بوندسلیگا 2 شروع شد؛ زمان لذت بردن از فوتبال است
هفتیک-در یک جمعهی شب داغ ماه جولای، فصل فوتبال آلمان در هامبورگ آغاز شد.
قرار نبود شالکه آنجا باشد. بازگشت به بوندسلیگا در سال 2022 به معنای ایجاد یک دورهی جدید و پایدارتر برای یکی از بزرگترین باشگاههای آلمان بود. متأسفانه بهرغم همهی تلاشهایشان پس از تعطیلات زمستانی آنها در کسب پیروزی و بازگشت به بازیها ناکام بودند. و آنها به همراه مربیشان تامس ریس که پس از نیمفصل به آنها پیوسته بود در ماه می، در انتهای جدول ناپدید شدند.
در حال حاضر، مشکل آنها، دستهای است که در آن قرار دارند. بوندسلیگای 2، نسبت به تیمهای بزرگ، خیانتکار و بدنام است و به راحتی اجازهی صعود نمیدهد.
و در آن جمعه شب، شالکه بازی هیجانانگیزشان را به یاد میآورد که به سختی به هامبورگ باخت. تیمی که با نتیجهی 5 بر 3 آنها را شکست داد و اگر پرچم آفساید و عملکرد درخشان ماریوس مولر نبود، شالکه گلهای بیشتری دریافت میکرد.
مولر آماده بود. او از 14 شوتی که به چهارچوب دروازهاش زده شد، پنج گل دریافت کرد و در مجموع 32 تلاش برای گلزنی صورت گرفت و این نشاندهندهی تقلای مهمانان در ورزشگاه فولکسپارک (ورزشگاه هامبورگ) است. درست است، مدافع مرکزی ابراهیم سیسه در نیمهی دوم کارت زرد گرفت و مشکلات شالکه را شدیدتر کرد و آمار را به طرز وحشتناکی به ضرر آنان رقم زد. هامبورگ در آن روز با آمار گل مورد انتظار 4.6 بازی را ترک کرد. اما این نحوهی عملکرد متزلزل و آشفتهی شالکه قطعاً ریس را باید بسیار نگران کند.
ریس در پایان بازی در مصاحبهاش از تیم خود به دلیل «مرتکب شدن اشتباهات بسیار ساده» و «به اندازهی کافی خوب نبودن در ساختار تیمی» انتقاد کرد.
هامبورگ تحت هدایت تیم والتر تیمی با برنامه و پرشور است اما در فصل گذشته در بسیاری از موارد بازی آنها توسط تیمها مهار میشد و آنها به اندازهای که باید زهردار و مؤثر نبودند. یک بازی قبل از چالش جدید، به نظر میرسد که تیم تغییر کرده است. خریدهای جدید امانوئل فرای و ایگناس فندربرمپت فوقالعاده بودند و همینطور مهاجم هدف تیم روبرت گلاتزل، به همراه دو گل هافبک اهل اسلواکی، لاژلو بِنِس، که بهترین عملکرد خود را از زمان پیوستن به باشگاه طی یک سال اخیر نشان داد.
57000 نفر زیر آفتاب سوزان در فولکسپارک جمع شده بودند و تا غروب آفتاب یکی از شبهای پر از عیش را تجربه کردند. بازی سراسر گل و هیجان و شور. همراه با برد هامبورگ قطعاً عالی به نظر میرسد.
اما شالکه هم کاری کرد که آنها بهتر به نظر برسند. روی گلی که خلاصه نمایش آنها در این دیدار بود، شالکه یک ضربه کرنر روی دروازه حریف را به ضدحملهی پنج در مقابل دو در سمت دیگر زمین تبدیل کرد. این موقعیتی بچهگانه و ابتدایی بود که با ضربهی چیپ بنس که به تور دروازه چسبید به پایان رسید.
این از آن موقعیتهایی به نظر میرسید که شاید مربی میتوانست در وقتهای اضافی بازی، وقتی تیمش به دنبال زدن گل تساوی است، بپذیرد. شاید شالکه این گل دیگر را دریافت میکرد، اما در اواخر بازی؛ نه وقتی که بازی 2-2 بود، پنالتیای به حریف بدهند و در موقعی که نیم ساعت تا پایان بازی مانده، خود را تسلیم کنند. و این غیرقابل بخشش است.
ریس با تأمل همان چیزی را گفت که همه میدانستند. «شما نباید به حریفتان اجازهی زدن چنین گل آسانی را بدهید.»
قطعاً واضح است که این نباید اتفاق میافتاد. اما توضیح این که چگونه این اتفاق افتاد و چرا شالکه ساختار منسجمی نداشت، سختتر است.
آنها در تابستان قطعاً متحمل ضرر شدند. رودریگو زالازار به اسسی براگا فروخته شد، ماریوس بولتر که بازیکن تأثیرگذاری بود، به هوفنهایم پیوست و وینگر جوان، تام کراوس به لایپزیش قرض داده شد و سپس به ماینتس فروخته شد.
با اینحال، ریس توانست دفاع مستحکمی را پیرامون سیسه ایجاد کند، بازیکنی که اولین بازی برای تیم بزرگسالان را انجام میداد و خرید جدید ران شالنبرگ، بازیکن باتجربه برای خط هافبک به تیم اضافه شد.
هامبورگ به شدت مصمم بود. گلزن کهنهکار و بازیکن سابق هامبورگ سیمون تروده، شاهد بود که «این برای ما خیلی راحت بود که موقعیت خلق کنیم.» و در این حال تعداد زیادی از حرکتهای میزبان به گل منجر میشد. هامبورگ پنج مرتبه دروازهی حریف را گشود، و دو گل آنها توسط VAR مردود شد و تعداد زیادی از موقعیتهایشان توسط دروازهبان شالکه، مولر، دفع شد.
غرور شالکه لکهدار شده بود، اما در حقیقت اوضاع برای آنان خیلی خیلی میتوانست بدتر باشد.
با این حال، چندین نکتهی مثبت وجود داشت. عملکرد درخشان آسان اودرائوگو، هافبک شالکه، همان چیزی بود که هواداران موقع برگشت به گلزنکرشن دربارهی آن صحبت میکردند. مهاجم تمامنشدنی شالکه، تروده، هم همینطور، بازیکنی که در این دسته از لیگ، چهار بار آقای گل شده است. او اکنون 35 سال دارد و سرعتش رو به کاهش است. اما او یک گل زد و یک گل دیگرش مردود شد. و نشان داد که هنوز دارای شم گلزنی است و یک بازیکن ارزشمند برای باشگاه محسوب میشود.
هواداران ناامید شالکه اما بهتر است به یاد آورند که آخرین باری که از بوندسلیگای 2 صعود کردند، با شکست مقابل هامبورگ شروع شد. این کاملاً ناامیدکننده است که این لیگ به اندازهای که باید مورد توجه قرار نمیگیرد، لیگی که به سرعت دچار تغییر میشود و هرگز آن طور که انتظار میرود، پیش نرفته است.
مانند چمپیونشیپ انگلستان، بوندسلیگای 2 هم لیگی بسیار تماشایی و هیجانانگیز است. اینجا همیشه داستانی وجود دارد و معمولاً یک فاجعه هم در جریان است و برخلاف لیگ دسته بالاتر هفته به هفته بهتر و سرگرمکنندهتر میشود.
این تبدیل به یک کلیشه شده است که بخواهند از آن به عنوان یکی از بهترین لیگهای دنیا نام ببرند البته که در آن حس شوخطبعی و شیطنت وجود دارد، اما جذابیت آن واقعی است. در واقع، ممکن است که یک ترکیب اجتماعی بینقص برای عصر مدرن محسوب شود. درست است، فوتبال به همان اندازه که خوب است، بد هم میتواند باشد. برای مثال میتوان به نمونههای واضح جمعه شب اشاره کرد. اما بین خطوط داستانی آن تیمهای کوچک و متمولها جای دارند، و با این که تاریخ را از آن کنار بگذاریم چیز جذابی را ارائه میدهد، یک پادزهر برای لیگهای بزرگ.
اینجا بسیار سنتی و آلمانی است و تیمها از لحاظ منطقهای گسترش خوبی دارند. حضور تنها دو تیم از آلمان شرقی سابق _هانزا روشتوک و افسی ماگدبرگ) مشخصاً ضعف هستند. اما تجربه روزهای بازی بسیار ارزشمند و جالب توجه است. بزرگترین ورزشگاه 57000 نفر ظرفیت دارد و کوچکترینش 10000 نفر و هفته به هفته در طول فصل جمعیت آنها پر میشود.
