درباره رالف هاسن‌هوتل؛ “کلوپ آلپ”، متخصص روشن کردن آتشفشان‌های خاموش

او یک اتریشی است که به همان اندازه‌ که عاشق فوتبال با پرسینگ بالاست، عاشق تنیس و دوچرخه‌سواری هم هست. بعضی وقت‌ها سرمربی‌ای خرافاتی است که یک بار تصمیم گرفت بعد از یک باخت، پوشیدن کت و شلوار را کنار بگذارد و به بازیکنان ساوتهمپتون قول داد که تا وقتی در سال 2020 شکست نخورند، ریشش را نخواهد زد.

هفت‌یک- رالف هاسِن‌هوتل، مربی‌ای که به فوتبال بر پایه پرس کردن اعتقاد دارد، روز‌ کاری‌اش را جلو‌تر از رقبایش شروع می‌کند. راس ویلسون مدیر سابق امور فوتبالی ساوتهمپتون می‌گوید:” او مردی است که روزش را با هدف شروع می‌کند. هاسن‌هوتل تمام جزییات تمرینات و سایر کارها را هنگام صبحانه از نزدیک با ریچارد کیتزبیچلر، کِرِگ فلمینگ، دیو واتسون، اندرو اسپارکز و الکس گروس برنامه‌ریزی می‌کند.”

دنی رول که شش ماه در انگلیس دستیار او بوده، می‌گوید:” یک روز کاری عادی در ساوتهمپتون معمولا بین 7:30 تا 8 صبح شروع می‌شد. درباره تمرین روز بحث می‌کردیم و بعد با تمام کادر فنی صبحانه می‌خوردیم. سپس بسته به روزهای هفته، جلسه‌ای با تیم داشتیم و بعد به زمین تمرین می‌رفتیم.

من بعد از تمرین آن را تحلیل و بررسی می‌کردم تا به رالف بازخورد آن را بدهم- این‌که چه چیزی خوب و چه چیزی بد بود. هرچند وقت یکبار بعدازظهر با هم می‌دویدیم و معمولا درباره ترکیب تیم و بازی بعدی حرف می‌زدیم.” بخش زیادی از یک روز عادیِ هاسن‌هوتل شامل مسائل مختلف مربوط مربیگری است ولی این مربی اتریشی به همان اندازه‌ای که به جزییات مربی‌گری دقت می‌کند، به هدایت کلی ساوتهمپتون هم توجه دارد.

او مربی‌ای است که دقت و شفافیت را سرلوحه زندگی‌اش قرار داده است. هاسن‌هوتل در یک نشست خبری، هرچند لحظه یکبار میان کلامش وقفه‌ای ایجاد می‌کند تا حرفش را تنظیم بکند. مربی اتریشی در حالی که دست راستش در جلو قرار گرفته دست به سینه می‌شود و انگشت شصت و اشاره‌اش را در حالی‌که به دنبال کلمه‌ی مناسب انگلیسی است به هم می‌مالد.

کلمه‌ای که به دنبالش است معمولا مشابه است –”غریزه” یا “حس”- و همیشه بعد از این تشریفات و عادات ساده، پیدایش می‌کند. هاسن‌هوتل در اولین ملاقاتش با ویلسون در سال 2018 و در فرودگاه هیثرو لندن، پشت سر هم – و بی‌دلیل – برای تسلط کمش به زبان انگلیسی عذرخواهی می‌کرد. ویلسون به یاد می‌آورد:” او قانع شده بود که نمی‌تواند انگلیسی صحبت کند در صورتی‌که به معنای واقعی کلمه همین کار را می‌کرد” هرچند این مانع از آن نشد که کل روز را با هم صحبت نکنند.

این کوچک‌ترین دریچه به شیوه کار هاسن‌هوتل است. سرمربی ساوتهمپتون بسیار خوب انگلیسی حرف می‌زند. ولی هنگام شرح میزان آمادگی یک بازیکن برای بازی، یا مقدار آشنایی تیمش با شیوه کاری‌اش، به حرکات دست متوسل می‌شود. زمانی‌که هاسن‌هوتل به دنبال کلمه‌ دقیق برای توضیح نحوه تلاش تیمش برای رسیدن به کمال می‌گردد، انگشت شصت و اشاره‌اش را به هم می‌مالد.

رول با یادآوری روز‌های اولیه‌شان در ساوتهمپتون می‌گوید:” یکی از بهترین لحظه‌هایم، بغل کردن و شادی کردن با رالف بعد از اولین برد در خانه مقابل آرسنال بود. هنوز یادم هست که بعد از بازی تا سه صبح با هم نشستیم و همه‌چیز را تحلیل کردیم، و متوجه شدیم که بازیکنان ما همان موقع هم می‌توانستند بسیاری از اصول ما را پیاده کنند.”

هاسن‌هوتل با همین اصول از فوتبال دسته سه آلمان به قرارداد جدید چهار ساله و پروژه‌ی بلند مدت ساوتهمپتون در جنوب انگلیس رسیده است. او در همین مسیر تاکتیک‌هایش را قوی‌تر کرده، لباس‌هایی را برتن کرده و کنار گذاشته، بازیکنان را تشویق به عبور از درهای بسته کرده، اخراج شده، رکورد‌هایی را شکسته، خداحافظی اشک آلود و خوشامدگویی مضحک داشته و لقب “قدرت فرازمینی” را به دست آورده است. این داستان پیشرفت و اوج‌گیری تمام نشدنی رالف هاسن‌هوتل است؛ به نقل از افرادی که او را استخدام کرده‌اند، برایش بازی کرده‌اند یا کنارش مربی‌گری کرده‌اند.

***

هاسن‌هوتل با وجود چهار قهرمانی در بوندس‌لیگای اتریش، در دوره حضورش در میدان هرگز خودش را یکی از بااستعدادترین بازیکنان نمی‌دانست. او در سال 2015 گفت:” استعداد من در فوتبال هیچ وقت در بالاترین سطح نبود ولی من بسیار سخت‌کوش بودم، به یادگیری و بهتر شدن علاقه داشتم و این تمرکز، من را بهتر و بهتر می‌کرد.”

