چگونه منچستریونایتد بعد از فرگوسن به تیمی معمولی تبدیل شد
هفتیک- شاید با جرات بتوان گفت که اوضاع تا به اینجا در این فصل برای منچستریونایتد در لیگ برتر خوب پیش نرفته است. در اروپا آنها نشانههایی از درخشش را نشان دادهاند، هر چند که شکست خارج از خانه مقابل استانبول باشاکشهیر، بیش از پیروزی مقابل پاری سن ژرمن و لایپزیش در اذهان میماند.
گلهایی که در استانبول شاهدشان بودیم، تمام نشانههای تیمی که برای فرار از سقوط تلاش میکند، داشت. بیاعتنایی به وضعیت قرار گرفتن تیم روی گل اول دمبا با و همینطور پاس ضعیف برونو فرناندس و شکست خوان ماتا در نبرد تن به تن و همینطور جا ماندن او که به یک ضد حمله مرگبار و گل پیروزیبخش ادین ویسکا ختم شد، از آن دسته اشتباهاتی نیستند که از منچستریونایتد انتظار داشته باشید. همچنین شما از آنها انتظار ندارید مقابل تیمی که در رده هفتم لیگ ترکیه قرار گرفته، بیش از نیم ساعت نتوانند موقعیتی ایجاد کنند؛ همانطور که یونایتد از دقیقه 62 تا لحظهای که ضربه سر هری مگوایر از روی خط دفع شد، نتوانسته بود موقعیتی بسازد.
سقوط باشگاه از وقتی سرالکس فرگوسن آنها را ترک کرده کاملا واضح بوده است. حال قصد داریم عملکرد آنها را پس از آخرین فصل او که آخرین باری بود که یونایتد قهرمان لیگ شد بررسی کنیم.
در جدول زیر آمار تیم از فصل آخر فرگوسن تا فصل جاری دیده میشود که هر چه رنگ آبیتر باشد، وضعیت بهتر بوده و هر چه رو به سفیدی برود، آمار ضعیفتری ثبت شده (این مقیاس درباره تساوی، شکست و گل خورده نیز به همین شکل است و هر چه خانه جدول در این سه ستون آبیتر باشد، عدد این سه فاکتور کمتر بوده است). آمار فصل 21-2020 با توجه به اینکه تنها 6 بازی از آن گذشته، به رنگ طوسی درآمده است.
یونایتد در دوران پسا فرگوسن هیچگاه با ثبات کار نکرده است. فصل 13-2012 که آنها قهرمان لیگ شدند، بیشترین پیروزی، بیشترین گل زده، بیشترین امتیاز، کمترین شکست و کمترین تساوی را کسب کردهاند. از آن فصل به بعد، شیاطین سرخ تنها یک بار بیش از 20 پیروزی کسب کردهاند و به صورت میانگین، 69 امتیاز به دست آوردهاند. پیدا کردن آماری که ما را یاد عملکرد تیم و دستاوردهای آنها تحت هدایت فرگوسن در فصل 13-2012 بیندازد، کار دشواری است. دلیل اصلیاش نیز این است که آماری شبیه به آن فصل وجود ندارد.
مربیان پس از دوران فرگوسن به سه دسته تقسیم میشوند: از ابتدا ضعیف شروع کردهاند (دیوید مویس)، زمان به آنها داده شده ولی نتوانستهاند پس از فصل اول خوب کار کنند یا معمولی کار کردهاند (لوئی فن خال)، فصل دوم عملکرد خوبی داشتهاند ولی فصل سوم بسیار ضعیف بودند (ژوزه مورینیو و اوله گونار سولسشر).
برای درک بهتر عملکرد هر مربی، به مقیاسی نیاز داریم که بتوانیم به درستی آنها را با هم مقایسه کنیم. جایگاه تیم و امتیازات در لیگ گاهی ممکن است ما را نسبت به عملکرد واقعی تیم منحرف کند و گاهی مقایسه تیمها به واسطه این دو فاکتور دشوار است. کسب رتبه چهارم توسط فنخال با 70 امتیاز به دست آمد، در حالیکه تیم مورینیو در فصل اولش، با کسب 69 امتیاز، دو پله پایینتر کار را تمام کرد. بهعلاوه یونایتد تحت هدایت سولسشر در فصول 19-2018 و 20-2019، 66 امتیاز کسب کرد و به ترتیب در ردههای ششم و سوم کار را تمام کرد.
