لوئیز انریکه چگونه میخواهد پاریسنژرمن را بازسازی کند؟
هفتیک- لوئیز انریکه مشتاق است ایدههای خود را در سریعترین زمان ممکن- و با دقت- در پاریسنژرمن القاء کند. مربی سابق بارسلونا میتواند به زبانهای اسپانیایی، انگلیسی و ایتالیایی صحبت کند و همچنین در حال یادگیری زبان فرانسه است. اولین کنفرانس مطبوعاتی او در ۵ ژوئن با بیانیهای از پیش آماده شده به زبان فرانسوی آغاز شد، شاهکاری که با کمک همسرش، النا کویِل، رخ داد که به این زبان صحبت میکند.
اما در زمین تمرین، انتقال پیامهای کلیدی اهمیت بیشتری دارد، به طوری که یک مترجم ساده برای لوئیز انریکه کافی نیست. بنابراین او تصمیم گرفته است که صحبت خود را با هر یک از بازیکنانش در طول جلسات تمرین ضبط کند، سپس مطمئن شود که هر دستورالعمل به طور دقیق ترجمه شده است. سپس صدا برای بازبینی به بازیکن مربوطه بازگردانده میشود.
او سنگ تمام میگذارد و به دنبال هدایت پاریسنژرمن به عصر جدید پرشور خود است. اما آیا لوئیز انریکه میتواند به جایی برسد که بسیاری از مربیان، قبلاً تلاش کردهاند و شکست خوردهاند و فراتر از سر و صدای همیشگی و حواشی خارج از زمین، هویت فوتبالی را به پاریسنژرمن بیاورد؟
تا اینجا ثابت شده که کمی مشکل است. وضعیت آشفتهای که ماجرای کیلیان امباپه را احاطه کرده است، که جدا از تیم اول لوئیز انریکه تمرین میکند، تقریبا همه چیز را مبهم کرده است. سرمربی جدید با آگاهی در مورد وضعیت امباپه به پیاسجی آمد و میدانست که هفتههای اولیه احتمالاً آشفته خواهد بود. اما اگر او در ابتدا خیلی نگران سیرک رسانهای که باشگاهی را احاطه کرده است، نبود، هفته گذشته وقتی در اسپانیا گزارش شد که او در حال بررسی موقعیت خود در این تیم است، همهچیز مشخص شد. این گزارش توسط اطرافیان او و باشگاه رد شد و آنها آن را “کاملاً بیهوده” توصیف کردند. اما تأکید میکند که کنترل شرایط در طوفانِ خارج از زمین پارک دوپرنس، آسان نیست.
لوئیز انریکه وظیفه دارد با همه اینها مبارزه کند و مسیر جدیدی را به باشگاه ارائه دهد. پاریسنژرمن میخواهد با انتصاب او، برای نظارت بر آغاز یک شروع جدید و پایان یک دوران کهکشانی، خود را آماده کند. آنها یک زمین تمرینی جدید، یک مکان پیشرفته ۳۰۰ میلیون یورویی (۲۵۷ میلیون پوند؛ ۳۲۹ میلیون دلار) در پواسی، غرب پاریس، افتتاح کردهاند؛ در حالی که پیش از این تیمشان را با تعداد زیادی خرید جدید تجهیز کردهاند. در پشت صحنه، ناصر الخلیفی، رئیس باشگاه، این رویکرد جدید را برای بازیکنانش در یک سخنرانی پیش از اولین جلسه تمرینی کامل آنها تشریح کرد.
”ما به جنگجویان نیاز داریم- افرادی که به بازی برای این پیراهن، برای پاریسنژرمن افتخار میکنند و وفادار باشند. من خوشحالم که اینجا هستم. مجموعه تیم بسیار بزرگتر از هر کسی است، از جمله خود من.”
اما در جریان معارفه لوئیز انریکه بود که جنبه دیگری از این فصل جدید مشخص شد. الخلیفی به فراتر رفتن از خواستههای مرسومشان برای موفقیت، چه در داخل فرانسه و چه در اروپا اشاره کرد. او گفت:”برای ما، او یکی از بهترین مربیان جهان است. روشی که او فوتبال بازی میکند، با سیستم هجومی- چیزی است که ما دوست داریم. البته که همهچیز نتیجه نیست. ما جاهطلب هستیم، اما میخواهم بروم و از بازی تیمم لذت ببرم.”
