چگونه گواردیولا تاکتیک تیمش را در جریان بازی به سرعت عوض میکند
هفتیک- این تصویری است که هر بینندهی لیگ برتر با آن آشناست. پپ گواردیولا با حرکات دستش در حال صحبت با کادر فنیاش است یا سعی در انتقال پیام به بازیکنانش دارد.
اگر سرمربی منچستر سیتی ایدهای به ذهنش برسد، مایل است تا در اسرع وقت آن را اجرا کند به این امید که مشکلی را که در بازی ایجاد شده، حل کند.
این تغییرات اغلب تغییر شکل یا تغییر نحوهی رویکرد در بازی است، اما پیچیدگی این ایدههای تاکتیکی و کمبود فرصت برای انتقال آنها به بازیکنان به این معنی است که گواردیولا و نیمکتش باید تا فرصت بین دو نیمه صبر کنند.
بااینحال، زمانی که فرصتی برای انتقال این پیام به بازیکنان پیش میآید، گواردیولا با شور و هیجان این فرصت را غنیمت میشمارد. این لحظات میتوانند وقفههای در بازی باشند، یک تعویض یا حتی یک پرتاب ساده؛ او میتواند به سرعت به تیم خود بگوید که چگونه نحوهی بازی را تغییر دهند و آن را به روشی ساده و قابل درک بیان کند تا آنها بتوانند به طور مؤثر آن را اجرا کنند.
اکنون چند مثال را بررسی میکنیم تا ببینیم این شیوه چگونه کار میکند.
هنگامی که سیتی در ماه مِی سال گذشته میزبان نیوکاسل بود، این اتفاق در هنگام یک پرتاب اوت رخ داد.
در آن روز فرم ابتدایی سیتی در هنگام تصاحب توپ 1-3-2-4 بود که کوین دیبروین برای برتری عددی به سمت چپ متمایل بود.
مشکل بازی در دقایق ابتدایی نحوهی حرکت ژائو کانسلو به عنوان دفاع راست بود؛ او به اندازهی کافی نفوذ نمیکرد و این به آن معنا بود که سیتی از فضایی که به خاطر بلوک دفاعی نیوکاسل برای مقابله با دیبروین ایجاد شده بود، استفاده نمیکرد.
سیزده دقیقه از بازی گذشته بود که گواردیولا در کنار خط، کانسلو را پیدا میکند و با او صحبت میکند؛ از اشارات دستش به او میتوان فهمید که…
در آن لحظه مربی سیتی از او خواسته بیشتر به یکسوم دفاعی حریف یورش ببرد چرا که در حملهی بعدی سیتی، کانسلو بالاتر بازی میکرد و در کنار رحیم استرلینگ بود.
لحظاتی بعد، سانتر دیبروین از سمت چپ موقعیتی را برای کانسلوی پیشتاخته ایجاد کرد، چرا که با نفوذ رحیم استرلینگ به داخل، مت تارگت، مدافع سمت چپ نیوکاسل برای یارگیری با او همراه شده بود و فضای خالی برای کانسلوی پرتغالی ایجاد شده بود…
که البته شوت او خارج از چهارچوب بود.
با این حال این نفوذها نتیجه داد و با پاس گل کانسلو اولین گل بازی توسط استرلینگ به ثمر نشست، سیتی این بازی را 5 بر صفر پیروز شد.
در مرحلهی بازیسازی شما میتوانستید ببینید هنگامی که ایلکای گوندوگان صاحب توپ بود، کانسلو از او درخواست توپ میکرد، اما او ترجیح داد که به جک گریلیش در آنسوی زمین پاس دهد.
وقتی که گریلیش پاس را برگرداند، کانسلو با یک حرکت قوسی به فضای پشت تارگت که در فضای مرکزی همراه با استرلینگ بود، رسید. گوندوگان هم توپ را با یک پاس چیپ به او رساند…
و او با سر به استرلینگ پاس داد، تا او توپ را به تور دروازه بچسباند.
این یک تغییر بزرگ در شیوهی بازی سیتی نبود اما همین کمک کرد تا سیتی بتواند دومین پیروزی متوالی خودش را در لیگ برتر داشته باشد.
در فصل گذشته، مجدداً گواردیولا در کنار خط در حال انتقال پیامهای تاکتیکی به بازیکنانش بود.
در ماه اکتبر و بازی مقابل برایتون که با نتیجهی 3-1 به سود سیتی به اتمام رسید، گواردیولا از یک وقفهی بازی استفاده کرد تا بازیکنانش راهی برای رهایی از پرس نفر به نفر آنها پیدا کند.
