چگونه چلسی بار دیگر چهره یک مدعی را پیدا کرد؟
هفتیک- دریافت تنها دو گل در 9 بازی، پاسخ قاطع و خوبی به انتقادات و تردیدهایی بود که درباره خط دفاعی چلسی وجود داشت. بعضی تردیدها همچنان باقی مانده اما با توجه به آمار تیم فرانک لمپارد در فصل گذشته که رکورد بدترین خط دفاعی باشگاه در 23 سال اخیر را ثبت کرده بود، کنترل کامل تاتنهام که پادشاه ضدحملات این فصل است، دستاوردی به حساب میآید که نباید آن را دستکم گرفت.
این مانند امتحانی بوده که با موفقیت پشت سر گذاشته شد. هشت بازی قبلی چندان چالش برانگیز نبود. وقتی چلسی با سویا روبرو شد، آنها در میانه روند به ثمر رساندن تنها 4 گل در 7 بازی بودند، دیدار برابر منچستریونایتد برای هر دو تیم به شکل قابل توجهی یک نبرد آزمون و خطا بود که باعث شد در نیمه زمین خودی باقی بمانند و با نگرانی به رقیب چشم بدوزند و کار خاصی در میدان انجام ندهند که کلین شیتشان را به خطر بیندازد.
با این که این بازی چندان محتاطانه نبود اما شباهتهایی با دیداری داشت که در اولدترافورد برگزار شد. این اتفاق شاید در فصلی که قهرمانی احتمالا با 85 امتیاز یا زیر 95 امتیاز به دست بیاید، طبیعی است: کسب یک تساوی احساس از دست دادن دو امتیاز را به طرفین نمیدهد. هر دو تیم حملاتی روی دروازههای یکدیگر داشتند اما پایه بازی بر اساس عدم دریافت گل بود.
و یک هشدار برای لمپارد باقی مانده است. تیم او میتواند حمله کند (آنها در این فصل در دو بازی 4 گل و در چهار بازی 3 گل به ثمر رساندند) و در طول 6 هفته گذشته نشان دادند که توانایی دفاع کردن هم دارند اما آیا میتوانند هر دو کار را با هم انجام دهند؟ هرچند آنها حالا در سه بازی برابر “شش تیم برتر لیگ” در این فصل، دو کلین شیت به ثبت رساندهاند اما در برابر هیچکدام گلی وارد دروازه حریف نکردهاند. در عین حال سختترین دیدار این فصل در لیگ قهرمانان برابر سویا نیز بدون گل به پایان رسید.
شاید برقراری این تعادل برای هر تیم بزرگی سختترین کار باشد. اما آنها نسبت به هفتههای اول این فصل بسیار منسجمتر هستند. مشخصا بازیکنان باعث ایجاد این تفاوت شدهاند. ادوارد مندی بسیار مطمئنتر از کپا آریسابالاگاست که کاملا اعتماد به نفسش را از دست داده بود. تیاگو سیلوا قدرتی دارد که چلسی فصل گذشته در اختیار نداشت. بن چیلول از دفاع چپ به خوبی پیش میرود و در بخش دفاعی نیز از مارکوس آلونسو مطمئنتر است.
با این حال چیزی که در این بازی واقعا قابل توجه بود، گرفتن فضا و جای کار از هری کین بود. او در نیمه دوم تنها 17 بار لمس توپ داشت که فقط یکی از آنها در محوطه جریمه بود. و باید از انگولو کانته بابت این اتفاق تقدیر شود- و کمی از این تقدیر نیز به متئو کواچیچ تعلق دارد. کانته به پست آشنای خود در قسمت دفاعیتر سه هافبک تیم برگشته و بار دیگر بازی را تحت سلطه خود درآورده است و این سوال را پیش آورده که وقتی بازیکنی به خوبی کانته در این پست داری، چرا باید از او در پست دیگری بازی بگیری.
درست است که این تصور وجود دارد که کانته به دلیل درگیری حقوقی بر سر حق انتشار عکس در فرانسه دچار عدم تمرکز شده بود و این باعث شد که افت کند اما هنوز هم این سوال وجود دارد که چرا بازیکنی که احتمالا بهترین هافبک دفاعی دنیا در سبک پکمَن (توضیح مترجم: Pac-man style منظور هافبک دفاعی توپگیر است) در سه فصل ابتداییاش در لیگ برتر بوده است، باید دو فصل گذشته را در پستی هجومیتر سپری کند که احساس راحتی بسیار کمتری در آن دارد.
این که ناراحتی و خشم زیادی از این بابت دیده نشد، نشاندهنده این موضوع است که کانته خودخواهی زیادی ندارد و به صورت کلی نیز توجه چندانی به این پست نمیشود. با این حال او با برگشت به پست طبیعیاش در 4 بازی اخیر در لیگ برتر مانند کسی شده است که کفشهای محبوبش که فکر میکرد آنها را از دست داده، بار دیگر پیدا کرده است. ناگهان همه چیز راحتتر و آسانتر شده است. شاید گیفهای چشمگیر یا کلیپهای یوتیوب از او ساخته نشود اما حضور در اطراف میدان، فشار آوردن به حریفان، پر کردن خلاها و تصاحب مالکیت توپ نیز به اندازه گلهای درخشان یا تکنیکهای ویژه در کسب پیروزی در یک دیدار اهمیت دارد. به همین دلیل چلسی در خط میانی بسیار منجسمتر و بسیار متعادلتر شده است.
او در این پست از دو مدافع میانی تیمش حمایت میکند و در فضایی قرار دارد که باید باشد و کانالهای دسترسی به دروازه خصوصا برای سون هیونگمین را بسته است. این شبیه دوران قدیمی کانته است و زمینهای را فراهم میکند که کواچیچ و میسون مونت بتوانند از طریق آن نمایش بهتری داشته باشند. تاتنهام گاهی در نیمه اول فرصت ایجاد خطر از طریق ضد حمله را داشت اما در نیمه دوم این شرایط کاملا برطرف شد. داشتن پنج شوت در 90 دقیقه که تنها یکی از آنها در چارچوب باشد حتی با استانداردهای مینیمال ژوزه مورینیو نیز تلاش برای پیروزی در یک بازی به حساب نمیآید.
از این نظر لمپارد از تلهای که پپ گواردیولا هفته گذشته در آن افتاده بود، گریخت. او احتمالا امیدوار خواهد بود که راهی برای آزاد کردن بخشی از پتانسیل هجومی بالای تیمش در عین حفظ چنین ساختار دفاعی پیدا کند. اما در حال حاضر کسب یک امتیاز از رقابتی که از گذشته یک بازی بزرگ به حساب میآمد، کافی خواهد بود- خصوصا که به نظر میرسد بار دیگر کانته را در اختیار دارد.
لمپارد مربی بازی های بزرگ نیست ،این تیم با مربی مثل آلگری حذف های زیادی برای گفتن میتونه داشته باشه، اصرارش به بازی دادن آبراهام با وجود درخشش ژیرو خیلی عجیبه
مندی بهترین خریدی بود میتونستن انجام بدن
ولی هنوزهم شانس لیور حتی تات از چلسی بیشتر به نظر من