لوئیز انریکه به همان اندازه برای دستاوردهایش به پاریس آورده شد که برای فلسفهاش. از زمان تحویل گرفتن این تیم توسط قطر اسپورتس، پاریسنژرمن هفت مربی را استخدام کرده و هیچ کدام نتوانسته هویت فوتبالی ماندگاری را القاء کند. برخی از آنها عملگرا بودند، مانند کریستوف گالتیه که اخیراً اخراج شده، در حالی که برخی دیگر به سادگی تحت تأثیر سیاست باشگاه قرار گرفتند. توماس توخل پیش از اخراجش در سال ۲۰۲۰ به Sport1 گفته بود:”آیا من هنوز مربی هستم یا یک سیاستمدار ورزشی و وزیر ورزش؟”
***
شروع سال ۲۰۲۳ علیرغم کسب رکورد یازدهمین قهرمانی در لیگ، ناموفق بود. تیم گالتیه در مواقعی به چیزی بیش از تیمی پر از بازیکنان بیعلاقه و گرانقیمت شباهت نداشت. نمایشها سست و بدون روح بودند، در حالی که هواداران کاملاً سرخورده شدند و با تیم قطع ارتباط کرده بودند. برای لوئیز انریکه چالش این است که سعی کند طرحی را ارائه دهد که فراتر از نتایج باشد. یک منبع نزدیک به باشگاه هفته گذشته به شرط ناشناس ماندن گفت که انتصاب او برای محافظت از روابط بین باشگاه و مربی، پروژهای فراتر از قرارداد دو ساله او است.
لوئیز انریکه قبلا نشان داده است که میتواند وارد یک مؤسسه فوتبال شود و معادلات را به هم بزند. انتصاب او در اسپانیا، پس از شکست جام جهانی ۲۰۱۸ که در آن خولن لوپتگی در آستانه مسابقات برکنار شد، تا حدی با هدف بازگرداندن نظم و ارتقای استانداردها در مجموعه در نظر گرفته شد.
همانطور که رئیس فدراسیون اسپانیا، لوئیز روبیالس گفت، آنها یک “رهبر بیرقیب” میخواستند، زیرا بازیکنان بزرگ تحت هدایت او، در تصمیمگیری بسیار تاثیر داشتند.
لوئیز انریکه برای تغییر این وضعیت و همچنین برای بر جا گذاشتن اثر خود بر هویت تیم به خدمت گرفته شد. این راه یا بزرگراه او میشد، و بازیکنان بر اساس این که آیا با فلسفه تاکتیکی او سازگار هستند یا سازگار میشوند، انتخاب میشدند. او قبل از مسابقات قهرمانی اروپا در سال ۲۰۲۱ میگفت:”میخواستم ببینم چه بازیکنانی به ایده تیم علاقهمند هستند و ویژگیهای لازم برای اجرای آن را دارند. کسانی که به خوبی با این ایده سازگار شدند، شانس حضور در اینجا را داشتند.”
اسپانیا به فینال لیگ ملتها و سپس به نیمه نهایی جام ملتهای اروپا میرسید، پیش از این که این رویکرد برنامهریزیشده بر آنها در قطر هم القا شود. اسپانیا با لوئیز انریکه میخواست تیم را «مستقیمتر» کند – به عبارت دیگر، پس از سالها تسلطِ تیکی تاکا، توپ را سریعتر به جلو حرکت بدهند. این سنگ بنای موفقیت او در بارسلونا بود. در آنجا دوباره، او با وجود فعالیت در سایه قابل توجه پپ، تأثیر خود را بر باشگاه به جا گذاشت. او راه پپ گواردیولا را دنبال کرد که بزرگترین موفقیت تاریخ باشگاه، یعنی سهگانه سال ۲۰۰۹ را کسب کرد، اما او (انریکه) در سال ۲۰۱۵ آن را با ایدههای خاص خود مطابقت داد. لیونل مسی در آن زمان میگفت:”تغییرات بزرگی (بین سبک گواردیولا و لوئیز انریکه) وجود ندارد، اما با لوئیز ما کمی تهاجمیتر هستیم و از ضد حملات زیادی استفاده میکنیم.”
