چگونه نقش آنالیزورها فوتبال را متحول کرد؟

آنالیزورها که تقریباً همیشه فوتبال حرفه‌ای بازی نکرده‌اند و در عوض از طریق مسیرهای آکادمیک یا آکادمی به فوتبال حرفه‌ای راه پیدا کرده‌اند، دیدگاه‌های متفاوت ارزشمندی را به کسانی که حرفه‌ای بازی می‌کنند، ارائه می‌دهند.

هفت‌یک- مربیان همیشه برای آنالیز عملکرد بازی، ارزش قائل نبوده‌اند و یا حتی آن‌را تاب هم نمی‌آوردند.

در آگوست 2005، سیمون ویلسون، آنالیزور تیم ساوتهمپتون، قبل از بازی خارج از خانه در چیمپیونشیپ مقابل لوتون، در حال ارائه توضیحاتی بود. این توضیحات خیلی طول کشید و با مشکلات فنی هم مواجه شد، اما ویلسون تاکید کرد که نتیجه‌ی 40 درصد بازی‌ها با یک گل معین می‌شود. ساوتهمپتون در آن بازی با گل پیروزی بخش لوتون در دقیقه‌ی 91 شکست خورد.

بعد از این، سرمربی ساوتهمپتون، هری ردنپ، به ویلسون گفت:”حالا من بهت می‌گم که هفته‌ی بعد چیکار کنی، چرا تو با کامپیوترت نمی‌ری با کامپیوتر اونا بازی کنی، و ببینی کی برنده می‌شه؟”

مهمت شول، هافبک سابق بایرن و تیم آلمان، به دومینیک تدسکو زمانی که در لایپزیش بود، گفته بود: “مربی‌های لپ‌تاپی”. شول در برنامه‌ی زنده‌ی تلویزیونی این را هم اضافه کرده بود:”آن‌ها به بچه‌ها یاد می‌دهند که 18 سیستم تاکتیکی بازی را مثل باد معده برعکس اجرا کنند، ولی آن‌ها هیچوقت در بالاتری سطح بازی نکرده‌اند و نمی‌دانند که حرفه‌ای‌ها چه حسی دارند. این افراد علاقه‌ای به روحیات انسانی ندارند.”

شول با 52 سال سن، هنوز سابقه‌ی هدایت تیم بزرگسالان را به عهده نداشته است. اما تدسکو با 38 سال، تیم‌های شالکه، اسپارتاک مسکو و لایپزیش را هدایت کرده است و بعد از جام جهانی سال گذشته جانشین روبرتو مارتینز شد و اکنون هدایت تیم ملی بلژیک را بر عهده دارد.

بنستد، به قول خودش “دستیار اول مربی تیم و آنالیزور عملکرد” است.

اگر این به نظر دو عنوان برای یک شغل می‌آید، واقعا هم همینطور است. بنستد در این باره توضیح می‌دهد که “تمرکزش بر روی تمرینات داخل زمین و حمایت از دو دستیار دیگر مربی و سرمربی است، همینطور وظیفه اجرای درست تمرینات و در عین حال کار با دپارتمان آنالیز و برقراری ارتباط بین اتاق آنالیز و اتاق مربیان را برعهده دارد.”

بنستد سه سال در اورتون دستیار مارتینز بود و سپس با او به تیم ملی بلژیک در جام جهانی 2018 پیوست، جایی که آن‌ها سوم شدند. این نمونه ای از روند رو به رشد آنالیزورهاست که به هسته‌‌ی اصلی کادر مربیگری تبدیل می‌شوند و با همکاران خود به تیم های مختلف می‌روند.

پیتر کراویتز چنان نقش تاثیرگذاری در موفقیت تیم‌های یورگن کلوپ دارد که مربی آلمانی از او با عنوان “مغز” کادر فنی‌اش یاد می‌کند.

پیتر کراویتز نمونه‌ی بارز این الگوست. او استعدادیاب تیم ماینتس بود، جایی که با یورگن کلوپ در سال 2001 آشنا شد. او دستیار کلوپ در دورتموند بود و اکنون در لیورپول او را همراهی می‌کند.