هامبورگ شش سال است که در این دسته از فوتبال بازی میکند و در پی پیدا کردن راههایی برای صعود به سطح بالاتر است. اما در حالی که هامبورگ در این بوندسلیگا 2 مشهورترین تیم شناخته میشوند اما به ندرت یک بیگانه محسوب میشوند. در این دسته نورنبرگ و کایزرسلاترن از نظر تاریخی و بازیکنی تیمهای مشهوری به شمار میروند. هرتابرلین هم دیگر تیمی است که در سال گذشته به همراه شالکه به بوندسلیگای 2 سقوط کردند و شنبه شب به فوتونا دوسلدورف یک هیچ باختند.
در هفته اول تیم الورزبرگ که به تازگی به بوندسلیگا 2 صعود کرده، و ظرفیت ورزشگاهشان 10000 نفر است، اولین بازی خود را در این سطح انجام داد. الورزبرگ شهری کوچک در جنوب غربی آلمان است که به زحمت جمعیتی بالغ بر 12000 نفر دارد. این باعث میشود که آنها شبیه شهر ولز (نه آن کشور معروف، شهر ولز با این اسم Wells) در انگلیس شوند. و همچنین آنها رقابت را مقابل هانوفر در ابتدای بازی با نتیجهی 2 بر صفر آغاز کردند.
هانوفر یک قدرت سقوط کرده نیست، آنها شهری به اندازهی منچستر هستند که تا کنون دوبار قهرمان لیگ آلمان هم شدهاند. الورزبرگ نتوانست برتری خود را حفظ کند، اما آنها یک امتیاز را حفظ کردند و با توجه به شرایط، نتیجهی قابل توجهی بود. و با این وجود در این سطح این نتیجه به طرز غریبی عادی به نظر میرسد.
بعد از همهی این موارد، قهرمان فصل گذشتهی بوندسلیگای2 هایدنهایم بود. در حالی که فصل بعد باید به مصاف تیمهایی همچون بایرن مونیخ و بورسیا دورتموند بروند. رانندگان تیمها برای پیدا کردن این تیم باید روی نقشه خیلی زوم کنند. هایدنهایم یکی از شهرهای جنوبی آلمان است. با سقفهای کاهگلی قرمزرنگ و حومههای شهر سرسبز. ورزشگاه خانگی آنان ظرفیتش 15000 نفر است.
دستاورد آنها فقط یکی از جنبههای قصهی بلندی است که به صورت نیمهمنظم در این سطح تکرار میشود. هامبورگ قدرتمند به نظر میرسد، هرتابرلین و شالکه قطعاً بهتر میشوند، سن پائولی اولین بازیشان را بردند و آنها هم چشم به صعود دارند. کارلسروهه هم مثل فورتونا خوب به نظرمیرسد.
اما همیشه دو تیم به طور مستقیم صعود میکنند و بقیهی امیدها به بازی پلی آف خواهد بود. و آن هم پاداش تیمهایی است که بتوانند از این آشفتگی و رقابتِ تنگاتنگ جان سالم به در ببرند.
حدود یک دهه است که بوندس لیگا(لیگ یک) آلمان تبدیل به یک لیگ غیر رقابتی شده و البته تبعات منفی آن را در نتایج ضعیف تیم ملی آلمان بخوبی می توان مشاهده نمود . اما نکته جالب توجه ، رقابت های دیدنی و جذاب اوبرلیگا ( لیگ دو ) آلمان است که توجه علاقه مندان را به خود جلب نموده و شاهد درخشش ستاره های جوان و با انگیزه در این لیگ هستیم . چه بسا بهتر است کادر فنی تیم ملی آلمان نگاه عمیق تر و مهربانانه تری به این لیگ داشته باشند . شاید بتوان گفت برخی از ستاره های اوبرلیگای آلمان ، گره گشای مشکلات تیم ملی آلمان در برخی از پست ها بوده و نقشی موثر و مثبت در خروج تیم ملی آلمان از وضعیت فعلی داشته باشند .
مقاله بسیار جالب بود.تیم مورد علاقه ی من بعد از پرسپولیس و ساندرلند، سنت پائولی است.امیدوارم ابن فصل به لیگ برتر صعود کنند.