مربی ویژه تعویض چه کمکی به تیمها میکند؟
هفتیک- لیورپول با نمایش ضعیفترین نیمۀ اول فصل خود، با نتیجۀ ۱-۰ از نیوکاسل عقب افتاده بود. هوادارانش که مشتاق بودند تا با پیروزی در ورزشگاه سنت جیمزز پارک، فاصلهشان را در صدر جدول لیگ برتر افزایش دهد، با این شرایط نگران شده بودند؛ اما اولین مربی اختصاصی تعویض در فوتبال، پس از مراجعه به آمار و ارقام خود، بهجای تغییرات گسترده، صبر و حوصله را پیشنهاد کرد.
سامی لندر که در سال 22-2021 نقش مربی متخصص تعویض را در ایافسی ویمبلدون پایهگذاری کرد، چنین اظهار میدارد که «آرنه اشلوت سابقۀ فوقالعادهای در نیمههای دوم و عملکرد بسیار موفقی در تعویض بازیکنان بهویژه هنگامیکه تیمش در موقعیت باخت قرار دارد، از خود نشان داده است.»
لندر که در سال گذشته، ریاست بخش تحقیق و نوآوری باشگاه لودون یونایتد، باشگاه اهل ویرجینیا که در سطح دوم فوتبال آمریکا بازی میکند، را بر عهده داشته است، در کنار این مسئولیت، آمار تعویضهای لیگ برتر انگلیس را نیز بهدقت دنبال میکرده است.
با استفاده از این آمار، او به سراغ نهادهای حاکم بر فوتبال و باشگاههای مختلف در سراسر جهان رفته است تا برای استخدام مربیان اختصاصی تعویض، لابیگری کند. یکی از جلسات اخیر او با یک تیم لیگ برتری بود که او در ارائۀ خود بهوضوح نشان داد که اکثر شکستهای این تیم با اختلاف یک گل بوده است و رویکرد آنها به تعویضها نتوانسته است به گلزنی کمک کند.
لندر میگوید: «ما بهعنوان مربی، تصویری واضح و کاملی از ترکیب اصلی و نحوۀ بازی را برای بازیکنان ترسیم میکنیم تا هیچگونه غافلگیری در دقیقۀ اول بازی رخ ندهد؛ اما در مورد تعویضها، ما به بازیکنان نمیگوییم که بازی در دقیقه ۷۰ چگونه خواهد بود. آنها پس از ورود به زمین، باید خودشان شرایط را درک کنند که این امر معمولاً شش یا هفت دقیقه طول میکشد. البته برخی از بازیکنان در این زمینه با مشکل مواجه میشوند.
نقش بازیکن تعویضی در فوتبال مدرن هنوز هم بسیار دستکم گرفته میشود. درحالیکه با توجه به امکان تعویض پنج بازیکن، یعنی نیمی از ترکیب اصلی تیم، این نقش از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ چراکه بهوسیلۀ آن میتوانید ازنظر تاکتیکی، فنی، اجتماعی، روانی و فیزیکی تأثیر بسیار زیادی بر بازی بگذارید.»
لندر خواهان همکاری نزدیکتر تیمها با بازیکنان تعویضی است تا آنها را برای هرگونه حریف و شرایطی آماده کنند. او همچنین پیش از هر مسابقه، یک برنامۀ بازی متشکل از ۸ تا ۱۰ ترکیب احتمالی تعویض، بسته به شرایط بازی، طراحی میکرد.
با تماشای زندۀ بازی نیوکاسل مقابل لیورپول در این هفته، تیم میزبان در نیمۀ اول پیش افتاد و بهخوبی توانست تیم اشلوت را بیش از هر تیم دیگری، از زمانی که او چهار ماه پیش جانشین یورگن کلوپ شد، دچار چالش کند. در چنین شرایطی فکر کردن به اینکه تعویضها تنها راه تغییر روند بازی است، بسیار وسوسهانگیز است.
لندر در نیمۀ اول میگوید: «به نظر من، اشلوت یکی از بهترین حلکنندههای مسائل تاکتیکی در لیگ است. اما نیمۀ دوم بسیار جذاب خواهد بود؛ چراکه تعویضهای پیروزمندانه نیوکاسل، یعنی تعویضهایی که آنها در شرایط پیروزی انجام دادهاند، در پنج بازی از شش بازی گذشتهشان مؤثر بوده است و از سوی دیگر، تعویضهایی که لیورپول در شرایط شکست انجام داده است، نیز عملکرد خوبی داشته است.
