پرس لیورپول نسبت به فصل قبل کم جانتر شده است. اشتباهات فاجعهبار در حالتی که بازیکن تحت فشار نیست، در سه بازی از چهار بازی اخیر رخ داد؛ هم از سوی فندایک، هم از سوی رابرتسون و هم از سوی آدریان که منجر به رسیدن توپ به بازیکن حریف در مقابل دروازه لیورپول شده است.
هفتیک- پس از تنها 4 بازی در فصل 21-2020، لیورپول 11 گل در لیگ برتر دریافت کرده است. در حالیکه در فصل 20-2019 که با قهرمانی آنها به پایان رسید، سیزده بازی طول کشید که آمار گلهای خورده لیورپول به چنین عددی برسد- در دورهای که قرمزها با 6 باشگاه برتر روبرو شده بودند و پس از آن به این آمار رسیدند.
شاگردان یورگن کلوپ تنها تیمی نیستند که دچار بحران دفاعی در این فصل شدهاند- منچسترسیتی مقابل لستر، 5 گل در خانه دریافت کرد و منچستریونایتد هم 6 گل از تاتنهام خورد. ولی برای تیمی که در چند فصل اخیر نمایشهای مستحکمی در خط دفاع داشت، دریافت 7 گل از استون ویلا، یک فروپاشی تمام عیار است. خبر خوب برای تیم کلوپ این است که احتمالا این روند ضعیف ادامه پیدا نخواهد کرد.
آمار لیورپول در گلهای مورد انتظار دریافتی (xG) چندان ضعیف نبود و آنها باید تا به اینجای کار، 5.2 گل دریافت میکردند یعنی کمتر از نیمی از 11 گلی که در واقعیت دریافت کردند. با این وجود، آمار نشان میدهد که آنها نسبت به فصل گذشته دچار افت شدهاند و وقتی کلوپ این 11 گل را بررسی میکند، متوجه اشتباهات متعددی در خط دفاع تیمش میشود. شروع این 11 گل با پیروزی 4-3 مقابل لیدز در آنفیلد بود.
دو مشکل بزرگ در آن بازی وجود داشت- یک اینکه روی بازیکن صاحب توپ فشاری نبود و کالوین فیلیپس در نیمه اول فضای بسیار زیادی در اختیار داشت و پاسهای خوبی به کنارههای زمین ارسال میکرد. یکی از این پاسها، گل اول را ساخت.
ترنت الکساندر آرنولد مامور مهار جک هریسون، زننده گل بود ولی اگر واقعبینانه نگاه کنیم، مدافع راست لیورپول کار چندانی برای مقابله با کنترل توپ عالی هریسون و ضربه داخل پای او نمیتوانست انجام دهد.
مشکل اصلی اما این بود که جو گومز، مدافع میانی لیورپول که باید جای خالی الکساندر آرنولد را پر میکرد، در هنگام گرفتن توپ از رقیب خیلی ضعیف است. سرعت بالا در پوشش، سلاح اصلی او است ولی در این موقعیت، او برای اینکه بتواند با حریف درگیر شود، بیش از حد سریع بود.
…. و هنگامیکه هریسون توپ را شوت کرد، گومز 10 گام از او رد شده بود و در موقعیتی قرار نداشت که جلوی توپ را بگیرد.
اشتباه گومز، اشتباهی پرتکرار بود ولی اشتباهی بزرگتر از سوی ویرژیل فندایک رخ داد که تلاش کرد ارسال استوارت دالاس در پشت خط دفاعی لیورپول را دفع کند…
او که سعی داشت با بیرون پای راست این ارسال را به پاسی برای اندی رابرتسون تبدیل کند، در نهایت آن را به پاتریک بامفورد رساند که گل دوم را برای لیدز وارد دروازه کرد. با وجود تمام صحبتهایی که در مورد جلو بودن خط دفاع لیورپول انجام شده، در این شرایط انتظار میرود فندایک با آرامش بیشتری عمل کند.
گل سومی که مقابل لیدز دریافت شد، پیچیدهتر بود.
زمانیکه هلدر کاستا توپ را در سمت راست دریافت کرد، لیورپول در موقعیت خوبی برای دفاع کردن بود.
مشکل آنها این بود که بازیکنان زیادی با سرعت در یک زمان، وارد کانال دفاعی میشدند- شاید هیچ تیمی به جز لیدز تحت هدایت مارسلو بیلسا، مدافع راست تیمش یعنی لوک آیلینگ و مدافع میانی، ماتیوش کِلیچ را در این شرایط به صورت همزمان به محوطه جریمه حریف نفرستد.
