‌آیا واقعا سن در انتخاب مربیان فوتبال مهم است؟

سن، همانطور که اغلب به ما گفته می‌شود، فقط یک عدد است، اما برای افراد مختلف در دنیای آشفته مربیگری فوتبال معنای متفاوتی دارد. جوان‌ترین و مسن‌ترین مربیان لیگ برتر- رایان میسون (۳۱ ساله) در تاتنهام و روی هاجسون (۷۵ ساله) در کریستال پالاس- با ۴۴ سال اختلاف به دنیا آمده‌اند.

‌هفت‌یک- چندی پیش یکی از باشگاه‌های لیگ برتری با یک مربی جدید ملاقات کرد تا در مورد هدایت نیمکت‌ خالی‌شان، با او صحبت کنند. مربی مورد نظر بهتر از هر کس دیگری مصاحبه کرد و تأثیر زیادی بر مدیران گذاشت. اما یک مانع وجود داشت: سن او‌.

‌او جوان و نسبتاً بی‌تجربه بود و همین، هواداران را عصبی می‌کرد. هیئت مدیره چندان مشکلی نداشت و باور داشت که این مربی می‌تواند از پس کار بر بیاید اما این مربی، بازیکنان سرشناس باشگاه را قانع نمی‌کرد.

یکی از اعضای ارشد باشگاه، که به شرط ناشناس ماندن صحبت کرد، گفت:”وقتی مربی جوان وارد رختکن می‌شود، بازیکنان می‌گویند “این یارو کیه؟” و از روز اول، مربی جایگاهی بین آن‌ها ندارد.”

‌سن، همانطور که اغلب به ما گفته می‌شود، فقط یک عدد است، اما برای افراد مختلف در دنیای آشفته مربیگری فوتبال، که در آن چشم‌انداز و اهداف متنوع‌تر از همیشه است، معنای متفاوتی دارد. جوان‌ترین و مسن‌ترین مربیان لیگ برتر- رایان میسون (۳۱ ساله) در تاتنهام و روی هاجسون (۷۵ ساله) در کریستال پالاس- با ۴۴ سال اختلاف به دنیا آمده‌اند. در لیگ فوتبال انگلیس، ونسان کمپانی به تازگی با برنلی در سن ۳۷ سالگی قهرمانی چمپیونشیپ را به دست آورده است، در حالی که استیون شوماخر (۳۹ ساله) و کیه‌ران مک‌کنا (۳۶ ساله) در پلیموث آرگیل و ایپسویچ‌تاون، از لیگ یک (سطح سوم فوتبال انگلیس) به چمپیونشیپ صعود کرده‌اند.

روی هاجسون و رایان میسون با 40 سال اختلاف سنی، مسن‌ترین و جوان‌ترین مربیان حال حاضر لیگ برتر هستند.

‌در کشورهای دیگر، کارلو آنچلوتیِ ۶۳ ساله و خستگی‌ناپذیر، رئال مادرید را به نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا رسانده و دیک ادووکات در ۷۵ سالگی همچنان در هلند مربیگری می‌کند. در مورد نیل وارناک، او در ماه دسامبر ۷۴ ساله شد و بین دوگانه‌ی تلاش برای نگه داشتن هادرزفیلد تاون در چمپیونشیپ و آماده شدن برای برنامه‌های زنده در سراسر انگلستان در تابستان امسال مثل Are You With Me، در صفحات مجازی‌اش از حیوانات ماقبل تاریخ پست می‌گذارد. وارناک هنوز هم آنقدر از جمع شدن هواداران لذت می‌برد و نمی‌تواند از کارش دور شود.

‌همه این‌ها باعث می‌شود به این فکر کنید که آیا سن یک مربی واقعاً مهم است یا خیر.

آیا هاجسون با ۱۳ امتیاز از ۶ بازی، این تصور را از بین برده است که می‌توانید برای لیگ برتر خیلی پیر باشید؟ چه حسی دارد که مقابل یولیان ناگلزمان بازی کنید که از شما کوچک‌تر است و تهدیدتان می‌کند- “فکر می‌کنی فوتبال را اختراع کردی، نه؟”

‌بازیکنان هنگام امضای قرارداد با یک باشگاه چقدر به سن و تجربه یک مربی اهمیت می‌دهند؟ و چرا یک مربی می‌تواند بابت خواندن آهنگی از دهه ۱۹۸۰ بازیکنان را شگفت‌زده کند اما وقتی از مهاجمی در دهه ۷۰ نام می‌برد، بازیکنان دستپاچه می‌شوند؟

‌***

دیوید مویس به اتلتیک می‌گوید:”من به شدت تغییر کرده‌ام و نمی‌دانم این به سمت بهتر شدن است یا نه.”