آنها در این فصل، در شرایطی که عقب بودند، 10 تعویض انجام دادهاند. بهجز دو مورد، تمامی این تعویضها توانستهاند روند بازی را به نفع تیم تغییر دهند؛ بهطوریکه اگر نتیجه بازی در لحظۀ ورود هر بازیکن تعویضی به میدان، صفر بر صفر میشد، آنها برنده میشدند.»
در طول استراحت بین نیمهها، شبکه آمازون بریتانیا تصاویری از بازیکنان تعویضی هر دو تیم نشان داد که در زمین بیهدف قدم میزنند و پاسهای اریب و بدون مانع به یکدیگر میدهند. این دقیقاً خلاف دیدگاه لندر دربارۀ نحوۀ استفاده باشگاهها از این فاصلۀ زمانی در میانۀ مسابقه است.
او بر این باور است که این فرصت باید یک جلسۀ کامل تمرینی ۱۵ دقیقهای باشد تا به بازیکنان آموزش دهیم که در نیمۀ دوم از آنها چه انتظاری داریم.
«لیورپول هنوز نتوانسته است فشار نیوکاسل را بهخوبی مهار کند، بنابراین من به همراه مربیان، اهدافشان را بررسی میکردم و سپس تاکتیکی طراحی میکردم که اطمینان حاصل کنم بازیکنان تمرین کافی برای بهبود مهارتهای فنی خود داشته باشند تا بتوانند بلافاصله در بازی اجرا کنند.
نیوکاسل تحت نظر مربی خبرهای کار میکند. آنها معمولاً در شکلگیری دفاعی و زمانبندی فشار بسیار ثابتقدم هستند. لیورپول تنها زمانی میتواند به نیوکاسل آسیب بزند که بتواند خط هافبک آنها را بشکافد.
باوجود دومینیک سوبوسلای، من روی این کار میکردم که او را از سایه هافبک رها کنم و با ترنت (الکساندر-آرنولد؛ هر دوی این بازیکنان در نیمۀ دوم بهعنوان تعویضی وارد زمین شدند) روی ارسال پاسهای عمقی کار کنم.
اکثر ضربات تیم مقابل از اطراف محوطۀ جریمه زده شده است. آنها در ایجاد تراکم در مرکز زمین تبحر دارند؛ با این شرایط آیا میتوان روی تمرین ضربات از فاصلۀ دور در این مناطق تمرکز کرد یا ترکیبات بازی در این ناحیه را بهبود بخشید؟ واضح است که با یک زمین کامل و هفت بازیکن، فرصتهای زیادی برای تمرین در بین دو نیمه در اختیار داریم.»
پیش از سفر به نیوکاسل، لیورپول قبلاً موفق شده بود در نیمۀ دوم بازیها، اختلاف گل را مقابل برایتون و ساوتهمپتون جبران کرده و با آرسنال به تساوی دست یابد. در ۱۳ نیمۀ دوم قبلی خود در لیگ برتر این فصل، آنها ۸ برد، ۴ تساوی و تنها یک شکست را تجربه کردهاند.
در سنت جیمزز پارک، بدون تعویض در بین دو نیمه، جریان بازی کمی پس از شروع نیمۀ دوم با گلزنی کورتیس جونز به تساوی ۱-۱ تغییر کرد.
«این همان چیزی است که من در مورد توانایی تاکتیکی اشلوت میگویم؛ توانایی حل مسئلۀ او قابلتحسین است و لزوماً برای تغییر نتیجۀ بازی، به تعویض بازیکنان متکی نیست. رایان گراونبرخ تک هافبک دفاعی بود و الکسیس مک آلیستر به عقب برگشت تا یک زوج دفاعی تشکیل دهد و با به دست آوردن فرصت کافی برای ارسال پاس، درنهایت به گل دست یابد.
فکر میکنم این به نفع لیورپول است که نیوکاسل اقدام به تعویض بازیکن نکرده است. فشار نیوکاسل کاهش یافته و بازی به یک بازی انتقالمحور تبدیل شده است؛ بنابراین آوردن جو ویلاک یا شان لانگاستَف میتواند گزینۀ خوبی برای افزایش شدت بازی در میانۀ زمین باشد. هاروی بارنز نیز در کنارهها میتواند هواداران در سنت جیمزز پارک را بار دیگر به هیجان آورد.»
