چگونه کیفیت پرتاب اوت‌های لیورپول تغییر کرد؟

گرونمارک در زمینه پرتاب اوت به فواصل دورتر هم به بازیکنان کمک می‌کند- کار او با اندی رابرتسون باعث شد که فاصله پرتاب اوت این بازیکن اسکاتلندی از 19 متر به 27 متر برسد- اما بزرگترین هدف او افزایش آنچه "هوش پرتاب اوت"می‌نامد در بازیکنانی که با آنها کار می‌کند، است.

هفت‌یک- دیدار چهارشنبه شب لیورپول برابر میتیلند در لیگ قهرمانان (آخرین بازی قرمزها در مرحله گروهی چمپیونزلیگ) هیچ تاثیری روی جدول گروه D نداشت چرا که دیدار آژاکس برابر آتالانتا بود که تعیین می‌کرد چه تیمی در این رقابت‌ها باقی خواهد ماند و چه کسی در ماه فوریه به لیگ اروپا خواهد رفت. با این حال این بازی مهمی برای کسانی بود که به نوآوری در بازی خصوصا در زمینه پرتاب اوت علاقمند هستند.

کسی که در جریان دیدار لیورپول و میتیلند به صورت مکرر مورد توجه قرار گرفت، توماس گرونمارک بود. گرونمارک، دونده و عضو سابق تیم سورتمه روی یخ دانمارک، در سال 2004 توجهش را به آموزش پرتاب اوت معطوف کرد و میتیلند و لیورپول دو باشگاهی مهمی هستند که او در فصول اخیر با آنها کار کرده است.

 

 

گرونمارک 10 فصل را در میتیلند گذراند و فصل 20- 2019 آخرین آنها بود. دوران او در لیورپول به خوبی مورد  توجه قرار گرفته است. او در تابستان 2018 به این باشگاه پیوست و حالا سومین فصل حضورش در این تیم را سپری می‌کند. گرونمارک در گفتگو با اتلتیک درباره این که چطور تمرکز روی مربیگری‌اش در هر دو باشگاه متفاوت بوده است، حرف زد و چند ویژگی در زمینه بهبود پرتاب اوت را توضیح داد.

“من پرتاب‌ها را به این سه دسته تقسیم – بلند، سریع و هوشمندانه. من با لیورپول روی گزینه‌های سریع و هوشمندانه کار می‌کنم چون آنها قصد استفاده از پرتاب اوت‌های بلند به محوطه جریمه در یک سوم هجومی حریف را نداشتند. تمرکز در میتیلند بیشتر روی پرتاب‌های بلند بود.”

این نتایج با داده‌های خوبی نیز همراه شد. میتیلند در طول چهار فصل از 16- 2015 تا 19- 2018 توانست 35 گل از روی پرتا‌ب‌های بلند به ثمر برساند. از زمان پیوستن او به لیورپول، این تیم تنها 10 شوت از روی پرتاب‌های بلند در طول دیدارهایش در لیگ برتر و لیگ قهرمانان داشته باشد.

با تعریف تمام پرتاب‌های اوت 20 متر یا بیشتر به عنوان “اوت بلند” و بررسی داده‌های مربوط به این مورد از این فصل لیگ برتر، مشخص است که لیورپول رویه عادی پرتاب‌های اوت را ترکیب کرده و با این که به اندازه فولام روی گزینه پرتاب بلند تکیه نکرده اما به اندازه لیدز یونایتد نیز پرتاب‌های کوتاه ندارد.

 

در بین تیم‌های این فصل لیگ‌برتر، فولام بلندترین پرتاب‌های اوت را دارد و لیدز کوتاه‌ترین پرتاب‌ها را.

 

میتیلند تیمی بود که در گذشته سود زیادی از پرتاب اوت برده است اما گرونمارک احساس می‌کند که این تیم در حال حاضر به اندازه قبل در این مواقع خطرناک نیست. او ادامه می‌دهد:” شما همیشه می‌شنوید که کارشناسان می‎گویند میتیلند از روی پرتاب‌های بلند خطرناک است اما در واقع آنها این فصل چندان خوب نیستند. آنها در حال حاضر توپ‌ها را 31 تا 33 متر پرتاب می‌کنند که خوب است اما مانند فصول قبل نیست و برای ایجاد خطر از روی پرتاب بلند نیز کافی نیست.”