این به نظر پاسخ صریح مویس است، پس از اینکه از او پرسیده شد که تفاوت بینِ مویس که بازیکن ۳۴ ساله‌ای بود و در ابتدای سال ۱۹۹۸ هدایت پرستون نورث اند را بر عهده گرفت و مویس، سرمربی وستهم که این هفته ۶۰ سالگی خود را جشن گرفت، چیست؟

مویس توضیح می‌دهد:”در دوران جوانی‌ام که سابقه‌ای نداشتم، هیچ مشکل جدی با رسانه‌ها نداشتم. یک دسته طرفدار پشت سرم داشتم که همیشه شکایت می‌کردند. همچنین شاید پنج جمله در مورد من در پنج جلد Lancashire Evening Post (رسانه‌ای در پرستون) باشد. همه آن چیزها کاملاً از بین رفته است. فکر می‌کنم در آن زمان می‌توانستید کمی متفاوت مربیگری کنید.”

‌مویس از “کمی خشن‌تر و سرسخت‌تر” بودن در آن سال‌های اولیه صحبت می‌کند، در زمانی که مربیان اسکاتلندی هنوز شهرت داشتند که نیش‌ و کنایه‌های‌شان به اندازه فریاد ‌زدن‌شان خشن است.

‌مویس توضیح می‌دهد:”تفاوت در حال حاضر این است که ارتباط بسیار مهم‌تر از همیشه است. بازیکنان از شما انتظار دارند که با آنها چت کنید، در مورد زندگی‌شان با آنها صحبت کنید، و ما ارتباط بسیار بیشتری با کارهای ویدئویی و کلیپ‌های فردی داریم. بنابراین، از دورانی که در آن بازیکنان می‌ترسیدند مربی بر سرشان فریاد بزند تا وضعیتی که الان وجود دارد، شرایط کاملاً تغییر کرده است.”

احتمالاً قبلا نظر من را دیده‌اید که تحسین بیش از حد ممکن است شما را ضعیف نشان بدهد. من کلمه “ضعیف” را دوست ندارم. اما ما باید ملایم‌تر از همیشه رفتار کنیم.”

‌مویس در مورد راحت و صمیمی بودن و دست گذاشتن روی شانه بازیکنان می‌گوید:”درست است. در طول سال‌ها، من از محبت سختگیرانه به عنوان روش خودم برای انجام آن استفاده کرده‌ام. من دوست دارم تا جایی که می‌توانم به روش خودم ادامه دهم، اما می‌دانم که اکنون باید تغییر کنم.”

تونی پالیس که در ژانویه ۶۵ ساله شد و بیش از ۱۰۰۰ بازی را مربی بوده است، با این موضوع موافق است.

‌”جامعه تغییر می‌کند. شما با جوانان سر و کار دارید، موقعیت‌های متفاوتی نسبت به آنچه که با آن بزرگ شده‌اید، استانداردهای متفاوت و ذهنیتی متفاوت وجود دارد. بنابراین باید تلاش کنید تا بهترین بازی را از آن بازیکنان با شرایط متفاوت زندگی‌ای که دارند، بگیرید. شما به آنها وابسته هستید.”

‌طبیعی است که فکر کنیم یک مربی جوان‌تر می‌تواند راحت‌تر با بازیکن نسل جوان ارتباط برقرار کند، اما حقیقت به این سادگی نیست.

‌راسل مارتین، سرمربی ۳۷ ساله سوانزی‌سیتی، می‌گوید:”من به دلیل سنم احساس می‌کنم که بازیکنان را درک می‌کنم، آنچه را که آنها از سر می‌گذرانند، چه چیزی باعث می‌شود آنها آنطور رفتار کنند را می‌فهمم. من از ارزش‌ها آگاهم- من به عنوان کاپیتان در رختکن نوریچ بودم و با خودم‌بودن، به مربیگری نزدیک شدم. خوب بودن در کاری که انجام می‌دهید، به جای اینکه صرفاً یک همکار باشید، به شما احترام و اعتبار می‌دهد. من و گیلی (مت گیل)، دستیارم، همیشه در مورد این موضوع صحبت می‌کنیم- ما فکر نمی‌کنیم که تا ۵۰ سالگی می‌توانیم وضعیت فعلی خود را داشته باشیم. ما همچنان خودمان خواهیم بود، اما آیا به همین شکل، شرایط آینده قابل درک خواهد بود؟ چون الان فاصله سنی زیادی بین ما و خیلی از بازیکنان وجود ندارد. یا اگر هست، احساس نمی‌کنیم که هست. اگر تا ۵۰ سالگی در رختکنی که تغییر کرده و مملو از افراد جوان است، اینگونه باشیم، آیا کمی شکاف ایجاد می‌شود و بازیکنان احساس راحتی ندارند؟ نمی‌دانم. این یک محرک واقعاً جالب برای ما با بالا رفتن سن خواهد بود- اگر تا آن زمان به اندازه کافی خوش‌شانس باشیم که در این کار باشیم.”