همچنانکه لندر به تغییر روند بازی و تسلط لیورپول بر مناطق مختلف زمین اشاره میکند، آنتونی گوردون با یک ضد حمله گلزنی میکند و بار دیگر نیوکاسل را پیش میاندازد.
دوربین روی الکساندر-آرنولد، سوبوسلای و لوئیس دیاز میرود که در حال پوشیدن لباس و ساقبند هستند. این صحنهای است که لندر خیلی به آن فکر کرده بود، زیرا او به خودش افتخار میکند که هر بازیکن تعویضیاش را ظرف ۳۰ ثانیه پس از فراخوانی، آماده ورود به زمین میکند، اما احتمال تعویض سهگانه اشلوت باعث میشود او مجدداً به دادههایش رجوع کند.
دو تعویض همزمان مقابل برایتون و ساوتهمپتون، منجر به دو گل سریع لیورپول در عرض شش دقیقه و گل دیگری در عرض سه دقیقه شد. اما در بازی مقابل آرسنال، سرمربی هلندی تصمیم گرفت در دقیقه ۶۲، سه تعویض همزمان انجام دهد.
در طول فصل جاری لیگ برتر، تیمها در موقعیتهای بازنده، 27 بار از سه تعویض همزمان استفاده کردهاند. جالب اینجاست که انجام یک تعویض در 26 درصد موارد، دو تعویض در 25 درصد موارد و سه تعویض همزمان در 30 درصد موارد به بهبود نتیجه منجر شده است.
لندر چنین اظهار میدارد که اگرچه قانون مشخصی در این مورد وجود ندارد، اما آمارها نشان میدهند که انجام همزمان چهار تعویض میتواند عواقب ناخوشایندی داشته باشد. بااینوجود با افزایش تعداد تعویضهای مجاز در لیگ برتر از سه به پنج تعویض در سال ۲۰۲۲، تیمها دیگر آنقدر محتاط نیستند که از انجام سه تعویض همزمان خودداری کنند.
«اگر شما طرفداری نیوکاسل باشید و ببینید که این سه بازیکن وارد زمین میشوند، تقریباً میتوان آن را یک تاکتیک ارعاب دانست، زیرا لیورپول با این تعویضها به قویترین ترکیب خود بازمیگردد. ترنت با بازی در داخل زمین و ایجاد یک زوج هافبک محوری، فشار حریف را خنثی میکند، سوبوسلای در میانۀ میدان قرار میگیرد و توپ را دریافت میکند، و دیاز در کنارهها برای بازی مستقیمتر به میدان میآید. این تغییر تاکتیکی، بسیار هوشمندانه است. فکر میکنم بازی اکنون به نفع لیورپول تغییر کرده است و آنها میتوانند در ۱۰ دقیقه آینده، کنترل بازی را در دست بگیرند.»
در عرض یک دقیقه، دو نفر از بازیکنان تعویضی، لیورپول را دوباره به تساوی رساندند. الکساندر-آرنولد توپ را در زمین حریف به دست آورد، سپس سوبوسلای توپ را گرفت و آن را به دفاع راست انگلیس بازگرداند. تلاش دوم او برای ارسال کرنر، محمد صلاح را در موقعیتی قرار داد تا با یک ضربۀ دقیق، توپ را از کنار نیک پوپ وارد دروازه کند.
لیورپول همچنان به فشار بر حریف ادامه داد و در دقیقه 83، سوبوسلای که پشت خط هافبک نیوکاسل قرار داشت، با یک حرکت فریبنده توپ را به آرنولد رساند. آرنولد نیز با یک پاس عرضی دقیق، صلاح را در موقعیت گلزنی قرار داد.
با توجه به برتری ۳-۲ لیورپول، لندر مجدداً به جدول احتمالات خود مراجعه میکند. او متوجه میشود هنگامیکه یک تیم از حریف خود پیش میافتد، انجام دو تعویض همزمان باعث میشود که در ۷۷ درصد موارد، این تیم برتری خود را حفظ کند و یا حتی آن را افزایش دهد.
لندر میگوید: «واتارو اندو همیشه بازیکنی است که در دقیقه ۸۷ یا ۸۸ وارد زمین میشود. او در «بستن بازی» بسیار خوب است». اصطلاح دیگر برای چنین بازیکنانی، «تمامکننده» است، که عنوان کتاب آیندۀ لندر است و همچنین لقبی است که ادی جونز، سرمربی وقت تیم ملی راگبی انگلیس، برای محبوبسازی نقش تعویضیها به کار برد.
«بازیکنان اغلب زمانی که در ترکیب اصلی قرار نمیگیرند، احساس ناراحتی و سرخوردگی میکنند و درنتیجه تمرکز خود را از دست میدهند. برای حفظ انگیزه و تمرکز آنها، همیشه به آنها میگویم که به بازی مانند یک آهنگ گوش دهند. شما میتوانید فقط همراه موسیقی، ریتم بگیرید؛ اما اگر به متن آهنگ با دقت گوش کنید، درک عمیقتری از آن پیدا خواهید کرد. به همین ترتیب، از کنار بازی سرسری نگذرید؛ بلکه روی جزئیاتی مثل فشارهای حریف، ساختار حملۀ آنها و نحوۀ انتقال توپشان تمرکز کنید.»
او همچنین میافزاید: «از اینکه مربیان با یک ضربه به پشت بازیکنان، به آنها میگویند «برو و بازی را ببر!»، بیزارم. بسیاری از بازیکنان به راهنمایی دقیقتری نیاز دارند، مثل دادن یک نقشه به آنها که نشان دهد توپها از کجا میآیند و مناطق مناسب برای شوتزدن کجاست.
درحالیکه بازی به پایان نزدیک میشد، ادی هاو، سرمربی نیوکاسل، ریسک بزرگی کرد و در دقیقه ۸۷، سه تعویض همزمان انجام داد: ویلاک، لانگاستف و کالوم ویلسون بهجای جوئلینتون، گوردون و ساندرو تونالی وارد زمین شدند. ویلسون و ویلاک دو نفر از تعویضهای دیرهنگام هاو بودند که او برای کسب امتیاز انجام میداد.
لندر معتقد است که انجام سه تعویض همزمان در آن برهۀ زمانی، چندان منطقی نیست. او میگوید: «اگر تیم در شرایط پیروزی است، این تعویضها گرچه ممکن است ۴۰ ثانیه از زمان بازی را بکاهند، اما تأثیرگذاری بر جریان بازی را دشوارتر میسازد. واقعیت این است که بازیکنان حدود ۱۰ دقیقه قبل از شروع بازی وارد زمین میشوند و بهجز چند پاس کوتاه در ابتدای نیمهها، تقریباً ۹۰ دقیقۀ کامل را بدون انجام حرکات تخصصی مرتبط با بازی سپری میکنند.»
این نکتهی لندر زمانی که دیاز، بازیکن تعویضی لیورپول، توپ را از دست میدهد، بهخوبی مشخص میشود. او میگوید دادهها نشان میدهند که بازیکنان تعویضی معمولاً اولین دوئل خود را میبازند.
«هنگامیکه بارنز در دقیقه ۷۴ وارد زمین شد، من رابرتسون و دیاز را با سه نکته راهنمایی میکردم. اول اینکه او با هر دو پا شوت میزند، دوم اینکه ترجیح میدهد در جهت خاصی دریبل بزند و سومین نکته اینکه خوب خطا میگیرد. این کار صرفاً برای این بود که بازیکنان ما ازنظر ذهنی خود را برای تغییر از جیکوب مورفی به بارنز آماده کنند.»
در دقیقه ۹۰، دیاز روی بارنز خطا کرد. از روی ضربه آزاد حاصل از این خطا، الکساندر-آرنولد نتوانست فابیان شار را مهار کند و شار توانست توپ را از زاویۀ بسته و با اشتباه محاسبۀ مسیر توپ توسط دروازهبان کائویمین کلهر، وارد دروازه کند. این بدان معناست که هر دو تیم با انجام سه تعویض همزمان، هرچند یکی مستقیمتر از دیگری، توانستند نتیجه بازی را به نفع خود تغییر دهند.
لندر گفت: « این روش امروز برای دو تیم مؤثر بود، اما ممکن است در چهار هفتۀ آینده جواب ندهد؛ آنگاه چه باید کرد؟ در ویمبلدون، ما دانش و دادههای زیادی درباره آن جمعآوری کردیم و یک فرآیند مشخص ایجاد کردیم که به تعویضهای مؤثر منجر میشد.
دلیل عملکرد نوسانی اغلب بازیکنان تعویضی چیست؟ مسلماً یک فرآیند دقیق و هدفمند میتواند منجر به ایجاد یک تعویض مؤثر شود.»