آرون بریگز، دستیار نیکو کوواچ در ولفسبورگ بود، زمانی که موناکو کواچ را در شب سال نو 2022 اخراج کرد، او هم همراه او از تیم رفت. بریگز، دانش‌آموخته‌ی رشته مربی‌گری ورزشی و آنالیزور تیم موناکو بود. او سابقه‌ی حضور در آکادمی آنالیز تیم‌های بلکپول، پرستون نورث‌اند و منچسترسیتی بود، و در این آخری به سطح تیم اول هم رسیده بود.

ریچارد بردیس، سرپرست آنالیز تیم اندرلخت در زمان مربی‌گری ونسان کمپانی بود و اکنون علاوه بر آن مربی ضربات ایستگاهی تیم برنلی است که فصل پیش توانستند با قهرمانی به لیگ برتر صعود کنند. کمپانی در تابستان امسال پیت کِرِمِرز، تحلیلگر سابق منچسترسیتی و برنتفورد را به عنوان مربی تیم اصلی منصوب کرد.

مارک لیلند یک دهه پیش در چمپیون‌شیپ تحت نظر ادی هاو آنالیزور برنلی بود، و اکنون در دسامبر 2021 دوباره به او در نیوکاسل پیوست. آن هم بعد از گذشت 8 سال سابقه‌ی آنالیزوری برای لیورپول یورگن کلوپ. دوره‌ای که لیورپول قهرمان لیگ قهرمانان و لیگ برتر شد. او مربی آنالیز در نیوکاسل شد، پَستی که با 11 نقش و مسئولیت همراه است. او همانطور که در مورد مدیریت بین مربیان فعالیت می‌کند، تیم‌های حریف‌ را آنالیز و تحلیل می‌کند تا بتواند برنامه‌ی مناسبی ارائه دهد.

جاناتان هیل که همچون بریگز سابقه‌ی تحصیلی و همینطور فعالیت در آکادمی‌ها را دارد، آنالیزور اسکات پارکر در فولام بود و الان در بورنموث فعالیت دارد. آن‌ها باعث صعود هردو باشگاه به لیگ برتر شدند. در دسامبر پارسال، هیل مربی آنالیزورهای پارکر در کلاب بروژ بود. پروژه‌ای که فقط 67 روز و به اندازه 12 بازی دوام آورد. طرف دیگر این شمشیر دولبه آن‌جایی است که آنالیزورها هم همراه سرمربی‌ها هستند.

هیل به اتلتیک می‌گوید:”من اگه بخوام صادق باشم باید بگم که واقعا توصیفش سخته بخوام مشخصاً نقشم رو کنار پارکر توضیح بدم، چون، مسخره به نظر میاد. من فکر می‌کنم این یعنی هنر فعال بودن در واکنش‌پذیری.

تو باید مدام برای همه چیز آماده باشی تا بتونی پاسخ درستی رو برای اون موقعیت پیدا کنی. مثلا، من می‌دونم که یکشنبه بازی خواهیم داشت و من می‌گم خب ما 2 بر 1 بازی رو می‌بریم و عملکردمون هم آنچنان درخشان نیست. من می‌دونم، این خودش به ذهنم میاد، شاید صبح شنبه یا دوشنبه، وقتی که اون بهم زنگ می‌زنه و می‌گه “خیلی خب، بیا عملکردمون رو بررسی کنیم و درباره‌اش صحبت کنیم.” من می‌دونم اون چی می‌خواد بگه و منم از قبل کلیپ‌هایی رو حاضر کردم.

در حالی که اگه آن رابطه رو نداشته باشیم، ناگهان اسکات روز دوشنبه وارد خونه می‌شه و می‌گه:«خب، آنالیزورها چی برام دارن؟ آره، من چیزی نمی‌بینم، این اون چیزی نیست که من می‌خواستم، اینا اون چیزایی نیست که من بهش باور داشته باشم.” پس شما یا نمی‌تونین یه جلسه رو داشته باشید یا اینکه باید خودتون انجام بدید.”