لوئیز انریکه هشت سال را در بارسلونا به عنوان بازیکن سپری کرد و از یوهان کرویف، الهام گرفت. بنابراین فلسفه او مربوط به مکتب بارسلونا بود، اما او همیشه یک قدم عقب بود. انریکه کاتالان نبود، بلکه اهل آستوریاس در شمال غربی اسپانیا بود، در حالی که قبل از بارسا نیز پنج سال برای رئال مادرید بازی کرده بود.
او ایدههای خودش را داشت. لوئیز انریکه با استفاده از بهترین خط حمله جهان، متشکل از مسی، نیمار و لوئیس سوارز، یک برتری مستقیم به بارسلونا اضافه کرد و از خط حمله کلاس جهانی خود به جای تیکیتاکا، به عنوان سلاحی کلیدی برای باز کردن دفاعهای سرسختتر/ بلاکهای عمقی استفاده کرد.
او به جای تاکید بر خلاقیت هافبکهای تیم، ژاوی، آندریاس اینیستا و سرخیو بوسکتس، که پایه و اساس تیم گواردیولا بودند، به دنبال هافبکهای دونده و “باکس-تو-باکس” قویتر بود – استفاده او از ایوان راکیتیچ به جای ژاوی، آئینه تمامنمای این تغییر بود.
اکنون لوئیز انریکه سعی میکند دوباره راه گواردیولا را دنبال کند، اما در یک بستر کاملاً متفاوت، از آفتاب کاتالونیا خارج شده و به قدرت نرم خاورمیانه میپیوندد، باشگاهی که از قطر حمایت میشود و تمایل شدیدی به تأثیری همچون تأثیر گواردیولا در منچسترسیتی با حمایت ابوظبی دارد.
هر مقایسهای با سیتی چالشآفرین است. قهرمان انگلیس بسیاری از چیزهایی که بارسلونا را بینظیر ساخته بود به شرق منچستر انتقال داد تا به انقلاب گواردیولا کمک کند، اما لوئیز انریکه وضعیتی مشابه مربی کاتالانی ندارد. پاریسنژرمن در طول هفت سال گذشته بر چیزی شبیه به نوع استراتژی اجرا شده در سیتی نظارت نداشته و زمین تمرین جدید آنها که به تازگی افتتاح شده است، یک رویکرد جدید به نظر میرسد و لوئیس کامپوس، مدیر ورزشی باشگاه که نقش او مانند یک مشاوره پارهوقت است، بر این تحول جدید پاریس نظارت میکند. در حال حاضر ۹ بازیکن جدید در پاریس وجود دارد که برخی از این انتقالها قبل از ورود لوئیز انریکه نهایی شدهاند. پس شکل دادن این تیم طبق ایدههای او زمانبر است.
اما تغییر از قبل مشهود است. در تور پیش فصل ژاپن و کره جنوبی، لوئیز انریکه سیستم چرخشی را امتحان کرد، اما از نظر تاکتیکی، تأثیرات او دیده میشد.
یک سیستم ۳-۳-۴ مبتنی بر چرخشهای موقعیتی با تأکید بر تسلط بر توپ به کار گرفته شد. لوئیز انریکه در کنفرانس خبری معارفهی خود گفت:”ایده تهاجمی غیرقابل مذاکره است. ما باید به آنچه داریم بسنده کنیم. باید از بازیکنانم بهترین بهره را ببرم. این اولین وظیفه من به عنوان یک مربی است که تضمین میدهم. ایده و سبک تهاجمی بسیار واضحی وجود دارد.”
