آنالیز بازی جیمی واردی؛ او فقط یک گلزن نیست
هفتیک- ماه گذشته وقتی از برندان راجرز درباره هدایت جیمی واردی سوال شد، او نقاط قوت واردی را نام برد: انرژی، ضربات پایانی و مسیری که از تیمهای خارج از لیگ طی کرده است. اما او به نکته جذابتری هم اشاره کرد:” بزرگترین شگفتی این است که او از نظر تاکتیکی تا چه حد خوب است.”
این نکته آشکاری بود چون در میان نسل مهاجمان نوک برتر فعلی انگلیس، واردی تک بعدیترین آنها به حساب میآید. هری کین تواناییاش در عقب رفتن و خلق موقعیت را نشان داده، مارکوس راشفورد عموما در بال چپ حضور دارد و دنی اینگس گاهی برای آغاز پرسینگ ساوتهمپتون از سوی رالف هاسنهوتل، سرمربی این تیم، مورد تحسین قرار میگیرد.
با این حال واردی مهاجمی گلزن به حساب میآید: او شانه به شانه آخرین مدافع حرکت میکند، توپ را از فاصله بین مدافعان میانی و چپ میگیرد و گل میزند. دفعات تکرار این کار از سوی او به اندازه کافی هست که موثر به حساب بیاید- گل پیروزی بخش دقیقه آخر اخیر او برابر شفیلد یونایتد یک مثال کلاسیک است- اما همه موافق هستند که این تنها کاری است که واردی انجام میدهد.
از یک نظر آمار این موضوع را تایید میکند. از میان بازیکنانی که تا به این جای کار در 5 دیدار کامل در زمین حضور داشتهاند، واردی کمتر از هر بازیکن دیگری در بازی مشارکت داشته است. او 12 پاس در هر بازی داده و این در حالی است که شماره 9 کاذبی مانند روبرتو فیرمینو 38 پاس، کین که بیشتر از قبل در این پست حضور دارد 24 پاس و حتی کریس وود که مهاجم نوکی به سبک قدیمی است 19 پاس ارسال کرده است.
با این حال تا به اینجای فصل تنها کین، کوین دی بروین و جک گریلیش پاس گلهای بیشتری ارسال کردهاند. به گزارش StatsBonmb تنها این سه بازیکن به علاوه برونو فرناندز و خامس رودریگز عملکردهای منجر به گل بیشتری داشتهاند ( به عبارتی دیگر آنها در به ثمر رساندن گلهایی نقش داشتهاند که خودشان ضربه آخر را نزدهاند).
و ترکیب این دو آمار، تصویر خوبی از واردی در اختیار ما قرار میدهد. او عقب نمیکشد و اطمینان حاصل میکند که لستر در نبردهای خط میانی پیروز است. اما او به نسبت آنچه انتظار دارید، تطبیقپذیری بیشتری دارد و بیشتر در اختیار تیم است- و مشخصا این موارد بیشتر از چیزی است که راجرز انتظار داشته است.
در حالی که بسیاری جاگیریهای واردی را از نظر حرکات هجومی بررسی میکنند، او در سیستم لستر در هنگام عدم تصاحب توپ نیز نقشی کلیدی دارد. واردی در اوایل دوران حرفهای خود روی دنبال کردن مدافعان حریف و کمک به پرسینگ در هر زمان ممکن تمرکز داشت. حالا او در حرکاتش آرامتر و هوشمندانهتر عمل میکند. واردی در دو بازی از تاثیرگذارترین نمایشهای لستر در این فصل که پیروزی 2- 5 برابر منچسترسیتی و پیروزی 1- 4 برابر لیدز بود، نقشی حیاتی ایفا کرده است.
البته یارگیری با هافبکی که بیشتر اوقات ساکن است، نیاز به نبوغ خاصی ندارد. اما نکته درخشان این است که واردی این وظیفه را با نقش اصلی خود ترکیب میکند- نفوذ از پشت حریف. اما او صرفا پا به پای آخرین مدافع حرکت نمیکند، او 50 متر عقب میرود و به یک هافبک اضافی تبدیل میشود.
او در بخش زیادی از بازی به صورت مداوم در حال بررسی شرایط پشت سرش بود، جایگیری بازیساز لیدز از دفاع را در آن بازی بررسی میکرد ( با توجه به غیبت کالوین فیلیپس به دلیل مصدومیت). البته واردی در نفوذ از پشت حریف تخصص دارد با این انجام چنین کاری توسط او صرفا به شوتزنی محدود نمیشود. واردی دوبار در این فصل از پشت نفوذ کرده و در موقعیتی قرار گرفته که مهاجمان خودخواهتر از آن زاویه بسته اقدام به شوتزنی میکنند اما او توپ را به هم تیمیاش پاس داده است. او در برابر برنلی توپ را به تیموتی کاستانیه پاس داد که آن را به هاروی بارنز رساند تا وارد دروازه کند…
و برابر لیدز با نگاهی از روی شانه به پشت به این آگاهی رسید که علیرغم قرار گرفتن در برابر دروازه خالی، توپ را به هاروی بارنز برساند. آنها پاسهای سادهای بودند اما مهاجمان مشابه که تمام بازی را بیصبرانه در انتظار فرصت گلزنی هستند، گاهی در این شرایط نمیتوانند به درستی اطرافشان را ببینند.
واردی درک متقابل خوبی با بارنز دارد و در حالی که مهاجمان سرعتی معمولا عملکرد بهتری با مهاجمانی که به خوبی توپ را دریافت میکنند یا هافبکهای هجومی که پاسهای بلند پشت دفاع ارسال میکنند، دارند اما واردی در کمک به بارنز در استفاده از سرعتش بسیار موثر بوده است.
به طور خاص بارنز دوست دارد برای فرار از رقبا به بازی یک و دو کردن روی بیاورد و واردی پاس درست برای نفوذ او از پشت را ارسال میکند- این اتفاق به طور خاص در گل زیبایی که بارنز در پیروزی 0- 3 برابر وستهام به ثمر رساند، به چشم آمد که در نهایت پس از بررسی طولانیمدت توسط کمک داور ویدیویی به دلیل آفساید بسیار جزیی مردود اعلام شد.
به عنوان مهاجمی که بیشتر از عقب کشیدن ترجیح میدهد که در کنارهها و نزدیک به محوطه جریمه حضور داشته باشد، پاسهای خطرناک واردی بیشتر از کنارهها ارسال میشود- جایی که او به عنوان وینگر سابق بسیار در آن راحت است. او از هر بال به شکل متفاوتی خطرناک است. از سمت چپ دوست دارد که به خط عرضی زمین نزدیک شود و با پای چپ ضعیفترش توپ را کات بک کند.
واردی وقتی به سمت راست میرود به صورت ذاتی توپ را سانتر میکند- و تجربه و تخصص او در این مواقع نباید دستکم گرفته شود.
ایهیناچو در این موقعیت نتوانست به خوبی به توپ ضربه بزند.
بار دیگر این پاس هم منجر به ضربه پایانی درستی نشد اما واردی پنج فرصت در آن بازی خلق کرد و در نهایت توانست پاس گلی که شایسته آن بود را برای دمارای گری ارسال کند تا گل دوم لستر را در فاصله 10 دقیقه تا پایان بازی در خانه به ثمر برساند.
واردی مسئولیت خلق موقعیت چندانی در لستر ندارد خصوصا که راجرز گاهی سه بازیساز در پشت او قرار میدهد اما این مهاجم دید، از خودگذشتگی و توانایی ارسال پاسهای سرنوشتساز با هر دو پایش را به رخ میکشد. در دوره مدرن حتی تکبعدیترین مهاجمان نیز مهارتهایی بیشتر از تمامکنندگی دارند.
سلام برای من واقعا جالبه شما این مقاله رو از سایت اتلتیک ترجمه میکنید و در سایت خودتون انتشار میدین ؟
درواقع اینجوری بپرسم که اشتراک سایت اتلتیک رو ماهانه میگیرد که دسترسی به این مقاله ها دارید ؟