رویا یا کابوس؛ در نوکمپ چه چیزی در انتظار رونالد کومان است؟

کومان به عنوان مربی جدید بارسلونا از استفاده از بازیکنان جوان‌تر و نوظهور ترسی ندارد اما تا جایی که فکر کند شایستگی فوتبالی کافی، تکنیک هوشمندانه و اشتیاق کامل برای پیروی از دستورهای تاکتیکی او را دارند. احتمالا بیشترین موفقیت این مربی زمانی به دست می‌آید که بازیکنان تحت فرمانش باشند.

هفت‌یک– رونالد کومان قبلا اینجا بوده است. نه، نه بارسلونا؛ جایی‌که یک بار به عنوان یک سوییپر خطرناک موفق شد با شکوه هرچه تمام‌تر آنها را به قهرمانی لالیگا و جام باشگاه‌های اروپا برساند. مربی هلندی پیش از این روی زمین ویران شده قدم زده، به شعله‌ور شدن عشق و هیجان هواداران که از مدت‌ها قبل وجود داشته کمک کرده تا از آن برای روشن کردن آن دوره زمانی استفاده کند اما از نظر تئوری “گذشته‌ها گذشته” است. (همه این اتفاقات در یکی از متشنج، عصبی، ناراحت‌کننده و قابل توجه‌ترین بازه‌های زمانی در تاریخ مدرن والنسیا، در این باشگاه گذشت.)

من هیچ شکی ندارم که با تمام آن پیام‌های “به خانه خوش آمدی رونالد!” که از سوی باشگاه بارسلونا در روز چهارشنبه منتشر شد تا به بازگشت کاپیتان سابق و زننده یکی از گل‌های نمادین تاریخ باشگاه- در اولین قهرمانی بارسلونا در جام باشگاه‌های اروپا در سال 1992- اشاره کند، مدیران نوکمپ به خوبی به خاطر داشتند که کومان در طول فصل 08- 2007 چطور با بزرگان تیم در مستایا رفتار کرد. اگر کسی به این موضوع شکی دارد- و مطمئنا فقط کسانی شک دارند که از نزدیک پیگیر کار کومان نبوده‌اند – که او چطور قاطعانه با بازیکنان بزرگ و اسطوره‌ای در این تیم بارسلونا رفتار خواهد کرد، پس زمان آن رسیده که درسی از تاریخ بگیرد.

 

گل رونالد کومان مقابل سمپدوریا، اولین قهرمانی بارسا در اروپا را رقم زد.

 

هرچند کومان با والنسیا قهرمان کوپا دل‌ری شد اما دوران کوتاه حضورش در مستایا پرتنش بود.

 

بارسایی‌ها با این پوستر که بالای آن نوشته شده “به خانه خوش آمدی!” از کومان استقبال کردند.

 

کومان در والنسیا جانشین یک “کیکه” دیگری شد که در آن زمان سانچز فلورس بود. وقتی جای پای کومان در این تیم محکم شد، اعلام کرد که سه بازیکن قدیمی، کلیدی و ستاره تیم شامل داوید آلبلدا، سانتیاگو کانیزارس و میگل آنخل آنگولو، همگی باید تیم را ترک کنند. باید تیم او را ترک کنند، احتمال بازگشتی وجود ندارد، باید تمرینات تیم اول و همچنین باشگاه را ترک کنند و باید به مدیر برنامه‌های‌شان بگویند که به دنبال تیم جدیدی برای آنها باشند. تصمیم او، باشگاه والنسیا را به دو نیم تقسیم کرد، به مدیرعامل ضربه زد، بازیکنان را بسیار آزار داد و در نهایت نشان داد که کومان از اصول و شواهدی که دیده تا حدی پیروی می‌کند که برای سایر مربیان ترسناک است.

گفتن این حرف زننده و بی‌رحمانه است چون با این‌که کومان آنها را با حذف بارسلونا، در مسیرِ قهرمانی کوپا دل ری قرار داد، اما شرایط این تیم در لیگ باعث شد که کمی بالاتر از منطقه سقوط قرار بگیرند و او در آوریل 2008 اخراج شد که تنها ۶ ماه پس از حضورش در این پست بود. کومان چند سال قبل در پاسخ به این سوال که آیا از کارش پشیمان شده، گفت:” اگر در طول زندگی حرفه‌ای خودم یک بار دیگر مجبور به انجام چنین کاری شوم، آن را انجام خواهم داد اما شاید با رفتاری آرام‌تر این کار را کنم. حالا پخته شده‌ام.”

آلبلدا که این مصاحبه را دیده بود، وقتی در سال 2014، هواداران بارسا درباره احتمال حضور کومان به جای تاتا مارتینو صحبت می‌کردند، در توییترش نوشت:” امیدوارم کومان یکی از همین روزها هدایت بارسلونا را بر عهده بگیرد – این باعث می‌شود کار همه برای رقابت با آنها در لالیگا آسان شود.” آلبلدا، آنگلولو و کانیزارس آن زمان، جرارد پیکه، جوردی آلبا، سرخیو بوسکتس، لوییس سوارز، ایوان راکیتیچ و آرتورو ویدالِ فعلی هستند؟ کم و بیش بله.