یک الگو وجود دارد. لوئیز انریکه هنگام نداشتن مالکیت توپ، از بازیکنانش میخواهد که تهاجمی عمل کنند تا هر چه سریعتر مالکیت توپ را به دست آورند. بنابراین با پرس از بالا، سعی در پس گرفتن مالکیت دارند…
… سپس، هنگام داشتن مالکیت، ۳-۳-۴ او نشانههایی از تغییر به ساختار «سه- باکس-سه» را نشان میدهد، گونهای از ۵-۲-۳ برای زمانی که تیم در فاز بازیسازی قرار دارد.
بازیکنان کناری پاریسنژرمن را دیدهایم که به داخل میزنند، در حالی که مدافعان کناری عرض بازی را برای تکمیل خط حمله پنجنفره فراهم میکنند، و در موارد دیگر یکی از مدافعان کناری عقب مینشیند در حالی که دیگری جلو میرود، مانند تصویر زیر که لاوین کورزاوا جلو میرود. مارکو آسنسیو به داخل میزند و مارکینیوش، در دفاع راست، عقبتر جاگیری میکند.
اما به هر حال وقتی به این مرحله برسند، روند و چرخش بین پستهایشان، ثابت به نظر میرسد. برخی از نقصهای کوچک باید به خوبی برطرف شوند تا هویت این تیم شکل میگیرد. این تیمی است که لوئیز انریکه به ارث برده است، نه به طور کامل. مانوئل اوگارته که با ۶۰ میلیون یورو از اسپورتینگ لیسبون آمده، نسبت به سرخیو بوسکتس از نظر تکنیکی در سطح بسیار پایینتری است است، بازیکنی که لوئیز انریکه در پست شماره ۶، در بارسلونا و اسپانیا به او تکیه میکرد. جانلوئیجی دوناروما دروازهبان فوقالعادهای است که شوتگیر است، اما آیا او خود را با خواستههای بازی مالکانهی لوئیز انریکه وفق میدهد؟
به نظر میرسد که بازیکنان جدید همه با استراتژی واضحتری به خدمت گرفته شدهاند. تعدادی بازیکن جوانان مانند لی کانگ-این ۲۲ ساله، گونچالو راموس ۲۲ ساله، اوگارته ۲۲ ساله و سر اندور ۱۸ ساله در تیم حضور دارند. لی میتواند در خط حمله بازی کند، عثمان دمبله ۲۶ ساله نیز آماده پیوستن به پیاسجی از بارسلونا است (توضیح مترجم: این انتقال امروز نهایی شد). مارکو آسنسیو نیز الگویی مشابه دارد و پیش از این در نقش ۹ کاذب بازی کرده، نقشی که او برای اسپانیا در زمان لوئیز انریکه بازی میکرد. او ماه گذشته به RMC Sport گفت:”من میتوانم در تمام پستهای خط حمله، در جلو، راست، چپ یا عقبتر بازی کنم.”
***
فشار اجتنابناپذیر خواهد بود. منابعی پشت پروژه لوئیز انریکه وجود دارد. پس از تایید انتقال دمبله، باشگاه در تابستان امسال بیش از ۲۰۰ میلیون یورو هزینه کرده است. واضح است که پاریسنژرمن بدون توجه به این موضوع به دنبال ساخت یک تیم رقابتی بوده است. این به طور طبیعی انتظاراتی ایجاد میکند.
اما ظاهراً این یک عامل بازدارنده نیست. پس از ترک اسپانیا، لوئیز انریکه از تمایل دوباره به فوتبال باشگاهی برای اصلاح “ایده” خود صحبت کرد، اما قبل از رسیدن به یک فرصت جدید، زمان زیادی را گذراند. در حالی که جنجال در پاریس ادامه دارد، PSG ظاهرا تیمی است که لوئیز انریکه احساس میکند به او فضایی برای پیادهسازی هویت سبک بازیاش را میدهد.
او به سایت باشگاه گفت:”چرا پاریسنژرمن؟ به خاطر آرزوی آنها برای ایجاد یک تیم، برای ایجاد یک پروژه با منابعی که در اختیار دارند. نه تنها از نظر اقتصادی، بلکه به لحاظ زیرساختی، زیرا مرکز تمرینی همه چیز لازم برای موفقیت مربیای مانند من را دارد. فکر میکنم همه کسانی که تیمهای من را دیدهاند، ایدهای که ما داریم را میدانند. مربی هجومی که از همان ابتدا ایده روشنی از بازی داشته. سبک بازی هجومی برای خوشحالی هواداران ما و لذت بردن بازیکنان پیاسجی وجود دارد.”