اگر تنها یک امتیاز میتواند رتبه تیم را در یک فصل دو پله بالاتر ببرد، یا شاید کسب مقدار ثابتی امتیاز در دو فصل متفاوت، 3 پله تفاوت در جایگاه پایانی رقم میزند، بنابراین امتیازات و موقعیت در جدول مقیاسهای خوبی برای اندازهگیری عملکرد یونایتد نیستند.
در هر صورت، رابطه تعداد امتیازات کسب شده در یک فصل و جایگاه تیم در آن فصل، تنها با قیاس با عملکرد دیگر تیمها در همان فصل نسبت به تیم شما میتواند کیفیت عملکردتان را مقایسه کند. لستر با 81 امتیاز در فصل 16-2015 قهرمان لیگ شد در حالیکه لیورپول با کسب 97 امتیاز در فصل 19-2018 در رده دوم کار را تمام کرد.
بنابراین برای اینکه به خوبی متوجه شویم که یک تیم در طی زمان، رشد کرده یا دچار افت شده، یک معیار متمرکزتر نیاز داریم. معیار مشخصی که برای این کار وجود دارد، “کلاب اِلو” (ClubElo) است. کلاب اِلو معیاری است برای مقایسه عملکرد تیمها در رقابتها و فصلهای مختلف و درک آن آسان است- هر چه تیمها امتیاز بیشتری طبق آن کسب کرده باشند، عملکرد بهتری داشتهاند.
این معیار توسط آرپاد الو مجارستانی ایجاد شده و برای ایجاد سیستمی جهت ردهبندی بازیکنان شطرنج مورد استفاده قرار میگیرد. عملکرد این معیار به این گونه است که هر تیم پیش از هر دیدار، امتیازی دارد و وقتی تیمها مقابل یکدیگر قرار میگیرند، این امتیاز را تحت عنوان ضریب شرطبندی ارائه میکنند.
برای درک بهتر عملکرد کلاب الو، باید بیخیال فوتبال شویم و دو دوست را تصور کنیم؛ جوئی و دانلد که بیلیارد بازی میکنند. جوئی ساکت و بیادعاست و خیلی هم خوب بیلیارد بازی نمیکند. دانلد بی پروا، خودشیفته و مغرور است و متاسفانه خیلی خوب بیلیارد بازی میکند. به جای اینکه شرط ببندیم آنها چقدر میخواهند ببرند، باید اینطور فرض کنیم که اگر قرار باشد ببازند، حاضرند چقدر به رقیب پرداخت کنند. جوئی 1 پوند روی پیروزی نامطمئن خودش شرط میبندد. دانلد 100 پوند شرط میبندد و فکر میکند کار خیلی زود تمام خواهد شد. بازی طولانی میشود و چندین ساعت طول میکشد تا به پایان برد ولی جوئی در پایان برنده شده و دانلد را شکست میدهد. جوئی 100 پوند طلب میکند که میتواند در آینده به کمک آن شرط بندی کند.
بنابراین وقتی یک تیم با امتیاز پایین مقابل تیمی با امتیاز بالا روبرو میشود، تیم پایینتر شرط کوچکتری روی بازی میبندد و تیم بزرگتر، شرطی بزرگتر. وقتی یونایتد در این هفته مقابل باشاکشهیر بازی کرد، به عنوان شانس برتر کسب پیروزی پا به دیدار گذاشت. امتیاز کلاب الو یونایتد پیش از بازی، 1868 بود که آنها را در رده هشتم تیمهای اروپا قرار میداد و اختلافی فاحش با باشاکشهیر داشت؛ تیمی که 1541 امتیاز کسب کرده و در رده 151 اروپا، بین ویتسه آرنهم و اندرلخت قرار دارد.
در صورتی که یونایتد پیروز این دیدار میشد، امتیاز کم باشاکشهیر به آنها تعلق مییافت. در واقعیت اما، باشاکشهیر پیروز میدان شد و امتیاز کلاب الو آنها افزایش یافت تا حدی که به رده 126 اروپا رسیدند. در سوی دیگر، یونایتد از رده هشتم به رده یازدهم سقوط کرد. کلاب الو ابزاری عالی برای درک جایگاه تیمها در سراسر اروپاست ولی همچنین میتوان از آن برای درک عملکرد یک تیم در طی زمان استفاده کرد. در زیر، امتیاز کلاب الو منچستریونایتد از ابتدای فصل 11-2010 تا اینجا را میبینید.
