رئال و بارسا روی فرم؛ این الکلاسیکو سرنوشت قهرمانی را مشخص میکند
هفتیک- سلام دوباره. اگر لحظهای بود که در آن این احساس به وجود آمد که بازگشت خوان لاپورتا به ریاست باشگاه بارسلونا قطعی است، احتمالا صبح 15 دسامبر بود که بنر بزرگی نمای ساختمانی 15 طبقه با چشم انداز سانتیاگو برنابئو را پوشاند. روی آن تصویر از این کاندیدا که با برقی در چشم، در حال لبخند زدن بود، این شعار دیده میشد:” در انتظار دیدار دوباره شما.” روز شنبه برای اولین بار بعد از بیش از یک دهه این دیدار رخ خواهد داد.
این ایده از سوی لوییس کاراسکو، مدیر کمپین انتخاباتی لاپورتا مطرح شد. در ابتدا قرار بود شعار این باشد:” تیمی بزرگ نیازمند رقیبی بزرگ است.” اما لاپورتا جملهای را پیشنهاد داد که میتوان گفت لاپورتاییتر بود: خوشبین، جسور، به شکلی گستاخانه ضد رئال و تحریک آمیز. هیچ اشارهای به باشگاه او یا ملیگرایی کاتالان نشده بود اما اهمیت این بنر به طور خاص در واکنش بعضی افراد در پایتخت اسپانیا دیده شد که تنها منجر به این شد که بعضی از هواداران او بیشتر دوستش داشته باشند.
از همه مهمتر چنین بنری یادآور روزهای بهتر هم بود، یادآور این که چه کسی بودند و چه کارهایی خصوصا در آنجا انجام داده بودند؛ لحظاتی که واقعا از تماشای مادرید لذت میبردند. و شاید بتوان گفت زمانی که همه لذت میبردند، زمانی که شرایطی بهتر از آن وجود نداشت. این شیوه تکیه بر نوستالوژی و احیای روزهای درخشان جواب داد. لاپورتا ماه گذشته با اختلاف زیادی در انتخابات پیروز شد.
لاپورتا در سال 2009 در جریان پیروزی 2- 6 بارسلونا برابر مادرید در برنابئو حضور داشت و بعدها آن را به عنوان هفتمین جام شش گانه تاریخی این باشگاه توصیف کرد. میراث او تیمی بود که مادرید را 0- 5 شکست داد و یک جام قهرمانی دیگر به دست آورد، هرچند آخرین الکلاسیکوی او پیروزی 0- 2 در آوریل 2010 در مسیر کسب یک قهرمانی دیگر در لیگ بود.
این بار بازی به جای برنابئو در والدبباس برگزار میشود. و لاپورتا در کنار فلورنتینو پرز مینشیند؛ چرا که در مراسم ختمی به RAC1 گفت که رییس مادرید جایی برای او نگه داشته و به شوخی مدعی شد:” من دوست دارم دشمنانم را نزدیک نگه دارم.” حالا 11 سال گذشته و لاپورتا بار دیگر در جریان الکلاسیکو ریاست باشگاه بارسلونا را بر عهده دارد.
بازگشت او چیزهایی را تغییر داد؛ حتی اگر از نظر احساسی، تنها بازگشت خوشبینی به باشگاه بوده باشد. احساسی که شاید فوتبال بتواند دوباره سرگرمکننده باشد و نیازی نباشد که ترس زیادی از آینده داشت. این حس تا حد زیادی به این دلیل درونی شده و پیش رفت که شرایط در داخل زمین به شکل دراماتیکی دچار تغییر شد- نه این که او برای چنین اتفاقی شایسته تقدیر باشد و نه این که بحران شدید ساختاری بارسلونا حل شده باشد یا این که کسی توهم زده باشد یا از این موضوع باخبر نباشد که کار “آن” تیم به پایان رسیده است.
این انتخابات پس از استعفای جوزپ ماریا بارتومئو و در میان روند نتایج ضعیف برگزار شد و بدتر از نمایش بارسلونا این بود که آنها در رده دوازدهم قرار گرفتند، رتبهای که به منطقه سقوط نزدیکتر از صدر جدول بود. آنها در تابستان گذشته شکست 2- 8 برابر بایرن مونیخ و تلاش مسی برای جدایی را پشت سر گذاشتند و به اندازه تعداد بردهایشان در دیدارها شکست خوردند. با وجود پیشرفت صورت گرفته، در پایان ژانویه با یک بازی بیشتر هنوز 10 امتیاز با صدر فاصله داشتند. رونالد کومان، سرمربی تیم، تایید کرد:” ما در موقعیتی نیستیم که جامهای زیادی کسب کنیم.”
آنها حالا به نوعی در این موقعیت هستند. هردوی آنها هستند. بارسلونا با پیروزی در الکلاسیکو برای اولین بار در 293 روز گذشته به صدر جدول خواهد رسید. این کار حتی با یک تساوی و هرچند موقت اما میسر خواهد بود. اگر مادرید پیروز شود، آنها برای اولین بار در 151 روز گذشته به صدر جدول خواهند رسید. اسپانیا عادت داشت که این بازی تعیین کننده فصل باشد اما این بار قرار نبود که شرایط اینطور پیش برود. اما پیروز بازی، مدعی قهرمانی در لیگ خواهد بود.