هیل این هم‌سویی را بزرگ‌ترین نقطه‌ی قوت رابطه می‌داند، و چیزی که بیش از شش سال با هم داشته‌اند، به زمانی برمی‌گردد که هیل یک آنالیزور در اسپرز بود و پارکر مربی تیم زیر 18 ساله‌های آنها. آن‌ها با نقاط قوت و ضعف یکدیگر آشنا بودند. هیل می‌گوید که آنالیزورهای دیگر مربیان احتمالاً نقش‌های متفاوتی داشتند. اما این وظیفه‌ی خودش بود که همیشه شخصاً با پارکر درباره‌ی آنالیزها صحبت کنم و آن‌ها را ارائه کند.

او می‌گوید:”چون من مدت زیادی هست که باهاش هستم خیلی دقیق می‌شناسمش. برای مثال، یکی از سخت‌ترین زمان‌های آنالیز، بین دو نیمه است. من اون موقع دقیقاً قبل از پایان نیمه اول می‌فهمم که اون می‌‌خواد کدوم کلیپ رو نشون بدیم. چون خودمون می‌خوایم این تغییرات رو ایجاد کنیم. پس اگه اسکات بره یه باشگاه دیگه بدون آنالیزور، اون خیلی کارها می‌خواد انجام بده که شما احتمالاً نتونید انجامش بدید، یا در ابتدا قادر به انجام‌شون نباشید. و این خیلی کار و زمان می‌بره.”

در دو فصل گذشته، آرسنال، چلسی، ولورهمپتون، هال سیتی، سوآنسی، فارست گرین راورز،  آکسفورد یونایتد، سوئیندون تاون، نیوپورت کاونتی و آکادمی داندی یونایتد، همگی یا فردی را به عنوان سرپرست آنالیزورها گذاشته‌اند یا افرادی را برای این شغل استخدام کرده‌اند. این لیست نشان می‌دهد که از تمام چهار لیگ معتبر انگلیس و در سطح آکادمی‌ها به این موضوع توجه خاصی دارند.

ویدیو آنالیز کمک زیادی به آمادگی ذهنی بازیکنان برای رویارویی با حریفان می‌کند.

سامی لندر یک “مربی مخصوص تعویض” است. قبلا در اِی‌اِف‌سی ویمبلدون بوده و اکنون مشاور باشگاه‌های مختلف است. مشخصا این هم یک نقش مربی آنالیزور است. اما امروزه با وجود 5 تعویض و 15 دقیقه وقت اضافه در انتها، این نقش مهم‌تر از گذشته خودش را نشان می‌دهد.

لندر در صحبت با اتلتیک درباره‌ی شغلش می‌گوید:”ارتباط بین دو دپارتمان اصلی به شیوه‌های مختلفی رخ می‌ده، و این کمک می‌کنه که لایه‌های بیشتری در این روند فعالیت کنن.” ویمبلدون اکنون در سطح چهارم فوتبال انگلیس است و او در درباره‌ی سطوح پایین فوتبال گفت:”بعضی وقت‌ها ما آماری داریم ولی نمی‌دونیم که چطور از این آمار به نحو مناسب به کارگیری کنیم. من معتقدم که این نقش می‌تونه کمک کنه تا این اطلاعات و آمارها پُلی باشن بین زندگی و آن‌ها.”

در این فصل به طور میانگین در هر بازی لیگ برتر 1200 لمس توپ ثبت شده است. باشگاه‌ها می‌توانند مسابقات، تیم‌ها و لیگ‌ها را تقریباً از هر کشوری در جهان تماشا کنند، و در بسیاری از لیگ‌ها، این کار را با استفاده از چندین زاویه دوربین انجام می‌دهند.

مربی‌ها از اطلاعات و آمارهای پیچیده اشباع شده‌اندـ که اغلب بسیار ارزشمند هستند ولی بیشتر به صورت ریاضی مطرح می‌شوندـ و همین موضوع استفاده‌ی مؤثر از آن‌ها را سخت می‌کند. این یعنی اینکه یک مربی آنالیزور نه تنها می‌تواند قطعات طلایی را پیدا کند، بلکه نقش مهمی در تبدیل آن‌ها به تاکتیک‌ها، تمرین‌ها و برنامه‌های توسعه تیم- بازیکن دارد.

