سفر فیلیکس سانچس؛ چگونه قطر را قهرمان آسیا کردم
هفتیک– فیلیکس سانچس در سال 2006 به قطر رفت تا هدایت تیم ملی زیر 16 سالههای این کشور کوچک را برعهده بگیرد و 13 سال بعد، او با ستارههایی که پرورش داده بود، با این تیم قهرمان جام ملتهای آسیا شد. او در این مقاله در مورد راهی که طی کرد تا این کشور کوچک را به قله فوتبال آسیا برساند، نوشت:
شروع کردن یک کار هیچ وقت آسان نیست؛ و در فوتبال حتی سختتر هم هست. اما صبر و سختکوشی در نهایت پاداش دارد. من در جولای 2017 به عنوان سرمربی تیم ملی قطر انتخاب شدم. تنها یک ماه بعد، ما برای آمادهسازی برای دو دیدار در مقدماتی جام جهانی 2018 روسیه، به کمپی در انگلیس رفتیم.
ما در شرایط بسیار پیچیدهای در مرحله مقدماتی تیم را تحویل گرفتیم. بنابراین میدانستیم که رفتن به روسیه تقریبا یک عملیات غیرممکن است. ما باید با سوریه و چین بازی میکردیم. نه تنها باید در هر دو دیدار پیروز میشدیم، بلکه رقبا هم باید در دیدارهای خود شکست میخوردند. به هر حال باید تلاش میکردیم.
آن کمپ برای یک چیز دیگر هم مفید بود. آن آغاز یک تغییر پایهای بود. چندین بازیکن اصلی سالهای قبل تیم، رفته بودند- و چندین بازیکن جدید و جوان به تیم اضافه شدند. جمع همه اینها با در نظر گرفتن حضور یک مربی جدید، شرایط آسانی نیست.
در کمپ انگلیس سه بازی انجام دادیم. دو بازی مقابل تیمهای محلی. و سومی مقابل یک تیم ملی؛ آندورا. در آن دیدار آخر ما 1-0 پیروز شدیم. بله، آن یک پیروزی بود اما برای من حداقل چیزی بود که باید به دست میآوردیم. بعد از بازی به این فکر میکردم که هنوز باید کارهای زیادی انجام بدهیم.
همانطور که انتظار داشتیم، نتوانستیم به جام جهانی روسیه راه پیدا کنیم. مقابل چین و سوریه شکست خوردیم و در دیدارهای بعدی، به چند پیروزی و چند باخت غیرمنتظره رسیدیم. این پیش زمینهای برای جام خلیج فارس در دسامبر 2017 بود- رقابتهایی که در منطقه اهمیت بسیار زیادی دارد. در سطح بالایی بازی نکردیم و در مرحله گروهی حذف شدیم.
اگرچه نتایج ضعیفی کسب کردیم اما فدراسیون- و به ویژه رئیس- به کاری که انجام میدادیم، همچنان باور داشت. مانند هر پروسه تغییری، همیشه یک نقطه عطف وجود دارد. نقطه عطف ما در مارس 2018 رخ داد. در جاییکه بازی کردن در آن بسیار سخت بود: عراق. هر بار که تیم ملی عراق بازی میکند، ورزشگاه کاملا پر است- 75 هزار نفر روی سکوها! یک جو فوقالعاده. ما 3-2 پیروز شدیم.
چند روز بعد با سوریه مساوی کرد، تیمی که در تابستان قبل ما را 3-1 شکست داده بود؛ تیمی که علیرغم شرایطی که در کشورش بود، نزدیک به صعود به جام جهانی بود. صبر ما داشت میوه میداد و تیم در حال پیشرفت بود. قدم بعدی، روبرو شدن با تیمهای ملی بزرگ بود: اکوادور، سوئیس و ایسلند. در خانه اکوادور را شکست دادیم، سپس به سوئیس رفتیم و آنجا هم پیروز شدیم. پنج روز بعد، با ایسلند مساوی کردیم. واقعا حس خوبی داشت اما این دیدارها، دوستانه بودند.
تردیدها شروع شد. آیا میتوانیم در دیدارهای رسمی هم در این سطح بازی کنیم؟ جام ملتهای آسیا 2019 پاسخ این سوال را داد. تیمی بسیار جوان را به رقابتها بردیم. برای مثال، پنج بازیکن که در فینال مقابل ژاپن بازی کردند، از تیم زیر 19 سالهها به تیم اول راه پیدا کردند. آنها نه تنها با بهترین تیمها رقابت کردند، بلکه همه تصورات پیش از رقابتها را از بین بردند. ما در هر هفت دیدار به پیروزی رسیدیم، بیش از همه تیمها گل زدیم و کمترین گل خورده رقابتها را داشتیم.
این قهرمانی را با شکست دادن تیمهای بزرگی به دست آوردیم. در یک هشتم نهایی عراق را بردیم، در یک چهارم نهایی، کره جنوبی را، در نیمه نهایی امارات و در فینال هم ژاپن- تیمی که در چهار فینال قهرمانی در جام ملتهای آسیا شکست نخورده بود. پس از آن دیدار مقابل آندورا در انگلیس، تنها کلمه “کار” در ذهن من بود. بعد از پیروزی مقابل ژاپن در فینال، احساساتم فوران کرد.
این دقیقا مانند یک سفر بود؛ از زمانیکه در سال 2006 برای اولینبار به قطر آمدم. در آن زمان، در کل کشور، تنها 220 بازیکن رسمی وجود داشت- شرایطیکه امتیازات و معایب خودش را دارد. از یک سو، کار را آسانتر میکند. میتوانی همه چیز را کنترل کنی. اما جنبه منفی هم دارد: بازیکنان کمتری داری و احتمال پیدا کردن بازیکن بااستعداد کمتر است. اما برنامه توسعه خوب پیش رفت. این برنامه در آکادمی اسپایر- یک مرکز تمرینی با امکانات فوقالعاده- اجرا شد.
در طول هفته، بچهها از سنین 6 تا 18 سال در آنجا تمرین میکردند. در روزهای آخر هفته، آنها به کشورهای خارجی میرفتند تا مقابل بهترین تیمها و تیمهای ملی دنیا بازی کنند. این باعث پیشرفت آنها شد. این برنامه باعث شد تا مبارزهجوتر شوند.
کار من ابتدا با تیمهای زیر 16 سال بود اما بعد از چند سال، من همراه آن بازیکنان به تیم زیر 19 سال منتقل شدم. باشگاههایی که ما با آنها در ارتباط بودیم، شروع به نتیجه گرفتن کردند: در سال 2014، ما در آن رده سنی، قهرمان آسیا شدیم و به رقابتهای زیر 20 سالههای دنیا در نیوزلند صعود کردیم. این برای کشوری که فوتبال در آن پادشاه ورزشهاست، دستاورد بسیار مهمی بود.
اما وقتی نوبت به تیم ملی بزرگسالان رسید، اینکه قبلا چه کاری انجام دادید، اهمیتی ندارد. باید از صفر شروع کنید. همانطور که گفتم، این مثل یک سفر بود. به همین دلیل من از دیدن شادی بازیکنان بعد از قهرمانی در جام ملتهای آسیا، خوشحال شدم. آنها سخت کار کرده بودند و شایسته آنچه به دست آوردند، بودند. من همچنین میتوانستم شادی را در صورت خانوادهام ببینم.
برادر و پدرم از اسپانیا به قطر سفر کردند تا فینال را تماشا کنند. من تلفنی با همسر و فرزندانم صحبت کردم. آنها تنها کسانی هستند که واقعا قدر فداکاری که ما انجام دادیم و روزهای زیادی را دور از هم سپری کردیم، میدانند. هرچند این قهرمانی در آسیا به هیچ فردی به تنهایی تعلق ندارد. این افتخار متعلق به همه آنهایی است که در پیشرفت فوتبال قطر نقش داشته یا دارند.
برای همه آنهایی که به این پروژه باور داشتند، آن قهرمانی لحظه مهمی بود. این شامل ژاوی هرناندس هم میشود که هر زمانی که وقت داشت، به کمک ما آمد. 9 بازیکن تیم ملی در باشگاه او، السد، بازی میکنند. فکر میکنم او بهتر از ما تیم را می شناسد. مهمتر از این، خوشبینی ژاوی به تیم بود. او همیشه باور داشت که میتوانیم این کار را انجام بدهیم.
رائول هم در دوره حضور در قطر، نقش مهمی ایفا کرد. حتی زمانی که تیم زیر 19 سالهها قهرمان آسیا شد، قهرمانی که ما را به جام جهانی برد، او برای تماشای دیدارهای یک چهارم نهایی و نیمه نهایی به میانمار آمد. اینها بازیکنانی حرفهای هستند که مشارکت آنها تنها به تجربهشان در زمین خلاصه نمیشود. آنها کار مهمتری انجام میدهند: الگو برای سایر بازیکنان هستند. آنها در فوتبال به همه چیز رسیدهاند اما همچنان برای کسب پیروزی، با تمام وجود تمرین میکنند. ما با هم توانستیم به این قهرمانی در جام ملتهای آسیا برسیم. اما نباید فکر کنیم که از خط پایان عبور کردهایم. این تنها یک قدم دیگر در سفر ماست. یک قدم دیگر در راه آمادهسازی برای جام جهانی 2022.
مرسی از کار خوب و سطح بالاتون