این فصل قرار بود فصل قهرمانی اتلتیکو باشد. آنها چهار ماه در صدر جدول قرار داشتند. اما صدرنشینی را از دست دادند. آنها در چهار بازی از 10 بازی اخیر لیگ پیروز شدند و این اتفاق با احیای بارسلونا و مادرید همزمان شد. مادرید 43 امتیاز از 54 امتیاز ممکن و بارسلونا 51 امتیاز از 57 امتیاز ممکن را کسب کردهاند. بارسلونا شنبه آینده در فینال کوپا دلری به میدان میرود. در مقابل، رئال مادرید گام مهمی به سوی نیمهنهایی لیگ قهرمانان برداشته است.
زیدان به پناهگاه قدیمی پناه آورده است؛ به خط میانی که شاید هنوز بهترین خط میانی دنیا باشد. ناچو و لوکاس واسکز در ترکیب جواب دادهاند. حس خلاقیت در دیدار سهشنبه شب در عملکرد وینیسیوس جونیور دیده میشد. مارکو آسنسیو برگشته است. کریم بنزما بهتر از همیشه است. رئال در شرایط سخت واکنش نشان داده که سبک همیشگی آنهاست: تیمی که به آلکویانو، لوانته، آلاوس، شاختار دونتسک و کادیز باخت؛ تیمی که نتوانست برابر اوساسونا یا الچه به پیروزی برسد اما اتلتیکو، بارسلونا، لیورپول، سویا و اینتر را شکست داد.
دو فصل در حالی گذشته که زیدان در آستانه اخراج قرار داشته است؛ این دو فصل هنوز میتواند دو فصلی باشد که با قهرمانی در لیگ و حتی موفقیتهای بیشتر به پایان رسیده است. هیچ راهی وجود نداشت که کومان روی نیمکت تیمش باقی بماند؛ حالا به نظر میرسد هیچ راهی وجود ندارد که او از این تیم جدا شود.
مربی هلندی محدودیتها را پذیرفت، دست به امتحان موارد مختلف زد و آماده شد که اگر این موارد جواب داد از آنها استفاده کند، بازیکنانی از دست داد و راه حلهایی پیدا کرد. او سیستمهای متفاوتی را به کار گرفت و انعطاف پذیری را به نمایش گذاشت که در ابتدای فصل غیرمنتظره به نظر میرسید. سیستم 1- 3-2- 4 به 3-3- 4 تبدیل شد و سپس دفاع سه نفره شکل گرفت. او به طور اتفاقی فهمید که بازیکنان درستی در اختیار دارد. رونالد آرائوخو، اسکار مینگسا و خصوصا قدرت بیعیب و نقصی که پِدری نشان داده است. عثمان دمبله شبیه یک فوتبالیست شده است. جوردی آلبا و سرخیو بوسکتس شاید هنوز به پایان فوتبالشان نرسیده باشند.
و مسی، خب، او مسی است- و این همه چیز است. او 16 گل در 13 بازی به ثمر رسانده و بار دیگر با اختلاف بهترین بازیکن اسپانیاست. او خوشحال هم به نظر میرسد، ظاهرا چیزی در بازیکنان جوان دیده که ارزش حضور در تیمی که او بتواند به آن باور داشته باشد را دارند. و بنابراین خوشبینی اطراف بارسلونا به رشد این باور منجر شده که مسی احتمالا در این تیم خواهد ماند؛ موضوعی که همیشه وعده کلیدی لاپورتا بود.
اما هیچ مدرکی وجود ندارد که از این موضوع دفاع کند و راه فراری از واقعیت نیست: قرارداد مسی در انتهای فصل به پایان خواهد رسید. قرارداد سرخیو راموس هم در انتهای فصل به پایان خواهد رسید. این ممکن است آخرین الکلاسیکوی بازیکن آرژانتینی باشد. بازیکن اسپانیایی مصدوم است و ممکن است آخرین الکلاسیکوی خود را پیش از این بازی کرده باشد. لاپورتا برگشت اما شاید این اتفاق برای آنها رخ ندهد. آنها ممکن است بمانند؛ با توجه به این واقعیت که شاید دیگر مانند قبل چهرههایی نمادین نباشند، شامل تغییر زمان و اجتنابناپذیری تغییر و شکست شوند.
این بازی در کمال ناباوری به نوعی تعیینکننده قهرمان خواهد بود، همانطور که همیشه بوده اما همه میدانند که این شرایط متفاوت است.
ممکن است در فصل آینده دو بازیکن از تنها 5 بازیکن باقیمانده از 22 بازیکنی که در زمان آخرین حضور لاپورتا به عنوان رییس باشگاه در الکلاسیکو در این دیدار به میدان رفتند، جدا شده باشند (هرچند بنزما آن شب روی نیمکت قرار داشت)؛ و این شامل مردی است که او بیصبرانه در تلاش برای حفظ او است. ممکن است کاپیتان هر دو باشگاه جدا شده باشند، پایان یک دوره؛ دورهای که باعث خوشحالی آنها بود، دورهای که مدیر باشگاهِ تازه بازگشته به آن چسبیده است. او تنها نیست: به نظر میرسد که همه حداقل در مقاطعی سعی دارند که علاقه خود با آن روزهای خوش را حفظ کنند.
مثل زیدان که درباره راموس گفت:” امیدوارم او نرود.” و در پاسخ به سوالی درباره مسی هم گفت:” امیدوارم او هم نرود.”