هجده ماه پیش، کومان که هنوز منتقدی رک نسبت به “چیزی که دوستش ندارد” است و ذهن فوتبالی تیزهوشانه‌ای دارد، در گفتگو با تلویزیون کاتالان به این نکته اشاره کرد که حس می‌کند شالوده تیم به جز مارک آندره ترشتگن نیاز به تغییر دارد. از نظر پست بازیکنان این جمله بدین معنا بود که پیکه، بوسکتس و سوارز نیاز به جانشین دارند. موضوعی که اخیرا مشخص شد این است که انتخابات ریاست بارسلونا در بهار سال آینده برگزار خواهد شد، هیئت مدیره فعلی کنار خواهد رفت؛ چون از نظر قانونی زمان‌شان به سر می‌رسد (مدت‌ها پس از آن‌که حد حضور آنها در فوتبال به پایان رسید) و این انتخابات باعث می‌شود که هیئت مدیره جدیدی در نوکمپ بر سر کار بیاید.

همه شواهد حاکی از این است که محبوب‌ترین و مقیدترین فرد به بازگرداندن باشگاه به دوران کرویوف، ویکتور فونت است که در شرایط برابر به احتمال بسیار زیاد برنده این انتخابات خواهد بود. او تصمیم جدی دارد که ژاوی را برای قبول سمت هدایت بارسلونا متقاعد کند. ژاوی دوست دارد یوردی کرویف و کارلِس پویول (به علاوه بوسکتس اگر متقاعد شود) بخشی از ساختار فوتبالی کادر فنی‌اش باشند. این یعنی مربی فعلی که تا آن زمان هم احتمالا کومان خواهد بود، از تیم جدا می‌شود.

علاوه بر این، فونت به روشنی اعلام کرده که اگر ژاوی در آن زمان به هر دلیلی در دسترس نباشد او طرفدار ادامه حضور کومان در تیم نیست. با این حال این مربی هلندی که به شدت پرخاشگر اما از نظر فوتبالی پراعتبار و افتخار است، در سمت هدایت بارسلونا که مدت‌هاست آن را شغل رویایی خود خوانده، فرصت کوتاهی در اختیار دارد.

 

کومان مدتی هم به عنوان کمک لوئی فن‌خال روی نیمکت بارسلونا نشست اما پیشنهاد هدایت این تیم را در سال 2003 رد کرد.

 

با این حال کومان قبلا این فرصت را داشته و آن را از دست داده است. وقتی خوان لاپورتا در سال 2003 برنده انتخابات ریاست باشگاه شد، چیکی بگریستاین، مدیر فوتبال او، و کرویوف باور داشتند که کومان بهترین گزینه برای آغاز بازسازی باشگاه است. رونالدِ جسور آن زمان در آژاکس بود و آمادگی جدایی از این تیم را نداشت؛ خصوصا که اوضاع در آمستردام بسیار خوب بود و شرایطش با بحران نوکمپ تفاوت داشت. وقتی مدیران باشگاه هلندی به بارسلونا اعلام کردند که باید برای در اختیار گرفتن کومان هزینه مدت زمان باقی مانده قراردادش را پرداخت کنند، مبلغ موردنظر برای لاپورتا بسیار زیاد به نظر می‌رسید چرا که او تازه متوجه شده بود که شکاف مالی باشگاه بسیار بیش‌تر از حد انتظارش است.

بنابراین اگر روح همدردی دارید، پس شاید با ملایمت بیش‌تری به این مرد 57 ساله فکر کنید که شاید به زودی با واقعیت پشت این گفته قدیمی که “مواظب آرزویی که می‌کنید باشید” آشنا شود. چون کومان نهایتا یک سال فرصت دارد که دیدگاهش را در تیم، تمرینات، سبک بازی و از همه مهم‌تر کسانی که در زمین حضور دارند، پیاده کند و به همین دلیل شاید نیاز داشته باشد که رفتاری جدی و خشن از خود نشان دهد. شاید نیاز باشد که او بر خلاف عهدی که در سال 2014 مبنی بر عدم کنار گذاشتن بازیکنان بزرگ از تیم بسته رفتار کند، هرچند این بار باید با درایت، هوشمندی و پختگی بیش‌تری این شرایط را پیش ببرد.

