گواردیولا در فصل پنجم در سیتی به دنبال چیست؟

پپ به نوبه خود کمک زیادی به دیده شدن باشگاه و تبدیل شدن آنها به یک ابرقدرت کرده است. حضور او در سیتی جاذبه‌ای در این باشگاه ایجاد کرده که پیش از این وجود نداشت. موفقیت چشمگیر دقیقا چیزی است که او به سیتی اضافه کرده: دو قهرمانی لیگ برتر، یک قهرمانی جام حذفی و سه قهرمانی جام اتحادیه.

هفت‌یک- از زمانی‌که کتاب “تاریخ کامل منچسترسیتی، نوشته گری جیمز” در سال 1998 منتشر شد، اتفاقات بسیاری رخ داده است. ولی اگر دوست دارید که تفاوت بین شرایط فعلی باشگاه و آنچه در گذشته بوده، بدانید، بهتر است به صفحه 390 کتاب و کارتونی که خلاصه‌ای از گذشته باشگاه را ارائه می‌کند، مراجعه کنید.

این کارتون دو بازیکن را به تصویر کشیده که با اضطراب وارد اتاق مربی می‌شوند. آنها از این‌که با چه چیز روبرو خواهند شد، مردد هستند و بله، صندلی اتاق خالی است. یک مربی دیگر هم اخراج شده است. در این مورد، مل ماچین یا شاید جیمی فریزل مد نظر کارتونیست باشند. از قول یکی از بازیکنان در تصویر نوشته شده:” شنیدم صندلی اجکتور (توضیح مترجم: صندلی خلبانان جنگنده‌ها که در مواقع اضطراری آنها را به بیرون از کابین پرتاب می‌کند) نصب کرده‌اند.”

دانستن این‌که پپ گواردیولا، پس از تونی بوک در دهه 70 میلادی، بیشترین زمان را روی نیمکت سیتی سپری کرده، تکان‌دهنده است اگر بخواهیم به شکلی دیگر موضوع را مطرح کنیم، گواردیولا از 19 مربی قبلی سیتی یا اگر مربیان موقت را هم در نظر بگیریم، 23 مربی اخیر باشگاه بیشتر دوام آورده است. و اگر تا پایان ماه مارس در سیتی حضور داشته باشد، از بوک هم جلو می‌زند. در این صورت، هیچ‌کس به اندازه گواردیولا، پس از جو مِرسِر که از 1965 تا 1971 سرمربی باشگاه بوده، هدایت تیم را برعهده نداشته است. و یک لحظه صبر کنید، آیا همیشه گفته نمی‌شد که گواردیولا مدت زیادی در یک تیم نمی‌ماند؟

این پنجمین فصل حضور او در انگلیس است و اگر بخواهیم دقیق‌تر بررسی کنیم، او بیشترین زمان حضورش روی نیمکت یک تیم را در سیتی تجربه کرده است. بله، او فاصله زیادی با 26 سال حضور سر الکس فرگوسن روی نیمکت یونایتد، 18 سال حضور برایان کلاف روی نیمکت ناتینگهام فارست و 15 سال حضور بیل شنکلی روی نیمکت لیورپول دارد. ولی او در حال حاضر، چهارمین مربی فعال در لیگ از لحاظ مدت زمان حضور در تیمش پس از شان دایچ در برنلی، یورگن کلوپ در لیورپول و کریس وایلدر در شفیلد یونایتد است.

 

اولین بار است که گواردیولا در طول دوران مربیگری‌اش برای فصل پنجم در یک باشگاه می‌ماند.

 

پپ به نوبه خود کمک زیادی به دیده شدن باشگاه و تبدیل شدن آنها به یک ابرقدرت کرده است. حضور او در سیتی جاذبه‌ای در این باشگاه ایجاد کرده که پیش از این وجود نداشت. موفقیت چشمگیر، دقیقا چیزی است که او به باشگاه اضافه کرده و انتظارش هم می‌رفت: دو قهرمانی لیگ برتر، یک قهرمانی جام حذفی، سه قهرمانی جام اتحادیه و جامی که خودش تاکید بسیاری برای شمرده شدنش دارد یعنی دو قهرمانی کامیونیتی شیلد. سیتی هیچ‌گاه انقدر جام کسب نکرده بود.

در عین حال، گواردیولا به خوبی می‌داند که با وجود تمامی این موفقیت‌ها، او و تیمش در این فصل بیش از هر زمان دیگری تحت فشار خواهند بود. هدف نهایی برای سیتی این بود که ربان‌های آبی روی جام اروپایی نقش ببندند و با وجود این‌که آنها در هر 4 فصل حضور او یا قهرمان لیگ شده‌اند یا به کسب قهرمانی بسیار نزدیک بوده‌اند، ولی در راه موفقیت در اروپا ناکام مانده‌اند.

فصل قبل، سیتی در هیچ کدام از جام‌ها موفق نبود. آنها در آینه بغل لیورپول به یک نقطه تبدیل شدند و 18 امتیاز با قهرمان فاصله داشتند. در یک مقطع، فاصله امتیازات به 25 رسید. مصیبت دیگر آنها، شکست مقابل لیون، تیم هفتم لیگ فرانسه در مرحله یک چهارم نهایی چمپیونزلیگ بود و این فصل مطمئنا آخرین فرصت گواردیولا برای رسیدن به این هدف است.

گواردیولا مقابل لیون از لحاظ تاکتیکی رویکرد اشتباهی داشت. بازیکنانش و افرادی که باشگاه را اداره می‌کنند به این موضوع واقف هستند. حذف مقابل لیون بدترین لحظه دوران حضور او در سیتی است و نباید فراموش کرد که او در فصل پایانی قراردادش با این تیم قرار دارد.

***

اگر از برایان ماروود سوال کنید که کار کردن کنار گواردیولا چگونه است، سریعا برایتان مشخص خواهد شد که درون باشگاه، همه احترام ویژه‌ای برای سرمربی کاتالانی قائل هستند. او در این رابطه گفت:” چطور یکی از بهترین مربی‌ها یا شاید بهترین مربی جهان را توصیف می‌کنم؟”

ماروود از سال 2009، نقش مهمی در باشگاه سیتی ایفا کرده است. او در ابتدا مدیر فوتبالی باشگاه بود و سپس، ریاست بخش فوتبال جهانی را برعهده گرفت. او پیشتر شاهد قهرمانی باشگاه به همراه روبرتو مانچینی و مانوئل پیگرینی در لیگ برتر بوده ولی شنیدن صحبت‌های او راجع به گواردیولا نشان می‌دهد که چرا سیتی همواره به صورت غیررسمی اینطور فکر می‌کرده که پپ، آقای خاص است.

 

ماروود در یک دهه گذشته در منچسترسیتی با مربیان زیادی کار کرده است اما سبک فوتبال گواردیولا را همان چیزی می‌داند که این باشگاه به آن نیاز داشت.

 

ماروود به اتلتیک گفت:” هدف ما ساخت یک هویت برای باشگاه است. چیزی که نیاز داشتیم، یک سبک و چهارچوب ثابت از نحوه بازی‌مان بود. ما می‌خواستیم یک مدل مشخص فوتبال بازی کنیم. مانوئل شاید اولین نفری بود که باشگاه به خدمت گرفت تا بتواند با سبکی خاص به دفاع حریف هجوم ببرد. ولی بدون این‌که قصد بی‌احترامی به کسی را داشته باشم، کسی که ما همیشه فکر می‌کردیم استاد این سبک باشد، پپ گواردیولاست. انتخاب او یک اتفاق کلیدی برای باشگاه بود زیرا ما معلم سبک را به خدمت گرفتیم. به خدمت گرفتن پپ نقطه عطفی برای باشگاه بود.”

حالت ایده‌آل برای سیتی این است که پپ قراردادش را که در حال حاضر تا تابستان 2021 اعتبار دارد، تمدید کند و تا وقتی که ممکن است در باشگاه بماند. ولی این‌که او با چنین چیزی موافق است یا نه، مشخص نیست و از نگاهی دیگر، همین که او تا این مدت در منچستر مانده، باعث شگفتی است.

گواردیولا 4 فصل در بارسلونا و سه فصل در بایرن مونیخ روی نیمکت‌ نشست و یک چیز به طور مشخص تغییر کرده زیرا در سال 2012 که کارش در نوکمپ به پایان رسید، اعلام کرد که دیگر چیزی برای اضافه کردن به تیم ندارد و نیاز به استراحت دارد. او گفت:” 4 سال یک عمر است. در این مدت هر کاری که دارید انجام داده‌اید. باید شور و انگیزه‌ام را به دست آورم. همیشه اینطور فکر کرده‌ام که در کوتاه مدت می‌توان بهترین عملکرد را داشت.”

در اسپانیایی می‌گویند “Desgaste” (فرسوده شدن) – فرسایش روحی که به خاطر کار کردن در یک محیط تحت فشار اجتناب‌ناپذیر است. آلبرت بنایگس، همکار قدیمی گواردیولا گفت:” وقتی هدایت بارسا را برعهده گرفت، خیلی مو داشت. وقتی تیم را ترک کرد، طاس شده بود. آسیب زیادی به خاطر این کار به شما وارد می‌شود. به ژوزه مورینیو، زین‌الدین زیدان و … نگاه کنید. مثل شغل نخست وزیری است. تمام فشار و تنش کار به بدن شما آسیب می‌زند.”

در بارسلونا، پپ ساعت 8 صبح سر کار می‌رفت و 8 شب برمی‌گشت. او کارمند بسیار خوبی است. تمام روز تلاش می‌کند که اوضاع خوب پیش برود، تصمیمش را می‌گیرد، این‌که چطور می‌تواند اوضاع را بهبود ببخشد و تمام روز فکرش درگیر فوتبال است. مطمئنا در اینجا فرسایش به وجود می‌آید. برای کسانی که با او کار می‌کنند و هر کسی که در تیم حضور دارد هم اوضاع همین است. اگر با او غذا بخورید، تمام قاشق و چنگال‌ها و لیوان‌ها به بازیکنان تبدیل می‌شوند. او برای فوتبال زندگی می‌کند. من هم همین شکل هستم. این انگیزه و روحیه ماست. من می‌توانم بازی‌ها را تماشا کنم و بازیکنان را از 8 صبح تا نیمه شب زیر نظر داشته باشم. غذا خوردنم را برای این کار متوقف می‌کنم. از بچگی این شور و انگیزه در بدن شماست، در شخصیت شماست و در مجموع، فوتبال زندگی شماست.”

بنایگس 20 سال در بارسلونا کار کرد، در ابتدا به عنوان مربی و سپس به عنوان هماهنگ کننده لاماسیا، آکادمی فوتبال مشهور باشگاه کار کرد؛ آکادمی‌ای که فلسفه‌ای را رشد داد که بازیکنانی مثل لیونل مسی، ژاوی هرناندس، آندرس اینیستا و بسیاری دیگر به واسطه آن به وجود آمدند. او از این جهت مدت حضور گواردیولا در سیتی را خیلی زیاد می‌داند که پپ در 2 تیم قبلش، بیش از 4 سال حضور نداشته است.

بنایگس ادامه داد:” واقعیت این است که مربیان دوست ندارند مدت طولانی در یک تیم باشند. پپ بارسا را وقتی که خواست ترک کرد، بایرن را وقتی که خواست ترک کرد و من باور دارم که سیتی را هر وقت که بخواهد ترک می‌کند. در صورتی که تغییر خاصی رخ ندهد، او در سیتی خواهد ماند. او از نظر ذهنی و قلبی بر این باور است که شانس قهرمانی در چمپیونزلیگ را به همراه سیتی دارد.”

 

گواردیولا برای فتح چمپیونزلیگ به سیتی رفت اما هنوز نتوانسته این تیم را به نیمه‌نهایی این رقابت‌ها برساند.

 

شاید باید به دنبال پاسخ این سوال باشیم که چرا گواردیولا که 4 ماه با تولد 50 سالگی‌اش فاصله دارد، دیگر تحت فشار خستگی روحی که باعث شد او بارسلونا را ترک کند و یک سال در نیویورک استراحت کند، قرار نمی‌گیرد؟ اگر 4 سال یک عمر است، چرا در همین 4 سال که او در منچستر بوده، مثل نوکمپ از پا نیفتاده است؟

مارتی پرارنائو، دوست و بیوگرافی نویس گواردیولا در این رابطه گفت:”جوی که او در منچستر ایجاد کرده، فاکتور مهمی است. از روز اول، او می‌خواست که با چیکی بگریستاین (مدیر فوتبالی سیتی) ارتباط نزدیکی داشته باشد. او و فران سوریانو (مدیر اجرایی) درک متقابل خوبی از هم دارند. او با رئیس باشگاه (خلدون المبارک) هم ارتباط دارد. ارتباطش با بازیکنان هم خوب پیش رفته، حتی با بازیکنانی که تیم را ترک کرده‌اند مثل لروی سانه.

پپ جام‌های زیادی کسب کرده است. رابطه خیلی خوبی با هواداران دارند و هر بار در شهر با آنها ملاقات می‌کند، احساس راحتی می‌کند. به نظرم نمی‌رسد فکر کردن به این‌که چه مدتی خواهد ماند، اولویت پپ باشد. او بازیکنان خوبی به ترکیب تیمش اضافه کرده و آنها را آماده رقابت کرده است. وقتی در اواسط فصل، یک هفته فرصت آزاد داشته باشد، شاید راجع به این موضوع فکر کند.”

گواردیولا آپارتمانی در نزدیکی کلیسای جامع منچستر دارد. وقتی با سیتی وارد مذاکره شد، شرطی گذاشت که دوست دارد در مرکز شهر زندگی کند، مثل دورانش در مونیخ. او دوست داشت احساس کند بخشی از شهر است تا این‌که به روستاهای اعیانی چشایر مهاجرت کند، جایی که خبری از فوتبال در آن نیست.

بی‌خانمان‌های منچستر فکر او را آزار می‌دهند. زباله ریختن هم همین‌طور زیرا او و همسرش، کریستینا فکر می‌کنند برخی مردم به جایی که در آن زندگی می‌کنند اهمیت نمی‌دهند. کریستینا به بارسلونا برگشته زیرا کسب و کارش در آنجاست و والنتینا، فرزند کوچک آنها در بارسلونا به مدرسه می‌رود.

دور بودن از خانواده خوب نیست ولی گواردیولا منچستر را دوست دارد و این را بارها اعلام کرده. بر خلاف صحبت‌های کارلوس تبس، پپ معتقد است که منچستر بیشتر از دو رستوران دارد. در حقیقت او حتی یک رستوران در این شهر دارد. پپ با بگریستاین و سوریانو، مدیران سابق بارسلونا که نقشی کلیدی در حضور او در انگلیس داشتند، در رستوران تاست در خیابان کینگ شریک است.

پرارنائو که در نوشتن دو کتاب با گواردیولا همکاری داشت (محرمانه‌ی پپ و پپ گواردیولا: تکامل) معتقد است که دوستش در حال حاضر آرام‌تر از گذشته است و بیش از آنچه دیگران تصور می‌کنند در منچستر خوشحال است.

او گفت:” بله در بالاترین سطح فوتبال فرسایش به شکل جدی وجود دارد.  فقط کافی است عکس‌های قبل-بعد را ببینید: گواردیولا، لوئیس انریکه، مورینیو، کلوپ. همه مربیانی که با شور و انگیزه به طرز جدی کار کرده‌اند، هزینه زیادی پرداخته‌اند.

در مورد گواردیولا اما، اوضاع در منچستر به اندازه بارسا بد نیست. در ابتدا، دلیلش این است که وقتی در “خانه” مربیگری می‌کنید، همانجایی که بارسا برای پپ بود، همیشه فشار بیشتری روی شماست. در درجه دوم، نشریات اسپانیایی زهردار بودند. در درجه سوم، ساندرو روسل، رئیس وقت بارسا، خیلی کارها علیه پپ انجام داد. فشار- فرسودگی- خیلی بالاتر بود.”

بنایگس به این نکته اشاره دارد که در سیتی، هیچ جنگ اینترنتی یا سیاست تفرقه‌افکنی وجود ندارد. گواردیولا و دستیارانش، اعتماد کامل به هم دارند. تاثیر اسپانیایی- کاتالان بودن در باشگاه قابل توجه است، از جمله کارمندان دفتر باشگاه، مدیران، مدیر رسانه‌ای و بسیاری دیگر. آنها حتی زمین پَدِل- که ورزشی محبوب در اسپانیاست-  در کنار زمین تمرینات باشگاه ایجاد کرده‌اند.

بنایگس گفت:” پپ با افرادی کار می‌کند که خیلی به او نزدیک هستند. چیکی (بگریستین) کنار پپ در بارسا بازی کرده است. خوانما لیو (دستیار)، رودولفو بورل و…. اینها افرادی هستند که پپ در تمام عمرش آنها را می‌شناخته. آنها از یک فلسفه پیروی می‌کنند. همه با هم دوست هستند و کار کردن با دوستان‌تان کار آسانی است. این مزیتی است که او در سیتی آن را حس می‌کند؛ این‌که افرادی دور هم جمع شده‌اند که مثل یک خانواده هم را می‌شناسند.”

دوم سپتامبر، 10 روز پس از پیروزی بایرن مونیخ مقابل پاری سن ژرمن و قهرمانی ششم آنها در چمپیونزلیگ بود که نشریه بیلد، مصاحبه‌ای با لوتار ماتئوس، بازیکن سابق باشگاه داشت که در آن صحبت به آمار پپ در چمپیونزلیگ پس از ترک بارسا کشیده شد.

ماتئوس گفت:” در زمان پپ همیشه حس می‌کردم که او در بازی‌های بزرگ می‌خواهد کار بزرگی انجام دهد. بارسلونا یک هویت داشت، سیستمی که او پیاده‌سازی‌اش کرده بود. پپ آنجا موفق بود. در بایرن و سیتی، او تلاش کرده که همه چیز را دائما تغییر دهد و همواره شکست خورده است.

او همیشه نشان داده که می‌تواند بهتر کار کند. دوست دارم به او بگویم ” پپ، تو مربی بزرگی هستی – ولی لطفا، به سیستم خودت بچسب.”  من این را خودمحوری توصیف می‌کنم. بله کلمه‌ای با بار منفی است ولی وقتی به تصمیماتش نگاه کنید، به نظرم برازنده‌ی او است. در بایرن، رابرت لواندوفسکی حتی در بال چپ بازی کرد. این کارها اصلا جواب نداد.” هیچ‌کس از باشگاه منچسترسیتی به این صحبت‌ها واکنش نشان نداد ولی شاید اقدام درست این باشد که به این موضوع اشاره شود که گواردیولا در سیتی و بایرن، تصمیمات درستش بیشتر از اشتباهات بوده است.

 

گواردیولا علاقه زیادی به تغییر پست بازیکنانش دارد؛ کاری که در بایرن با فیلپ لام انجام داد و او را از دفاع راست به خط میانی برد.

 

لواندوفسکی به عنوان بال چپ؟ این تصمیم یک بار اتفاق افتاد، مقابل هامبورگ و خیلی هم بد پیش نرفت و بایرن 8-0 پیروز شد. گواردیولا فیلیپ لام را از دفاع چپ به مرکز خط میانی منتقل کرد. جواب هم داد. او همچنین یوشوا کیمیچ و داوید آلابا را در مرکز خط دفاع بازی داد و در مورد سیتی، این کار را با فرناندینیو انجام داد. تمامی این بازیکنان هم نشان دادند که می‌توانند در پست‌های جدیدشان خوب کار کنند.

اما باید این را هم گفت که بازیکنان فعلی، واکنش درستی به تغییراتی که او در دیدار مقابل لیون ایجاد کرده بود، نداشتند و این بخشی از قسمت‌های صحیح تحلیل ماتئوس بود. یک نفر که اطلاعات دقیقی از رختکن سیتی دارد، مدعی شد که پپ مثل گذشته به بازیکنان روحیه و آمادگی ذهنی نمی‌دهد. یک انتقاد دیگر هم که به او وارد است این است که پپ نتوانسته بازیکنانی که از روزهای خوب‌شان فاصله گرفتند به اوج برگرداند. جان استونز برای مثال یا در اندازه کوچک‌تر، برناردو سیلوا.

غیبت میکل آرتتا هم از نکات مهمی است. او در ماه دسامبر پس از دریافت پیشنهادی عالی از آرسنال، دستیاری گواردیولا را کنار گذاشت و رفتن او ممکن است بیش از تصورات به باشگاه لطمه زده باشد. ادعای مشترک صریح درباره پپ این است که هوشمندانه کار کردن او در نهایت به ضررش شد. مربیان، مثل بازیکنان ممکن است از فرم خوب‌شان فاصله بگیرند و زوال سیتی در فصل گذشته، انتقادات بسیاری را علیه پپ مطرح کرد؛ به خصوص پس از پافشاری خودش روی تاکتیک‌ها در بازی‌های بزرگ.

ولی آیا این عادلانه است؟ آیا وقتی که او تیمش را بدون حضور یک مهاجم کلاسیک در نیمه نهایی جام حذفی سال گذشته در الدترافورد مقابل منچستریونایتد به زمین فرستاد و پیروز شد، مردم از او انتقاد کردند؟ یا این اقدام او یک شاهکار تاکتیکی بود؟ پرارنائو گفت:” فقط به این خاطر که او 3-0 (مقابل لیورپول در یک چهارم نهایی چمپیونزلیگ 2018)شکست خورد، نمی‌توان نتیجه گرفت که او درباره بازی‌های مهم بیش از حد فکر می‌کند. وقتی لیورپول را 5-0 شکست دهد، چه خواهیم کرد؟ وقتی لیورپول را 4-0 شکست داد، آیا از ماه جولای بیش از حد فکر کردن را شروع کرده بود؟”

متهم شدن او به خودمحوری، برای کسانی که از نزدیک کار کردن گواردیولا را دیده‌اند و می‌دانند او که بارسلونا را به دو پیروزی در فینال چمپیونزلیگ رساند و شاید یکی از زیباترین فوتبال‌های ممکن را در تیم‌هایش ارائه داد و تلاش بی‌پایان و اخلاق خوبش را از پدرش به ارث برده، تنها صدایی گوش خراش به نظر می‌رسد.

همانطور که دیوید تروبا، نویسنده و کارگردان و همچنین یکی از دوستان پپ می‌گوید:” همیشه در ذهن‌تان باشد که زیر آن لباس شیک و پیک، آن کاپشن کشمیر و آن کراوات خاص، پسر یک آجرچین ایستاده است. درون آن کفش‌های ایتالیایی گرانقیمت، قلبی در اسپادریلس (کفشی شبیه به گیوه که کفه طنابی دارد) قرار گرفته.”

همکاران گواردیولا از نحوه تحلیل رفتن او توسط شغلش حرف می‌زنند. آنها غیبت او در کنسرت مدرسه دخترش در بارسلونا را تعریف می‌کنند که پپ به خاطر تماشای دی وی دی بازی‌های حریف نه چندان مطرح تیمش، ختافه از دست داد. آنها راجع به خلق و خوی انسانی و رفتارهای محبت‌آمیز او – یک پیام کوتاه، در آغوش کشیدن و یک تماس تلفنی – در قبال افرادی که روزهای سختی را سپری می‌کنند، حرف می‌زنند.

گاهی حتی شاید کسی از این کارهای انسانی او خبر نداشته باشد. برای مثال، گواردیولا پس از بازی مقابل بورنموث، سراغ هری آرتر رفت و او را پس از اتفاقات تلخ شخصی که سپری کرده بود، دلداری داد. ماروود ادامه داد:” پپ موفقیت بسیاری به تیم آورده است. ولی چیزی که چندان راجع به آن صحبت نمی‌کنیم ، شخصیت او و افکارش راجع به افراد است. چیزهای زیادی راجع به پپ در این حوزه‌ها گفته نشده است. رفتار، ارزش‌ها و هر چیزی که او را به انسانی که امروز هست تبدیل می‌کند.

ما همه راجع به جام‌هایی که او برده و سبک فوتبالی که بازی کرده حرف می‌زنیم زیرا موضوعات بسیار واضحی هستند. چیزی که راجع به آن خیلی صحبت نمی‌شود، نحوه مدیریت افراد توسط او، تلاش او، شور و انگیزه او و تمام خصلت‌های انسانی است. فکر نمی‌کنم به اندازه کافی به این موضوعات پرداخته شده باشد.

من کسی را می‌بینم که اولین نفر می‌آید و آخرین نفر می‌رود. شور و انگیزه، تلاش و …. . او یک انسان فوق‌العاده و یک مربی فوق‌العاده است.این رفتارهای او وقتی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌شود که فشاری که او تحمل می‌کند از زوایای مختلف می‌بینیم. به نظرم این وقار و فروتنی او در تقابل با افراد، استثنایی است. او چنین ویژگی‌هایی دارد.”

 

بعد از یک فصل ناکامی، گواردیولا برای ادامه حضور در سیتی بیش از همه به موفقیت در رقابت‌های اروپایی نیاز دارد.

 

اگر بخواهیم خلاصه بگوییم، صحبت ماروود این است که گواردیولا نباید فقط بر اساس جام‌هایش ارزیابی شود. با این حال، همیشه تمرکز روی این واقعیت است که او 4 بار برای قهرمانی در چمپیونزلیگ در سیتی تلاش کرده و هنوز نتوانسته به نیمه‌نهایی برسد. پنجمین فصل او در سیتی با دیدار مقابل وولورهمپتون واندررز در روز دوشنبه آغاز خواهد شد و به جز آن، کسی نمی‌داند که انگیز‌ه‌های پپ چیست.

البته اینطور نیست که او حتما باید چمپیونزلیگ را ببرد. ولی باشگاهی با جاه‌طلبی‌های سیتی مطمئنا انتظارات بیشتری نسبت به فصل گذشته دارد، فصلی که در نقل و انتقالات بسیار فعال بودند و مطمئنا این موضوع فشار را بر پپ بیشتر خواهد کرد. همه متوجه خواهند شد زیرا این بزرگ‌ترین نقص اوست: نمی‌تواند احساسات، اضطراب و فشارها را پنهان کند.

آیا بدون رسیدن به کسب قهرمانی در اروپا برای اولین بار در سیتی و سومین بار در طول دوران مربیگری‌اش، او اینطور احساس خواهد کرد که کارش به پایان رسیده؟ ایا انتقادات به این‌که 9 سال پس از آخرین قهرمانی اروپایی‌اش، او باید نشان دهد که بدون مسی، ژاوی و اینیستا هم می‌تواند قهرمان شود، فکر او را رها خواهد کرد؟ پرارنائو معتقد است:” من باور دارم که او به این موضوعات فکر می‌کند ولی گاهی این مسئله را تکذیب می‌کند.”

 

عنوان اصلی مقاله: نویسنده: نشریه / وبسایت: زمان انتشار:
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 دیدگاه ارسال شده است