این موضوع در آمار نیز مشخص است. میتیلند تا به حال در 5 بازی مرحله گروهی نتوانسته حتی یک شوت از روی پرتاب‌های بلند بزند. پرتاب‌های بلند و سانترها شباهت‌های بسیاری دارند: آنها که بلند و چرخشی هستند راحت‌تر توسط مدافعان دفع می‌شوند و به آنها که سریع با مسیر مستقیم هستند، بهتر می‌توان ضربه زد و باعث ایجاد مشکل در محوطه جریمه می‌شوند. جوئل اندرسون چهارشنبه شب چنین پرتاب‌هایی داشت.

و در حالی که بررسی ایجاد موقعیت از روی پرتاب اوت‌های بلند واضح‌ترین محدوده تاثیرگذاری گرونمارک است اما او معتقد است که پرتاب اوت‌های عادی می‌توانند راحت‌تر برای تیم‌ها ایجاد موقعیت کنند:” تمام مدت در سطح بالا این اتفاق را می‌بینید. بازیکنان می‌ایستند و برای ایجاد فضا حرکت نمی‌کنند، پرتا‌ب‌ها مستقیما حرکت کرده و به جای فرود آمدن روی پاها منجر به نبرد هوایی می‌شوند.”

گرونمارک در زمینه پرتاب اوت به فواصل دورتر هم به بازیکنان کمک می‌کند- کار او با اندی رابرتسون باعث شد که فاصله پرتاب اوت این بازیکن اسکاتلندی از 19 متر به 27 متر برسد- اما بزرگترین هدف او افزایش آنچه “هوش پرتاب اوت”می‌نامد در بازیکنانی که با آنها کار می‌کند، است:” این موضوع ربطی به حفظ کردن قواعد و روش بازی ندارد. این کار یعنی به بازیکنان کمک کنی که خودشان فکر کنند و این راهکارها را پیدا کنند.”

گرونمارک به “قدرت خارق‌العاده” پرتاب اوت اشاره می‌کند که ممکن است بازیکنان دارا باشند- لمس توپ اولیه خوب، سرعت، حرکت هوشمندانه- که می‌تواند با ترکیب کردن آنها به تیم کمک کند که با یک پرتاب اوت از زیر فشار خارج شود.

و در مورد پرتاب‌های اوت، فشار از بالاترین اهمیت برخوردار است. گرونمارک می‌گوید:” من پرتاب اوت‌ها را تنها تحت فشار بررسی می‌کنم. بسیار از معیارهای مربیگری وقتی تحت فشار نباشی، اهمیتی ندارد. فشار می‌تواند به صورت یارگیری، پرسینگ منطقه‌ای یا محدوده خاکستری که ترکیبی از هر دو مورد است، باشد.”

بنابراین نقش او در لیورپول کمک به افزایش موفقیت در پرتاب اوت در شرایط تحت فشار است. با این حال تعریف “موفقیت” از پرتاب اوت تحت فشار کار آسانی نیست:” گاهی پس از شش یا هفت ثانیه از فشار خارج نمی‌شوی بنابراین نمی‌توانی از زمانی که توپ پس از پرتاب اوت به دست می‌آید به عنوان معیار موفقیت استفاده کنی. در عین می‌توانی توپ را پنج، شش یا هفت بار پاس بدهی و هنوز در محدوده فشار قرار داشته باشی. به همین دلیل است هدف من، آوردن توپ به خارج از محدوده فشار است.”

پرتاب توپ روی پای بازیکن خودی یا به فضا، دو راه حل خارج کردن توپ از این “محدوده فشار” است و تا حدی توضیح می‌دهد که چرا لیورپول در واقع به صورت عادی از پرتاب اوت بلند استفاده می‌کند؛ در حالی که به چنین کاری مشهور نیست.

به صورت عادی به پرتاب اوت‌های لیورپول نگاه کنید و لزوما هیچ جزییاتی که متفاوت از سایر تیم‌ها در این مواقع باشد را نمی‌بینید. با این حال اگر به کارهای گرونمارک دقت کنید، بیشتر بیشتر متوجه خواهید شد. بازیکنی که به صورت بی‌هدف از ناکجا آباد نفوذ کرده و توپ را دریافت می‌کند، دیگری پس از پرتاب توپ چند قدم عقب رفته تا زاویه بهتری برای دریافت دوباره داشته باشد یا با انداختن توپ به سمت دیگر میدان کاملا از زیر فشار خارج می‌شود. مشخصا در مربیگری پرتاب اوت مواردی بیشتر از پرتاب صرف بررسی می‌شود.

شما همچنین با چیزهایی که نمی‌بینید هم درباره مربیگری گرونمارک یاد خواهید گرفت. به ندرت توپی بالاتر از ساق پا انداخته می‌شود تا به آسانی توسط هم تیمی قابل کنترل باشد. در دیدار برابر آتالانتا این موضوع تمرین شد و لیورپول درحالی که در میانه میدان تحت فشار بود، یک اوت گرفت و هفت ثانیه بعد موفق به گلزنی شد.