هاسن‌هوتل مهاجم سختکوشی بود، و با قامت یک متر و 90 سانتی‌اش، به عنوان مهاجم نوک در باشگاه‌های وین اتریش، سالزبورگ اتریش (ردبول سالزبورگ فعلی) و کلن بازی کرد. هاسنهوتل پس از 17 سال حضور در میدان در تیم دوم بایرن مونیخ – تیم ذخیره- از زمین فوتبال خداحافظی کرد. این در حالی بود که او در این تیم و زمانی که تازه‌کارانی چون باستین شواینشتایگر و فیلیپ لام حرفه‌شان را آغاز می‌کردند، نقش بازیکنی باتجربه را داشت.

 

هاسن‌هوتل که مهاجمی تنومند بود، بیش‌تر دوران حرفه‌ای‌اش را در آستریا وین سپری کرد. او بین سال‌های 1998 تا 2000، پیراهن کلن را پوشید.

 

او در درون و بیرون زمین دیگران را راهنمایی می‌کرد. هرمان گرلند، سرمربی سابق هاسن‌هوتل و تیم دوم بایرن در سال 2018  گفت:” راننده اتوبوس ما عادت داشت سریع براند. رالف هم به جلوی اتوبوس می‌دوید و به او می‌گفت:” دیوانه‌ شده‌ای؟ محتاطانه رانندگی کن. من سه بچه در خانه دارم.”  این اتفاق عالی بود.”

هاسن‌هوتل بعد از بازنشستگی در 2004 و در سن 37 سالگی، وارد عرصه‌ مربی‌گری شد. او مربی تیم زیر 18 ساله‌های باشگاه اونترهاخینگ شد و پیشرفتش، حاکی از آینده‌ای درخشان بود. استیفن گالم، مربی آن‌زمان تیم زیر 19 ساله‌های اونترهاخینگ و مدیر فنی کنونی باشگاه، می‌گوید:” واضح بود که او فوتبال را می‌شناسد. روحیه‌ مثبتش بسیار گیرا بود. او در شرایط سختی هدایت تیم زیر 18 ساله‌های ما را بر عهده گرفت و آنها را با لذت و کوشش بسیاری به جایگاه بالایی در لیگ رساند. او ‌توانست با همه‌ تیم‌های بعدی نیز همین کار را بکند؛ پس ساوتهمپتون می‌تواند در فصل‌های آینده چشم‌ انتظار چنین چیزی باشد.”

هاسن‌هوتلِ فعلی معمولا از اهمیت فرصت دادن به بازیکنان جوان می‌گوید. یکی از دلایل این که تیم هاسن‌هوتل می‌تواند با تاکتیک پِرِس کردن حریف، تیم مقابل را سخت در منگنه قرار دهد این است که مربی اتریشی معمولا از بازیکنان جوان در ترکیب تیمش استفاده می‌کند. تعهد هاسن‌هوتل به بازیکنان جوان و تیم، از روز اول برای گالم واضح بود. او می‌گوید:” رالف مسئولیت‌پذیری بالایی در کار تیمی داشت. با این موضوع که من برخی از بازیکنان زیر 18 ساله‌های او را برای تیم زیر ۱۹ ساله‌های خودم قرض بگیرم، هیچ مشکلی نداشت. مردی کاملا در خدمت تیم بود.”

در نهایت هاسن‌هوتل از تیم جوانان ترفیع پیدا کرد و دستیار ورنر لورانت و هریبرت دوتینجر شد و همزمان در حال بهبود بخشیدن نگرش خودش به بازی بود. در ماه مارس 2007 و در یک دوره چهار روزه سرمربی موقت باشگاه شد تا طعم اولین تجربه‌‌ مربی‌گری‌اش در رده بزرگسال را بچشد ولی تا 4 اکتبر 2007  طول کشید که “رالف هاسنهوتل: سرمربی ” متولد شود.

هاسن‌هوتل در دو فصل و نیمی که هدایت اونترهاخینگ را  بر عهده داشت، بسیار موفق بود و در فصل 08- 2007 تیمش را به رده ششم جدول رده‌بندی رساند. فوتبال دسته سه آلمان در فصل بعد، با جایگزینی رقابت در سرتاسر کشور به جای رقابت محلی، دچار تغییر ساختاری شد. ولی هاسن‌هوتل باز هم به مسیر رو به پیشرفتش ادامه داد.

او ترکیب 2-2-2-4  را به کار گرفت (آشنا به نظر می‌آید؟) و مهاجم تیمش- آنتون فینک- را به سطحی رساند که تیمش را در فصل 09 – 2008 به جایگاه چهارم جدول برساند. وضعیت در اونترهاخینگ خوب به نظر می‌‌آمد و تاکتیک‌های هاسن‌هوتل و شوخ‌طبعی ویژه‌اش (به گفته گالم:” شوخ‌طبعی بی‌احساس و با کنایه‌ی معمول اتریشی”) او را تبدیل به شخصیتی شناخته شده در فوتبال دسته سه آلمان کرده بود.

سپس اولین پسرفت او اتفاق افتاد. فصل سوم مربی اتریشی در اونترهاخینگ خوب شروع شد ولی این موفقیت در زمستان کمرنگ شد و در ماه فوریه 2010 بعد از 88 بازی حضور روی نیمکت 40 برد، 20 تساوی و 28 باخت)، هاسن‌هوتل از کار برکنار شد. هاسن‌هوتل بعدها اقرار کرد با این‌که تاکتیک‌های پرس کردن حریف می‌تواند در باشگاه‌های دسته پایین موثر باشد اما او تنها می‌توانست انتظار دویدن زیاد و آگاهی تاکتیکی را از بازیکنان در آن سطح داشته باشد. او گفت:” من (در لیگ‌های بالاتر) می‌توانم پرس بیش‌تری انجام دهم. می‌توانم زودتر حمله کنم، راه‌حل‌های بیش‌تری برای بازی با توپ داشته باشم و سعی کنم بازی خودم را بیش‌تر بهبود ببخشم.”

او برای پر کردن وقتش در زمان دوری از فوتبال به یک تنیسور نیمه حرفه‌ای در مونیخ تبدیل شد و گفت:” فقط می‌خواستم ببینم اگر واقعا تمرین کنی تا چه حد می‌توانی در این سن پیشرفت کنی.” یک سال طول کشید تا هاسن‌هوتل با باشگاه آلن به دنیای مربی‌گری بازگردد ولی تا امروز هنوز هم با اونترهاخینگ ارتباط دارد- پاتریک هاسن‌هوتل، پسر او، در ماه ژوئن سال جاری به این باشگاه پیوست.

***

وقتی که هاسن‌هوتل در ژانویه 2011 به باشگاه آلن رفت، این تیم در دسته سوم آلمان در فاصله یک امتیازی سقوط بود و به تقویتی اساسی نیاز داشت. بنابراین هاسن‌هوتل کاری را انجام داد که معمولا می‌کند: استفاده از سیستم  2-2-2-4 (هرچند مربی اتریشی از 1-4-1-4 و 1-5-4 هم در نیم فصل اول استفاده کرد)، تقویت خط دفاع و تقاضای جسارت بیش‌تر از بازیکنان برای پیش رفتن در میدان.

نتایج حتی از آنچه وعده داده شده بود، نیز قاطعانه‌تر بود – پنج برد، هشت تساوی و شش باخت باشگاه آلن را با حضور در جایگاه شانزدهم در دسته سوم آلمان حفظ کرد. هاسن‌هوتل همان تابستان نوسازی مشخصی را آغاز کرد و عذر 14 بازیکن باشگاه را خواست و 8 بازیکن “با ذهنی باز” را به تیم اضافه کرد.

هدف او جایگاهی در میانه جدول رده‌بندی در پایان فصل بود. آنها تا تعطیلات زمستانی ششم شده بودند. سپس در بهار هشت بازی متوالی را بردند و در جایگاه دوم جدول قرار گرفتند و برای بار اول در تاریخ باشگاه به بوندس‌لیگا 2 راه پیدا کردند. نگاهی به تصاویر جشن صعود باشگاه بیاندازید و تکرار اسم هاسن‌هوتل را از طرفداران بشنوید. این مربی بهتر و بهتر می‌شد. هاسن‌هوتل آغار نگران‌کننده‌ای را در تابستان 2012  و در دیدارهای پیش فصل داشت. او به بیماری هانتاویروس دچار شد؛ بیماری‌ای که او را دچار تب، سردرد و مشکلات کلیوی کرد. هاسن‌هوتل هنگام درمان حدود 9.5 کیلوگرم وزن از دست داد و در شروع فصل حضور نداشت.

هاسن‌هوتل سه هفته بعد از آغاز فصل 13- 2012 بازگشت و برخی از رادیکال‌ترین روش‌های فوتبالش را به کار گرفت. سیستم 2-2-2-4 و 2-4-4 کنار گذاشته شدند و از سیستم مبتنی بر ضد حمله 1-5-4 استفاده کرد. تیم هاسن‌هوتل به حریف حمله می‌کرد و با این‌که نتوانستند آمادگی عالی که آنها را تا تعطیلات زمستانی به جایگاه پنجم رساند، حفظ کنند، اما باشگاه آلن اولین فصل حضورش در بوندس‌لیگا 2 را در جایگاه نهم به پایان رساند. این بالاترین جایگاه در تاریخ 92 ساله باشگاه بود و این رکورد هنوز هم بعد از هفت سال شکسته نشده است.

در این زمان، هاسن‌هوتل مربی در حال پیشرفت و مدنظر باشگاه‌های مختلف در گوشه و کنار آلمان بود؛ ولی خارج از زمین، آلن در مسیر دیگری پیش می‌رفت. در تابستان 2013 با از دست رفتن حامی مالی، مشکلات مالی ظاهر شد و وقتی هاسن‌هوتل حس کرد که تا بالاترین حد ممکن به پیشرفت باشگاه کمک کرده است، درخواست فسخ قراردادش را ارائه کرد و از این تیم جدا شد.

او باقی تابستان را با ترکیب از دو سرگرمی‌اش پشت سر گذاشت؛ دوچرخه‌سواری کوهستانی در اطراف کوه‌های آلپ و “مطالعه” درباره بروسیا دورتموند و بروسیا مونشن‌گلادباخ در جریان آماده‌سازی پیش فصل. این مورد معمول دعوت یک مربی به اردوی یک تیم نبود. هاسن‌هوتل با دوربین دوچشمی کار یورگن کلوپ و لوسین فاوره را از دور تماشا می‌کرد. او در سال 2015  در مصاحبه‌ای با  The Set Pieces گفت:” بهتر است ناشناس بود وگرنه همه با شما حرف می‌زنند، چون شما را می‌شناسند – و نمی‌توانید روی تمرین تمرکز کنید؛ چون همه در حال حرف زدن با شما هستند.”

هاسن‌هوتل برای به کارگیری آموخته‌های جدیدش باید کمی صبر می‌کرد چرا که تا اکتبر 2013 از دنیای مربیگری فوتبال دور بود. او بار دیگر هدایت تیم کوچک در آستانه سقوطی را بر عهده گرفت و بار دیگر آنها را به درجاتی جدیدی از موفقیت رساند.

***

از رالف گونش، مفسر تلویزیونی DAZN و مربی تیم جوانان باشگاه اینگولشتات، پرسیده می‌شود:” نظرتان درباره‌ی رالف هاسن‌هوتل چیست؟ ” وقتی گونش در اکتبر ۲۰۱۳ برای اولین بار با هاسن‌هوتل آشنا شد یک مدافع با تجربه در لیگ‌های پایین‌تر بود که تمام تلاشش را می‌کرد که باشگاه اینگولشتات را از منطقه سقوط بوندس لیگا 2 نجات دهد.

او می‌گوید:” تمام چیزی که ما از او می‌دانستیم این بود که او به میزان دویدن و تعداد دوندگی‌های سریع دقت می‌کرد. او همچنین تاکید زیادی بر قدرت جسمانی داشت و به عنوان یک مدافع کناری 30 ساله، با کمی تجربه حضور در رده‌های بالای فوتبال… چگونه بگویم؟ دویدن نقطه قوت من نبود. بازیکنی نبودم که در یک بازی بتواند بیش‌تر زمین را پوشش دهد. بازیکنی بودم که سعی می‌کرد در جای درست باشد .

اولین ملاقاتمان در رختکن بود. او از من پرسید:” رالف، لطفا بهم بگو چرا انقدر کم می‌دوی؟” و من با خودم گفتم… سرمربی جدید در گفت و گوی اول‌مان دارد می‌پرسد چرا انقدر کم می‌دوم. پس گفتم:” فکر می‌کنی در موقعیت مهمی غایب بوده‌ام؟” و گفت:” نه، نه همه چیز خوب است، خوب است –  تا جایی‌که به درستی انجامش بدهی برای من خوب است. من قبلا مربی بنجامین هوبنر هم بوده‌ام که او هم همینجور است!

بنابراین او می‌داند که چگونه انواع مختلف بازیکنان را مدیریت کند. افرادی مثل من هستند که سبک بازی خودشان را دارند، و او سعی نکرد که من را عوض بکند چون این شیوه بازی او همینطور است. می‌پرسد: آیا این بازیکن برای شیوه بازی من مفید است یا نه؟ اگر بله، او می‌تواند هرگونه که می‌خواهد بازی کند. اگر نه، روی نیمکت می‌نشیند.” شخصی که در بازی اول هاسن‌هوتل روی نیمکت نبود… خود هاسن‌هوتل بود.

گونش می‌گوید:” او پنجشنبه یا جمعه به عنوان مربی معرفی شد و ما یکشنبه مقابل تیم بوخوم بازی کردیم. گفت که نمی‌خواهد قبل از بازی نزدیک ما باشد چون ما (بازیکنان) باید تمرکز کنیم. گفت که بعد از بازی در زمین خواهد بود. پس در اولین بازی که هاسن‌هوتل رسما مربی بود، روی نیمکت حضور نداشت. او داخل ورزشگاه بود و دستیارش روی نیمکت نشست.”

به گفته‌ آرچی ریند-توت، خبرنگار فوتبال، باشگاه اینگولشتات شهرت خاصی در آلمان و میان طرفداران داشت. او درباره باشگاه تازه منطقه بایرن که در سال 2004 از ادغام ای‌اس‌وی اینگولشتات و ام‌تی‌وی اینگولشتات متولد شد، می‌گوید:” آئودی صاحب 20 درصد باشگاه است و حامی مالی اصلی تیم نیز هست ولی هنوز به قانون مالکیت 1+50 پایبند است.

به عنوان یک تیم، بسیار بی‌آزار هستند ولی در آلمان به دید یک باشگاه سنتی شناخته نمی‌شوند. باید این را هم در نظر بگیرید که اینگولشتات شهر آئودی است به همان شکلی که نورنبرگ برای پوما و وولفسبورگ برای فولکس واگن است. بیش‌تر فصل‌ها می‌تواند محیطی نسبتا آرام باشد ولی هاسن‌هوتل زمان خیلی بدی شروع به کار کرد و تبدیل به مرد موفقیت‌های بزرگ آنها شد.” اینگولشتات در 9 بازی ابتدایی، هفت شکست و یک تساوی داشت و تنها در یکی دیدار پیروز شده بود و در آغاز فصل 14 – 2013 در انتهای جدول بوندس لیگا 2 قرار داشت. بازسازی هاسن‌هوتل مانند اتفاقی که در آلن رخ داد، تدریجی بود ولی خیلی زود شکل جامعی گرفت.

گونش که در اینگولشتات به همراه ماروین ماتیپ، برادر جوئل – بازیکن لیورپول – کاپیتان بود، می‌گوید:” اولین چیزی که او خواهان بهبود یافتنش شد، کم کردن تعداد گل‌هایی بود که دریافت می‌کردیم. بنابراین ما در انتهای زمین و عمق دفاع باقی ماندیم. ما 1-3-2-4 بازی می‌کردیم، بعد از چند هفته به 2-4-4 یا 3-3-4 تغییرش دادیم ولی هدف این بود که منسجم بمانیم و برای چند هفته اول بازی دفاعی داشته باشیم. این کار جالبی است (شیوه هاسن‌هوتل برای این‌که اول خط دفاع را بهبود ببخشد) با توجه به این‌که او در زمان بازی‌کردنش یک مهاجم بود.

ابتدا او از ما (خودش و ماروین) پرسید که چگونه می‌خواهیم از کرنرها و ضربات آزاد استفاده کنیم: می‌خواهیم شخص خاصی را هدف قرار دهیم یا توپ را به فضای خاص (اهداف منطقه‌ای) بفرستیم؟ ما اول می‌خواستیم شخص خاصی را هدف قرار دهیم ولی او بعد از چند هفته گفت که می‌خواهد تغییراتی ایجاد کند بنابراین ما باید از فضای آزاد استفاده کنیم و سعی کنیم توپ را بگیریم. ”

 

هاسن‌هوتل بود که توانست برای اولین بار تیم نه چندان شناخته شده اینگول‌اشتات را به بوندس‌لیگای 1 برساند.

 

ریند-تات اضافه می‌کند:” فکر نمی‌کنم تاثیر عظیمی که او بر اینگولشتات داشت، تصادفی باشد. او در باشگاه شخصیت بزرگی بود، یک نیروی مهارنشدنی، با ایده‌های خوب و یک گروه بازیکنان خوب. خیلی زود 9 برد، 10 تساوی و 6 باخت به دست آمد و هاسن‌هوتل اولین فصل حضورش در اینگولشتات را در جایگاه قابل قبول دهم پایان داد. پس از این بود که رشد تیم اتفاق افتاد. بازیکنانی مانند متیو لکی (اکنون در هرتا برلین)، پاسکال گروس (اکنون در برایتون)، بنجامین هوبنر (اکنون در هوفنهایم )، دنی دا کاستا (مهره کلیدی در آینتراخت فرانکفورت) در کنار یکدیگر قرار گرفتند و هاسن‌هوتل تیم را به قهرمانی در بوندس‌لیگا 2 رساند.

ریند-تات می‌گوید:” تمام هدف او این بود که بیش‌ترین استفاده را از منابعی که در اختیار داشت بکند و این کار را به این‌که برای ارائه فوتبال رها و شناور تلاش کند، ترجیح می‌داد. او بازیکنانش را بیش‌تر از انجام صرف نقششان در تیم، بالا برد. او یک روش قابل توجه در بازی کردن و مربی‌گری دارد – حسش برای این‌که در تیم چه می‌گذرد. در هتل، مثلا قبل از این‌که به سمت ورزشگاه حرکت کنید، او برای شما سخنرانی انگیزشی نمی‌کند. اما در آخرین جلسه تیم پیش از بازی وقتی اعلام می‌کند که چه کسی بازی می‌کند این کار را انجام می‌دهد، جلسه‌ها زیاد طولانی نیستند. حداکثر ۱۵ دقیقه. ولی وقتی این جلسات را ترک می‌کنید، مهم نیست که در قفل باشد، شما با دویدن از آن رد می‌شوید، شما در این حد انگیزه پیدا می‌کنید!

او واقعا می‌داند چگونه هر بازیکنی را کنار بکشد و بگوید:” مسیر این است، بزن بریم.” این یکی از بهترین نقاط قوت او است. هرجایی‌که می‌خواست برویم، ما دنبالش می‌کردیم. همیشه آنچه را که می‌گوید باور می‌کنید و حس می‌کنید که او هم آن را باور داشته است. از روز اول به او اعتماد داشتم، که همین اعتماد به نفس بسیاری می‌دهد. از این‌که می‌دانید او سرمربی شماست، حس خوبی پیدا می‌کنید.” گونش می‌گوید:” مهمانی کریسمس خوب بود، ولی جشن صعود خیلی بهتر بود. جشنی بزرگی بود و اولین باری بود که رقصیدن رالف هاسن‌هوتل را می‌دیدم. خوشحالم که او فوتبال بازی کردن را به عنوان حرفه انتخاب کرد و نه رقصیدن.”

در ماه می سال 2015 کمی بعد از قهرمانی اینگولشتات بود که ریند-تات برای بخشی از برنامه تلویزیونی فوتبال اروپای شبکه BT اسپورت با هاسن‌هوتل مصاحبه کرد. مصاحبه‌ای که مربی اتریشی در حالی‌که لبخندی روی صورتش ظاهر شد، قول داد:” یک تیم تازه، هجومی و بالغ که از نام‌های بزرگ هراسی ندارد، در انتظار ماست. من مطمئن هستم که بسیار خوب عمل خواهیم کرد.” به قول هاسن‌هوتل، اینگولشتات به عملکرد خوب پایبند ماند و انتظارات را در اولین فصل حضورش در بوندس لیگا برآورده کرد.  سرمربی اتریشی در سپتامبر 2015 تیتر‌های خبری را به خود اختصاص داد.

او در بازی خارج از خانه تیمش برابر وردربرمن مضطرب‌تر از آن بود که پنالتی تیمش در وقت‌های تلف شده را تماشا کند و پشت نیمکت پنهان شد. توپ گل شد و آنها پیروز شدند. سه ماه بعد وقتی بایرن مونیخ تیم اینگولشتات را 0- 2  شکست داد، پپ گواردیولا گفت:” امروز ما برابر بهترین تیمی که تا به حال در این فصل روبرویش قرار گرفته‌ایم، به میدان رفتیم.”

فوتبال آنها نتیجه‌گرا بود؛ 60 درصد از گل‌های لیگ‌شان روی ضربات ایستگاهی‌ که پاسکال گروس را هدف قرار می‌دادند، به ثمر می‌رسید، ولی این روند نسبت ثابتی را در گلزنی برای آنها حفظ کرد. اینگولشتات در اولین فصل حضورش در سطح اول فوتبال آلمان، به عنوان باشگاه فوتبالی که تنها 12 سال قدمت داشت، در جایگاه یازدهم قرار گرفت. این سال، همانطور که خواهیم دید، همان سالی بود که هاسن‌هوتل برای بار اول توجه ساوتهمپتون را جلب کرد.

هاستن‌هوتل بار دیگر با باشگاهی در آستانه سقوط، فراتر از حد انتظار عمل کرده بود؛ ولی بار دیگر چنین باشگاهی را ترک کرد چون با توجه به محدودیت‌های مالی و بودجه حس می‌کرد که تا جای ممکن آنها را پیش برده است. هاسن‌هوتل در هفتم ماه می 2016 در حالی به مصاف گواردیولا و تیم بایرن رفت که در اوایل بهار همین سال تصمیم گرفته بود قراردادش با این باشگاه را تمدید نکند و می‌دانست این آخرین بازی خانگی است که روی نیمکت این تیم حضور دارد.

همزمان با برد 1 – 2 بایرن و قهرمانی بوندس‌لیگا، طرفداران اینگولشتات پرچم‌های “ممنون رالف” را از سکو تکان می‌دادند ولی خاطره به یاد ماندنی آن روز، اشک ریختن هاسن‌هوتل در نشست مطبوعاتی بعد از بازی بود چرا که احساسات ناشی از علاقه‌ای که به این باشگاه داشت و دستاوردهای بسیاری با آن به دست آورده بود، به او هجوم آوردند.

***

هاسن‌هوتل در باشگاه لایپزیش پستی را برعهده گرفت که کاملا مناسبش بود. لایپزیش به تازگی بعد از کسب مقام دوم در بوندس‌لیگا 2، به سطح اول فوتبال آلمان راه پیدا کرده بود و رالف رانگنیک، سرمربی باشگاه، تصمیم گرفته بود که جایگاهش را تغییر داده و مدیر ورزشی شود و به جای خودش نیز فردی با روحیه مشابه را انتخاب کرده بود.

ریند-تات درباره‌ی ترفیع این مربی از اینگولشتات کوچک به لایپزیش که ساختار تجاری و ارتباطش با ردبول آنها را منفورترین باشگاه آلمان کرده بود، به شوخی می‌گوید:” اگر اینگولشتات باشگاهی پلاستیکی باشد، لایپزیش از نوع پلاستیک سازگار با محیط زیست و قابل تجزیه است. مدیر ورزشی لایپزیش هم رالف رانگنیک بود که… چطور بگویم … شخصیتی بسیار پرتوقع است.”

رانگنیک به عنوان سرمربی سابق اشتوتگارت، هانوفر و شالکه بعد از حضور در برنامه تلویزیونی آخر شب لحظه‌های مهم بوند‌س‌لیگا در سال 1998، لقب “پروفسور فوتبال” را به خود اختصاص داد. او یکی از اولین حامیان تکنیک حمله با استفاده از پرس حریف در فوتبال آلمان بود و مدت‌ها بر باورش به فوتبال پویا و پرانرژی تاکید کرده است.

تحت نظارت رانگنیک است که تمام تیم‌های فوتبال ردبول سعی می‌کنند زیر ۵ ثانیه توپ را پس بگیرند و دلیل این‌که بسیاری از مربیان معتقدند که گرفتن توپ و شوت زدن به دروازه در 10 ثانیه اول می‌تواند بهترین روش گلزنی باشد، هم همین مربی است. او یکی از تاثیرگذارترین و همچنین پرحرارت‌ترین شخصیت‌های تاریخ معاصر فوتبال آلمان است.

 

هاسن‌هوتل به دعوت رانگنیک به لایپزیش رفت اما در نهایت با هم مشکل پیدا کردند.

 

چنین باوری، باعث شد که هاسن‌هوتل در سال 2016 مناسب‌ترین فرد برای لایپزیش باشد و همان تابستان مربی اتریشی با همراهی رول به سختی تلاش کرد که لایپزیش را به باشگاهی قدرتمند در بوندس‌لیگا تبدیل کند. هیچکس در فوتبال با هاسن‌هوتل رابطه‌ای مانند رول، که اکنون دستیار هانسی فلیک، سرمربی بایرن مونیخ، است، ندارد. بازیکنان در بایرن باور دارند که دوره‌های تمرینی پرس کردن او یکی از دلایل پیشرفت تیم در این فصل است.

رول می‌گوید:” رالف هنگام رسیدنش به لایپزیش سریعا برنامه‌ای تنظیم کرد تا همه‌ی اعضای کادر فنی بتوانند در زمینه‌های کاری خودشان مشارکت کنند. رالف در تمام سال‌های همکاری‌مان می‌دانست چگونه مسئولیت‌ها را واگذار کند. برای همین به من و ژولت لوف مسئولیت‌های زیادی در تمرین لایپزیش داد، نظر زاشا لنزه، روانشناس ورزشی، را می‌پرسید و با تیم مر‌بیانش درباره برنامه‌های ممکن بازی‌ها و ترکیب بازیکنان مشورت می‌کرد تا بهترین تصمیم ممکن را بگیرد.”

لایپزیشِ هاسن‌هوتل خارج از زمین منتقدانی داشت ولی هنگام بازی آنها یک پدیده‌ هیجان‌انگیز بودند. در 13 بازی اول فصل 17 -2016 هیچ باختی نداشتند- رکورد بیش‌ترین بازی بدون شکست برای تیم تازه صعود کرده. بازیکنانی مانند امیل فورسبرگ، نبی کیتا و تیمو ورنر قاتلان تیم‌های رقیب بودند. لایپزیشِ هاسن‌هوتل 2-2-2-4 بازی می‌کرد، پرس را در جلوی زمین به کار می‌گرفت و مدافع کنار‌های نفوذی‌ای داشت و جایگاه دوم را بعد از بایرن مونیخ به دست آورد.

ریند-تات توضیح می‌دهد:” ما حالا می‌دانیم که آنها بازیکنان خوبی داشتند ولی در آن زمان آنها در بوندس‌لیگا اثبات نشده بودند.” رول که کمی بعد از اولین فصل هاسن‌هوتل در باشگاه، از آنالیزور ویدیویی به دستیار سرمربی لایپزیش ترفیع پیدا کرد، می‌گوید:” هرروز کار کردن با تیم جوان لایپزیش و تماشای بازیکنانی مانند کیتا یا ورنر و نحوه پیشرفت آنها سرگرم‌کننده بود.

همراه خیلی چیزهای دیگر، این نیازمند کیفیت بالایی از تمرین و مهم‌تر از همه، گروهی از مربیان ماهر در هر زمینه‌ای است که بتوانند در قدم‌‎های بعدی پیشرفت با بازیکنان همراهی کرده و از آنها حمایت کنند.” هاسن‌هوتل در مصاحبه‌ای با فوتبال پاردایس در سال 2018 گفت:” هدف، به چنگ آوردن توپ، تغییر مسیر و پیشروی در کم‌تر از 10 ثانیه بود. البته به این‌که کجای زمین توپ را بدست می‌آوریم هم بستگی دارد. احتمال‌های زیادی وجود دارند. گل‌های زیادی به این شکل در فصل اول زدیم. با تاکتیک‌های پرس زود هنگام و شدید.”

رول می‌گوید:” کسب مجوز صعود به لیگ قهرمانان اروپا و جایگاه دوم در سال اول حضورمان در بوندس‌لیگا، بدون شک لحظه‌ خاصی برای ما بود. ولی پیروزی برابر دورتموند و بایرن در بوندس‌لیگا و برابر ناپولی در لیگ اروپا هم خیلی استثنایی بودند.” هاسن‌هوتل در فصل دوم حضورش در لایپزیش موفقیت کم‌تری داشت چرا که حجم کاری اضافه شده به دلیل حضور در لیگ قهرمانان و اختلافات با رانگنیک باعث شدند که تیم در فصل 18- 2017 به جایگاه ششم سقوط کند.

هاسن‌هوتل در اولین بازی مرحله گروهی لیگ قهرمانان، لباس ورزش همیشگی‌ش را با کت شلواری مرتب جایگزین کرد و بعد متوجه شد که از آن دسته سرمربی‌ها نیست و لباسش را عوض کرد. رویکردش به مربی‌گری هم داشت از شکل کنترل شده‌ای که برای رانگنیک اجرا می‌کرد، دور می‌شد. او ترکیب 2-2-2-4 را که از رانگنیک گرفته بود، به شکلی تغییر داد که بتواند با انجام دو بازی در هفته منطبق شود و تغییرات دیگری مانند دفاع کردن از وسط زمین، وقتی که توپ را از دست می‌دادند، برای حفظ استقامت تیمش یا تاکید بر بیرون انداختن توپ از زمین در مناطق وسیع و آزاد برای مختل کردن عملکرد وینگر حریف اعمال کرد. این ویژگی‌ها امروز هم در ساوتهمپتون هاسن‌هوتل دیده می‌شوند.

ریند-تات توضیح میگدهد:” فکر می‌کنم در آخر هاسن‌هوتل می‌خواست کمی در اصول آسان‌گیرتر باشد ولی رانگنیک موافق نبود. اینطور احساس می‌شد که هاسن‌هوتل می‌خواست رشد کند. اول فکر می‌کردم این دو خیلی با هم جور هستند ولی هاسن‌هوتل در حال ساخت یک چیز دیگر بود.” هاسن‌هوتل در بهار 2018  از رانگنیک خواست که قراردادش را فسخ کند چرا که متوجه علاقه مدیر ورزش تیم به جذب یولیان ناگلزمان به عنوان مربی جدید شده بود. هاسن‌هوتل به تعطیلات شش ماهه‌ای دور از فوتبال رفت تا “آن چیز” را بسازد. بعد از آن، باشگاه ساوتهمپتون با پیشنهادی به سوی او آمد.

***

ویلسون که حالا مدیر امور فوتبالی رنجرز است، می‌گوید:”ما پیش از این پیشرفت او را در لایپزیش بررسی می‌کردیم ولی در اینگولشتات تا فصل 2016 هم از او باخبر بودیم. کار او در لایپزیش با بازیکنان جوان عالی بود و وقتی آنجا را ترک کرد، برای ما جالب بود که اقدام بعدی او چیست. و سپس در ماه دسامبر با او ملاقات کردیم.”

دسامبر 2018 برای ساوتهمپتون دوره بدی بود. چند سالی بود که باشگاه از دوره باشکوه اواسط دهه 2010 دور شده بود. سه قرارداد با مربی‌هایی که نتوانستند انتظارات را برآورده کنند، باعث شده بود که باشگاه راهش را گم کند و بعد از تساوی 2-2 با منچستر یونایتد (که ابتدا در آن 2-0 جلو بودند)، مارک هیوز از کار برکنار شده و وظیفه پیدا کردن جایگزین جدید به ویلسون محول شده بود.

ویلسون می‌گوید:” وقتی او لایپزینش را ترک کرد، می‌دانستیم که می‌خواهد به تعطیلات برود؛ که تابستان قبل از پیوستنش به ما بود. اما وقتی تصمیم تغییر سرمربی گرفته شد، می‌خواستیم با او حرف بزنیم. به این امر واقف بودیم که در آن زمان او آماده بازگشت و از سر گرفتن کارش نبود. ولی وقتی که با او ملاقات کردیم، کاملا قانع شدیم که او انتخابی عالی برای ساوتهمپتون است؛ قرار بود که بیاید و این شغل را قبول کند. ما در هتلی در فرودگاه هیثرو باهم ملاقات کردیم. این را خیلی خوب به یاد می‌آورم. گفت و گویی عالی داشتیم –  کل روز را تا بعد از ظهر حرف زدیم و خیلی خوب کنار آمدیم.

رالف در ابتدا این رفتار عجیب را داشت که کاملا خوب انگلیسی حرف می‌زد اما فکر می‌کرد اصلا نمی‌تواند انگلیسی حرف بزند. و خیلی سخت است با کسی که به شما می‌گوید نمی‌تواند انگلیسی حرف بزند، صحبت کنید. برای همین ما مکالمه‌ای داشتیم که او در آن فکر می‌کرد انگلیسی حرف نمی‌زند ولی کاملا داشت حرف می‌زد!

کل روز و کل شب ادامه دادیم و وقتی آنجا را ترک کردیم، اینگونه نبود که او شغل را قبول کرده باشد –  او می‌خواست درباره بعضی چیز‌ها فکر کند، ما می‌خواستیم درباره بعضی چیز‌ها فکر کنیم- ولی برای ما کاملا واضح بود که او فردی مناسب است و کاملا مشخص بود که انتخابی عالی برای ساوتهمپتون است، نه فقط برای بازیکنان. نه تنها در آن زمان می‌دانستیم او کل گروه و نتایج را بهتر خواهد کرد، بلکه می‌دانستیم با مردم و تماشاگران ارتباط برقرار خواهد کرد و می‌دانستیم از این محیط لذت خواهد برد. او واقعا از همان اول تاریخچه و فلسفه‌ ساوتهمپتون را کاملا پذیرفت؛ بنابراین می‌دانستیم که آن را در موضع قدرت قرار خواهد داد.”

 

دنی رول برای مدت کوتاهی در ساوتهمپتون کمک هاسن‌هوتل بود اما بعد از مدتی راهی بایرن شد تا به عنوان کمک هانسی فلیک کار کند.

 

بعد از به سر انجام رسیدن ملاقات اولیه با ویلسون، هاسن‌هوتل با رول تماس گرفت: آنها بار دیگر گروه را از نو دور هم جمع می‌کردند و به سواحل جنوبی انگلیس می‌رفتند. رول به اَتلتیک می‌گوید:” بعد از خروج مشترک‌مان از لایپزیش، به من خبر داد که می‌خواهد باز هم دستیارش باشم؛ پس مرتب در ارتباط بودیم تا وقتی که ساوتهمپتون پیشنهادش را مطرح کرد.

ما بررسی و تحلیل دقیقی از نفرات تیم، باشگاه و ساختار انجام دادیم. به همه چیز در آنجا نگاه کردیم و به این نتیجه رسیدیم که این باشگاه گزینه بسیار مناسبی است. حالا در لیگ برتر انگلیس بودیم، با تیمی جدید، در لیگی جدید و یک زبان جدید و در سال اول، تنها هدفمان ماندن در لیگ بود. می‌شد اعتماد متقابل را در کار روزانه حس کرد. رالف مسئولیت‌های بیش‌تر و بیش‌تری را به من می‌داد و من سعی کردم در همه زمینه‌ها به بهترین شکل ممکن حمایت و آگاهش کنم. برای مثال در برنامه‌ریزی تمرینات، بررسی رقبا و بحث‌های درباره بازیکنان.”

هاسن‌هوتل در پنجم ماه دسامبر 2018 و در سن 51 سالگی به عنوان سرمربی جدید ساوتهمپتون معرفی شد. او دوباره داشت مسئولیت باشگاهی که با سقوط دست و پنجه نرم می‌کرد، می‌پذیرفت و دوباره قصد داشت با استفاده از سبک بازی انرژیک، تیمش را به رده‌های بالا برساند. سرمربی اتریشی درباره چیزی که طرفداران ساوتهمپتون می‌توانند انتظارش را داشته باشند، گفت:” آنها می‌توانند انتظار فوتبالی بسیار پرشور با 11 بازیکن شاخص را در زمین داشته باشند.”

هاسن‌هوتل قول داد که تیمش به سختی و با تمام وجود برای هواداران تلاش خواهد کرد. ولی او چه چیزی را می‌توانست تضمین کند؟ او گفت:” اگر ضمانت می‌خواهید، باید یک ماشین لباس‌شویی بخرید. در فوتبال دیگر هیچ ضمانتی نیست.” اولین نیم فصل هاسن‌هوتل در ساوتهمپتون با 8 برد و 10 تساوی در 25 بازی چشمگیر بود. با این‌که سیستم 2-2-2-4 چندان دوام نیاورد اما دوره آغازین مربی‌گری هاسن‌هوتل در ساوتهمپتون بهبود عملکرد بازیکنان چون ناتان ردموند، شین لانگ و جیمز وارد-پراوس را به همراه داشت.

ساوتهمپتون شانزدهم شد. آنها سقوط نکرده بودند ولی کار‌های زیادی در تابستان باید انجام می‌شد که شامل مشارکتی تنگاتنگ با ویلسون برای گزینش بازیکنانی جدید برای باشگاه بود. ویلسون می‌گوید:” دو چیز در ذهن رالف (وقتی که به دنبال بازیکن می‌گردد) واضح است. او می‌خواهد با بازیکنان جوان کار کند. با مشاهده‌ بازیکن مسن‌تر هیجان‌زده نمی‌شود- این به این معنی نیست که ممکن نیست هیچ وقت بازیکن مسن‌تری را جذب کند ولی از انجام این کار هیجان‌زده نمی‌شود.  او می‌خواهد ببیند آنها با توپ و مقابل توپ چگونه هستند. او می‌خواهد که آنها سریع باشند، تیز باشند، می‌خواهد توان پرس و دویدن داشته باشند. اینها چیز‌هایی اصلی هستند که به دنبالشان است.”

او همچنین تلاش کرد که پیشرفت باشگاه فراتر از تیم اول باشد که شامل نوشتن دفترچه راهنما (تاکتیک و روش‌های بازی) برای آکادمی، همکاری با راضی جیدی در طول دوران حضورش در تیم زیر 23 سال و تماشای بازی‌های زنان ساوتهمپتون از نزدیک بود. ویلسون این سرمربی را به این شکل تصویر می‌کند که وسواس‌های به خصوصی دارد و آرام نیز هست. کسی که در جستجوی کمال، باملاحظه ولی بی‌رحم است. ویلسون شرح می‌دهد:” ما واقعا رابطه خیلی خیلی راحت و منعطفی داشتیم. هیچ‌وقت نمی‌گفتیم قرار است در 9:45 جلسه داشته باشیم. لحظه مورد نیاز را در طول روز پیدا می‌کردیم. تمام وجود او صرف تمرینات و کادر می‌شود و حالا می‌دانم که رابطه خیلی خوبی با مارتین سمنس (مدیر اجرایی) و توبی استیل (مدیر عامل ) دارد . آنها هم در ارتباطات بسیار ماهر هستند.”

او هم مانند، یک مربی آلمانی خاص در لیگ برتر، از خندیدن به خودش نیز ابایی ندارد. ویلسون اضافه می‌کند:” او شوخ طبعی خیلی خوبی دارد و من همیشه اشتباهات انگلیسی‌اش را تذکر می‌دهم. یکی از همین شب‌ها همدیگر را از طریق پیام سر یکی از همین غلط‌های مورد علاقه‌ام دست می‌انداختیم: وقتی که از زیادی کم‌تر به جای ناکافی استفاده می‌کند. همان شب درباره این‌که چیزی زیادی کم‌تر است به او پیام می‌دادم و او از آن خوشش آمد. او می‌تواند به خودش بخندد. شوخ طبعی خیلی خوبی دارد و من او را خیلی دوست دارم.”

رول اضافه می‌کند:” همیشه فضایی مثبت با کلی خنده و چیزهایی مثل بیرون غذا خوردن داشتیم. رالف به همه ابعاد ورزش عشق می‌ورزد – به خصوص بعد ماجراجویی و رقابت. او همچنین بسیار به هنر و موسیقی علاقه‌مند است.” تقریبا یک سال شده است که رول از ساوتهمپتون رفته، به همکاری موفقش با هاسن‌هوتل پایان داده و عضو بایرن شده است. او می‌گوید:” برای من، دوره‌ای کوتاه ولی خیلی احساسی در ساوتهمپتون بود و خاطرات خوش بسیاری برای آینده دارم.”

گالم می‌گوید:” من می‌گویم او فرد خیلی صادق و درست‌کاری است. با وجود همه موفقیت‌هایی که تا به حال در زندگی حرفه‌ای خود کسب کرده همیشه خاکی مانده است. تبریک‌های بسیار (به طرفداران ساوتهمپتون)! به نظر می‌آید که او از حضورش در آنجا لذت می‌برد. امیدوارم که به اهداف‌شان برسند و زمان طولانی و موفقی را با هم سپری کنند. ما در باشگاه اونترهاخینگ بسیار افتخار می‌کنیم که بخشی از دوران آغاز حرفه‌ی مربی‌گری او بوده‌ایم. ”

***

وقتی که رالف هاسن‌هوتل برای بار اول به انگلیس آمد به او لقب “کلوپ آلپ” داده شد. مربی اتریشی درباره گذشته مشترکش با سرمربی لیورپول گفت:” (کلوپ و من) دوره‌های مربی‌گری‌مان را با هم گذراندیم و همدیگر را خیلی خوب می‌شناسیم. فکر می‌کنم ما به فلسفه مشترکی در فوتبال علاقه‌مند هستیم- می‌خواهیم بازی سرعت بالایی داشته باشد، می‌خواهیم بازیکنان‌مان خیلی بدوند، خوب پرس کنند و اینها عواملی هستند که بازی را زنده‌تر و متفاوت‌تر می‌کنند و باعث شور و هیجان مردم هستند.”

 

به دلیل شباهت در سبک بازی و مسیر دوران حرفه‌ای، به هاسن‌هوتل لقب “کلوپ آلپ، دادند.

 

با این‌که آنها روش‌های مشابهی را در فوتبال دنبال می‌کنند اما گفتن این‌که هاسن‌هوتل نسخه‌ دیگری از کلوپ است، چون او هم کلاه لبه‌دار به سر می‌کند و بعد از گلزنی تیمش با تمام وجود خوشحالی‌اش را با حرکات بدنش نشان می‌دهد، خوشایند نخواهد بود. هاسن‌هوتل سرمربی‌ای به سبک خودش است و چه سرمربی‌ای هم هست. او آتش‌نشانی فراتر از انتظار است که باشگاه‌های پایین‌تر را پیدا می‌کند و با قدرتی باورنکردنی آنها را در سلسله مراتب فوتبال بالا می‌برد.

او یک اتریشی است که به همان اندازه‌ که عاشق فوتبال با پرسینگ بالاست، عاشق تنیس و دوچرخه‌سواری در کوهستان‌ها و اسکی کردن است. بعضی وقت‌ها سرمربی‌ای خرافاتی است که یک بار تصمیم گرفت بعد از یک باخت در لیگ قهرمانان، پوشیدن کت و شلوار را کنار بگذارد و به بازیکنان ساوتهمپتون قول داد که تا وقتی در سال 2020 شکست نخورند، ریشش را نخواهد زد. او رالف هاسن‌هوتل سرمربی ساوتهمپتون است و احتمالا برای مدت‌ها روی نیمکت این تیم خواهد ماند.

 

عنوان اصلی مقاله: The making of Ralph Hasenhuttl, football's force of nature نویسنده: Carl Anka نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: جولای 2020
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 دیدگاه ارسال شده است