هیل به این نکته پی برده است که کوتاه‌تر شدن دوره‌ی سرمربی‌گری، به ویژه برای مربیان آینده، برقراری ارتباط با آنالیزورهایی که با آن‌ها در چند باشگاه همراهی بکنند، سخت خواهد شد.

لوییس بوش یک مربی آنالیزور فردی است که فعالیتش در تیم سوانسی مربوط به توسعه عملکرد بازیکنان 18 تا 23 سال در فاز هجومی است. او دارای مدرک لیسانس است و قبل از این هم با آلن راسل، مربی سابق مهاجمان انگلیس کار کرده بود و اکنون به عنوان مربی آنالیزور در سطح اول فوتبال فنلاند مشغول است.

او تفاوت‌های ایفای این نقش را بین سطح تیم اول و آکادمی، در درجه‌ی اول، “تفاوت برنده شدن با توسعه” می‌داند. زمانی که در فنلاند بودم، من و کمک مربی بازی‌های زیادی را از حریف می‌دیدیم.

ما هنوز زمان زیادی رو روی آنالیز حریفان (در سوانسی) می‌ذاریم، اما نه با اون دقت و جزئیات، چرا که ما بر اصول متمرکز هستیم. ما به دنبال این هستیم مهارت فردی بازیکنان رو توسعه بدیم، به جای این‌که به دنبال پیروزی تیم در بازی باشیم.”

سوانسی اکنون یک آکادمی رده 2 حساب می‌شود ولی با وضعیت سابقی که رده 1 بود، چرا که 21 ساله‌های خود را در لیگ منطقه‌ای حرفه‌ای دارد، یک رده پایین‌تر از لیگ برتر 2. فصل گذشته آن‌ها رتبه‌ی سوم را به دست آوردند و فقط با یک امتیاز کمتر از بریستول سیتی، و با بیشتر گل زده 80 گل در 28 بازی. و همینطور دو بازیکن زیر 21 سال خود، عظیم عبدولای و جوئل کوتریل در جام اتحادیه در تیم بزرگسالان اولین بازی رسمی خود را داشتند.

بوش می‌گوید:”ما همیشه به دنبال برنامه‌ی توسعه‌ی فردی بازیکنان بودیم. اینکه نقاط قوت‌شون چیه؟ چطور می‌شه اون‌ها رو بهتر کرد؟ اینکه چه موانعی سد راه پیشرفت‌شون هست. بعد واحد جلسات تمرین و آنالیز باهم روی این موضوعات در ارتباط بودن تا بتونن وظیفه‌ی مشخصی برای بازیکنان تعیین کنن. اون وقته که می‌تونید با چیزهایی که در تجزیه و تحلیل شناسایی کردید تأثیر بذارید تا پیشرفت‌های واقعی داشته باشید.”

بنستد علاوه بر نقش در تیم اول مردان، رئیس توسعه مربی و روش‌شناسی با تیم ملی بلژیک است. او توضیح میدهد که:”اون‌ها توی تیم ملی بخشی مختص روش‌شناسی استایل بازیکن‌های جوان ایجاد کردن.”

او می‌گوید:”ما یه سبک بازی ثابت، اصول بازی، روش تمرین و واژگان فوتبال داریم تا بیشترین استفاده از زمان‌مون رو در مدت کوتاه بازی‌های ملی داشته باشیم.”

رویکرد بلژیک با توجه به جمعیت نسبتاً کوچکتر و زیرساخت های لیگ در مقایسه با سایر نقاط اروپا ای منحصر به فرد است- آن‌ها از مربیان سرتاسر اروپا در راستای بخشی از برنامه‌ی توسعه خود برای بازیکنان زن و مرد خود استفاده می‌کنند.

بنستد می‌گوید:”با ایجاد یه روش مشترک در تمام گروه‌های سنی، بازیکن زن یا مرد، همون سبک بازی و اصول بازی رو تجربه می‌کنه، به این ترتیب، همونطور که بازیکن در سیستم پیشرفت می کنه، چشم‌انداز ثابته و این باعث صرفه‌جویی توی وقت مربیان می‌شه و به اون‌ها اجازه می‌ده تا روی پیشرفت فردی بازیکن تمرکز کنن. به عنوان مثال توی بازی از عقب، ما همیشه حداقل با یه دروازه‌بان و شیش بازیکن تحت فشار بازیسازی رو انجام می‌دیم، و بازیکن صاحب توپ حداقل دو گزینه پاس داره. ما در هر مرحله از بازی از پنج اصل بازی استفاده می کنیم.”

***

ارزش آنالیز در فوتبال بیشتر از گذشته شده، چرا که فوتبال بسیار سریع‌تر شده (سرعت توپ و تعداد پاس‌ها)، بسیار شدیدتر شده و از تاکتیک‌های پیچیده‌تری استفاده می‌شود.

 

تعداد پاس‌های صحیح در 5 لیگ‌ معتبر اروپایی بین فصول 09-2008 تا 23-2022 دائما افزایش پیدا کرده است.

 

حافظه انسان به طرز باورنکردنی ناقص است.

مقاله مهمی در سال 1986 وجود دارد که در آن به مربیان تازه کار یک بازی نشان داده شد و مجبور بودند “رویدادهای فنی حساس” را به خاطر بیاورند و این کار را تنها با دقت 42 درصد انجام دادند. البته این مقاله در حال حاضر به تاریخ سپرده شده است، اما تحقیقات معاصر بیشتر نشان داده است که حتی مربیان با تجربه و واجد شرایط تر تنها می‌توانند تا 60 درصد را به یاد بیاورند.

مربیان به طور فزاینده‌ای این کاستی ها را می پذیرند، زیرا می دانند که برای تجزیه و تحلیل نقادانه یک بازی نیاز به سرمایه‌گذاری روی آنالیزورهاست.

بنستد می‌گوید آنالیزورها «نوع متفاوتی از مشخصات رو ارائه می‌دن که می‌تونه نقاط قوت زیادی رو برای یک تیم از مربیان به ارمغان بیاره. فکر می‌کنم تنوع خوبه.»

آنالیزورها که تقریباً همیشه فوتبال حرفه‌ای بازی نکرده‌اند و در عوض از طریق مسیرهای آکادمیک یا آکادمی به فوتبال حرفه‌ای راه پیدا کرده‌اند، دیدگاه‌های متفاوت ارزشمندی را به کسانی که حرفه‌ای بازی می‌کنند، ارائه می‌دهند. آنها از طریق کنجکاوی محض، شیوه‌های ورزشی مرسوم را به چالش می‌کشند و فوتبال را متفاوت می‌بینند، معمولاً کمتر احساسی و عینی‌تر (به خوب یا بد).

هیل می‌گوید:”شما همدیگه رو به چالش می‌کشید. تجربه‌ی پارکر با تجربیات من خیلی متفاوته. من با مربیان متفاوتی کار کردم، چیزهای متفاوتی که اون‌ها امتحان کردن رو جمع‌آوری کردم. همه‌ی این چیزهای متفاوت رو کسب کردم.”

بوش دیدگاه مشابهی دارد و از شناسایی جزئیات لذت می‌برد تا آنها را با سایر کادر مربی‌گری که همین کار را انجام می‌دهند به اشتراک بگذارد. همه دور هم می‌نشینیم و می‌گوییم:”ما این رو دیدیم، تو چی دیدی؟ اون‌ها ممکنه چیزهای متفاوتی ببینن، ممکنه دیدگاه یکسانی داشته باشن، اما این بحث مداوم به ما اجازه می‌ده تا بفهمیم بازیکن‌ها به چه چیزی نیاز دارن و بهترین استراتژی برای کمک به اون‌ها چیه.”

بنستد که با مربیانی همچون تدسکو و مارتینز و رونالد کومان و ژوزه مورینیو کارکرده است، می‌گوید:‌”هر مربی‌ای که زیر نظرش کار کردم، از آنالیزها با بیشترین جزئیات استفاده می‌کرد.”

بنستد در سال 2012 دانشجوی ارشد بود ولی در 2014 با اورتون در لیگ اروپا فعالیت می‌کرد. او در تنها فصلی که با مورینیو کار کرد در سال 18-2017، بالاترین رتبه را بعد از مورینیو کسب کردند، یعنی عنوان دومی و به فینال اف‌ای کاپ و سوپرکاپ اروپا هم راه پیدا کردند.