اعتبار داشتن برای تمام سنین صدق می‌کند و می‌تواند منجر به اتفاقاتی جالب شود. زمانی که فولام در سال ۲۰۱۰، در تورین در بازی رفت مرحله یک هشتم نهایی لیگ اروپا با یوونتوس بازی می‌کرد، روی هاجسون- مردی باهوش، صمیمی و بسیار مورد احترام- جنبه‌ای از شخصیت خود را نشان داد که بازیکنان تا به حال ندیده بودند. بابی زامورا بازیکن سابق فولام چند سال پیش به اتلتیک گفته بود:”حقیقت را تمام و کمال می‌گویم، هاجسون با آهنگ Down Under, Men at work می‌رقصید. او بازوها و ران‌هایش را تکان می‌داد. فوق‌العاده بود. نمی‌دانم چطور در لیست آهنگ‌های او بود.”

روی هاجسون که بیش از 40 سال سابقه مربیگری دارد، می‌داند که برای کار کردن با بازیکنان جدید باید شیوه متفاوتی را نسبت به گذشته به کار بگیرد.

‌اگر مربی دیگری بود، چنین چیزی می‌توانست مورد تمسخر قرار گیرد. اما زامورا و هم‌تیمی‌هایش به دنیای هاجسون فکر می‌کردند و همچنین می‌دانستند که سرمربی فقط خودش است، حتی اگر دیدن آن غیرعادی باشد.

برید هنگلند، یکی دیگر از بازیکنان فولام، گفت:”روی [هاجسون] بسیار حرفه‌ای و بسیار ساختارگرا بود، و ارتباط خوبی برقرار می‌کرد. اما هرازگاهی، او لحظاتی را سپری می‌کرد که می‌توان گفت کمی آن جدیت همیشه را ندارد و ما او را بیشتر دوست داشتیم.‌”

‌با این حال، گاهی اوقات به راحتی می‌توان از گذشت زمان چشم‌پوشی کرد. چند سال پیش، هاجسون نام مالکوم مک‌دونالد را آورد و بازیکنانش باتعجب به او نگاه کردند. مک‌دونالد گلزن بالفطره نیوکاسل و آرسنال در دهه ۱۹۷۰ بود و نسلی خاص قطعا او را می‌شناختند. اما هاجسون با آن نسل صحبت نمی‌کرد.

‌هاجسون می‌گوید: “این یکی از آن لحظاتی است که از برخی جهات شبیه یک تجلیل به نظر می‌رسد. ناگهان متوجه می‌شوید، خب، چرا آنها باید بدانند مالکوم مک‌دونالد کیست؟ او قبل از اینکه بیشتر آن بازیکنان به دنیا بیایند، خداحافظی کرده بود. این فقط به شما یادآوری می‌کند که باید بسیار مراقب تشبیهات خود و افرادی که به آنها اشاره می‌کنید باشید.”

***

“خفه شو و برو سر جات بشین. فکر می‌کنی فوتبال را اختراع کرده‌ای، نه؟”

راجر اشمیت، که اکنون هدایت بنفیکا را بر عهده دارد، در اکتبر ۲۰۱۶، هشت ماه پس از آن که هوفنهایم بازیکنی ۲۸ ساله را به عنوان سرمربی جدید خود انتخاب کرد و همه را به شوک فرو برده بود، این جملات را از یولیان ناگلزمان در زمین بازی شنید.

حمله کلامی تند ناگلزمان به راجر اشمیت، یکی از لحظات به یاد ماندنی او در فصل اول حضورش در هوفنهایم بود.

‌ناگلزمان در اولین حضورش در بوندس‌لیگا چندین بار عصبی شده بود. او برای هدایت هوفنهایم بسیار جوان بود- پنج بازیکنش از او بزرگتر بودند- و بخش‌هایی از رسانه‌های آلمانی انتخاب او را فقط برای جلب توجه می‌دانستند.

‌در واقع، هر چیزی جز این بود، و شنیدن صحبت‌های الکساندر روزن، مدیر ورزشی‌ای که پشت تصمیم انتصاب ناگلزمان بود، بسیار جذاب است، زیرا او نه تنها توضیح می‌دهد که چرا هوفنهایم متقاعد شده بود که این کار را انجام بدهد، بلکه چرا باید به انتخاب او نگاه ویژه‌ای داشت. روزن به اتلتیک می‌گوید:”وقتی در مورد ناگلزمان در ۲۸ سالگی صحبت می‌کنیم، در مورد اتفاقی نادر صحبت می‌کنیم. این واقعاً خاص است. ما نمی‌توانیم همه مربیان جوان را با ناگلزمان مقایسه کنیم، زیرا او یک مرد جوان فوق‌العاده با استعداد است.”