اول آیلینگ شروع به دویدن کرد که باعث شد فندایک نیز همراه او حرکت کند و فضایی بین او و جو گومز ایجاد شد و کلیچ به فضای پشت جورجینیو واینالدوم رسید…
تنها گل دریافتی مقابل آرسنال، شکل دیگری بود- لیورپول مقابل تیم آرتتا که به شکلی جاهطلبانه از عقب زمین بازی میکرد، ضربه خورد. گل اول مقابل لیدز، با این تفاوت که این بار فرصت زیادی به هافبک دفاعی حریف داده شد.
گرانیت ژاکا در مقابل خط دفاعی تیمش آزاد بود تا توپ را به الکساندر لاکازت برساند و هر چند که تیم کلوپ در هنگامیکه تحت فشار است، به خوبی افرادش را مقابل توپ قرار میدهد تا از ارسال پاسهای حریف جلوگیری کند، ولی رها کردن هافبک سوئیسی در این مورد یک فاجعه بود.
در آن موقعیت، روبرتو فیرمینو باید نزدیک تر به ژاکا میبود و اینکه آرسنال میتواند از بین بازیکنان لیورپول عبور کند، خطرناک است زیرا دو بازیکن لیورپول که در عکس زیر مشخص شدهاند، الکساندر آرنولد و گومز هستند یعنی نیمی از دفاع چهار نفره لیورپول. در واقع لیورپول خیلی خوب قالب دفاعی خود را بازیابی میکند ولی یک اشتباه در هنگامیکه فشار خاصی هم وجود نداشت، شبیه به اشتباهی که فندایک مقابل لیدز مرتکب شد، اتفاق افتاد.
با وجود اینکه فن دایک با سر مسیر توپ را تغییر داد، برای رابرتسون دفع توپ کار دشواری نبود ولی در نهایت، دفع توپ او خوب نبود و مستقیم به لاکازت رسید.
دو برابر تعداد بازیهای خانگی این فصل لیورپول، مدافعان این تیم توپها را در هنگام دفع، به اشتباه به مهاجمان حریف رساندهاند. و سرانجام نوبت بازی روز یکشنبه در ویلاپارک رسید…
گل اول مطمئنا نتیجه اشتباه فاجعهبار آدریان، دروازهبان جانشین الیسون مصدوم بود؛ هر چند که گومز هم بیتقصیر نبود.
هرچند که پاس آدریان به پشت سر او ارسال شد، در چنین مواقعی معمولا یک مدافع میانی مدرن سریعتر از گومز در این صحنه میدود و به این ترتیب فرصت ایجاد میشود که در هنگام دریافت توپ دیدی بازتر داشته باشند و کمک میکند که راحتتر از دفاع بازی کنند. فندایک جلوتر بود ولی با تمرکز بیشتری نسبت به گومز به سمت توپ دوید.
مطمئنا گومز در هنگام ارسال پاس آدریان در موقعیت خوبی نبود که البته این موضوع، اشتباه دروازهبان را توجیه نمیکند ولی حتی یک پاس دقیق هم در این شرایط گومز را تحت فشار قرار میداد؛ مدافعی که توسط جک گریلیش که در این تصویر حضور ندارد، تحت فشار قرار گرفته بود. گریلیش توپ را برای الی واتکینز فرستاد تا دروازه را باز کند.
گومز روی گل دوم ویلا هم مقصر بود. در موقعیتی که تماشاگران را یاد گلهای هریسون برای لیدز میانداخت، گومز خود را در شرایطی یافت که به سرعت بالایش برای بازیابی توپ نیاز بود…
… ولی سپس متوجه شد که در آن لحظه بیش از حد سریع میدود و باید آماده حرکت ناگهانی رو به داخل واتکینز برای شوتزنی هم میبود. در این تصویر، او باز هم چند قدم از توپ فاصله گرفته و هر چند که نیاز به یک ضربه عالی برای باز شدن دروازه وجود دارد، ولی همچنان دفاع به خوبی انجام نمیشود.
پس از اینکه کرنر دفع شد و شاهد اولین تغییر مسیر از مجموع سه تغییر مسیر ناگهانی توپ در این بازی بودیم، جان مکگین گل سوم را وارد دروازه کرد. ولی حرکتی که از ابتدا منجر به این کرنر شد فوقالعاده بود.
مَتی کَش در سمت راست دفاع تیمش آزاد بود و در حالیکه دیوگو ژوتا در مرکز زمین در حال پرس کردن بود، فرصت زیادی داشت تا نگاهی بیندازد و توپ را به پشت دفاع لیورپول ارسال کند.