پاریسنژرمن همیشه باشگاهی بوده است که خواهان موفقیت یکشبه است و جا انداختن فلسفه بازی پدیدهای یکشبه نیست. عامل تعیینکننده این خواهد بود که آیا لوئیز انریکه میتواند بر تغییر فرهنگ باشگاه نظارت کند، جایی که قدرت بازیکن زمانی حاکم بر تیم بود و مانع سیاستهای پاریسنژرمن میشد، و تأثیر زیادی بر سرنوشت توخل و جانشین او، مائوریسیو پوچتینو داشت.
با تداوم ابهام در سرنوشت امباپه، این مسائل زودتر به ذهنشان خطور میکند. لوئیز انریکه با رویارویی با ستارههای بزرگ غریبه نیست. به عنوان مربی رم، او فرانچسکو توتی را بازیکنی ایدهآل برای سیستم خود نمیدانست، بنابراین برای بازیهای ابتدایی نیمکتنشین شد، کاری را که مشابه آن را با ژاوی و لیونل مسی در بارسلونای رویارویی انجام داد.
او سال گذشته در تیم ملی اسپانیا، سرخیو راموس را از فهرست تیم ملی برای جام جهانی کنار گذاشت.
اما داستان طولانی امباپه در هفتههای آینده، به ویژه پس از ۱ سپتامبر، اگر آینده او حل نشده باشد، فضای بیشتری را به خود اختصاص خواهد داد. امباپه در آن مرحله باید طبق قانون در فرانسه، به تمرینات اصلی تیم پاریسنژرمن برگردد و پس از آن، نحوه استفاده از او، آزمایشی برای انریکه خواهد بود- یا با بالادستیهایش و یا با بازیکن.
اگر او بتواند فراتر از هیاهوی پاریس اوج بگیرد، ممکن است شانسی داشته باشد. و پاریسنژرمن ممکن است شانسی برای از نو ساختنِ مجدد خود داشته باشد. اما برای موفقیت، لوئیز انریکه باید اطمینان حاصل کند که ایدههایش را درک میکنند.
مقاله ی خیلی خوب و جالبی بود ممنون
بدیهی است هر مربی در زمان شروع به کار در تیم جدید از برنامه ها و اهداف خود سخن می گوید و البته لوییز انریکه نیز از این وضعیت مستثنی نیست . اما با نگاهی به عملکرد سرمربیان سالیان اخیر تیم پاری سن ژرمن به خوبی درمی یابیم که نقطه مشترک همه آنها، عدم موفقیت در جهت کنار گذاشتن جو بازیکن سالاری حاکم براین تیم می باشد بنحوی که همواره درصد قابل توجهی از خبرهای فوتبال اروپا اختصاص به حواشی ناشی از ستارگان تیم پاری سن ژرمن و عدم وجود انضباط تیمی لازمه فوتبال حرفه ای در این تیم است . نمونه بارز آن حواشی ناشی از عملکرد مسی ، نیمار و امباپه در فصل گذشته بوده که البته حواشی کیلیان امباپه همچنان ادامه دارد . بنظر می رسد انریکه وقتی می تواند انتظارات مدیران و هوادارن تیم پاری سن ژرمن را برآورده نماید که قبل از هر چیز ، جو بازیکن سالاری را در این تیم از بین برده و انضباط تیمی را جایگزین آن نماید . البته همین فرایند چندان کار ساده ای نیست ، چرا که بازیکن سالاری و از جمله حواشی تکراری امباپه خصوصا در فصل نقل و انتقالات ، ریشه در عملکرد پر اشتباه ناصر الخلیفه ، دارد . بنحوی که همواره از موضع ضعف با ستارگان تیم گفتگو کرده و هیچ وقت قاطعیت یک مدیر حرفه ای فوتبالی در عملکرد وی مشاهده نشده است .