در این آمار به وضوح مشخص است که یونایتد تحت هدایت فرگوسن در فصلهای 11-2010 تا 13-2012، اختلاف قابل توجهی با یونایتد در فصول اخیر دارد؛ آن هم در حالیکه تیم مورینیو در فصل 18-2017 کمی این آمار را بهبود بخشیده است. در آن سالها، یونایتد هیچگاه در ردهای پایینتر از ششم در اروپا قرار نمیگرفت و در فصل 11-2010، از سوی کلاب الو پس از بارسلونا به عنوان بهترین تیم انتخاب شد؛ تیمی که آنها در فینال چمپیونزلیگ مقابلش شکست خوردند.
اما پس از جدایی فرگوسن، آنها تا رده بیست و ششم تیمهای اروپا سقوط کردند. سقوط آرام تیم در این سالها که از پایان دوره مویس شروع شد و در دوره فن خال ادامه پیدا کرد، به وضوح مشخص است. مورینیو تمام تلاشش را کرد که تیم را بالا ببرد و خیلی سریع هم آنها را در جایگاهی بهتر از گذشته قرار دارد ولی حتی این مقطع نیز عمر کوتاهی داشت. حالا تحت هدایت سولسشر، شیاطین سرخ پس از پایان قدرتمند در فصل گذشته، در این فصل نیز رو به سقوط هستند.
هر چند صداهایی که از یونایتد شنیده میشود، تنها حمایت از سولسشر است ولی آمار تیم فعلی فاصله زیادی با یک تیم خوب دارد. جدول زیر آمار گلهای مورد انتظار زده (xG) و دریافتی (xGA) را برای هر مربی از فصل 13-2012 نشان میدهد که در فاکتور xG هر چه به سمت رنگ آبی تیره میرویم، آمار تیم بهتر بوده و در فاکتور xGA هر چه به سمت رنگ سفید میرویم، تیم در این رابطه بهتر کار کرده است.
با وجود اینکه تیم در این فصل تنها 6 بازی انجام داده ولی وضعیت بسیار بدی دارد و تا به اینجا، بدترین خط حمله و بدترین خط دفاعی که پس از فرگوسن شاهدش بودیم، متعلق به این فصل است که از اختلاف xG و xGA که منفی شده به وضوح مشخص است. این فصل، تنها فصلی است که اختلاف این دو آمار منفی شده و نزدیکترین فصل به آن، فصل 19-2018 بود که مورینیو 17 بازی هدایت منچستر را برعهده داشت (اختلاف 0.01) و حتی آن فصل هم از فصل 21-2020 تحت هدایت سولسشر بهتر بود.
انتخاب سولسشر به عنوان سرمربی یونایتد، عملکرد تیم در دفاع و حمله را بهبود بخشید و آمار ضعیف تیم در فصل 19-2018 به آمار فصل آخر فرگوسن در حمله- 1.79 گل مورد انتظار- نزدیک شد. فصل گذشته شیاطین سرخ در آمار گل خورده در رده سوم بهترین تیمها قرار داشتند و پس از فصل اول مورینیو، این بهترین آمار ثبت شده به حساب میآید.
با در نظر گرفتن تمام موارد مطرح شده، این تیم باز هم تیمی است که محل رفت و آمد مربیان است. هشدارهای اولیه در این فصل وجود دارد ولی با توجه به تعداد بازیهای کمی که برگزار شده، سولسشر شایسته این است که به او زمان داده شود. همچنین باید توجه داشت که تغییر مربی، اوضاع را یک شبه تغییر نخواهد داد. با این حال اگر اوضاع در همین مسیر ادامه پیدا کند، یونایتد باز هم با باشگاهی که باید باشد فاصله میگیرد و خطر به ثبت رسیدن بدترین فصل در لیگ نیز احساس میشود. الگوی ثابت در طی تمام سالها، عدم تمرکز بر برنامهریزی بلند مدت برای ترکیب تیم و نقل و انتقالات اشتباه و بیهدف بوده است. شاید این فصل، فصلی باشد که آنها هوشیار شوند یا شاید یونایتد یک سال دیگر از روزهای باشکوه فرگوسن فاصله بگیرد.