ و سرمایهگذاری بزرگ ممکن است که به پیش رفتن امور کمک کند ولی تا عوض نشدن نظامی که بر بوروکراسی اعصاب خردکن پایهگذاری شده است، احتمال به وجود آمدن درآمدزاییهایی یک دست در تمام این شبهجزیر دشوار است. حداقل با این شرایط همیشه فضایی شاعرانه وجود خواهد داشت.
این پیست لعنتی همیشه مایه دردسره
سلام خسته نباشید ببخشید مطالبات تون به شدت قشنگ و دل چسب ولی ای کاش یک مقدار کمتر بود به عنوان مثال من خودم وقتی مطلب را می خونم تا یک جا بیشتر نمیروم و چشم هایم خسته می شود و صرف نظر می کنم و از مطلب بیرون می آیم ای کاش چکیده این مطالب را می گزاشتید
سلام دوست عزیز…ما سعی می کنیم به متن اصلی وفادار باشیم.این نوشته ها،دقیقا ترجمه ی مطالب اصلی ه.