‌نکته مهمی که روزن در یک کنفرانس مطبوعاتی در سال ۲۰۱۶ به آن اشاره کرد، نکته‌ای است که اغلب در هنگام انتصاب مربیان جوان نادیده گرفته می‌شود، اینکه ناگلزمان سال‌ها مربیگری می‌کرد. ناگلزمان در هوفنهایم از رده سنی زیر ۱۶ سال به سِمَت کمک مربی تیم اول رسید و روزن و سایر مدیران از مراحل رشد او غافلگیر شدند.‌

روزن اضافه می‌کند:”هیچ شکی وجود نداشت که او می‌تواند از نظر کیفیت و تخصص این کار را انجام دهد. تنها چیزی که وجود دارد این است که وقتی به چنین مربی جوانی در بوندس‌لیگا فرصت می‌دهید، ممکن است سه بازی اول را ببازید- و بعد هرگز نمی‌دانید چه اتفاقی می‌افتد. چگونه استرس را مقابل رسانه‌ها کنترل می‌کند؟ آیا بازیکنان بزرگتر از او پیروی نمی‌کنند و او را قبول ندارند؟ دو سال قبل آکادمی باشگاه به دنبال کمک مربی دیگری برای تیم اصلی بود و ما گفتیم یولیان را بیاوریم. او را آوردیم و بعد دیدم در ۲۶ سالگی چطور با بازیکنان باتجربه تیم ارتباط برقرار می‌‌کرد و در آزمون ما قبول شد. بنابراین این کار را آسان‌تر کرد. مردم از بیرون فقط به سن او نگاه می‌کردند و می‌گفتند، چه کار می‌کنند؟ هوفنهایم می‌خواهد جلب توجه کند؟ اما آنها (به سرعت) دیدند که او چگونه مربی‌ای است و چرا ما این کار را کردیم.”

‌روزن اعتراف می‌کند که این مسئله بسیار نادر بود. ناگلزمان یک مربی جوان با استعداد استثنایی بود که در زمان مناسب در مکان مناسب قرار گرفت. این واقعیت که مدیران ارشد هوفنهایم او را قبل از ارتقاء به عنوان سرمربی پذیرفته بودند، برای شانس موفقیت او بسیار مهم بود. فرهنگ باشگاه و حمایت بی‌دریغ هوفنهایم نیز همین‌طور بود.

‌‌روزن ادامه می‌دهد:”اگر چنین مربی جوانی بیاورید، نمی‌توانید او را تنها بگذارید. شما باید به عنوان مدیر ورزشی یا مدیر عامل (با او) رابطه‌ای صمیمی داشته باشید و باید از او حمایت کنید، گاهی اوقات باید او را اصلاح کنید، باید او را رها کنید، باید اجازه دهید اشتباه کند. باید تعادل مناسب را با قرار دادن افراد باتجربه در کادر او و همچنین تفکر مشابه، به وجود آورید. و البته، شما نمی‌توانید در بایرن مونیخ از ۲۸ سالگی مربیگری را شروع کنید. شاید شما مثل اکنون که می‌بینیم حتی نتوانید در ۳۴ سالگی به آنجا بروید. فضای اطراف باشگاه نیز مهم است. پیشرفت در هوفنهایم با رسانه‌های کمتر، با فشار کمتر از بیرون، با باشگاه کوچکی که افراد به هم نزدیک هستند و از او حمایت می‌کنند و او را سرزنش نمی‌کنند، بسیار آسان‌تر است. این تعهدی آشکار از سوی همه اعضای باشگاه بود و پس از آن فقط باید شجاع باشید و با منتقدان کنار بیایید.”

‌***

همانطور که درگیری بین ناگلزمان و اشمیت نشان می‌دهد، گاهی با دید بدی به مربیان جوان نگاه می‌شود، به خصوص اگر جرات متفاوت بودن داشته باشند.

‌مارتین که در ۳۳ سالگی هدایت میلتون کینز دانز (MK Dons) را بر عهده گرفت و دو سال بعد به سوانزی رفت، این را به خوبی می‌داند. در حال حاضر مارتین ۳۷ ساله با یک سبک بازی مبتنی بر مالکیت توپ شناخته می‌شود (فقط منچسترسیتی، برنلی و بایرن مونیخ در این فصل در پنج لیگ معتبر اروپا و چمپیونشیپ بیشتر از سوانزی مالکیت توپ را در اختیار داشته‌اند) که برخی افراد را به اشتباه می‌اندازد.