لیورپول فصل گذشته هم هنگامیکه مهاجمانش در مرکز زمین در حال یارگیری بودند و رقبا توپ را به گوشهها میبردند، دچار مشکل میشد و اینجا هم همین اتفاق افتاد. بار دیگر هم گومز سعی دارد جلوتر بایستد تا موقعیت آفساید شود که این به آن معناست که بر خلاف جهت حرکت توپ در حرکت بود. ولی اشتباه بزرگ در اینجا این است که یک پاس ساده در این حرکت، به دو بازیکن ویلا رسید که در سمت راست فضای خالی بسیاری مقابلشان قرار داشت.
ترزگه و راس بارکلی در این صحنه سر راه یکدیگر قرار گرفتند- بارکلی صاحب توپ شد، آن را به سمت گوشه برد و سپس آدریان را با یک ضربه دقیق امتحان کرد. شاید ترزگه در موقعیت بهتری قرار داشت.
گل چهارم از روی یک ضربه کاشته به ثمر رسید. بار دیگر، توپ به پشت خط دفاعی ارسال شد، هر چند که لیورپول تحت هدایت کلوپ در این شرایط خوب دفاع میکند.
بار دیگر هم میتوان گومز را مقصر این گل دانست. او نسبت به توپ، دورترین بازیکن لیورپول بود و نه تنها باید حواسش به دویدن تایرون مینگز میبود، بلکه باید اتفاقاتی که در پشت سرش در حال رخ دادن بود زیر نظر میداشت، جاییکه ترزگه کمین کرده بود.
نمیتوان انتظار داشت که گومز تمام توپهایی که از او عبور میکند، قطع کند زیرا گاهی این کار غیرممکن است. ولی او حتی نمیدانست که ترزگه پشت سرش ایستاده- او بار دیگر تلاش کرد که موقعیت آفساید برای مینگز ایجاد کند، از حرکت ایستاد و دستش را به نشانه آفساید بالا برد و فکر کرد که کارش را درست انجام داده است.
درست در همین لحظه بود که او به بالاتر نگاه کرد و متوجه شد که ترزگه در حال دویدن است تا توپ را در زمین حفظ کند. او توپ را به محوطه جریمه برای واتکینز ارسال کرد تا بازی 4-1 شود.
شب مصیبتبار برای گومز با تعویض او پس از یک ساعت از زمان بازی، به پایان رسید و کورتیس جونز وارد زمین شد و فابینیو به دفاع رفت- ولی او پیش از تعویض هم روی گل پنجم ویلا، توپ را لو داد و آن را مستقیم به واتکینز رساند.
این گل هم روی تغییر جهت ضربه الکساندر آرنولد و در نهایت رسیدن آن به راس بارکلی و ضربه دقیق هافبک انگلیسی به گوشه دروازه لیورپول به ثمر رسید.
گل ششم هم به طور خاص، شبیه قبلیها بود، ضربه گریلیش پس از تغییر جهت به واسطه برخورد با فابینیو، از آدریان عبور کرد و وارد دروازه شد.
و سپس گل هفتم که بهترین نمونه برای نمایش ضعف دفاع لیورپول بود؛ هنگامیکه توپ به پشت مدافعان ارسال میشد- بار دیگر، مشکل بیشتر عدم فشار به صاحب توپ بود تا نحوه قرار گرفتن خط دفاعی.
مک گین به بهترین شکل پاسش را ارسال کرد و گریلیش خیلی خوب از فضای به وجود آمده، فرار کرد و با خونسردی دروازه حریف را باز کرد.
دریافت هفت گل- که برای اولینبار برای تیمی که مدافع عنوان قهرمانی است اتفاق میافتاد- شاید تا حدودی به خاطر آن تغییر مسیرهای ناگهانی توپ بوده باشد ولی مشکلاتی هم وجود دارد. پرس لیورپول نسبت به فصل قبل کم جانتر شده است. اشتباهات فاجعهبار در حالتی که بازیکن تحت فشار نیست، در سه بازی از چهار بازی اخیر رخ داده؛ هم از سوی فندایک، هم از سوی رابرتسون و هم از سوی آدریان که منجر به رسیدن توپ به بازیکن حریف در مقابل دروازه لیورپول شده است.
واضحترین نکته این است که گومز باید مدتی از تیم اصلی به دور باشد. حضور تیاگو آلکانتارا در لیورپول به این معناست که کلوپ آزادی بیشتری برای استفاده از فابینیو در خط دفاعی دارد؛ تغییری که گزینه بهتری نسبت به ادامه دادن با جو گومز پر اشتباه به نظر میرسد.
عنوان اصلی مقاله: Analysing the errors behind Liverpool allowing 11 goals in first four games
نویسنده: Michael Cox
نشریه / وبسایت: The Athletic
زمان انتشار: اکتبر 2020