آنالیز دیدار تاتنهام-آرسنال؛ چگونه شاگردان مورینیو دربی لندن را فتح کردند؟

همکاری خیره کننده سون هیونگ مین و هری کین در این دیدار بار دیگر تاثیرگذار بود؛ سون در دقیقه 13 آنها را پیش انداخت و کین در دقایق پایانی نیمه اول، پس از خنثی کردن ماهرانه تلاش آرسنال برای به جبران این گل توسط تاتنهام، اختلاف را دو برابر کرد.

هفت‌یک- تاتنهام پیروزی‌اش در دربی شمال لندن را با صعود به صدر جدول لیگ برتر جشن گرفت و بار دیگر توانایی‌اش در رقابت برای کسب قهرمانی در این رقابت‌ها را به نمایش گذاشت. آنها که در حال حاضر با تفاضل گل بهتر نسبت به لیورپول، مدافع عنوان قهرمانی، در صدر قرار دارند، سه امتیاز آخرشان را در حالی به دست آوردند که باعث شدند رقیب همشهری‎شان، آرسنال، همچنان در رده پانزدهم جدول باقی بماند. همکاری خیره کننده سون هیونگ مین و هری کین در این دیدار بار دیگر تاثیرگذار بود؛ سون در دقیقه 13 آنها را پیش انداخت و کین در دقایق پایانی نیمه اول، پس از خنثی کردن ماهرانه تلاش آرسنال برای به جبران این گل توسط تاتنهام، اختلاف را دو برابر کرد. کین و سون حالا در 31 گل در لیگ برتر با یکدیگر همکاری کرده‌اند.

 

 

تنها فرانک لمپارد و دیدیه دروگبا با 36 گل در چلسی بالاتر از آنها قرار دارند. ژوزه مورینیو، سرمربی تاتنهام، در این باره گفت:” مردم انتظار داشتند که در سه بازی اخیر (برابر منچسترسیتی، چلسی و آرسنال) سه یا چهار امتیاز یا شش امتیاز و یک شکست نصیب ما شود. ما هفت امتیاز گرفتیم و یک گل هم برابر این تیم‌های فوق العاده دریافت نکردیم. ما یک هفته دیگر هم در صدر جدول خواهیم بود که سرگرمی خوبی است.” میکل آرتتا، سرمربی تیم رقیب، گفت:” ما آن ارتباط نهایی، آن ضربه نهایی و آن یک در برابر یک با پی‌یر امریک اوبامیانگ، آن ضربه سر را کم داشتیم- من چیزهای بسیاری در خاطر دارم. در آخر ما در محوطه جریمه حریف وقتی شانس داشتیم به اندازه کافی بی‌رحم نبودیم و سپس دو گل دریافت کردیم.”

 

تاتنهام در هنگام مالکیت توپ

تاتنهام با استفاده از سیستم 1- 3- 2- 4 توسط ژوزه مورینیو به میدان فرستاده شده بود و رهبری تیم بر عهده هری کین بود که توسط استیون برخواین، جیووانی لوسلسو و سون هیونگ مین در یک سوم نهایی حمایت می‌شد. تیم مهمان، آرسنال، به صورت ثابت سیستم 1- 3- 2- 4 بازی می‌کرد؛ توماس پارتی و گرانیت ژاکا دو هافبک دفاعی این تیم  و پایه خط میانی بودند.

تاتنهام به طور منظم به واگذاری مالکیت توپ تمایل داشت اما در هنگام بازی‌سازی به روش‌های متفاوت روی می‌آورد. آنها برابر پرس از جلوی میدان آرسنال در ابتدا از پاس‌های کوتاه توسط مدافعان میانی استفاده می‌کردند و سپس ارسال پاس‌های بلند برای بازیکنان هجومی را در دستور کار قرار می‌دادند. موفقیت آرسنال در دفاع برابر توپ‌های اول و دوم به این معنا بود که تاتنهام در عوض باید به دنبال بازی‌سازی از طریق خط میانی باشد.

 

تاتنهام با آرایش 1-3-2-4 بازی می‌کرد و لوسلسو، برخواین و سون پشت سر هری کین بازی می‌کردند.

 

تیم میزبان وقتی توپ را از دست داد می‌داد با آرایش 2-4-4 بازی می‌کرد. برخواین و سون عقب‌تر رفته و دو سمت موسی سیسوکو و هویبرگ قرار می‌گرفتند و لوسلسو هم جلوتر می‌رفت تا کنار هری کین قرار بگیرد.

 

حریف آنها در برابر جابجایی‌هایی که آنها انجام می‌دادند، آسیب پذیر بود که معمولا باعث خارج شدن بازیکنان از پست خود می‌شد. با تلاش برای پوشش بازیکنی که نزدیک توپ بود، بازیکن دیگری که در موقعیت هجومی‌تر قرار داشت، فضای کافی پیدا می‌کرد. توماس پارتی در موارد متعددی ریسک انجام این کار را با نزدیک شدن به پی‌یر امیل هویبرگ یا موسی سیسوکو پذیرفت؛ هافبک‌هایی که جاگیری هوشمندانه‌شان معمولا با هدف تاثیرگذاری روی حریف انجام می‌شد و بنابراین بازیکنان کناری آرسنال را وادار می‌کرد که به میانه میدان و فضاهای خالی بروند.