سیتی در آن بازی در هنگام تصاحب توپ، با سیستم 3-3-1-3 بازی میکرد که برناردو سیلوا در نوک خط هافبک لوزی شکل قرار داشت.
با اینحال، به دلیل پرس نفر به نفر برایتون، آنها نمیتوانستند به راحتی بازیسازی کنند و توپ را به گردش بیاورند.
تنها بعد از هفت دقیقه، گواردیولا ارلینگ هالند، برناردو سیلوا، روبن دیاز و ادرسون را صدا کرد.
برناردو بعداً به اتلتیک گفته که «ما میدونستیم که اونها (برایتون) میتونن نفر به نفر پرس کنن ولی صادقانه بگم که انتظار همچین چیزی رو نداشتیم و بعد از پنج دقیقه متوجه شدیم که اونها همه جای زمین ما رو دنبال میکنن مخصوصاً وسط زمین.
برای همین پپ یه تغییر کوچیک ایجاد کرد تا بتونیم بهتر باشیم. قرار شد که من بیشتر نزدیک روردی بازی کنم تا توجه اونها به من جلب بشه و ارلینگ بتونه بین خطوط بازی کنه. اینطوری بیشتر به اون فضا میرسید، چرا که اگر من نزدیک ارلینگ بازی میکردم، فضای اون رو نصف میکردم. پس من عقبتر و نزدیک رودری بازی کردم تا اونها بیشتر به سمت من بیان و بازیکنای ما جلوی زمین فضا برای فرار داشته باشن.»
دقیقاً 15 دقیقه بعد از این گفتوگوی بازیکنان با مربی کنار خط، سیتی توانست با همین شیوه به گل برسد.
در اینجا میبینیم که برناردو تا کجا عقب آمده و بازیکن حریف هم برای پرس نفر به نفر همراه او است؛ در همین حال ادرسون با توپ بلند به فضای پشت مدافعان برایتون توپ را میاندازد که هالند به آنجا نفوذ میکند…
و او رابرت سانچز را که جلو آمده…
دریبل میکند و به راحتی دروازهی خالی را باز میکند.
با وجود این تغییر تاکتیک که آنها را در بازی پیش انداخت، اما سیتی هنوز هم در آن روز زمانی که توپ را در اختیار داشت، دچار مشکل بود. تنها سه پاس بلند ادرسون از 21 توپ بلندی که فرستاد به مقصد رسید و این نشان میداد که این شیوهای نیست که سیتی با آن آشنا باشد.
گواردیولا بعد از بازی گفت:«شیوهای که آنها (برایتون) بازی کردند، چیزی را میطلبید که ما به آن عادت نداشتیم. اما وقتی که ما با تیمهایی به این شیوه روبهرو میشویم، ما هم پیشرفت خواهیم کرد. ما تمرین خواهیم کرد و به این درک خواهیم رسید که چه باید بکنیم.»
بعد از فصل 23-2022 که سیتی با تیمهای زیادی که تاکتیک پرس نفر به نفر را پیش میگرفتند، گواردیولا و بازیکنانش بسیار آمادهتر از قبل بودند تا با آنها و این شیوه روبهرو شوند.
در اولین بازی لیگ امسال در جمعهی گذشته، آنها با برنلی مواجه شدند. برنلی هنگامی که توپ را در اختیار نداشت، با سیستم 3-2-5 بازی میکرد در حالی که سیتی هنگام تصاحب توپ با سیستم 1-4-2-3 بازی میکرد…
این به معنای آن بود که شاگردان وینسنت کمپانی میتوانستند از شیوهی پرس نفر به نفر استفاده کنند.
حتی زمانی که سیتی فرم بازی سازی خود را تغییر میداد و ریکو لوئیس به خط جلو اضافه میشد و خولین آلوارز بیشتر در وسط بازی میکرد…
برنلی خودش را با این شیوه تطبیق میداد و مطمئن میشد که همان بازیکن آزاد را هم پرس کرده است. در اینجا مدافع راست امین الدخیلی را میبینیم که به بازیکن خط میانی، جاش کالین، اشاره میکند که به عقب برگردد و آلوارز را پرس کند…
تا اینکه خودش بتواند لوئیس را پرس کند، و برنلی بتواند تقابل چهار در برابر چهار در بالای زمین را حفظ کند.
گواردیولا میگوید:«ما خوش شانس بودیم که توانستیم در دقایق ابتدایی توسط هالند به گل برسیم. اما بعد از آن به مشکل خوردیم. در تقابل با پرس نفر به نفر پاس کاری اشتباه است.»