به نظر می‌رسد جوان بودن مارتین نیز بر نحوه قضاوت و صحبت مربیان خاص با او تأثیر بگذارد. وقتی از مارتین در مورد تعاملش با مربیان قدیمی‌تر پرسیده می‌شود، پاسخ می‌دهد:”برخی از آنها فوق‌العاده مفید بوده‌اند، و برخی از آنها به‌طور باورنکردنی محتاط بودند. برخی هم درخشان بوده‌اند. زمانی که دوره سختی را در ژانویه و فوریه داشتیم، چندین تماس با من داشتند و از این بابت بسیار سپاسگزارم. تعدادی از آنها نسبت به من یا نحوه بازی ما کاملاً موافق بوده‌اند. من نمی‌دانم این نظرات از کجا می‌آیند. شاید آنها من را به عنوان یک مربی جوان می‌بینند که واقعاً در کاری که انجام می‌دهم، لجباز هستم و هرکاری بخواهم کنار زمین انجام می‌دهم. اگر آنها من را نشناسند، ممکن است به روشی مشخص شود. اما اگر مرا بشناسند، می‌فهمند که واقعاً اینطور نیست. من فقط خودم هستم. اخیراً داشتم با یک مربی باتجربه‌تر در مورد آن صحبت می‌کردم. او گفت:”گوش کن، هر مربی جوانی که بیاید همه ما را تهدید می‌کند- ده سال دیگر همان خواهی بود. فوتبال به صورت دوره‌ای پیش می‌رود. اما هر وقت به تیم‌هایی نگاه می‌کنی که واقعاً به کمک نیاز دارند یا واقعاً در حال تلاش هستند، همیشه به سراغ یک فرد با تجربه می‌روند.”

لی جانسون یک دهه پیش جوان‌ترین مربی در لیگ فوتبال انگلیس بود که در سن ۳۱ سالگی کارش را در اولدهام اتلتیک شروع کرد و سپس به بریستول سیتی رفت. جانسون که اکنون هدایت هیبرنیان در لیگ برتر اسکاتلند را برعهده دارد، تقریباً ۵۰۰ بازی را مربیگری کرد. هرچند روزهای اول کار او جالب بود.

جانسون با لبخند می‌گوید:”شما مثل یک جوان ماجراجو وارد باشگاه می‌شوید و گاهی شما را آزمایش می‌کنند. من فکر می‌کنم آنها این کار را عمدا انجام می‌دهند. من نیل (وارناک) را خوب می‌شناسم، او نمونه خوبی بود. او می‌گفت:”این جوان‌ها می‌آیند و….”

چیزی که متوجه شدم این بود که مربیانی که مقابل من بازی کرده بودند یا مقابل‌شان بازی کرده بودم، خیلی بیشتر از آن مربیان سابق به من احترام می‌گذاشتند. بنابراین، بله، من متوجه آن (نوعی مشکل) شدم اما اهمیتی ندادم. فقط بخاطر رقابتی که برای بردن داشتیم.”

جانسون با اشاره به داستان ناگلزمان، می‌گوید که بسیاری از مربیان جوان قبل از اولین کار خود، تجربه مربیگری گسترده‌ای را پشت سر خواهند داشت (کیه‌ران مک‌کنا، که مربی تیم‌های جوانان در تاتنهام و منچستریونایتد قبل از هدایت ایپسویچ بود، نمونه خوبی است) و اینکه مزیتی نسبت به بازیکنان سابق دارند.

جانسون می‌افزاید:”من بازیکنان بسیار خوبی را دیده‌ام که مربیان وحشتناکی هستند. بسیاری از این افراد در دوره‌ها شرکت می‌کنند و من به آنها نگاه می‌کنم و فکر می‌کنم، “تو وحشتناکی”. بازیکنان بزرگ، افرادی که صاحب نظر هستند و نمی‌توانند مربیگری کنند. من احساسات مردم در این مورد را دیده‌ام. و سپس به شخصی نگاه می‌کنم که ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ ساعت با بازیکنان جوان گذرانده یا در آکادمی‌ها مربیگری کرده است و آنها در هنر مربیگری تسلط یافته‌اند. مربیگری با بازی کردن بسیار متفاوت است.”

هنر مربیگری یک مرحله‌ دیگر است و جانسون اذعان می‌کند، تجربه در برخورد با مسائل خارج از زمین، به‌ویژه “مدیریت کردن” بسیار ارزشمند است.

البته وارناک می‌گوید که بهترین توصیه او به هر مربی جوانی این است که “یک رئیس خوب یا یک مالک خوب داشته باشد”. البته گفتن آن آسان‌تر از انجام آن است.

وارناک با اشاره به اولین تجربه مربیگری‌اش می‌گوید:”گینزبورو ترینیتی درس بزرگی به من داد. شخصی به نام کن مارسدن آنجا بود. آنها به من گفتند که او معمولا ترکیب تیم را برای مربیان انتخاب می‌کند. و در اوایل کارم در گینزبورو، با مهاجمی به نام استوارت ایوانز از روترهام قرارداد امضا کردم. قرار بود در جام حذفی به او بازی بدهم. مارسدن قبل از بازی من را دید و به من گفت: “مدیران فکر می‌کنند نباید امروز به او بازی بدهی. می‌خواهی او بازی کند؟” و این مهمترین لحظه در تمام دوران حرفه‌ای من بود، زیرا در کسری از ثانیه با خودم فکر کردم، “اگر الان قوی نباشم، او کنترل همه‌چیز را در دست می‌گیرد”. گفتم: “بله، من می‌خواهم به او بازی بدهم، کِن. می‌توانی به مدیران بگویی که او در تیم من است.” ۹۰ دقیقه بعد، او (مارسدن) منتظر آمدن من از زمین بود. او گفت: ‘آیا می‌توانیم با استوارت ایوانز قرارداد ببندیم؟’ او دو گل به ثمر رسانده بود و به شفیلد یونایتد می‌رفت که این کار را هم کرد. این درس خوبی بود.”

***

“سن هرگز دغدغه من نبود. چیزی که همیشه ذهنم را درگیر می‌کند این است که آیا آنها واقعا مربی استخدام کرده‌اند؟ آیا آنها کنترلی بر رختکن دارند؟”

به عنوان یک بازیکن سابق که بیش از ۲۰ سال را در بالاترین سطح گذرانده است، دیدگاه برد فریدل جالب است، به خصوص با توجه به آنچه که تجربه می‌کرد و از لیست تمام مربیانی که داشت خط می‌خورد. فریدل وقتی به یک نام می‌رسد، می‌ایستد. دروازه‌بان سابق ایالات متحده در ادامه گفت:”ویلاش بواش از من جوان‌تر است.”

او در مورد آندره ویلاش بواش صحبت می‌کند که در سال ۲۰۱۲ و در سن ۳۵ سالگی به عنوان سرمربی تاتنهام انتخاب شد. فریدل که در آن زمان ۴۱ ساله بود، می‌گوید:”او چگونه تجربه کسب کرده؟ خب، اینجاست که به بازیکن مربوط می‌شود. اگر بازیکنان بخواهند، می‌توانست کمی شیطنت کنند. من تمایلی به آن نداشتم، می‌خواستم باشگاه موفق شود و او واقعاً فرد خوبی بود و می‌خواستم او نیز موفق شود.”

ویلاش بواش بعد از موفقیت در پورتو راهی لیگ برتر شد و روی نیمکت چلسی و تاتنهام نشست.

اما اگر بازیکن باتجربه و مسن‌تر احساس می‌کند که جایی در تیم ندارد، قدرت انجام کارهایی را خواهد داشت. اما فکر نمی‌کنم این کار درست باشد. شما به عنوان یک بازیکن قرارداد امضا می‌کنید تا بهترین بازی را برای باشگاه انجام دهید. شما برای مقاصد خود قرارداد امضا نمی‌کنید.”

برای مارتین کلی که در تابستان ۲۰۱۴ از لیورپول به کریستال پالاس رفت، تجربه و سابقه سرمربی بعدی‌اش یک عامل کلیدی در انتخاب باشگاه بود. متأسفانه در همان روزی که کلی قراردادش امضا کرد، آن مربی- تونی پالیس- از آنجا رفت.

‌کلی می‌گوید:”جیمی کاراگر بود که قبل از اینکه به پالاس بروم به من گفت که پالیس می‌ماند که تو را در لیگ برتر نگه دارد. بخاطر اینکه اینکه هافبک میانی هستی و می‌خواهی در پست خودت بهتر شوی و او به دلیل تبدیل بازیکنان جوان به هافبک‌های میانی خوب واقعاً مشهور است.

پالاس یکی از دو یا سه تیمی بود که علاقه زیادی ابراز کرد، اما تجربه پالیس- و درک اینکه او پالاس را در لیگ نگه خواهد داشت – دلیل بزرگی برای پیوستن من به آنها و حضور در آن بازی بود. (در می ۲۰۱۴) زمانی که پالاس و لیورپول به تساوی ۳-۳ رسیدند – من هرگز جوی شبیه به آن بازی ندیده‌ام، به جز یک شب لیگ قهرمانان اروپا در آنفیلد.”