 

همه چیز با ترنت الکساندر آرنولد شروع شد که توپ را در برابر الگوی یارگیری نفر به نفر شدید آتالانتا در اختیار داشت.

 

لیورپول چند ثانیه بعد شروع به حرکت کرد. دیگو ژوتا و جورجینیو واینالدوم به آرامی به سمت توپ عقب کشیدند و کورتیس جونز به سمت جلوی زمین حرکت کرد.

 

در عکس قبلی محمد صلاح بیرون از دید دوربین بود که به سمت جلوی زمین رفت تا توپ را در فضای کوچکی ارسال کند و البته که عنصر شانس نیز در پیروزی او در نبرد با ماریو پاسالیچ تاثیرگذار بود…

 

… اما او موفق شد و به فضای موجود نفوذ کرد…

 

… و توپ را به خوبی و با دقت برای سادیو مانه انداخت که فرار کرده بود و در نهایت وارد محوطه جریمه شده و با ضربه چیپ دروازه‌بان را مغلوب کرد.

 

وقتی درباره بعضی تحلیل‌های آماری آماده شده برای این مقاله با گرونمارک حرف زدیم، او به وضوح گفت که نباید با تمام پرتاب‌های اوت به یک شکل برخورد کرد.

او می‌گوید:” تحلیل موفقیت ناشی از پرتاب‌های اوت بستگی زیادی به شرایط آن موقعیت دارد. آیا جلوی محوطه جریمه هستی یا در نیمه زمین خودت قرار داری؟ نتیجه چند چند است؟ آیا مالکیت توپ را برای ایجاد موقعیت از دست دادی یا برای این که یک موقعیت را دفع کنی؟”

با این حال سهم لیورپول از پرتاب‌های اوت “هدر رفته” در لیگ – مواردی که منجر به بازپس گیری توپ در کمتر از 5 ثانیه توسط حریف شده- در رده سوم جدول کمترین‌هاست.

 

در رقابت‌های این فصل لیگ‌برتر، در بین تیم‌هایی که کمترین پرتاب اوت هدر رفته را دارند، لیورپول در رتبه سوم قرار گرفته است.

 

پرتاب به فضا یا روی پا، حرکت برای ایجاد یک گزینه برای هم‌تیمی، عدم پرتاب توپ به موازات خط؛ اگر بسیاری از این موارد شبیه به نظر می‌رسد به این دلیل است که همینطور هم هست. با این حال در فوتبال موارد شبیه همیشه با تمرین مشابه همراه نیست.

گرونمارک می‌گوید:” مربیان از بازیکنان‌شان انتظار دارند که بدون اتلاف وقت در تمرینات، توپ‌ها در پرتاب اوت‌ها حفظ کنند. وقتی توپ به آسانی از دست می‌رود، دست‌شان را در هوا تکان داده و ناراحت می‌شوند اما هیچ زمانی را برای بهبود آنها اختصاص نمی‌دهند. مربیان نمی‌دانند در این مواقع باید چه کار کنند.

من در فصل 17-2016 و 18-2017 با برنتفورد کار می‌کردم. آنها تنها به پرتاب‌های بلند علاقه داشتند. نمی‌توانم هیچ کلمه بدی درباره کادر فنی یا افراد تیم بگویم، کار کردن با همه آنها عالی بود اما من ناراحت بودم که شانس کار با مربیان درباره حفظ توپ از روی پرتاب اوت را نداشتم.”

برطرف کردن این ناراحتی ظاهرا هدف بلندمدت گرونمارک است چرا که مربی دانمارکی در حال حاضر مشغول نگارش کتابی است تا دانسته‌هایش از پرتاب‌های اوت در تمامی سطوح فوتبال را بیان کند:” من به عنوان مربی پرتاب اوت لیورپول، قهرمان لیگ قهرمانان و لیگ برتر شدم اما بزرگترین رویای من تغییر فوتبال است. من می‌خواهم نه فقط به بازیکنان در بهترین رده‌ها بلکه به آن بازیکنانی که در سطوح آماتور یا جوانان هستند کمک کنم که این جنبه از بازی خود را بهبود ببخشند.”

شاید اولین نسخه این کتاب به دست هکتور بیرین برسد که تا به این جای فصل پنج خطای اوت مرتکب شده است.

 

عنوان اصلی مقاله: What difference has throw-in coach Thomas Gronnemark really made to Liverpool نویسنده: Tom Worville نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: 7 دسامبر 2020
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *