آنالیز دیدار بایرنمونیخ-پیاسجی؛ باواریاییها چگونه تاجگذاری کردند
هفتیک– بایرن مونیخ ششمین قهرمانیاش در لیگ قهرمانان را در لیسبون و با پیروزی برابر پاری سن ژرمن که برای اولین بار در فینال این مسابقات به میدان میرفت، کسب کرد. کینگزلی کومان، مهاجم سابق پیاسجی، تک گل بازی را در دقیقه 59 وارد دروازه حریف کرد تا تنبیهی برای کیلیان امباپه باشد که در نیمه اول فرصتهایی برای پیش انداختن تیمش داشت. امباپه همچنین در نیمه دوم و پس از درگیری با یوشوا کیمیش، خواهان اعلام پنالتی بود اما تیم داوری چنین نظری نداشت.
گل کومان پانصدمین گل بایرن در این رقابتها بود. تنها رئال مادرید با 13 جام قهرمانی و میلان با 7 جام قهرمانی از این تیم بالاتر هستند. کلین شیت آنها همچنین به این معناست که پاری سن ژرمن برای اولین بار در 35 بازی در رقابتهای اروپایی موفق به باز کردن دروازه حریف نشد. هانسی فلیک که در ماه نووامبر و به صورت موقت جانشین نیکو کواچ شده بود پس از بازی گفت:” وقتی در ماه نوامبر تیتر روزنامهها را دیدم تنها چیزی که خواندم این بود که دیگر هیچکس از بایرن نمیترسد. ما به خاطر عملکردمان در نیمه دوم شایسته پیروزی بودیم. در تمریناتمان در اردوی زمستانی در ماه ژانویه میشد دید که رشد بزرگی در حال رخ دادن است. تیم به شکل عجیبی، تمایل به پیروزی پیدا کرد.”
مالکیت توپ: پاریسنژرمن
پاریسنژرمن بار دیگر از سیستم 3-3-4 مورد علاقه توماس توخل استفاده کرد که توسط مثلث هجومی قدرتمند این تیم شامل آنخل دی ماریا، کیلیان امباپه و نیمار رهبری میشد. بایرن مونیخ، حریف آنها، همچنان از سیستم 1-3-2-4 استفاده کرد. آنها در مالکیت توپ، مقابل حریفانی که با قدرت و جدیت دفاع میکنند، مشکل دارند. آنها در ابتدا سعی کردند که از خط دفاعی جلو آمده بایرن استفاده کنند و از سرعت نیمار و امباپه در پشت این خط بهره ببرند – این اتفاق تا جایی پیش رفت که در برخی مواقع هافبکها سرشان را برای ارزیابی شرایط بالا نمیآوردند چرا که اولویتشان ارسال سریعترین پاس ممکن بود. امباپه نفوذهای سریع را آغاز میکرد و نیمار سعی داشت دفاع بایرن را گول زده و تعادلشان را از بین ببرد و در واقع نفوذ دیگری را به سمت محوطه جریمه داشته باشد- بعضی از موقعیتهای گلزنی جدی در دقایق ابتدایی روی همین روش ایجاد شد.
با توجه به اینکه تمرکز آنها روی سرعتشان بود و تلاش میکردند در سریعترین حالت ممکن بازی را رو به جلو ببرند، اگر مدت زمان مالکیت توپ افزایش پیدا میکرد، ایجاد ساختار هجومی دشوار میشد- سرعت بایرن برای تحت فشار قرار دادن آنها نیز بیتاثیر نبود. آنها در این فازها بیشتر به علاقه بازیکنانشان به دریبل زدن تکیه میکردند که گاهی باعث از دست دادن توپ یا گرفتن خطا میشد.
مارکینیوس نیز در منطقهای عقبتر به کار گرفته شد و آندر هررا به کانال داخلی سمت راست منتقل شد. این در حالی بود که نیمار در سمت چپ عقب کشیده بود تا در کنار لئاندرو پاراد، یک موقعیت چهار در برابر سه در خط میانی ایجاد کنند. اگر زمانیکه توماس مولر به جلو میرفت تا کنار روبرت لواندوفسکی قرار بگیرد، این تقابل به چهار نفر در مقابل دو تبدیل میشد، اما همچنان پاری سن ژرمن به دلیل پرس شدید بایرن، در پیشروی با مالکیت توپ مشکل داشت که باعث میشد از پاسهای سریع و بدون برنامهریزی استفاده کرده یا بازپسگیری توپ جلوتر اتفاق میافتاد.
بهترین موقعیتهای گلزنی آنها نیز در انتقالها به دست آمد که یا از سوی مانوئل نویر مهار شد یا با ضربات پایانی ضعیف همراه بود. مواقعی نیز بود که نفوذ اشتباه یا دقیق نبودن پاس تعیین کننده مانع از فرصت سازی این تیم شد. در پیروزی این تیم برابر لایپزیش در مرحله نیمه نهایی نیز بارها این اتفاق رخ داد.
حضور مارکو وراتی در نیمه دوم به این دلیل انجام شد که کنترل بیشتری به تیم داده و هافبکی با ذهنیت هجومی را به ترکیب اضافه کند اما او هوشیاری و نشاط لازم برای بازی را نداشت و بنابراین بارها و بارها مالکیت توپ را از دست داد. برخلاف آنها، بایرن سازماندهی چشمگیری داشت. هر بازیکن هدف موردنظرش برای پیشروی و پرس را به خوبی تشخیص میداد. این پرس بیامان همچنین به این معنا بود که هر بار بازیکنان پیاسجی مالک توپ میشدند با پرس شدید و فوری مواجه بودند. حتی اگر این پرس شدید موثر واقع نمیشد، بازیکنان بایرن بار دیگر در کنار یکدیگر قرار گرفته و هدف بعدی را تحت فشار قرار میدادند.
مالکیت توپ: بایرنمونیخ
هانسی فلیک بایرن مونیخ را با سیستم 1-3-2-4 به زمین فرستاد و کینگزلی کومان در این بازی جانشین ایوان پریشیچ در سمت چپ مثلث هجومی شد. آنها مقابل حریفی قرار گرفتند که با آرایش 3-3-4 دفاع میکرد. قهرمان بوندسلیگا مالکیت توپ را در اختیار داشته و سعی میکرد بر پرس شدید و دفاع در میانه زمین که با آن مواجه بود، غلبه کند. دفاع در میانه زمین پیاسجی زمانی به کار گرفته میشد که بایرنیها بازیسازی را از مانوئل نویر آغاز میکردند؛ دروازهبانی که در صورت نیاز از سوی نیمار پرس میشد و در همین حال، کیلیان امباپه تلاش میکرد که مدافعان میانی بایرن را پرس کند. این مدافعان کناری بایرن بودند که معمولا آزادی عمل داشتند و دلیل این موضوع بیمیلی پیاسجی به رها کردن خط دفاع به دلیل خطر بالای بازیکنان هجومی بایرن بود.
بنابراین آنها معمولا با این مدافعان کناری بازی میکردند و از تلاشهای گاه و بیگاه و ناموفق مهاجمان پیاسجی برای نگه داشتن آنها در زیر سایه خود، سود میبردند. بسته به جایگیری مدافع کناری، هافبک متفاوتی برای پرس کردن او حرکت میکرد؛ نیمار گاهی مجبور بود تا خط میانی عقب برود که بتواند مانع از موقعیتسازی بازیکن آزاد رقیب شود. اگر مارکینیوس پرس را اعمال میکرد، آندر هررا یا لئاندرو پارادس وظیفه مراقبت از توماس مولر را بر عهده داشتند. در نتیجه اولویت بایرن کشاندن بازیکنان حریف به فضاهای کناری، پیش از تغییر مالکیت توپ به سمت مخالف بود.
اگر پیش از انجام این کار مالکیت توپ به مدافع میانی رسیده بود، پیاسجی به دفاع در میانه میدان روی میآورد که منجر به یک خط هافبک برنامهریزی شده و متراکم میشد که بایرن پیشروی از کنارههای آن را ترجیح میداد. چهار بازیکن هجومی آنها- برای مثال از طریق حرکت روبرت لواندوفسکی از نقطه کور هررا از منطقه میانی به کانال کناری؛ در حالیکه کومان نفوذ موربی را به سمت داخل میدان آغاز کرده تا اجازه دنبال کردن لواندوفسکی به حریف را ندارد و توپ به این بازیکن برسد – گزینههایی را با ارسال پاس از خط دوم در اطراف این خط هافبک ایجاد میکرد.
بایرن این حرکات را با نفوذهای هجومی از مدافعان کناری تکمیل میکرد که ابعاد بیشتری به حملاتشان میداد و باعث مشغول شدن هافبک کناری مدنظر میشد – جسارت کافی برای پرسینگ در فضای کناری را از او میگرفت؛ بنابراین آنها میتوانستند پاسهای مورب ارسال کرده و فرارهای نفوذی و مورب از پشت مدافع کناری که برای پرس در خط میانی پیش آمده بود، ترتیب دهند.
روندی که در این فضاهای کناری در پیش گرفتند باعث شد که امکان ارسال سانتر به محوطه جریمه را داشته باشند که در این مواقع معمولا 5 بازیکن در این منطقه داشتند. این تعداد نفرات منجر به تنها گل بازی شد؛ وقتی روی تیر دورتر، چند بازیکن بایرن تیلو کِرِر را احاطه کردند و مدافعان اطراف او نیز جایگیری ضعیفی داشتند و در نهایت، کومان سانتر یوشوا کیمیش را به گل تبدیل کرد. اگر در دیدار دیگری بود، بایرنیها از اینکه شانسهای مسلم گلزنی کمی ایجاد کردند، ناراحت میشدند. پیاسجی روی این سانترها به خوبی دفاع کرد و هافبکهای میانی آنها تلاش کردند جلوی برتری عددی دو برابر یک بایرن که از آنجا اقدام به کاتبک میکردند، بگیرند.