گرانیت ژاکا نیز مانند پارتی بارها از پستش خارج شد. هکتور بیرین نیز تمایل زیادی داشت که به حرکات کوتاه واکنش نشان بدهد؛ حتی به قیمت از دست دادن حرکات خطرناک‌تر. تعداد دفعاتی که جاگیری و واکنش تیم میکل آرتتا مورد آزمایش قرار گرفت به این معنا بود که آنها در حفظ انسجام و همکاری در جلوگیری از توانایی تاتنهام برای پیشروی مشکل داشتند.

 

سیسوکو و هویبرگ مسئول یارگیری با بازیکنان کناری آرسنال وقتی به سمت داخل زمین می‌رفتند، بودند و همین طور پوشش فضای پیش روی مدافعان میانی شان و به این ترتیب مسئولیت مقابله با ارسال‌ها با مدافعان بود.

 

خط اصلی تاتنهامی ها روی ضدحملات ایجاد می‌شد. آنها می‌دانستند که مدافعان کناری آرسنال پیشروی می‌کنند؛ بنابراین به دنبال انتقال از کناره‌ها بودند؛ جایی که سون و برخواین فرارهای‌شان را انجام می‌دادند.

 

با این حال بزرگترین تهدید تاتنهام روی ضدحمله ایجاد شد. آگاهی آنها از پیشروی مدافعان کناری آرسنال به این معنا بود که گاهی تغییر مکان به کناره‌های زمین را در اولویت‌شان قرار می‌دادند و براخواین و سون در دو سمت نفوذ می‌کردند. عقب کشیدن کین به سمت توپ کمی پیش از گل اول باعث شد که دفاع بهم ریخته آرسنال باریک‌تر از قبل شود و فضایی که سون در آن نفوذ کرد، افزایش پیدا کند.

آرسنال پوشش و امنیت دفاعی بسیار کمی مقابل تغییر مکان‌ها در نیمه اول داشت. این مورد در نیمه دوم بهتر شد اما تاتنهام در آن زمان علاقه کمی به حمله کردن داشت و در عوض روی خنثی کردن حملات حریف تمرکز کرده بود؛ حتی با این که شانس‌‎هایی در ضدحمله داشت. خط دفاعی عقب کشیده تاتنهام به این معنا بود که آنها باید فضاهای بیشتری را در طول تغییر پست پوشش می‌دادند و این باعث شد که تاتنهام در طول نیمه دوم مدیریت بهتری روی تغییر پست داشته باشد.

 

فضای اندک بین خط دفاعی و میانی تاتنهام در نیمه دوم به این معنی بود که آنها می‌توانستند به خوبی از محوطه جریمه‌شان مراقبت کنند؛ اما در عین حال، مدافعان کناری و مهاجمان کناری‌شان در کناره‌ها آزاد بودند.

 

آرسنال در هنگام مالکیت توپ

آرسنال با سیستم 1- 3- 2- 4 توسط میکل آرتتا به زمین فرستاده شد و رهبری تیم بر عهده پی‌یر امریک اوبامیانگ بود. تاتنهام با سیستم 2- 4- 4 دفاع می‌کرد؛ جیوانی لوسلسو از خط میانی پیش می‌رفت تا در کنار هری کین قرار بگیرد و استیون برخواین و سون هیونگ مین در پست‌های عقب‌تر در خط میانی در دو سوی موسی سیسوکو حضور پیدا می‌کردند.

تاتنهام در هنگام از دست دادند توپ دفاع را از میانه میدان آغاز می‌کرد و در تلاش بود تا آرسنال را وادار به جلو کشیدن بازیکنان کند و در نتیجه بتواند از ضدحملات استفاده کند. کین و لوسلسو اجازه می‌دادند راب هولدینگ و گابریل ماگالاش مالکیت توپ را حفظ کنند و در عوض مسیر پاس‌های ارسالی از سوی آنها برای گرانیت ژاکا و توماس پارتی را محدود می‌کردند.

 

آرسنال در هنگام مالکیت توپ با آرایش 1-3-2-4 بازی می‌کرد. ویلیان، لاکازت و بوکایو ساکا از اوبامیانگ حمایت می‌کردند.

 

تیم میهمان در هنگام از دست رفتن مالکیت توپ هم آرایش قبلی را حفظ می‌کرد؛ توماس پارتی و گرانیت ژاکا به عنوان دو هافبک دفاعی پشت سر چهار عنصر هجومی‎شان قرار داشتند.

 

هر دو هافبک میانی (آرسنال) در پست‌های مدافع میانی کاذب یا مدافع کناری کاذب به کار گرفته شده بودند تا موقعیت سه در برابر دو ایجاد کنند و بنابراین توپ را از دو بازیکن هجومی تاتنهام عبور دهند اما در طول نیمه اول در انجام این کار موفق نبودند چون مدافعان میانی در کنار آنها با توپ پیشروی نمی‌کردند تا از یکی از هافبک‌های تاتنهام عبور کنند. خط میانی تاتنهام به جای پاسکاری توانست تلاش آنها را با بستن مسیر پاسکاری خنثی کند.