او در این نقش موفق شده است، چرا که «تو حوزه‌های “کلیدی” تحلیلی رو که باید برای کمک به انتقال به زمین تمرین پوشش داده بشه، می‌دونی. و می‌دونی که چطور این مسئله رو مدیریت کنی وقتی زمان در ارتباط با آماده‌سازی بین بازی‌ها به سود تو نیست.” این گزینه‌ی آخری مشخصاً در تیم‌های ملی بسیار مهم است.

هیل که از سال 2011 آنالیزور است، می‌گوید:”در سال‌های اولیه، بیشتر روندی مشاهده‌ای داشت تا آنالیزی و تجزیه و تحلیل. تو باید با خودت می‌گفتی خب این چیزیه که تیم حریف انجام می‌ده. اما الان خیلی دقیق هستش.

هرچیزی که تو می‌گی یا انجامش خواهی داد یه واقعیته. کاری که من انجام می‌دم، خیلی زیاده، “مشکل اینه، راه حل چیه؟” بنابراین شما همیشه به سراغ مربیان می‌رید، در اون مرحله، اون‌ها “2-4-4 (ساده) هستن، این چیزیه که اون‌ها به خوبی انجام می‌دن”. شما قرار نیست بگید که “راهکار چیه؟”

بنابراین با گذشت زمان، به سرعت متوجه می‌شید چیزی که واقعاً می‌خواید با بازیکن‌ها انجام بدید اینه که راه‌حل رو بهشون نشون بدید، و روزهایی که توی زمین تمرین اتفاق می‌افته، گذشته. امروزه اکثر این‌ها توی یه اتاق جلسه و از طریق ارائه‌ی داده و ویدیو ارائه می‌شه. به این شکل هست که شما به بازیکن‌ها نشون بدید که مشخصاً در لیگ قهرمانان یا در چمپیونشیپ، یا در این شنبه یا شنبه‌ی بعد، چطور بازی کنن.”

فولام در فصل 22-2021 چمپیونشیپ 15 بازی را در وسط هفته انجام داد، آن‌ها در آن فصل قهرمان شدند و رکورد 106 گل زده را از خود به جای گذاشتند ولی تنها با اختلاف دو امتیاز نسبت به بورنموث قهرمان شدند. فولام 12 بازی از آن 15 بازی میان هفته را برنده شدند و تنها دو بازی را باختند. بهترین رکوردی که در لیگ ثبت شد و 37 امتیاز از آن بازی‌ها کسب کردند.

هیل می‌گویند:”اون دسته از بازیکن‌هایی که به طور منظم بازی می کنن، در واقع هیچ نوع تمرین “واقعی” رو روی چمن انجام نخواهند داد- اون‌ها ممکنه فقط حرکات پیاده‌روی با ضرباهنگ بسیار پایین انجام بدن. تمرکز این بازیکنان فقط روی ریکاوری هست. مقدار اطلاعاتی که می‌تونید به اون‌ها در زمین بدید محدوده، شما ممکنه فقط 15 دقیقه وقت داشته باشید که اون‌ها رو برای یه بازی آماده کنید. در حالی که از نظر فیزیکی، می‌تونید اون‌ها رو در اتاق جلسه بنشونید و هر کاری که می‌خواهید انجام بدید، چون بر توانایی اون‌ها برای ارائه عملکرد فیزیکی در سطح بالا تأثیری نخواهد داشت. اینجاست که اهمیت آنالیز مشخص می‌شه.”

در فاصله‌ی 20 سال، مربیان از درخواست طعنه‌آمیزانه از آنالیزورها برای بازی کردن با حریفان با استفاده از کامپیوترهای‌شان به این سمت رفته‌اند که آنقدر برای کار آنها ارزش قائل شوند که معمولا آنالیزورها را با خود به تیم بعدی می‌برند. این به معنای پیشرفت است.

 

عنوان اصلی مقاله: How the role of the coach analyst is transforming football نویسنده: Liam Tharme نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: 14 اکتبر 2023
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 دیدگاه ارسال شده است