واقعیت بی‌رحمانه این است که این حقیقتی تلخ برای بارسلوناست که باید برای برگرداندن شرایط قبلی، تعدادی از افراد را قربانی کند. حتی اگر باشگاه‌هایی باشند که بخواهند از درخشش و تجربه قهرمانی بازیکنانی چون بوسکتس، سوارز، پیکه، آلبا، راکیتیچ یا ویدال استفاده کنند، آیا می‌توانند هزینه بالای خرید این افراد به علاوه پرداخت دستمزدهای گرانقیمت آنها را بپردازند؟ آیا همین باشگاه‌ها می‌توانند توجه اسطوره‌های نوکمپ را جلب کرده تا از شرایط آرمانی فوتبالی‌شان جدا شوند؟

این سوالات بسیار بزرگ و مهمی است. با این حال چیزی که مشخص است این است که کومان می‌خواهد که خیلی سریع به بعضی چیزها برسد. در آغاز او جلسات تمرینی پر فشار، ورزشی و زیر نظر مستقیم مربی می‌خواهد که تاکیدش بیش‌تر از هر چیز روی بازی منطقه‌ای، پرسینگ، پاس دادن سریع توپ و حرکت برای پاس‌های برگشتی باشد. او می‌خواهد میانه میدان بیش‌تر از همه در دستان فرانکی دی‌یونگ قرار بگیرد و نباید شگفت‌زده شوید اگر کومان بتواند بار دیگر دَنی فن دِ بیک را در تیمش داشته باشد. اما هزینه این کار از کجا تامین خواهد شد؟

کومان به عنوان مربی جدید بارسلونا از استفاده از بازیکنان جوان‌تر و نوظهور ترسی ندارد اما تا جایی که فکر کند شایستگی فوتبالی کافی، تکنیک هوشمندانه و اشتیاق کامل برای پیروی از دستورهای تاکتیکی او را دارند. احتمالا بیش‌ترین موفقیت این مربی زمانی به دست می‌آید که بازیکنان تحت فرمانش باشند. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که بازیکنان جوان و مشتاق باشند و به این نتیجه رسیده یا پیش از آن بدانند که او می‌تواند آنها را به بازیکن بهتری تبدیل کرده، پیروزی‌ها و جام‌هایی را به دست آورد که سایر مربیان نمی‌توانند.

 

تنها چند ماه به پایان دوران ریاست بارتومئو در بارسا باقی مانده و انتخابات ریاست باشگاه در مارس آینده، روی سرنوشت کومان تاثیر زیادی خواهد داشت.

 

آیا کومان مربی منعطفی‌ست که در صورت عدم جدایی بازیکنان در این تابستان با صبوری با آنها رفتار کند… این سوالی بزرگ است که قابلیت ایجاد حاشیه و دردسر را دارد.  این طور نیست که کسی او را دست کم بگیرد. دوران مهم و قابل توجه در زندگی حرفه‌ای این مربی وجود داشته است. قهرمانی‌های گاه و بیگاه در آژاکس، پی اس وی آیندهوون، بنفیکا و آ زد آلکمار به دست آورده و پس از غیبت هلند در یورو 2016 و جام جهانی 2018، بار دیگر این تیم را به یکی از مدعیان تبدیل کرده بود.

یک مثال دیگر مربوط به زمانی است که تابستان گذشته با ویرژیل فن دایک مصاحبه کردم. به فن دایک گفتم که از زمانی که بازی‌اش در سلتیک را دیدم، باور داشتم که آماده حضور در فوتبال سطح اول جهان است. من مدعی بودم که او می‌توانست و می‌بایست مستقیما از پارک‌هد به آنفیلد می‌رفت. او گفت که با من مخالف است و توضیح داد زمانی که در ساوتهمپتون و تحت هدایت کومان بوده احساس می‌کرد که سیبل انتقادات قرار گرفته، رفتارها در زمین تمرین تیم بسیار زننده بوده و باعث خشم او می‌شد. با این حال او کاملا در جریان بود که کومان تغییرش داده، باعث پیشرفتش شده، او را به بازیکنی سرسخت‌تر تبدیل کرده، هوشمندی‌اش را افزایش داده و بازیکنی بهتر به لیورپول تحویل داده است.

حالا ما با نسخه‌ای از کومان روبرو هستیم که بالاخره سرمربی بارسلونا شده اما همه چیز تحت کنترل خودش قرار ندارد. در اطراف او شرایطی است که باعث ایجاد هرج و مرج فوتبالی می‌شود. در برابرش حتی پیش از این مسابقات آغاز شود نیز چند هفته ویرانگر و تضعیف کننده در راستای اتفاقات مربوط به بازار نقل و انتقالات قرار دارد. و در آینده‌ای نزدیک ملاقاتی بسیار حیاتی و مهم با لیونل مسی در پیش است که تعیین‌کننده نظرات این مرد ریزنقش درباره رئیس جدیدالورود است.

از آن لحظه همه چیز می‌تواند خیلی سریع به سمت سراشیبی رفته و از کنترل خارج شود یا باعث شود کومان کنترل بازسازی شرایط را داشته باشد. بهتر است که او از نظر شخصی، فوتبالی و سطح انرژی در بالاترین شرایط قرار داشته باشد؛ چرا که به نظر می‌رسد اتفاقات پیش رو بسیار هولناک باشند. و زمان کوتاهی که در اختیار دارد، از همین حالا رو به پایان است.

 

عنوان اصلی مقاله: Barcelona was always Koeman's dream job. But will this be a nightmare assignment نویسنده: Graham Hunter نشریه / وبسایت: ESPN زمان انتشار: آگوست 2020
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *