مصاحبه سردبیر “هفتیک” با مربی پرتاب اوت لیورپول
هفتیک– توماس گرونمارک، مربی پرتاب اوت لیورپول، در گفتگوی اختصاصی با “ورزش سه”، از کارش در این حوزه، همکاری با یورگن کلوپ و آموزش پرتاب اوت چرخشی به میلاد محمدی گفت.
در تابستان 2018 بود که خبر استخدام یک مربی پرتاب اوت توسط یورگن کلوپ برای لیورپول، به خبر اول رسانههای ورزشی تبدیل شد. قرمزها که در آن فصل به فینال چمپیونزلیگ رسیده بودند، تیم کم نقصی به نظر میآمدند اما کلوپ از وضعیت پرتابهای اوت تیمش راضی نبود. استخدام گرونمارک کمک زیادی به لیورپولیها کرد تا در استفاده از پرتابهای اوت، بهتر عمل کنند و از طرف دیگر، این همکاری شهرت زیادی برای او به همراه داشت؛ به طوری که باشگاههای زیادی خواهان همکاری با او شدند. از جمله آژاکس که در این فصل با او همکاری ثابتی داشت. او در این مصاحبه سابقه ورزشیاش و تبدیل شدن به اولین مربی پرتاب اوت دنیا گفت:
من میدانم که شما کارتان به عنوان مربی پرتاب اوت را از سال 2004 آغاز کردید. قبل از آن ارتباط شما با فوتبال به چه شکل بود؟ فقط یک هوادار بودید یا سابقه بازی هم دارید؟
من بازیکن فوتبال بودم. در دهه 1990 فوتبال بازی میکردم و حتی مقابل بازیکنی مانند توماس گراوسن که بعدا به رئال مادرید رفت، هم بازی کردم اما به اندازه کافی خوب نبودم که به یک بازیکن حرفهای تبدیل شوم. به همین خاطر در میانههای دهه 90، به رشته دو و میدانی رفتم و در رشتههای 100، 200 و 400 متر میدویدم. چندین بار قهرمان دانمارک شدم. همچنین در سال 2000 در پاریس، در رشته 4 در 400 متر، قهرمان اروپا شدم. بعد در سال 2002، وارد رشته باب اسلِی (bobsleigh) شدم که یک ورزش زمستانی است و باید در یک مسیر حدود 130 تا 150 کیلومتری، برانید.
اما در سال 2004 و در اواسط دوره 4 سالهام در باب اسلی، یک روز به ذهنم رسید که در مورد پرتاب اوت تحقیق کنم چون به عنوان بازیکن فوتبال، من دستهای قویای برای پرتاب اوت داشتم. بنابراین به کتابخانه محلی رفتم تا کتابی در مورد پرتاب اوت پیدا کنم.
دقیقا چه اتفاقی افتاد که به توجهتان به پرتاب اوت جلب شد؟ به خاطر یک دیدار یا لحظه خاص بود؟
نه، اتفاق خاصی نبود. فقط به ذهن خودم رسید. در آن زمان که باب اسلی کار میکردم، بعضی اوقات برای تفریح، فوتبال بازی میکردیم و من پرتابهای اوت بلندی انجام میدادم و این ویژگی مهم من به عنوان بازیکن بود. بنابراین این ایده خودم بود که مربی پرتاب اوت بشوم. آن زمان هیچ کتابی در مورد پرتاب اوت وجود نداشت و نه هیچ آموزش جدی در اینترنت. من از آن زمان کارم را به عنوان مربی پرتاب اوت شروع کردم و در تیمهای مختلفی در دانمارک کار کردم تا دو سال اخیر که با تیمهای بینالمللی کار میکنم.
اولین تیمی که در آن کار کردید چه تیمی بود؟
در سال 2004 با ویبورگ کارم را شروع کردم که آن زمان در سوپرلیگ دانمارک بود و الان در دسته دوم. و یک سال بعد به میتیلند رفتم. هر کدام از این تیمها گلهای زیادی روی پرتابهای اوت به ثمر رساندند و این دستاورد بزرگی برای من بود. فقط هم از روی پرتابهای بلند نبود. در واقع من فلسفه پرتابهای اوت بلند، سریع و هوشمندانه را ایجاد کردم که در هر نقطه از زمین کاربرد دارد.
حتما انتقادهای زیادی هم در این مدت شنیدی؟
خب انتقادها خیلی زیاد نبود؛ فقط چند کارشناس مانند اندی گِرِی، استیو نیکول و همین طور هواداران تیمهای رقیب، مثلا وقتی به لیورپول آمدم، هواداران منچستریونایتد و تیمهای دیگر میگفتند که داشتن مربی برای پرتاب اوت احمقانه است. اما من هر روز حمایتهای زیادی هم از سراسر دنیا دریافت میگکنم. البته که در ابتدای کارم، کسی نمیدانست مربی پرتاب اوت چیست. اما الان که چندین سال گذشته، من حمایتهای زیادی دریافت میکنم؛ از مربیان، بازیکنان، آنالیزورها و روزنامهنگاران زیرا آنها میتوانند ببینند که کار من چقدر تفاوت ایجاد کرده است.
در هر بازی به طور میانگین 14 تا 16 پرتاب اوت انجام میشود و تیمها حدود 40 درصد توپها را از دست میدهند اما من به آنها کمک میکنم که در این زمینه بهتر بشوند. برای مثال تیمی مانند لیورپول، یک فصل قبل از آمدن من، در زمینه پرتاب اوت تحت فشار، در لیگ برتر هشتم بود با 45 درصد حفظ توپ اما با حضور من، آنها با 68 درصد حفظ توپ به رتبه اول لیگ برتر رسیدند. بنابراین پرتاب اوت خیلی مهم است. اگر توپ را از دست بدهید، احتمال گل خوردن زیاد است و اگر آن را حفظ کنید، میتوانید موقعیت ایجاد کنید و به گل برسید.
در ایران هم ما بازیکنی داشتیم که پرتابهای اوت خیلی خوبی داشت و مربیان او از این قابلیت استفاده میکردند اما بقیه تیمها و حتی رسانهها به آنها طعنه میزدند. به نظرت چرا برای بعضی استفاده از پرتاب اوت برای رسیدن به گل، پذیرفتنی نیست؟
اول از همه باید بگویم که فقط 10 تا 15 درصد تیمها از پرتاب های اوت بلند استفاده میکنند. اما اینکه من از فلسفه پرتابهای اوت بلند، سریع و هوشمندانه استفاده میکنم، به خاطر این است که میتوان از آن در همه مناطق زمین در دفاع و حمله استفاده کرد. برای مثال لیورپول و آژاکس از پرتابهای اوت بلند برای رسیدن به گل استفاده نمیکنند و از شکلهای دیگر پرتاب اوت بهره میگیرند. و اینکه بعضی از باشگاهها و هواداران پرتابهای اوت بلند را دوست ندارند به دلیل اینکه به تیمهای قوی از نظر بدنی و فیزیکی علاقه ندارند. زیرا اگر از نظر فیزیکی تیم قویای نباشید، استفاده از پرتابهای اوت بلند، فایدهای ندارد و باعث کند شدن بازی میشود. مثلا لیورپول این کار را نمیکند چون سرعت بازی آنها را میگیرد ولی میتیلند، نه این فصل اما در فصلهای قبل، گلهای زیادی از روی پرتابهای اوت بلند به ثمر رساند. یا اگر به تیم ایسلند در رقابتهای یورو 2016 نگاه کنید، میبینید که از قدرت بدنی خوبی برخوردار بودند و پرتابهای اوت خوبی داشتند.
در مورد کار با لیورپول بیشتر صحبت کنیم. اولینبار چه زمانی با شما تماس گرفتند و چه کسی به شما زنگ زد؟
در ابتدای جولای 2018، من در فروشگاه خانوادگی بودم که دیدم یک تماس دارم. شماره هم با توجه به کد، از انگلیس بود و من فکر کردم که احتمالا یک فروشنده باشد. یک پیام صوتی هم بود که وقتی گوش کردم، دیدم از یورگن کلوپ است. او مستقیما به من زنگ زده بود. من همیشه دوست داشتم در لیگ برتر مربیگری کنم؛ بنابراین خیلی خوشحال شدم. سعی کردم با او تماس بگیرم اما پاسخ نداد. به همسر و بچههایم گفتم که به خانه برگردیم؛ من همین الان مهمترین تماس زندگیام را دریافت کردم. سوار ماشین شدیم؛ همسرم کنارم بود و بچهها هم عقب نشسته بودند که تلفن زنگ خورد. همسرم به گوشی نگاه کرد و گفت:” اوه، یورگن کلوپ است!” من همانجا زدم کنار. کلوپ به من گفت:” ما فصل فوقالعادهای داشتیم. در لیگ برتر چهارم شدیم و به فینال چمپیونزلیگ رسیدیم اما در پرتابهای اوت خیلی بد بودیم.” بنابراین او من را به کمپ تمرینی لیورپول، ملوود، دعوت کرد. هفته بعد یک ملاقات داشتیم و کاملا متقاعد شد و راضی بود. بعد یک جلسه با بازیکنان داشتیم که تازه از جام جهانی برگشته بودند و بعد از اولین جلسه، با لیورپول قرارداد امضا کردم و در این دو فصل با لیورپول بودم.
واکنش بازیکنان لیورپول چطور بود؛ راحت شما را پذیرفتند؟
بله، خیلی رفتار مثبتی داشتند. در اولین جلسه تمرینی به آنها گفتم که در هر بازی، چهارده تا شانزده پرتاب اوت اتفاق میافتد و شما تقریبا 50 درصد آنها را ازدست میدهید. من فقط نمیخواهم به شما پرتاب اوت بلند را یاد بدهم؛ بلکه نحوه پرتاب اوت در سراسر زمین را به شما یاد میدهم. پس از آن لیورپول در پرتابهای اوت خیلی بهتر شد. بازیکنان خیلی پذیرا بودند و به همین دلیل توانستند از رتبه هشتم لیگ برتر در پرتابهای اوت تحت فشار، به رتبه اول برسند. در این فصل هم ما گلهای مهمی مانند بازی با وولوز (از اینجا ببینید) یا تاتنهام را از روی پرتابهای اوت زدیم.
شما در خنت با یک بازیکن ایرانی هم کار کردید؛ میلاد محمدی که احتمالا پرتاب اوتش در دیدار مقابل اسپانیا در جام جهانی روسیه را به یاد دارید.
بله؛ کاملا یادم هست. روزنامهنگاران زیادی در مورد آن پرتاب اوت از من سوال کردند.
پرتاب او را برای ما آنالیز میکنید و میگویید که چه اشتباهی مرتکب شد؟
میلاد قصد داشت یک پرتاب اوت چرخشی انجام بدهد که اول میدوید، بعد پشتک میزنید و در نهایت پرتاب میکنید. روزنامهنگارهای زیادی از من سوال کردند؛ 40-30 روزنامهنگار شاید، دقیقا یادم نیست. آنها به این خاطر از من سوال کردند که حرکت جالب و خندهداری بود و من به همه آنها گفتم که شاید این حرکت کمی خنده دار باشد اما به نظر من، میلاد شجاع بود که چنین حرکتی را انجام داد؛ در حالیکه یک دقیقه به پایان بازی مانده بود؛ در دیدار مقابل اسپانیا در جام جهانی. او واقعا شجاع بود و من تحسینش میکنم. به او افتخار میکنم.
اتفاق جالب اینکه میدانید من با تیم خنت کار کردم؛ در آگوست تا سپتامبر 2019 بود. یس تورپ، سرمربی خنت، به من گفت که یک مدافع کناری به خدمت گرفتیم و من دیدم که، این همان بازیکنِ جام جهانی است که پرتاب اوت چرخشی انجام داد. خیلی جالب بود. ما با خنت در ژانویه 2020 یک کمپ تمرینی در اسپانیا داشتیم. من طبق برنامه پرتابهای اوت بلند، سریع و هوشمندانه با او کار کردم و البته پرتابهای چرخشی را هم تمرین کردیم. اگر به صفحه توئیتر من بروید و به ژانویه 2020 برگردید (از اینجا و اینجا ببینید)، میبینید که میلاد پرتابهای چرخشی را به شکل درستی انجام میدهد. پرتابهای چرخشی میتواند گاهی موثر باشد اما برای من مسئله مهم این است که او جسارت داشت و این کار را مقابل اسپانیا انجام داد و من تحسینش میکنم. میلاد آدم فوقالعاده و همین طور بازیکنی فوقالعادهای است.