مصدومیت دیبروین (او برای چند ماه در دسترس نخواهد بود) در حدود دقیقهی 21 این فرصت را به گواردیولا داد تا با دستیار قدیمی و مورد اعتماد خود، خوانما لیو صحبتی داشته باشد…
درست قبل از آنکه بازیکنان جمع شوند و دربارهی مسائل بازی صحبت کنند.
وقتی که بازی ادامه پیدا کرد، متئو کوواچیچ به جای دیبروین به بازی رفت و شکل بازی سیتی تغییر کرد.
لوئیس به پست دفاع چپ رفت، برناردو به خط میانی در کنار کواچیچ آمد و آلوارز در سیستم 3-3-4 تبدیل به وینگر چپ شد.
ایدهی مد نظر این بود که کایل واکر و لوئیس با نفوذ از کنارهها وینگبکهای برنلی را عقب نگه دارند، در همین حال فیل فودن و آلوارز با نفوذ به مرکز و جابهجایی در خط هافبک کار را برای برنلی و پرس نفر به نفر پیچیده کنند. چراکه به این شیوه برای مدافعان مرکزی سختتر خواهد بود که بخواهند آنها را دنبال کنند.
گواردیولا بعد از بازی گفت:«در دقایق 30 یا 35 بود که برناردو برای متئو و بعد برای خولیان و از او برای فیل پاسکاری میکردند و در همین حال ما حمله میکردیم و مدافعان کناریمان هم در جلو بودند و پاسهای زیادی را ردوبدل میکردیم و این کلید بازی بود.»
این تغییر به سیتی کمک کرد تا آنها بهتر توپ را حفظ کنند و نفوذهای به سمت مرکز از فودن و آلوارز کار را برای دنبال کردن آنها سختتر میکرد.
در اینجا، نحوهی به ثمر رسیدن گل دوم سیتی را میبینیم. شما در اینجا آلوارز را میبینید که پشت خط هافبک در فضای خالی قرار دارد و فودن توسط ویتینیو در سمت چپ برنلی تحت نظر است و در همین حال واکر به فضای پشت آنها نفوذ میکند.
بعد از اینکه سیتی توپ را در زمین به گردش درمیآورد، فودن تبدیل به یک گزینهی پاس میشود؛ درحالی که ویتینو برای پرس آن، به اندازهی کافی به او نزدیک نیست.
… و وقتی که مدافع چپ برزیلی برنلی به دنبال او به حرکت درمیآید، فودن متوجه میشود که واکر به فضای ایجاد شده در پشت او نفوذ میکند.
در حین همین اتفاق، آلوارز از بازیکنی که او را مهار کند فاصله گرفته…
و این به معنای آن است که واکر توپ را به او بدهد…
و او توپ را به هالند میسپارد
و او توپ را با یک شوت قوسدار، به گوشهی دروازه میفرستد.
در نیمهی دوم سیتی با تکیه بر توپهای بلند و ارسال آن برای هالند به بهرهبرداری از تاکتیک پرس نفر به نفر برنلی ادامه داد. توپهای بلند ادرسون در این بازی دقت بالای بیشتری را نسبت به فصل پیش در بازی با برایتون داشتند ـ با آمار 16 پاس بلند سالم از 28 پاس ـ و آنها توانستند برتری خود را با یک شروع مجدد به سه گل برسانند.
این چیزی که گواردیولا با استفاده از وقفههای کوتاه روند بازی را تغییر میدهد، نکتهی خلاقانهای نیست. هرکسی که در هر سطحی فوتبال بازی کرده باشد، قطعاً از این تجربهها دارد.
این اثربخشیای که او برای تعدیل بازی به کار میبرد و این که چگونه بازیکنان به سرعت میتوانند نکات او را درک کنند و نقشه را به اجرا دربیاورند، بسیار چشمگیر و تحسینبرانگیز است.
کاربرد پلان بی برای مواردی است که تاکتیک اصلی مربی در زمین فوتبال توسط تیم حریف بخوبی خنثی شده و کارایی خود را از دست می دهد. بنابراین در چنین وضعیتی ، اجرای پلان بی چه بسا باعث کامبک تیم شده و موجب برتری بر تیم مقابل گردد.البته زمان و چگونگی اجرای پلان بی ، بستگی به میزان توانمندی و سطح دانش فنی مربی دارد تا با تشخیص به موقع، شرایط را به نفع تیم تحت هدایتش تغییر دهد .