کلی با نام‌های بزرگی از جمله رافائل بنیتس، کنی دالگلیش، برندن راجرز، سم آلاردایس و پاتریک ویرا کار کرده است. اما این هاجسون بود که در هفتاد سالگی وقتی برای اولین بار سرمربی پالاس شد، بیشترین تأثیر را داشت. کلی که آن زمان به وست‌بروم رفت، می‌گوید:”به عنوان بازیکنان بزرگ، ما به دلیل استعداد و سخت‌کوشی خود به مرحله‌ای رسیده‌ایم که در آن هستیم. اما در مورد بسیاری از ما، ممکن است در چیدمان ترکیب اشتباه کنیم یا نقش خاصی را به بازیکنی بدهیم که بیش از حد توانایی‌های او است. تاکتیک‌های روی (هاجسون) بسیار واضح و ساده بود و شما دقیقاً می‌دانستید چه کاری باید انجام دهید.”

‌و در مورد تداوم حضور هاجسون چطور؟ “من می‌گویم روی عاشق فوتبال است. هرگز لحظه‌ای نیست که او به فوتبال فکر نکند. این همیشه مسری است، اینکه بفهمیم او چقدر مشتاق است که ترکیب تیم را برای بردن یک بازی انتخاب کند. به همین دلیل است که او از بازیکنان سود زیادی می‌برد و احتمالاً بهترین مربی من بود.”

***

ادووکات می‌خندد. او به اتلتیک می‌گوید:”بیش از هفت بار گفتم که از مربیگری کنار می‌روم. از نظر بدنی احساس خوبی دارم. من خودم را (از نظر پزشکی) سالی دو بار چک می‌کنم. اما من و سایر مربیانی که هم سن و سال من هستند، فکر می‌کنیم چقدر زنده هستیم؟ در سن ما، گفتن آن دشوار است. اما این حرفه هنوز هم عالی است.”

ادووکات در سن ۷۰ سالگی مربی هلند بود. پنج سال بعد، او به تیم آدو دِن هاخ  بازگشت، تیمی در دسته دوم هلند که او فوتبال خود را در دهه ۱۹۶۰ از آنجا شروع کرد. او از آن زمان در اینجا (بریتانیا)، آنجا (باشگاه هلندی) و در همه جا (عراق، روسیه، صربستان، کره‌جنوبی، بلژیک، آلمان، ترکیه و امارات) بوده است.

“من به اندازه ۲۰ یا ۳۰ سال پیش آماده هستم. اما باید از هم‌اکنون فکر کنید که در یک روز همه چیز می‌تواند تغییر کند.”

‌ادووکات توضیح می‌دهد که به همین دلیل است که “یک باشگاه کوچک را در اینجا، در لاهه انتخاب کردم. احتمالاً در مورد روی نیز همینطور است، زیرا او احتمالاً در نزدیکی کریستال پالاس زندگی می‌کند و این کار را برای خانواده آسان‌تر می‌کند.”

عشق به بازی، به جای پول، میل آنها را برای ادامه کار تقویت می‌کند. هاجسون هنگام بازگشت به پالاس به شوخی گفته بود که “به خوبی من به توپ ضربه بزنید.”

‌با این حال، در سن ۷۵ سالگی، هیچ‌کس انتظار ندارد نه او و نه ادووکات به یک تمرین پنج نفره بپیوندند – کاری که به هر حال این روزها مربیان به ندرت انجام می‌دهند.

ادووکات در ادامه گفت:”من فکر می‌کنم آنچه بازیکنان (پالاس) در مورد روی گفتند، این طور است؛ آنها به سن او توجه نمی‌کنند. آنها فقط به آنچه می‌گوید، نحوه صحبت با آنها و نتایج نگاه می‌کنند. صادق و صریح بودن، بهترین کاری است که می‌توانید به عنوان یک مربی انجام دهید. دروغ نگو فقط حقیقت را بگو اما مهمترین چیز این است که شما برنده شوید.”

نیل وارناک یکی از قدیمی‌ترین مربیان فوتبال انگلیس است که همچنان به کار مشغول است.

‌وارناک یکی دیگر از افرادی است که به مربیگری اعتیاد دارد. او آخرین بار در پالاس در سال ۲۰۰۷ مربیگری کرده بود. پس از شانزده سال و هدایت هشت باشگاه، وارناک، که اکنون ۷۴ سال دارد، دوباره بازگشته و برای ماندن هادرسفیلد تاون در چمپیونشیپ می‌جنگد.

‌او می‌گوید:”الان دیگر نمی‌توانم تمام‌وقت کار کنم، ۱۰ ماه بالا و پایین پریدن، داخل ماشین و هتل بودن- این کار یک مرد جوان است. به همین دلیل است که من از کارهای کوچکم در ماه‌های فوریه، مارس و آوریل لذت می‌برم.”

‌اگرچه وارناک معتقد است که “۹۵ درصد از موفقیت، نحوه کنترل افراد است.” او همچنین در مورد اهمیت به روز بودن و پذیرش فناوری صحبت می‌کند. در مورد او که به حضور در توییتر هم می‌رسد. طنز ماجرا این است که چندی پیش بود که او بازیکنان را به خاطر حضور در شبکه‌های اجتماعی توبیخ کرد. وارناک با خنده پاسخ می‌دهد:”اوه خدای من، من هم همین کار را کردم.” من می‌گفتم، فکر می‌کنم خیلی ناراحت‌کننده است. چرا کسی می‌خواهد بداند صبحانه چه خورده‌اید؟’. و حالا خودم این کار را می‌کنم، عالی است!”

‌دایناسور من (توییت) مثال خوبی است. قبل از شروع کار من، در نیویورک بودیم و در موزه بودیم که آنها (هادرسفیلد) با من تماس گرفتند. مردم درباره دایناسور بودن من گفتند، بنابراین من شارون (همسرش) را مجبور کردم که از دایناسور بزرگ خونین پشت سرم عکس بگیرد. که میلیون‌ها بازدید داشت.”

‌بعید به نظر می‌رسد که پالیس در رسانه‌های اجتماعی به وارناک بپیوندد یا به کار بازگردد. پالیس پس از گذراندن بهترین بخش از ۳۰ سال زندگی دور از خانه، از بازگشت به بورنموث و گذراندن وقت با نوه‌هایش لذت می‌برد. او مطمئناً به اندازه کافی آماده است که بتواند هر روز در زمین تمرین حاضر شود- پالیس در سن ۶۵ سالگی هنوز ساعت ۶ صبح در باشگاه است، درست مانند کارش به عنوان یک مربی. اما آن اشتیاق اکنون کاملاً وجود ندارد.

‌پالیس می‌گوید:”من می‌توانم همین فردا این کار را انجام دهم. به من پیشنهاد کار در کاردیف و در هادرسفیلد داده شده. اما من آن را به عنوان تجربه جدیدی در زندگی خود نمی‌بینم. و همانطور که به دِب (همسرم) گفتم، بسیار خوش‌شانس بوده‌ام، زیرا در هر سطحی موفق بوده‌ام، از دسته چهارم تا لیگ برتر، در فینال‌های جام حذفی حضور داشته‌ام. مربی سال شده‌ام. اگر چیزی پیش می‌آمد که کمی متفاوت بود، ممکن بود من را تحریک کند. اما همه چیز در فوتبال در حال حاضر… من نمی‌خواهم دوباره آن را تکرار کنم. من آن مقطع کوتاه را در شفیلد ونزدی (در سال ۲۰۲۰ که ۴۵ روز طول کشید) داشتم، رفتنم به آنجا اشتباه بود. من بر این اساس به آنجا رفتم که صادقانه فکر می‌کردم: این یک باشگاه بزرگ است و با شلوغی، جو هواداران و هر چیز دیگری می‌توانم آنجا تاثیرگذار باشم. البته، همه‌گیری کرونا بود، بنابراین هواداران حضور نداشتند. برای من کاملاً غریبه بود. مثل مربیگری بازی‌های رده‌های پایه‌ بود. و من آن انگیزه را نداشتم و این را خیلی زود تشخیص دادم.”

‌با این حال، یکی از بین هاجسون، ادووکات یا وارناک- شاید هر سه – برای مدتی دیگر پرچم مربیان باسابقه را مدتی دیگر بالا نگه خواهند داشت. اشتیاق، دانش و تجربه آنها برای باشگاه‌ها ارزشمند است و همچنین مورد احترام کسانی است که در ابتدای دوران مربیگری خود هستند.

راسل مارتین که نیمی از سن آنها را دارد با خنده می‌گوید:”من در ۷۵ سالگی این کار را انجام نخواهم داد! امیدوارم تا آن زمان در ساحل روسیلی (منطقه ساحلی معروف در ولز) زندگی کنم. اگر کسی واقعاً می‌خواهد که من در آن دوره مربیگری کنم، باید بیاید و من را پیدا کند. و فکر نمی‌کنم کسی تلاش کند و مشکلی با این نخواهم داشت.”

عنوان اصلی مقاله: Does age matter for football managers نویسنده: Roshane Thomas و Stuart James نشریه / وبسایت: The Athletic زمان انتشار: 30 آوریل 2023
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 دیدگاه ارسال شده است