سون و برخواین توپ‌های ارسالی برای مدافعان کناری آرسنال را دنبال می‌کردند و اگر در انجام این کار به مشکل می‌خوردند، هویبرگ و سیسوکو واکنش نشان می‌دادند و به کمک‌شان می‌رفتند. جاگیری هافبک‌های میانی تاتنهام به طور خاص بسیار تاثیرگذار بود؛ آنها حرکات بازیکنان حریف برابر مدافعان میانی تاتنهام را تحت نظر داشته و به آن واکنش نشان می‌دادند چرا که می‌دانستند مدافعان کناری آرسنال پیشروی کرده و مهاجمان کناری آنها به میانه میدان متمایل می‌شوند. هویبرگ بار دیگر آگاهی دفاعی خاصی داشت و مدام در حال خنثی کردن بزرگترین تهدید آرسنال بود. این توانایی او و سیسوکو بود که کدام تهدیدها را در اولویت قرار دهند؛ در حالی که در مقابل تمرکز پارتی و ژاکا تنها روی حرکات پیش روی‌شان بود؛ و این بزرگترین تفاوت بین تلاش‌های دفاعی خط‎‌ میانی دو تیم بود.

آرسنال حتی با تلاشی که برای ایجاد موقعیت سه در برابر دو داشت در پیش بردن مالکیتش به مشکل می‌خورد و بیشتر مجبور می‌شدند تا توپ را به کناره‌های میدان ببرند. حرکات متقابل که از سوی مدافعان کناری و مهاجمان کناری انجام می‌شد با حضور اوبامیانگ و الکساندر لاکازت به عنوان نفر سوم، تکمیل  و گاهی باعث پیشروی آنها خارج از شکل تیمی تاتنهام می‌شد اما خط میانی حریف به کاهش فضا در عقب زمین ادامه می‌داد. بنابراین آنها توپ را به محوطه جریمه سانتر می‌کردند اما در این صورت نیز دفاع خوبی در برابر توپ‌های ارسالی صورت می‌گرفت.

 

مهاجمان تاتنهام اجازه می‌دادند که راب هولدینگ و گابریل، مدافعان میانی آرسنال، مالکیت توپ را در اختیار داشته باشند و در عوض، مسیرهای ارسال پاس به ژاکا و پارتی را می‌بستند. دو هافبک دفاعی آرسنال به دنبال مالکیت توپ برای ایجاد موقعیت دو در برابر سه با هافبک‌های حریف بودند.

 

جابجایی بازیکنان تاتنهام معمولا باعث سردرگمی آرسنالی‌ها و خارج شدن آنها از پست‌شان می‌شد؛ به همین دلیل وقتی به دنبال یارگیری با بازیکن صاحب توپ می‌شدند، بازیکن دیگر در موقعیت هجومی‌تر را آزاد می‌گذاشتند.

 

خطوط دفاعی و میانی تاتنهام در طول نیمه دوم منسجم باقی ماند و به آنها این قدرت را داد که با هافبک‌ها و مدافعان کناری در فضای کناری زمین حضور داشته باشند تا از سانترهای احتمالی جلوگیری کرده و اطمینان حاصل کنند که سه بازیکن باقی مانده در هر خط برای دفاع در برابر سانترها آزاد هستند. کین و لوسلسو نیز آزاد بودند تا توپ‌های دوم پس از دفع شدن را هدف بگیرند.

حضور دنی سبایوس به جای پارتی در نیمه دوم باعث شد که آرسنال توانایی تکنیکی بیشتری در میانه میدان داشته باشد. بازیکن اسپانیایی در دست گرفتن ضربان حملات‌شان را در اولویت قرار داد. هولدینگ و گابریل نیز پیشروی بیشتری با توپ داشتند اما تیم میزبان آمادگی انجام این کار از سوی آنها را داشت. آنها حتی از رسیدن توپ به محوطه جریمه هم ابایی نداشتند چرا که 11 بازیکن پشت توپ قرار داشتند.

با دفاع چشمگیر تاتنهام از فضاهای میانی میدان، آرسنال نیز به بازی با پاس‌های عمودی پشت مدافعان کناری روی آورد تا مدافعان کناری خودشان آنها را دنبال کنند. اما فضای بسیار کم پشت دفاع تاتنهام به این معنا بود که این پاس‌ها باید بسیار دقیق بودند تا موفق باشند و این اتفاق به ندرت رخ داد.

 

آرسنال همچنین تلاش می‌کرد از حرکات متقاطع بین مدافعان کناری و مهاجمان کناری‌اش استفاده کند و لاکازت یا اوبامیانگ هم به عنوان گزینه سوم در دسترس بود.

 

عنوان اصلی مقاله: Tottenham 2 Arsenal 0: Tactical Analysis نویسنده: CV نشریه / وبسایت: The Coaches' Voice زمان انتشار: 7 دسامبر 2020
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *